عماد بهاور همچنان در بازداشت به سر می برد

۱۹:۲۳ bamardum 1 نظر

عماد بهاور همچنان در بازداشت به سر می برد


عماد بهاور عضو دفتر سیاسی و رییس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران پس از گذشت 44 روز همچنان در بازداشت به سر می برد .


عماد بهاور که بامداد 23 خرداد ماه سال جاری بدون ارائه حکم همچون بسیاری از اعضای شاخه جوانان نهضت آزادی بازداشت و روانه زندان اوین شده است تحت فشارهای روانی برای اعتراف به آنچه که مقامات امنیتی در خواست کرده اند قرار دارد .


این کارشناس ارشد علوم سیاسی و عضو هسته مرکزی پویش حمایت از خاتمی و موسوی ( موج سوم ) و شورای سیاست گذاری ستاد ملی جوانان حامی خاتمی موسوم به ستاد 88 قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در ششم خرداد به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در نهضت آزادی ایران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و سرانجام با واکنش بسیاری از شخصیتها و گروه ها پس از 96 ساعت آزاد شد .


پیش از این نیز عماد بهاور در تاریخ 16 اسفند ماه 1387 ممنوع الخروج شده بود .


این در حالی است که بر اساس اصل سی هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است ، اجبار شخص به شهادت ، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است . متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود .


عماد بهاور ، محمد باقر علوی و محمد توسلی رییس دفتر سیاسی و عضو شواری مرکزی نهضت آزادی ایران سه عضو واحد استانی تهران نهضت آزادی ایران هستند که همچنان در بازداشت به سر می برند دیگر اعضای این واحد احمد افجه ای ،علی مهرداد ، روح الله شفیعی ، مجتبی خندان ، سعید زراعت کار ، محمد رضا احمدی نیا ، محسن حکیمی آزاد شده اند .


منبع : وبلاگ با مردم

1 نظرات:

وزرای اطلاعات و ارشاد از کابینه دولت نهم اخراج شدند

۱۸:۴۳ bamardum 0 نظر

وزرای اطلاعات و ارشاد از کابینه دولت نهم اخراج شدند

غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات و صفار هرندی وزیر ارشاد از کابینه دولت محمود احمدی نژاد اخراج شدند .

به گزارش پایگاه خبرگزاری نوروز در حالی که فقط 9 روز تا پایان کار دولت نهم باقی مانده است محمود احمدی نژاد در اقدامی تعجب برانگیز غلامحسین محسنی اژه ای و صفار هرندی را از کابینه خود اخراج کرد.

با توجه به تغییر بیش از نیمی از کابینه دولت نهم از امروز این کابینه رسمیت قانونی ندارد.

گفتنی است علت اخراج صفار هرندی نزدیکی وی با حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان است .

حسین شریعتمداری یکی از عوامل اصلی برکناری رحیم مشایی است که طی سرمقاله ای در روزنامه کیهان رحیم مشایی را به تلاش برای انقلاب مخملی متهم کرده است .

همچنین بر این اساس علت اخراج غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات از کابینه ، درگیری لفظی وزیر اطلاعات با رئیس جمهور در جلسه روز چهارشنبه هیئت دولت است .


همچنین خبر ها از انتصاب علی کردان وزیر سابق کشور به عنوان بازرس ویژه رییس جمهور حکایت دارد.

منبع : وبلاگ با مردم


0 نظرات:

دکتر یزدی : نظام جمهوری اسلامی در مسير شوروی سابق حرکت می کند

۲۰:۴۲ bamardum 0 نظر

دکتر یزدی : نظام جمهوری اسلامی در مسير شوروی سابق حرکت می کند

دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران و وزیر امور خارجه دولت موقت مصاحبه ای با روزنامه عربی "الشرق الاوسط" انجام داده که در سایت گویا ترجمه این گفت و گو درج شده است .

ابراهيم يزدی، می گويد که نظام جمهوری اسلامی در مسير شوروی سابق حرکت می کند.
ابراهيم يزدی می گويد: "تنها راه حل قابل قبول" و مناسب "راه حل ميانی"ست که خواسته های دو طيف درگير را دربرگيرد. او معتقد است که ظواهر امر حاکی از آن است که روند اوضاع به سمت غلبه ذهنيت طرفداران مصالحه و سازش در حرکت است. به اعتقاد وی "عصبيت دم افزون محافظه کاران گويای آن است که راه حل ميانی و سازش اجتناب ناپذير است"

يزدی می گويد: "در آوريل سال گذشته در "موسسه خاورميانه" واشنگتن سخن رانی کردم و در آنجا گفتم که ايران درمسير مدل شوروی [سابق] گام برمی دارد. اما مدل شوروی چگونه مدلی بود؟ نظام شوروی، يک نظام قوی توتاليتاتورو مجهز به پليس فوق العاده فعال مخفی و در عين حال فاسد بود.

فشارهايی از داخل و خارج بر اتحاد جماهير شوروی وارد آمد؛ اما انقلابی رخ نداد. [ولی بايد پرسيد که] در نهايت چگونه و چه چيزی سبب فروپاشی کل نظام شوروی شد؟ فردی بنام ميخاييل گارباچف که عضو نظام بود، وارد کميته مرکزی حزب کمونيست شوروی شد. گارباچف معتقد بود که اين نظام در شکل فعلی اش نمی تواند به حيات خود ادامه دهد و نيازمند تغييراتی از درون است. او موفق شد که کميته مرکزی را قانع کند. اما در آن مقطع ديگر همه چيز دير شده بود. قبل از آن و در دهه ۶۰ خروشچف، يکی ديگر از رهبران شوروی، پيشنهاداتی برای اصلاح سيستم داد. اما هيچکس به حرف او گوش نکرد. در آخر، وقتی که گارباچف آمد، ديگر همه چيز دير شده بود".

ابراهيم يزدی نوعی تقارن ميان روند اوضاع سياسی ايران و پروسه تحولات شوروی سابق می بيند. او در مورد ايران می گويد که حدود دوهه پيش آيت الله منتظری اصلاح نظام را توصيه کرد؛ اما همانطور که در مورد شوروی به توصيه های خروشچف توجه نشد، به توصيه های منتظری هم کسی گوش نداد.

از اين رو، به اعتقاد وی ايران در مسير شوروی حرکت می کند؛ اما با دو تفاوت اساسی: تفاوت اول اين است که شوروی سابق يک امپراطوری بود و فروپاشی آن منجر به تجزيه و تشکيل جمهور های نوينی در آسيای مرکزی و اروپای شرقی شد. ايران اما به گفته يزدی يک امپراطوری نيست که خطر تقسيم به جمهوری های متعدد آن را تهديد کند.

تفاوت دوم اين است که پايان نظام شوروی در واقع پايان ايديولوژی مارکسيستی در آن کشور بود. در ايران اما اسلام جزيی از هويت و فرهنگ ايران است و از اين بابت خطری متوجه اسلام نيست.

يزدی تاکيد می کند که نگرانی او از بابت سرنوشت جمهوريت و دموکراسی ايران است و او خود را موظف به حمايت از اين دو شاخص ساختار سياسی ايران می داند.

يزدی در اين مصاحبه مفصل در پاسخ به اين سوال روزنامه عربی که آيا رفسنجانی در خطبه های خود به همه مسايلی که برای تظاهر کنندگان و مردم معترض مطرح بود، اشاره کرد؟ و اصولا رفسنجانی قادر است راه حل سياسی برای خروج از بحران رياست جمهوری پيدا کند و ياخير؟ پاسخ می دهد: " بله، سخنان رفسنجانی بازتاب خواسته های مردم خيابان [معترض] بود". و اضافه می کند: رفسنجانی در موقعيتی ست که راه حل مناسب و سياسی از درون خود نظام برای عبور از بحران فعلی پيدا کند.

و در ادامه می گويد : "تنها راه حل قابل قبول" و مناسب "راه حل ميانی" ست که خواسته های دو طيف درگير را دربرگيرد. اومعتقد است که ظواهر امر حاکی از آن است که روند اوضاع به سمت غلبه ذهنيت طرفداران مصالحه و سازش در حرکت است. به اعتقاد وی "عصبيت دم افزون محافظه کاران گويای آن است که راه حل ميانی و سازش اجتناب ناپذير است".

خبرنگار روزنامه "الشرق الاوسط" می پرسد که آيا می توان تصور کرد که افرادی مانند حسن روحانی و يا علی اکبر ولايتی که با هردو طيف اصلاح طلب و محافظه کار روابط نزديکی دارند و در عين حال مشاور و معتمد آيت الله خامنه ای هستند، نقش واسطه و رابط ميان دو طرف درگير را ايفا کنند؟. يزدی در پاسخ می گويد: " خير، فرد و يا افراد نمی توانند اين نقش را ايفا کنند بلکه فشاری که از درون خود نظام و از جانب جريانات متعدد مانند مراجع قم و يا مسولين برجسته سپاه و مجلس صورت می گيرد ، در تحقق اين راه حل ميانی نقش مهمی بازی می کند ".

در کنار تلاش برای حل قطعی بحران رياست جمهوری، يزدی معتقد است که مسايلی هستند که نياز به اقدام فوری دارند. اين مسايل بر دو دسته اند:" يکی آنکه خواست فوری وعاجل ما ـ که در سخنان رفسنجانی هم آمده ـ آزادی صدها زندانی سياسی است که از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نيست. اين امر برای همه ما نگران کننده است. بعضی از اين باز داشت شدگان جزء رهيران اصلاحات هستند"

ديگر آنکه "بايد تحقيق در مورد قتل هايی که در حين تظاهرات صورت گرفت، آغاز شود. بايد روشن شود که آمران شليک به سمت مردم کيستند و قاتلين چه کسانی هستند".

در باره سپاه پاسداران

يزدی معتقد است که در سپاه نظری هست که خواهان قبضه کامل قدرت سياسی است. اما طرفداران اين نظر به گفته وی سخت در اشتباه اند."زيرا کشوری که با قدرت نظامی اداره می شود، پيش رفت نخواهد کرد. البته در اين ميان کره جنوبی يک استثناء را تشکيل می دهد؛ و آن هم بخاطر آن است که آمريکا تلاش کرد اين کشور را بعنوان الگويی در مقابل کره شمالی و چين بازسازی کند. اما اين مدل بطور مثال در پاکستان موفق نبود. بدين خاطر، طرفداران اين مدل در سپاه در اشتباه اند. آن ها پس از مدتی و بعد از پرداخت هزينه سنگينی دوباره پشيمان خواهند شد و از اجرای [اين نوع اداره کشور] دست خواهند کشيد".

يزدی می گويد که سپاه همواره "ادعا می کند که حامی انقلاب است" و" از بابت انقلاب مخملی نگران است". اين ادعا بطور غير مستقيم سپاه و انقلاب را مترادف می داند و يکسان تعريف می کند. سران "سپاه درواقع معتقدند تازمانی که آن ها و محافظه کاران در قدرت هستند و حکومت می کنند، همه چيز خوب و جمهوری اسلامی پابرجاست؛ اما به محض اينکه مردم تلاش کردند آن ها را تغيير دهند، بلافاصله می گويند که اين تلاش ها به قصد تغيير جمهوری اسلامی است". از اين رو به اعتقاد وی " تفاوت هست ميان حامی انقلاب بودن وحامی منافع کسانی که ادعا می کنند حامی انقلاب اند".

دبيرکل نهضت آزادی ايران در نهايت به شرح رابطه آيت الله خامنه ای با احمدی نژاد و روسای جمهور پيشين پرداخته و می گويد: "زمانی که موسوی نخست وزير بود، خامنه ای از همکاری با او راضی نبود و بارها تلاش کرد او را کنار بگذارد، اما آيت الله خمينی مخالفت کرد. بعدها [و پس از مرگ آيت الله خمينی] خامنه ای ولی فقيه شد و رفسنجانی به رياست جمهوری انتخاب شد. در اين برهه خامنه ای هم نتوانست رفسنجانی را به زير سيطره خود در آورد؛ بعد از آن خاتمی آمد که بخاطر رفتار مستقل و درک ويژه اش برای رهبر چالش بزرگی بود . بدين جهت، رابطه آن ها هم از همان ابتدا با تنش همراه شد.

بعد از آن احمدی نژاد آمد و خود را تماما در اختيار رهبر گذاشت و همان کاری را انجام می داد که خامنه ای می خواست. اما اين کار خود خامنه ای را هم با مشکلاتی مواجه کرد. بعد از مدتی دوستان قديمی از حمايتش دست کشيدند و از او فاصله گرفتند و او بتدريج تنها و منزوی شد".

منبع : گویا نیوز

0 نظرات:

صدر حاج سيد جوادي : آيت‌الله طالقاني مسائل مورد نياز مردم را مطرح مي‌كرد

۲۰:۳۴ bamardum 0 نظر

صدر حاج سيد جوادي : آيت‌الله طالقاني مسائل مورد نياز مردم را مطرح مي‌كرد


دکتر احمد صدر حاج سید جوادی اولین وزیر کشور دولت موقت در مصاحبه ای با ایلنا بر ضرورت مطالعه و تحقيق توسط ائمه جمعه تاکید کرد .


اولين وزير كشور بعد از انقلاب با تاكيد بر اينكه تفاوت‌هاي بسيار آشكاري ميان نمازجمعه‌هاي آيت‌الله طالقاني و نماز جمعه‌هاي فعلي وجود دارد، اظهار كرد: در آن هنگام عمده افرادي كه در نماز حضور مي‌يافتند، از چهره‌هاي فرهيخته كشور، مانند پزشكان و مهندسان بودند، در حالي كه هم اكنون شمار كمتري از اين قشر در اين مراسم حضور مي‌بايند.


احمد صدر حاج سيد جوادي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، در پاسخ به سوالي ”درباره تفاوت‌هاي نماز جمعه‌هاي ابتداي انقلاب و هم اكنون با يكديگر“ با بيان اينكه در برخي از نماز جمعه‌هاي اول انقلاب جمعيت به خيابان‌هاي اطراف دانشگاه نيز كشيده مي‌شد، افزود: در آن هنگام مردم رغبت بيشتري داشتند كه مسائل مربوط به مصالح كشور و دستورات اسلام واقعي را از زبان خطيب جمعه بشنوند.


وي گفت: متاسفانه در مقطع فعلي، مخاطبان نماز جمعه انتظار شنيدن مسائلي براي بهبود اوضاع مردم و يا كشف مسائل مجهول را از برخي امامان جمعه ندارند.


عضو شوراي مركزي نهضت آزادي با تاكيد بر اينكه آيت‌الله طالقاني مسائل مورد نياز مردم را مطرح مي‌كرد، تاكيد كرد: امروز هم بايد از آقاياني به عنوان خطيب جمعه استفاده كرد كه داراي همان شيوه عمل و اعتقاد طالقاني باشند، مردم به آنها اعتقاد داشته باشند و همچنين بري از هرگونه تخلف اقتصادي باشند.


صدر حاج سيد جوادي در پايان با تاكيد بر ضرورت مطالعه و تحقيق توسط ائمه جمعه، تصريح كرد: كاملا به ياد دارم كه وقتي شب‌هاي جمعه به ديدن آيت‌الله طالقاني مي‌رفتيم، ايشان در حال مطالعه بودند تا خود را براي ايراد خطبه‌هاي نماز جمعه آماده كنند و مطالب مورد نياز آنان را بيان كنند.

0 نظرات:

هر «نهضتی» یک «نهضت»

۲۲:۲۴ bamardum 0 نظر

هر «نهضتی» یک «نهضت»

نهضت آزادی ایران، نامی ناشناخته نیست که سخن گفتن از آن نیاز به توضیح فراوان داشته باشد. نزدیک به پنجاه سال از تاریخ تاسیس این حزب ملی / اسلامی می‌گذرد و همین سابقه‌ی طولانی، حکایت از منش و کنش زنان و مردانی دارد که به رغم حاکمیت و فرهنگ استبدادزده‌ای که در آن زیسته‌اند، استمرار فعالیت جمعی را به مثابه‌ی اصلی‌ترین مشی و وجهه‌ی مبارزه و فعالیت سیاسی خود برگزید‌ه‌ و به درستی دریافته‌اند که فاجعه‌بارترین آفت استبداد، استقرار و گسترش فرهنگ و روحیه‌ی فردگرایی و انزواطلبی بوده است. هم از این رو زنده‌یاد مهندس بازرگان با تاسی به آیه‌ی شریفه‌ی « يا ايها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوالله لعلكم تفلحون » در سخن‌رانی تاریخی خود به مناسبت تاسیس نهضت آزادی ایران در اردیبهشت 1340 خورشیدی به این نکته اشاره می‌کنند که: « ما چه در مقابل زورگويان داخلي و هيات‌هاي حاكمه‌ی فاسد كه بر سرمان مي‌‌كوبند و چه در مقابل قواي متشكل نيرومند مرتبط خارج ناچاريم ( اگر مي‌‌خواهيم زندگي كنيم و زنده بمانيم ) متحد و متشكل و اجتماعي بشويم و مسلماً نتيجه خواهد داشت. در برابر سختي‌ها و دشمني‌ها چاره‌اي جز پايداري و ارتباط اجتماعي و دفع مفاسد نيست. »
بنیان‌گذاران شریف نهضت آزادی ایران با بررسی دقیق تاریخ این سرزمین دریافتند که ریشه‌ی اصلی عقب‌ماندگی، جهل، فقر، بی‌سوادی، جنایت، استعمار، استثمار، خرافه‌گرایی، بی‌مسوولیتی، تبعیض و تمامی بیماری‌های مزمن دیگر این مرز و بوم، همانا استبداد و فقدان آزادی است، از همین رو در تقابل با انبوه این مشکلات، حزب خود را با عنوان و آرمان " آزادی ملت ایران " نام نهادند.

بنیان‌گذاران نهضت آزادی ایران باور داشتند که نمی‌توان شعار دمکراسی‌خواهی سر داد و از باور عمومی ملت ایران که اسلام است، غافل بود و با ژست‌های شبه روشن‌فکری مرسوم در آن روزگار، عنایتی به دیانت مردم نداشت و از سوی دیگر می‌اندیشیدند که نمی‌توان به نوگرایی در عرصه‌ی سیاست و اجتماع اعتقاد داشت اما به اساسی‌ترین مولفه‌ی سیاست و اجتماع ( دین ) بی‌تفاوت بود. از همین رو بر اصل " مسلمانی " به عنوان مبنای ایدئولوژیک مبارزه از یک سو و از سوی دیگر نسبت به پالایش باورهای دینی از خرافه‌گرایی و تحجر تاکید می‌ورزیدند. مهندس بازرگان در سخن‌رانی یاد شده در مقام تبیین مرام‌نامه‌ی نهضت آزادی ایران بیان می‌دارند که: « ما مسلمانيم نه به اين معني كه يگانه وظيفه‌ی خود را روزه و نماز بدانيم. بلكه ورود ما به سياست و فعاليت اجتماعي، من باب وظيفه‌ی ملي و فريضه‌ی ديني بوده، دين را از سياست جدا نمي‌‌‌دانيم و خدمت به خلق و اداره‌ی امور ملت را عبادت مي‌شماريم. آزادي را به عنوان موهبت اوليه‌ی الهي و كسب و حفظ آن را از سنن اسلامي و امتيازات تشيع مي‌‌شناسيم. مسلمانيم به اين معني كه به اصول عدالت ومساوات و صميميت و ساير وظايف اجتماعي و انساني، قبل از آن كه انقلاب كبير فرانسه و منشور ملل متحد اعلام نمايد، معتقد بوده‌ايم... »

شخصیت اخلاقی، عملکرد و باورهای سیاسی و دینی بنیان‌گذاران و پیروان ایشان در نهضت آزادی ایران تا کنون، هرگونه شایبه‌ای را در این خصوص از بین می‌برد که این جریان، امروز تنها یک نام و عنوان تشریفاتی نیست، بلکه یک هویت محسوب می‌شود. بر این اساس، افزون بر تمامی اعضای رسمی این حزب، هر ایرانی که به آزادی باور داشته باشد، هر ایرانی که به کار جمعی اعتقاد داشته باشد، هر ایرانی که خواهان حاکمیت ملت و حاکمیت قانون باشد، هر ایرانی که اسلام را با حقوق بشر و دمکراسی سازگار می‌بیند، هر ایرانی که خود را در قبال سرنوشت جمعی ایرانیان مسوول می‌داند، هر ایرانی که در برابر جهل، ناامیدی، ترس و نفاق مبارزه می‌کند، هر ایرانی که سیاست‌ورزی را شریف‌ترین فعالیت نوع بشر برمی‌شمارد و در مقابل اندیشه‌ی واپس‌گرایانه و ماکیاولیستی " سیاست، پدر و مادر ندارد " با رهیافتی اخلاق‌گرایانه، مشارکت در عرصه‌ی سیاست را به مثابه‌ی تکلیف دینی و ملی خود بر می‌شمارد، هر ایرانی که در کنار نماز و روزه و سایر عبادات، باور دارد که امر به معروف و نهی از منکر، استثنایی ندارد از جمله حقوق حقه‌ی آحاد ملت به شمار می‌رود و به تعبیر امیرالمومنین (ع) هرگاه مردم از این فریضه نسبت به حاکمان و والیان خود غافل شوند، به حاکمان ستم‌کار مبتلا خواهند شد، هر ایرانی که عدالت را شرط اصلی تداوم و مشروعیت حکومت می‌داند و هر ایرانی که مشی اصلاح‌گری را به مثابه‌ی کم‌هزینه‌ترین و تاثیرگذارترین راه مبارزه بر می‌گزیند و اصلاح ساختار حقیقی قدرت را مهم‌تر از تغییر ساختار حقوقی آن می‌داند، هر ایرانی که بیش از آن که نگران ظلم حاکمان مستبد باشد، از قصور خود در مبارزه با چنین حاکمیتی می‌هراسد و هر ایرانی مصدقی که مصدق را نه به عنوان یک شخص که به عنوان نماد رهبری منتخب ملت و کسی که رای مردم را شرط لازم مشروعیت حاکمیت و نظام سیاسی می‌دانست، یک نهضتی و عضوی از آحاد نهضت آزادی ایران محسوب می‌شود.

مبانی نظری و مشی بنیان‌گذاران و عملکرد رهبران و اعضای کنونی نهضت آزادی ایران موید این حقیقت است که این حزب، واقعیتی فراتر از یک جمعیت سیاسی تلقی شده و یک مشی، باور و نوعی هویت اعتقادی / سیاسی محسوب می‌شود. ابعاد این حقیقت به حدی آشکار است که امروزه نوع برخورد و یا تعامل حاکمیت با نهضت آزادی ایران، یکی از شاخص‌های سنجش میزان دمکراسی در ایران ارزیابی می‌شود.

متاسفانه در سایه‌ی فضای پرتنش رویدادهای پس از دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران، تمامیت‌خواهان ِ مردم‌گریز در کنار پروژه‌ی سوخته‌، مشروعیت‌زدا و بحران‌زای اعتراف‌گیری از رهبران جنبش اصلاح‌طلبی ایران مبادرت به اعمال تهدید و فشار بی‌سابقه علیه فعالان سیاسی، اجتماعی، حقوق بشری و به ویژه جوانان احزاب اصلاح‌طلب و از جمله اعضای شاخه‌ی جوانان نهضت آزادی ایران مبنی بر اخذ استعفانامه‌های اجباری و تحمیلی کرده‌اند. افزون بر آن که این اقدام، نقض آشکار فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه اصل 26 آن قانون و خلاف نص صریح اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و میثاقین که از جمله تعهدات بین‌المللی این نظام سیاسی است، محسوب می‌شود و افزون بر آن که نقض قانون اساسی هر کشوری توسط دولت رسمی آن کشور معنایی جز براندازی از درون ندارد، یادآوری می‌کند که نهضت آزادی ایران از سال‌ها پیش با اتخاذ و گزینش مشی " جنگ حجت نه جنگ قدرت "، بارها و بارها اعلام کرده است که خواهان سهمی از قدرت نیست، از این رو باید توجه داشت که عضویت در نهضت آزادی ایران هرگز تابع اهداف متداول و تداوم آن نیز مشروط به رعایت تشریفات بوروکراتیک رایج نبوده است که اینک با گرفتن یک کاغذ نامعتبر از لحاظ شرعی، اخلاقی و قانونی از بین برود. هر کس قلباً به آرمان آزادی، عدالت، حاکمیت ملت و حاکمیت قانون باور داشته باشد، در هر کجای این سرزمین که باشد، عضو نهضت آزادی ایران محسوب می‌شود. خداوند در دو فراز از قرآن مجید می‌فرماید: " لا یواخذکم الله باللغو فی ایمانکم1 و لکن یواخذکم بما کسبت قلوبکم و الله غفور حلیم " بنابراین نه تنها هرگونه سخن یا عمل بیهوده‌ای که از سر اجبار و نه از روی خواست قلبی و اراده صورت پذیرد، قابل نکوهش و بازخواست نخواهد بود، بلکه کسانی که موجبات این تحمیل و اجبار را فراهم ساخته‌اند در برابر خدا، مردم و تاریخ ایران مسوول خواهند بود. امروزه تمامی دمکراسی‌خواهان ایران از نهضت آزادی ایران، حزب ملت ایران، جبهه‌ی ملی، شورای فعالان ملی مذهبی، کانون نویسندگان ایران، دراویش گنابادی، کارگران معترض و فعالان سندیکایی، جنبش دانشجویان، فعالان حقوق بشر، فعالان جنبش زنان و جبهه‌ی مشارکت ایران اسلامی گرفته تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی و ............... و حتی مردم ناشناسی که دوشادوش هم در خیابان‌ها خواهان تعیین سرنوشت خود هستند، همه و همه عضوی از جنبش آزادی‌خواهی ملت ایران هستند و امروز، روزی است که آرمان و منش شریعتی، بازرگان، طالقانی، سحابی و چمران فراتر از یک حزب و جریان خاص سیاسی مورد خواست اکثریت ملتی قرار دارد که سی سال پیش، حکومتی جائر و متکبر را بر خاک ذلت و نیستی کشاند و نظامی سیاسی را مبتنی بر رای مردم و قرائتی دمکراتیک و انسان‌گرایانه از اسلام، بنیان نهاد.

صادقانه به تمامیت‌خواهان حاکم توصیه می‌شود که هرگز نمی‌توانید ما را از عضویت در نهضت آزادی ایران محروم کنید، نه تنها با گرفتن استعفانامه که حتی با زندان و حبس نیز نخواهید توانست به این امر شوم نایل شوید. چرا که هویت نهضتی، حقیقتی انکارناپذیر است، هویت نهضتی یعنی، عشق به آزادی، عدالت، صلح، پیشرفت، اخلاقیات و نمی‌توان زنده بود، اما نهضتی نبود. نهضتی بودن نوشته‌ای بر روی کاغذ و یک امر تشکیلاتی صرف نیست که بتوان آن را پس گرفت، کما این که در تمام سالیان اخیر امکان هرگونه فعالیت و حتی حق تشکیل جلسات خصوصی را از ما سلب کردید، اما امروز باز هم ما را زنده و پویا می‌بینید، نهضتی بودن، حقیقتی است نوشته بر قلب و اندیشه‌ای است مستقر در آرمان‌های انسانی ما. از همین رو آن چه اسباب وحشت ِ وحشت‌آفرینان را فراهم ساخته، آن است که هر نهضتی، هر کجا و در هر کسوتی که باشد، خود یک نهضت است.

پانوشت: آیات 225 و 89 سوره‌های بقره و مائده

مهدی معتمدی مهر

Motmehr86@gmail.com

0 نظرات:

نگاه خبرگزاری روسی و فرانسوی به تحولات ایران

۱:۱۸ bamardum 0 نظر

نگاه خبرگزاری روسی و فرانسوی به تحولات ایران

خبرگزاری روسی ریانووستی نماز جمعه هفته گذشته تهران را مبارزه برای سمت رهبری دانسته و آن را " آغاز شاخه جدیدی از مبارزات بر سر حکومت در ایران " نامید .

خبرگزاری ریانووستی نوشت : " روش کلیدی که رفسنجانی از آن استفاده کرد مقایسه عملکرد پیامبر اسلام (ص) و "آیت الله خامنه ای "رهبر کنونی انقلاب اسلامی است . رفسنجانی یادآوری کرد که پیامبر و آیت الله خمینی بنیانگزار جمهوری اسلامی همواره به رای مردم نگاه می کردند وی مستقیما به دولت حمله نکرد اما به روشنی فهماند که آیت الله خامنه ای مشخصا بر اساس اصول پیامبر و امام خمینی عمل نمی کند " .

خبرگزاری روسی افزود : " این سخنرانی را می توان بعنوان آغازی برای مسابقات تبلیغاتی جدید اما این بار نه ریاست جمهوری بلکه انتخابات رهبر جدید برای ایران محسوب کرد .

این خبرگزاری خطبه های نماز جمعه را بلندپروازی های سیاسی هاشمی دانست و نوشت : " معلوم شد که وی همه تلاش های لازم را برای آنکه آیت الله خامنه ای را در پست رهبری تغییر دهد، بکار خواهد بست. ضمنا احتمال می رود که برخی به نفع آقای رفسنجانی در میان معترضین این شایعه را مطرح می کنند که آیت الله خامنه ای قصد دارد پسر خود را جانشین خویش سازد " .

در آخر ریانووستی منجی رجال مذهبی عالیرتبه ایران را هاشمی دانسته و از آن به عنوان فرصت " خوب" یاد کرد.
سایت فارسی رادیو فرانسه نیز به بررسی سخنان روز دوشنبه آیت الله علی خامنه ای رهبری ایران و علی اکبر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه پرداخته و آن را زورآزمائی رفسنجانی با خامنه ای نامیده است .

رادیو بین المللی فرانسه منظور هشدار آیت الله علی خامنه ای به نخبگان کشور را هاشمی رفسنجانی دانسته چرا که هاشمی در خطبه های نماز جمعه از تردید ها و بی اعتمادی های به وجود آمده پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در بیست ودوم خرداد سخن گفته و ضمن هشدار در مورد این وضعیت خواهان آزادی دستگیرشدگان در جریان سرکوب تظاهرات مردم شده و درعین حال از تأیید نتایج انتخابات و تأیید پیروزی احمدی نژاد سخنی به میان نیاورده است .

رادیو فرانسه انتشار بخشی از خاطرات مربوط به سال‌های مبارزه و مجاهدت‌های هاشمی رفسنجانی در پیش از انقلاب و با تیتر های چون " ترس برای ما معنایی ندارد ، برای هر نسل امتحانی در راه است ، مسائل اجتماعی و مرتبط با مردم مهمترین آزمون است " که در سایت شخصی هاشمی آمده است را واکنشی غیر مستقیم به سخنان روز دوشنبۀ رهبر جمهوری اسلامی ایران خواند و با ذکر پرسشی از سعید مدنی، پژوهشگر و فعال ملی مذهبی در تهران مبنی بر اینکه در مبارزه و زورآزمائی رفسنجانی با آیت الله خامنه ای، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از پشتیبانی چه روحانیون و نهاد هائی برخورداست و این زورآزمائی چه تأثیری بر جنبش اعتراضی مردم خواهد گذاشت به پاسخ های عنوان شده پرداخت : " هاشمی رفسنجانی در سن هفتادوپنج سالگی به کمال پختگی سیاسی خود رسیده است و به عنوان یک روحانی معتدل و محافظه کار از پشتیبانی مراجع و روحانیون سنت گرائی برخوردار است که ترجیح می دهند روحانیان و نهاد روحانیت از قدرت سیاسی فاصله داشته باشد وسفرهای اخیر به قم و مشهد در همین راستا صورت گرفته است " .

این پژوهشگر مسائل ایران اضافه می کند که رفسنجانی علاوه بر نفوذی که میان روحانیون دارد، در سی سال اخیر در مراحلی حساس همچون دوران جنگ با نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی نیز روابطی تنگاتنگ داشته و سال ها نمایندۀ شخص آیت الله خمینی در شماری از آن ها بوده است و به همین سبب هم اکنون چه در سطوح بالا و چه در بدنۀ این نهادها نیز هواداران خود را دارد.

از نظر سعید مدنی شواهد نشان می دهد که هاشمی رفسنجانی به سیاست کنونی خود در ارتباط با مسائل جاری کشور ادامه خواهد داد وقصد عقب گردی در این مورد را ندارد و به همین دلیل اقدامات او در آینده بر جنبش اعتراضی یا به گفتۀ او "جنبش سبز" مردم ایران تأثیر های مثبتی خواهد داشت.

منبع : خبرگزاری ریانووستی و خبرگزاری بین المللی فرانسه

0 نظرات:

بازداشت ها به دراویش و جبهه ملی ها رسید

۱:۱۷ bamardum 0 نظر

بازداشت ها به دراویش و جبهه ملی ها رسید


در طی دیروز و امروز تعدادی از اعضای جبهه ملی ، 5 تن از دراويش سلسله نعمت اللهی گنابادی و عکاس روزنامه ارمنی آلیک بازداشت شدند .


به گزارش خبرگزاری هارنا ، آقای عباس زارع حقيقی از دراويش سلسله نعمت اللهی گنابادی و خدمه مزار متبرک سلطانی بيدخت ( آرامگاه اقطاب و بزرگان دراويش گنابادی ) ظهر روز سه شنبه ۳۰ تيرماه بازداشت شد . همچنین خانم هاجر طاهری ، و آقايان حميد و علی پاياب ، آقای عزيز الله صفری که همسر فرزندان و بستگان مرحوم حسين پاياب يکی از دراويش سلسله نعمت اللهی گنابادی که روز يکشنبه ۲۸ تير ماه ۱۳۸۸ به رحمت ايزدی پيوست و پیکرش در مزار سلطانی بيدخت به خاک سپرده شده است از جمله بازداشت شدگان هستند .


شبکه بهداشت شهرستان گناباد به دستور محرمانه فرمانداری و اداره اطلاعات طی بخشنامه ای دفن اموات در مکان مزار سلطانی را ممنوع اعلام نموده است از همان زمان تا کنون کراراً ، نيروهای امنيتی با دفن اموات در مزارسلطانی بيدخت مخالفت می کنند .


در ادامه بازداشت های صورت گرفته در طی دیروز و امروز عکاس روزنامه ارمنی آلیک نیز دستگیر شد .
این عکاس قصد عکس برداری از تجمع گروهی از ارامنه و خانواده های کشته شدگان حادثه سقوط هواپیمای توپولف، که در جلوی دفتر مرکزی شرکت هواپیمایی کاسپین در تهران تجمع کرده بودند را داشت .


در این تجمع که علاوه بر شهروندان ارمنی تهران، تعدادی ایرانیان غیر ارمنی نیز شرکت داشتند، از وزارت راه و سازمان هواپیمایی کشوری خواسته شده است که نتایج حادثه سقوط هواپیما را مشخص و مقصر حادثه را اعلام کنند.
همچنین شاهدان عينی از بازداشت دهها نفر در روز سه شنبه در میدان هفت تیر خبر داده اند.


به گفته یکی از اعضای جبهه ملی ایران حسین عزت زاده و اصغر فنی پور اعضای شورای مرکزی، حسین مجتهدی، علی قادری، حمید مجتبایی، حسین ریاحی، و کمیلیان از اعضای جبهه ملی روز سه شنبه در میدان هفت تیر بازداشت شدند.


این عضو جبهه ملی تصریح می کند: حداقل بیست نفر دیگر از مردم نیز دستگیر شدند اما چون تجمع به خبابان های اطراف کشیده شد احتمالا افراد دیگری نیز در این خیابان ها بازداشت شده اند.


تجمع روز سه شنبه به مناسبت گرامیداشت ۳۰ تير ۱۳۳۱ برگزار شده است. جبهه ملی ایران دعوت کرده بود به مناسبت این روز پس از تجمع در میدان هفت تیر ، با اتوبوس به قبرستان کشته شدگان تحولات ملی شدن نفت در ابن بابویه حرکت کنند.


مرتضي تمدن استاندار تهران و رئيس شوراي تامين استان در حاشيه مراسم اختتاميه جشنواره طنين ايثار در پاسخ به پرسشي در خصوص شمار دستگيرشدگان روز گذشته عنوان كرد: موارد خاصي از بازداشت طي روز گذشته نداشته‌ايم و شمار افراد بازداشت شده نيز تك رقمي است.


انتشار این اخبار در حالی صورت می گیرد که اعتصاب غذای دهها تن از روشنفکران، هنرمندان، فعالان سياسی و مدافعان حقوق بشر روز چهارشنبه در مقابل ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک آغاز شد و قرار است سه روز ادامه یابد.


پيشتر، ۲۶ تن از روشنفکران، فعالان سياسی و مدافعان حقوق بشر از جمله عبدالعلی بازرگان، حسين بشيريه، نيره توحيدی، فاطمه حقيقت جو، کاظم علمداری، منصور فرهنگ، احمد کريمی حکاک، مهرانگيز کار، اکبر گنجی و مهرداد مشايخی و شمار ديگری از هنرمندان و نویسندگان ایرانی چون رضا براهنی، گوگوش، ابی، منيرو روانی پور، شهريار قنبری و شاهين نجفی نيز در روزهای اخير اعلام کرده بودند که در اين اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد.


در اين ميان، ده ها تن نيز حمايت خود را از اين حرکت اعتراضی ابراز داشته اند.


در ابتدا اعتصاب غذا مورد حمایت افرادی چون طاهر احمدزاده، يرواند آبراهاميان، مهرزاد بروجردی، شهرنوش پارسی پور، عبدالکريم سروش، علی کشتگر، محسن مخملباف، رضا معينی، اکبر موسوی خوئينی ها و حسن يوسفی اشکوری قرار گرفت وپس از آن نيز چهره های سرشناسی همچون نوام چامسکی، نوسینده سرشناس آمریکایی، و رابرت ردفورد، هرنپیشه هالیوود، حمايت خود را از اين حرکت اعتراضی اعلام کرده اند.


در همين حال، ۲۶ تن ديگر از اساتيد دانشگاه، فعالان مدنی و مديران گوگل نيز روز دوشنبه با انتشار بيانه ای به جمع حاميان اعتصاب غذای سه روزه پيوستند.


از جمله اين افراد، مارتا نسبام، جوشوا کوهن، عباس ميلانی، بتسی کوهن و جوآن لاندی هستند.


منبع : با مردم

0 نظرات:

سومین مراسم دعای کمیل برای آزادی زندانیان

۱:۱۶ bamardum 0 نظر

سومین مراسم دعای کمیل برای آزادی زندانیان

مراسم دعای كمیل برای آزادی زندانیان سیاسی به روال هفته‌های گذشته با حضور اقشار مختلف مردم در موسسه فرهنگی دارالزهرا برگزار می‌شود.

به گزارش «موج سبز آزادی» برای این برنامه که از ساعت 20:40 پس از اذان مغرب و عشا آغاز می‌شود، از كلیه علاقه‌مندان جهت حضور در این مراسم دعوت به عمل آمده است.

برگزارکنندگان اعلام کرده‌اند که در این برنامه پس از نماز جماعت مغرب و عشا به امامت سید علی‌اكبر محتشمی‌پور، دعای كمیل قرائت می‌شود و سپس آقای شریعتی دهاقان به سخنرانی می‌پردازد. آنها تاکید کرده‌اند که علاقه‌مندان به همراه خانواده در مراسم حضور یابند و به ديگر علاقه‌مندان نيز اطلاع دهند.

موسسه فرهنگی دارالزهراء در ولنجك، ضلع جنوبی میدان شهید بهشتی، خیابان هشترودی، خیابان بیضاوی غربی، خیابان كیوان، پلاك 3 واقع است.

0 نظرات:

صدر حاج سید جوادی: امروز هم مانند ۳۰ تیر مردم از دیکتاتوری خسته شده‌اند

۱:۱۵ bamardum 0 نظر

صدر حاج سید جوادی: امروز هم مانند ۳۰ تیر مردم از دیکتاتوری خسته شده‌اند
بسیاری از تحلیلگران شرایط امروز ایران را شبیه شرایطی می‌د‌انند که پس از استعفای دکتر مصدق در سال ۱۳۳۱ پیش آمد. احمدصدرحاج سیدجوادی نیز از جمله این افراد است، هرچند معتقد به وجود تفاوت‌های اساسی دوره کنونی با آن زمان است.

کار هفدهمین دور مجلس شورا در تیرماه ۱۳۳۱ آغاز شد. و این هم‌زمان بود با فشارهای فزاینده دولت انگلیس و مخالفان داخلی بر محمدرضا شاه برای خلع دکتر مصدق از نخست‌وزیری. اما فشار مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده، سرانجام شاه را مجبور کرد تا روز ۲۵ تیرماه حکم نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق را امضا کند.

مصدق که پس از ملی شدن صنعت نفت در پی گسترش اختیارات نخست وزیری و کوتاه کردن دست دربار از مجلس و دولت بود، در اولین قدم اختیار تعیین وزیر جنگ را از شاه طلب کرد. واکنش شاه در برابر این پیشنهاد چنین بود: «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم». و مصدق نیز که در گسترش اختیارات دولت مصر بود، از سمت خود استعفا داد.

فردای آن روز، یعنی ۲۶ تیرماه، مجلس به نخست‌وزیری قوام‌السلطنه رای داد و ۲۷ تیرماه نیز قوام اعلامیه‌ای شدیداللحنی از رادیو منتشر کرد که در آن به قلع و قمع مخالفان و ایجاد دادگاه‌های انقلابی اشاره شده بود.

اعتراضات مردم در روزهای ۲۸ ، ۲۹ و ۳۰ تیرماه که طی آن افراد بسیاری کشته شدند، نتیجه داد و روز سی تیرماه ساعاتی پس از دیدار نمایندگان مجلس و جبهه ملی با محمدرضاشاه، قوام از نخست‌وزیری خلع و دکتر محمد مصدق یک بار دیگر زمام مملکت را در دست گرفت.

دکتر احمد صدر حاج سید جوادی آن روزها بازپرس دیوان کیفری دادگستری بوده است. با او از آن روزها و شباهت‌هایش به این روزها سخن گفته‌ایم.

دویچه‌وله: آقای حاج سید جوادی، اختلاف اصلی شاه با مصدق که منجر به قیام سی تیر شد، غیر از مسئله‌ی ملی ‌کردن صنعت نفت چه بود؟

احمد صدر حاج سید جوادی: خود واقعه‌ی سی تیر به خاطر عزل دکتر مصدق و تعیین قوام‌السلطنه برای ریاست دولت و نخست وزیری بود. دکتر مصدق برنامه‌اش دو مسئله بود. یکی ملی کردن صنعت نفت و یکی هم مسئله‌ی انتخابات. قانون انتخابات یعنی قانونی که مردم بتوانند نمایندگان خودشان را به مجلس بفرستند و به صورت سابق نباشد که به میل دستگاه و به میل شاه یا خوانین صاحب نفوذ یا ارتشی‌هایی که قدرت بیشتری داشتند، نمایندگان از طرف آنها تعیین شود.

دکتر مصدق می‌خواست قانون انتخابات را در مجلس به صورتی به تصویب برساند که به نفع مردم سالاری و برای انتخاب افراد مورد اعتماد مردم باشد. بعد وقتی که موضوع نفت پیش آمده بود، یعنی صنعت نفت ملی شد و به دست مردم افتاد، مسلم هم انگلیسی‌ها و هم آمریکایی‌ها توطئه داشتند برای این که مصدق را از نخست وزیری بردارند و دربار هم با اینها موافق بود. در این بین عده‌ای از وکلای مجلس هم تقریبا با این توطئه موافقت کردند و حکم نخست وزیری قوا‌م‌السلطنه صادر شد و موجب شد که در سی‌ام تیر مردم متوجه شوند که دکتر مصدق از نخست وزیری معزول شده و قوام‌السلطنه تعیین شده است.

در روز سی تیر در میدان بهارستان تهران چه اتفاقی افتاد؟

مردم ریختند به خیابان‌ها و شروع به تظاهرات کردند. مرکز تظاهرات هم میدان بهارستان و بیشتر در همان خیابان اکباتان که به جنوب بهارستان و سمت توپخانه می‌رود بود. تعداد زیادی افراد کشته شدند و مردم ترجیع‌بندی می‌خواندند که من خوب یادم است: پیوسته گفته می‌شد، هردم شنیده می‌شد، یا مرگ یا مصدق، یا مرگ یا مصدق. البته عده‌ای از جوان‌ها کشته شدند و واقعه‌ی سی تیر به صورت قیام مردمی درآمد و از آن به بعد هم به حدی شد که ناچار قوام‌السلطنه استعفا داد و مجددا دکتر مصدق به نخست وزیری منصوب شد.

و به نظر شما چرا این پیروزی اینقدر کوتاه بود، یعنی تنها یک‌سال؟ بعد ما شاهد کودتای ۲۸ مرداد هستیم. با آن پشتوانه‌ی مردمی به نظر می‌رسید که دولت مصدق باید بیشتر از این دوام بیاورد، چرا دوام نیاورد؟

نگذاشتند. توطئه‌ی دربار که انگلیسی‌ها محرکش بودند، آمریکایی‌ها را هم با خودشان همراه کرده بودند و آمریکایی‌ها تا موقعی که آیزنهاور رییس جمهور نشده بود با خواست انگلیسی‌ها موافقت نمی‌کردند. ترومن با مصدق موافق بود و حاضر نبود با انگلیسی‌‌ها توطئه کند، ولی وقتی آیزنهاور رییس جمهور آمریکا شد، با انگلیسی‌ها علیه دکتر مصدق موافقت کرد. به‌هرحال در همان زمان ریاست جمهوری آیزنهاور بود که کودتای ۲۸ مرداد به وسیله‌ی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها اتفاق افتاد.

شما علت اصلی پیروزی مردم را در قیام سی تیر در چه می‌بینید؟

مسئله این بود که دکتر مصدق چهره‌ی مردمی داشت و می‌خواست دیکتاتوری شاه را از بین ببرد. به شاه هم گفته بود و نصیحت کرده بود که تو سلطنت کن نه حکومت، و بارها شنیدم که شاه موقعی که از ایران رفت، درآمریکا یا کانادا یا جای دیگری بود، گفته بود که من اشتباه کردم که به نصیحت دکتر مصدق که گفت سلطنت کن نه حکومت، تمکین نکردم. شاه حکومت می‌کرد و به میل شاه و به میل ارتشی‌ها و به میل خوانین صاحب نفوذ در دربار مملکت اداره می‌شد و جنبه‌ی مردمی نداشت. هدف اصلی دکتر مصدق مردمی کردن حکومت بود که مردم هم متوجه شده بودند که دکتر مصدق جنبه‌ی مردمی دارد، پس بنابراین اصل قیام مردم به خاطر این بود که می‌دیدند دکتر مصدق کسی است که در راه خدمت به مردم و برای منافع و مصالح مملکت جدیت می‌کند. چه از نظر ملی شدن صنعت نفت که می‌بینیم تا حالا که این قدر پول نفت گیر آقایان می‌آید، نتیجه‌ی اقدام و عمل مرحوم دکتر مصدق بود و چه از نظرات دیگر.

در ۲۶ تیر مجلس به نخست وزیری قوام رأی می‌دهد و ۳۰ تیر شاه تحت فشار مردم و پایداری دکتر مصدق و اعضای جبهه‌ی ملی قوام را برکنار می‌کند. یعنی فقط ۴ روز طول کشید تا شاه به خواست مردم تن بدهد. فکر می‌کنید چه چیزی در این مسئله مؤثر بود؟ آیا فقط پایداری مردم بود یا شخصیت خود شاه یا شخصیت دکتر مصدق، کدام اینها را شما بیشتر مؤثر می‌دانید؟

پایداری مردم بود. یعنی مردم پایداری کردند و در خیابان‌ها کشته دادند تا اینکه حکومت دید نمی‌تواند به این ترتیب قوام السلطنه را نگه دارد. خود قوام السلطنه هم متوجه شد که نمی‌تواند صدارت کند. با پایداری مردم و اعتصاب بازار و بسته شدن بازار و خیابان‌ها و آن تظاهراتی که انجام شد، متوجه شدند که پایداری مردم جوری است که به نتیجه نخواهند رسید و با بدنامی شکست خواهند خورد. این بود که خودشان عقب نشستند.

برخی از تحلیلگران سیاسی شرایط امروز ایران را بسیار شبیه به شرایط ۳۰ تیر ۱۳۳۱ می‌دانند. شما تحلیل‌تان چیست، چقدر امروز ایران را شبیه به آن‌موقع می‌دانید؟

همان‌طور که گفتم آن روز مردم چون متوجه شدند که مصدق در راه مردم و برای منافع و مصالح مردم دارد اقدام می‌کند و دیدند صنعت نفت را که ملی کرد، بعدش هم می‌خواهد قانون انتخابات را عوض کند، می‌خواهد حکومت را از حالت دیکتاتوری به حالت دموکراسی برگرداند. امروز هم مردم این حالت دیکتاتوری‌ای که وجود دارد را می‌بینند، مسئله‌ی ولایت فقیه و اینکه فقط و فقط یک نفر می‌تواند تصمیم بگیرد و بقیه ارکان نظام از ارتش، سپاه و بسیج همه در اختیار او هستند، امروز مردم متوجه شده‌اند که این آقایان نامزدهای ریاست جمهوری می‌خواهند تغییراتی در حکومت داده شود که این تغییرات به نظر من به نفع خود مقام رهبری است. ایشان بایستی فقط رهبری کنند، نه این که حکومت کنند.

الان مردم متوجه شده‌اند و همان حالت را دارد. به همان صورت و بلکه امروز شدیدتر از آن روز. چون آن زمان تقریبا بازاری‌ها و افراد وارد در مسایل سیاسی و کسانی که یک‌مقداری مطالعات داشتند، روشنفکرها و اینها دخیل بودند، ولی امروز همه‌ی مردم هستند. امروز همه افراد حتا بی‌سواد را هم ما می‌بینیم که آقای میرحسین موسوی را یا مهدی کروبی را تأیید می‌کنند. چون می‌بینند اینها می‌خواهند وضع حکومت را از حالت دیکتاتوری به حالت دموکراسی و مردم‌سالاری برگردانند، می‌خواهند دستورات حکومتی، حکم حکومتی در بین نباشد. حکم حکومتی اصلا معنا ندارد. باید حکم مجلس و حکم مردم باشد. حکم حکومتی همان نشان دیکتاتوری است. مردم از این دیکتاتوری خسته شده‌اند.

پس فکر می‌کنید چرا الان این قیام مردم به همان سرعت سال ۱۳۳۱ نتیجه نمی‌دهد؟

به دلیل این که امروز مقام رهبری عده‌ای از سپاهی‌ها و بسیجی‌ها و کسانی را که می‌تواند از قدرتشان استفاده کنند و مردم را کنار بزند، دور و بر خود دارد. امروز بیشتر سماجت بر حکومت از آن زمان خیلی بیشتر شده است. امروز ثروت‌های میلیاردی در حکومت وجود دارد. آن موقع ما ندیدیم کسی که میلیارد میلیارد جابه‌جا کند و از بین ببرد. پول نفت چه می‌شود؟ آن چند میلیارد دلاری که گم شده بود، چه شد؟ آن همه پول نفت که اضافه گرفتند چه شد؟ مجلس هم دنبالش نیست. نمی‌پرسند آقا این پولی که گم شده در کجاست و چه باید کرد.

روسیه و چین طرفدار این حکومت‌اند. شما ملاحظه کنید چقدر جوان‌ها با این هواپیماهای روسی توپولف باید از بین بروند؟ به دلیل این که روس‌ها و چینی‌ها برای بقای حکومت و بقای منافع خودشان فعالیت می‌کنند. شما ملاحظه کنید که اجناس چینی بازار را پر کرده و تولیدات خود ایران خریدار ندارد. برای این که مال آنها ارزان‌تر است، مال ایران گران‌تر است. همه‌ی اینها باعث شده که شرایط امروز ایران با آن زمان فرق کند.

منبع : پایگاه خبری میزان

0 نظرات:

جنبش سبز از نافرمانی مدنی تا اعتصاب غذا

۱۱:۰۶ bamardum 0 نظر

جنبش سبز از نافرمانی مدنی تا اعتصاب غذا

اکبر گنجی در واکنش به سرکوب معترضان به نتیجه انتخابات اخیر ایران از سوی جمهوری اسلامی از 8 بامداد چهارشنبه 22 جولای 2009 دراقدامی دست به اعتصاب غذای سه روزه در مقابل سازمان ملل متحد خواهد زد .

به گزارش گویا نیوز گنجی از همه ی شهروندان ایرانی و آمریکایی دعوت کرده است تا دراین اعتصاب غذا به او بپیوندند و بدین ترتیب، جنبش سبز ایران مورد حمایت جهانی قرار گیرد.

اقدامی که تاکنون حمایت چهره های سرشناسی را چون نوام چوامسکی ، زبانشناس ، فيلسوف و منتقد بزرگ امريکايی ،تامس اسکانلون(استاد فلسفه، دانشگاه هاروارد). الیزابت اندرسون(استاد حقوق، دانشگاه میشیگان). جاشوا اوبر(استاد علوم سیاسی، دانشگاه استنفورد)،. اندی اسکات(مدیر گوگل). کیک اسکات(مدیر گوگل). میشل بری(استاد دانشکده پزشکی، دانشگاه استفورد). هانری بارکی(استاد علوم سیاسی، دانشگاه لی های). فیروزه دما (نویسنده). جول رابرتس( استاد حقوق، دانشگاه ویسکانسون). کوری رابن(استاد علوم سیاسی، دانشگاه نیویورک). جان رومر(استاد علوم سیاسی و اقتصاد، دانشگاه ییل). دبورا ساکس(استاد حقوق و اخلاق، دانشگاه استنفورد). تامی شلبی(استاد فلسفه و مطالعات آفریقا ، دانشگاه هاروارد، و ویراستار مجله ی ترانزیشن). ریچارد فورد(استاد حقوق، دانشگاه استنفورد). جوشوا کوهن (استاد حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه استنفورد). چیت کیتس(رئیس سابق عفو بین المللی آمریکا، استاد حقوق دانشگاه استنفورد). بتسی کوهن(روشنفکر مستقل، نیویورک). دیوید گروسگی(استاد علوم سیاسی ، دانشگاه استنفورد). جوآن لاندی (رهبر جنبش صلح و دموکراسی). عباس میلانی(رئیس گروه ایرانشناسی دانشگاه استنفورد). راژان منون(استاد دانشگاه لی های). فرانکو مورتی(استاد ادبیات تطبیقی، دانشگاه استنفورد). جین منزبریچ(استاد علوم سیاسی،دانشگاه هاروارد). مارتا نسبام(استاد حقوق، دانشگاه شیکاگو). تامس هریسون(رهبر جنبش صلح و دموکراسی). چارلز یونکرمن(معاون رئیس دانشگاه استنفورد) . به دنبال داشته است .

در ایران نیز اعضای جنبش سبز تلاش دارند تا با قطع برق سراسری نسبت به خشونت های صورت گرفته اعتراض خود را اعلام کنند .

به گزارش موج آزادی : اعضای جنبش سبز ایران قرار است راس ساعت 9 شب سی ام تیر ماه در یک نافرمانی مدنی گسترده و در ماهگرد کشتار خونین سی‌ام خرداد با روشن‌ کردن وسایل پرمصرف برقی خود ایران را با بحران برق مواجه و در سوگ عزیزان به خون خفته ، شهرهایشان را خاموش کنند .

اقدامی که از سوی پرويز فتاح وزير نيرو دولت محمود احمدی نژاد " تلاش هاى مذبوحانه " نامیده شده که در هيچ كجاى دنيا جواب نداده و در ايران هم قطعا جواب نخواهد داد .

وزیر نیرو در ادامه با اشاره به نصب تجهيزات در شبكه سراسرى به روزنامه جوان گفت: اين تجهيزات به صورت خودكار عمل مى كند و اجازه قطع برق را نخواهد داد و ما با نصب خازن در شبكه پيش بينى هاى لازم براى تنظيم ولتاژ و فركانس را انجام داده ايم. علاوه براين ما هميشه چند هزار مگاوات برق رزرو در شبكه داريم.

در این حال میر حسین موسوی صبح روز دوشنبه 29 تیر به مناسب عید سعید مبعث در جمع خانواده زندانیان سیاسی حضور یافت و ضمن شنیدن صحبتهای خانواده ها در مورد چگونگی بازداشت و نگهداری عزیزانشان و نیز برخورد ناشایست محاکم قضایی با خانواده های آنها، دقایقی به سخنرانی پرداخت.

موسوی با انتقاد از صدا و سیما و تلاش برای اعتراف گیری از زندانیان سیاسی و جو امنیتی حاکم بر جامعه، خطاب به کسانی که می‌پندارند با ایجاد رعب و وحشت می توانند مردم را ساکت کنند، گفت: ملت ما بعد از ۳۰ سال آنقدر رشد پیدا کرده است که برای ساکت کردن آن نمی‌توان به روشهای قبل از انقلاب بازگشت. بگذارید مردم آزادانه حرف و اعتراض خود را بیان کنند و یقین بدانید یک فضای آزاد، امنیت را در کشور ما بهتر از نیروهای نظامی حفظ خواهد کرد .

مهدی کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی نیز در مراسمی مشابه ای برای تقدیر از تلاش های حامیان انتخاباتی اش به شرح مراسم نماز جمعه و اتفاقات آن روز پرداخت و اظهار داشت : " مقابل چشم مردم جوانان را کشته اند و اینک می گویند ما اصلاً اسلحه ای دراختیار نداشته ایم من به عنوان عضو این نظام از این دروغ های واضح و نسنجیده شرمنده هستم. "

مهدی کروبی ضمن ابراز تاسف از اینکه پس از گذشت 30 سال از پیروزی جمهوری اسلامی ایران تلاش های دوستانش با انجام اقدامات فراقانونی بی ثمر مانده است ، حامیانش را به امید و حرکت در مسیر هدف تعیین شده دعوت کرد و گفت : " هرچند که در عرصه این انتخابات اتفاق تلخ و غم انگیزی روی داد و لی یادتان باشد که تفکر ارتجاعی که اکنون وجود دارد به دنبال این است که ما را در این وضع نگه دارد ولی ما باید با هوشیاری و امیدواری حرکت کرده و اهدافی را که بدان اعتقاد داریم فراموش نکنیم . "

منبع : وبلاگ با مردم

0 نظرات:

تماس امین زاده ، صفایی فراهانی و رمضان زاده با خانواده

۱:۵۶ bamardum 0 نظر

تماس امین زاده ، صفایی فراهانی و رمضان زاده با خانواده

به گزارش موج آزادی ، آقایان محسن امین زاده معاون وزیر امور خارجه دولت اصلاحات ، عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت محمد خاتمی و محسن صفایی فراهانی رییس سابق فدراسیون فوتبال و نماینده مجلس ششم که از روز 23 خرداد پس از اعلام نتیجه انتخابات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گشته اند پس از گذشت 36 روز عصر روز یکشنبه موفق به تماس با همسرانشان شدند .

این تماس های تلفنی در حالی صورت گرفت که همسران نامبردگان به منظور شرکت در جلسه مجمع روحانیون مبارز به دفتر این تشکل رفته بودند .

حسین رسام تحلیگر سیاسی سفارت بریتانیا آزاد شد

حسین رسام، تحلیلگر سیاسی ارشد سفارت بریتانیا در تهران ، شامگاه روز یک شنبه ، با قرار وثیقه یک میلیارد ریالی آزاد شد .

به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، حسین رسام کارمند ایرانی سفارت بریتانیا ساعت 21 روز یکشنبه آزاد شد .

حسین رسام که به همراه هشت کارمند ایرانی سفارت بریتانیا، در روز هفتم تیربازداشت شده بود از سوی غلامحسين محسنی اژه ای، وزير اطلاعات ايران به دلیل هدایت اغتشاشات تحت پوشش نیروهای محلی و القا نظر به جامعه مجرم شناخته شده است اما دولت بریتانیا به شدت این اتهامات را تکذیب کرد.

این کارمند ایرانی سفارت بریتانیا در حال حاضر با اتهام اقدام بر علیه ملی روبرو است .

بی اطلاعی از وضعیت پوران و حمید ابراهیم نژاد

پوران و حمید ابراهیم نژاد، برادر و خواهر شهید عزت ابراهیم ‌نژاد از روز 16 تیرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی منتقل شده اند .

به گزارش خبرگزاری هرانا ، پوران و حمید ابراهیم نژاد که از روز 16 تیر در شهر خرم آباد توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت شده اند خبری در دست نیست .

عزت ابراهیم نژاد فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه چمران اهواز و یکی از قربانیان حمله‌ی انصار حزب الله و نیروی انتظامی به خواب‌گاه دانش‌جویان در کوی دانشگاه تهران است. عوامل قتل وی هیچ‌گاه محاکمه نشدند و خود او پس از مرگ توسط دادگاه انقلاب متهم به اقدام علیه امنیت ملی شد.

مراسم خاک سپاری محمد کامرانی برگزار شد

پیکر محمد کامرانی که بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان اوین، پنجشنبه گذشته در بیمارستان مهر تهران از دنیا رفته بود ، صبح شنبه 27 تیر ماه 1388 در بهشت زهرا تشییع و به خاک سپرده شد.

به گزارش موج آزادی محمد کامرانی 18 ساله روز هجدهم تیر در حوالی میدان ولیعصر تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک و سپس به بازداشتگاه اوین منتقل شد .


خانواده کامرانی که برای آزادی او در روز چهارشنبه 24 تیر ماه به زندان اوین مراجعه کردند با خبر شدند وی به دلیل جراحت به بیمارستان لقمان منتقل شده .

پیکر شهید محمد کامرانی صبح روز شنبه 27 تیر همزمان با شهادت ایام شهادت امام موسی کاظم (ع) در میان حزن و اندوه دوستان و خانواده داغدارش تشییع و در قطعه 221 بهشت زهرا به خاک سپرده شد .

منبع : وبلاگ با مردم

0 نظرات:

مردم را می‌زنند و می‌کشند و شما به تعطیلات تابستانی می‌روید؟

۰:۰۹ bamardum 1 نظر

مردم را می‌زنند و می‌کشند و شما به تعطیلات تابستانی می‌روید؟
اعظم طالقانی، فرزند اولین امام‌جمعه تهران پس از انقلاب، با ارسال نامه‌ای به مجلس خبرگان، به آنها هشدار داد که: کشور و تمامیت ارضی و ساختار سیاسی آن در معرض خطر قرار گرفته، و از آنها پرسید: آیا در این شرایط حساس و اضطراری که مردم به شما نیاز دارند بجای سرکشی به زندان‌ها و نهادهایی که در مقابل مردم قرار گرفته‌اند به تعطیلات تابستانی می‌روید؟



متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ. إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ


آن شبی که در بیدادگاه شاه (دادگاه عشرت‌آباد) آراء محکومیت ۹نفر از سران و مبارزین با رژیم شاهنشاهی قرائت می‌شد، مزدوران دادگاه فرمایشی تلاش می‌کردند جمعیت را متفرق و از محوطه دادگاه دور کنند تا خود بتوانند فرار کنند. آیت‌الله سیدمحمود طالقانی فریادی بر سر آنان کشید که میخکوب شدند، سپس با تکیه بر عصایش سوره «والفجر» را تلاوت نمود و به تفسیر آن پرداخت. آن مزدوران منتظر فرصتی بودند که از آن محیط خارج شوند. این واقعه در خاطر کسانی که رنج‌های بی‌عدالتی، تبعیض، ستم ستمکاران و استبداد را چشیده‌اند بسیار اثرگذار بود. بیش از یکصدو پنجاه نفر حاضر در آن بیدادگاه‌ها این آموزش انقلابی بودن و شجاعت، در ضمیرشان چنان رسوخ نمود که هنوز هم آثار آن در زندگی‌شان مشاهده می‌شود.


آنچه آنروز آموختیم این بود که پناه گرفتن در کاخ‌ها و برخورداری از کامل‌ترین تسلیحات و تجهیزات در صورتی که همراه با قساوت و سنگدلی توأم گردد، نتیجه‌ای در برنخواهد داشت... و امروز شاهدیم جوانان مردم را به دیوار می‌چسبانند و با باتوم و میلگرد و چماق بر سرش می‌کوبند و سپس تحویل گروه دیگری می‌دهند، لگد و باتوم چاشنی مجددی است که بر سرو صورت و طحالش کوفته می‌شود و سپس آنان را به زندان، کلانتری، پادگان‌ و یا پایگاه‌های دیگر می‌برند، از آنجا که تصور نمی‌کردند ملت برای تحقیر رأی‌شان در خیابان‌ها به این گستردگی ظاهر شوند و هیچ طلب نکنند جز رأی خود، در مخیله حاکمیت نمی‌گذشت تا زندان‌ها را بیش از اینکه هست توسعه دهد.


علما و مراجع محترم


آموزه‌های شما این بود که باید حق را گرفت و ستم‌پروری گناهی بزرگ است و مردم را تشویق به مبارزه می‌کردید هم‌اکنون شما باید در صف جلوی گرفتن حق باشید نه آنکه در خانه‌های خود بمانید و حداکثر به انتشار یک نامه یا بیانیه اکتفا کنید. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید مردم و بخصوص جوانان از همه ما پیش‌روترند و برای گرفتن حق خود کتک و توهین و شکنجه را تا سرحد مرگ تحمل می‌کنند. آیا آنان اقامه صلاة می‌کنند یا شما و ما ! إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ.(عنکبوت ۴۵) اینک بی‌اعتنایی به رأی آنها می‌شود که اگر بخاطر کاندیداهای اصلاح‌طلب به پای صندوق‌ها نمی‌آمدند ۳۰% از مردمان هم به پای صندوق‌های رأی نمی‌آمدند و برای جمهوری اسلامی و نظامی که برایش جان برکف بوده‌اند و عزیز از دست داده‌اند و خون دل‌ها خورده‌اند آبرو نمی‌آفریدند تا حاکمیت بر خود ببالد که ۸۵% رأی داده‌اند! آیا از خود سوال نمی‌کنند که بیشترین رأی از فاصله ۳۰% تا ۸۵% مردم برای چه کسانی بوده است؟!


نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری


آیا این عدالت است که جواب اعتراض مردم با خون و کتک و شکنجه در زندان‌ها داده شود ؟! آیا شما، که این مردم به شما رأی داده‌اند، توان ندارید حداقل از فرمانده کل قوا سوال کنید این‌همه نیرو و با این شکل و شمایل که شستشوی مغزی به آنها داده شده و یا برای نیاز اقتصادی آنها را به این میدان آورده‌اید، چگونه در مقابل مردم بی‌سلاح که فقط برای نشان دادن اعتراض بحق خود در خیابان‌ها حضور می‌یابند آرایش داده‌اید ؟! آیا این هنر شما مسئولین کشور اسلامی است که اینگونه عمل کنید که افکار عمومی اظهار می‌کند این وضع را در زمان شاه مخلوع هم بیاد ندارد ؟! آیا وعده‌های شما به مردم در زمان شاه می‌خواست، به چنین اوضاع و احوالی بینجامد ؟! در اسلام اصیلی که ما می‌شناسیم هیچ دلیل و مستندی برای خونریزی، آزار و شکنجه وجود ندارد، لذا سوال این است که چه کسانی دستور چنین فجایعی را داده‌اند ؟! با چه مجوزی متهمین به شدت ضرب و شتم و شکنجه می‌شوند و مورد برخوردهای ضدانسانی و ضداخلاقی قرار می‌گیرند؟!


آیا اینها نفوذی‌های ضدانقلاب و خارجی‌های ضدانقلاب ایرانند یا افرادی‌‌اند که مورد آموزش‌های خاص قرار گرفته‌اند؟! چرا دایره دستگیری‌ها به مسئولان پرسابقه خود جمهوری اسلامی به این اندازه گسترده شده است و خانواده‌های آنها نیز مورد تهدید قرار گرفته‌اند که صدایشان را حتی برای خبررسانی و اعتراض بلند نکنند وگرنه اوضاع بر زندانی‌شان سخت‌تر خواهد شد و یا حتی فرزندان‌شان نیز دستگیر می‌شوند؟!


این همه درد و رنج را باید به کجا برد؟ آیا از جمهوریت و اسلامیت چیزی باقی مانده است که آقایان به مقام و مسئول بودن چنین حاکمیتی مفتخر باشند ؟!...


نمایندگان محترم مجلس خبرگان قانون اساسی


شما که واضع و حافظ قانون اساسی می‌باشید تاکنون در کجا و کی به عدم اجرای اصول ۲۶و۲۷ قانون اساسی که راهپیمائی و اعتراض را آزاد اعلام داشته و حاکمیت از انجام این امر ممانعت نموده است؛ اعتراض نموده‌اید ؟! چگونه می‌توان شما را نخبه و نمایندگان برحق مردم دانست که از حق آنان دفاع نمی‌کنید؟! افکار عمومی می‌گوید: از روحانیون و مدعیان دین می‌شنیدیم که «این مملکت صاحب دارد، امام زمان(ع) صاحبش است و نگران نباشید مشکلات مرتفع می‌شود». ولی شرایطی که می‌بینیم نه مملکت صاحب دارد و نه فریادرسی هست. قوه قضائیه هم بجای دفاع و حمایت از حقوق حقه مردم، خود مدعی آنانست. پس ما به کجا پناه ببریم؟ آیا این برادرکشی نیست؟! آیا نباید قوه قضائیه با اجرای عدالت جلوی برادرکشی و کینه‌ورزی را می‌گرفت؟!..


آنها می‌گویند بعد از انقلاب که انتظار رفتار عادلانه و عدم تبعیض‌ از حاکمیت و شورای نگهبان را داشتیم انجام نشد ولی این‌بار بیش از همیشه حقوق ما را پایمال نمودند. در حالی که مدارک و اسناد و شکایات بیش از آنچه که مورد نیاز بود را در اختیار داشتند ولی با بی‌اعتنایی از حقوق مردم گذشتند. ظاهراً برای حفظ نظام اسلامی سرپوش بر اعتراض‌ها گذاردند! در حالیکه سراسر نهج البلاغه و کتاب خدا تأکید بر حق‌الناس و عدالت است و اساس اسلام همین‌ است. لذا وجود بی‌عدالتی، دروغ و ستم ... از جانب حاکمیت بیانگر پایان یافتن نظامی است که بخاطر اسلام شکل گرفته بود.


نمایندگان محترم مردم مجلس شورای اسلامی


شما نماینده مردمی هستید که با هزاران امید به شما رأی داده‌اند آیا در این شرایط حساس و اضطراری که مردم به شما نیاز دارند بجای سرکشی به زندان‌ها و نهادهایی که در مقابل مردم قرار گرفته‌اند به تعطیلات تابستانی می‌روید؟! چگونه شب سر بر زمین می‌گذارید در حالی‌که مردم برای ابراز اعتراض خود در خیابان‌ها حضور پیدا می‌کنند و تعداد زیادی کشته، زخمی و دستگیر می‌شوند و طی یکماه گذشته این روند ادامه داشته است؟!


نهادهای مسئول

در پایان متذکر می‌گردد با توجه به اینکه کشور و تمامیت ارضی و ساختار سیاسی آن در معرض خطر قرار گرفته، باید با حضور خود در بین خانواده‌های شهدا و زندانیان، و هرکجا که زندانی‌ای نگه داشته می‌شوند، بررسی کنید و ملاحظه کنید آیا ممکن است افکار عمومی اشتباه کند ؟! چاره‌ای بیاندیشید که آتش زیرخاکستر بسیار خطرناک‌تر از گل‌های آتش روشن است و به این بیاندیشید که «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً»(اسراء ۳۶) قیامت نزدیک است و از همین جا شروع می‌شود. پاسخ درباره حقوق مردم بسیار سخت‌تر از حقوق خداست که خدا تجلی قیام بحق مردم است و آفرینش خدا با استبداد و ستم هیچ‌گونه سازگاری ندارد.


«رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ»(بقره۲۸۶)


اعظم طالقانی

۲۴تیر۱۳۸۸

رونوشت:

- مجمع تشخیص مصلحت نظام

- شورای نگهبان

- نمایندگان محترم مردم و مجلس شورای اسلامی

- نهادهای محترم مسئول

1 نظرات:

سهراب جان دیر نیایی مادر

۱۳:۳۵ bamardum 0 نظر

سهراب جان دیر نیایی مادر

سهراب جان

دیر نیایی مادر

که به در چشم من منتظر است

چه کسی بود صدا زد سهراب

کفش هایم را بیاور

میهنم منتظر است

چه صدایی بود که گفت برخیز

چه ندایی بود که گفتا منشین

کفش هایم را بیاور

کشورم منتظر است

دست ها همه سبز

سبز در سبز

لب ها همه شادان

در بهاران ، بهارانی دگراست

راستی مادر کفش هایم را بیاور

دوستم منتظر است

کوچه ها تنگ از بوی بهار

من که سبزم

تو سبزی

همه سبزیم

از این بوی بهار

چه کسی بود صدا زد سهراب

کفشهایم را بیاور

جهانی منتظر است

دوستان ، لختی درنگ

پیراهن سبزم چه شد ؟

سربند سرو رنگم کجاست ؟

کفش هایم را بیاور

آزادی منتظر است

سهراب جان

دیر نیای مادر

که به در چشم من منتظر است

چه کسی بود صدا زد سهراب

کفش هایم را بیاور

به خدا مادر

نگاه کن آنجاست

ندا منتظر است

0 نظرات:

سکوت یا اعتراض به آزادی‌های به ناحق مسلوب شده ؟

۱۳:۳۲ bamardum 0 نظر

سکوت یا اعتراض به آزادی‌های به ناحق مسلوب شده ؟


حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از پنجاه روز غیبت در نماز جمعه تهران بسیار بحث برانگیز شده است .او که در صدر دو نهاد مهم مجمع تشخيص مصلحت نظام و خبرگان رهبري قرار دارد از سوی محمود احمدی نژاد رییس دولت نهم به جانبداری از میر حسین موسوی در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و مال اندوزی متهم شد . هاشمی که زمانی او را دومین شخصیت جمهوری اسلامی می نامیدند در دیداری با جمعی از خانواده های بازداشت شدگان از وقایع پس از انتخابات ابراز نارضایتی کرد. اکنون بسیاری منتظرند ببیند چه موضعی در خطبه های نماز جمعه تهران اتخاذ خواهد کرد.


میرحسین موسوی، که مشروعیتی برای دولت برآمده از دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری قائل نبوده و بر ابطال انتخابات پافشاری می‌کند، اعلام کرده است که به دعوت هواداران خود پاسخ مثبت گفته و در نماز جمعه شرکت خواهد کرد. به نظر می‌رسد که آقای موسوی بدین‌شکل با پاسخ مثبت دادن به دعوت معترضان، بار دیگر بر اعتراض خود تاکید کرده است.

به گزارش سایت دویچه وله موسوی در بیانیه‌ اش به روشنی بر قصد سیاسی خود برای شرکت در نماز جمعه، در جهت رسیدن به "آزادی‌های به ناحق مسلوب شده" تاکید کرده است.


حسن یوسفی اشکوری، پژوهشگر مسائل دینی در پاسخ به این پرسش که انتظار از هاشمی رفسنجانی برای تغییر در ساختار قدرت چقدر واقع‏بینانه است بیان کرد : " آن چه که مسلم است، آقای هاشمی رفسنجانی از معترضان بسیار جدی به آقای احمدی‏نژاد و دولت او است ، طبیعی است که آقای هاشمی به شدت ناراضی و ناخرسند است؛ هم به اعتبار دفاع از شخصیت فردی خود و هم به اعتبار دفاع از طیف هم‏فکران و تا حدودی هم‏پیمانانش. اما به نظر من، ایشان نمی‏تواند کار زیاد جدی و مؤثری انجام بدهد. چرا که در موقعیت بسیار دشواری قرار گرفته است. اگر موضع صریح و روشن منتقدانه‏ای بگیرد، باید از سمت‏های خود استعفا بدهد یا اساساً کنارش خواهند گذاشت " .


اشکوری نماینده سابق مجلس در دوره اول در مصاحبه با رادیو زمانه با اشاره به عدم تداوم حرکت بینابینی هاشمی، تایید انتخابات را با مواضع او سازگار ندانسته و افزود : " ولی با همه‏ی این حرف‏ها، چنین می‏شود تصور کرد که آقای هاشمی سرانجام به نوعی سازش می‏رسد و برای حفظ ظاهر هم که شده، سکوت خواهد کرد. اما این به معنای آن نیست که این بحث‏ها در آینده، جدی نشود یا آقای هاشمی رفسنجانی نتواند نقش‏های جدی‏تری در آینده بازی کند."


این روحانی خلع لباس شده استراتژي هاشمی در این مقطع را عبور از بحران با سکوت و آرامش پیش بینی کرد و اظهار داشت : " در چشم‏انداز کوتاه‌مدت، نه می‏توان از آقای هاشمی رفسنجانی انتظار زیادی داشت و نه ایشان حاضر است دست به ریسک بزرگی بزند که به مرگ و زندگی او مربوط است. فکر می‏کنم شرایط فعلی آن قدر حاد است که اگر ایشان بخواهد با رهبری و نظام مقابله کند، به مرگ سیاسی و احتمالاً فیزیکی او منجر خواهد شد . "


محمد هاشمي‌رفسنجاني رئيس دفتر سياسي حزب كارگزاران سازندگي در گفتگو با ایلنا در خصوص علت سكوت هاشمي‌رفسنجاني بعد از تحولات انتخاباتي گفت: اين موضوعي است كه مردم مكررا از ما سوال مي‌كنند و توقع دارند ايشان كه در بحران‌ها به كمك مردم آمده و بحران‌هاي نظام را حل كرده‌اند و مشكلات را از ميان برداشته‌اند و جزء اصلي‌ترين اركان نظام هم بودند امروز هم فعال شوند ولي شايد شرايط زماني، امكانات و توانايي‌ها با گذشته فرق كرده ولي معتقدم بايد براي بازگرداندن اعتماد مردم هزينه‌هايي پرداخت.


عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص اقامه نماز جمعه اين هفته توسط هاشمي‌رفسنجاني و بازتاب‌هاي اين موضوع در رسانه‌ها و افكار عمومي گفت: مردم منتظر برگزاري نماز جمعه توسط آقاي هاشمي بودند و پيش‌بيني مي‌شود استقبال خوبي صورت گيرد.


فاطمه راكعي عضو جبهه مشاركت ايران اسلامي حضور‌ هاشمي در نماز جمعه در اين وضعيت مأيوس كننده را مايه اميد تلقي کرد و افزود: هاشمي رفسنجاني در صدر دو نهاد مهم يعني مجمع تشخيص مصلحت نظام و خبرگان رهبري حضور دارد بنابراين وظيفه دارد به ابهامات مردم نسبت به اعمال غيرقانوني كه در اين انتخابات انجام شد، پاسخ دهد و مقصران را معرفي نمايد.


عضو جبهه مشاركت از هاشمی به عنوان شخصیت دوم نظام نام برد و بیان کرد: ايشان در روز جمعه بايد بگويند كه آيا بر اتفاقات پس از انتخابات صحه مي‌گذارند يا خير، مردم مي‌خواهند واكنش ‌هاشمي به توهين‌هايي كه عليه ملت صورت گرفت، چيست؟


حجت الاسلام قدرت الله علیخانی عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس در پاسخ سئوال پارلمان نیوز که پیش‌بینی شما از اظهارات هاشمی در مورد انتخابات و حوادث پس از آن در نماز جمعه چیست ؟ گفت:" بار اصلی این نظام و انقلاب بر دوش مردم بوده و امروز نیز مردم پشتوانه این نظام هستند و آقای هاشمی در سخنان خود قطعا منافع مردم و حقوق حقه آنها را در نظر خواهد گرفت " .


علیخانی نماینده مردم قزوین در مجلس هشتم با تاکید براینکه پیش بینی‌ می‌شود نماز جمعه این هفته، نماز جمعه‌ای تاریخی باشد، تصریح کرد :" پیش‌بینی من این است که آقای هاشمی از اصل نظام انقلاب حقوق مردم و رهبری دفاع خواهند کرد ".


بیژن نامدار زنگنه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از افراد نزدیک به موسوی در فعالیتهای انتخاباتی اخیر هم در پاسخ به سؤالی در خصوص شرکت در نماز جمعه این هفته تهران گفت: " انشاءا..ما همه در نماز جمعه این هفته تهران که به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار می شود شرکت خواهیم کرد و با استفاده از فرصتی که شارع مقدس با این نماز سیاسی برای ما فراهم کرده است بار دیگر با امواج سبزحضورمان ، برشعورسیاسی،عدالت خواهی،مردم سالاری وضرورت احیای مجدد راه امام راحل تاکید خواهیم کرد ".


علی شکوری‌راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، طی یادداشتی در وب‌سایت نوروز، بر اهمیت سیاسی شرکت در نماز جمعه این هفته به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی تاکید کرده و نوشت « ارعاب و اقسام تضییقات رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی و نیز مواجه بودن با ممانعت از اجتماعات ، معترضان را بر آن داشته است از این فرصت برای انجام یک حرکت سیاسی استفاده نموده و با شرکت در نماز جمعه پیام اعتراضی خود را با حضور انبوه خود تکرار نمایند. "


محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی در گفتگو با ایلنا اظهار داشت : " گفت‌وگوهایی برای آغاز رفاقت و همکاری برای کارآمدی دولت صورت گرفته است. ما بارها گفته‌ایم که حساب رقابت در داخل خانواده انقلاب با حساب کسانی که خارج از این خانواده به دشمنی با آن مشغولند، کاملاً جدا است. ما باید حساب براندازان را از منتقدین علاقمند به نظام جدا کنیم و با هر کدام با زبان خودشان سخن بگوییم.


وی با اشاره به تحرکات در داخل و خارج گفت: برخی همچنان بر طبل بی‌مهری به رای اکثریت می‌کوبند؛ این یک تهدید جدی علیه جمهوریت نظام است.


دبیر‌کل حزب موتلفه اسلامی در مورد نماز‌جمعه این هفته به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی، اظهار داشت: رفتار حساب نشده برخی جریان‌های سیاسی در این مسائل کلان اعتقادی جامعه، می‌تواند اثرات منفی داشته باشد. سنگر نماز جمعه متعلق به رهبری وامت اسلام است. باید حریم، حرمت واحترام آن را از همه جهات محفوظ داشت و مستقل از جناح‌های سیاسی، احزاب و گروه‌ها ، فقط به عنوان تریبون انقلاب از آن استفاده نمود.


به گزارش روز احمد خاتمی یکی از اعضای مجلس خبرگان که خود در نماز جمعه هفته گذشته مسئولان دولت کودتا را به برخورد شدید با دستگیرشدگان حوادث اخیر خوانده و از لزوم تنبیه "اغتشاشگران" سخن گفته بود، خواستار رعایت احترام كسانی شد كه در نظام اسلامی خدمتگزار بوده اند و افزود : " در هرحال باید به آینده نگاه كرد و ضمن ترسیم گذشته باید همه برای ساختن ایرانی سربلند تلاش كنیم. كدورت‌های ایام انتخابات فراموش شود و محبت و همدلی جایگزین آن شود كه برای سربلندی ایران اسلامی راهی جز این نداریم."


مجتبی شاکری یکی از اعضای ارشد جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه را "اقدامی نسنجیده" توصیف کرده و بیان کرد: " بهتر بود‌هاشمی به‌صورت مكتوب با نمازگزاران مكاتبه می‌كرد و نظرات خود را می‌گفت. شاید حضور‌هاشمی بدون فراهم كردن مقدمات سنجیده نباشد . "


عضو جمعیت ایثارگران و از حامیان سرسخت احمدی نژاد دلیل این موضع گیری را "مشکل ساز" بودن مواضع انتخاباتی هاشمی رفسنجانی ذکر کرده و گفته است: "مواضع انتخاباتی‌هاشمی اصلا خوب نبوده است كه از آن جمله می‌توان به نامه‌ای كه ایشان خطاب به مقام معظم رهبری نوشتند، اشاره كرد. این نامه شاید تهدیدآمیز یا دعوت به نافرمانی مدنی تلقی شود كه واكنش‌جامعه را برانگیخت."


رجا نیوز نیز با انتشار نامه ای با عنوان "جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران" خواستار "حرام " اعلام کردن اقدام علیه دولت محمود احمدی نژاد از سوی هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه شد و نوشت: "اثبات همسنگری امروز و دوستی فردای شما برای نظام اسلامی در این است که جریان نفاق را که بخشی از آن در لوای نام و سابقه شما پنهان شده است، رسوا ساخته و با اعلام مواضع صریح، پرده از فتنه پیچیده نفاق بردارید."


شبکه خبری ایران (وابسته به موسسه دولتی ایران) با انتشار خبری پیش بینی کرد که : "نماز گزاران این هفته به هاشمی رفسنجانی اعتراض خواهند کرد."


منبع : وبلاگ با مردم

0 نظرات:

یوسفی ‌اشکوری: نمی‌توان از رفسنجانی انتظار زیادی داشت

۱۳:۲۸ bamardum 0 نظر

یوسفی ‌اشکوری: نمی‌توان از رفسنجانی انتظار زیادی داشت

در جریان اعتراضات گسترده اخیر به نتایج اعلام‌شده انتخابات ریاست جمهوری و حمایت صریح و قاطعانه آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی از این نتایج، شکاف در بالاترین سطوح قدرت و از جمله در نهادهای روحانیت نیز گسترش یافته است. اکنون بار دیگر و به طور جدی‌تر مسأله درآمیزی دین و دولت و عواقب سیاسی و اجتماعی آن زیر ذره‌بین قرار گرفته و روحانیت ایران از مراجع مذهبی منتقد حکومت گرفته تا نهاد های مذهبی سهیم در قدرت، ناگزیر از پاسخ تازه ای به این مسأله شده‌اند.

در گفت و گویی با حسن یوسفی اشکوری، پژوهشگر مسائل دینی، ابتدا این مسأله را مطرح می کنم که با توجه به این‌که نگاه به رابطه‏ی دین و قدرت سیاسی یا دین و دولت، سال‌هاست که از بحث‏های مهم در جامعه‏ی سیاسی ایران بوده است، تأثیرگذاری این بحث را در رویدادهای مربوط به انتخابات اخیر ریاست جمهوری و اعتراضات گسترده‏ی مسالمت‏آمیزی که صورت می‏گیرد، چگونه ارزیابی می‏کند؟

بحث رابطه‏ی نهاد دین و نهاد حکومت، بحثی دیرینه است و از گذشته در این باره صحبت‏های فراوانی شده است. از آن جایی که اسلام در قیاس با ادیان دیگر، دینی تقریباً سیاسی و اجتماعی است، از صدر اسلام این بحث مطرح بوده است. به خصوص این‌که پیامبر این دین، حضرت محمد، خود ۱۰ سال در رأس یک حکومت در مدینه قرار داشته است.

ولی در عین حال تا دوران اخیر، بحث رابطه‏ی دین و دولت، بحثی بیشتر نظری بود و در عمل چندان مورد توجه نبود. چرا که بعد از پیامبر، جدایی دین از نهاد حکومت تا حدود زیادی به رسمیت شناخته شده بود و کم و بیش هم اجرا می‏شد. هر چند که نام رهبران جهان اسلام «خلیفه» یعنی جانشین پیامبر بود. در ایران هم از زمان صفویه، نهاد سلطنت پدید آمد که بیشتر تداوم نهاد سلطنت ایران‌شهری گذشته بود.

بعد از مشروطه، بحث رابطه‏ی دین و دولت، کمی جدی‌ترشد. ولی با نظریه‏پردازی کسانی چون نایینی و آخوند خراسانی، باز نهاد دین (روحانیت) و نهاد حکومت از هم تفکیک شدند.

در جریان انقلاب اسلامی ایران، آمیختگی دین و حکومت خیلی جدی شد و در نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن با مدل «ولایت مطلقه‏ی فقیه» تقریباً دین و حکومت چنان با هم آمیخته شد که دیگر به سادگی نمی‏توان آن‏ها را از هم تفکیک کرد.

با وجود این، بخش زیادی از علمای سنتی ما، هم‏چنان به همان نظریه‏ی دیرین شیعی وفادار ماندند و حکومت دینی را در زمان غیبت ناممکن شمردند. عده‏ای از روحانیون هم به مدل ولایت فقیه روی آوردند و از مؤسسان یا حامیان نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه شدند.

در مقابل، در ۱۵ سال اخیر، بخشی از روشنفکران دینی باز به تفکیک نهاد دین از حکومت روی آوردند. الان هم در ایران، تقریباً، هیچ نواندیش مسلمان یا روشنفکر مسلمانی را نمی‏شناسم که به حکومت مذهبی، به معنای متعارف آن، چه از نوع ولایت فقیه و چه از نوع غیر ولایت فقیه آن معتقد باشد. امروز کم و بیش، همه به جدایی نهاد دین از حکومت باور دارند.

این بحث در طول این ۳۰ سال هم مطرح بوده. اما همان‏گونه که آقای میرحسین موسوی هم در اطلاعیه‏ی اخیرش مطرح کرد، این انتخابات مشکلات، بن‏بست‏ها و موانع نظام جمهوری اسلامی را به خوبی نشان داد. فکر می‏کنم یکی از پی‏آمد‏های تحولات اخیر، انتخابات و موضع‌گیری‌های نسبت به آن، پیش کشیده شدن همین مسأله‏ی نوع رابطه‏ی دین و حکومت است.

به عبارت دیگر، این مسایل سبب شد که بحران ایدئولوژیک و بحران ساختاری در نظام جمهوری اسلامی علنی شود. به خاطر این‌که از یک سو مردم با معیارهای جمهوریت در انتخابات شرکت کردند؛ هرچند آن هم بسیار محدود شده بود و مردم مجبور بودند به یکی از چهار کاندیدای تأیید صلاحیت‌شده رأی بدهند؛ اما در عمل مردم به فردی رأی دادند که تصور عمومی این است و شواهد هم نشان می‏‏‏‏دهد که بیشترین رأی را آورده و انتخاب شده است. اما ولی فقیه و نظام حاکم پشت سر کاندیدایی که در واقع رأی نیاورده، ایستادند و رأی او را چند برابر اعلام کردند. بعد هم رهبر نظام در برابر اکثریت مردم ایستاد.

این بحران، الان خود را علنی کرده است و فکر می‏کنم این بحث در تحولات آینده، هم از بعد نظری و هم از بعد عملی و سیاسی، بیش از پیش خود را آشکار خواهد کرد.

برای روحانیون، بحث انتخاب بین مصالح نظام دینی و مصالح جامعه مطرح است. می‏دانیم که بخشی از روحانیون منتقد، هر چند بیشتر به صورت انفرادی، در جریان رویدادهای اخیر وارد عرصه شدند و از حق مردم برای نظردهی، اعتراض و بازبینی صندوق‏های رأی دفاع کردند. ولی تشکل‏های روحانی، از جمله «روحانیت مبارز» و «روحانیون مبارز» محافظه‏کارانه‏تر وارد مسأله شدند. این مسأله که در چشم‌انداز نزدیک، روحانیت ایران بین مصالح جامعه و مصالح نظام و حتی مصالح دین بتوانند تفکیک بیشتری قائل شود و روی بیاورد به این‌که مصالح نهاد دین را در جدایی دین از دولت بداند، چه قدر محتمل است؟

به طور کلی نهاد روحانیت شیعه، حتی تا حدودی در اهل سنت، نهادی محافظه‏کار است. در گذشته هم چنین بوده است و روحانیون، به خصوص آن‏هایی که از علما و روحانیون سنتی به شمار می‏آیند، کم‏تر در تحولات سیاسی وارد می‏شوند و اظهار نظر صریح می‏کنند. البته، دوران خاص انقلاب تا حدودی استثنا است. ولی به هر حال روحانیت ما چه از جناح سنتی و چه از جناح نوگراتر و مدرن‏تر هم باشد، محافظه‏‏کارند و نظر نهایی خود را به سادگی ابراز نمی‏کنند.

بعد از پیروزی انقلاب، همان‏طور که اشاره شد، بخش عمده‏ای از روحانیون سنتی، هم‏چنان به عقیده سنتی‏شان وفادار ماندند و در حکومت دخالتی نکردند. بعضی‏هایشان مطلقاً اظهار نظری نکردند. بعضی‏ها هم با احتیاط در ارتباط با جمهوری اسلامی، نظراتی دادند‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏؛ یا تأیید کردند و یا گاهی انتقاد کردند.

درسال‏های اخیر، به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت آقای احمدی‏نژاد، رابطه‏ی روحانیت و حکومت تا حدودی رابطه‏ی منسجم و هماهنگی مثل گذشته نبود. به عبارت دیگر، در این دوره، دولت از روحانیت فاصله گرفت و همین‏طور هم از سوی روحانیت، این فاصله ایجاد شد.

ولی در جریانات اخیر، بخشی از روحانیون از مردم یا از خواسته‏ها و مطالبات مردم و دو کاندیدایی که معترض بودند حمایت کردند. اما بخش محافظه‏کارترش، چندان صریح موضع نگرفت.

اما آن‏چه که شواهد نشان می‏دهد و می‏توان آن را با دلایل و قراین مختلفی نشان داد، این است که روحانیت فعلی، حتی آن سنتی‏ها هم از دولت نهم، به خصوص از شخص رییس دولت چندان راضی نبودند و در این انتخابات هم کم و بیش منتقد هستند؛ هر چند خیلی صریح اظهار نظر نکردند.

اساساً در روحانیت، تشکل‏های واحد سراسری نداریم؛ بلکه در درون آن، طیف‏ها و جریانات مختلف وجود دارد و عمدتاً به خصوص در سطح مراجع، بیشتر افراد هستند که سخن می‏گویند و افکار و اندیشه‏های شخصی‏شان را بیان می‏کنند.

ولی به نظر می‏رسد و پیش‏بینی من این است که با توجه به سیر تحولات در آینده، دولت دهم با بحران‏های جدی بیشتری مواجه خواهد شد. این دولت از ناحیه‏ی اکثریت مردم که به رییس دولت دهم رأی ندادند و به دو کاندیدای دیگر رأی دادند، همین‏‏‏‏طور خود دو کاندیدا و تشکل‏های روحانی و غیر روحانی حامی آنان، مانند «مجمع روحانیون مبارز تهران»، «مجمع محققین حوزه‏ی علمیه‏ی قم» و هم‏چنین شخصیت‏های بسیار برجسته‏ای مثل آیت‏الله طاهری اصفهانی، آیت‏الله منتظری، آیت‏الله صانعی، آقای عبدالله نوری و … فاقد وجاهت قانونی و وجاهت شرعی است و دچار بحران خواهد بود.

الان بحران، بحران مشروعیت است؛ برای این دولت و همین‏طور کل نظام جمهوری اسلامی.
تصور من این است که در تحولات آینده که این دولت با بحران‏های بیشتری مواجه خواهد بود، مواضع روحانیون نسبت به دولت و کل حاکمیت منتقدتر خواهد بود و بحث دین و دولت و نوع رابطه‏ی این دو جدی‏تر می‏شود. به نظر می‏رسد که سیر تحولات در جمهوری اسلامی، از همان آغاز تا الان و از الان به بعد، به سوی تقویت نظریه‏ی جدایی دین از حکومت خواهد بود.

می‏خواهم به نقش کلیدی تعدادی از روحانیون، به ویژه در شرایط سیاسی کنونی ایران اشاره کنم؛ روحانیونی که در مرکز قدرت هستند و در درجه‏ی اول، نقش آقای هاشمی رفسنجانی. بعد از این روی‏دادها احتمال داده می‏شد که آقای رفسنجانی با توجه به این‌که ریاست مجلس خبرگان و هم‌چنین ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد، از نفوذش استفاده کند و روحانیت به ویژه روحانیونی را که نقش مهمی در قدرت دارند، به سوی یک سری تغییرات در ساختار قدرت بکشاند. از جمله مطرح می‏شد که ایشان برای تشکیل مجلس خبرگان رهبری تلاش کرده ولی موفق نشده است؛ یا این‌که چند جمعه‏ی متوالی ایشان در نماز جمعه شرکت نکرده‏ است و جامعه به این حرکت، به عنوان نوعی اعتراض نگاه می‏کند. اساساً این انتظار از آقای رفسنجانی که پیش‏‏گام تغییری در ساختار قدرت باشد، چه قدر واقع‏بینانه است؟ فکر می‏کنید که بر مواضع او تردید غالب است یا این‌که در حال انجام اقداماتی است که هنوز برآمد نکرده است؟

آن چه که مسلم است، آقای هاشمی رفسنجانی از معترضان بسیار جدی به آقای احمدی‏نژاد و دولت او است که از چهار سال پیش آغاز و به تدریج، به ویژه در دوران تبلیغات انتخاباتی، با افشاگری‏ها و بی‏پروایی‏های آقای احمدی‏نژاد، آن‏ هم در رسانه‏ی ملی، علنی شده است.

آقای رفسنجانی به شدت معترض و مخالف است و حال که این پرده‏ها هم برداشته شده و حریم‏ها شکسته شده است، در مخالفت خود با دولت فعلی هیچ تردیدی ندارد. به اضافه‏ی این‌که انتخابات رسوایی برگزار شد و چنین تأییدیه‏های محکمی از این انتخابات فاقد وجاهت قانونی و کودتاگونه صورت گرفت.

طبیعی است که آقای هاشمی به شدت ناراضی و ناخرسند است؛ هم به اعتبار دفاع از شخصیت فردی خود و هم به اعتبار دفاع از طیف هم‏فکران و تا حدودی هم‏پیمانانش. چون در این انتخابات، آقای هاشمی در طیف اصلاح‏طلبان قرار گرفت و به طور تقریباً روشنی از آقای موسوی حمایت می‏کرد. بنابراین مردم انتظار دارند که ایشان هم به عنوان دفاع از خود و هم دفاع از نظام جمهوری اسلامی و هم‏پیمانانش که مهم است، اقدامی بکند.

اما به نظر من، ایشان نمی‏تواند کار زیاد جدی و مؤثری انجام بدهد. چرا که در موقعیت بسیار دشواری قرار گرفته است. اگر بخواهد مانند آقای طاهری اصفهانی و آقایان مراجع معترض قم، موضع رسمی بگیرد، با دو سمت بسیار مهمی که در ساختار نظام جمهوری اسلامی دارد، با موقعیت ویژه‏ای که نزد رهبری دارد، دچار مشکل خواهد شد.
اگر موضع صریح و روشن منتقدانه‏ای بگیرد، باید از سمت‏های خود استعفا بدهد یا اساساً کنارش خواهند گذاشت. سرنوشت آینده‏اش نیز بسیار تاریک خواهد بود و مشکلات خیلی جدی برای خودش و برای کل نظام به وجود خواهد آمد.

اگر بخواهد به آن طرف بپیوندد و انتخابات را تأیید کند و مانند گذشته، حداقل صورت ظاهر را حفظ کند، با مواضع ایشان و با انتظاری که از او هست، سازگار نیست. این وضعیت دوگانه‏ی سکوت اعتراضی یا در خط بینابین حرکت کردن هم، نمی‏تواند چندان ادامه پیدا کند.

۱۵-۱۰ روز دیگر، زمان تنفیذ حکم ریاست جمهوری است و آقای هاشمی باید روشن کند که در چنین جلسه‏ای شرکت می‏کند یا خیر. کسانی مثل آقای موسوی یا کروبی و ... اعلام کرده‌اند که شرکت نخواهند کرد. ولی آقای هاشمی اگر شرکت نکند، به معنای مخالفت جدی و مقابله با رهبری و نظام تلقی خواهد شد و اگر شرکت کند، بازهم پیامدهای خاص خود را خواهد داشت.

این‌که گفته شده آقای رفسنجانی می‏خواسته با مجلس خبرگان صحبت کند، آنان را قانع کند و بحث عزل رهبری و شورایی شدن رهبری مطرح بود، این‏ها هم در شرایط فعلی، به نظر من یک مقدار آرمان‏گرایانه است. ساختار نظام جمهوری اسلامی به گونه‏ای است که به هیچ وجه، اجازه‏ی عزل رهبری را با عنوان عدم صلاحیت نمی‌دهد. شورایی شدن هم باز دچار مشکلاتی است. به هر حال جمع‏بندی من این است که آقای هاشمی رفسنجانی کارآیی چندانی ندارد و نمی‏تواند نقش مؤثری داشته باشد.

ولی با همه‏ی این حرف‏ها، چنین می‏شود تصور کرد که آقای هاشمی سرانجام به نوعی سازش می‏رسد و برای حفظ ظاهر هم که شده، سکوت خواهد کرد. اما این به معنای آن نیست که این بحث‏ها در آینده، جدی نشود یا آقای هاشمی رفسنجانی نتواند نقش‏های جدی‏تری در آینده بازی کند.

فعلاً شرایط بسیار حاد و بحرانی‏ است. فکر می‏کنم آقای هاشمی مثل همیشه سعی می‏کند از این بحران هم عبور کند و با سکوت و آرامش این مرحله را پشت سر بگذارد تا در فرصت مناسبی در آینده، بتواند مخالفت‏های خود را با دولت احمدی‏نژاد به شکل دیگری ابراز کند و یا اگر در ارتباط با رهبری، بنا است تصمیم‏گیری شود، با زمینه‏سازی‏ها و مقدماتی که لازم دارد، بتواند در شرایط دیگری، کاری انجام بدهد.

در چشم‏انداز کوتاه‌مدت، نه می‏توان از آقای هاشمی رفسنجانی انتظار زیادی داشت و نه ایشان حاضر است دست به ریسک بزرگی بزند که به مرگ و زندگی او مربوط است. فکر می‏کنم شرایط فعلی آن قدر حاد است که اگر ایشان بخواهد با رهبری و نظام مقابله کند، به مرگ سیاسی و احتمالاً فیزیکی او منجر خواهد شد.

مسأله‏ی دیگر، نقش خود آقای خامنه‏ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و رابطه‏ی او با منابع قدرت در ساختار جمهوری اسلامی است. برخی تحلیل‏گران معتقدند که تأثیرپذیری ایشان به‏ویژه از فرمانده‌ان سپاه که دارای نفوذ زیادی در سطوح بالای قدرت هستند، زیاد است. برخی هم اعتقاد دارند که این روند برعکس است؛ یعنی هنوز نفوذ شخص آقای خامنه‏ای، به عنوان ولی فقیه و قشری از روحانیون بر فرمانده‌ان نظامی و پاسداران بسیار زیادتر از آن است که تأثیرپذیری تعیین‌کننده‏ای از این محافل داشته باشند. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

واقعیت این است که اطلاعات خیلی دقیق و معینی از این نوع روابط یا مسائل پشت پرده‏ی آن ندارم. ولی به نظر می‏رسد که با گذشت زمان، به خصوص در دولت آقای احمدی‏نژاد، به دلیل کمک‏هایی که آقای احمدی‏نژاد از نظر اقتصادی و سیاسی کرده است، نیروهای نظامی قدرت بیشتری پیدا کردند.

بسیاری از سرداران سپاه یونیفورم نظامی‏شان را کنار گذاشته‏اند؛ آمده‌اند وزیر، وکیل، استاندار و یا فرماندار شده‌اند. هم‏چنین کمک‏های اقتصادی فراوانی به نهاد سپاه، نیروهای بسیج، مساجد و نیروهایی که به نوعی با نهادهای قدرت جمهوری اسلامی در پشت و یا پیش صحنه ارتباط دارند، شده است.

این نیروها قدرت زیادی پیدا کرده‌اند و قطعاً این قدرت در رهبری هم بیش از گذشته نفوذ دارد و احتمالاً این نقش در انتخابات اخیر هم بسیار مؤثر بوده است. چرا که بسیاری از فرماندهان عالی سپاه (نمی‏خواهم بگویم همه‏ی آن‏ها) همین‏طور نماینده‏ی ولی فقیه در سپاه، از حدود یک سال پیش، بارها و بارها در سخنان رسمی‏شان و به طور علنی‏، از احمدی‏نژاد حمایت می‏کردند و نسبت به تغییر او، رأی نیاوردن و انتخاب نشدنش هشدار می‏دادند.

همه‏ی این‏ها نشان می‏دهد که آن‏ها عزم‏شان جزم بود که آقای احمدی‏‏نژاد را ابقا کنند. چرا که مطابق با مصالح آن‏ها بود. قطعاً آن‏ها در تصمیم فرماندهی کل قوا هم تأثیر دارند و خود آقای خامنه‏ای هم به عنوان ولی فقیه، فرمانده‏ی کل قوا، از نظر قانونی و شکلی روی آن‏ها تأثیر دارد.

این تأثیر و تأثر متقابل و روابط متقابل، قطعاً برقرار است. اما این‌که کدام یک از این‌ها گروگان دیگری است و کدام یک از این‏ها، به خصوص در تحولات اخیر، نقش فائقه داشته، دقیقاً برای من روشن نیست و نمی‏توانم در این زمینه، اظهار نظر دقیق و روشنی داشته باشم.

رادیو زمانه – حسین علوی

0 نظرات:

لغو پی در پی سفرهای خارجی احمدی نژاد

۲۲:۳۲ bamardum 0 نظر

لغو پی در پی سفرهای خارجی احمدی نژاد

اجلاس سران کشورهای غیر متعهد از فردا چهارشنبه بیست و چهارم تیر ماه در شهر ساحلی شرم الشیخ مصر با شركت سران ‪ ۱۱۸كشور عضو و ‪ ۱۷كشور عضو ناظر برگزار مي‌شود.

براساس برنامه پیش بینی شده قرار بود محمود احمدی نژاد در این اجلاس شرکت کند اما بدون هیچ توضیحی سفر وی لغو و منوچهر متکی که از روز دوشنبه این هفته به منظورشرکت در نشست وزیران خارجه کشورهای عضو جنبش غیر متعهد ، تهران را به مقصد شرم الشیخ در مصر ترک کرده بود جایگزین او شد .

جمهوری اسلامی ایران نامزد تصدی یکی از دو سهمیه غیردائمی کشورهای آسیایی در شورای امنیت سازمان ملل متحد است ، با توجه به حضور سران 38 کشور آسیایی ، 53 کشور آفریقایی و 26 کشور از حوزه های آمریکای لاتین و کارائیب و بلاروس و شرکت عبدالله گل رییس جمهور ترکیه ، موقعیت مناسبی برای دستیابی به این خواسته می توانست فراهم شود که با سرکوب و بازداشت سران احزاب مخالف و تظاهر کنندگان خیابانی معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ، ایراد اتهام مداخله به غرب و رسانه های خارجی ، ایجاد محدودیت در فعالیت خبرنگاران خارجی در ایران ، بازداشت 1 کارمند ایرانی سفارت بریتانیا در تهران به اتهام اقدام بر علیه امنیت ملی به نظر ازدست رفته می رسد .

اما رجب صفراف کارشناس مسایل ایران در روسیه معتقد است ، ایران با توجه به عضویت 118 کشور در جنبش غیر متعهد ها و حق داشتن نماینده ای در شورای امنیت و اعتبار بالای ايران در ميان کشورهاي عضو جنبش غيرمتعهد، از شانس زيادي براي کسب حمايت اين کشورها براي عضويت در شوراي امنيت سازمان ملل متحد برخوردار است .

ایشان در گفتگو با بخش روسي راديو بي بي سي عضویت غیر دائمی ایران به عنوان نماینده جهان اسلام را عادلانه می داند و با انتقاد از عملکرد شوراي امنيت سازمان ملل متحد از اصرار ايران برای تغییر در شورای امنیت به منظور بهبودي عملکرد آن خبر می دهد .

وی ایران را داراي سياست مستقل دانست و اظهار داشت : " ايران نيز همانند روسيه خواستار اصلاحات جدي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد است " .

بر اساس گزارش رادیو بین المللی فرانسه مقامات مصری که پس از پایان دوره ریاست کوبا برغیر متعهدها در تیر ماه ریاست دوره ای این سازمان را برعهده خواهد گرفت حاضر به رعایت پروتکل استقبال رسمی از محمود احمدی نژاد نشده اند .

پیش از این نیز یک وکیل دعاوی مصری از محمود احمدی نژاد به اتهام عدم مشروعیت و اهانت به صحابه پیامبر در جریان مبارزات انتخاباتی به دادستانی کل مصر شکایت کرده بود .

ممدوح اسماعیل وکیل مشهور مصری که به گروهای اسلامی مصر تعلق دارد در دادخواست خود از مقامات قضائی مصر خواسته بود که مانع ورود احمدی نژاد برای شرکت در اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در شهر ساحلی "شرم الشیخ" مصر شود .

ممدوح اسماعیل با تهیه یک سی دی از سخنان احمدی نژاد درمبارزات انتخاباتی اخیر مدعی شده است که وی به صحابه پیامبر توهین کرده است بنابراین نمی تواند به عنوان یک رئیس دولت از تشریفات و مصونیت های سیاسی بین المللی برخوردار شود و پس از حضور در خاک مصر باید دستگیر یا ممنوع الخروج شود .

منبع : وبلاگ با مردم


0 نظرات:

قطعه 257 بهشت زهرا پیکر سهراب اعرابی را در آغوش کشید

۱:۱۰ bamardum 1 نظر

قطعه 257 بهشت زهرا پیکر سهراب اعرابی را در آغوش کشید

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روز قفسی ساخته اند از بدنم

امروز قطعه 257 بهشت زهرا پیکر سهراب اعرابی فرزند ایران و یکی از هزاران شهید راه آزادی را در آغوش کشید . مراسم خاکسپاری سهراب اعرابی در حالی برگزار شد که زمان و مکان فوت او همچنان در ابهام است .

به گفته یکی از مادران صلح و از دوستان مادر سهراب تاریخ فوت شهید اعرابی بیست و هشت خرداد ماه اعلام شده است در صورتی که واقعه تیر اندازی پایگاه بسیج مقداد به طرف مردم در پایان راهپیمایی آرام و صلح‌آمیزی میدان انقلاب تا میدان آزادی در تاریخ بیست و پنجم خرداد ماه اتفاق افتاد و زمان تحویل پیکر آن شهید به پزشکی قانونی کهریزک بیست ونهم خرداد ماه اعلام شده است .

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار بیانیه ای در مورد کشته شدن سهراب اعرابی و به پنهان نگه داشتن خبرهای مربوط به گمشدگان اعتراض کرد.

هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران خواستار تحقیق مستقل و یک پاسخگویی کامل در باره علت مرگ سهراب اعرابی و پیگیری مناسب توسط قوه قضائیه شد و اظهار داشت : " اگر سهراب در اثر تیراندازی در روز 25 خرداد ماه در خیابان کشته شده است، چرا جسد او در روز 29 خرداد ماه تحویل پزشکی قانونی شده است؟ " .

قائمی تاکید کرد که این تحقیق باید روشن کند که مقامات منتظر چه چیزی بودند و چرا این همه مدت طول کشید تا به مادرسهراب خبر مرگش را بدهند.

روز شنبه بیستم تیرماه خانم پروین فهیمی یکی از اعضای گروه مادران صلح و مادر سهراب اعرابی به همراه پسر دیگرش به دادگاه انقلاب می‌روند. آنجا یکی از کارمندان به آنها می‌گوید، به آگاهی شاهپور بروید. و در آگاهی شاهپور انتظار ۲۸ روزه‌ی مادر به سر می‌آید، تعدادی عکس همه آرام خوابیده‌اند و دوازدهمین آنها سهراب است .

همچنین امروز سایت نوروز از کشته شدن جوان دیگری به نام یعقوب براویه خبر داد

براساس این گزارش یعقوب بروایه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نمایش در دانشکده هنر ومعماری دانشگاه تهران، روز چهارم تیر ماه توسط نیروهای بسیج از بام مسجد لولاگر مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و از ناحیه سر مجروح شده و بلافاصله توسط دوستانش به بیمارستان لقمان انتقال می یابد اما به رغم تلاش پزشکان برای حفظ جان وی، در نهایت دچار مرگ مغزی شده و به شهادت می رسد .

یعقوب بروایه 27 ساله اهل اهواز متولد تیرماه 1361 ، فرزند دوم یک خانواده پنج نفری است که در زمان مداوا تحت کنترل کامل ماموران قرار داشته و پس از فوت توسط ماموران امنیتی به محل نامعلومی برده شده و سرانجام بعد از ٤٨ ساعت به خانواده او اطلاع می دهند که پیکر یعقوب به خاک سپرده شده است.
گفته می شود ماموران از خانواده او تعهد گرفته اند که از هرگونه اطلاع رسانی و برگزاری مراسم برای او خودداری کنند.
نبود فضای سالم و شفاف اطلاع رسانی در مورد بازداشت شدگان و فوت شدگان حوادث یک ماه گذشته و در برخی موارد فشار ، تهدید و ممانعت مقام های امنیتی و وعده‌های مسئولان قضایی به خانواده ها سبب نگرانی بسیاری از خانواده ها فعالان حقوق بشر شده است .
در تازه ترین خبری که بر خروجی خبرگزاری ها قرار گرفته است خبر بازداشت مهدی مهدوی آزاد مدیر مسئول پایگاه خبری "شهاب نیوز" و مدیرمسئول سابق پایگاه خبری" آفتاب‌ نیوز" در تاریخ دوم تیر ماه است .

خانواده مهدوی آزاد که برای کاهش حساسیت و شرایط بازداشت مهدوی و بر اساس برخی پیگیری‌ها و وعده‌های مسئولان قضایی در زمینه آزادی قریب‌الوقوع او ، همانند خانواده‌های ده‌ها تن از بازداشت شدگان اخیر ترجیح داده بودند خبر بازداشت وی را منتشر نکنند .

سایت شهاب ‌نیوز که از سایت‌های حامی مهندس میرحسین موسوی و یکی از معدود سایت‌های داخلی بود که اخبار مربوط به اعتراضات آرام مردمی، بیانیه‌های آقایان موسوی ، کروبی ، خاتمی و اخبار مربوط به بازداشت‌ها و سرکوب‌های گسترده و ناآرامی‌های وسیع در تهران و شهرهای بزرگ را در حد توان خود تا صبح سه‌شنبه دوم تیرماه تحت پوشش ‌داشت از ظهر همان روز با بازداشت مدیر مسئول آن غیر فعال و تنها دو خبر مربوط به بیانیه واحد جرایم سایبری سپاه و دیگری مربوط به اظهارات احمدی‌نژاد را روی سایت قرار داد و از شامگاه چهارشنبه 17 تیرکاملاً غیرقابل دسترس شد .

بر این اساس بیم آن می رود تمام پسوردها و کدهای عبور سایت شهاب ‌نیوز در اختیار افراد غیر مسئول قرار گرفته است .

منبع : با مردم

1 نظرات:

تشیع پیکر سهراب اعرابی فردا 22 تیر برگزار می شود

۲۱:۰۶ bamardum 0 نظر

خبرگزاری هرانا : مراسم تشییع پیکر سهراب اعرابی جوان 19 ساله، فردا مورخ 22 تیرماه ساعت 8 صبح مقابل غسالخانه ی بهشت زهرا برگزار می شود.قابل ذکر است که قاضی مربوطه مخالفتی با برگزاری مراسم تشییع نداشته است.
به گفته ی یکی از منابع مطلع قاضی پرونده عنوان داشته است، سهراب به ضرب گلوله و در تجمع میدان آزادی کشته شده و یکی از هفت نفری هست که در تیراندازی یکی از نیروهای بسیج به سمت مردم جان باخته، تا کنون هویت سه تن از این هفت نفر شناسایی شده است. هر چند منابع دیگری از جان باختن وی در زمان بازداشت در زندان اوین خبر داده اند.

ضمنا مراسم ختم آقای سهرابی در منزل شخصی این خانواده به آدرس : آپادانا - خیابان نرگس - بلوک 36 - ورودی سوم - طبقه ی 5 با دعوت عموم برگزار می شود.

0 نظرات:

نام سهراب اعرابی ، علت فوت اصابت گلوله

۲۰:۵۲ bamardum 1 نظر

نام سهراب اعرابی ، علت فوت اصابت گلوله

جسد سهراب اعرابی 19 ساله دانش آموز سال آخر دبیرستان امروز یکشنبه 21 تیر تحویل خانواده اش شد .
بر اساس اخبار منتشر شده پزشکی قانونی جمهوری اسلامی اصابت گلوله را دلیل قتل سهراب اعرابی و زمان حادثه را بیست و پنجم خرداد ماه 1388 تشخیص داده است .
به گفته خانواده‌ی اعرابی ، سهراب اعرابی از روز 25 خرداد در جریان تظاهرات مسالمت‌آمیز در تهران مفقود شده و آن‌ها ظرف این مدت با دست داشتن عکس او به زندان اوین مراجعه و در پی کسب اطلاع از وضعیت وی بوده‌اند.
آن‌ها همچنین به تشخیص هویت پزشکی قانونی تهران مراجعه و در آلبوم اجساد 19 تا 20 ساله به جستجوی وی پرداختند. آن‌ها می‌گویند تمام این مدت اطلاعی از وضعیت وی نداشته‌اند. صبح دیروز خانواده‌ بار دیگر به پزشکی قانونی مراجعه و وی را در آلبوم عکس افراد 25 تا 30 ساله یافتند.
بنابر بر گزارش تٱیید نشده ای بر روی بدن سهراب اعرابی آثار شکنجه دیده شده است.
سهراب اعرابی فرزند آمنه خاتون فهیمی از اعضای گروه مادران صلح ایران است .
همچنین پایگاه خبری روزآنلاین از فعالیت های انتخاباتی سهراب اعرابی و شرکت در تظاهرات اعتراضی 25 خرداد خبر داده است و زمان دستگیری او را سی ام خرداد اعلام کرده است .
بنا بر گزارش روزآنلاین :" بعد از پيگيريهاي پي در پي سه روز بعد خانواده بخصوص مادرش متوجه مي شوند كه وي در زندان اوين است. مادر اين جوان در روز سه شنبه 16 تير با گذاشتن كفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادي فرزند ش بود. با وجود اين كه اين مي دانست كه فرزندش در زندان اوين است ولي خيلي نگران بود و مي گفت مي ترسم بچه ام را بكشند. اين مادر عكسي از فرزندش تهيه كرده بود و به هر زنداني كه آزاد مي شد عكس عزيزش را نشان مي داد و از آنها مي پرسيد كه آيا او را مي شناسند و يا در زندان ديده اند؟ او مي گفت به هر كجا و هر كسي مراجعه مي كنم جواب نمي دهند و ميگويند صبر كن آزاد مي شود. اين مادر كارش از صبح تا شب جلو زندان ماندن شده بود تا اينكه يك دفعه از طرف قاضي مر تضوي خبر آمد كه سهراب اعرابي در زندان درگذشته است، خانواده اش را خبر كنيد تا جنازه فرزندشان را تحويل بگيرند " .
این در حالی است مهدی کروبی نامزد معترض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، با ارسال نامه ای سرگشاده از آیت الله شاهرودی رییس قوه قضاییه خواستار آزادی تمام بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات شد و اعلام کرد که دادستانی تهران به ابزاری جهت سرکوب معترضان قانونی به نتیجه انتخابات تبدیل شده است.
مهديه محمدي همسر دكتر احمد زيد آبادي دبيركل سازمان دانش آموختگان ايران(ادوارتحكيم وحدت) نیز در نامه اي سرگشاده خطاب به رييس قوه قضاييه ايت الله شاهرودي اظهار داشت : " نزدیک به یک ماه از زمانی که عده ای ناشناس که خود را پیک موتوری نامیدند همسر اینجانب آقای احمد زید آبادی را شبانه و بدون ارائه هرگونه برگ جلب، در مقابل چشم فرزندان خردسالش ربوده اند می گذرد و هنوز هیچیک از نهادهای مسئول زحمت پاسخگویی درباره وضعیت ایشان را به خود نداده اند. علی رغم مراجعات مکرر اینجانب، برادر همسرم و وکیل آقای زید آبادی به دادگاه انقلاب،تنها پاسخی که دریافت کرده ایم آن است که «ما اصلا چنین کسی را نمی شناسیم» و «پرونده ایشان هیچ ارتباطی به ما ندارد! " .
خانواده های محمد علی ابطحی، محمدجواد امام، محسن امین زاده، علی تاجرنیا، سید مصطفی تاج زاده، سعید حجاریان، جهانبخش خانجانی، علی اصغر خدایاری، عبدالله رمضان زاده، سعید شیركوند، محسن صفایی فراهانی، سید شهاب الدین طباطبایی، محسن میردامادی، بهزاد نبوی، صادق نوروزی، مجید نیری و... در نامه ای به مراجع تقلید و علما که در سایت نوروز منتشر شده است اعلام کرده اند: اخبار ناگواری از تشدید فشارها برای پذیرش اتهامات ناروا و ساخته و پرداخته اذهان بیمار بر زندانیان می رسد. بر اساس آنچه برخی اخبار حكایت می كند، حال برخی از عزیزان دربند رو به وخامت نهاده و این مساله با توجه به ممانعت مسئولان امر از تماس و دیدار ایشان با خانواده های خود بر شدت نگرانی ها افزوده است.
بر اساس آخرین خبرها و اعلام دادستانی تهران 197 شهروند در تاریخ 18 تیر ماه در شهر تهران بازداشت شده اند که علاوه بر زندان اوین بسیاری از آنان به کمپ کهریزک منتقل شدند و موج بازداشت فعالان و معترضان به نتیجه انتخابات همچنان ادامه دارد .
در گزارش تفصیلی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران که در تاریخ 14 تیر ماه 88 منتشر شده است اسامی جان باختگان وقایع اخیر به شرح ذیل است :
1. حسين طهماسبي، 25 ساله در جريان تجمعات اعتراضي روز دوشنبه 25 خرداد ماه در خيابان نوبهار كرمانشاه مورد حمله‌ي مأموران مسلح وابسته به دولت قرار گرفته و در اثر ضربات وارده جان خود را از دست داد.

2. بهمن جنابی 20 ساله، شاغل در مغازه نصب و تعمیرات شوفاژ - تهران

3. مهدی کرمی 25 ساله، 25 خردادماه، محل فوت تقاطع جنت آباد وخیابان کاشانی، اصابت گلوله به گلو.

4. ندا آقا سلطان، 27 ساله، دانشجوی فلسفه، 30 خردادماه، محل فوت خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی، به دلیل اصابت گلوله نیروهای لباس شخصی به قلب .

5. ناصر امیرنژاد، 26 ساله، اهل یاسوج، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در رشته هوا-فضا، تاریخ 25 خردادماه در ابتدای خیابان محمد علی جناح در تیراندازی نیروهای بسیج به قتل رسید.

6. فاطمه رجب پور، 38 ساله ، به قتل رسیده در تاریخ 25 خردادماه در خیابان محمدعلی جناح.

7. سرور برومند، 58 ساله، به قتل رسیده در تاریخ 25 خردادماه در خیابان محمدعلی جناح.

8. محمد حسين برزگر 25 ساله ديپلم شغل آزاد به دليل اصابت گلوله به سر در تاريخ چهارشنبه 27 خرداد در ميدان هفت تير جان باخت و در يكشنبه 31 خرداد بعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه 302 به خاك سپرده شد

9. سيد رضا طباطبايي 30 ساله ليسانس حسابداري ، كارمند به دليل اصابت گلوله به سر در 30 خرداد در خيابان آذربايجان جان باخت و چهارشنبه 3 تير بعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه 259 به خاك سپرده شد.

10. ايمان هاشمي 27 ساله شغل آزاد به دليل اصابت گلوله به چشم شنبه 30 خرداد در خيابان آزادي جان باخت و چهارشنبه 3 تير در قطعه 259 به خاك سپرده شد

11. . پريسا كلي 25 ساله فارغ التحصيل رشته ادبيات به دليل اصابت گلوله به گردن در يكشنبه 31 خرداد در بلوار كشاورز جان باخت و سه شنبه 2 تير در قطعه 259 به خاك سپرده شد

12. محسن حدادي 24 ساله برنامه نویس كامپيوتر شنبه 30 خرداد به دليل اصابت گلوله بر پيشاني در خيابان نصرت جان باخت و سه شنبه 2 تير در قطعه 262 به خاك سپرده شد.

13. محمد نيكزادي 22 ساله فارغ التحصيل عمران در سه شنبه 26 خرداد به دليل اصابت گلوله به سينه در ميدان ونك جان باخت و شنبه 30 خرداد در قطعه 257 به خاك سپرده شد.

14. علي شاهدي 24 ساله بعد از دستگيري و انتقال به كلانتري در تهرانپارس يكشنبه 31 خرداد به دلايل نامعلوم در كلانتري جان باخت پزشكي قانوني علت مرگ وي را نامشخص اعلام كرده اما خانواده وي معتقدند به علت ضربات باتوم در كلانتري به قتل رسیده است، وي 4 تير در قطعه 257 به خاك سپرده شد.

15. واحد اكبري 34 ساله شغل ازاد و متاهل داراي يك دختر 3 ساله در شنبه 30 خرداد به دليل اصابت گلوله به پهلو در خيابان ونك جان باخت و سه شنبه 2 تير در قطعه 261 به خاك سپرده شد.

16. ابوالفضل عبدالهي 21 ساله فوق ديپلم برق 30 خرداد در مقابل دانشگاه صنعتي شريف به دليل اصابت گلوله به پشت سرجان باخت و سه شنبه 2 تير در قطعه 248 به خاك سپرده شد.

17. سالار طهماسبي 27 ساله دانشجوي كارشناسي مديريت بازرگاني رشت شنبه 30 خرداد در خيابان جمهوري به دليل اصابت گلوله به پيشاني جان باخت ودوشنبه 2 تير در قطعه 254 به خاك سپرده شد.

18. فهيمه سلحشور 25 ساله ديپلم يكشنبه 24 خرداد به دليل اصابت باتوم به سر و خونريزي داخلي در ميدان ولي عصر بعد از انتقال به بيمارستان در تاريخ 25 خرداد جان باخت و 27 خرداد در قطعه 266 به خاك سپرده شد.

19. وحيد رضا طباطبايي 29 ساله ليسانس زبان انگليسي چهارشنبه 3 تير در بهارستان به دليل اصابت گلوله به سر جان باخت و 6 تير در قطعه 308 به خاك سپرده شد.

20. كيانوش آسا دانشجوي ترم آخر كارشناسي ارشد رشته‌ي پتروشيمي و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ايران در جريان تظاهرات روز دوشنبه 25 خرداد ماه ميدان آزادي تهران در اثر اصابت گلوله توسط افراد موسوم به لباس شخصي جان خود را از دست داد، وی پس از انتقال به کرمانشاه در آن شهر دفن شد.

21. اشکان سهرابي، نوجوان 18 ساله، دانش آموز، شنبه 30 خرداد ماه بر اثر اصابت گلوله اي که از سوي نيروهاي امنيتي و بسيج شليک شد، در گذشت. محل جان باختن وی حدفاصل تقاطع رودکي وسرسبيل بود.

22. فرزاد جشني فرزند سید جافر ، اهل آبدانان از توابع استان ايلام، محل جان باختن تهران، 30 خردادماه

23. مصطفی غنیان دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، اهل مشهد، زمان فوت 25 خردادماه در کوی دانشگاه تهران به وسیله نیروهای لباس شخصی .

24. نادر ناصری، 30 خردادماه، خیابان خوش، محل دفن بابل

25. مسعود خسروی، 25 خردادماه، میدان آزادی، مدفون در بهشت زهرا

26. مسعود هاشم زاده، 30 خرداد ماه ، تهران، محل دفن شمال کشور

27. ايمان نمازي دانشجوي رشته عمران دانشگاه تهران، 25 خردادماه ، کوی دانشگاه

28. كاوه علي پور، 19 ساله، شنبه 30 خردادماه ، تهران

29. اسامی شش شهروند جان باخته دیگر عبارت است از شیلر خضری، میدان بهارستان، مبينا احترامی و فاطمه براتی و آقايان کسری شرفی، کامبيز شعاعی و محسن ايمانی، کوی دانشگاه 25 خردادماه (نیازمند منابع بیشتر)

منبع : وبلاگ با مردم

1 نظرات:

پاسخ آیت الله منتظری به پرسش های دکتر کدیور

۲۰:۴۶ bamardum 0 نظر

بسم اللّه الرحمن الرحيم

محضر مبارك فقيه متأله، علامه مجاهد، شيخنا الاستاد، آيت‏اللّه العظمى منتظرى دام‏ظله

سلام عليكم

ميلاد مسعود مولاى متقيان، امام مظلومان، اسوه عدالت‏جويان و سرور آزادى‏خواهان على‏بن ابى‏طالب(عليه الاف التحيةوالسلام) را به آن عالم ربانى تبريك و تهنيت عرض مى‏كنم. اين عيد سعيد را در شرايطى برگزار مى‏كنيم كه دهها پيرو آن امام همام‏در اعتراض مسالمت‏آميز به حق‏كشى‏هاى حكومت ايران، شهيد و صدها نفر مجروح و هزاران نفر بازداشت و زندانى شده‏اند. تأسف‏بار آن‏كه اين همه تجاوز به حقوق مشروع مردم به نام اسلام و تشيّع صورت گرفته است. سوگوارانه از نام سبز على(ع) خرج مى‏كنندو به راه سياه معاويه مى‏روند.

از محضر شما آموخته‏ام كه اشاعه معارف قرآنى، تعاليم نبوى و احكام اهل بيت بهترين راهكار مبارزه با ظلم و جور در هرشرايطى است. اينك به مقتضاى حال و براى روشن نگاه داشتن كورسوى <اميد> در دلهاى پاك نسل جوانى كه از متوليان رسمى به نام‏اسلام قساوت ديده، به نام تشيّع خرافات شنيده، و روح و روانشان از اين همه دروغ و ريا و خيانت در امانت زخمى و خسته است،به در خانه‏اى آمده است كه خانه اميد ملت مظلوم ايران است و ياد مجاهدت‏ها و دفاع جانانه شما از حقوق به تاراج رفته ملت -به‏ويژه در 13 رجب سال 1376 و بيش از پنج سال حبس خانگى متعاقب آن - هرگز از حافظه تاريخيش محو نمى‏شود. بر اين شاگردكوچك خود منّت بگذاريد و با پاسخ به اين پرسشهاى شرعى در اين ظلمت‏كده روزنى به نور بگشاييد. اين پرسشها، پرسشهاى مردم‏رشيد و مظلوم ايران از پيشوايان دينى‏شان است.

از اين‏كه با صرف وقت گران‏بهاى خود - علاوه بر اين‏كه به شكوفايى فقه <عدالت محور> اهل بيت(ع) يارى كرده از سقوط آن درورطه فقه اشعرى < امنيت محور > توجيه‏گر ظلم ممانعت مى‏كنيد - براى مؤمنان تشنه حق در اين شرايط خطير ارائه طريق مى‏فرماييد،صميمانه سپاسگزارم. اميدوارم اين شاگرد كوچكتان را در اين كنج غربت از دعاى خير فراموش نفرماييد.
عزّت عالى مستدام باد – محسن كديور - 14 تير 1388


سؤال 1 - تصدّى مناصبى كه بر اساس قانون لازم‏الرّعايه - شرط ضمن عقد خدمت كليه متصديان خدمات عمومى - مشروطبه شرايطى الزامى از قبيل عدالت، امانتدارى، تدبير و برخوردارى از رأى اكثريت مردم است، پس از سقوط شرايط و احرازمكرّر صفات متضادّ به نحو شياع و در حد اطمينان قريب به يقين، چه حكمى دارد؟

بسم اللّه الرحمن الرحيم

وسيعلم الذين ظلموا اىّ منقلب ينقلبون
جناب مستطاب حجةالاسلام والمسلمين آقاى دكتر محسن كديور دامت بركاته

پس از سلام و تحيّت و تبريك متقابل. پاسخ تفصيلى سؤالات جنابعالى فرصت بيشترى مى‏طلبد، ولى اجمالاً به پاسخ‏هايى اشاره‏مى‏شود:

ج 1 - از بين رفتن هريك از شرايط مذكور در سؤال كه شرعاً و عقلاً در صحت و مشروعيت اصل توليت و تصدى امور عامه ‏جامعه دخيل است خود به خود و بدون حاجت به عزل، موجب سقوط قهرى ولايت و تصدى امر اجتماعى و عدم نفوذ احكام ‏صادره از سوى آن متولى و متصدى مى‏گردد و اما شرايطى غير از آن شرايط كه شرعاً و عقلاً در صحت و مشروعيت اصل توليت وتصدى آن امور معتبر نيست ولى طرفين يعنى متولى و متصدى و مردمى كه او متولى و متصدى كار آنها گرديده بر آن ميثاق بسته وتعهد نموده‏اند تخلف از اين‏گونه شرايط موجب خيار تخلف شرط شده و مردم مى‏توانند متصدى و متولّى را به‏واسطه تخلف از شرطاز منصبش عزل نمايند. ولى سقوط عدالت، امانتدارى يا برخوردارى از رأى اكثريت و تأييد مستمر از ناحيه آنان كه از شروطمشروعيت توليت و زمامدارى است موجب مى‏شود كه پس از سقوط آنها، اصولى مانند حمل بر صحت و اصالت برائت درباره‏كارهاى متصدى در امور جامعه كه فاقد شرط گرديده جارى نشود، بلكه وى بايد براى اثبات عدم تخلف از شرع و قانون و احقاق‏حقوق مردم و بقاء بيعت اكثريت مردم با او، بيّنه‏اى معتبر و دليلى معقول براى مردم بياورد و آنان را راضى كند. و در موارد اختلاف‏در پيشگاه داورى آزاد، عادل و بى‏طرف و كاملاً مستقل از حاكميت ادعاى خود را به اثبات رساند. و داورى هر نهادى كه زير نفوذ ياوابسته به او باشد شرعاً و عقلاً حجت نمى‏باشد.

سؤال 2 - وظيفه شرعى مردم در قبال چنين متصديانى - كه عليرغم امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر مكرّر ناصحان و مشفقان براعمال خلاف شرع خود اصرار دارند - چيست؟

ج 2 - همانگونه كه گفته شد متصديانى كه شرعاً و عقلاً توليت و تصدى امر اجتماعى را از دست داده‏اند خود به خود از مقام خودمعزولند و تصدى آنان هيچگونه مشروعيتى ندارد و چنانچه به زور يا فريب و تقلب بر آن منصب بمانند مردم بايد عدم مشروعيت ومقبوليت آنها را در نزد خود و بركنارى آنان از آن منصب را با رعايت مراتب امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر و حفظ ترتيب < الاسهل‏فالاسهل والانفع فالانفع > و انتخاب مفيدترين و كم هزينه‏ترين راه ممكن ابراز داشته و بخواهند.بديهى است كه اين وظيفه‏اى همگانى‏مى‏باشد كه هر كس را اعم از خواص و عوام جامعه به اندازه آگاهى و توانايى كه دارد فرامى‏خواند و كسى نمى‏تواند به بهانه‏اى ازعمل به آن شانه خالى كند و خواص جامعه كه از همه به شرع و قانون آگاهتر و تواناترند و از نفوذ كلمه و اعتبار بيشترى برخوردارندمسئوليتى خطيرتر دارند و بايد با اتحاد و همفكرى و ايجاد احزاب و تشكيلات و تجمعات خصوصى و عمومى به ديگران‏اطلاع‏رسانى كرده و راه چاره را به آنها بنمايانند. مولى اميرالمؤمنين(ع) در وصيّت آخرشان فرمودند: < لا تتركوا الامر بالمعروف‏والنهى عن المنكر فيولّى عليكم شراركم ثم تدعون فلا يستجاب لكم > ( نهج‏البلاغه نامه 47) حاكميّت و تسلط اشرار نتيجه طبيعى ترك‏امربه‏معروف و نهى‏از منكر است، زيرا آنان از فرصت‏ها سوء استفاده مى‏كنند.

سؤال 3 - آيا ارتكاب معاصى كبيره ذيل و اصرار بر آنها به سلب < ملكه عدالت > و تحقق < ملكه جور > منجر مى‏شود يا خير؟

الف - آمريّت و تسبيب در قتل نفوس محترمه.

ب - آمريّت و تسبيب اقوى از مباشرت در ارعاب و اخافه مسلحانه و ضرب و جرح مردم بيگناه در شوارع.

ج - ممانعت قهرآمز از اقامه فريضه امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر و نصيحت به ائمه مسلمين از طريق انسداد كليه مجارى‏عقلانى و مشروع اعتراض مسالمت‏آميز.

د - سلب آزادى و حبس آمران بالمعروف و ناهيان عن‏المنكر و ناصحان و اعمال فشار براى گرفتن اقرار بر امور خلاف‏واقع از آنها.

ه - ممانعت از اطلاع‏رسانى و سانسور اخبار كه مقدمه واجب انجام فريضه امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر و نصيحت به ائمه‏مسلمين است.

و - افترا به معترضان خواهان اجراى عدالت مبنى بر اين‏كه < هر كه با متصديان امور مخالف است مزدور اجنبى و جاسوس‏خارجى است>

ز - كذب و شهادت دروغ و گزارشهاى خلاف واقع در امور مرتبط با حق‏الناس.

ح خيانت در امانت ملى.

ط - استبداد به رأى و بى اعتناى به نصيحت ناصحان و تذكر عالمان.

ى - ممانعت از تصرّف مالكان شرعى در مِلك مُشاع سرنوشت ملى.

ك - وهن اسلام و شَين مذهب از طريق ارائه چهره‏اى بسيار خشن، غيرمعقول، متجاوز، خرافى و استبدادى از اسلام و تشيّع‏در جهان.

ج 3 - ارتكاب همه معاصى نامبرده يا اصرار بر برخى از آنها از بارزترين و گوياترين شواهد فقدان ملكه عدالت و از مصاديق‏آشكار ظلم و بى‏عدالتى است. به‏راستى اگر اين‏گونه معاصى موجب فسق و خروج آشكار از عدالت در نگاه عموم نباشد پس چه‏معصيتى است كه انجام آن گواه ستم و بى‏عدالتى در انظار همگان است؟! و روشن است كه هرگونه معصيتى به‏ويژه چنان معاصى‏نامبرده در صورتى كه در قالب دين، عدالت، قانون انجام گيرد مفسده‏اى افزون دارد و بيشتر موجب خروج از عدالت شده و داراى‏مجازات دنيوى و اخروى شديدترى خواهد بود، زيرا اين‏گونه ارتكاب معصيت علاوه بر مفسده خود معصيت مفسده فريبكارى ومفسده تخريب چهره دين، عدالت و قانون را نيز دربر دارد.

و در مواردى كه كارهايى به نظر متصديان حاكميت، عادلانه و مشروع و به نظر عده زيادى از مردم، نامشروع و مصداق فسق وظلم و تضييع حقوق مى‏باشد، بايد نظر و قضاوت داوران عادل و بى‏طرف و مرضىّ‏الطرفين ملاك قرار گيرد.

سؤال 4 - آيا تمسك به جملاتى از قبيل < حفظ نظام از اوجب واجبات است > مجوّز تجاوز به حقوق مشروع مردم و زيرپانهادن بسيارى از ضوابط اخلاقى و محكمات شرعى از قبيل صداقت و امانتدارى است؟ آيا به بهانه حفظ < مصلحت نظام > مى‏توان از اجراى اصل اصيل < عدالت > - كه صفت مميّز فقه سياسى تشيّع در طول تاريخ بوده است - صرف‏نظر كرد؟ اگر برخى‏متصديان، مصلحت نظام را با مصلحت شخصى خود اشتباه گرفته باشند و بر تشخيص خطاى خود اصرار كنند، وظيفه شرعى‏مؤمنان چيست؟

ج 4 - حفظ نظام به خودى خود نه موضوعيت دارد و نه وجوب آن وجوب نفسى مى‏باشد؛ به‏ويژه اگر مقصود از »نظام« شخص‏باشد. نظامى كه گفته مى‏شود: »حفظ آن از اوجب واجبات است« نظامى است كه طريق و مقدمه و بر پا كننده عدل و اجراء فرائض‏شرعى و مقبولات عقلى باشد و وجوب حفظ آن هم تنها وجوب مقدمى خواهد بود. بنابراين با توجه به اين نكته، تمسك به جمله»حفظ نظام از اوجب واجبات است« به هدف توجيه و صحه‏گذارى بر امور متصديان و كارگزاران و عدالت‏نمايى كار آنان براى‏ديگران در حقيقت تمسك به عام در شبهه مصداقيه و ميان دعوا نرخ تعيين كردن و تنها به قاضى رفتن است؛ كه اگر چنين تمسكى ازروى ناآگاهى باشد بايد طبق مراتب امربه‏معروف و نهى‏ازمنكر با آن معامله نمود. از طرف ديگر بديهى است كه با كارهاى ظالمانه وخلاف اسلام نمى‏توان نظام اسلامى را حفظ يا تقويت نمود، زيرا اصل نياز به نظام براى اجراى عدالت و حفظ حقوق، و در يك كلمه‏اجراى احكام اسلامى است؛ پس چگونه متصور است با ظلم و جور و كارهاى خلاف اسلام، نظام عادلانه و اسلامى را حفظ وتقويت نمود؟ حاكميتى كه بر اساس چماق و ظلم و تجاوز به حقوق ديگران و تصرف غاصبانه و تغيير در آراء آنان و كشتن و بستن وبازداشت و شكنجه‏هاى قرون‏وسطى و استالينى و ايجاد خفقان و سانسور روزنامه‏ها و اخلال در وسائل ارتباطى و زندانى كردن‏عقلاء و نخبگان جامعه به بهانه‏هاى واهى و تحميل اعتراف به امور خلاف واقع به‏ويژه در زندان نزد شرع و عقل و عقلاء جهان‏محكوم و بى‏ارزش است، و بر حسب اخبار معتبره وارده از اهل بيت عصمت و طهارت ( ع ) اقرار و اعتراف در زندان يك ذرّه اعتبارشرعى و قانونى ندارد و نمى‏تواند ملاك حكم باشد. (وسائل، كتاب الاقرار، باب 4 و ابواب حدالسرقة، باب 7)

مردم رشيد ايران نيز از حقيقت اين اعترافات كه نمونه‏هاى آنها در تاريخ حكومت‏هاى فاشيستى و كمونيستى ثبت است كاملاً آگاه‏مى‏باشند و مى‏دانند اين اعترافات و مصاحبه‏هاى ساختگى تلويزيونى با زور و شكنجه و تهديد در جهت پنهان نمودن ظلمها وبى‏عدالتى‏ها و تحريف چهره اعتراضات مسالمت‏آميز و قانونى مردم، از فرزندان به بند كشيده آنان گرفته مى‏شود. و مسئولين مربوطه‏بدانند كه آمر و متصدى و مباشر گرفتن اين‏گونه اعترافات و مصاحبه‏هاى دروغ گناه‏كار و مجرمند و شرعاً و قانوناً مستحق تعزيرخواهند بود. كشور متعلق به مردم است نه مال من و شما، و تصميم از ناحيه آنان مى‏باشد، و متصديان امور خدمتگزار مردم مى‏باشند.مردم بايد بتوانند با تجمعات آزادانه و تبليغات كتبى و شفاهى از حقوق خويش دفاع كنند، شاه هنگامى صداى انقلاب مردم را شنيدكه ديگر دير شده بود. اميد است متصديان امور نگذارند به آنجا برسد، بلكه هرچه زودتر در برابر خواسته‏هاى ملت خويش انعطاف‏پيدا كنند، جلو ضرر را از هرجا بگيريم به نفع خواهد بود.

سؤال 5 - امارات شرعى < ولايتِ جائر > چيست و علماى اعلام ( اعلى اللّه كلمتهم ) و نيز مكلفان در قبال بروز آن چه‏وظيفه‏اى دارند؟

ج 5 - جور، مخالفت عمدى با احكام شرع و موازين عقل و ميثاق‏هاى ملى است كه در قالب قانون درآمده باشد و كسى كه متولى‏امور جامعه است و بدين‏گونه مخالفت مى‏ورزد جائر و ولايتش جائرانه است و تشخيص چنين ولايتى در درجه اول بر عهده خواص‏جامعه يعنى عالمان دين‏آشنا و مستقل از حاكميّت و انديشمندان جامعه و حقوقدانان و آگاهان از قوانين مى‏باشد كه هم به احكام وموازين عقل و قوانين حاكم آشنايند و هم با قرائن و شواهد اطمينان‏آور به مخالفت عمدى با آنها پى‏برده و مى‏توانند آن را مستدل‏كنند. مشروط بر اين‏كه از هرگونه نفوذ حاكميّت و ملاحظات خطى و سياسى آزاد و مستقل باشند. و در درجه دوم بر عهده عموم‏مردم است كه به اندازه آگاهى خود از آن احكام و قوانين و با مرتكزات دينى و عقلى خود و رودر رويى مستقيم با موضوعات ومشكلات دينى، فرهنگى، اقتصادى، سياسى، مخالفت عمدى حاكمان را با شرع و قانون لمس كرده و احساس نمايند.

بالاخره به طور اجمال عدالت يا بى عدالتى حاكمان امرى ملموس در جامعه و آثار آن نمايان است، و چهره در نقاب ندارد. و هركس به هر مقدار آگاهى و توان در مقابل بى‏عدالتى‏ها و تضييع حقوق مردم مسئوليت دارد و بايد ديگران را هم آگاه كرده و هم بادرنظر گرفتن شرايط موجود و حفظ مراتب امربه‏معروف و نهى از منكر راهكار ارائه دهد چون نمى‏شود و نمى‏توان باور كرد كه‏انسانى عدالتخواه باشد ولى در راه آن گامى برندارد يا هراس داشته يا خود و ديگران را با تسويل و آراستن كوتاهى خود يا تسويف وامروز و فردا كردن و يا به بهانه نداشتن قدرت سرگرم كند. ترس از مخلوق شرك باللّه العظيم است و تسويل و تسويف هم ضلال واضلال. سيره اولياى معصومين(ع) نيز تلاش در راه عدالت اجتماعى بود و اگر آنها تنها به امور فردى اسلام همت و اكتفاء داشتند اين‏همه ظلم و ستم بر آنان و به بند و حصار كشيدن و تحت مراقبت قراردادن و در نهايت به شهادت رساندن آنان براى چه بود؟! خداونداز عالمان به خصوص عالمان دين ميثاقى غليظ گرفته كه در مقابل ظلم سكوت نكنند < اخذاللّه على العلماء ان لا يقارّوا على كظّة ظالم‏و لا سغب مظلوم > (نهج البلاغه / خطبه 3). البته عمل به اين ميثاق همانگونه كه ثوابى عظيم دارد هزينه‏اى سخت هم خواهد داشت.( أحسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون. و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن اللّه الذين صدقوا وليعلمن الكاذبين)(عنكبوت / 2 و 3)

به هوس راست نيايد به تمنّى نشود

اندر اين راه بسى خون جگر بايد خورد

ان شاء اللّه موفق باشيد - 17 رجب 1430 - 19/4/1388-قم المقدسة - حسينعلى منتظرى

0 نظرات: