هشدار 330 فعال سياسي - فرهنگي - دانشگاهي جامعه مدني ايران

۱۲:۵۹ bamardum 0 نظر

هشدار 330 فعال سياسي - فرهنگي - دانشگاهي جامعه مدني ايران در باره جلوگيري مأ موران امنيتي از حضور اعضاي نهضت آزدي ايران برمزار آيت الله طالقاني

به نام خدا
هم‌ميهنان عزيز
يكي از سياست‌هاي دولت نهم تشديد فشار و محدوديت براي فعاليت احزاب، گروههاي سياسي و نهادهاي مدني و نقض آشكار اصول قانون اساسي و حقوق شهروندي بوده است. جلوگيري مأموران امنيتي از برگزاري مراسمي مانند نمازهاي عيد فطر و عيد قربان، يادبود چهره‌هاي شناخته شده تاريخ معاصر ايران، چون زنده‌يادان مهندس بازرگان و دكتر سحابي در حسينيه ارشاد، و نيز مراسم چهل و ششمين سالگرد تأسيس نهضت آزادي ايران در منزل شخصي ازجمله مواردي است كه در اين دوره با آنها روبرو بوده‌ايم.
دامنه اين محدوديتها و نقض حقوق شهروندي تا آنجا گسترش يافته است كه در روز جمعه 27 ارديبهشت87، مأموران امنيتي حتي حضور آرام تعداد معدودي از اعضا و علاقه‌مندان نهضت آزادي ايران را بر مزار مرحوم آيت‌الله طالقاني در گورستان بهشت‌زهرا، برنتافتند و حاضران را با توهين و خشونت راندند، در حالي كه برنامه بدون اطلاع رساني عام و تنها براي خواندن قرآن و اداي احترام نسبت به يكي از بنيانگذاران نهضت آزادي ايران در چهل‌و هفتمين سالگرد تأسيس آن بود.
ما، امضاكنندگان اين بيانيه، ضمن محكوم كردن اين گونه اقدامات خلاف قانون اساسي و اعلاميه جهاني حقوق بشر، نسبت به پيامدهاي آنها هشدار مي‌دهيم. در كشوري كه مسئولانش آن را آزادترين كشور جهان معرفي مي‌كنند و براي اصلاح مديريت جهان برنامه دارند مأموران وزارت اطلاعات عرصه را آنچنان بر شهروندان، ازجمله احزاب سياسي و نهادهاي مدني آن تنگ كرده‌اند كه حتي از حضور مسالمت‌آميز و بسيار محدود بر مزار يكي از پيشگامان حركت اسلامي ايران در قرن اخير ـ كه رهبر فقيد انقلاب او را ابوذر زمان ناميدند جلوگيري مي‌شود.
ما تأكيد مي‌كنيم كه اين گونه فشارها و تضييقات ما را از ادامه مبارزه قانوني، علني و مسالمت‌آميز براي دستيابي به خواست‌هاي تاريخي ملت ايران يعني آزادي، دموكراسي و حقوق بشر باز نخواهد داشت. ما هدف اين روشهاي ناهنجار و تأسف‌آور را از يك سو به انفعال و نا اميدي كشاندن مردم ـ و در نتيجه، ايجاد بي‌تفاوتي در جامعه ـ و از سوي ديگر، سوق دادن و تشويق فعالان سياسي به دستيازي به راهكارهاي افراطي و خشونت‌آميز و زمينه‌سازي براي سركوب بيشتر جنبش‌هاي اجتماعي ارزيابي مي‌كنيم كه البته اين روشها هرگز در راستاي منافع و مصالح ملي نيست و تجربه تاريخي نيز نشان مي‌دهد كه پيامد آنها به زيان حاكميت بوده، شكاف ملت ـ دولت را عميق‌تر مي‌كند.
در پايان، به حاكمان اكيداً توصيه مي‌كنيم كه دست از اين گونه اقدامات خلاف قانون كه تيشه به ريشه نظام زده است و مي‌زند جداً‌ خودداري كنند و با اجراي صادقانه اصول قانون اساسي و رعايت حقوق شهروندي فضاي جامعه را براي گسترش فعاليت احزاب و گروه‌هاي سياسي و ديگر نهادهاي مدني و آزادي مطبوعات فراهم سازند.
10 ارديبهشت ماه 1387

محمد آزادى، هاشم آقاجري، سامر آقایی، عباس ابوذری، منوچهر احتشامي، هادي احتظاظي، حميد احراري، طاهر احمدزاده، حسن احمدي، محسن احمدي، محمود احمدیان، محمدرضا احمدی نیا، مصطفي اخلاقي،‌ ساجد اردبیلی، مرتضى اشفاق، عبدالمجيد الهامي، حميد آصفى، حسن افتخاراردبيلي، احمد افجه ای ، جلال اقتدارى، اعظم اكبرزاده، زهرا اكبرزاده، علی رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، پروین امامی، محمود امير احمدى، مهدي اميني زاده، حجت انصاري، حسين انصاري راد، عمادالدين باقي، کمال الدين بازرگانى، اكبر بديع زادگان، رحمت الله برهانى، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمد نويد بازرگان، ملکه بازرگان، فتانه بازرگان، مسعود باستانی، مختار باطولي، ايرج باقرزاده، پروین بختیارنژاد، ایمان براتیان، محمد بذرپور، فرزانه بذرپور، محمد بسته نگار، مهدي بسته نگار، محمد حسین بنی اسدی، عماد بهاور، ناصر بهبهاني، حميد بهشتي ، محمد بهزادى، محمد بهفروزى، آرش بهمنی ، راضیه بوستانکار، مرضیه بوستانکار، جلال بهرامی، صفا بيطرف، پیمان پاکمهر، مسعود پدرام، عباس پوراظهرى، محمود پور رضایی ، رضا پويان، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفى تاج زاده، عبدالرضا تاجيك، عباس تاج‌الديني، مصطفى تنها، رضا تهرانى، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، مجيد تولائى، مجيد جابرى،ایرج جمشیدی ، فرانک چالاک، رضا حاجى، بهمن حافظى، سعيد حجاريان، طه حجازى، حمید حدیثی، علي حديثي، حسین حريرى، حميد حسامي، آیدین حسنلو، آرش حسن نیا، بهزاد حق پناه، جمشید حقگو، فاطمه حقیقت جو، وحید حقیقی، على حكمت، ابوالفضل حكيمى، عبدالكريم حكيمى، مجيد حكيمى، محمد رضا حمسى، محمد حيدري ، جلیل حیدریان یزدلی، جعفر خائف، نبی اله خانزاده مرخالی ، ابراهيم خدادادى، امير خرم، حسین خطیبی، محمد خطيبي ، مجتبی خندان، ابراهيم خوش سيرت سليمي، اسماعيل خوش محمدى، هوشنگ خيرانديش،محمدعلى دادخواه، رسول دادمهر، محمد داديزاده، محمدمهدى دانشيان، سعيد درودى، محمود دل آسايى، امیرخسرو دلیرثانی، علی دهقان، عباس دهقان نژاد، مصيب دوانى، ابراهيم دينوي، امير رزاقي، سهراب رزاقي، محمد صادق ربانى، تقي رحماني، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايى، محمد صادق رسولی، احد رضائى، اصغر رضائى، عبدالعلي رضائي، بهمن رضا خانى، حسين رفيعى، بنفشه رمضانی یگانه، مهدى رهنما، فرزانه روستائی، محمد جواد روح ، رضا رئيس طوسى، فیض الله رنجبر نیا، رقيه زارع پور حيدري، سعید زراعتکار، جمال زره ساز، علي زرين، اکبر زمانی، محمد ابراهيم زمانى، پرويز زندى نيا، احمد زيدآبادى، محمد رضا زهدى، عليرضا ساريخانى، نسرين ستوده، قاسم ستوده ، عزت الله سحابى، فريدون سحابى، هاله سحابى، عیسی سحر خيز، محمد سرچمى، بیوک سعیدی، عبدالفتاح سلطاني، علی اشرف سلطانی آذر، مرتضي سلطانيه، محمد جواد سلیمانی، سيد محمد علي سيف‌زاده، محمود شاددل بصير ، ابراهيم شاكرى، تقى شامخى، على شاملومحمودی ، محمد شانه چى، حسين شاه حسينى، ، كاظم شكري،مازیار شکوری گیلچالان ، الله وردى شمبورى، محمود شمس الواعظين، احمد شهامت دار، حسن شهبازی ، هدي صابر، سعيد صاحب محمدي، محمد صاحب محمدي، هاشم صباغيان، احمد صدر حاج سيدجوادى، رضا صدر، رضا صفری، مظفر صفري، بيژن صفسري، مهدى صراف، فضل الله صلواتى، حميد صمدي، كيوان صميمى، جليل ضرابي، على اشرف ضرغامى، فريدون ضرغامى، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اكبر طاهرى، رئوف طاهرى، محمد طاهرى، امير طيراني، هما عابدي ، سيد جعفر عباس‌زادگان، حسن عبدی ، روئين عطوفت، باقر علائی، علي علوي،عليرضا علوى تبار، محمدباقر علوى، محمد حسن علیپور، رضا علیجاني،على عليزاده نائينى، محمد جعفر عمادى، محمود عمرانى، على اصغر غروى، عليرضا غروى، ماجد غروى، سعيد غفارزاده، محمدحسين غفارزاده ، على غفرانى، مهدى غنى، فریده غیرت، مصطفي فاضلي، رضا فاني، باقر فتحعلی بیگی، ارسلان فلاح، مقصود فراستخواه، عذرا فراهانی، پویان فخرآیی، غفار فرزدى، شهین فرزین پژوه، حسن فرح آبادی، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فريد اعلم،مهدی فولادگر، محمد قائدی ، عباس قائم الصباحي، خسرو قشقايى، ماهرو قشقايى، رحمانقلى قلى زاده، مهدي قلي‌زاده اقدم، عبدالحسین قمی زاده، عبدالمجيد قندى زاده، نظام الدين قهارى، مصطفى قهرمانى، حجت الله قياسى، رحمان كارگشا، امیر حسین کاظمی، مرتضى كاظميان، هادي كحال‌زاده، محسن كديور، خسرو كردپور، مسعود كردپور،على كرمى، عليرضا كرماني، فریدون کشکولی، پروين كهزادى، بهناز كياني ، بيژن گل افرا، اکبر گنجی، فاطمه گوارايي، مسعود لدنى، حمید مافی ، احسان مالکی پور، محمد تقى متقى، مرضيه مرتاضي لنگرودي، حسين مجاهد، محسن محققى، نرگس محمدي، نوشين محمدي، محمد محمدى اردهالى، سيد على محمودى، حسين مدني، سعيد مدنى، ماشاءالله مديحى، محمد مرادی چراتی ، فريد مرجائي، مصطفى مسكين، رضا مسموعى، ليلا مصطفوى، مصطفى مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، مهدي معتمدي مهر، احمد معصومي، ضياء مصباح، ياسر معصومي،بدرالسادات مفيدى،مرتضى مقدم، کاظم ملکی، قدرت منصوري، خسرو منصوريان، كيوان مهرگان، سيدرضا موسوى سعادتلو، سید علی اكبر موسوی خوئینی، عبدالله مومنی، على مومنى، محمود مومنى، بیژن مومیوند امير ميرخانى، وحيد ميرزاده، فرشته ناصرگيوه چى، مهدی ناطقی، حسن نراقى، محمود نعيم پور، احمد نعمت زاده، جعفر نقمی، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقى نكوفر، امیر حسین نوربخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، حسین نوری زاده، غلامرضا نیک صفت ، احمد هادوی، هادى هادى زاده يزدى، ناصر هاشمي،خليل هراتي، عليرضا هندى، احسان هوشمند، مراد همتي، اكبر والى، رسول ورپايى، منصور وفا، باقر ولى بيك، جليل ولى بيك، رحيم ياورى، على فريد يحيايى، محمود يگانلي، حنیف یزدانی، محمد رضا یزدان پناه، كاظم يزدى، ابراهيم يزدى، حسن يوسفى اشكوري، حسن یوسفیان آرانی.

0 نظرات:

انتظار گام های مهم در راه حقوق بشر و آزادی از این مجلس نباید داشت

۲:۱۲ bamardum 0 نظر

چند نفر از دست ما خارج شدند، مجلس اعتبارنامه آن‌ها را تصویب نکند

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان گفت: ما از هر كاری كه در مجلس با همراهی اكثریت صورت گیرد تقدیر و تشكر می‌كنیم و خوشوقت می‌شویم. آیت الله جنتی در توصیه به منتخبین مجلس برای بررسی اعتبار نامه‌ها،گفت: به منتخبین مجلس هشتم توصیه می‌كنم افرادی كه نباید اعتبارنامه شان تایید شود را تایید نكنند. چون چند نفر این گونه هستند كه از دست ما خارج شده‌اند اما مجلس دیگر نباید اعتبارنامه شان را تایید كند.

منبع : شهاب نیوز

ایران را «اشغالگر» است

يک مقام وزارت امور خارجه امارات متحده عربی، در حمله ای کم سابقه، ايران را «اشغالگر» ناميد و ضمن مقايسه ايران با اسرائيل، ادعاهای اين کشور مبنی بر مالکيت بر سه جزيره ايرانی را در خليج فارس، تکرار کرد. امارات متحده عربی در دو دهه اخير بارها ادعای مالکيت بر اين جزاير را مطرح کرده و عموما با حمايت کامل کشورهای عربی نيز رو به رو شده است. روز سه شنبه نيز يکی از مقام های وزارت امور خارجه امارات که نامش فاش نشده، به خبرگزاری رويترز گفت: «انگار که طرف ايرانی نمی خواهد بفهمد، سوء تفاهمی ميان ما وجود ندارد، اين يک اشغال واقعی است. اشغال هيچ سرزمينی نسبت به ديگر اشغال ها تقدس ندارد. اشغال، اشغال است و فرقی نمی کند که اسرائيل اين کار را کرده باشد، يا ايران يا هر کشور ديگری.»

منبع : رادیو فردا

انتظار گام های مهم در راه حقوق بشر و آزادی از این مجلس نباید داشت

هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بامداد روز سه شنبه در تهران با پیام آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی گشایش یافت. قاسم شعله سعدی نماینده سابق مجلس و حقوق دان می گوید: مجلس جدید بدون تردید مشابه همان مجلس هفتم خواهد بود، هر چند که این بار کرسی ها به نیروهای عقلانی تری تعلق گرفته، نماد آن تمایلی ست که به سمت آقای لاریجانی دیده می شود ولی نباید انتظار داشت که در این دوره نیز گام های مهمی در راه حقوق بشر و آزادی ها و غیره برداشته شود.

منبع : رادیو فرانسه

انفجار يک خودرو در غرب تهران

شامگاه دوشنبه يک خودرو در غرب تهران منفجر شد . در اثر اين انفجار خودرو مزبور به كلي منهدم و شيشه ساختمانهاي اطراف محل انفجار نيز ‏شكسته شده است.‏ اين حادثه هيچ‏‎ ‎گونه تلفات جاني نداشته است . منابع آگاه از بازداشت یک نفر در این رابطه خبر داده اند . مقامات امنيتي از دادن جزييات بيشتري در اين‌باره خودداري‎ ‎كرده اند . هنوز از هويت فرد بازداشت شده و علت انفجار ‏خبري در دست نيست .

منبع : روزآنلاین

انفجار صدور گاز ایران به ترکیه را مختل کرد

یکی از مقامهای وزارت انرژی ترکیه به خبرگزاری رویترز گفته است که جریان گاز طبیعی صادراتی ایران به ترکیه به دلیل یک انفجار در مسیر خط لوله گاز قطع شده است. انفجار 13 کیلومتر در داخل خاک ترکیه روی داده است.این منبع که بدون ذکر نام از او تحت عنوان یکی از مقامات شرکت نفت و انرژی بوتاش یاد شده، گفته که احتمالا علت این انفجار اقدامات خرابکارانه بوده است. بوتاش شرکتی دولتی است. او اضافه کرده که هم اکنون تعمیر خط لوله تخریب شده جریان دارد و احتمالا چند روز طول خواهد کشید. بر اساس گفته های این مقام ترک تحقیقات اولیه نشان می دهد که حدود 30 متر از این خط لوله تخریب شده و باید جایگزین شود. تصور می شود که جدایی طلبان کرد مسئول این انفجار باشند که برای خود مختاری مناطق کرد نشین با ارتش ترکیه درجنگ هستند. ایران بعد از روسیه دومین تامین کننده منابع گاز ترکیه است و 20 درصد گاز وارداتی ترکیه را تامین می کند.گاهی در طول فصل زمستان بالا رفتن نیازهای داخلی در ایران باعث می شود که صادرات گاز به ترکیه قطع شود.

منبع : العربیه

حمله سنگين توپخانه ايران به پژاك

شبکه خبري سي ان ان ترک ترکيه در گزارشي اعلام کرد:‌ ايران پناهگاه‌اي گروه پژاک را در کوه قنديل هدف آتش توپخانه قرار داد. سي ان ان ترک افزود: گفته مي شود حملات توپخانه ايران در دو روز گذشته بر منطقه مرزي قصري از توابع استان اربيل متمرکز شده و پناهگاههاي گروه پژاک که از آن به عنوان شاخه ايراني حزب کارگران کرد ( پ ک ک ) نام برده مي شود هدف قرار گرفته است. تلويزيون کرد ست وابسته به اتحاديه ميهني کردستان عراق اعلام کرد : توپخانه ايران 9 نقطه را هدف قرار داده است. کرد ست با اعلام اينکه حملات توپخانه ايران موجب تلفات جاني نشده است ، افزود : اين حملات موجب آتش سوزي مزارع و باغات شده است.

منبع : سایت جهان

کشته شدن سه پاسدار در درگیری با پژاک

سه نظامی عضو سپاه پاسداران در درگیری روز یکشنبه با «شورشیان کرد» در شمال غرب ایران کشته شده‌اند. یک مقام مسئول در سپاه پاسداران، در این درگیری‌ها دو افسر به نام‌های اسماعیل امانی و طالب حسینی به همراه سربازی به نام ناصر صفوی زخمی شدند، ولی پس از انتقال به بیمارستان جان باختند. تحلیلگران می‌گویند پژاک که تهران آن را به عنوان یک گروه تروریستی می‌شناسد، دارای پایگاه‌هایی در شمال شرق عراق است که از آنها برای فعالیت علیه ایران استفاده می‌کند. منطقه کردستان عراق هم مرز با ترکیه و ایران است و شامل رشته کوه‌های دورافتاده و ناهمواری است که در آنها شورشیان کرد پ‌ک‌ک و پژاک پناه گرفته‌اند.

منبع : رادیو زمانه

اسرائیل ۱۵۰ سلاح هسته ای دارد

جیمی کارتر از روسای جمهور سابق آمریکا می گوید حداقل یکصد و پنجاه سلاح اتمی در اختیار اسرائیل است. جیمی کارتر گفت: "ایالات متحده بیشتر از ۱۲ هزار سلاح هسته ای دارد، شوروی به همین اندازه نسلیحات اتمی داشت، بریتانیا و فرانسه چند صد سلاح هسته ای دارد و اسرائیل ۱۵۰ سلاح هسته ای یا بیشتر از این تعداد در اختیار دارد." بیشتر کارشناسان بر اساس اطلاعاتی که در دهه ۸۰ به وسیله مردخای وانونو، تکنسین سابق راکتور هسته ای دیمونا در اختیار روزنامه ساندی تایمز قرار گرفته بود، تخمین می زنند اسرائیل بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هسته ای در اختیار دارد. ایالات متحده پیش از این در واکنش به گزارش های مربوط به تسلیحات اتمی اسرائیل، بدون تایید یا انکار این گزارش ها از سیاست کلی این کشور درباره مبهم نگاه داشتن وضع هسته ای آن پیروی کرده است.

منبع : بی بی سی

0 نظرات:

دکتر ابراهیم یزدی به میهن بازگشت

۱۰:۴۲ bamardum 1 نظر

دکتر ابراهیم یزدی به میهن بازگشت
دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران شامگاه یکشنبه پنجم خرداد ماه 1387به میهن بازگشت .

دکتر ابراهیم یزدی پس از گذشت سه ماه اقامت در خارج از کشور شامگاه یکشنبه در فرودگاه امام خمینی مورد استقبال آقایان توسلی ، صباغیان ، بنی اسدی ، بازرگان ، محمد علی دادخواه و جمعی از اعضای نهضت آزادی ، شاخه جوانان ، هواداران و علاقه مندان قرار گرفت و فرودگاه را به مقصد تهران ترک گفت .

وزیر امور خارجه دولت موقت به منظور پیگیری و ادامه معالجات و همچنین دیدار و گفتگو با جمعی از دانشجویان ، اساتید و ایراد سخنرانی در دانشگاه های آمریکا در بهمن ماه 86 به این کشور سفرکرد . در زمان اقامت وی در خارج از کشور مکاتبات ایشان با خانم ستاره درخشش گزارشگر تلویزیون فارسی زبان صدای آمریکا (VOA) و همچنین نامه سرگشاده در واکنش به اظهارات خانم کلینتون یکی از کاندیداهای دموکرات ریاست جمهوری آمریکا ، مبنی بر نابودی ایران ، انعکاس بسیاری پیدا کرد . سخنرانی در دانشگاه کلمبیا و مرکز خاورمیانه واشنگتن از دیگر برنامه های نماینده مردم تهران در مجلس اول بود که با استقبال مواجه گشت .

لازم به توضیح است که تلویزیون فارسی زبان صدای آمریکا (VOA) با پخش گزینشی یکی از سخنرانی های ایشان و متعاقب آن برگزاری یک میزگرد زنده در همان کانال با استفاده از الفاظ تند و جانبدارانه سعی در تخریب چهره ایشان کرد و همزمان روزنامه کیهان تهران به سردبیری حسین شریعتمداری ، با تحریف سخنرانی گزینشی VOA حملات تندی را علیه دکتر یزدی سازماندهی کرد و سعی نمود تا با تحریک آگاهانه برخی از اصلاح طلبان سنتی مصاحبه هایی را علیه نهضت آزادی ایران تنظیم کند و آن را در سایر نشریات از جمله روزنامه های ایران و جام جم منتشر کند. طبق شنیده ها در زمان سفر وی دادگاه ویژه کارکنان دولت احضاریه ای برای ایشان ارسال کرده که در این احضاریه شکایت بسیج از ایشان مطرح بوده است .

با توجه به جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد دکتر سحابی در فروردین ماه و سالگرد نهضت آزادی در اردی بهشت ماه امسال و حجم تبلیغات کیهان و صدای آمریکا و احضاریه دادگاه ویژه کارکنان دولت ، بیم آن می رفت که در زمان بازگشت ایشان به کشور مشکلاتی از جانب نیروهای امنیتی ایجاد شود .

منبع : بامردم

1 نظرات:

تقابل مجلس و قوه قضاییه بر سر گزارش تحقیق و تفحص

۱۲:۱۳ bamardum 0 نظر

تقابل مجلس و قوه قضاییه بر سر گزارش تحقیق و تفحص

گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه که در روز چهارشنبه قرائت شد دور جدیدی از تقابل مجلس و قوه قضاییه را به همراه داشته که بازداشت یکی از نمایندگان به اتهام فساد ، بعد از جلسه مجلس یکی از پیامد های آن می باشد .


روز چهارشنبه گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه توسط محمد دهقان مخبر كميسيون قضايي و حقوقي، در صحن علني مجلس قرائت شد که واکنش های متفاوتی را از جمله ترک اعتراض آمیز صحن مجلس از سوی برخی از نمایندگان و از رسمیت افتادن مجلس برای دقایقی از اولین واکنش های انجام شده بود . ضرورت انجام امر تحقيق و تفحص از عملكرد قوه قضائيه توسط مجلس شورای اسلامی که در شصت و نهمين جلسه علني مورخ بيست و نهم دي ماه سال 1383 حول محورها و موضوعات ، بررسي گزارشهاي مربوط به بهره‌برداري شخصي برخي ازقضات ومقامات قضائي ازموقعيتهاي اداري وشغلي ، نظارت بر سلامت مالي و اخلاقي كاركنان و قضات دادگستري، عملكرد قوه قضائيه در ارتباط با مبارزه با مفاسد اقتصادي ، بررسي نحوه برخورد با ناهنجاريهاي اجتماعي ، بررسي وپيگيري گزارشهاي واصله درخصوص عملكرد سازمانهاي ثبت اسناد و املاك، حفاظت اطلاعات، سازمان بازرسي كل كشور و سازمان زندانها ، عملكرد قوه قضائيه درتكريم ارباب رجوع توسط مسئولان، متصديان و قضات، نحوه هزينه مبالغ مربوط به ماده 191 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ، نحوه اجراي فرامين مقام معظم رهبري، عملكرد قوه قضائيه در اجراي اصول 49 و 142 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به تصویب رسیده بود سرانجام پس از گذشت نزدیک به 28 ماه قرائت شد .

در متن این گزارش فراز و نشیب هایی که تحقیق و تفحص از قوه قضاییه طی کرده تا در نهایت در صحن علنی مجلس قرائت شود توضیح داده شده و یکی از مواردی که به اختلاف میان مجلس و قوه قضاییه منجر شده ، محل ترديد و تأملی است که آیت الله شاهرودی ریاست قوه قضاییه در وجود چنان اختياري، بنابر قانون اساسي و آئين نامه داخلي مجلس در نامه ای به ریاست مجلس اعلام کرده اند و آمادگي اين قوه را براي اجراي تحقيق و تفحص و بررسي عملكرد حوزه معاونت اداري و مالي و سازمانهاي تابع (غير از سازمان قضايي نيروهاي مسلح) تنها از جهت پيشگيري از بروز چالش هاي احتمالي از بحث قانوني و تعامل فی مابين قوه قضاییه و مجلس دانسته اند . در پاسخ به این مسئله ریاست مجلس تحقيق و تفحص از قوه قضائيه را امري منطبق با قانون اساسي و درحدود وظايف و اختيارات مجلس دانسته و تنها راه رفع ترديد و تأمل در اين مسأله را ، تفسير از سوی شوراي نگهبان اعلام کرده است و در ادامه این اختلاف اعضاي هيأت تحقيق وتفحص اعلام کرده اند که تنها توانسته اند به گوشه‌هايي از مسائل قوه قضائيه دست يابند و بسيار روشن است كه امكان تحقيق وتفحص مطلوب و كامل و فراگير از قوه قضائيه براي هيأت وجود نداشته است .

گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه با درخواست بهره‌گيري مشهود و ملموس مقامات، مسئولين و اصحاب قضاء از رهنمودها و فرامين رهبری در ديدارها و ملاقاتهاي خصوصي و عمومي آغاز می شود و در ادامه به عملكرد قوه قضائيه در رابطه با سوءاستفاده برخي مسئولان و قضات از موقعيت شغلي خود به سه مورد ، فروش سوالات كنكور دانشگاه آزاد اسلامي در سالهاي 1382 و1383 و آزمون دستياري پزشكي سال 1382 و به عملكرد رياست اسبق دادگستري خراسان و به عملكرد رياست سابق دادگستري خوزستان اشاره دارد . مسئله دیگری که هیات تحقیق و تفحص به آن پرداخته عملكرد قوه قضائيه در ارتباط با قاچاقچيان مواد مخدر است . مواردی چون عدم دقت كافي برخي قضات در رسيدگي پرونده ها، مماشات و ضعف برخورد برخي محاكم در رابطه با محكومين مواد مخدر، اعطاي مرخصي، رهاسازي، متواري شدن و عقيم گذاشتن ادامه اقدامات پليسي و قضائي و اطاله دادرسي باتوجه به ماهيت پرونده هاي مواد مخدر مورد اعتراض نمایندگان است . نحوه مبارزه با مفاسد اقتصادي که سالهاست به يك تقاضاي ملي تبديل شده و برخوردی قاطع را می طلبد مورد مسامحه و بعضاً تباني قرار گرفته است یکی دیگر از موارد اعتراض این هیات می باشد . عملكرد قوه قضائيه در ارتباط با مبارزه با ناهنجاري هاي اجتماعي و فرهنگي ، تكريم ارباب رجوع ، عملكرد سازمانهاي تابعه قوه قضائيه همچون سازمان زندانها ، سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، سازمان حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه، سازمان بازرسي كل كشور بخصوص در پرونده های معروف به المكاسب ، واگذاري اراضي ملي ، شركت تام ايران خودرو ، واگذاري سهام شركت داروسازي الحاوي ، شركتهاي موسوم به خادمي ، خودروهاي كارشناسي (معيوب) ،احداث پاركينگ هاي طبقاتي در فرودگاه مهرآباد ، شركت سهامي دارويي كشور ، نیز از سوی نمایندگان منتخب مورد پرسش قرار گرفته است . آخرین مورد اعتراض هیات تحقیق و تفحص به عملكرد قوه قضائيه در رابطه با نحوه اجراي ماده (187) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اختصاص داشت .

اما واکنش به گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه تنها به قبل از قرائت در صحن علني مجلس منتهی نشده و واکنش های متفاوتی را از سوی نمایندگان و مسئولین قوه قضاییه بر انگیخته است . در اولین واکنش ها اظهارات حسن کامران نماینده اصفهان و رئیس هیأت تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه است که خبر از تصویب این گزارش در حضور اعضای هیأت تحقیق و تفحص از قوه قضاییه، اعضای کمیسیون قضایی و نایب رئیس دوم مجلس داده و مخالفین قرائت گزارش در صحن علنی مجلس را مخالف با اصل تحقیق و تفحص دانسته و متهم به بده بستان های خاص، فراهم کردن آینده کاری مناسب و بازگشت به مشاغل قبلی به دلیل رأی نیاوردن در مجلس کرد . آن سو تر این گزارش واکنش رئیس کمیسیون قضایی مجلس را مبنی بر طي نكردن مسير قانوني را در پی داشت . سید مرتضی موسوی عضو هیات تحقیق و تفحص از معترضان به قرائت گزارش مذکور بود که از تهدید خود توسط برادرانی خبر داد که موافق قرائت این گزارش بودند . این در حالی است که به گفته عليرضا جمشيدي سخنگوي قوه قضائيه قرائت اين گزارش مورد اعتراض جمع زيادي از نمايندگان بخصوص رئيس، مخبر، و اعضاي كميسيون قضايي بوده و براي قرائت گزارش بايد نيمي از نمايندگان در مجلس حضور داشته باشند . لازم به توضیح است که عليرضا جمشيدي سخنگوي قوه قضائيه در واکنش به قرائت گزارش تحقيق و تفحص از قوه قضائيه در جلسه علني روز چهارشنبه مجلس شوراي اسلامي در نشست مطبوعاتي که با خبرنگار رسانه‌ها در بعدازظهر چهارشنبه انجام شد را داراي اشكالات شكلي و ماهوي زيادي دانسته و قرائت این گزارش را بدور از شان مجلس و حداد عادل عنوان کرد . وی هيئت تحقيق و تفحص مجلس را متهم به نادیده گرفتن بسياري از نو آوري‌ها و شكوفايي‌ها هشت ساله قوه قضائيه کرد و این گزارش را مشحون از اشتباه متعدد خواند و ورود ماهوي به پرونده ها را تنها در صلاحيت مقام قضائيه دانسته و اظهار نظر در این خصوص را حق نمايندگان ندانسته و تاكيد كرد که در جاي خود پاسخ گزارش تحقيق و تفحص مجلس را به صورت كامل خواهد داد. اما آخرین روز مجلس هفتم بدون حاشیه نبود . خبر بازداشت یکی از نمایندگان مجلس به اتهام روابط نامشروع توسط قوه قضاییه خبری است که فضای سایت های خبری را در بر داشته است . یکی از نمایندگان مجلس هفتم، که مدت هاست در اثر شکایت افراد متعدد به عنوان فساد اخلاقی و تجاوز تحت تعقیب و تحقیقات بود، پس از پایان جلسه مجلس به دادگاه کیفری احضار و پس از انجام تحقیقات و تفهیم اتهام، بازداشت و روانه زندان شد . به نظر می رسد، دادگاه تهران سریع ترین واکنش را در تقاضای برخورد قاطع، با مفاسد انجام داده و این موضوع را از خود نماینگان مجلس، آغاز نموده است.

منبع : بامردم

0 نظرات:

حمله سایت رجانیوز به جبهه ملی

۳:۰۱ bamardum 0 نظر

حمله سایت رجانیوز به جبهه ملی
سایت رجانیوز از حامیان نزدیک به رییس جمهور احمدی نژاد ، ضمن ابراز تاسف از انتشار بیانیه اخیر جبهه ملی در روزنامه کارگزاران ، جبهه ملی را بر اساس حکم رهبر فقید انقلاب مرتد دانست .
این سایت ضمن اشاره به بخش هایی از بیانیه اخیر جبهه ملی ایران ، این عمل روزنامه کارگزران را نوعی تخریب دولت نهم دانسته و آن راتقبیح کرد. در ادامه با اشاره به حکم رهبر فقید انقلاب در پي انکار حکم قصاص از سوي جبهه ملي، اين گروه را مرتد اعلام کرد و از قول ایشان آورده است : " اینها مرتدند . جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است... متاثرم از اینکه با دست خودشان اینها گور خودشان را کندند. (صحیفه نور جلد 14 صفحه 463- 462) " .
قسمتی از بیانیه که در این گزارش آمده است و به درستی به برنامه های غلط دولت نهم در زمینه اقتصادی توجه دارد به این شرح می باشد « دولت، بدون سیاست مدیریتی صحیح، بی‌اعتنا به منطق و علم اقتصاد و ضرورت تشویق تولید داخلی كه برای مردم اشتغال و درآمد می‌آفریند، به آزادگذاری واردات و بی‌اعتنایی به قاچاق و حتی كاهش یا حذف موردی تعرفه‌های گمركی به نفع افراد خاص یا كالاهای خاص، به بهانه افزایش عرضه در مبارزه با تورم، با ایجاد رقابت ناسالم و ناعادلانه كالاهای ارزان و بی‌كیفیت وارداتی در رقابتی نابرابر با صنایع داخلی، عملا صنایع كشور را به تعطیلی و ورشكستگی كشانده است. در حالی كه انحصار واردات و حلقه‌های تنگ توزیع در دست گروه‌های خاص است، افزایش عرضه یا كاهش هزینه‌ها یا قیمت‌های تمام شده كالاهای وارداتی هیچ تاثیری در كاهش هزینه برای مصرف‌كننده نداشته است.»
بازگشایی پرونده مرتد دانستن جبهه ملی ، قتل‌های زنجیره‌ای ، حوادث کوی دانشگاه و قانونی نبودن برخی از احزاب فعال مبارز با رژیم پهلوی همچون نهضت آزادی و ... که در هفته های گذشته توسط سایت ها و منابع خبری نزدیک به دولت نهم از جمله سایت رجانیوز انجام می پذیرد شاعبه منحرف کردن اذهان عمومی جامعه از مشکلات واقعی کشور را افزایش داده و این رفتار را تلاشی می دانند که با نزدیک شدن به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سعی دارند ناتوانی دکتر احمدی نژاد و کابینه متبوعش را در زمینه هایی چون تحریم‌های بین‌المللی، تهدیدات امنیتی خارجی، تورم، بیکاری، پرونده هسته‌ای، مشکلات کارگری ، تبعیض های جنسیتی و مسایلی از این دست را به توطئه ها و کارشکنی های داخلی و خارجی نسبت دهند و با این ترفند مسئولیت های بوجود آمده را متوجه دیگران کنند و یا به نوعی شریک خود قلمداد کنند .
منبع : بامردم

آغاز مجدد گشت‌زنی بسیج در ایران

احمد ذوالقدر فرمانده عمليات نيروي مقاومت بسيج اعلام کرد که باتوجه به درخواست‌های مردم و اوضاع اجتماعی ایران از سوم خرداد‌ماه، بسیج گشت‌های خود را در شهرها و محلات آغاز خواهد کرد.
این تصمیم پس از انفجار مرگ ‌بار در حسینیه‌ای در شهر شیراز اتخاذ شد که براثر آن ۱4 نفر کشته و بیش از ۲۰۰ نفر نیز زخمی شدند. سال گذشته فرمانده سپاه پاسداران در نامه‌ای به فرمانده پلیس ایران از توقف گشت‌های بسیج در سطح شهر‌ها و محلات خبر داده بود. به‌گزارش این خبرگزاری، ذوالقدر افزود: «گشت‌ها به صورت پياده، ملبس به لباس و نشان مخصوص و حكم ماموريت بوده كه همراه هر يك از گشت‌ها يك ضابط قضايي نيز حضور دارد.» به‌گفته این مقام نظامی، این نیروها وظیفه تامین امنیت ساختمان‌های دولتی، عمومی و خصوصی و همچنین مقابله با اشرار و جرائم علنی را به عهده دارند، اما تحت هیچ شرایطی حق ندارند بدون حکم وارد حریم خانه کسی بشوند. ایران در ارتباط با بمب گذاری‌ اخیر شیراز ۱۵ نفر را بازداشت و آمریکا و بریتانیا را به کمک آموزشی و مالی در این بمب گذاری‌ها متهم کرده‌است. این فرمانده بسیج با تکرار دوباره اتهامات درخصوص دست داشتن آمریکا در انفجار شیراز گفت: «هدف از انجام اين‌گونه عمليات‌ ايجاد ناامني در كشور بوده كه با حضور گشت‌هاي عملياتي بسيج پاسخ محكمي به آنها داده خواهد شد.» بسیجیان شبه نظامیان داوطلب وابسته به سپاه پاسداران ایران هستند که از جمهوری اسلامی در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی دفاع می‌کنند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد بسیج، حدود ۱۰ میلیون عضو زن و مرد در نهادهای دولتی، مدارس و دانشگاه‌ها دارد.
منبع : رادیو زمانه

تعداد گشت‌های ارشاد و امنیت اخلاقی دو برابر می شود
نیروی انتظامی تهران بزرگ روز سه‌شنبه با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد «طرح برخورد با بد پوششی و بدحجابی تا منزه شدن سیمای جامعه از هرگونه ناهنجاری های اخلاقی ادامه می‌یابد». به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس نیروی انتظامی تهران بزرگ با صدور اطلاعیه‌ای ضمن اعلام این خبر افزود، با دو برابر شدن تعداد گشت‌های ارشاد و امنیت اخلاقی بیش از گذشته با مصادیق بد پوششی برخورد خواهد شد. این نیرو در ادامه خاطر نشان کرد، طرح برخورد با بد پوششی و بدحجابی تا منزه شدن سیمای جامعه از هرگونه ناهنجاری های اخلاقی ادامه می‌یابد.

0 نظرات:

آیین بزرگداشت یکصد و بیست و ششمین سال تولد دکتر محمد مصدق برگزار گردید

۲:۵۹ bamardum 0 نظر

آیین بزرگداشت یکصد و بیست و ششمین سال تولد دکتر محمد مصدق برگزار گردید

به گزارش JMINEWS به رسم همه ساله و به دعوت جبهه ملی ایران یکصد و بیست و ششمین سال تولد رهبر ملی ایران بر سر مزار آن رهبر در ۲۹ اردیبهشت ماه برگزار گردید . این مراسم در ساعت ۱۰ بامداد با سخنرانی مهندس عزت الله سحابی آغاز گردید . ایشان طی سخنانی دلایل وابستگی و علاقه و پایبندی به نهضت ملی و رهبری دکتر مصدق را خدمات واقعی مصدق به ایران و منافع و مصالح ملی ایران دانسته و نه از سر احساسات و تعصب و یا شخص پرستی.

در ادامه به چند ارمغانی که نهضت مصدق به ایران و جهان عرضه کرده است اشاره داشتند و آنها را اینگونه بر شمردند اول: به تملک ملت و دولت در آوردن نفت و ذخایر و تاسیسات آن است و بدین ترتیب ملی شدن یک اصل پذیرفته شده در جهان گردید که تمام کشور های صاحب نفت در قرار داد با شرکتهای نفتی از آن بهره مند شدند دوم: اصل اقتصاد بدون نفت را هدیه کرد که اکنون پس از 56 سال نروژ که یک کشور پیشرفته و صادر کننده نفت است همین اصل را پیروی می کند و در آمد نفت را صرف سرمایه گذاری خارجی می نماید ورود در آمد نفت در داخل اقتصاد موجب اغتشاش در نظم کار و تولید و استبداد و عقب ماندگی دولت و عقب ماندگی در سایر بخشهای اقتصادی می شود ارمغان سوم مصدق برنامه توسعه او بود که امروز بنام برنامه توسعه متوازن و درونزا تعریف می گردد. آقای دکتر داوود هرمیداس باوند سخنگوی جبهه ملی ایران دیگر سخنران این مراسم با تشریح نهضت های ملی از شادروان امیرکبیر تا شادروان دکتر محمد مصدق حرکتهای ملی را در ایران تحلیل نموده و ملی شدن صنعت نفت را از دیدگاه تاریخی و حقوق بین الملل و تاثیر آنرا در منطقه تشریح نمودند . در ادامه نوه شادروان دکتر محمد مصدق بعنوان مسئول هیئت امنای قلعه احمد آبادبه تشریح فعالیت های هیئت امنا پرداختند و اعلام نمودند در آینده نزدیک موزه ای در قلعه احمد آباد تاسیس خواهد شد .

مراسم در ساعت ۱۲ با سردادن سرود ای ایران توسط حاظران به اتمام رسید . این مراسم با حضور علاقه مندان به دکتر مصدق که از تمامی کشور از جمله آذربایجان خراسان کردستان کرمانشاه همدان و همچنین حضور افراد برجسته ملی و همینطور گل بست های احزاب ملی ایران جلوه ای زیبا به خود بخشید .
حضور نیروهای امنیتی در تمامی منطقه محسوس بود ولی خوشبختانه آیین بزرگداشت در آرامش برگزار شد .

0 نظرات:

جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد نهضت آزادی در بهشت زهرا

۱۲:۵۲ bamardum 0 نظر

جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد نهضت آزادی در بهشت زهرا

نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم محدود اعضای نهضت آزادی ایران بر سر مزار مرحوم آیت الله طالقانی در چهل و هفتمین سالگرد تاسیس این جمعیت جلوگیری کردند.
پس از ممانعت جمهوری اسلامی از برگزاری این مراسم که همه ساله در منزل مهندس هاشم صباغیان با حضور اعضاء ، علاقه مندان این تشکل برگزار می گردید . صبح امروز 27 اردی بهشت ماه مهندس توسلی ، مهندس هاشم صباغیان ، دکتر غلامعباس توسلی و جمع معدودی از اعضاء با حضور در بهشت زهرا بر سر مزار مرحوم آیت الله طالقانی و ایراد فاتحه می خواستند با آرمان های بنیانگذاران نهضت آزادی تجدید میثاق نمایند که نیروهای امنیتی با اهانات لفظی و برخوردهای فیزیکی این جمع محدود را متفرق کردند و حتی برگزاری مختصر و محدود سالگرد تاسیس نهضت آزادی را تحمل نکردند .
شایان ذکر است که از زمان به روی کار آمدن دولت تمامیت خواه احمدی نژاد از برگزاری تمامی مراسم های مختلف این تشکل از جمله سالگرد مهندس بازرگان ، دکتر سحابی در حسینیه ارشاد و آرامگاه بیات و .... ممانعت به عمل آمده است .

0 نظرات:

نهضتی برای آزادی

۱۲:۵۱ bamardum 0 نظر

نهضتی برای آزادی

در ايامی که اوضاع و احوال آشفته‌ای بر ایران حاکم بود و هر روز كودتا يا شورش يا تلاطمی در دريای سهمگين سياست ایران پيش می‌‌‌آمد و خبر تاسیس حزب و انجمن برای اغراض شخصی زودگذر چون وكيل و رئيس شدن تازگی نداشت و جو حاکم این جمعیت ها غرضهای خصوصي، جاه طلبی ها، جاروجنجال ها، دسته بنديها و بی ثباتی و بی انضباطی حكمفرمايی می کرد و خاطرات تلخی در اذهان بيادگار گذارده بود نوزادی با تأسي به آيه شريفه‌ي « ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم » و « به حكم مبادي عاليه دين مبين اسلام و اعلاميه جهاني حقوق بشر و به منظور صيانت از حقوق ملت، لزوم آزادي تشكيل اجتماعات ملي و تامين واقعي عدالت اجتماعي و لزوم تحقق حاكميت ملي و بالاخره نظر به اين حق مسلم كه پيشرفت هيچ نهضتي و بقاي هيچ قومي بدون فعاليت و فداكاري و تقواي فردي و اجتماعي امكان‌پذير نيست » ، در بيست و هفتم ارديبهشت سال هزار و سيصد و چهل خورشيدي در منزل شخصي آقاي صادق فيروز آبادي بر مبنا و ماهيت اسلامي، ايراني و مصدقي اعلام موجوديت كرده وپا به عرصه دنيا می‌‌‌گذارد . گر چه خيلی دير شده بود ولی ديرآمدن به از نيامدن . پیشوای نهضت مقاومت ملی دکتر محمد مصدق پیامی داد :" تشكيل جمعيتی بنام «نهضت آزادی ايران» عز وصول ارزانی بخشيد وموجب نهايت امتنان و خوشوقتی گرديد تبريكات صميمانه خود را تقديم می‌‌كنم و ترديد ندارم كه اين جمعيت تحت رهبری مهندس مهدی بازرگان موفق به خدمات بزرگی نسبت به مملكت خواهد شد و بنده توفيق جنابعالی و همكاران محترمتان را در اين راه از خداوند مسئلت دارم. مرحوم آیت الله طالقانی در قسمتی از پیام خود شرح می دهد : بحمدالله جمعی كه طی سالهای سخت ثبات قدم وپاكی نيت خود را ابراز داشته دربرابرتهديد ومحروميت وزجرو زندان خود را نباخته درتعقيب هدفهای ملی برای نجات مملكت كوشيده‌اند و در اين هنگام خطيربه تشكيل (نهضت آزادی ايران) قيام و اقدام نموده‌اند اينجانب اگرچه از كوتاهی در انجام وظيفه خود نزد خدا و اولياء اسلام و نياكان بزرگوارم شرمسارم ولی پيوسته در صف مبارزه با فساد و مفسدين باقی مانده و باين سبب دعوت همكاری با بنياد گزاران نهضت آزادی را پذيرفتم . از سوی دیگر حضرت آیت الله حاج سيد رضا زنجانی در پیام خود می گوید :" بسيار مسرور و خوشوقتم كه بشارت تشكيل (نهضت آزادی ايران) را به همت برادران عزيز مسلمان آقايان محترم موسسين دامت تاييداتهم دريافت نمودم مسرت و ابتهاج مخلص از اين جهت است كه الحمدالله تعالی عموم آقايان عزيز و مسلمان با شرف متوجه آن شده‌اند كه تعقيب و نيل به اهداف اجتماعی در جهان امروز بدون تشكل و همكاری سازمانی و بدون رعايت نظم و انظباط بلاثمر و غيرممكن است فريضه شما مسلمانان با ايمان و دانش است كه طبق دستور خداوند متعال (يا ايها الذين امنوا استجيبوالله و للرسول اذادعاكم لما يحييكم) جامعه و اجتماع زنده بوجود آوريد و بحكومت عدل و قانون معنا و روح تازه بدهيد . فعالیت این جمعیت آغاز شد اما دیری نپایید که انتشار اعلامیه شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در روز 3 بهمن 1341 تحت عنوان "ایران در آستانه یک انقلاب بزرگ !" که در آن انقلاب سفید شاه را توطئه تدارک دیده شده از سوی بیگانگان و مجری آن شاه توصیف شده بود با واکنش فوری و شدید رژیم کودتا روبرو گردید در همان روز انتشار اعلامیه مهندس بازرگان و فردای آن روز آیت الله سید محمد طالقانی و دو روز بعد (6 بهمن ) دکتر یدالله سحابی و سپس سایر رهبران و فعالان نهضت آزادی از جمله مهندس عزت الله سحابی ، دکتر عباس شیبانی ، احمد علی بابایی ، مهندس ابوالفضل حکیمی ، مهدی جعفری دستگیر شده و به زندان منتقل شدند و مقدمات محاکمه آنها را در دادگاه نظامی به اتهام اقدام بر ضد امنیت کشور و اهانت به مقام سلطنت فراهم ساختند . مهندس بازرگان و سید محمود طالقانی هر یک به 10 سال زندان تادیبی ، دکترعباس شیبانی و احمد علی بابایی هر یک شش سال زندان مجرد و مصطفی مفیدی 5 سال و دکتر یدالله سحابی ، مهندس عزت الله سحابی ، ابوالفضل حکیمی ، محمد مهدی جعفری و محمد بسته نگار هر یک چهار سال زندان مجرد و عباس رادنیا دو سال و دومین دسته نیز بین 3 تا 1 سال حکم گرفتند . از همان تاريخ، به رغم شكنجه‌هاي ساواك و حبس‌ها و تبعيدهاي طولاني، مؤسسان و اعضاي اين حزب هيچ‌گاه از مشي مبارزه عليه زور و زر و تزوير و جهل دست بر نداشتند . هنگامی که انقلاب اسلامی در سال 57 به پیروزی رسید ، انتظار می رفت دوران حبس و زندان فعالان نهضت آزادی پایان یابد . اما این انتظار با واقعیت فاصله داشت . پس از یکی دو سال حضور در پست های اجرایی و تقننینی کلان مملکت ، فضای سیاسی به سمتی رفت که دیگر بار ، اعضای نهضت آزادی در کنار سایر گروه های ملی گرا به صف اپوزیسیون بازگشتند . انتقادات صریحی که نهضت آزادی در دهه اول جمهوری اسلامی نسبت به روند حاکم انجام داد سبب آغاز برخوردهای شدیدی شد و تا آنجا پیش رفت که در صحن علنی مجلس و در هنگام نطق پیش از دستور مرحوم بازرگان وقیحانه به نزاع پرداختند و حرمتش را شکستند . در فروردین ماه سال 67 پس از انتشار بیانیه ای تحت عنوان هشدار که ابتدا توسط مرحوم بازرگان تهیه و پس از بررسی و تصویب در دفتر سیاسی این جمعیت به امضای وی رسید تعدادی از فعالان ارشد این تشکل از جمله هاشم صباغیان ، محمد توسلی ، خسرو منصوریان به اتهام ترغیب و و تشویق مردم به مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ، بر هم زدن نظم عمومی و نشر اکاذیب و افترا بازداشت شدند و پس از ماه ها در نیمه شب 21 بهمن ماه همان سال بدون صدور کیفر خواست و مشخص شدن موضوع اتهام با عفو رهبر فقید انقلاب آزاد شدند . در دوران دولت مشهور به سازندگی نامه ای 90 امضایی خطاب به رییس جمهور منتشر شد . برخی از اعضای نهضت آزادی به همراه تعدادی از امضاء کنندگان دیگر در خرداد ماه سال 69 به اتهام شرکت در اجتماع و ارتکاب جرایم بر ضد امنیت داخلی و خارجی و مشارکت در امضاء و تایید نامه معروف به " نامه 90 امضایی " بازداشت و به زندان توحید منتقل شدند و پس از تحمل دو سال حبس در تاریخ 17 فروردین 1371 آزاد شدند و بدین ترتیب با بسته شدن دومین پرونده عمومی پس از انقلاب فصل جدیدی پیش روی این تشکل گشوده شد . پس از فوت مهندس بازرگان در دی ماه 73 ، نهضت آزادی دومین دبیر کل خود را با دکتر ابراهیم یزدی تجربه می کند . او توانسته فعالیت این تشکل را به سمت تشکیل یک جبهه فراگیر اصلاح طلبی غیر حکومتی سوق دهد و شرکت در انتخابات شوراهای اول ، تشکیل ائتلاف نیروهای ملی – مذهبی و شرکت در انتخابات مجلس ششم و ... از فعالیت های نهضت آزادی پس از بنیانگذار فقیدش می باشد . اما در بیست و هشتم اسفند ماه 79 روابط عمومی دادگاه انقلاب طی اعلامیه ای فعالیت نهضت آزادی ایران را ممنوع اعلام کرد. این اطلاعیه با واکنش تشکل مزبور روبرو شد و به موجب آن در 18 فروردین ماه 1380 رهبران ، اعضاء و علاقه مندان که بیش از 40 نفر بودند از شهرهای تهران ، تبریز ، مشهد ، زنجان ، اصفهان ، شیراز و کرج همچون گذشته به اتهام اقدام بر علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام بازداشت و هم اکنون پس از گذشت هفت سال هنوز در مرحله اجرا و رسیدگی قرار دارد . نهضت آزادی همواره رسوایی را بر همرنگی با جماعت ترجیح داده و عقیده خود را به عقیده توده نفروخته است و هیچگاه حریص قدرت نبوده و از در افتادن با موج و تحمل آسیب های آن بیم نداشته و ندارد و همین رفتار میانه رو و اعتدال و لیبرال منشی به الگویی برای نسل جوان و علی الخصوص شاخه جوانان این جمعیت تبدیل شده است . آنچه رهبران نهضت آزادی در خشت خام می دیدند مسئولان جمهوری اسلامی پس از گذشت سه دهه در آینه می بینند . مواضع انتقادی که از مخالفت با تسخیر سفارت آمریکا ، درخواست از طرفین نزاع خرداد 60 برای توقف خشونت ها ، درخواست برای پایان عادلانه جنگ پس از فتح خرمشهر ، تفصیل و تحلیل ولایت فقیه ، آتش بس و مرزهای بین المللی آغاز گشته و به درخواست برای نظارت بین المللی بر انتخابات مجلس هشتم ادامه دارد باعث شده جایگاه نهضت آزادی ایران تبدیل به منتقد رسمی رویه حاکم شود و به اسناد پر افتخاری مبدل گشته و همچون دُر درفشانی بر کارنامه پس از انقلاب این جمعیت خودنمایی می کند . تلاش مشروط نهضت آزادی پس از انقلاب برای حضور در قدرت از کانال های دمکراتیک این تشکل رافراتر از یک حزب به جنبشی برای آزادی خواهی بدل کرده است و به عنوان شاخصی برای سنجش رفتار و اعتقاد حاکمان نسبت به دموکراسی و حقوق بشر در سطح افکار عمومی ملی و جهانی ارزیابی می شود . جمعیت نهضت آزادی که از کرانه های دور دست ، در صحنه جامعه پر تلاطم دوران خود ظاهر شده و پیام اتَّبِعُواْ مَن لَّا يَسَْلُكمُ‏ْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُون می دهد و ما را سفارش به پیروی از کسانی می کند که حداقل دو ویژگی داشته باشند ، اول آنکه تاجر مسلک نباشند . بنابراین به دنبال پاداش مالی و اقتصادی نیستند و درخواست مطالبه اجر و مزدی ندارند و دوم این است که آنها خود هدایت شده باشند . زیرا کسانی که خود در گمراهی هستند نمی توانند دیگران را هدایت کنند . و ما همچنان معتقدیم که هر آن کس که به ملاقات و دیدار با پروردگار ش امید دارد ، باید عمل صالح و صلح آمیزی انجام دهد و هرگز در عبارت و پیروی و دلسپاری به پروردگارش احدی را در عالم شریک قرار ندهد .
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ما است
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
چهل و هفتمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران مبارک .
امیر حسین کاظمی

0 نظرات:

ابراهیم یزدی: مجلس باید احمدی‌نژاد را استیضاح کند

۱۲:۵۰ bamardum 0 نظر

ابراهیم یزدی: مجلس باید احمدی‌نژاد را استیضاح کند

مشکلاتی که دولت نهم با آن مواجه است، روز به روز ابعاد بزرگ‌تری به خود می‌گیرند؛ به ویژه مشکلات اقتصادی که بازتاب مستقیم آن در زندگی روزمره مردم و قبل از همه اقشار کم‌درآمد جامعه است. دولت نهم و در راس آن آقای احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور نشان می‌دهند که به این مشکلات آگاه هستند؛ ولی در تلاش برای خروج از این بحران‌ها، به راه‌هایی متوسل می‌شوند که نه تنها مخالفین دولت را قانع نمی‌کند، بلکه موجبات دیگری برای مخالفت و مواجهه با آن را در اختیارشان می‌گذارد. اشاره آقای رییس‌جمهور به وجود مافیای اقتصادی که مانع پیش‌برد اصلاحات اقتصادی دولت می‌شود، باعث شد که منتقدین، ایشان را به فرافکنی، ناتوانی و ناکارآمدی دولت خود در مقابل مشکلات متهم کنند. این روزها استیضاح وزیر بازرگانی که باید در مجلس صورت بگیرد، اظهارات وزیر نفت که خبر از 7.5 میلیارد دلار واردات اضافی بنزین، بدون مجوز مجلس می‌داد و آخرین خبر «انحلال هیأت امنای حساب ذخیره ارزی» مسایلی هستند که صفحات رسانه‌ها و مطبوعات داخلی را پر کرده‌اند. درباره این موضوعات، با دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران و اولین وزیر خارجه ایران بعد از انقلاب گفت و گو کردم.
پرسش : آقای یزدی، می‌دانید که آقای احمدی‌نژاد در سخنرانی‌های اخیری که داشتند به وجود یک مافیای قدرت، مافیای اقتصادی اشاره کردند که مانع پیشبرد برنامه‌های دولت می‌شود و بخشی از مشکلات اقتصادی را ناشی از این دانستند. شما به این موضوع چه طور نگاه می‌کنید؟
در این‌که یک مافیای قدرت یا به تعبیر دیگری طاغوتیان جدیدی بر اقتصاد ایران دست‌اندازی کرده‌اند، شکی نیست. اما وظیفه یک رییس‌جمهور این نیست که فقط به طور مبهم بگوید عده‌ای طاغوتی اقتصاد ایران را کنترل می‌کنند؛ مافیای اقتصادی، مافیای قدرت! بلکه او وظیفه دارد تا اگر با چنین چیزی برخورد می‌کند، وزارت اطلاعات که این همه امکانات دارد، این اطلاعات را باید در اختیار قوه قضاییه قرار بدهند اگر قوه قضاییه عمل نکرد، آن وقت مدعی شوند. چندین بار رییس‌جمهور به مردم گفته است من این‌ها را افشا می‌کنم. اما چرا افشا نمی‌کنند؟ فقط زورشان به چند تا دانشجو می‌رسد. به چند تا زنان ما که برای حقوق اولیه خودشان می‌خواهند یک نامه امضا کنند یا کارگران و معلمانی که از شدت فقر و استیصال و فشار اقتصادی به تنگ آمده‌اند. چرا آقای رییس‌جمهور این‌ها را اعلام نمی‌کند؟

پرسش : یعنی در صورت وجود چنین مافیایی، به نظر شما رییس‌جمهور قادر است که آن‌ها را افشا و با آن‌ها برخورد کند؟
خود ایشان ضوابطش را با این گروه معین بکند. چه طور ممکن است یک چنین مافیای قدرتی بر سرکار باشد و ایشان بتواند به کارهای خودش ادامه بدهد؛، بدون این‌که جرأت کند آن‌‌ها را معرفی کند.
پرسش : به این ترتیب چنین مافیایی وجود ندارد؟
نخیر، وجود دارد.
پرسش : آقای یزدی، در اخبار بود که هیأت امنای حساب ذخیره ارزی از طرف دولت منحل شده و اختیارات آن به کمیسیون اقتصادی دولت سپرده شد. این خبر به موضع‌گیری‌های منفی در رسانه‌های متعلق به اصلاح‌طلبان منجر شد. نظر شما در این خصوص چیست؟
رفتاری که آقای احمدی‌نژاد و دولت ایشان با صندوق ذخیره ارزی و برنامه‌های مصوب قبلی دارد، به کلی خلاف قانون است. هنگامی که یک نهاد اداری با تصویب مجلس تأسیس می‌شود، مثل برنامه و بودجه یا صندوق ذخیره ارزی، هیأت امنا دارد، دولت به تنهایی نمی‌تواند آن‌ها را منحل کند. اگر دولت ضرورتی برای انحلال آن‌ها می‌بیند، باید به صورت یک لایحه به مجلس بفرستد و این مجلس است که باید تعیین تکلیف بکند که منحل بکند یا نکند. اما ظاهراً آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد تمام موانع، حتی موانعی که از طرف دوستان او بر سر راه تصمیم گیری‌های فردی ایشان وجود دارد، این‌ها را از سر راه بردارد. عملی که انجام می‌دهند، هم خلاف قانون است و هم خلاف مصالح عام کلی نظام و مملکت.
پرسش : چیزی که مورد سؤال واقع می‌شود، این است که در ترکیب فعلی یا بهتر است بگوییم در ترکیب سابق این هیأت امنا هم، اعضای دولت بودند؛ رییس کل بانک مرکزی و سایر اعضای هیأت دولت.
بله، اعضای دولت بودند؛ اما وقتی که ایشان سازمان برنامه و بودجه را منحل می‌کند، وزیر اقتصادی او اصلاً با این برنامه‌ها مخالفت کرده و در نتیجه مجبور به استعفا می‌شود و رییس بانک مرکزی او می‌گوید که این کارهایی که شما می‌کنید، خلاف است و موجب تورم‌زایی است، معلوم است که آن هیأت امنا را نمی‌تواند تحمل کند. ایشان به جای این‌که خودش را با قانون و با نظر هیأت امنا تطبیق بدهد، آن‌ها را تغییر می‌دهد تا بتواند کسانی که با نظر او موافق هستند و از موضع اقتدارگرایانه نظامی با آن‌ها سخن می‌گوید، بتوانند بر سر کار باشند و حرف‌های او را فقط اجرا کنند. مساله دیگر اظهارات وزیر نفت است که در مجلس اعلام کردند بدون اطلاع و مجوز مجلس، 7.5 میلیارد دلار بنزین اضافی وارد کردند. آقای وزیر نفت توضیح دادند که این به علت 7.5 میلیارد دلار صادرات اضافی نفت است که این پول باید به ترتیبی به بانک مرکزی واریز می‌شد. ابداً، چنین چیزی نیست که چون درآمد اضافی نفت داشتیم، پس حتماً باید به هر قیمت آن را هزینه کنیم. اگر آقای وزیر نفت چنین استدلالی کرده باشند، استدلال غیر‌موجهی است. صندوق ذخیره ارزی در سال ۷۹ به وسیله آقای خاتمی برای همین به وجود آمد که این مازاد درآمدهای نفتی در آن‌جا ذخیره شود و برای موارد فوق‌العاده مشخص که در خود آیین‌نامه‌ها و قانون پیش‌بینی شده است، هزینه شود. این‌که وزیر نفت بیاید صرفاً دستور رییس‌جمهور را ملاک قرار بدهد و کار خلاف بکند، خود این خلاف قانون است و غیر قابل قبول. به خصوص که پولی که از صندوق ذخیره ارزی برداشت شده، برای واردات است و این واردات تبدیل به تزریق پول و نقدینگی به سیستم مالی کشور (شده) و این تورم عنان‌گسیخته‌ای است که امروز کشور ما شاهد آن است.
پرسش : انتقاد از دولت نهم و شخص آقای رییس‌جمهور ابعاد خیلی بارزی در کشور پیدا کرده. از نظر شما نتیجه این انتقادات به این وسعت و تقریباً بی‌سابقه چه خواهد شد‌؟
مطبوعات باید انتقاد بکنند و حق دارند. مطبوعات چشم و گوش به تعبیری مردم هستند. حالا مطبوعات ما تا چه اندازه آزاد هستند که بتوانند همه مطالب را بگویند‌، یک امر دیگری است. اما انتظار این است که مجلس در چارچوب قانون اساسی رییس‌جمهور را استیضاح کند. رییس‌جمهور در هنگام داوطلب شدن برای ریاست جمهوری، با هیچ معیاری، نه جزو رجال سیاسی بود و نه جزو رجال مذهبی و دینی. حالا که آمده انتخاب شده، تمام همکاران و وزرایی که خودش انتخاب کرده، کسانی که در مجمع تشخیص مصلحت مثل وزیر اقتصاد، که خود ایشان سال‌ها در تدوین چشم انداز بیست‌ساله و چهار برنامه پنج‌ساله نقش داشتند، به عنوان اعتراض به برنامه‌های نادرست رییس‌جمهور استعفا می‌دهد، مجلس باید این رییس‌جمهور را استیضاح بکند؛ اجازه ندهد که مملکت بیش از این به سمت و سوی ویرانی برود. متأسفانه مجلس در وظایف خودش غفلت می‌کند یا قصور یا تقصیر دارد.
پرسش : آقای یزدی، موضوع مورد بحث در مورد مجلس هشتم‌، بحث انتخاب ریاست مجلس و رقابت میان حداد عادل رییس فعلی مجلس و آقای لاریجانی مطرح است. نظر و پیش‌بینی شما در این مورد چیست؟
پیش‌بینی آن بسیار مشکل است. من تصور می‌کنم که احتمال زیادی وجود دارد که آقای حداد عادل هم‌چنان رییس مجلس بمانند.
منبع : رادیو زمانه

0 نظرات:

۱۲:۴۷ bamardum 0 نظر

از سوءاستفاده جنسي تا باجگيري سردار زارعي

در روزهايي که نيروي انتظامي در آستانه آغاز تابستاني ديگر، بر شدت فعاليت هاي خود افزوده است و از شنبه "برخورد ‏با مروجان گروه‌هاي غربي" را آغاز مي کند، از پرونده سردار زارعي، فرمانده سابق نيروي انتظامي استان تهران، خبر ‏مي رسد که بالاخره "عليرغم فشارهاي وارده" ، اين پرونده روال طبيعي خود را بازيافته و کساني که شکايتي از اين ‏فرمانده سابق نيروي انتظامي دارند مي توانند با مراجعه به دادگستري شکايت خود را اعلام کنند.در حال حاضر "هشتاد ‏نفر" از اين فرمانده نيروي انتظامي استان تهران "شکايت" کرده اند.‏ هم اينک وی شرايط زندان را تجربه مي کند و پرونده هاي زيادي براي او ‏گشوده شده و حدود هشتاد نفر از وي به علت جرايمي چون "سوءاستفاده جنسي، کلاهبرداري، شيادي، باج گيري، ارتشا" ‏و... شکايت کرده اند. ‏ وي انجام برخي خدمات را به دريافت زمين و‎ ‎خانه‎ ‎از متقاضيان مشروط مي کرده که در ‏بسياري موارد، موفق هم شده‎ ‎است‎.‎‏ بدين ترتيب، برخي خبرها که حکايت از بي گناهي اين فرمانده ناجا ‏داشت، صحت ندارد" و به قرار اطلاع حکم وي "به زودي" صادر خواهد شد‏‎.‎ سردار رضا زارعي که در جواني دفتر دار مدرسه اي‎ ‎در شهر اردستان بوده در ابتداي آغاز به کار سپاه پاسداران، به اين ‏نهاد پيوست. در ابتداي دهه هفتاد همزمان با ادغام شهرباني، ژاندارمري و کميته، وي نيز همچون سردار قاليباف و برخي ‏ديگر به اين بهانه که سپاه به آنان "حکم عدم نياز" داده وارد نيروي انتظامي شد و "بخاطر آشنايي که از نوجواني با سيد ‏احمد خميني فرزند آيت الله خميني داشت"، در نيروي انتظامي پيشرفت کرد. او در سال 81 فرمانده نيروي انتظامي گيلان و ‏پس از آن در آستانه انتخابات رياست جمهوري دولت نهم، فرمانده نيروي انتظامي استان تهران شد. ‏فعاليت وي در استان تهران با شناسايي "بيجه" همان متهمي که بيش از 14 کودک را پس از تجاوز بقتل رسانده بود آغاز و ‏نام او به همين دليل مدام در رسانه ها مطرح شد. او سال گذشته نيز در اقدامي هماهنگ با دادستان استان تهران ـ سعيد ‏مرتضوي ـ "طرح امنيت اجتماعي" را به اجرا گذاشت که طي آن بيش از "يکصد و پنجاه نفر در استان تهران" به اين بهانه ‏که آنها باجبگير، کلاه بردار، مزاحم نواميس مردم و... هستند بازداشت شدند؛ که البته بازداشت آنها بدون حواشي نبود. به ‏طور مثال به دستور سردار زارعي در پي بازداشت هر يک از آنها با اقداماتي مثل انداختن آفتابه به دور گردن شان، برهنه ‏چرخاندن شان در محله و همچنين با کشيدن اين افراد بر روي زمين، همزمان از بلندگوي نيروي انتظامي اعلام مي شد "اين ‏ها همان اراذل و اوباشي هستند که شما را مي ترساندند". اين رفتار ها به گفته مرتضوي در همان مقطع با صدور و اجراي ‏حکم اعدام براي شماري به پايان خود نزديک شد، اما در ماههاي پايان سال حتي برخي از دولتي ها و نمايندگان مجلس آن ‏را زير سوال بردند. ‏ از سردار طرح امنيت اجتماعي بيش از 36 ‏ساعت فيلم برداري در عين ارتباطات جنسي گرفته شده، هر چند مقامات مسوول اين موضوع را انکار کردند. ‏ حال در شرايطي که گفته مي شود وابستگان ايت الله شاهرودي پرونده زارعي را از دسترس قاضي مرتضوي، دوست ‏نزديک وي دور نگاه داشته اند، اينک برخي از شاکيان پرونده عليه سردار زارعي اعلام جرم کرده اند که ظاهرا پيش از ‏اين، اعمال نفوذها اجازه اين کار را به آنها نمي داد. ‏گفته مي شود سردار زارعي 6 زن برهنه را وادار به اداي نماز جماعت کرده است. برخي از اين زنان و ‏دختران با اشاره به اينکه بر اثر "اجبار سردار زارعي" به اين کار ها تن داده اند، گفته اند سردار از آنها مي خواسته به ‏انجام اموري غير عادي دست بزنند که برهنه در صف نماز ايستادن از آن جمله بوده است. ‏حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي پس از ضبط اين فيلم ها، از آنجايي که به ارتباط سردار زارعي با سعيد مرتضوي، ‏دادستان استان تهران آگاه بود، ماجراي اين فيلم ها را از طريق دفتر رياست قوه قضاييه به اطلاع آيت الله شاهرودي رساند. ‏براين اساس بود که دستور بازداشت سردار زارعي زير نظر رييس قوه قضاييه صادر شد و از جمله "محسن قاضي" ‏بازپرس شعبه‌ي پنجم دادسراي کارکنان‏‎ ‎دولت به عنوان قاضي اين پرونده گماشته شد. همان کسي که خبرگزاري ايسنا از ‏وي به عنوان ‏‏"قاضي رسيدگي‌کننده به پرونده يکي از فرماندهان سابق نيروي‎ ‎انتظامي استان تهران" نامبرده است. ‏پيش از اين بر روي قضات رسيدگي کننده به پرونده فشار زيادي بود اما با علني شدن موضوع فساد اخلاقي فرمانده سابق ‏نيروي انتظامي استان تهران، از دو هفته پيش اين هيات قضايي مستقيما گزارش خود را به رييس قوه قضاييه ارائه مي کند. ‏در همين حال از کليه شاکيان خواسته شده است بدون ترس، شکايت خود را ارايه کنند که به اين ترتيب ظرف دوهفته تعداد ‏شاکيان به هشتاد نفر رسيده است. در ميان اين شاکيان نام چند زن ديده مي شود که از سوءاستفاده جنسي سردار زارعي از ‏خود شکايت کرده اند.نکته جالب اينکه بيشتر پرونده هايي که نام سردار زارعي به عنوان "کاشف" آنها در روزنامه ها آمده ‏مربوط به فساد هاي جنسي و خانه هاي فساد است. ‏
منبع : روزآنلاین

ممانعت ازارسال پرونده مرگ زهرا بني يعقوب به تهران توسط دادگستري همدان

دادگستري همدان پس از دوماه كه از صدور دستور ديوانعالي كشور براي انتقال پرونده دكتر زهرا بني يعقوب به تهران مي گذرد، همچنان اين پرونده را به پايتخت نمي فرستد.ابوالقاسم بني يعقوب، پدر دكتر زهرا با استناد به كپي نامه شعبه بيستم ديوانعالي كشور كه در دست دارد، مي گويد: «نامه ديوانعالي كشور با شماره 20671 در تاريخ پانزدهم اسفندماه سال گذشته صادر شده است اما پس از دو ماه همچنان مسوولان دادگستري همدان از وجود چنين نامه اي اظهار بي اطلاعي و پرونده را به تهران انتقال نمي دهند.» به گفته پدر دكتر زهرا، متهمان قتل دخترش در زندان نيستند و هر كدام با وثيقه هاي سبك يكي- دو ميليون توماني آزاد هستند. زهرا بني يعقوب 27 ساله، متولد و ساكن تهران، رتبه 26 كنكور سراسري رشته پزشكي و فارغ التحصيل دانشكده پزشكي تهران در سال 1385 كه در حال انجام داوطلبانه طرح خدمات پزشكي براي مناطق محروم كشور بوده است، روز جمعه مورخ 20/7/1386 ساعت 10 صبح در محوطه پارك همدان به همراه نامزد خود توسط ماموران ستاد امربه معروف به دليل نامشخص بودن وضعيت تاهل، به ستاد منكرات انتقال مي يابد و پس از 48 ساعت بازداشت، ماموران با جسم بي جان وي در راهروي بازداشتگاه مواجه مي شوند. از طرف مسوولان ستاد، علت مرگ خودكشي اعلام مي شود اما خانواده و وكلاي مدافع احتمال قتل را مطرح مي كنند.
منبع : امروز

سرپرست وزارت کشور منصوب شد

سيد مهدي هاشمي، رئيس ستاد تبصره 13 و معاون عمراني وزير کشور، به عنوان سرپرست وزارت کشور منصوب شد. اين در حالي است كه بحث تغيير وزير کشور، پيش از آغاز انتخابات مجلس شوراي اسلامي آغاز شد که رئيس جمهور نيز اين مطلب را تأييد كرد و در پي جانشيني مناسب براي پورمحمدي بود و به رغم تلاش‌هايي که برخي براي ابقاي پورمحمدي در اين سمت کردند، داودي، معاون اول رئيس‌جمهور، تغيير وزير کشور را حتمي اعلام کرد. پيش از اين نيز برخي رسانه‌ها، علت تصميم رئيس‌جمهور براي تغيير وزير کشور را ناشي از ناهماهنگي در انتصاب يا برکناري استانداران و فرمانداران و مسئولان اجرايي کشور عنوان کرده‌اند. سيد مهدي هاشمي، پيشتر به عنوان وزير رفاه کابينه دولت نهم به مجلس معرفي شد که البته نتوانست از مجلس هفتم رأي اعتماد بگيرد.
منبع : تابناک

تمدن سه هزار ساله قابل انهدام نيست
شيرين‎ ‎عبادي‎ ‎برنده‎ ‎جايزه‎ ‎صلح‎ ‎نوبل‎ ‎درسال‎ ۲۰۰۳ ‎با‎ ‎انتقاد‎ ‎ازسخنان جنجالي‎ ‎هيلاري‎ ‎کلينتون‎ ‎درخصوص‎ ‎اينکه‎ ‎اگر‎ ‎ايران‎ ‎به‎ ‎اسراييل‎ ‎حمله‎ ‎اتمي‎ ‎کند‎ ‎توسط‎ ‎آمريکا‎ ‎نابود‎ ‎خواهد‎ ‎شد‎ ‎گفت:‏‎ ‎‏"هيلاري‎ ‎درميان‎ ‎زنان‎ ‎استثنا‎ ‎به‎ ‎شمار‎ ‎مي‎ ‎رود‎ ‎که‎ ‎حتي‎ ‎ازمردان‎ ‎نيز‎ ‎جنگ‎ ‎طلب‎ ‎تر‎ ‎است". اين‎ ‎فعال‎ ‎حقوق‎ ‎بشر‎ ‎درگفتگو با روزدر ‏‎ ‎توضيح‎ ‎اينکه‎ ‎چرا‎ ‎زنان‎ ‎پيشگامان‎ ‎صلح‎ ‎هستند‎ ‎افزود: "بيشترين‎ ‎صدمه‎ ‎از‎ ‎جنگ‎ ‎را‎ ‎زنان‎ ‎مي‎ ‎برند‎ ‎چرا‎ ‎شوهران‎ ‎وپسران‎ ‎خود‎ ‎را‎ ‎ازدست‎ ‎مي‎ ‎دهند‎ ‎و‎ ‎مورد‎ ‎تجاوز‎ ‎قرارمي‎ ‎گيرند‎. ‎‏ بنابراين‎ ‎نوعا‎ ‎زنان‎ ‎درهمه‎ ‎جاي‎ ‎جهان‎ ‎صلح‎ ‎طلب‎ ‎هستند. ‏‎ ‎اما‎ ‎از‎ ‎آنجا‎ ‎که‎ ‎هرقانوني‎ ‎استثنا‎ ‎خود‎ ‎را‎ ‎هم‎ ‎دارد‎ ‎گاه‎ ‎ما‎ ‎به‎ ‎زناني‎ ‎برمي‎ ‎خوريم‎ ‎که‎ ‎از‎ ‎هر‎ ‎مردي‎ ‎جنگ‎ ‎طلب‎ ‎تر‎ ‎هستند".‏ ‎ ‎وي‎ ‎ابرازي‎ ‎اميدواري‎ ‎کرد‎ ‎که "خانم‎ ‎کلينتون‎ ‎چنين‎ ‎حرفي‎ ‎را‎ ‎نه‎ ‎از‎ ‎روي‎ ‎اعتقاد‎ ‎بلکه‎ ‎صرفا‎ ‎براي کسب‎ ‎آراي‎ ‎عده‎ ‎اي‎ ‎از‎ ‎افراطبون‎ ‎کشورش زده‎ ‎باشد": "اگر‎ ‎از‎ ‎روي‎ ‎اعتقاد‎ ‎گفته‎ ‎باشد‎ ‎که‎ ‎درصورتي‎ ‎که‎ ‎خطري‎ ‎متوجه‎ ‎اسراييل‎ ‎شود‎ ‎ايران‎ ‎را‎ ‎منهدم‎ ‎خواهد‎ ‎کرد‎ ‎بايد‎ ‎بگويم‎ ‎متاسفم‎ ‎که‎ ‎يک‎ ‎زن‎ ‎به‎ ‎جاي‎ ‎سازندگي‎ ‎وصلح‎ ‎به‎ ‎جنگ‎ ‎و ويراني‎ ‎مي‎ ‎انديشد‎ ‎و ‏در‎ ‎پاسخ‎ ‎ايشان‎ ‎مي‎ ‎گويم‎ ‎ملتي‎ ‎با‎ ‎قدمت‎ ‎ايران‎ ‎و‎ ‎با‎ ‎فرهنگي‎ ‎با‎ ‎بيش‎ ‎از‎ ‎سه هزار‎ ‎سال‎ ‎تمدن‎ ‎ويران‎ ‎شدني‎ ‎نيست".‏ ‎ ‎شيرين‎ ‎عبادي‎ ‎ادامه‎ ‎داد: "شايد‎ ‎هواپيماهاي‎ ‎جنگي‎ ‎بتوانند‎ ‎چند‎ ‎نقطه‎ ‎از‎ ‎ايران‎ ‎را‎ ‎به‎ ‎قول‎ ‎خانم‎ ‎کلينتون‎ ‎منهدم‎ ‎کنند‎ ‎اما‎ ‎تمدن‎ ‎سه‎ ‎هزارساله‎ ‎را‎ ‎نمي‎ ‎تواند‎ ‎منهدم‎ ‎کرد".‏ ‎ ‎برنده‎ ‎جايزه‎ ‎صلح‎ ‎نوبل‎ ‎درسال‎ ۲۰۰۳ ‎گفت‎ ‎که‎ ‎جواب‎ ‎وي‎ ‎به‎ ‎کلينتون‎ ‎وديگر‎ ‎افرادي‎ ‎که‎ ‎چنين‎ ‎اظهارات‎ ‎تندي‎ ‎عليه‎ ‎ايران‎ ‎مي‎ ‎کنند‎ ‎چنين‎ ‎است: "پاسخ‎ ‎من‎ ‎به‎ ‎افرادي‎ ‎مانند‎ ‎خانم‎ ‎کلينتون‎ ‎که‎ ‎دايما‎ ‎ترس‎ ‎از‎ ‎ويراني‎ ‎اسراييل‎ ‎را‎ ‎بهانه‎ ‎حمله‎ ‎به‎ ‎ايران‎ ‎مي‎ ‎کنند‎ ‎اين‎ ‎است‎ ‎که‎ ‎ايران‎ ‎از‎ ‎ديرباز‎ ‎يعني‎ ‎از‎ ‎زمان‎ ‎کوروش‎ ‎بزرگ‎ ‎يکي‎ ‎از‎ ‎پناهگاه‎ ‎هاي‎ ‎معروف‎ ‎يهوديان‎ ‎بوده‎ ‎است. يهوديان‎ ‎درايران‎ ‎قرن‎ ‎ها‎ ‎درآرامش‎ ‎زندگي‎ ‎کرده‎ ‎اند. حتي‎ ‎يکي‎ ‎از عبادت‎ ‎گاه‎ ‎هاي‎ ‎معروف‎ ‎يهوديان‎ ‎درايران‎ ‎واقع‎ ‎است. ايران‎ ‎را‎ ‎بايد‎ ‎با‎ ‎سه‎ ‎هزار‎ ‎سابقه‎ ‎تمدن‎ ‎مورد‎ ‎قضاوت‎ ‎قرارداد‎ ‎و‎ ‎نه‎ ‎فقط‎ ‎با‎ ‎سي‎ ‎سال‎ ‎اخير ‏و بلکه‎ ‎دو- سه سال‎ ‎اخيرش‎ -‎بعد‎ ‎ازروي‎ ‎کارآمدن‎ ‎محمود‎ ‎احمدي‎ ‎نژاد..."‏ ‎ ‎اين‎ ‎فعال‎ ‎حقوق‎ ‎بشر‎ ‎در‎ ‎پاسخ‎ ‎به‎ ‎اين‎ ‎سوال‎ ‎که‎ ‎با‎ ‎توجه‎ ‎به‎ ‎چنين‎ ‎سابقه‎ ‎اي‎ ‎آيا‎ ‎اساسا‎ ‎احتمال‎ ‎دارد‎ ‎که‎ ‎ايران‎ ‎بخواهد‎ ‎به‎ ‎اسراييل‎ ‎حمله‎ ‎کند؟ گفت: "حکومت‎ ‎ايران‎ ‎اعلام‎ ‎نکرده‎ ‎قصد‎ ‎حمله‎ ‎به‎ ‎اسراييل‎ ‎را‎ ‎دارد . ايران‎ ‎اصولا‎ ‎کشور‎ ‎متخاصمي‎ ‎براي‎ ‎يهوديان‎ ‎نبوده‎ ‎است. فقط‎ ‎برخي‎ ‎ازسخنان‎ ‎بهانه‎ ‎به‎ ‎دست‎ ‎دشمنان‎ ‎ايران‎ ‎مي‎ ‎دهد‎ ‎تا‎ ‎آن‎ ‎را‎ ‎بهانه‎ ‎ودستاويزي‎ ‎کنند‎ ‎براي‎ ‎سخناني‎ ‎نظير‎ ‎آنچه‎ ‎خانم‎ ‎کلينتون‎ ‎مطرح‎ ‎کرده‎ ‎اند".‏
منبع : روزآنلاین


ترور ۶ دیپلمات ایرانی در عراق
۶ کارمند سفارت جمهوری اسلامی در بغداد عصر روز پنج‌شنبه هدف حمله یک گروه تروریستی ناشناس قرار گرفتند. مهاجمان ناشناس که سوار بر یک خودروی سیاه بودند، کاروان حامل کارمندان سفارت ایران را که در راه کاظمین بود به رگبار گلوله بستند. در این حمله تروریستی، چهار تن از کارمندان سفارت ایران از ناحیه پا، دست، گردن و شکم مجروح شدند که حال یکی از آن‌ها به شدت وخیم گزارش شده است. خوشبختانه گلوله‌های شلیک شده به دو تن از کارمندان سفارت ایران برخورد نکرده است. بر اساس اطلاعات یک منبع آگاه، کارمندان سفارت ایران هم‌اکنون در یک بیمارستان محلی [بیمارستان کرخ] تحت مراقبت‌های پزشکی قرار دارند و قرار است با اولین پرواز به تهران منتقل شوند.
منبع : خبرگزاری ها
کاهش دستوری نرخ سود یا رواج ربا

اگر چه چندی پیش رئیس بانک مرکزی اخبار کاهش نرخ سود بانکی در سطح ١٠٪ را شایعه توصیف کرده بود، دیروز رئیس جمهوری، محمود احمدی نژاد، نرخ سود تسهیلات بانکی را در سال جاری برای بخش های مسکن، کشاورزی و صنعت و معدن ١٠٪ و برای بخش های خدمات و بازرگانی ١٢٪ تعیین کرد. فرمان رئیس جمهوری در بادی امر شکستی برای رئیس بانک مرکزی طهماسب مظاهری است که در اسفند ماه گذشته گفته بود که با کاهش دستوری نرخ تسهیلات بانکی مخالف است و تنها با ملاحظۀ نرخ تورم ٢٠ درصدی کشور نرخ تسهیلات بانکی برای سال جدید را پیشنهاد خواهد کرد. کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی به ١٠٪ زمانی روی می دهد که نرخ رسمی تورم برای سال منتهی به پایان فروردین ماه گذشته ٢٤٪ اعلام شده است. به این ترتییب، نرخ سود بانکی واقعی (نرخ اسمی منهای تورم) که در دو سال گذشته منفی تعیین شده بود، امسال نیز پائین تر از پارسال تعیین شده و پیش بینی می شود که در سایۀ تدبیر رئیس جمهوری مشکلات اقتصادی دو سه سال گذشته، از قبیل گرانی، تورم، افزایش بهاء مسکن، امسال نیز شدیدتر از پیش به قوّت خود باقی بمانند. نه فقط کاهش دستوری نرخ سود بانک ها، مجدداً اعتبار و استقلال بانک مرکزی را زیر سئوال برده، بلکه افزایش شدید تقاضا برای وام های ارزان قیمت و همزمان کاهش شدید منابع بانک ها را در پی خواهد داشت. به دلیل همین عدم تعادل میان عرضه و تقاضای تسهیلات بانکی، نرخ بهره در بازار موازی پول که در حال حاضر ٥٦٪ است، رشد بیشتری خواهد یافت. به گفتۀ کارشناسان این تحول چیزی جز توسعۀ بیشتر رانت و فساد مالی نیست. زیرا، گروه خاصی، که معمولاً نزدیک به مراجع قدرت هم هستند، خواهند توانست تسهیلات بانکی ١٠ یا ١٢ درصدی را در بازار سیاه با بهره های چندبرابر بیشتر از نرخ رسمی بفروشند. مدیر عامل بانک سامان می گوید : با تعیین نرخ سود ١٠٪ برای وام های بانکی، بانک های خصوصی از این پس قدرت اعطاء تسهیلات را به مردم بیشتر از پیش از دست خواهند داد، زیرا، هزینۀ تمام شدۀ پول بیش از ٢٢٪ است. در واقع، منطق اقتصادی نمی پذیرد که بانک ها دستکم معادل نرخ رسمی تورم، یعنی ٢٥٪ بهره به سپرده گذاران بپردازند و همزمان وام های خود را با نرخ سود ١۰ یا ١٢ درصد در اختیار متقاضیان بگذارند. و چون بانک ها در عمل قادر به چنین کاری نیستند، مردم منابع پولی خود را یا در بازار مسکن و طلا سرمایه گذاری خواهند کرد و یا در بازار غیررسمی پول به فروش خواهند رساند و این چیزی نیست جز ترویج ربا به افراطی ترین نحو. جمشید اسدی اقتصاددان در پاریس مهمترین پی آمدهای کاهش دستوری نرخ تسهیلات بانکی را بررسی می کند.
منبع : رادیو فرانسه

بازداشت شش رهبر بهایی در ایران

گزارشها از ایران حاکیست که عده ای از فعالان بهایی در این کشور بازداشت شده اند. همزمان بر اساس گزارش منتشره از سوی "مرکز بین المللی جامعه بهاییان" شمار دستگیر شدگان شش نفر است که همگی پس از ورود ماموران امنیتی به "منازل آنها صبح روز چهارشنبه (14 مه) " بازداشت شدند. بازداشت شدگان اعضای یک گروه هفت نفری هستند که به گفته مرکز بین المللی بهاییان به امور جامعه بهاییان در ایران رسیدگی می کنند و به "گروه یاران" معروفند. گفته شده است که نفر هفتم این گروه پیشتر "در مشهد" بازداشت شده است. هنوز اظهارات رسمی از سوی مقامات ایران درباره این گزارشها مخابره نشده است. فرقه بهایی در اوایل قرن 19 میلادی در شیراز ایران، پایه گذاری شد. بهاییان به پیامبرانی که در ادیان ابراهیمی از آنها با عنوان پیامبران الهی نام برده می شود اعتقاد دارند و پیامبران ادیان دیگر جهانی مانند بودا و کریشنا را نیز به عنوان رهبران الهی قبول دارند. بهاییان معتقدند که میرزا حسین علی نوری که بعدها، لقب بهاءالله را پیدا کرد در همین سلسله پیامبران قرار دارد.

منبع : بی بی سی

0 نظرات:

قرار منع تعقیب مسببان ابراهیم لطف اللهی

۰:۲۲ bamardum 0 نظر

قرار منع تعقیب مسببان ابراهیم لطف اللهی

ابراهیم لطف‌اللهی، دانشجوی دانشگاه پیام نور سنندج در دی‌ماه سال پیش دستگیر شد و پس از چند روز جان خود را در زندان از دست داد. اینک مقامات قضایی سنندج دستور آزادی کسانی را صادر کرده‌اند که در مرگ وی دخیل بوده‌اند.

حدود چهار ماه و نیم پیش (۱۶ دی ماه ۸۶/ ۶ ژانویه ۲۰۰۸) ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه پیام نور سنندج را پس از جلسه امتحان دستگیر کردند. وی بعد از چند روز در زندان اداره اطلاعات سنندج درگذشت. به خانواده‌اش گفتند که خودکشی کرده است، اگر چه پزشکی قانونی آثار خونریزی بینی و خراشیدگی بر روی پل بینی را تایید کرده است. جسد ابراهیم لطف اللهی را به خانواده تحویل نداده، دفن کردند. خانواده لطف‌اللهی با گرفتن وکیل به مرگ مشکوک فرزندشان اعتراض کردند. هم اکنون بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب سنندج قرار منع تعقیب کسانی را که ممکن است در ماجرا دخیل بوده باشند، صادر کرده است. صالح نیکبخت، وکیل مدافع خانواده لطف اللهی که روز دوشنبه (۱۲ مه) برای پیگیری پرونده در سنندج بود، به پرسشهای دویچه وله در این زمینه پاسخ گفت.


دویچه‌وله: آقای نیکبخت، شما به وکالت از طرف خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی اعتراض کرده بودید به این که مقامات قضایی و اطلاعاتی در سنندج گفته بودند که آقای لطف‌‌اللهی در زندان خودکشی کرده بودند. الان این پرونده به کجا کشیده است؟

صالح نیکبخت: این پرونده از تاریخ ۲۵/ ۱۰/ ۸۶ یعنی ۱۵ ژانویه ۲۰۰۸ مطرح بوده و بعد از این که به خانواده‌ی آقای لطف‌اللهی اعلام کرده بودند که ایشان خودکشی کرده، این خانواده به این موضوع اعتراض کردند و مرا هم به عنوان وکیل خود معرفی کردند. من در اولین اقدام تقاضا کرده بودم که چون این مرگ حالت مشکوک دارد و خواه به صورت قتل عمد یا قتل غیرعمد باشد یا این که فرد در حالتی قرار گرفته باشد که مرتکب این عمل شده باشد، یعنی خودکشی کرده باشد، بهر صورت باید عامل یا عاملان آن تحت تعقیب قرار بگیرد. متاسفانه علی‌رغم این که من چند بار لایحه نوشته بودم، بازپرس شعبه‌سوم دادسرای عمومی انقلاب سنندج با نبش قبر ایشان و معاینه‌ی مجدد جسد توسط هیاتی از پزشکان که یکی‌اش نماینده‌ی خانواده باشد، موافقت نکردند. و استدلال ایشان این بود که چون سه نفر از پزشکان قانونی این جسد را مورد معاینه قرار دادند و آن را خودکشی اعلام کردند، دیگر ضرورتی به نبش قبر نیست. بهر صورت سرانجام بعد از چهارماه‌و نیم که از این حادثه گذشته بود، در ۱۴ اردیبهشت‌ماه، تقریبا ده روز پیش، خانواده‌ی ایشان اعلام کردند که قرار منع تعقیب این عاملان “خودکشی“ که شما ازشان شکایت کردید صادر شده است، دلیلی برای وقوع جرم در پرونده وجود ندارد.

و چه دلیلی را عنوان کرده بودند آقای نیکبخت؟

گفته بودند با توجه به این که نظر پزشک قانونی بر این است که فوت براثر خودکشی صورت گرفته و فشار یک جسم قابل انعطاف روی گردن ایشان عناصر حیاتی ایشان را قطع کرده، به این دلیل این موضوع خودکشی است و کسی در فوت ایشان مداخله‌ای نداشته است، بنابراین نمی‌تواند از عناوین مجرمانه یا بزه قتل باشد.

ولی خانواده و شما که وکیلشان هستید، می‌خواهید که موضوع باز پیگیری بشود یا نه؟ چه اقدامی خواهید کرد؟

من طی لایحه‌ای که در سه صفحه تنظیم کرده‌ام و تقدیم بازپرسی کردم، به تصمیم ایشان یا قرار منع تعقیب اعتراض کردم و گفتم که اولین اشکال این است که امکان نبش مجدد قبر نشد، تا معاینه‌ی جدیدی با حضور پزشکان جدید که یکی‌شان نماینده‌ی خانواده باشد، صورت بگیرد. این اتفاق نیفتاده است و این یکی از نقاط ضعف است. دوم این که همه‌ی دستورات بازپرس پرونده که در تصمیمات خودش دخیل بود، انجام نشده و بنابراین رسیدگی ناقص بوده است. به همین جهت پرونده برای رسیدگی به ادعای من به دادگاه کیفری استان ارجاع می‌شود. تا ببینیم تصمیم این دادگاه چیست و ایشان حرفهای من را می‌پذیرند یا نمی‌پذیرند.

در ضمن شما به این که بدون اطلاع خانواده جسد را دفن کرده بودند اعتراض کردید. این موضوع به کجا کشید؟

این موضوع بعد از این که من دیروز در دادسرای عمومی انقلاب سنندج پرونده را مطالعه کردم، مشاهده کردم که بازپرس پرونده دستور داده بوده که جسد تحویل اولیای دم یا خانواده‌اش داده بشود. ولی دو سه ساعت بعد از این دستور بازپرس که مسئول رسیدگی پرونده بوده، دادستان سنندج یک تصمیم معارض او را اتخاذ کرده و دستور داده بود که جسد دفن بشود. البته ایشان قیدی هم اضافه کرده بود که اگر خانواده مراجعه نکردند. در حالی که خانواده مراجعه کرده بودند و به خانواده گفته بودند به بهشت محمدی بروید. ولیکن در بهشت محمدی گفته بودند که امشب جسدی آورده نشده است، اما سه چهار ساعت بعد از آن جسد را دفن می‌کنند و دیگر اجازه‌ی نبش قبر و مشاهده‌ی جسد هم به خانواده داده نشده است.

و آیا شما بعنوان وکیل باز اقدامی می‌کنید؟

همانطوری که گفتم این پرونده جای سوال زیاد دارد. یکی از مواردی که خیلی مطرح است، این است که چرا دادسرای سنندج برخلاف نظر بازپرس این پرونده دستور دفن جسد را دادند. دوم این که چرا علی‌رغم درخواست پدر و مادرشان که از لحاظ مذهبی پیرو مذهب شافعی هستند که یکی از شاخه‌های مذهب تسنن است، و درخواست کرده بودند که جسد فرزندشان نبش بشود و از نظر مقررات آن مذهب که جزو احوال شخصی هم هست و در ایران آزاد است، چرا با این قضیه موافقت نشد. این یکی از موضوعاتی است که همچنان گنگ و مبهم باقی می‌ماند و متاسفانه دستور دادستان سنندج هم بر این ابهام اضافه کرده است و تصور می‌کنم ایشان خودش را صالح این کار می‌دانسته، در حالی که صلاحیت صدور این دستور را نداشته است.

0 نظرات:

از هر 4 جوان ایرانی 1نفر بیکار است

۰:۱۷ bamardum 0 نظر

از هر 4 جوان ایرانی 1نفر بیکار است
ادوارنیوز: بر طبق آعلام رییس مرکز آمار ایران از هر 4 جوان ایرانی یک نفر بیکار است.
رئیس مرکز آماردر حاشیه سمینار سراسری حساب‌های منطقه‌ای کشور اظهار داشت: براساس آمارهای سال گذشته ۶/۲۵ درصد از جوانان 15 تا 24 ساله در کشور بیکارند این در حالی است که آمار بیکاری جوانان در مناطق شهری ۹/۲۸ و در مناطق روستای برابر ۴/۱۹ درصد است. رئیس مرکز آمار ایران با اشاره به آمار بیکاری در تمامی رده های سنی در سطح کشور افزود: بر اساس آخرین آمارهای صورت گرفته در مرکز آمار کشور، نرخ بیکاری به ۹/۱۱ درصد رسیده است. مدد خاطرنشان کرد: متاسفانه در کشور ما آمار بیکاری به صورت فصلی متغیر است به نحوی که در فصلهای تابستان این میزان به شدت کاهش داشته و در فصلهای سرد سال از جمله پاییز و زمستان نرخ بیکاری بالا می رود. وی با اشاره به بهره برداریهای سیاسی از وضعیت ارائه آماری در کشور عنوان کرد: متاسفانه پس از اعلام وضعیتهای آمار در کشور بعضی از جناحهای سیاسی از این موضوع برای برنامه های کاری خود بهره برداری می کنند که به نظر این تحلیل به هیچ وجه صحیح و منصفانه نیست. رئیس مرکز آمار کشور خاطرنشان کرد: باید از اعلام وضعیت های آماری در کشور استفاده علمی و تحقیقاتی برای شناسایی و درمان مشکلات در جامعه استفاده شود که به طور قطع تجزیه و تحلیل این داده های آماری اعلام شده توسط مرکز می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات در جامعه باشد. مدد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تغییر شیوه های آمارگیری در کشور یادآور شد: در سال جاری یکی از روشهای ابداعی که برای اخذ و جمع آوری آمارهای لازم به کار خواهیم بست استفاده از سیستم تلفن همراه است که این موضوع با نصب یک نرم افزار ویژه که توسط کارشناسان مرکز تهیه شده، امکان پذیر خواهد بود.
وی با اشاره به نحوه انجام این کار بیان داشت: این کار برای اولین بار در سطح جهان و به دین شیوه انجام می شود که مامور آمارگیر به محض وارد کردن اطلاعت در نرم افزار، این داده ها به سرور مرکزی انتقال و در نتیجه سرعت و صحت اطلاعات اخذ شده نیز بسیار بالا خواهد بود. رئیس مرکز آمار کشور خاطرنشان کرد: همچنین در سال جاری شش طرح کشوری آماری انجام خواهند شد که از جمله می توان به طرح نیروی کار، سرشماری عشایر کوچ رو، طرح آمار گیری مصرف و قیمت اشاره کرد. سمینار حسابهای منطقه ای سراسر کشور به مدت دو روز با حضور مسئولان مرکز آمار کشور و کارشناسان حسابهای منطقه‌ای کلیه استان‌ها در سنندج برگزار می‌شود.

0 نظرات:

عضو 26 ساله هیئت مدیره سایپا

۳:۲۰ bamardum 0 نظر




تصویر بالا متعلق به عبدالله سلطانی ثانی، عضو هیات مدیره شرکت پلاسکوکار سایپا، که در تاریخ اول اردی بهشت ماه امسال به عضویت هیات مدیره سایپا انتخاب شده است . وی متولد سال 1361 و ورودي ۷۹ صنايع پلي تكنيك مي باشد . در سال های حضورش در این دانشگاه همواره در مراسم های مختلف یکی از عوامل اصلی ضرب و شتم دانشجویان بوده است. سلطانی، در حالی که چند سال است که فارغ التحصیل شده، اما پس از روی کار آمدن احمدی نژاد، همواره در مقاطع حساس حضور فعالی در دانشگاه امیرکبیر برای هدایت بسیج داشته است. وی در مراسم حضور احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر، یکی از عوامل کنترل نظم سالن و ضرب و شتم دانشجویان بود. تصویر بالا مربوط به حضور فعال وي در زمان بازديد احمدي نژاد از پلي تكنيك مي باشد . سلطانی همچنین پیش و پس از توزیع نشریات جعلی دانشجویی در دانشگاه امیرکبیر در اردیبهشت ماه سال گذشته، که حاوی مطالب توهین آمیزی بود، حضوری فعال در پلی تکنیک داشت. خبر نامه امیر کبیر در مطلبی در این زمینه ضمن اشاره به فعالیت های سلطانی گزارشی فهرستی از مدیران جوانی که در دولت نهم پست های مهم مدیریتی را اشغال کرده اند، ذکر نموده است . در این گزارش نام، سمت و سن ۱۳ مدیر جوان دولت ذکر شده در عین حال تاکید شده است: « این افراد فقط بخشی از نام هایی هستند که توانستیم در مورد آنان اطلاع کسب کنیم. فهرست مدیران جوان که کمتر از ۳۰ سال دارند در دولت نهم بیش از این تعداد است.»
در این گزارش علاوه بر مهرداد بذرپاش که ۲۵ سال سن دارد و پیش از این عضو بسیج دانشگاه صنعتی شریف بوده، فهرست مدیران جوان دولت نهم و سوابق آن ها به این شرح ذکر شده است:
مسیح مشهدی تفرشی، مدیرعامل پارس خودرو، متولد ۱۳۵۹: همراه با مهرداد بذرپاش در انتخابات شوراها شرکت کرد. پس از ناکامی با بذرپاش به پارس خودرو رفت و اکنون با حکم او مدیریت پارس خودرو را بر عهده گرفته است.
علی صالح آبادی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، متولد ۱۳۵۷: این دانش آموخته دانشگاه امام صادق سال ۵۷ در یکی از روستاهای سبزوار به دنیا آمده و در کارنامه کاری خود ریاست بورس کرج را دارد. از خوش شانسی او بود که بورس تهران به روزی افتاده بود که کسی دبیرکلی آن را قبول نمی کرد تا با پذیرش آن از سوی صالح آبادی اولین مسوول بورس پس از اصلاح ساختار جوانی ۳۰ ساله باشد.
بابک افقهی، معاون توسعه تجارت، متولد ۱۳۵۷: پس از معرفی میرکاظمی مدیریت رسانه های وزیر پیشنهادی را برعهده گرفت و پس از رای اعتماد به میرکاظمی به عنوان مشاور جوان وی انتخاب شد. افقهی هم اکنون معاون پشتیبانی رئیس سازمان توسعه تجارت است.
حمیدرضا علیان، مشاور مدیرعامل پارس خودرو، متولد ۱۳۵۶: در ابتدا به عنوان مشاور جوان وزیر صنایع و معادن مشغول به کار شد. او علاوه بر این سمت قائم مقام حوزه مشاوران جوان نیز بود. در زمان مهرداد بذرپاش به عنوان مشاور مدیرعامل پارس خودرو انتخاب شد. در کنار سمت های اقتصادی، علیان عضویت در هیات مدیره استقلال را نیز در کارنامه خود دارد.
حسن رضوی، مشاور معاونت حقوقی رئیس جمهوری، متولد ۱۳۵۸: یکی دیگر از مشاوران جوان است که علاوه بر سمت مشاورت در ساختمان کوثر ریاست جمهوری نیز مسوولیت برعهده دارد. گفته می شود او از وزارت علوم بورسیه تحصیل در یکی از کشورهای خارجی را دریافت کرده است.
سیدمحسن نبوی، عضو هیات مدیره شرکت سرمایه گذار ی خارجی، متولد ۱۳۵۸: داماد محمود زریبافان از مشاوران جوان وزیر امور اقتصادی بود. نبوی پس از چندی از سمت مشاور جوان وزیر ظاهراً استعفا داده و اکنون عضو هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری خارجی است.
خدامراد احمدی، عضو هیات مدیره صنایع کوچک، متولد ۱۳۵۷: از دوستان صمیمی بذرپاش است که در کنار عضویت در هیات مدیره صنایع کوچک، مدیریت دفتر وزارتخانه را نیز برعهده دارد.
قلی ها، مدیرکل دفتر ستاد مبارزه با قاچاق کالا، متولد ۱۳۵۸: از نزدیکان بذرپاش در ستاد رایحه خوش خدمت بود. او مدتی مشاور جوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا بود اما پس از مدتی به مدیریت دفتر ستاد مبارزه با قاچاق کالا رسید.

علیرضا سائلی، مدیرعامل شرکت رفاه گستر، متولد ۱۳۵۹: مشاور جوان رئیس سازمان تامین اجتماعی که عمرش به ۳۰ سال نرسیده همزمان به عنوان مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت رفاه گستر انتخاب شده است.
وحید خاوئی، مسوول دفتر ستاد تبصره ۱۳، متولد ۱۳۵۸: هم اکنون مسوول دفتر مهدی هاشمی رئیس ستاد تبصره ۱۳ است. او پیش از این عضویت در بسیج دانشگاه علم و صنعت را نیز در کارنامه خود داشته است. (از وحید خاوئی به عنوان رهبر بسیجیانی که دکتر صالحی، رئیس سابق و منتخب اساتید دانشگاه علم و صنعت، را در سال ۸۲ مورد ضرب و شتم قرار دادند و او را به گروگان گرفتند یاد می شود.)
کاوه اشتهاردی، رئیس موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران، متولد ۱۳۵۷: مدیر سایت سما در زمان شهرداری احمدی نژاد بود. پس از آن به عنوان دبیر کمیته تبلیغات شورای عالی امنیت ملی انتخاب شد و پس از کنار گذاشتن اسلامی فرد جانشین وی شد.

0 نظرات:

نامه دبیرکل نهضت آزادی به هیلاری کلینتون

۴:۵۱ bamardum 0 نظر

نامه دبیرکل نهضت آزادی به هیلاری کلینتون

سرکار سناتور هيلاری کلينتون کانديدای رياست جمهوری آمريکا

عاليجناب در يکی از سخنرانی های انتخاباتی اخير خود، همآهنگ با سياست های آقای بوش، اظهار داشته ايد که اگر ايران به اسراييل حمله کند و شما رييس جمهورانتخاب شده باشيد، ايران را نابود خواهيد کرد. پرسش من به عنوان يک ايرانی از شما اين است اگر شما رييس جمهور بشويد و اسراييل به ايران حمله کند موضع شما چه خواهد بود.من با سياست های خارجی رييس جمهور ايران، آقای احمدی نژاد موافق نيستم. اما در حاليکه توانايی ايران در حمله به اسراييل مورد ترديد است، در مورد توانايی های نظامی اسراييل در سلاح های عادی و غير عادی هيچ شک و ترديدی وجود ندارد.
با احترام
ابراهیم یزدی

دبیر کل نهضت آزادی ایران
وزير امور خارجه اسبق، جمهوری اسلامی ايران

۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۷

0 نظرات:

حضور ناوهای آمریکایی بلوف یا ماجراجویی؟

۴:۵۱ bamardum 0 نظر

حضور ناوهای آمریکایی بلوف یا ماجراجویی؟

حرکت ناوهای امریکایی از دریای سرخ و اقیانوس هند به سمت مدیترانه با دو هدف دنبال می شود. یکی اینکه در آستانه جشن های اسرائیل ناوها در سواحل فلسطین اشغالی مستقر شده و مایه قوت قلب به جامعه و ارتش اسرائیل باشند و یا در برخی مانورهای احتمالی مشارکت کنند. هدف دوم گمانه زنی هایی است که اسرائیل بنا دارد در آستانه همین جشن ها و با کمک امریکا دست به ماجراجویی جدیدی بزند که بسیج تمام امکانات توسط اسرائیل این گمانه را تقویت می کند. یکی از جنبه های ماجراجویی اسرائیل می تواند این باشد که از طریق بکارگیری سازمان مجاهدین خلق دست به ترورهایی در داخل ایران بزند. انتشار اخباری در برخی جراید امریکایی مبنی بر دستور سری بوش برای اقدام تروریستی علیه مقامات ایرانی نیز منطبق با این جابجایی هاست. همچنین اخیراً دستگاه امنیتی عراق که هنوز توسط عناصر بعثی دوره صدام اداره می شود، فعال شده و به عنوان مجری عملیات های امنیتی امریکا علیه ایران عمل می کند. گفته می شود امریکایی ها به شدت به دنبال این هستند که این ماجراجویی را بر افراد و مراکز نظامی در شهرها و استان های حاشیه مرزی عراق با ایران به اجرا بگذارند و ممکن است این جابجایی ناوهای امریکایی با انگیزه اجرای برخی عملیات خاص و امنیتی در لبنان مانند ترور سید حسن نصرالله یا ربایش برخی از رهبران، مسئولان و نمایندگان مجلس لبنان کنند. برخی گمانه های دیگر نیز حاکی است اسرائیل با تطمیع و چنگ و دندان نشان دادن به سوریه برای محدود کردن آن و یا حتی اجرای عملیات در داخل سوریه و دمشق است. از آن سو آیت الله سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی ای در منطقۀ لار در استان فارس، آمریکا را مانع اصلی حل بحران عراق و فلسطین دانست. وی حضور نظامی آمریکا را در خلیج فارس عامل ناامنی در منطقه اعلام کرد و گفت : روزگار تسلط قدرت های زورگو بر کشورها و آبراهها و گذرگاههای حساس به پایان رسیده است. آیت الله خامنه ای اظهارات آمریکا مبنی بر دست دشتن ایران در ناامنی های عراق را دروغ خواند و گفت : "حضور اشغالگران آمریکایی برای تحریک مردم عراق کافی است، بنابراین آمریکایی ها مجرم اصلی اوضاع عراق هستند." آیت الله سید علی خامنه ای ، حمایت آمریکا از دولت اسرائیل را سخت مورد سرزنش قرار داد و ابراز اطمینان کرد که مسائل عراق و فلسطین روزی حل خواهند شد و با حل این مسائل دیگر چیزی از هویت و اعتبار آمریکا باقی نخواهد ماند. در این حال، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در همایشی با حضور اکثریت نمایندگان مجلس هشتم گفت : "با برگزاری جشن نمی توان جنازۀ متعفن اسرائیل را زنده کرد". رئیس جمهوری ایران تکرار کرد : کسانی هم که در مراسم شصتمین سالگرد تأسیس اسرائیل شرکت می کنند باید بدانند که نامشان در زمره جنایتکاران اسرائیل ثبت می شود. رئیس جمهوری ایران بار دیگر گفت : اسرائیل به ویژه پس از جنگ لبنان منزوی شده و به پایان خط رسیده است. رئیس جمهوری ایران در جای دیگری از سخنانش خطاب به آن دسته از کشورهای منطقه که با اسرائیل همراهمی می کنند، گفت : اگر برخی خیال می کنند، با دور هم جمع شدن می توانند تغییری در محاسبات جهان بدهند، سخت در اشتباه هستند، زیرا ملت ها آن ها را دفن خواهند کرد.

0 نظرات:

چرا دکتر یزدی؟

۴:۴۸ bamardum 1 نظر

چرا دکتر یزدی؟

به نام خدا

آقاي دكتر علي‌رضا نوري‌زاده، روزنامه‌نگاري كه در زمان انقلاب در روزنامه‌ي اطلاعات و مجلاتي مانند اميد ايران مطلب مي‌نوشت و امروزه در قالب تحليل‌گر سياسي در رسانه‌هاي تصويري مستقر در آمريكا حضور فعالي دارد، اخيرا در چند برنامه‌ي تلويزيوني صداي آمريكا ( VOA ) و كانال يك (Channel one ) که با بودجه‌ي دولت آمریکا و حمایت‌های مالی گروه‌های خاص اداره می‌شوند، پيرامون خاطرات خويش از اوايل پيروزي انقلاب، نهضت آزادي ايران و به ويژه دبير كل محترم آن جناب آقاي دكتر ابراهيم يزدي مطالبي را ايراد كرده‌اند كه نگارنده را بر آن داشت تا مواردي را در واشكافي سخنان ايشان طرح كند.
چكيده‌اي از نظرات و ادعاهاي نامبرده به شرح زير است:
ايشان، ضمن رد دخالت آقاي دكتر يزدي در اعدام تيمسار رحيمي – آخرين فرماندار نظامي تهران در زمان حكومت پهلوي - مطرح ‌فرمودند كه: « در جلسه‌اي كه فيلم آن موجود است و در عموم، به محاكمه‌ي تيمسار رحيمي تبليغ مي‌شود، آقاي دكتر يزدي به " سردار رحیمی " اهانت كردند و ايشان ( آقاي رحيمي ) با شجاعت، شعري در مذمت اين عمل خواندند و باقي قضايا. » اما نگفتند که آقای دکتر یزدی در آن جلسه چه اهانتی به آقای رحیمی کرده است؟
فرمودند كه « آقاي دكتر يزدي به دروغ مي‌گويند كه شهداي 17 شهريور، پانصد نفر بودند و حال آن كه تعداد اين كشتگان به روايت اسناد، 78 نفر، بيش‌تر نبوده و نكته‌ي ديگر آن كه آقاي دكتر يزدي دروغ مي‌گويند كه عكس‌هاي كشته‌شدگان حادثه‌ي ياد شده را ديده‌اند كه همه از پشت تير خورده‌اند و اصولا در آن زمان كه اينترنت و ايميل و نظاير آن نبود، دكتر يزدي چگونه مي‌توانسته چنين عكس‌هايي را ديده باشد و از سوي ديگر نيز بيان داشتند كه مردم براي گرفتن اسلحه‌ي سرباز مي‌روند و او چون ياد گرفته كه اسلحه، در حكم ناموسش مي‌باشد، مقاومت كرده و تيراندازي كرده است. »
در برنامه‌هاي گوناگون بارها به رشد اقتصادي بالا در ساليان آخر نظام پادشاهي پهلوي و رفاه گسترده‌ي ملت ايران اشاره كرده و تلاش در اثبات اين نكته داشته‌اند كه مشكل اساسي‌اي در آن زمان در ايران وجود نداشته و تصميم به دگرگوني و وقوع انقلاب ايران به وسيله‌ي ابرقدرت‌ها و به ويژه دولت‌هاي آمريكا و انگليس، طراحي شده بود.
در برخي برنامه‌ها به ايرادگيري از زنده‌ياد مهندس بازرگان و ياران ايشان در نهضت آزادي ايران پرداخته‌اند كه چرا ايشان با مشي برخي رهبران جبهه‌ي ملي و مرحوم دكتر بختيار در حفظ سلطنت و ممانعت از تغييرات ساختاري هم‌راهي نكردند و به نحوي دولت موقت را جاده صاف‌كن حكومت روحانيون قلمداد كرده‌اند.
در پاسخ به موارد بالا كه البته قطره‌اي از درياي اتهامات وارده است، طرح نكات زير را مفيد مي‌دانم:
1. اگر هدف، نقد انقلاب 1357 و آسيب‌شناسي آن باشد، نه تنها آقاي دكتر يزدي و نهضت آزادي ايران از آن استقبال مي‌كنند كه بايد اذعان داشت تا كنون نيز بارها اين امر انجام پذيرفته است. تاكيد آقاي دكتر يزدي در سخن‌راني‌ها و مقالات متعدد، از جمله در سخن‌راني اخير ايشان در آمريكا مبني بر آن كه " اشتباه نسل ما اين بود كه مي‌دانستند چه نمي‌خواهند اما نمي‌دانستند كه چه مي‌خواهند" و يا مواردي كه بارها در نقد عمل‌كرد جريان روشن‌فكري در ابتداي انقلاب بيان داشته‌اند، نشان از آن دارد كه ايشان، هرگز به ضرورت آسيب‌شناسي انقلاب، بي‌توجه نبوده‌اند.
2. انتساب يك عمل جمعي فراگير نظير انقلاب اسلامي 1357 به اصرار صرف هيات رهبري انقلاب و يا محدود ساختن علل شكل‌گيري و پيروزي چنين واقعه‌اي به خواست دولت‌هاي آمريكا و انگليس، ضمن آن كه توهين به شعور، خواست و حركت ملي مردم ايران در برهه‌اي از زمان ارزيابي مي‌شود، با مسلمات نظريات جامعه‌شناختي نيز، مطابقت نداشته و حكايت از بينشي اراده‌گرايانه و غير علمي در تفسير وقايع تاريخي دارد. علم جامعه‌شناسي به ما مي‌آموزد كه اگرچه افراد و شخصيت‌ها نيز در وقوع اتفاقات و رقم خوردن تاريخ، نقش مهمي مي‌توانند ايفا كنند، اما كليت پديده‌هاي اجتماعي و از جمله انقلاب‌ها هرگز به فرمان فرد و يا گروهي ايجاد نمي‌شوند و بلكه اين نوع از حركت‌ها، منبعث از علل ساختاري در حوزه‌ي اقتصاد، فرهنگ، سياست و اجتماع‌اند. بديهي است كه انقلاب 1357 نيز از اين قانون‌مندي، به دور نبوده و به رغم تلاش برنامه‌سازان تلويزيون‌هايي نظير " صداي آمريكا " و " كانال يك "، بايد به اين حقيقت اشاره داشت كه اولا به تعبیر شادروان مهندس بازرگان، رهبر واقعی انقلاب ایران به جهت منفی شخص محمد رضا پهلوی بود که با اعمال و سیاست‌های خود موجب انقلاب شد. ثانیا در اين انقلاب، عموم مردم و از جمله خود ايشان در كسوت روزنامه‌نگاري، حضور معترضانه‌ي خود را به مشي حاكم بر سياست‌گذاري‌هاي نظام پهلوي اعلام كردند و از اين رو، اين انقلاب نه با خواست آمريكا كه با حضور مردم شكل گرفت و به پيروزي رسيد و البته شيوع فرهنگ " كي بود؟ كي بود؟ من نبودم " و يا به عبارت ديگر فرهنگ فرافکنی و مسووليت‌گريزي، از جمله رسوبات نهادينه شده‌ي فرهنگ استبدادي در اين مرز و بوم است كه روشن‌فكر و سنت‌گرا نمي‌شناسد و ابتلاي عمومي دارد. لازم به يادآوري است كه تغيير نظام سياسي در كشوري چون ايران كه در همسايگي شوروي بود و بخش قابل توجهي از نيروهاي انقلابي آن را روشن‌فكران چپ‌ ِِ هم‌سو با سياست‌هاي حاكمان كرملين شامل مي‌شدند، در اوج دوران جنگ سرد، به جهت عدم امكان پيش‌بيني كامل روند امور، هرگز نمي‌توانست مورد خواست آمريكا و ساير دولت‌هاي غربي قرار گيرد. از سوي ديگر، بحران اقتصادي ناشي از رشد نقدينگي و واريز ناهماهنگ پول نفت به بودجه‌ي كشور ( نظير آن‌چه كه امروز آقاي احمدي نژاد انجام مي‌دهند ) فساد اخلاقی شاه و دربار ( مندرج در كتاب خاطرات علم و ملکه مادر )، فساد بوروكراتيك، برخورداري منسوبان به دربار از رانت‌هاي دولتي ( نظیر 4 میلیارد دلار وام دریافتی از بانک چیس مانهتان به امضای بانک مرکزی ایران و توزیع آن در میان وابستکان به دربار ) ، انسداد سياسي، تعارض سياست‌هاي فرهنگي نظام پهلوي با باورهاي بومي و مذهبي مردم ايران، عدم تمايل شاه به نظارت‌پذيري و مشروط كردن قدرت مطلقه‌ي خود به قانون، نقض گسترده‌‌ي حقوق بشر، سركوب جنبش‌هاي اجتماعي و احزاب سياسي و بسياري عوامل ديگر از جمله دلايلي بودند كه مردم را به صحنه‌ي اعتراضات خياباني كشانيد و امكان هرگونه تعامل ميان مردم و حكومت را كه در شخص شاه خلاصه مي‌شد، غير ممكن ساخت. اين ادعا در مطلبي با عنوان " گزارشي از روابط پنهان خاندان پهلوي و مافيا " به قلم آقاي نوري‌زاده در شماره‌ مسلسل 996 در صفحه‌ي 11 مجله‌ي اميد ايران كه ايشان سمت سردبيري آن را به عهده داشتند، تاييد مي‌شود. ايشان چنين مي‌نويسند: « شخص شاه در معامله‌ي اسلحه، حق حساب مي‌گيرد، او فقط در يك معامله‌ي 15 ميلياردي با شركت‌هاي اسلحه‌سازي آمريكا، سه و نيم ميليارد دلار رشوه گرفته است. »
3. به جاي آن كه به طرح اين ترديد و ظن بپردازيم كه چرا مهندس بازرگان و ياران ايشان به شاه، وقتي كه گفت صداي انقلاب را شنيده است و حاضر به سلطنت در چارچوب قانون اساسي مشروطه است، اعتماد نكردند و انگيزه‌ي ايشان چه بوده است، به طرح اين واقعيت بايد پرداخت كه مگر وقتي آقاي دكتر بختيار به شاه اعتماد كرد، ملت حاضر به پذيرش آن شد؟ چرا حتی جبهه ملی وی را از جبهه اخراج کرد؟ چرا دولت بختيار با اقبال عمومي روبرو نشد و رهبري آقاي خميني، پذيرش عمومي يافت؟ به ديگر سخن، بايد ارزيابي كرد كه شخص شاه و نظام پهلوي بنا بر چه شاخص‌هايي تا آن حد مورد اعتراض مردم قرار گرفته بودند كه حتي مردم به كارهايي نظير تغيير ساعات بر اساس طول روز نيز به ديده‌ي ترديد و عدم اعتماد مي‌نگريستند. جالب توجه این که شاه صدای انقلاب مردم را شنید اما گويي، مدعیان هواداری از شاه به اندازه‌ي وي، واقع بین نیستند و هنوز بعد از 30 سال حاضر به قبول صدای انقلاب ملت نیستند. يادآوري مي‌شود كه در شماره‌ي مسلسل 995 مجله‌ي اميد ايران مطلبي زير عنوان " يادداشت مدير " آمده است، مبني بر آن كه: « مبارزان راه آزادي و گروه‌هاي روشن‌فكر ستم‌ديده، اقدامات بختيار را قانع‌كننده نمي‌دانند و با سرسختي مي‌خواهند بختيار كنار برود تا نخست وزير انقلاب، بر مسند وزارت بنشيند. »
4. اگر به اين عبارت باور داشته باشيم كه " تاريخ چراغ راه آينده است " و بر آن باشيم كه از تجربيات تاريخي در راستاي عدم تكرار اشتباهات گذشته سود ببريم، نقد عمل‌كرد مسوولان جمهوري اسلامي، هرگز نبايد با تطهير نظام گذشته، شاه و كساني كه در ايجاد آن وضعيت نقش داشتند، يكي انگاشته شود. تعمد آقاي نوري‌زاده در به‌كارگيري عنوان " سردار " كه در زبان فارسي، بار معنايي مثبت دارد، براي افرادي نظير آقاي رحيمي و نصيري و تلاش در راستاي تقويت پروژه‌ي تطهير نظام سياسي پيشين و " شهيدسازي " از ايشان و از سوي ديگر، عدم اشاره‌ي مطلق ايشان به اين كه آقاي نصيري در كودتاي 28 مرداد 1332 و تاسيس و رياست ساواك و حبس، شكنجه‌ و اعدام صدها تن از عزيزترين فرزندان اين ملت چه نقشي داشته‌اند و يا اين كه آقاي تيمسار رحيمي، مسوول فرمان آتش به سوي مردم بوده است و باز هم تعمد ايشان كه شهداي انقلاب را " كشته‌شدگان " و نه " شهيد " و مسوولان كشتار را " سردار " مي‌نامند و اين كه ايشان از محاكمه‌ي غيرعادلانه‌ي معدودي افراد مانند آقايان نصيري و رحيمي، پس از گذشت حدود سي سال هنوز بر خود پيچيده و ابراز تاسف مي‌كنند، اما كشته شدن 78 نفر فقط در يك واقعه برايشان آن‌قدر مهم نيست كه حتي بر آن تاملي فرمايند، متاسفانه اين شايبه را به ذهن متبادر مي‌سازد كه چه بسا اين ابراز احساسات نه از روي تعلقات بشردوستانه و عدالت‌طلبانه كه از روي يك استراتژي معين و از سر ِ هم‌سويي با برخي جريانات زخم‌خورده‌ي حركت عظيم مردمي در سال 1357 صورت گرفته باشد، وگرنه هر فردي كه مدعي اعتقاد به مفاد اعلاميه‌ي جهاني حقوق بشر است، هرگز نمي‌تواند اقدام سربازي كه به سوي مردم شليك كرده است را اين‌گونه توجيه كند كه او از ناموسش دفاع كرده است و حال آن كه گشودن آتش در 17 شهريور و ساير روزهاي انقلاب به سوي مردم، در حالي كه مردم شعار " ارتش برادر ماست " را بر زبان داشتند و به سربازان گل هديه مي‌دادند، هرگز يك عمل پيش‌آمدي و مبتني بر تشخيص انفرادي در سطحي مانند سربازان ساده نبوده و بديهي است كه بر اساس فرمان سراسري از بالا صورت گرفته است. به منظور يافتن شاهد مثال‌هاي فراوان، مي‌توان به فیلم های مستند انقلاب مراجعه و صحنه‌هاي تصويري کشتار 17 شهریور را مرور کرد. لازم به يادآوري است كه در مطلبي با عنوان " ايران در سالي كه گذشت " به قلم آقاي نوري‌زاده در شماره‌ي مسلسل 1000 مجله‌ي اميد ايران اين جملات به چشم مي‌خورند: « جمعه، 17 شهريور – در اين روز، فاجعه‌ي تاسف‌انگيز ميدان ژاله در تهران روي داد، جعفر شريف امامي نخست وزير وقت شاه، مقررات حكومت نظامي را در تهران و 11 شهر ديگر برقرار كرد. بيش از سه‌هزار نفر از مردم آزادي‌خواه را شهيد ساخت و هزاران تن ديگر را مجروح نمود. »
5. مسلما، آقاي دكتر نوري‌زاده كه در آن روزها به عنوان يك روزنامه‌نگار معترض در صحنه حضور داشتند، می‌دانند که ارتباط نزدیکی میان مبارزان داخل کشور و خارج از کشور وجود داشت و اسناد و اخبار سرکوب‌های سیاسی، اعدام‌ها و کشتارهای خیابانی به سرعت به خارج از کشور منتقل و در سطح جهانی و سازمان‌های حقوق بشر منتشر می‌شده است. احتمالا، عکس‌های کشتار 17 شهریور و نوار کشتار مردم در کرمان و یزد نيز در آرشیو سازمان‌های حقوق بشر موجود هستند. بنابراين نبايد غيرممكن باشد كه آقاي دكتر يزدي که در ارتباط نزدیک با مبارزان داخل کشور بود، بسياري از اخبار و اسناد و از جمله عكس‌هاي حادثه‌ي 17 شهريور را دريافت كرده باشند. همه می‌دانند که سخن‌رانی‌های آقای دکتر یزدی درباره‌ي انقلاب، قبل از سفر به پاریس، به ایران می‌آمده و پخش می‌شده است. احتمالا ايشان هم آن‌ها را به یاد دارند.
6. نامبرده نيك مي‌دانند و البته خود نيز در آن صحنه نيز حضور داشته‌اند كه تیمسار رحیمی را مردم دستگیر کردند و به مدرسه‌ي رفاه بردند و آقای دکتر احمد صدر حاج سید جوادی از وی بازجویی می‌کرد. در جلسه‌اي كه آقاي تيمسار رحيمي مورد پرسش قرار گرفتند و فيلم آن نيز امروزه به طور وسيع منتشر شده است، آقای دکتر یزدی از ایشان می‌خواهد به عنوان فرماندار نظامی تهران به سربازان دستور دهد به پادگان‌ها برگردند تا به خون‌ریزی‌ها خاتمه داده شود. ايشان از اين كه ارتش را از حمله و درگيري با ملت بازدارد، احتراز كرده و خود را سربازي مقيد به دستورات مافوق ( شاه ) و سوگندي كه در وفاداري ياد كرده است، اعلام مي‌كند. حال بايد از ايشان پرسيد كه به نظر شما كه داعيه‌ي دل‌نگراني از وضعيت حقوق بشر در ايران را داريد و تحصيلات تخصصي خود را در رشته‌ي حقوق به پايان رسانيده‌ايد، اعلام وفاداري براي يك سرباز با هر درجه‌ي نظامي به معناي اسلحه گرفتن به سوي مردم است؟
بنا بر مفاد قانون مجازات عمومي 1352 كه مترقي‌ترين قانون كيفري اين مملكت تا كنون محسوب مي‌شود و البته در دوران پهلوي به تصويب رسيده بود و يا قوانين كيفري ساير كشورها نظير فرانسه و همچنين دكترين‌هاي رايج در دادگاه‌هاي كيفري بين‌المللي كه از جمله در دادگاه نورنبرگ و ديوان كيفري بين‌المللي ( I.C.C ) ، بارها و بارها مورد استناد قرار گرفته است، حكم آمر ( فرمانده ) مافوق در صورتي كه آشكارا در تعارض با قانون و اختيارات قانوني وي باشد، به هيچ‌‌وجه رافع مسووليت كيفري مامور ( مجري مادون ) نخواهد بود، حال مساله اين است كه اولا آقاي رحيمي، فرمانده‌ي ارشد ارتش و بنا بر عرف، آمر محسوب مي‌شدند، دوم اين كه به فرض آن كه ايشان مامور و مادون شخص شاه تلقي شوند، شاه بنا بر كدام اصل و ماده‌ي قوانين اساسي و يا عادي، حق صدور فرمان آتش به سوي مردم در يك ميدان عمومي شهر را داشته است؟
7. بي‌ترديد، ايشان ( آقاي نوري‌زاده ) به جهت حضور فعال در كسوت روزنامه‌نگاري در فعاليت‌هاي دوران انقلاب و تحصيلات حقوقي آگاه هستند كه لايحه‌ي قانوني تشكيل دادگاه‌ فوق‌العاده‌‌‌ي رسيدگي به جرايم ضد انقلاب در تاريخ 5/4/ 1358 تصويب شد و به موجب روزنامه‌ي رسمي شماره 10018 مورخ 25 4/1357 جهت اجرا ابلاغ شد و حال آن كه جلسه‌اي كه در آن آقايان رحيمي و نصيري و آقاي دكتر يزدي و البته خود ايشان هم در آن حضور دارند، مربوط به روز 25 بهمن 1357 يعني سه روز پس از پيروزي انقلاب است. به ديگر سخن، شش ماه پس از اين تاريخ است كه دادگاه‌هاي انقلاب تاسيس مي‌شوند. بديهي است كه بنده به عنوان يك وكيل دادگستري هرگز نمي‌خواهم، جوازي براي برگزاري محاكمات غيرعلني و بدون برخورداري متهم از حقوق قانوني نظير حق داشتن وكيل و به طور كلي رعايت آيين دادرسي كيفري و استانداردهاي پذيرفته شده‌ي جهاني آن را صادر كنم و به هيچ‌وجه چنين امري را متناسب با شان و باورهاي علمي، شرعي و اخلاقي خود نمي‌يابم، حال متهم، هر كه مي‌خواهد باشد، از يك فرد مصلح و معتقد به حقوق ملت مانند آقاي عمادالدين باقي گرفته تا افرادي كه در نقض گسترده‌ي حقوق بنيادين ملت و وقوع جنايت عليه بشريت نظير صدام حسين و يا آقايان رحيمي و نصيري دست داشته باشند و فكر مي‌كنم كه همين تجربه‌اي كه در مورد اين آقايان اتفاق افتاده است نيز مويد صحت اين گرايش باشد كه عدم رعايت آيين دادرسي و حقوق دفاعي متهم، از ديو مي‌تواند دلبر ( قديس و شهيد ) بسازد. اما نكته‌ي قابل طرح آن كه آقايان دكتر يزدي و زنده‌ياد مهندس بازرگان خود از جمله كساني بودند كه در همان دوران شور انقلابي كه بسياري از انقلابيون و از جمله ايشان ( آقاي نوري‌زاده ) در آتش انتقام از سردمداران نظام سلطنتي، اجراي هر كيفري را مناسب مي‌ديديد، با اين مشي مخالفت مي‌كردند و پاره‌اي از هجمه‌هايي كه در آن روزگار انقلابيون مذهبي و غير مذهبي بر ايشان روا مي‌داشتند، به همين نحو گرايشات دكتر يزدي باز مي‌گردد. رجوعي مختصر به نشريات انقلابي آن روزگار از روزنامه‌هاي منتسب به حزب الله گرفته تا ارگان رسمي حزب توده‌ي ايران، نشان از عدم تمايل دولت موقت به اين نحو محاكمات دارد و عدم موافقت دولت موقت و اعضاي آن در برابر اعدام‌ افراد موسوم به ساواكي و ضدانقلاب پس از پيروزي انقلاب، از جمله اتهاماتي هستند كه به ويژه به آقاي دكتر يزدي انتساب داده مي‌شد.آيا سندي وجود دارد كه اثبات كند شخص ايشان ( آقاي نوري‌زاده ) نيز كه نشريه و روزنامه در اختيار داشته‌اند در آن مقطع، حداقل يك‌بار به طور علني نسبت به آن اتفاقات ابراز نگراني كرده باشند؟ نگارنده، هيچ سندي در اين خصوص در دست ندارد. البته از مطالبي كه در آن روزگار به قلم آقاي نوري‌زاده در مجله‌ي اميد ايران يافت مي‌شود، بدون توضيح اضافي مي‌توان به برخي واقعيت‌ها پي برد. ايشان در شماره مسلسل 995 در ستوني زير عنوان " نگاه سردبير " اين‌گونه مي‌نويسند: « اين درست كه انقلاب بخشاينده است. ولي انقلاب از خيانت در نمي‌گذرد. خيانت صاحبان قلم‌هاي مزدور، صداهاي مزدور، هياكل مزدور، انقلاب مال رضايي‌هاست، مال بازرگاني‌هاست، مال حنيف‌نژادهاست. » و يا در مورد ديگري در شماره 996 ايشان در ستون " خيلي محرمانه " مي‌گويند كه « امير عباس هويدا متهم شماره يك تبهكاري‌ها و فساد 25 سال اخير است » آقاي نوري‌زاده از جمله كساني است كه در روزهاي پس از پيروزي انقلاب توجه بسياري به خطر ضد انقلاب دارند و در صفحه‌ي 8 همان شماره در مطلبي خطاب به آقاي بازرگان زير عنوان " مراقب ضد انقلاب باشيد "، اين‌گونه مي‌نويسند: « نيروهاي ضد انقلابي در طول هفته‌ي گذشته با حملات غير منظم، به پاسداران انقلاب و يك حمله‌ي گسترده در تبريز تا حدودي نشان دادند كه هنوز شكست نخورده‌اند و هنوز اگر قدرت آن‌ها حقير انگاشته شود، قادرند در يك فرصت حساب‌شده ضربه‌ي سنگيني به انقلاب بزنند » و يا در فرازي ديگر در شماره‌ مسلسل 997 در ستون " ايران در هفته‌اي كه گذشت " اين‌گونه مي‌نويسد: « هفته‌ي گذشته همچنين اسراري از توطئه‌ي خائنانه‌ي كودتا عليه انقلاب ايران توسط مزدوران رژيم رحيمي فرماندار نظامي تهران، خسروداد و تني ديگر از امراي ارتش فاش شد. اين گروه قرار بود فرداي روزي كه گاردي‌ها به خواب‌گاه همافران حمله كردند، در تهران حمام خون به راه اندازند و با كشتاري عظيم، شاه را به ايران بازگردانند». جاي تاسف دارد كه در برنامه‌هايي كه نامبرده به اين موضوع مي‌پردازد، با شيوه‌ي بياني كه به هيچ‌وجه، درخور ِ بررسي منصفانه از يك رويداد تاريخي نيست و با پرش‌هاي موضوعي فراوان، از بيان مستقيم و موكد اين نكته پرهيز مي‌كنند كه اولا آن جلسه‌ي كذايي، جلسه‌ي محاكمه و دادگاه انقلاب نبوده و بلكه يك برنامه‌ي تلويزيوني و تبليغي صرف بوده است و اصولا هرگز قرار نبوده كه متعاقب آن جلسه، آقايان رحيمي و نصيري اعدام شوند، دوم اين كه اعدام آن افراد توسط آقاي خلخالي و ايادي ايشان و با مسووليت رهبر فقيد انقلاب و در دادگاه‌هاي موسوم به شرع ( دادگاه‌هاي انقلابي و نه انقلاب ) صورت پذيرفته است ] كما اين كه آن جلسه، دادگاه شرع هم نبوده است [ و سوم اين كه بحث قطع يد آقاي رحيمي به فرمان آقاي دكتر يزدي، دروغ محض و توهم بوده است و چهارم آن كه به اين نكته نيز پرداخته شود كه اصولا قتل ناگهاني اين افراد براي حكومت نوپايي كه حداقل مي‌توانست از وجود امثال هویدا‌ها كه قول هم‌كاري داده بودند، استفاده‌ي تبليغاتي كند، چه نتيجه‌اي مي‌توانست داشته باشد؟ كما اين كه آقاي نوري‌زاده در ستون يك هفته در ايران در شماره مسلسل 998 مجله‌ي اميد ايران در گزارشي كه از وضعيت روز دارند، صريحا مي‌نويسند كه: « دكتر يزدي نيز، هنگام مراجعت از جنوب كشور گفت محاكمه‌ي هويدا طولاني خواهد بود. » بنابراين كاملا مشخص است كه اعدام سريع هويدا هرگز به خواست يا اطلاع قبلي آقاي دكتر يزدي صورت نپذيرفته است. حال براي هر خواننده‌ي با هوش متوسط، اين پرسش مطرح مي‌شود كه براي فردي چون آقاي نوري‌زاده كه داراي ذهن پويايي و توان تصويرگري سناريوهاي گوناگون در كوتاه‌ترين زمان ممكن هستند، چرا تا كنون اين پرسش و طرح ذهني ايجاد نشده است كه اصولا اعدام سريع اين افراد به نفع چه كساني مي‌توانسته تمام شود؟ و چه بسا عناصر نفوذي كه البته مي‌توانسته از سوي آمريكا و يا نظام پيشين نيز تغذيه شده باشند، عامل مرگ زودرس افرادي نظير نصيري و هويدا بوده‌اند تا يك‌سري اسناد مربوط به نظام گذشته محفوظ بماند؟ و يا اين كه چرا هويدا كه خودش را تحويل نيروهاي انقلابي داده بود و به تاييد آقاي نوري‌زاده، دولت موقت نيز مراقب حفظ جان او از گزند ديگران بود، بايد به آن‌گونه اعدام شود؟ به نظر مي‌رسد بدون نياز به سناريو نويسي و با پيروي از قانون ساده‌ي " هزينه و فايده " به پاسخ‌هاي روشني در اين زمينه بتوان دست يافت.
غرض از ذكر اين مطالب، به هيچ‌وجه ايجاد تقابل و يا ايراد اتهام به نامبرده و يا افراد ديگر نيست. بديهي است كه در فرآيند انقلاب 1357 بسياري از افراد با گرايشات گوناگون و چه بسا با انگيزه‌ي مثبت حضور داشتند و نقش آفريدند و چه بسا امروزه بنا بر تجربيات جديد، به گونه‌اي ديگر بيانديشند و حتي گذشته‌ي خود را نيز نقد كنند. اما اين كه كسي دايما بر عمل‌كرد ديگران نقد كند اما خود را طيب و طاهر جلوه دهد، نه نيك‌نفسي كه نوعي تنزه‌طلبي و كتمان حقيقت، محسوب مي‌شود. نكته‌ي ديگر آن كه بايد توجه داشت كه حقوق بشر، گفتمان و دغدغه‌ي اصلي پس از پيروزي هيچ انقلابي و از جمله انقلاب ايران نبوده است و اصولا اين نگرش كه امروز در جامعه‌ي ما جاري است، در آن روزگار، وجه غالب نداشته است. هنوز بسياري از افراد به ياد دارند كه " حقوق بشر " در انديشه و ادبيات چپ‌زده‌ي مذهبي و غيرمذهبي آن دوران، مترادف با حقوق بورژوايي و منبعث از تمايلات ليبرالي و ضد انقلابي تفسير مي‌شد، بنابراين از اين باب نمي‌توان بر كسي حرجي يافت، نكته‌ي جالبي كه در تاييد اين مدعا مي‌توان ذكر كرد، مطلبي است كه به قلم آقاي نوري‌زاده در شماره مسلسل 997 مجله‌ي اميد ايران در ستون " پيش‌درآمد " ذكر شده است. ايشان در عبارتي توضيح مي‌دهند كه: « هفته‌ي گذشته پس از اعدام ضدانقلابي‌ها و مزدوران رژيم، با آن كه همه از اين كه مجريان به مجازات رسيده بودند، خوشحال بودند ولي به دفعات شنيده مي‌شد كه مردم علاقمندند محاكمه‌ي اين گروه علني باشد و از طريق راديو و تلويزيون براي ملت نمايش داده شود. از جمله دكتر متين دفتري نايب رييس كانون وكلاي دادگستري كه در جمع عده‌اي از خبرنگاران داخلي و خارجي گفت: اعدام سريع فاسدان رژيم پيشين كار بسيار خوبي بود، ولي اي كاش! جريان محاكمه‌ي اين گروه‌ها علني بود. جنايت آن‌ها مسلم ولي لااقل بهتر بود كه اعترافات آن‌ها را همه مي‌شنيدند. » نكته‌ي حايز اهميت در اين خصوص آن است كه نه تنها مدعي موصوف ( آقاي نوري‌زاده ) كه حتي شخصيتي حقوق‌دان نظير نايب رييس وقت كانون وكلا، در آن روزگار دغدغه‌ي رعايت موازين حقوق بشر و حقوق دفاعي متهم را نداشته‌ است و بلكه بيش‌‌تر دل‌نگران آن بوده‌ كه مبادا بخشي از جنايات رژيم پيشين مورد آگاهي ملت قرار نگيرد و حتي مردم نيز صرفا از باب ناآگاهي نسبت به اعترافات متهمان و علاقمندي به ديدن نمايش ذلت عاملان ستم و نه نگراني از رعايت حقوق دفاعي ايشان، خواستار محاكمات علني بودند. اتفاقا در چنين فضايي، آقاي دكتر يزدي و دولت موقت از معدود افراد و جرياناتي هستند كه به موضوع رعايت حقوق متهمان و حفظ جان ايشان عنايت داشتند و آقاي نوري‌زاده نيز در چند مورد در مجله‌ي اميد ايران به اين موضوع پرداخته‌اند، به عنوان مثال ايشان در شماره مسلسل 997 در صفحه‌ي 8 مي‌نويسند: « اكثر مردم درست نمي‌دانستند، در رابطه با اعمال قدرت، موقعيت اين دو قطب يعني كميته و دولت ( موقت ) چگونه است. اكثر اعلاميه‌هاي مهم در رابطه با اعتصاب و ديگر مسايل مهم در وحله‌ي اول از سوي كميته‌‌ي انقلاب اسلامي منتشر مي‌گرديد و حتي اعدام جنايت‌كاران رژيم سابق چون نصيري و رحيمي و غيره نيز حداقل به صورت ظاهر به طور كامل در محدوده‌ي قدرت و در حيطه‌ي تصميم‌گيري كميته ظاهر شد » و يا در فرازي ديگر در ستون " ايران در هفته‌اي كه گذشت " به نقل از دكتر يدالله سحابي معاون نخست وزير، خطاب به خبرنگار هفته‌نامه‌ي نيوزويك گفته مي‌شود كه « البته اين افراد در زمره‌ي بدترين جنايت‌كارترين كشور بوده‌اند و اعدام آن‌ها مجازاتي عادلانه بود ولي بازرگان و من هيچ يك چگونگي و جريان كار را تاييد نمي‌كنيم. در حال حاضر، منطق انقلاب مسلط است و همه‌ي كارها آن‌طور كه ما مي‌خواهيم پيش نمي‌رود » و يا در همان مطلب به نقل از مهندس بازرگان گفته مي‌شود كه: « ايشان موضوع اعدام‌ها را از راديو شنيده‌اند. »
جان ِ اين نوشتار، به بازگويي اين حقيقت توجه دارد كه كوچك‌نمايي يك رويداد مهم تاريخي مانند انقلاب اسلامي 1357 و انتساب آن به خواست فردي اشخاص و يا سناريوي از پيش تعيين شده‌ي آمريكايي‌ها، نسخه‌ي جديدي از انديشه‌ي فرسوده‌ي " دايي‌جان ناپلئون " است و بيش از آن كه اصل مساله را زير سوال ببرد، حكايت از كوچكي و حقارت بينش گوينده دارد. نكته‌ي ديگر آن كه اگرچه به زعم بنده، بيان برخي اقدامات مثبت صورت گرفته در نظام گذشته، نه تنها اشكالي ندارد كه مي‌تواند از آزادگي گوينده و احتراز وي از مطلق‌نگري و علاقه به رعايت انصاف، نشان داشته باشد و مسلما اين شيوه، نتايج مثبتي نيز براي جامعه‌ي ما در بر دارد، اما جنايت‌‌زدايي و تطهير مطلق ِنظام سياسي ِپيشين، نه تنها هيچ منافعي براي مردم ايران ندارد كه حتي براي خود جريان سلطنت‌طلب نيز، چنان‌چه بخواهد روزي به صحنه‌ي سياسي ايران باز گردد، فايده‌اي ندارد.
متاسفانه مشي رسانه‌هايي نظير صداي آمريكا و تلويزيون كانال يك، هرگز در راستاي اطلاع‌رساني سالم و منصفانه قرار نداشته‌ است. مدير تلويزيون كانال يك با تكه تكه نشان دادن فيلم آن جلسه‌ي كذايي و توضيحاتي كه آقاي دكتر يزدي پيرامون آن ايراد داشته‌اند و بر روي سايت‌هاي گوناگون اينترنتي قابل مشاهده مي‌باشد، عملا به سلاخي حقيقت و نتيجه‌گيري مبتني بر سانسور اقدام مي‌ورزند و با ادبيات و گويشي در خور ِ نقالي‌هاي قهوه‌خانه‌اي، به تخريب و تحريف تاريخ انقلاب و تحقير ملي ايرانيان مي‌پردازند و اين نكته قابل طرح است كه چرا ايشان به جاي صرف اين همه انرژي براي توهين به ديگران و يا تبليغ كتاب‌هايي كه متاسفانه حتي خودشان هم يك‌بار آن‌ها را دقيق نخوانده‌اند، در يك اقدام ساده و بي‌دردسر، هرگز نسبت به پخش كامل اين دو فيلم اقدام نمي‌كنند.
به عنوان فردي از نسل پرورش‌يافته‌ي پس از انقلاب، يادآور مي‌شود كه همان‌گونه كه يك‌بار نسل انقلابي 1357 اشتباه كرد و تمامي استبداد را در تمامت مستبد خلاصه ديد و به جاي مبارزه و محو استبداد، تنها به حذف مستبد ( شاه ) بسنده كرد، لااقل امروز ديگر نبايد اين اشتباه را به نسل جواني حقنه كرد كه در اثر سياست‌هاي نادرست حاكمان جمهوري اسلامي، دچار ياس و سرخوردگي شده‌اند، امروز آن‌چه بيش از مقابله با تماميت‌خواهان اهميت و اولويت دارد، مبارزه با انديشه‌ي تماميت‌خواهي است و اين كار جز با اطلاع‌رساني و بررسي منصفانه‌ي تاريخ و احتراز از افتادن به دام كساني كه تنها با حكومت كنوني مساله دارند و نه با اصل استبداد و جهل، ميسر نمي‌آيد. افراد و يا رسانه‌هايي كه با ساختن برنامه‌هايي نظير " خاك ناسپاس "، تحقير، سرزنش و دشنام‌گويي به ملتي را كه از سر تظلم به نفي حاكميتي مطلقه بر خواستند، بر افشاي مستبد و مبارزه با استبداد، ترجيح مي‌دهند و در مقابل، هياتي قديس‌گونه از ديكتاتور ديروز ترسيم مي‌كنند، هرگز قابل اعتماد براي همراهي در مسير پر فراز و نشيب دمكراسي محسوب نمي‌شوند.
خلاصه آن كه انقلاب اسلامي 1357 و پيروزي آن خواست و نتيجه‌ي حضور عموم مردم ايران و از جمله آقاي دكتر يزدي و آقاي نوري‌زاده بوده است. منافع آن براي كل جامعه‌ي ايراني و اشتباهات و انحرافات نيز معطوف به همين جامعه است. بخشي از حضور و نقش‌آفريني هر فرد در اين انقلاب درست و بخشي منجر به نتايج ناخواسته و ناگوار شده است. بديهي است كه مطلق‌بيني در هر وجه اين قضيه، سودي ندارد اما اين نگرش نيز بسيار غلط است كه فردي، تمامي اشتباهات را به گردن ديگران بياندازد و خود را مبرا سازد. اصولا اتخاذ چنين موضعي، مدعي را بيش‌تر در مظان اتهام قرار مي‌دهد.
در طي مدت اخير كه حملات رسانه‌هاي گوناگون مستقر در آمريكا عليه شخص دكتر يزدي فزوني يافته است، بارها به اين موضوع انديشيده‌ام كه چرا دكتر يزدي؟ در پاسخ مي‌توانم بگويم كه احساس عداوتي كه جريانات سلطنت‌طلب از ايشان به دل دارند، علاوه بر نقشي كه ايشان در رهبري انقلاب و پيروزي كم‌هزينه‌ي آن ايفا كردند، به مواضع منحصر به فردي باز مي‌گردد كه ايشان همواره در مقابل سياست‌هاي كاخ سفيد و انديشه و عمل جريانات غيراصلاح‌طلب و متمايل به براندازي طرح كرده‌اند، واقع امر آن است كه استدلالات و تاكيد آقاي دكتر يزدي بر اين كه دمكراسي، يك پديده‌ي وارداتي نيست و بلكه يك فرآيند تدريجي آموزشي و فرهنگي است و به چالش كشيدن سياست‌هاي دولت آمريكا و نشانه گرفتن قلب استبداد و دوري جستن و عدم اكتفا به عداوت‌هاي فردي، از جمله دلايلي هستند كه دولت‌مردان آمريكايي و تمامي مخالفان اصلاحات كه همان حركت تدريجي و نفس‌بر، اما موثر در گذار موفق به سوي دمكراسي است را چه در داخل و چه در خارج به دشمني صريح با ايشان هم‌قسم كرده و به سانسور نظريات و عمل‌كرد واقعي و حتي تخريب ايشان به بهاي تحريف تاريخ وا مي‌دارد. از اين رو مخالفان دكتر يزدي، امروزه يا ناآگاهاني هستند كه خوراك فكري خود را از رسانه‌هاي وابسته به سلطنت‌طلبان و مخالفان اصلاحات دريافت مي‌كنند و يا حواريون آگاه كاخ سفيد و يا مخالفان آشكار اصلاحات و دمكراسي در داخل و خارج از كشور هستند، جالب است كه تمامي اين سه طيف نيز در اين راهبرد با هم مشترك‌اند كه به دكتر يزدي نبايد تريبون داد و همواره بايد يك‌طرفه به او تاخت و البته اين افراد غافل‌اند كه تاريخ، خود والاترين داورهاست.
موج جدید حملات توسط صدای آمریکا و برخی دیگر از کانال‌ها هم‌زمان است با سخن‌رانی‌هاي متعدد و ابراز صريح مخالفت آقای دکتر یزدی با سیاست‌های دولت آمریکا علیه ایران و تصريح اين نكته که اعمال سياست‌هاي جنگ‌افروزانه و سلطه‌جويانه‌ي دولت آمريكا، همواره به ضرر فرآیند دموکراسی در ایران بوده است و اين در حالي است كه فرد مورد اشاره ( آقاي نوري‌زاده ) به دفعات بسيار با ظرافت در برنامه‌هاي خود به توجيه منافع حضور نظامي آمريكا در منطقه اشاره داشته‌اند.
آيا به اين نكته مي‌توان بي‌اعتنا ماند كه عمل‌كرد دولت آمريكا نه تنها در ايران كه در سراسر جهان در طول شصت سال گذشته، هيچ‌گاه با دمكراسي، حاكميت و منافع ملي هيچ ملتي هم‌سويي نداشته است؟ سقوط دولت آلنده در شيلي، طراحي كودتاي 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مردمي دكتر مصدق، جنايات جنگ ويتنام، تجهيز حكومت صدام در جنگ هشت‌ساله با ايران، تضعيف دولت ملي عبدالناصر در مصر، تقويت دولت نژاد پرست اسراييل و وتوي تمامي قطعنامه‌هاي صادره از سوي سازمان ملل متحد در خصوص جنايات اين رژيم، بنيان‌گذاري القاعده در خاورميانه به بهانه‌ي مقابله با حكومت سوسياليستي شوروي و ده‌ها نمونه‌ جنايات و اقدامات ديگر اين نظام، آيا كفايت نمي‌كند كه با رسانه‌اي كه با بودجه‌ي چنين دولتي تامين مي‌شود، روابط معقولانه‌تري برقرار ساخت؟
در پايان، اميدوارم كه در بيان مقصود خود موفق بوده و توانسته باشم نه احساس كدورت و دشمني كسي را نسبت به خود كه ضرورت به بازانديشي را بر انگيخته باشم تا شايد كه پس از اين با پرهيز از پيش‌داوري‌ها در ايجاد فضايي براي زندگي ديگر، نقشي ديگر پديد آيد.

1 نظرات: