مراسم نهمین سالمرگ محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

۱۴:۳۴ bamardum 0 نظر

مراسم نهمین سالمرگ محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

ما خانواده هاي جانباختگان قتل های سیاسی فرهنگی، موسوم به قتل های زنجیره ای از شما خانواده های فرهنگ دوست و مردم عدالت جوی ایران دعوت می کنیم که در این نهمین سالمرگ عزیزان سرسپرده به آزادی اندیشه و بیان و مدافعین آن بی هیچ حصر و استثناء، ما را تنها نگذارید.

خانواده های محمد مختاری و محمد جعفر پوینده

مراسم سالمرگ این دو عزیز روز جمعه ۹ آذر ماه ۱٣٨۶ بر سر مزارشان در امامزاده طاهر مهرشهر کرج از ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار می شود.
اتوبوس ها راس ساعت ۱ بعد از ظهر از میدان انقلاب، خیابان آزادی، مقابل دانشکده دامپزشکی و میدان ونک اول خیابان ملاصدرا، مقابل هتل پردیس به طرف مزار حرکت می کنند.

اطلاعیه کانون نویسندگان ایران درباره مراسمِ نهمین سالگرد قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

در نهمین سالگرد قتلِ هولناکِ یارانمان، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در کنار خانواده های این عزیزان گرد هم می آییم تا یادِ این جانباختگانِ راه آزادی را گرامی بداریم. وسیله رفت و آمد مهیاست.


زمان: جمعه ۹ آذر ماه ۱٣٨۶، ساعت دو تا چهار بعد از ظهر
مکان: گورستان امام زاده طاهر، مهرشهر، کرج
محل استقرارِ اتوبوسها:
۱) ابتدای خیابان آزادی، روبه روی دانشگاه دام پزشکی
۲) میدان ونک، ابتدای ملاصدرا، روبه روی هتل پردیس
اتوبوس ها راسِ ساعت یک بعد از ظهر حرکت خواهند کرد.

کانون نویسندگان ایران
۶/۹/٨۶

0 نظرات:

ديدار اعضاي شاخه جوانان نهضت آزادي ايران با فرزند فروهر

۱۲:۱۱ bamardum 0 نظر

ديروز جمعي از اعضاي شاخه جوانان نهضت آزادي ايران با حضور در خانه داريوش فروهر و پروانه اسكندري (فروهر) و اعطاي دسته گلي به فرزندان آن مرحومان نسبت به آنان اداي احترام كردند. لازم به توضيح است كه قرار بود اين مراسم روز پنج شنبه اول آذر انجام شود كه به دليل ممانعت نيروهاي انتظامي اين امر ميسر نشد. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.

0 نظرات:

آقای قیس دهزاد معاون بنیاد آرمانشهر خودكشي كرد

۱۱:۲۸ bamardum 0 نظر

آقای قیس دهزاد معاون بنیاد آرمانشهر خودكشي كرد

كسي عاشقانه و شاعرانه

به پاي برگ ورودي اش به جهنم

با مرگ خود امضا مي كند

و چنين وصيت مي كند:

در مرگ من گريه حرام است. كسي اگر مي خواهد روح من آرام گيرد بايد قلم بردارد و قدم در راستايي اهداف و مرام هاي من.

من براي انتقاد بر آناني خود را مي كوشم كه حملات انتحاري مي كنند. و جان بشريت را مي گيرند. و از اين رو مي خواهم مرا با همين لباس هايم در سر راه آخرين شهيد ي كه در حمله ي انتحاري جان خود را از دست داده است شبانه بدون ازدهام و راه بندان به خاك بسپاريد. تا شايد مرگ من نقطه ي پاياني براي كساني باشد كه حمله ي انتحاري مي كنند.

من براي دفاع از فقرا و براي اينكه به جامعه ي جهاني بگويم بدان ها برسند خود كوشي مي كنم.

و براي اينكه مرزهاي جهان از بين برود. و از قيمت بها ترين فوت بالر جهان خواهش مي كنم در افغانستان، هند، پاكستان، عراق و فلسطين كمك كند. براي اين خود كوشي مي كنم كه جهان اسلام را تكان دهم و بر همه انتقاد كنم كه چرا عليه جهل، جموديت، بي سوادي و فقر مبارزه نمي كنند.

و از عربستان سعودي مي خواهم تمام در آمد امسال را به فقراي افغانستان عزيز من بانكي درست كند و سرمايه گذاري نمايد. و براي آنها شهرك و خانه و زندگي درست كند. و از تمام افغانها خواهش مي كنم ديگر تا به همسايه هاي شان نرسيده ، فقر را از بين نبرده، رفاه و عدالت اجتماعي به بار نياورده حج نروند.

به همبستي با جنبش زنان خود را دار مي آويزم و مي خواهم اين گونه به جهانيان بگويم كه اعدام را از بين ببرد.

و شكنجه را در زندان ها از بين ببرد.

براي همبستگي به كساني خود را به دار مي آوزيم كه عليه شان ظلم صورت گرفته و هيچ كس به داد شان نمي رسد.

از بي عدالتي، فساد اداري، ظلم، تبيعض، نژاد پرستي، انجويسزم، مافيايي شدن خود را به دار مي آويزم و مي خواهم اين گونه نه عاجزانه بل قهرمانانه به تمام جهان پيام بدهم كه ديگر بس است انسان ها را كشتن، ديگر بس است جنگ، ديگر بس است بس.

مي خواهم از بوش، كاندوليزا رايس، احمدي نژاد و ساير كشور هاي جهان خود را به دار آويخته بگويم كه به جاي سرمايه گذاري روي داشتن سلاح هسته ي بياييد براي فرهنگ همزيستي مسالمت آميز، از بين بردن مرز هاي جهان، از بين بردن مابيايي جهاني، از بين بردن بي سوادي و از بين بردن فقر مبارزه نماييد و سرمايه گذاري نمايد.

من به انتقاد از از ازدواج هاي جبري، بد دادن، سنت هاي خرافي و هزاران هزار دردي ديگري بشري و انساني كه دارم خود را به دار آويخته و مي خواهم خود را به سوگ كساني كه در هند كدا هستند، در آفريقا از فقر مي ميرند، در هيرو شيما ناقص به دنيا مي آيد و در كنار خيابانهاي كابل گداي مي كنند و در شلم چه فلج به دنيا مي آيد خود را به دار آويختم.

اميد دوستان من راه مرا ادامه دهند: برنامه هاي بنياد آرمان شهر را و در اين راستا از خانم ژيلا بني يعقوب خواهش مي كنم از آقاي جادي مير ميراني دوست خوبم خواهش مي كنم كه خانم گيسو جهانگيري دوست خوب مرا ياري كند و از تمام دوستان ديگرم خواهش مي كنم كه از شدت احساسات و بغض حال اسم شان را فراموش كردم خواهش مي برنامه ها را به پيش برند. برنامه هاي نقد ادبي، كارگاه هاي آموزش داستان نويسي، شعر، روش تحقيق و مديريت بنياد را تعقيب نمايد. و مبارزه كنيد عليه بي داد، ظلم، جهل و بي سوادي و نا رسايي.

از برادرم سيد ميرويس دهزاد خواهش مي كنم كه برنامه شاه نامه خواني را با هدايت خانم جهانگيري و همكاري آقاي قديم، جم قباد شعله خانم ديانا ثاقب و خانم ويدا ساغري را اندازي نمايد و از ملاه صاحب از دفتر قبلي من نيز استفاده نمايند. از همه علما مي خواهم كه در تشيع جنازه ي من شركت نكنند، و نماز به پا ندارند. و ختم قرآن نگيرند. و به من كفن ندهند و براي من ختم با هفت رنگ غذا نگيرند تا بادا من با اين كار يك صفحه ي نوين را در راستايي ايجاد فرهنگ جديد رقم زنم كه ديگر در مرگ كسي هفت رنگ غذا لازم نباشد. راه بنداني صورت نگيرد. تجمل و تجمل پرستي را از بين ببرند. راستي نماز جنازه ام را كسي بخواند كه نماز جنازه ي آقاي عالم را در قم خوانده بود. آن هم در خانه يا هر جاي كه لازم مي بينند. اميد ديگر علما عليه بي سوادي، جهل، خرافات، سنت هاي نا پسنديده، ازدواج هاي جبري، خود كشي ها خود سوزي ها، سرمايه گذاري روي اقتصاد در اسلام و ايجاد برنامه هاي آموزشي در مساجد كار كنند و سرمايه گذاري نمايند.

من براي همدردي از دولفين هاي خود كوشي مي كنم كه دسته جمعي از دست ظلم بشريت دست به خود كوشي مي زنند.

من به خاطر خود كوشي مي كنم كه ديگر هيچ انساني شاهد جنگ جهاني سوم نباشد.

من به خاطر خود كوشي مي كنم كه خانواده، فاميل، خويش قوم و تبارم به پا خيزند و مبارزه كنند عليه تمام نا به ساماني ها و مشكلاتي كه يك انسان را وادار مي كند خود را به دار آويزان كند.

من به خاطري خود را به دار مي آويزم كه هيچ مادري مثل زهره دختر معصومش را ترك نكند. و هيچ پدري مثل من شاهد دختري بي مادرش نباشد. اميد مرگ من طلاق را در اسلام از بين ببرد و در اردواج ها مصارف را و در ازداج تعهد به بار آورد. تا اگر چنين نباشد اصلن همان به كه ازدواجي صوت نگيرد.

از بلوچ زاده ي عزيزم مي خواهم طرح ها و ايده هايم را جامه عمل بپوشاند.

از خانم جهانگيري مي خواهم مرام مرا بلند بلند به مردم اين مرزو بوم جار بزند و به مادر من بگويد كه در مرگ من گريه حرام است. و از گيسو جان خواهش مي كنم كه در تربيت نسترن مرا كمك كند كه مثل خود تان يك خانم مبارز و حقوق بشري به بار آيد.

دست و پاهاي مادر و پدرم را مي بوسم و بازوهاي برداران گلم را و صورت نسترن عزيز را كه مرا ببخشند. و براي من گريه نكنند نقطه تمام.

فقط در زندگي شان سعي كنند مردانه و مثل هميشه و گذشته مردانه زندگي كنند و از فرهنگ جنگ دوري كنند و بر عكس تلاش كنند خود را با زيور علم، دانش، تخصص، دانايي آراسته نموده براي عملي نمودن اهداف من گام بردارند و مبارزه كنند و به روح من آرامش دهند.

از دوستانم در كاشانه مي خواهم جنبش دانش جويي شان را هرچه زود تر راه اندازي كنند و به جاي من و اهداف من كسي حرف بزند.

در همبستگي از آناني خود را به دار مي كشم كه بي پناه هستند، تحت ظلم قرار دارند، تبعيض براي شان رواه داشته مي شود. از دوستان خود در بنياد آرمان شهر مي خواهم در به راه اندازي برنامه ي مولانا به قدر توان با خانم باختري ياري كنند و لست را كه من با خانم جهانگيري و آقاي اميني درست كرده بودم را به او بفريستين.

برنامه ها در در كامپيوتر نوشته ام و اميد كه براي راه اندازي آنها همه دست به دست هم دهند. كاكانور اميد كه كلاس هاي روش تحقيق را در بنياد آرمان شهر راه اندازي نموده محقيقين خوب به جامعه ما تحويل دهيد.

از گيسوجان تشكر مي كنم بابت تمام محبت و لطفي بي پاياني كه به حق من داشته من خيلي از او آموختم.

از ژيلاي خوبم تشكر كه با من ابراز همكاري نمود. اميد همكاري ها با بنياد ادامه داشته باشد. و من از شما اين گونه دفاع كردم و جنبش زنان و اهداف تان.

از آقاي ابراهيم يزدي تشكر مي كنم كه براي من كتاب وعده نموده اند. اميد اين را خانم جهانگيري تعقيب و در راستاي راه اندازي كتاب خانه با مير ويس جان روح مرا شاد نمايند.

نامه ام را به شيخ توصلي برسانيد و بس. ديگر هيچ مگوييد. پدرم وكيل من است. و از ايشان خواهش مي نمايم زمين هاي بهسود مرا به زهره و نسترن بدهند. و يك نمره زمين كه از آقاي موسوي گل تپه گرفته ام را به اسم نسترن جان كنند. و هرچه خدمت شان است را داشته باشند. و براي پرورش نسترن و رسيدگي به مادرم و خود شان استفاده كنند. تاكيد مي كنم كه در مرگ من گريه حرام است. با گيسو جان در رابطه به نسترن صحبت كنيد ببنيد كه چه گونه مي تواند او را برساند. راستي فراموش نكنم در اعتراض عليه سكتورهاي خصوصي خود را به دار مي آويزم. و اين سيستم زشت و انسان خوار.

در همبستگي به دختر دلبندم كه مهر مادر را به گدايي به سر مي برد خود را مي كوشم و مي خواهم بگويم كه من توان درد كشته شدن و مرگي كسي را در آفريقا ندارم، در هند ندارم، در عراق ندارم، در زندان هاي جهان ندارم چه گونه مي توانم شاهد روزي باشم كه داغ شما ها را تحمل كنم.

آري من اين چنين مردي هستم و سه شبانه روز است كه خواب نمي روم به اين همه فكر مي كنم. و مي خواستم نامه ي بنويسم به آقاي كرزي كه تمام مشكلات را برايش بگويم و بگويم كه وكيلي به اسم توجي براي رهايي برادرانم از من هبت صد دالر رشوه گرفت. اميد اين گونه اقدام من باشد تا باب رشوه ستاني ها، ظلم، حملات انتحاري، ازدواج هاي جبري، خود كوشي ها، خود سوزي ها، تبعيض عليه زنان، مشكلات بي سرپناهي، روند سرمايه داري نيوليبرال، چنگ هاي بزرگ قومي، مذهبي، نژادي، غلو، جموديت، خرافات، اعدام، شكنجه و امثال اين گونه مشكلات را بربندد.

ميرويس جان مديريت بچه ها را خود با پدرم به عهده بگيريد. و به كار و فعاليت در بنياد آرمان شهر ادامه دهيد. تا باد گامي در راستاي عملي نمودن اهداف من برداشته باشيد.

قربان اشكهاي مادرم گلالي حبيب كه براي من صادقانه و عاشانه ريخت دستد را مي بوسم خانم حبيب.

راستي فراموشم نگردد كه در اعتراض به قطع كردن مايك نماينگان زن در پارلمان، و براي دفاع از حقيقت جويي و عدالت خواهي، و براي مبارزه عليه نا مساوات و نا برابري ها خود را به دار مي آويزم.

مي خواهم بگويم كه ما مكتب اسلام را درست نتوانستيم به جهانيان بفهمانيم و كم كاري كرديم خود را مي كوشم.

مي خواهم بگويم دوستي ها برابري ها و اخوت بيشتر گردد نه جنگ هاي صليبي، جغرافيايي، مذهبي و ديني.

مي خواهم كسي به جهان صداي مرا برساند، و بگويد يك انساني براي انسانيت، و دفاع از حقوق بشريت خود را به دار آويخت.

گيسوي خوبي خودم، خانم ژيلا جان، خانم باده پيما، جناب دوكتور خوب، آقاي نادر جهانگيري و خانم سفي نيا جان، مريم عطا خرمي، آقاي داود ناجي، آقاي اميني، نگاه جان، مسعود جان قيام، و تمام دوستان خوبي ديگرم به جهانيان بگوييد تو رو خدا كه من چرا خود را به دار آويختم.

مي خواهم بگويم كاش بودم اما براي بودن نبودن هم گاه لازم است. اگر يكي از اهداف خود را از اين راه عملي كرده باشم يقين دارم روح من در جهان پا به پاي شما است و هستم در كنار تان.

از همه كساني كه از من درخواست ازدواج كرده بودند ضمن تشكر معذرت مي طلبم. همين طور از همه كساني كه براي شان وعده نمودم و عمل نتوانستم، همين طور از همه كساني كه براي شان كاروعده كرده بودم و نتوانستم. همين طور از همه كساني كه با من كمك كردند تشكر مي نمايم، از همه كساني كه من عليه شان خطايي را مرتكب شده ام عذر مي طلبم و اميد دست دعاي همه نه در دفن من بل در خانه هاي شان، هر جاي جهان كه هست هر مسجد چه شيعه چه سني بلند شود. و در هيرو شيما براي من سه ثانيه سكوت كنند كه قلب من براي همه ي انسان هاي كه معيوب هستند مي طپد. و در شلمچه براي من دعا شود چو ن شب ها براي مردم معيوب اشك ريخته ام. مي خواهم تمام سرمايه داران جهان سپس به غبا كمك كنند. مي خواهم همه ي جهان با هم آشتي كنند. مي خواهم ديگر در تاريخ بشريت شاهد حمله ي انتخاري نباشد. مي خواهم همه از خواب بلند شوند. و مي خواهم داد بزنم كه واي همه ي گفتني هاي من جا ماند و من نتوانستم بگويم كه چه قدر درد دارم و مي خواهم بگويم كه اهداف من زنده خواهد ماند و با من هرگز هرگز دفن نخواهد شد. مي روم تا جان يك انساني را در جهان نجات دهم و مي روم تا تحولي به جا بگذارم.

از همه مسلمانان مي خواهم برايم دعا كنند كه فقط سلام، سلامم را مادرم زهرا در بهشت و پدرم علي عليك گيرد و براي من همين بس است.

گريه ام گرفته و بغضي عجيبي گلويم را به شدت مي فشارد اي كاش فرست داشتم تا همه را مي گفتم. راستي خانم ويدا خانم عزيز تشكر از شيريني خوبي كه برايم آوردي، ديانا جان تشكر از اين كه از من سر زدي ، يادت نره چه پروژه را به هم قول داده بوديم. در رابطه به خانم جهانگيري؟ خانم زهرا تشكر از گلي قشنيگت كه برايم آوري، انوشه خواهرم تشكر از اينكه احوال مرا پرسيدي، خانم محسني تشكر بابت تمام بزرگي ها و لطف تان. از همه و همه دوستانم تشكر كه از من سر زدند. و اميد كه سپس نيز به ياد من باشيد.

من با شمايم و براي بشريت و عشق براي رفاه و آرامش بشريت اين كار را انجام دادم.

آناني را كه اسم شان در نوشتن فراموشم شد را مي خواهم مرا ببخشند. راستي خانم صبرينا ثاقب پيام مرا به پارلمان برساني. و بگويي كسي از سهل انگاري هاي شما و در همبستگي به اين سپس هركه در هركجاي جهان است خوب كار هاي خويش را انجام دهند. خوب درست، و هدف مند اين كار را كرده.

بدرود

سيد قيس دهزاد

معاون و مسوول ارتباطات بنياد آرمان شهر

استاد عزيز من و دوست خوبم كه برايد از پاكستان فقط يك نيكتايي تحفته آوردم؟

كاكانور

ميرويس جان

ژيلا جان

جادي جان

شاه علي جان

لارا جان

ميهو جان

ديانا جان

خانم كوفي

صبرينا جان

خانم محسني

ياماجان

وژمه جان

ساري جان

و آقاي ابراهيم يزدي

FIDH

و تمام نهاد هاي كه ما براي خدمت به جامعه و بشريت براي تان درخواست كمك كرده بوديم نگذاريد بنياد آرمان شهر كه يكي از روئيا هاي من است بخوابد. من ايمان دارم كه اين بنياد نه تنها براي ايجاد تحول مثبت در افغانستان كه در سطح جهان كار مي كند.

راستي دوست خوبم كه اسمت را فراموش كرده ام يكي از كارت هايم را از ميرويس جان برادرم بگير و در ليسه استقلال به آقاي همدرد بده شما را شامل كورس هاي آموزش زبان فرانسوي مي كنند. من همراه شان صحبت كرده ام. و خانم پلواشه حسن شما نيز به همين گونه آن جا مراجعه كنيد و ثبت نام بفرماييد من صحبت كرده ام.

از احالي كارته سخي و جناب داكتر صاحب نمي دانم به كدام زبان تشكر نمايم. از رييس محترم روضه اميد درخواست كتاب را به ميرويس جان بدهيد و كتابخانه روضه را راه اندازي كنيد. ميرويس اتحاديه جوانان كارته سخي را حتمن راه اندازي كني در ترتيب فورم هاي آن از كبير جان نشاط كمك بگيريد قسمت هاي آن را من در كامپيوترم درست كرده ام.

ليلا جان شما با مريم جان صحبت كنيد..... او از من براي شما مي گويد و به خانمي كه كار وعده كرده بودم كار پيدا كردم شما او را به ميرويس جان معرفي كنيد.

ميرويس جان قبل از همه به دوستم داود ناجي ، روح الامين اميني، آقاي ديانا ثاقب، آقاي شفيعي اطلاع دهيد كه از مرگ من به رسانه ها اطلاع دهند. و از پوليس ها كسي را اجازه نمي دهم مرا ببينند و قدم در خانه نهند. موتر آقاي محقق زاده را بگيريد و شب با يك عده ي كمي از دوستان مرا در جاي كه گفتم با همين لباس هاي به خاك بسپاريد و براي من گريه حرام است. مراسمي را وصيت مي كنم براي من نگيريد. جز اين كه شخصي كه نماز جنازه ي آقاي عالم را در قم خوانده بود در هر جاي كه لازم دانست برايم نماز بخواند. و هركه در هر كجاي هست خود به من دعا كند و تمام نه ختمي لازم است و نه چهلم و نه گريه ي .

شماره هاي من از تو است و از بنياد آرمان شهر هميشه بدان ها جواب بده. آدرس هاي خود را براي تان دادم و با آقاي اميني داشته باشيد. راستي سيف از من 500 دالر قرض دار است بايد براي شما برساند از وكيل بخواهيد كه هر هدر در توان داشت براي تان بدهد چون بايد بدهد.تمام حساب هاي بانك من از نسترن است. كارت هاي هسمت من در عزيزي بانك و كابل بانك از نسترن است.به هرآنچه برايت نوشتم عمل كن و هرگز به مادر جان ، پدر جان، نسترن بي توجهي نكنيد. و هرآنچه براي تان گفتم چه حالا چه قبل عمل كنيد. راست و نيكو باشيد . خير يار غريب و مشاور آنها و با گفتگو با ظالم از حق غريبان دفا كنيد نه جنگ.از بيل و جودي تشكر كه مرا خيلي ياري كردند. خوشحالم استاد نعيمي كه براي ذبي كار داديد.

به همه انسان هاي جهان سلام. و از همه خدا حافظ

راستي پاسپورتم را به خاطر اين تمديد نكردم تا ديگر ما به سوي مدينه فاضله يا آرمان شهر گام برداريم.

در ويراستاري اين گفته ها براي چاپ استاد، گسو جان و آقاي ناجي دست باز دارند.

0 نظرات:

مردم ايران با صداي بلند اعتراض و مخالفتشان را با جنگ به گوش جهانيان برسانند

۱۲:۴۵ bamardum 0 نظر

مردم ايران با صداي بلند اعتراض و مخالفت خود را با سياست هاي جنگ طلبانه به گوش جهانيان برسانند

هنوز ضايعات و خرابي هاي جنگ تحميلي عراق بر دوش ملت ما سنگيني مي كند

هزينه هاي جنگ 120 ميليارد دلار بيش از تمام در آمد ايران و عراق در طول سال هاي استخراج و صدور نفت بوده است

خطرجنگ و پيامد هاي احتمالي آن فضاي سياسي – اجتماعي ايران را فراگرفته است

شواهد و قراين همه وقوع احتمالي جنگ را نشان مي دهند

ايران نبايد غني سازي اورانيم در روسيه يا هر كشور خارجي ديگري را بپذيرد

متن زير سخنراني دكتر ابرايم يزدي در كنفرانس مطبوعاتي كانون مدافعان حقوق بشر تحت عنوان "جنگ نه ، صلح و حقوق بشر آري" در تاريخ 28/8/86 مي باشد . در اين سخنراني دكتر ابراهيم يزدي ، جنگ را قابل پيش بيني و همچنين قابل پيشگيري دانسته است .لذا ضمن يادآوري نكاتي تاريخي در مناسبات سياسي در زمان حيات شوروي سابق و آمريكا راهكارهاي مناسبي نيز براي دولتمردان و ايرانيان سراسر دنيا جهت جلوگبري از جنگ ارائه داده است . اميد است با توجه به اين مطالب بتوانيم از بروزي جنگي ديگر در منطقه خاورميانه كه قطعاً ابعادي گسترده تر از جغرافياي منطقه ما خواهد داشت جلوگيري كرده وهمچنين دولت ايران در چارچوب يك ديپلماسي واقع گرايانه بتواند منافع ملي كشور عزيزمان ايران را حفظ نمايد.

1-جنگ ها شوم ، ويرانگر و نابود كننده هستند ، خير و بركتي براي مردم از آنها متصور نيست .جنگ هاي گذشته براي كشورمان جز خون و خرابي در پي نداشته است . حتي جنگ هاي دفاعي عادلانه هم گزينه مطلوب براي ملت ها نيستند ، بلكه شرايطي بوجود مي ايند ، كه جنگ به آنها تحميل مي شود . هيچ كشوري علي الاصول داوطلبانه به استقبال جنگ نمي رود . مگر آن كه سودمندي اش از جنگ بيشتر باشد از هزينه هايي كه مي پردازد ، صلح بهتر از جنگ است .

2- خطرجنگ و پيامد هاي احتمالي آن فضاي سياسي – اجتماعي ايران را فراگرفته است . در حالي كه برخي از تحليل گران سياسي يا مقامات بر جسته ايراني ،از جمله روساي جمهوري سابق ، خطر جنگ را جدي مي دانند ، رييس جمهور محترم احتمال هرگونه خطرجنگ را نفي مي كند . اما مردم نگران هستند و هر كجا كه مي رويم با نگراني مي پرسند، آيا جنگ مي شود ؟ آيا به ما حمله مي كنند؟

3- احتمال بروز جنگ وجود دارد . جنگ عليه ايران هم قابل پيش بيني و هم قابل پيشگيري است . اولاً – حمله نظامي به ايران و بروز جنگ هر قدر هم غير قابل تصور باشد ، بايد غير قابل تصور را تصور كرد و سپس براي پيش گيري از وقوع آن و يا مقابله چاره انديشه كرد .

ثانياً – شواهد و قراين همه وقوع احتمالي جنگ را نشان مي دهند . در حمله نظامي محدود به ايران دو احتمال وجود دارد : احتمال اول درگيري مستقيم آمريكا و بهانه يا زمينه ها ي آن ، بحران هسته اي ايران است . آمريكا و انگليس در حمله نظامي گسترده به عراق ادعا كردند كه عراق به سلاح هاي كشتار جمعي مجهز است و صدام سابقه شرارت و دو جنگ عليه ايران و كويت را هم دارد ، بنابراين عراق تهديدي است براي صلح در خاورميانه . با اين بهانه ها و توجيحات براي افكار عمومي مردم جهان به عراق حمله شد . اما بعدها هيچگونه اثري از سلاح هاي كشتار جمعي در عراق ديده نشد . علاوه بر اين اخيراً گزارش هاي محرمانه از سازمان هاي اطلاعاتي انگليس و آمريكا درباره عراق ، در زمان صدام ، منتشر شده است كه عموما ً حاكي از عدم وجود سلاح هاي هسته اي در عراق مي باشد . بنابراين دولت هاي آمريكا و انگليس ، به رغم اين كه اطلاعات ، با فريب افكار عمومي مردم ، به عراق حمله كردند .

اما در مورد ايران صورت مسئله به كلي متفاوت است . اين كه ايران در فعاليت هاي هسته اي خود به دنبال توليد سلاح هاي كشتار جمعي است ادعايي است كه از جانب آمريكا و برخي از كشور هاي غربي مطرح شده است . اما آژانس بين المللي انرژي هسته اي هنوز اظهار نظر قاطعي در اين مورد نداده است . در گزارش اخير آقاي البرادعي نيز آمده است كه آژانس اين ادعا را نه تاييد و نه تكذيب مي نمايد .

اما به رغم اين ادعا هاي ثابت نشده ، در مورد توقف غني سازي اورانيم در ايران ، اتفاق نظر و اجماع جهاني به وجود آمده است و شوراي امنيت سازمان ملل متحد قطعنامه هايي در اين مورد به تصويب رسانيده و از ايران خواسته است كه غني سازي اورانيم و ساخت كارخانه آب سنگين را متوقف سازد . بنا براين پرونده ايران ، با عراق تفاوت هاي جدي دارد . اگر ايران قطعنامه ها را نپذيرد بي ترديد با فشار هاي جديد و بيشتري روبرو خواهد شد . در چنين فضاي سياسي – بين المللي ، دولت آمريكا تحريم هاي اقتصادي نسبتاً گسترده اي را عليه ايران به اجرا گذاشته است . اين تحريم ها ، با آنچه در زمان كارتر صورت گرفت تفاوت هاي جدي دارد . در آن زمان كمتر كشوري با آمريكا در تحريم عليه ايران همكاري كرد . به همين علت آن تحريم ها چندان موثر واقع نشد . اما در تحريم هاي اخير ، تقريباً تمام كشورها مشاركت كرده اند . به طوري كه پيامدهاي نا مطلوب اقتصادي آن از هم اكنون احساس مي شود و به زودي احتمالاً بيشتر و شديدترهم خواهد شد .از طرف ديگراگر چه گروه 1+5 هنوز در اصل فشار عليه ايران براي توقف غني سازي اورانيوم و ساخت كارخانه آب سنگين (اراك ) و صدور قطعنامه جديد ، اتفاق نظر دارند ، اما هنوز در مورد محتواي آن به توافق نرسيده اند . اگر وضعيت كنوني ، يعني فشارهاي بين المللي از يك طرف و غني سازي اورانيم در ايران از طرف ديگر ادامه پيدا كند ، صدور قطعنامه هاي جديد بسيار محتمل است . در مرحله اول ممكن است قطعنامه اي شامل تحريم فروش فر آورده اي نفتي ، نظير گازوئيل و بنزين ، و در مرحله بعدي ، اگر اين قطعنامه كارساز نباشد ، تحريم صادرات نفت ايران تصويب شود . آخرين گزارش آقاي البرادعي ، ضمن نكات مثبت به نفع ايران ، در مورد دو مسئله كه مورد توجه جامعه جهاني است ، يعني غني سازي اورانيم و آب سنگين ،عدم توقف آنها به طور روشن و شفاف آمده است . اگر قطعنامه اي شامل تحريم صادرات نفت ايران به تصويب برسد ، در آن صورت به بهانه ي اجراي آن ، و به نيابت از طرف شوراي امنيت سازمان ملل متحد ، ناو هاي جنگي آمريكا به احتمال ، كنترل عبور و مرور كشتي ها ، از مبدا ايران و يا به مقصد ايران را در دست خواهند گرفت . در چنين وضعيتي بروز درگيري نظامي محدود ، بسيار محتمل خواهد بود .

احتمال دوم در حمله محدود نظامي به ايران از جانب اسرائيل است . اسرائيل براي حمله به ايران دو انگيزه يا بهانه دارد . اول اين كه اسرائيل تحت فشار هاي بي سابقه جهاني براي تخليه سرزمين هاي اشغالي درجنگ 1967 و واگذاري آنها به فلسطينيان براي تاسيس يك دولت فلسطيني است . درست يا نادرست ، اعراب تماماً اعلام كرده اند كه اگر اسرائيل قطعنامه 242 و 338 را بپذيرد و از اين سرزمين ها عقب نشيني نمايد و دولت مستقل فلسطيني تشكيل شود ، اسرائيل را به رسميت خواهند شناخت و روابط ديپلماتيك با آن دولت بر قرار خواهند ساخت . علاوه بر اين دولت عربستان سعودي اعلام و تعهد كرده است كه اگر اسرائيل به اين تعهدات عمل كند ، مبلغ ده ميليارد دلار بابت هزينه جمع اوري شهرك هاي يهودي نشين در غرب رودخانه اردن به اسرائيل خواهد پرداخت . اما اسرائيل به دلايل متعدد حاضر به اجراي قطعنامه 242 و 338 و تخليه اين سرزمين ها نيست . اما در عين حال تحت فشار هاي بي سابقه براي اجراي آن مي باشد . تنها راه گريز اسرائيل از اين ورطه حادثه آفريني وايجاد يك رويداد بزرگ غير مترقبه در خاورميانه و به تعويق انداختن آن، به مصداق از اين ستون به آن ستون ، مي باشد . در طي 25 سال گذشته اسرائيل در چند نوبت از اين نوع حادثه آفريني ها را انجام داده است . بهانه يا انگيزه دوم اسرائيل ، مواضع اخير رئيس جمهور ي ايران است كه از يك طرف محو اسرائيل را مطرح ساخته و از جانب ديگر هولوكاست را منكر شده است . اين مواضع ، فرصت هاي بسيار مناسبي را براي اسرائيل در جوسازي عليه ايران بوجود آورده است .

علاوه بر گروه فشار ( لابي ) اسرائيل در آمريكا ، دو گروه ديگر نيز حمله نظاي آمريكا به ايران را تبليغ و توصيه مي نمايند كه عبارتند از : گروه قدرتمند ميليتاريست هاي آمريكا و گروه نئوكان ها يا محافظه كاران جديد . اين سه گروه با نفوذ در پي آنند كه آمريكا به هر بهانه اي كه باشد به ايران حمله كند . اما اگر شرايط جهاني و فشار گروه هاي ضد جنگ در آمريكا ، مانع از اجراي اين طرح بشود ، به احتمال زياد اسرائيل به مراكز خاصي در ايران حمله مي كند. طبيعي است كه ايران نيز واكنش نشان دهد و بخواهد و بتواند ، مراكزي را در اسرائل هدف قرار بدهد . در آن صورت آمريكا مجبور خواهد شد به حمايت از اسرائيل وارد كارزار شود . ايران متقابلاً ممكن است مراكز استراتژيك منافع آمريكا در منطقه را هدف قرار دهد . در اجلاس اخير اپك رئيس جمهور ايران در پاسخ به پرسشي در مورد احتمال حمله ايران به كشور هاي همسايه ، اظهار داشت ، ايران قرار ندارد واكنش هاي دفاعي خود را در صورت بروز چنين وضعيتي از قبل اعلام نمايد .

4- هزينه هاي احتمالي جنگ براي ايران ، چه به جهت اقتصادي چه جغرافيايي بسيار بالا خواهد بود . هزينه جنگ ايران و عراق ، علاوه بر خرابي ها و ضايعات انساني ، بر طبق يك بر آورد ابتدايي حدود 310 ميليارد دلار بود، اگر چه آقاي هاشمي رفسنجاني ، جانشين فرمانده كل قوا در جنگ ، خسارت ايران را برابر با هزار ميليارد دلار اعلام كرد . هزينه عراق در اين جنگ حدود 176 ميليارد دلار گزارش شده . جمع در آمد ايران و عراق از صادرات نفت ، از بدو كشف و صدور آن تا سال 1986 بر طبق آمار رسمي اپك ، برابر با 364 ميليارد دلار بوده است . به عبارت ديگر جمع هزينه هاي ايران و عراق در جنگ 120 ميليارد دلار پيش از تمام در آمد دو كشور در طول سال هاي استخراج و صدور نفت بوده است . در جنگ دوم خليج فارس (حمله عراق به كويت ) اعراب متحمل هزينه هاي بسياري شدند . تمام ذخاير دلار هاي نفتي كشور هاي عربي از بين رفت . عربستان به يك كشور بدهكار تبديل شد . آمريكا ميليارد ها دلار تجهيزات نظامي به كشور هاي عربي فروخت ، علاوه بر هزينه هاي انساني و اقتصادي در جنگ احتمالي عليه ايران تماميت ارضي كشورمان در معرض خطر قرار خواهد گرفت .

5- جنگ قابل پيشگيري است ، اگر تدبير و اراده اي براي آن وجود داشته باشد . ذكر يك مثال تاريخي مي تواند مفيد باشد .

در اوايل دهه 1960 دولت شوروي سابق ، موشك هاي قاره پيما (بالستيك ) مجهز به كلاهك هاي هسته اي خود را در جزيره كوبا كه با آمريكا (فلوريدا ) تنها 150 كيلومتر فاصله دارد ، به سمت آمريكا نصب كرد . آمريكا ، از طريق عكس برداري هاي ماهواره اي از اين اقدام شوروي و كوبا با خبر شد . نماينده آمريكا در سازمان ملل متحد ، طي يك برنامه بسيار هيجاني اما بدون دادن مدارك مسئله را مطرح ساخت . نماينده شوروي در شوراي امنيت ، كه از عكس هاي هوايي آمريكا بي خبر بود ، طي نطقي بسيار تحريك آميز ، آمريكا را به جنگ افروزي و دخالت در امور ساير كشورها متهم كرد . ناگهان جهان با يك بحران بسيار جدي رو به رو شد . نماينده آمريكا سپس عكس هاي هوايي را در اجلاس شوراي امنيت به نمايش گذاشت . شوروي باز هم حاضر به قبول آن نشد . رئيس جمهور وقت آمريكا – كندي – با استفاده از خط تلفن مستقيم ميان واشنگتن و مسكو ( خط سرخ RED LINE) به خروشچف ، همتاي روسي خود اطلاع داد كه اگر شوروي موشك هاي نصب شد در كوبا را بر نچيند و از جزيره كوبا نبرد ، آمريكا عليه شوروي وارد جنگ خواهد شد. آيا سخن كندي به خروچف يك تهديد جدي بود يا يك بلوف ؟ تشخيص اين دو از هم چندان آسان نيست . در زمان آيزنهاور هنگامي كه تقابل ميان چين و آمريكا بر سر جزيره تايوان بالا گرفت ، دالس ، وزير امور خارجه وقت آمريكا در خاطرات خود مي نويسد كه آمريكا تا آستانه جنگ جهاني پيش رفت . اما چين عقب نشيني كرد . خروشچف سخن كندي را " بلوف " ندانست بلكه آن را جدي تلقي كرد . و با عقب نشيني از كوبا جهان را از يك جنگ اتمي وحشتناك نجات داد .نه رهبران حزب كمونيست شوروي ، نه

مردم شوروي و نه مردم جهان ،هيچكس خروشچف را به بزدلي و سازش متهم نكرد . بلكه جهان او رابه خاطر شجاعت و حفظ صلح و جلوگيري از جنگ تمجيد كرد . تاريخ نشان داد كه خروشچف تصميم درستي به نفع صلح جهاني اتخاذ كرده بود . در برابر، صدام حسين ، پيام هاي پوتين را ناديده گرفت و حاضر به كناره گيري و ترك قدرت نشد و مردم عراق و خاورميانه را دچار فتنه بزرگ كنوني كرد.براي پيش گيري از خطرات و تهديد هاي پيش روي ايران از دو راه كار مي توان استفاده كرد . راه كار اول بر عهده دولت است . دولت ايران مي تواند در چارچوب يك ديپلماسي واقع گرايانه ، بسته پيشنهادي گروه 1+5 را با اصلاحات و پيشنهادات ترميمي متقابل بپذيرد . اين اصلاحات در بسته پيشنهادي مي تواند شامل مواردي نظير عدم مخالفت با خط لوله نفت و گاز ايران به هند و پاكستان و انتقال نفت و گاز آسياي مركزي از طريق ايران به خليج فارس ، باشد . هم چنين ايران نبايد غني سازي اورانيم در روسيه يا هر كشور خارجي ديگري را بپذيرد . بلكه ، همانطور كه برخي از كارشناسان دولتي ايران هم مطرح ساخته اند ، يك كنسرسيوم جهاني ، مي تواند ، در امر غني سازي اورانيم ايران سرمايه گذاري و مشاركت نمايد . طبيعي است كه اين هنگامي قابل بحث و اجرا است كه ايران بسته پيشنهادي را پذيرفته واعتماد سازي هاي متقابل صورت گرفته باشد .

مقامات مسئول ايران اعلام كرده اند كه ايران به فن آوري غني سازي اورانيم دست پيدا كرده است . بنا براين توقف غني سازي اورانيم به فرايند دست يابي به اين فن آوري لطمه اي نخواهد زد . خصوصاً كه در حال حاضر نيروگاهي كه بتواند از اورانيم غني شده در آن استفاده نمايد وجود ندارد . از طرف ديگر ، ايران و آمريكا در مورد عراق در حال گفتگو هستند . در صورتي كه اين گفتگو ها به نتيجه مثبتي براي طرف هاي گفتگو برسد. دو كشور مي توانند دامنه موضوعات مورد بحث را به موضوعاتي غير از عراق نيز گسترش دهند . توافق احتمالي آمريكا و ايران در مسائل عراق ، پيا مدهاي مثبتي ، براي عراق ، ايران ، شيعيان و كردها در بر خواهد داشت.

اما مهمتر از همه اين كه ، ايران ، با پذيرفتن بسته پيشنهادي 1+5 اتفاق نظر موجود عليه ايران را مي شكند . در آن صورت چين ، روسيه و حتي كشورهاي اروپايي ، به مراتب راحت تر از اكنون ، خواهند توانست در برابر فشار هاي آمريكا مقاومت كنند.

راه كار دوم براي پيش گيري جنگ ، بر عهده مردم ايران است . مردم ايران حق دارند ، بيش از هر مردم كشوري عليه جنگ با يستند هنوز ضايعات و خرابي هاي جنگ تحميلي عراق بر دوش ملت ما سنگيني مي كند. در صورت بروز جنگ ، اين مردم هستند كه هزينه هاي مختلف آنرا خواهند پرداخت . دولت آمريكا و گرو ههاي مبلغ جنگ بايد بدانند كه با ملت ايران رو به رو هستند . مخالفت با جنگ نبايد منحصر به گرو ه هاي خاصي در ايران باشد . همه بايد در اين مخالفت شركت كنند . امروز در سطح جهاني ، جنبش ضد جنگ در حال گسترش است . در بسياري از كشور هاي جهان ، مردم به طور خود جوش عليه جنگ ابراز مخالفت كرده و مي كنند . ايرانيان مقيم آمريكا به مقامات دولت آمريكا در مورد حمله به ايران هشدار داده اند . شخصيت هاي برجسته سياسي – دانشگاهي در آلمان ، نگراني خود را از جنگ طي فراخواني به دولت خانم مركل اعلام كرده اند . مردم ايران نيز بايد اعتراض و مخالفت خود را با سياست هاي جنگ طلبانه به صداي بلند به گوش جهانيان برسانند .

0 نظرات:

هشدار نهضت آزادی ایران در باره نقض حقوق بشر و حقوق شهروندي مسلمانان در جمهوري اسلامي ايران

۱۲:۲۱ bamardum 0 نظر

هشدار نهضت آزادی ایران در باره نقض حقوق بشر و حقوق شهروندي مسلمانان در جمهوري اسلامي ايران

نام‌گذاري سال جاري به نام سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي، از سوي مقام رهبري، حكايت از آگاهي و نگراني عميق بالاترين سطوح حاكميت در ايران به وجود مشكلاتي داشت كه پيش‌بيني مي‌شد در سال جديد قرار است با آن روبرو شوند. از اين رو، به نظر مي‌رسيد كه حفظ يكپارچگي و وحدت، در ابعاد داخلي و منطقه‌اي (دست‌كم در حوزه‌ي اسلامي ) براي هيات حاكمه‌ي ايران به عنوان ضرورتي اساسي و غير قابل چشم‌پوشي مطرح بوده است و انتظار مي‌رفت كه عملكرد حاكميت در عرصه‌هاي داخلي و بين‌المللي هم‌راستا و هماهنگ با اين مشي نوين قرار گيرد و در موارد نا همسو ، در سياست‌گذاري‌هاي خرد و كلان تجديد نظر اساسي صورت پذيرد. اما، متاسفانه، از روزهاي نخست اين سال شاهد وقايعي بوديم كه در خلاف جهت اين انديشه و سياست قرار داشت.

سركوب گسترده‌ي جنبش‌‌ها و نهادهاي جامعه‌ي مدني ايران، بازداشت و صدور احكام قضايي سنگين براي فعالان در عرصه‌هاي حقوق زنان، كارگران، دانشجويان و معلمان، گستراندن چتر امنيتي بر فضاي سياسي جامعه، با افزايش محدوديت‌ فعاليت احزاب و فعالان سياسي منتقد، بر كناركردن استادان فرهيخته و مسلمان نوانديش از محيط‌هاي آموزشي دانشگاه ها و ايجاد معاونت امنيتي در دادستاني تهران، به رغم مغايرت صريح آن با اصل تفكيك قوا ( مندرج در اصل پنجاه و هفتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ) و نبود مبنا و مستند قانوني از جمله‌ رخدادهايي هستند كه مي‌توان به عنوان مثال برشمرد.

اخيراً، تماميت‌خواهان به سركوبي فعالان سياسي و اجتماعي بسنده نكرده، گروه‌ها، انجمن‌ها و جريانات ديني را نيز در دايره برخوردهاي غيرقانوني و خشن، اعمال محدوديت‌هاي شديد و نقض حقوق و آزادي‌هاي بنيادين قرار داده‌اند. پس از جلوگيري از برگزاری نماز جمعه‌ي اهل سنت در تهران و نماز جمعه‌ي مسلمانان شیعه معتقد به وجوب نماز جمعه در اصفهان، با سابقه 60 ساله، همراه با تهدید و توهین، نیروهای ‌امنیتی و انتظامي با حضور پرشمار در محل برگزاري نماز عید فطر انجمن اسلامی مهندسین ـ که با سابقه‌ای نزدیک به نیم قرن، حتی در اوج دوران استبداد شاهنشاهی نیز برگزار می‌شد ـ ضمن برخورد خشن با مراجعه‌كنندگان و دستگيري برخي از آنان، مانع برگزاري نماز شدند. در ماه‌ گذشته نیز، پس از تخريب كامل حسينيه‌ي دراويش گنابادي در قم، در سايه‌ي برخورداري از حمايت علني دستگاه‌هاي امنيتي و انتظامي، برخورد خشونت آميز با بخشي از مسلمانان شیعه و سنی که منش دین‌داری متفاوت با حاکمان تماميت‌خواه دارند، ابعاد پروژه‌ای را كه آغاز كرده بودند، به اوج رساندند.

تخریب مسجد اهل سنت در ترکمن صحرا و بازداشت امام جماعت و اعضای هیات امنای آن، حمله‌ي مردان مسلح شبه نظامي به مدارس اهل سنت در محدوده زابل و بازداشت مدیر مدرسه به حکم دادگاه ویژه‌ي روحانیت ـ كه بر خلاف و با نقض آشكار قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بنيان يافته است ـ و تخریب کامل حسینیه‌ي طریقت گنابادی در بروجرد، پس از ضرب و شتم ده‌ها تن از پيروان آن طريقت و دستگیری خانه به خانه‌ي صدها تن از آنان، دو مورد از تازه‌ترين اقدامات انجام يافته به وسيله دستگاه حاكمه‌اي است که اگرچه حكمرانيش را - برخلاف نظر جمعی از علما و روشنفکران شیعه در امتداد ولایت و حكومت امام علی(ع) می‌داند، در عمل بارها نشان داده است كه به رعایت مشهورترین منشور حقوق و آزادي‌هاي بنيادين بشر درباره شيوه‌ي زمامداري حاكم مسلمان ـ که در نامه امیرالمومنین به مالک اشتر متبلور شده است ـ تمایل و الزامی ندارد.

در كمال تاسف، بايد يادآوري كرد كه اين رويدادها، هم‌زمان با تشديد تهديدها و خطرات خارجي و در شرايطي كه كشور عزيزمان، بيش از هر زمان ديگر، به آرامش، همدلي و وفاق ملي نياز دارد، رخ مي‌دهد. رفتارهاي حكومت، يا بخشي از آن، خواسته يا ناخواسته باعث عميق‌تر كردن شكاف ملت ـ دولت است. تداوم روند نقض حقوق بشر در ایران، بازداشت و حبس فعالان دفاع از حقوق بشر، زنان، كارگران و معلمان به‌ستوه آمده از تنگي معيشت و شرمنده از خانواده و گسترش دامنه‌ي "مهرورزی" حاکمیت به مسلمانان دگر اندیش (نسبت به نگرش حاكمان) به مرحله‌ي نگران کننده‌ای رسیده و در چند ماه اخیر، حقوق شهروندی این افراد به شيوه‌هايي خشن به وسيله حكومت نقض شده است.

در کشوری که با دارابودن میراث پرافتخار منشور حقوق بشر کوروش هخامنشي و یادگار گران‌سنگ عهدنامه‌ي مولاي متقيان علي (ع)، بايد اصولي‌ترين زیربناها و روش حكمراني را بنا نهد، متأسفانه حتي دين‌داراني که در برخی از مسايل فرعي مذهب تشیع همسو با جريان مستقر در دولت نهم نمی‌اندیشند، در حوزه‌ي گفتار به "بزغاله" تشبیه می‌شوند و صد البته در حوزه‌‌ي رفتار نیز با آنان برخوردی متناسب با همان سطح گفتاري صورت مي‌گيرد. بديهي است كه از اين گونه سخن گفتن و عمل كردن تنها چنين مي‌توان نتيجه گرفت كه تلقي تماميت‌خواهان و انحصارگران از جايگاه بخش بزرگي از مردم ايران حتي از سطح ارزش‌گذاري پيشين بر‌آنان مبتني بر تقسيم‌شان به شهروندان درجه‌ي يك و درجه دو يا خودي و غير خودي نيز نازل‌تر شده و از آن جهت كه در اين ديدگاه جديد، دگرانديشان اصولاً انسان به شمار نمي‌روند بايد از حقوق اوليه‌ي انساني مانند امنيت، آموزش، برخورداري از شغل، عبادت و ... محروم شوند.

برخوردهای امنیتی و انتظامی با مسلماناني که با روش‌های متفاوت و مستقل به ريسمان شریف اسلام چنگ زده‌اند، در سالی که رسانه‌های حكومتي شعار اتحاد ملی و انسجام اسلامی را تبلیغ می‌کنند، دو گزاره‌ متناقض را به اذهان متبادر مي‌كند. نخست آن که آنان که نماز جمعه را برهم می‌زنند و حسینیه و مسجد و مدرسه را ويران می‌کنند نیروهایی خودسرند که به ولايت‌پذيري و اطاعت ادعايي ايشان از رأس حكومت و نظام هيچ اعتمادي نمي‌توان داشت كه در این صورت، اين پرسش مطرح مي‌شود كه عملكرد اين گروه هم ‌راستا با نظرات و منافع چه كساني رقم مي‌خورد؟ و واسفا که انگار این غده سرطانی خودسر ـ كه در روزگاري نه چندان دور، ادعاي افشا و نابودي آن رفته بود ـ نه تنها از بين نرفته است كه امروز، در ابعادي پيچيده‌تر و از مرزهای سیستان تا ترکمن صحرا و از خرم آباد تا تهران و اصفهان ـ پایتخت‌های سیاسی و فرهنگی ایران ـ حوزه‌ي فعاليت‌هاي غير قانوني و غير انسانيش را گسترده است. یا از سوي ديگر، منظور حاکمان از تبلیغ شعار اتحاد ملي و انسجام اسلامي، گردآمدن تمام گرايشهاي ديني، سياسي و اجتماعي، به دور محور قرائت‌هاي مطلق‌بين و متناقض گروه‌هاي چندگانه‌ي تماميت‌خواه است كه همه آنان، برداشت و نظر خودشان را قرائت رسمي تلقي مي‌كنند و عملا واژه‌ي " اتحاد " با عبارت " اتحاد همه با من" جایگزین شده است كه از اين منظر، مي‌توان روزي را پيش‌بيني كرد كه براي هر يك از بخش‌هاي متفرق تماميت‌خواه كه حوزه‌ي نفوذ كم‌تري در قدرت سياسي را در دست دارد، سرنوشتي مشابه سرنوشت منتقدان فعلي حكومت پيش‌ آيد.

برخوردهاي اخير، به ويژه رفتار تماميت‌خواهان با نحله‌ها و گرايشهاي مذهبي معتقد به اصول و مبادي اسلام ـ كه به هيچ‌وجه ادعاي روشنفكري يا قصد دخالت در امور سياسي را نداشته‌اند و تنها در چارچوب سنت‌ به نشر عقايد ديني‌شان مي‌پردازند ـ ضمن آن كه با اصول قانون اساسي، قانون حقوق شهروندي و مواد 1، 2 و 18 اعلاميه‌ي جهاني حقوق بشر در تعارض آشكار است، از يك سو بيانگر نوعي دشمني و كينه‌‌ورزي مزمن و يادآور برخي خاطرات تلخ گذشته در ميان محافل مذهبي با رقبا و مخالفان پيشين است كه امروزه در مقام مقابله به مثل روا دانسته مي‌شود و از سوي ديگر، نشان از اراده و عزم تماميت‌خواهان در پيوند زدن ماهيت، ريشه‌ و سرنوشت نظام به نقض حقوق بشر و حقوق شهروندي دارد كه فارغ از علل شكل‌گيري اين نگرش، هزينه‌ي سنگين اين گونه زمامداري جبران‌ناپذير خواهد بود. اين فرضيه كه در رفتارها و اعلام مواضع رسمي حاميان دولت نهم و نظريه‌‌پردازان روحاني اين جريان نشانه‌هاي جدي فراوان در تاييد آن به چشم مي‌خورد، نه تنها خرسندي عمومي در داخل كشور و گسستن مردم از نظام را موجب مي‌شود، بلكه اسباب دامن زدن به جو بي‌اعتمادي بيشتر در سطح جهاني را نسبت به كليت نظام فراهم مي‌آورد. بديهي است كه هزينه چنين سياستي را متأسفانه ملت شريف و انقلاب اصيل و مردمي ايران ـ كه به بهاي خون فرزندان همين ملت به پيروزي رسيد ـ خواهد پرداخت، گو اين كه وقايعي كه در چند سال گذشته در يوگسلاوي، عراق، شيلي و افغانستان رخ داده است، گوياي اين واقعيت نيز هست كه در دهكده‌ي جهاني ديگر پناهگاهي امن براي حاكمان ناعادل وجود ندارد.

نهضت آزادی ایران، به عنوان دیرپاترین حزب ملی و اسلامی ایران، ضمن اعلام همدردی با ایرانیان مسلمانی که در ماه ‌های اخیر مورد تهاجمات و تضییقات گوناگون قرار گرفته‌اند، آنان را به گفتار کریم " انما يوفي الصابرون اجرهم بغير حساب " بشارت داده، به تداوم صبر و تلاش فرا ‌می‌خواند و حاکمان را از نتایج وحشتناک ادامه‌ي رفتار نابخرادنه‌ای که در برخورد با حقوق مذهبی شهروندان در پیش گرفته‌اند، هشدار داده، اعلام مي‌كند كه زنده كردن نزاع يا جدال كهنه فقها با حكما و عرفا و دامن زدن به تعصبات مذهبي و فرقه‌گرايانه، آن‌هم در سالي كه سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي ناميده‌ شده است، نه تنها تناسبي با ‌اعتبار جايگاه حقوقي و حقيقي مقام رهبري و نظام جمهوري اسلامي ندارد ، بلكه باعث وهن اسلام و ملت با فرهنگ ايران مي‌شود. والعاقبه للمتقين.

نهضت آزادي ايران

0 نظرات:

ببين چه كسي مي آي

۱۲:۴۷ bamardum 0 نظر

ببين چه كسي مي آيد اي برادر چون او شاه است ، شاه، ببين چقدر با تكبر غرور مي آيد ، او شاه است شاه ، مگر نمي داند چه برسر دگر شاهان آمده ، نه چون او شاه است شاه ، مگر نمي داند در كشور او فقر، بي كاري ، فساد ، تورم ، فحشا، بي داد مي كند ، نه چون او شاه است شاه ، در كشور او دگر انديشان را سلاخي مي كنند ، چون او شاه است، شاه ، در كشور او زنان را به خاطر حقوق انساني و ابتدايي خود زندان مي فرستند ، چون او شاه است، شاه ، در كشور او دانشجويان را به خاطر آزادي خواهي حبس ، شكنجه ، و همچون اكبر محمدي درگوشه زندان مي كشند، چون او شاه است، شاه ، در كشور او معلمان همان ها كه شغلشان شغل انبياء است را تبعيد ، مي كنند، چون او شاه است ، شاه ، در كشور او كارگران را همان هايي كه پيامبر اسلام بر دستشان بوسه مي زد را باتوم مي زنند ، چون او شاه است، شاه ، در كشور او از نماز عيد فطر، سالگرد فروهر ، تجمعات كارگري و دانشجويي جلوگيري مي كنند ، او شاه است ، شاه ، در كشور او اعدام مي كنند همچون نقل و نبات ، چون او شاه است ، شاه ، برادر مي گويند كه مي خواهد شاه باشد ولي نمي تواند چون او استبداد است استبداد.

آزادی بهتر ز گوهر است
کی در تو انسان برابر است
خود برتر از دیگران مبین
خاکت مثل خاک دیگر است

تا . . .عیش و نوش و سود حاکمان سرای توست
فقر و مرگ و جنگ و غارت از برای توست
بر حال خویش اندیشه کن
راهی نوین را پیشه کن
در راه نو آزادگی را مبر از میان
ویرانه کن ریشه ی بربران

0 نظرات:

دانشجویان بازداشت شده دانشگاه امیرکبیر در زندان اوین ضرب و شتم شده ان

۱۲:۴۵ bamardum 0 نظر

در پی ضرب و شتم شدید دانشجویان زندانی، گزارش های رسیده حکایت از آن دارد با گذشت دو روز از این حمله، حال دانشجویان همچنان وخیم است و مسئولین زندان اوین از ترس ثبت ضرب و جرح در پرونده پزشکی دانشجویان از انتقال دانشجویان به بهداری زندان اوین خودداری می کنند.



به گزارش خبرنامه امیرکبیر در پی ضرب و شتم مجید توکلی و احمد قصابان، از سوی مسئولین اندزگاه ۸، هم اکنون آثار خراش بر روی گردن مجید توکلی به وضوح قابل روئیت است و از ناحیه شکم به شدت احساس درد می کند. این دانشجو به علت شکافتن زبانش در این درگیری قادر به خوردن غذا و تکلم نیست و پس از خوردن و آشامیدن دچار استفراغ می شود. ریه های وی به شدت دچار آسیب شده است و هنگام سرفه خلط خونی از دهانش خارج می شود. دهان و دندان های مجید توکلی نیز آسیب دیده است.



حال جسمی احمد قصابان نیز مساعد نیست و آثار ضرب و شتم بر بدن اون به وضوح قابل روئیت می باشد وی هم اکنون در اندرزگاه ۷ سالن ۱ نگهداری می شود. از وضعیت علی عزیزی و علی نیکونسبتی، دیگر دانشجویان زندانی که در بند ۲۰۹ نگه داری می شوند، نیز هیچ گونه خبری در دست نیست. برخی گزارش ها حکایت از آن دارد که این دانشجویان در بند ۲۰۹ نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. بازجویان وزارت اطلاعات اجازه هیچ گونه تماسی را با محیط خارج به این دو دانشجو نمی دهند. خبرنامه امیرکبیر مصاحبه ای با علی توکلی، برادر مجید توکلی، در مورد وضعیت این دانشجوی زندانی انجام داده است، که در زیر می آید:



خبرنامه امیرکبیر: آقای توکلی، از مجید چه خبر؟ بعد از ضرب و شتمی که توسط مسئولین اندرزگاه ۸ انجام شده حال برادرتان چه طور است؟



علی توکلی: طی تماسی که دیشب مجید با منزل گرفت وقتی جریان را از او پرسیدیم گفت که گونه ام شکسته از ناحیه گردن و قفسه سینه به شدت احساس درد می کنم و همراه سرفه ام خون بالا می آورم و چندین جای بدنم کبود شده است. مجید که به سختی می توانست صحبت کند و کلمات را بد ادا می کرد، گفت زبانم شکافته است.



خبرنامه امیرکبیر: این طور که شما می گویید حال این دانشجویان به شدت وخیم است. آیا مسئولین زندان رسیدگی به وضعیت ایشان کرده اند؟ آیا مجید و احمد درخواست کرده اند که پزشک آن ها را ببیند؟



علی توکلی: بله، برادرم من و احمد قصابان از همان ساعت اولی که مورد ضرب و شتم قرار گرفتند درخواست کردند که به بهداری زندان منتقل شوند ولی مسئولین زندان بهانه می آورند. می گویند آمبولانس نداریم که شما را به بهداری ببریم. مجید می گفت از دو شب پیش (چهارشنبه شب) تا حالا هر کاری کردم نمی گذارند به بهداری بروم، نمی توانم غذا بخورم. فقط ظاهرا یک پزشک را به اندرزگاه ۸ آورده اند که مجید را فقط معاینه کرده و درمان خاصی انجام نداده است. یک نفر از حفاظت اطلاعات زندان اوین هم مجید و احمد را دیده است. این مامور به دانشجویان گفته که قرار بوده یکی از شما را به زندان رجایی شهر ببریم، یکی را به قزلحصار و یک نفرتان اوین باشد. حالا که همه تان را اینجا نگه داشتیم، حق اعتراض ندارید، وگرنه به سلول انفرادی منتقلتان می کنیم. که این صحبت ایشان با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شده و دانشجویان گفته اند، دارید اینجا ما را می کشید، آن وقت دست پیش را گرفته اید؟! رسیدگی مسئولین در همین حد بوده است.



خبرنامه امیرکبیر: پدر و مادر مجید با شنیدن این خبر نگران کننده حالشان چه طور است؟ آن ها چه می گویند؟



علی توکلی: مادرم ۸ ماه است که مجید را ندیده است، خیلی بیتابی می کند، شب و روز اشک می ریزد و نگران حال مجید است. پدرم هم رسیدگی فوری مسئولین ذیربط را خواستار شده و گفتند با توجه به مشکلات پیش آمده درخواست داریم که آقای دادخواه، به عنوان وکیل مجید توکلی، طی امروز و فردا به دیدار مجید بروند و از نزدیک با مجید ملاقات کنند. زیرا حتی تماس مجید در رابطه با رسیدگی مسئولین و یا انتقال به بهداری نمی تواند اعتماد ما را جلب کند. چرا که زمانی که در بند ۲۰۹ مجید به شدت شکنجه می شد، او را وادار می کردند که بگوید همه چیز خوب است!



خبرنامه امیرکبیر: اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید.



علی توکلی: از تمام کسانی که می توانند کاری انجام دهند درخواست یاری داریم. زیرا برادرم گفت که به من گفتند شما را می کشیم. لطفا به خاطر اشک های مادرم که ۸ ماه هست آرزوی دیدار برادرم را دارد و حالا صدای او را از مادر ما دریغ کرده اند. آیا این اسلام محمد است؟ این عدالت و مهرورزی است که یک مادر را همیشه گریان می کنند؟!

0 نظرات:

مراسم نهمین سالگرد فروهرها به دليل ممانعت نيروهاي امنيتي برگزار نشد

۱۲:۳۸ bamardum 0 نظر

مراسم نهمین سالگرد فروهرها به دليل ممانعت نيروهاي امنيتي برگزار نشد

این مراسم که نهمین سالگرد به خون کشیده شدن این دو مصدقی وطن پرست بود همانطور که انتظار می رفت اجازه برگزاری نیافت .

پرستو دختر مرحوم داریوش فروهر قبلا اعلام کرده بود که با توجه به تجربه ۳ سال گذشته، فرصت برگزاری يک مراسم در مکان عمومی داده نخواهد شد،از این رو، وی امسال از تقاضای اخذ مجوز خودداری کرده و چون از نظر قانونی برای برگزاری اين مراسم در خانه شخصی به مجوز نيازی نیست، ایشان اميدوار بود که برگزاری اين مراسم – بر خلاف سال گذشته – بدون مخالفت مقامات انجام شود. اما مامورین از ساعت دو بعد از ظهر کوچه ای که منزل دبیر کل فقید حزب ملت ایران در آن واقع بود را مسدود کردند و تعداد زیادی از مامورین، در خیابان هدایت و کوچه های اطراف پراکنده شدند تا به متفرق کردن مردم بپردازند . حساسيت به قدري بود كه حتي جمع های سه یا چهار نفره را هم تحمل نمي كردند .

جمع کثیری از فعالان سیاسی و دوستداران آن مرحوم، با وجود احتمال قریب به یقین جلوگیری از برگزاری مراسم، در محل حاضر شدند. ولی با ممانعت و بعضا تذکر مامورین (که برخورد مناسبی هم نداشتند) روبرو گردیدند. مامورین برای متفرق کردن مراجعین دو بار به انها تذکر داده و هشدار می دادند که بار سوم آنها را دستگیر خواهند کرد .

نکته بسیار جالب این بود که خطوط تلفن همراه در منطقه های اطراف - حتی تا ضلع شمالی میدان هفت تير- از ساعت دو قطع بود.

لازم به ذكر است پيش از اين چندين مراسم از جمله سالگرد تاسيس نهضت آزادي ايران و نماز عيد فطر دگرانديشان به همين ترتيب لغو شده اند .

0 نظرات:

راحت بخوابيد، احمدي نژاد بيدار است

۹:۴۵ bamardum 0 نظر

راحت بخوابيد، احمدي نژاد بيدار است

پائيز ايراني تازه وارد ماه سوم شده و مردم براي اولين باران دست به دعا برداشته اند که رئيس جمهور خدائي قال ‏آمريکا و دلار را هم کند و نيکلاسرکوزي را هم سکه يک پول کرد. دلار شد يک "تکه کاغذ بي مصرف"، ارتش ‏آمريکا "زمينگير و ناتوان" و احمدي نژاد از مردم خواست که ديگر بروند سراغ اصلاح نابساماني ها و مشکلات باقي ‏مانده از صدها سال و اصلا راحت بخوابند که اوبيدار است.‏

‏ البته واضح و مبرهن است که احمدي نژاد فقط و فقط سخنگوي طالبان ايراني است و نخش را در پشت پرده، گروه ‏بندي نظامي ـ امنيتي مي گرداند که درعمل اعضايش همين طور که دارند کيسه هارا پرمي کنند، و درحرف مسائل ‏داخلي وخارجي را يکايک از سرراه بر مي دارند، مثل بولدوزر پيش مي روند.‏

سگ هاي 150 ميليون توماني آلماني هم براي اين خريداري شده اند که بمبي، ترقه اي، چيزي پيش پاي حضرت آقا ‏نترکد که به نوشته روزنامه امنيتي کيهان، که از منتقدان سر سخت رئيس جمهور است "همين رويكرد نه چندان كامل به ‏اصول، خواب از چشمان جماعت بي وجدان و انصاف ربوده است."‏

‏ جماعتي که طبق فرمايشات لاتي کيهان: "مدت هاست مانند كسي كه روي آتش ايستاده يا كك به جانش افتاده باشد، با ‏هيجان تمام هشدار مي دهند شرايط كشور ويژه و بحراني است، اوضاع خطرناك است، مملكت در كام خطر است و بايد ‏با شعار نجات ملي، «ائتلاف گسترده براي نجات كشور» تشكيل داد."‏

يکي شان خانم شيرين عبادي است که دنبال تشکيل "شوراي ملي صلح" است و در اولين نشست خبري اعلام اين شورا، ‏عزت اله سحابي، ابراهيم يزدي، سيمين دانشور و ر خشان بني اعتماد درکنارش هستند.‏

عزت اله سحابي مي گويد: "کشور را به پرتگاه رسانده اند."‏

نظر دکتر يزدي اين است: "هزينه‌ها و پيامدهاي اقتصادي و انساني اين تهديدها به مردم كشورمان تحميل مي‌شود. به ‏موجب آمار رسمي بانك مركزي، خط فقر براي يك خانواده‌ي متوسط شهري به درآمد ماهانه شش ميليون ريال رسيده ‏است. ادامه و تشديد تهديدهاي خارجي، فقر را عميق‌تر و گسترده‌تر خواهد ساخت و بروز هر نوع درگيري به گسترش ‏غيرقابل پيش‌بيني ابعاد فشارهاي اقتصادي خواهد انجاميد و بالاخره، خطرات و تهديدهاي موجود و درگيري‌هاي محتمل ‏نظامي تماميت ارضي كشورمان را به مخاطره خواهد انداخت."‏

رضا عليجاني مي گويد: "مسئله انتخابات، امروز مسئله اصلي كشور نيست. امروز مسئله ي هسته اي و خطر جنگ ‏مهمترين مسئله ي كشور است."‏

او به ديدارمهندس‎ ‎سحابي و محمد خاتمي اشاره مي کند: "مهندس سحابي در اين ديدار انتقاد‏‎ ‎وارده به خاتمي را مبتني ‏بر در نظر گرفتن مصلحت نظام مهمتر از مصلحت ايران‎ ‎دانست." و به ياد مي آورد که محمد خاتمي با همين بينش ‏حکومت را واگذاشت و البته حالا مانند هاشمي و اغلب اصلاح طلبان درون حکومتي، مدام خطر را گوشزد مي کند و ‏جزو "جماعت" محسوب مي شود.‏

تکليف اين جماعت که روش باشد، ديگر چه اهميت دارد که حسني مبارک هم مانندبسياري از سران کشورهاي دنيا ‏هشدار بدهد: "شبح رويارويي غرب با ايران نگران کننده شده است. اين شبح روز به روز نزديکتر مي شود و در ‏سراشيبي پرتگاه قرار گرفته که هشدار بدي براي ما و منطقه و جهان به همراه دارد."‏

مهم اين است که هوگوچاوز براي بارهفتم در ايران است ومبارزه باامپرياليسم را همراه با احمدي نژاد سازمان مي دهد ‏والبته پولش را هم از جيب ملتي مي گيرد که گسترش هولناک خط فقرش در سخنان بالاي دکتر يزدي منعکس است.‏

البته حل مساله اين "جماعت" خيلي آسان است. وقتي براي سردار ملي ستارخان نتوان بزرگداشت گرفت، اول از همه ‏کيهان تحليل نيروهاي امنيتي را منتشر مي کند: "آري هوا پس است. شرايط ويژه و بحراني است. وضعيت قرمز است. ‏اما وضعيت بحراني براي آنهاست نه براي ملت و كشور."‏

بعد همکارانش در خبرگزاري فارس، دستور العمل سرکوب را بصورت خبر در مي آورند: "در روز هاي اخير و پس ‏از ناكامي غرب در مواجهه با پرونده هسته اي ايران، تلاش هايي از خارج مرزها در جهت سازماندهي گروه هاي غير ‏دولتي در داخل و مخالفت آنان با ايستادگي بر حقوق هسته اي ملت ايران به بهانه رفع تهديدات و تحريم ها شكل گرفته ‏است."‏

مي شود آينده را پيش بيني کرد: دستگيري "جماعت" به اتهام جاسوسي و کسي جاسوس نيست که گزارش تازه البرادعي ‏را در بوق کند و خبر از پيروزي جمهوري اسلامي وشکست غرب بدهد. حتي مي توان مثل برادر حسين ـ که برخي به ‏ناروا بازجو مي خوانندش- حتي زودتر از انتشار گزارش از عالم غيب خبر داد ونوشت: "نگراني- بخوانيد اضطراب و ‏دستپاچگي- آمريكا و متحدانش از گزارش نوامبر البرادعي به علت آن است كه اگر مديركل آژانس موضوع ‏سانتريفيوژهاي ‏P1‏ و ‏P2‏ را تمام شده اعلام كند..."‏
‏ ‏
و در جشن دولتي از پيش اعلام شده، اين اخبار را نبيند: بي بي سي: "بدنبال گزارش تازه آژانس بين المللي انرژي اتمي ‏از فعاليت هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد، ايالات متحده آمريکا اعلام کرده است که اين کشور هنوز ‏تلاش خواهد کرد تا قطعنامه اي عليه ايران به تصويب برساند.آژانس اتمي سازمان ملل گفت که تهران گام هايي به ‏سوي شفاف سازي برنامه اتمي اش برداشته است اما همچنان در سرپيچي از درخواست شوراي امنيت به غني سازي ‏اورانيوم ادامه مي دهد".‏
دانا پرينو، سخنگوي کاخ سفيد: "همکاري «گزينشي» ايران کافي نيست. اين گزارش نشانگر آن است که ايران به ‏سرپيچي از جامعه بين المللي و دو قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل که به اتفاق آرا تصويب شد ادامه مي دهد".‏
‏ بوش: "آمريکا و متحدانش در تلاش براي تغيير رفتار حکومت ايران از طريق ديپلماسي‎ ‎همراه هستند. ما توافق ‏نموده‌ايم تا زماني که ايران توقف غني‌سازي را تضمين نکند‎ ‎فشارهاي جهاني بايد افزايش پيدا کند."‏

اتحاديه اروپا هم با اين نظر همراه است. حتي چين و روسيه در روزهاي آخر هفته مي خواهند که جمهوري اسلامي ‏غني سازي را متوقف کند.‏

واقعيت اين است که دکتر ابراهيم يزدي مي گويد: "محور اصلي که گره کار است و موجب صدور قطعنامه است ‏غني‌سازي‎ ‎اورانيوم است که در اين مورد هيچ حادثه جديدي اتفاق نيفتاده است. در حال حاضر تمام‎ ‎کشورهاي عضو ‏شوراي امنيت و ۵+۱ و ژاپن همه متفق‌القولند که ايران غني‌سازي اورانيوم‎ ‎و پروژه آب سنگين اراک را متوقف کند."‏

‏ ازاين منظر در گزارش البرادعي "هيچ چيز تازه اي نيست"؛ اجلاس 1+5 در جلسه نيمه آذر خود گزارش آخرين ديدار ‏خاوير ـ سولانا را هم خواهد شنيد و اگر موضع ايران همين باشد که ديروز سخنگوي وزارت خارجه گفت: "در مورد ‏تعليق حتي مذاکره هم نمي کنيم" بايد در انتظار قطعنامه جديد شوراي امنيت بود.‏

امروز آذر ماه سوم پائيز آغاز مي شود. نه سال پيش در اين طور روزي، همفکران کيهان و احمدي نژاد ـ که اکنون در ‏مناصب مختلف دولتي اند- زني آزاده را چاقوآجين کردند وهمسر مبارزش را به شنيع ترين وضعي به خون کشيدند. اين ‏طليعه قدرت گرفتن "طالباني" بود که شناسنامه ايراني و هويت "ضد ايراني" دارند و اکنون سرزمين ما را با تمام نيرو ‏بسوي جنگي خانمان بر انداز مي برند.‏

‏ امروز، نهمين سالگرد به خون غلتيدن پروانه و داريوش فروهر است:‏
‏- اين خون دامنگير است، شستني نيست
از ياد بردني نيست.

مهردادشيباني-روزآنلاين
m.shaibani@roozonline.com

0 نظرات:

دعوت پرستو و آرش فروهر و فعالان سیاسی برای برگزاری نهمين سالگرد قتل داريوش و پروانه فروهر

۱۱:۵۴ bamardum 0 نظر

دعوت پرستو و آرش فروهر و فعالان سیاسی برای برگزاری نهمين سالگرد قتل داريوش و پروانه فروهر

اطلاعيه پرستو و آرش فروهر در باره برگزاری نهمين سالگرد قتل داريوش و پروانه فروهر
هم ميهنان

در نهمين سالگرد قتل فجيع پدر ومادرمان، داريوش و پروانه فروهر، مارا در اين داغ ماندگار تنها نگذاريد.
زمان: پنج شنبه يکم آذر ماه ساعت ۱۵ تا ۱۷
مکان: خيابان سعدی، خيابان هدايت، کوچه شهيد مراد زاده، پلاک ۲۲، خانه فروهرها

پرستوفروهر آرش فروهر
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
بنام خداوند جان و خرد
زنده به خون خواهیت هزار سیاووش گردد از آن قطره خون کز تو زند جوش
عشق به ایران به خون کشیدت و این خون کی کند ایرانی ار کس است فراموش
یکم آذرماه، نهمین سالگرد به خون غلتیدن دو انسان آزادیخواه، دو رهرو مصدق بزرگ، پروانه و داریوش فروهر که روزگارشان پی زیست سرافراز ایران بزرگ و آزادی ملت همه در پیکار گذشت می باشد. یاد و خاطره آنان را گرامی می داریم.
محمد آزادی، حمید آصفی، فریدون آقاسی، سعید آل آقا، ادیب برومند، لقا اردلان، فرزانه اسکندری، مازیار اصلانی، حسین اعرابی، فرشید افشار، علی اصغر افشارکهن، اسماعیل اقدسیه، محمود امامی، الهه امیرانتظام، عباس امیرانتظام، مهدی امینی زاده، احمد انصاری، محمد رضا ایرانی، ابوالفضل بازرگان، دادود هرمیداس باوند، مرتضی بدیعی، ترابعلی براتعلی، جهانشاه برومند، بهروز برومند، محمد بسته نگار، محمد حسین بنی اسدی، سیمین بهبهانی، محمو بهزادی، مهدی بهشتی، علی اکبر بهمنش، علی اصغر بهنام، فرامرز بیانی، حسن پارسا، خسرو پارسا، مسعود پدرام، حبیب الله پیمان، عبدالرضا تاجیک، ناصر تکمیل همایون، مسعود توانگر، غلامعباس توسلی، محمد توسلی، نصرالله توکلی نیشابوری، علی اصغر تهرانچی، محمد مهدی جعفری، نصرالله جمشیدی، مجتبی جهانی، اسماعیل حاج قاسمعلی، علی حاج قاسمعلی، عیسی خان حاتمی، ابوالفضل حکیمی، ولی خانونژاد، محمد حسین ختنی فر، اکبر خرازی، حسین خشایار دوست، محمد خلیل نیا، خلیل خلیلی پور، سید محمد علی دادخواه، حسین دادرسی فر، مرتضی دادرسی فر، رسول دادمهر، پرویز دبیری، عباس دخانی، داود درگاهی، جمال درودی، غلامحسین دهدشتی، عبدالله دی ثنا، حسین راضی، فاطمه رحمانی، غلامرضا رحیم، علیرضا رجایی، محمد جواد رجاییان، تقی رحمانی، منصور رسولی، علی رشیدی، بهمن رضاخانی، اشکان رضوی، جهانگیر رضوی، حسین رفیعی، فریبرز رییس دانا، رضا رییس طوسی، ناصر زرافشان، کورش زعیم، محمود زندیان، احمد زیدآبادی، علیرضا ساریخانی، احمد سامی، عزت الله سحابی، فریدون سحابی، هاله سحابی، منصور سروش، عباس سروعلیشاهی، بدری سعیدی، خسرو سعیدی، حسین سکاکی، عبدالفتاح سلطانی، مهرداد سید عسگری، خسرو سیف، سید محمد علی سیف زاده، ابراهیم شاکری، علی شاملو، محمد شانه چی، حسین شاه اویسی، حسین شاه حسینی، محمد شریف، موسی شیخ زادگان، هدی صابر، حسنعلی صارم کلالی، مهوش صالحی، هاشم صباغیان،عباسعلی صحافیان، سیاوش صحت، احمد صدر حاج سید جوادی، نسرین صدری، مهدی صراف، مجید ضیایی، اعظم طالقانی، طاهره طالقانی، اکبر طاهری، محمد طاهری، امیر طیرانی، شیرین عبادی، حسین عزت زاده، رضا علیجانی، محمد جعفر عمادی، محمود عمرانی، علی اصغر غروی، علیرضا غروی، سعید فاطمی، اسماعیل فاضل پور، ناصر فربد، محسن فرشاد، فاطمه فرهنگ خواه، اسماعیل فراهانی، ابوالقاسم فروزان، امیر فتاحیه، علی اصغر فنی پور، امیر قاضی، باقر قدیری اصلی، نظام الدین قهاری، مرتضی کاظمیان،امير حسين كاظمي، امیر کاویان، هادی کحالزاده، محسن کدیور، کاوه کرمانشاهی، ناصر کلاری، ناصر کمیلیان، منوچهر کیهانی، محمود گرگین، بیژن گل افرا، علی اصغر گلسرخی، فاطمه گوارایی، دامون گیلانی، فرهاد لتایی (بهگو)، محسن محققی، محمد محمدی اردهالی، نرگس محمدی، سیمین مخبر، فرزین مخبر، سعید مدنی، مرضیه مرتاضی لنگرودی، غلامرضا مسموعی، رشید مظفری سردشتی، سیاوش مقدم، علی اکبر معین فر، صمد ملکی، محمد ملکی، هرمز ممیزی، احمد منتظری، سعید منتظری، خسرو منصوریان، اسد موسوی، علی اکبر موسوی خویینی، سید حسین موسویان، یوسف مولایی، عبدالله مومنی، مهدی مویدزاده، حمید منزه، ولی الله میرخانی، وحید میرزاده، ناصر میناچی، محمد حسین نایینیان، خسرو نجارزاده، محمود نعیم پور، محمود نکوروح، بهرام نمازی، حمید وارسته، حمید وارسته، حمید وحیدی منش، محمد وفایی، هادی هادیزاده یزدی، علیرضا هندی، احسان هوشمند، همایون هوشیار، ابراهیم یزدی، لطف الله یوسف قهاری، حسن یوسفی اشکوری.


0 نظرات: