بررسی کارآمدی انتخابات در جلسه ماهیانه نهضت آزادی ایران

۰:۰۹ bamardum 0 نظر

بررسی کارآمدی انتخابات در جلسه ماهیانه نهضت آزادی ایران

جلسه ماهیانه اعضای نهضت آزادی ایران بعدازظهر روز یکشنبه 8 دی ماه 1387 در منزل یکی از اعضای این حزب و با حضور دبیر کل ، اعضای دفتر سیاسی ، شاخه جوانان و سایر اعضای استان تهران پیرامون کارآمدی انتخابات سال آینده ریاست جمهوری برگزار شد .

برگزاری این جلسه که با اذان مغرب هم زمان بود با اقامه نماز جماعت و با تلاوتی چند از آیات قرآن مجید شروع شد . پس از قرآن منشی جلسه به معرفی برنامه پرداخت .

سپس مهندس بهاور رییس شاخه جوانان به ارائه گزارش از فضای حاکم بر انتخابات سال آینده ریاست جمهوری و وجود دیدگاه های مختلف در جامعه و بررسی افراد و جریان های که احتمال حضورشان در انتخابات به عنوان کاندیدا وجود دارد پرداختند .

این عضو دفتر سیاسی عنوان کرد که تا این لحظه نهضت آزادی تصمیمی برای مشارکت در انتخابات ندارد و بحث های انتخاباتی بر سر حضور در انتخابات به منظور تاثیرگذاری مثبت در انتخابات و کمک به روند رشد دمکراسی در ایران از فرایندی دمکراتیک است .

ایشان در عین حال اظهار داشت در صورتی که ائتلافی بر سر کاندیدای واحد بین اصلاح طلبان بوجود بیاید از آن استقبال می کنیم .

رییس شاخه جوانان نهضت آزادی در ادامه با طرح پرسشی که آیا آقای خاتمی می تواند پس از انتخابات قدرتمند ظاهر شود به بررسی این مسئله پرداختند و توضیحاتی در این زمینه ارائه دادند .

پس از صحبت های مهندس بهاور حاضرین به ارائه نظریات و ایراد پرسش هایی در زمینه انتخابات پرداختند . در ادامه نگاهی به دیدگاه های ارائه شده و نظریات تنی چند از حاظرین می پردازیم .

مهندس توسلی عضو شواری مرکزی نهضت آزادی در مورد انتخابات بیان داشت :" شرکت نهضت آزادی در انتخابات مختلف از گذشته تا به حال همواره با تحلیل و آینده نگری همراه بوده و هیچگاه احساسی برخورد نداشته ایم . استراتژی ما روشن و واضح است و تاکتیک ها نیز بر اساس شرایط و مقتضیات شکل گرفته است " .

شهردار تهران در دولت موقت با مروری بر انتخاب های گذشته اشاره ای به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل در دور دوم داشتند واز تصمیمی که در آن مقطع گرفته شد به دفاع پرداختند و نقش نهضت آزادی را آگاهی بخشی دانسته و به مهیا کردن شرایط آگاهی بخشی به جامعه ، حاضرین را فرا خواندند .

دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی در مورد نتیجه انتخابات آینده ریاست جمهوری عنوان کرد:"نتیجه هر چه باشد در صورتی که آقای خاتمی بتواند منشور اصلاح طلبی را به سرانجام برساند و اتحادی در خصوص این منشور بوجود بیاورد اگر در انتخابات آینده حتی پیروز هم نشود این برد برای تمامی نیروهای اصلاح طلب تلقی می شود زیرا نیرویی که از این اتحاد بوجود می آید می تواند بسیار تاثیر گذار بر آینده ایران باشد" .

وزیر امور خارجه دولت موقت مشکل ایران را تنها در ساختار حقوقی ندانسته و با به چالش کشیدن ساختار حقیقی به بررسی این ساختار از مشروطه تا عصر حاضر پرداختند .

دکتر یزدی با اشاره به واقع گراتر شدن نیروهای سیاسی پس از گذشت سی سال از عمر انقلاب، بحث مصالح ملی را فراتر از یک انتخابات دانستند و توجه حاضرین را به نتایج بعد از انتخابات معطوف کردند .

دکتر غلامعباس توسلی نیز با عنوان اینکه در انتخابات افراد مطرح نباید باشند بلکه ساختارها باید مورد نظر قرار بگیرند دیدگاههای خود را در مورد انتخابات بیان داشتند .

منبع : با مردم

0 نظرات:

برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاه آزاد کرج با سخنرانی اعظم طالقانی و مصطفی تاجزاده

۱۹:۴۶ bamardum 1 نظر

برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاه آزاد کرج با سخنرانی اعظم طالقانی و مصطفی تاجزاده
ممانعت از سخنرانی احمد زید آبادی در این مراسم
مصطفی تاج زاده در مراسم بزرگداشت روز دانشجو ضمن مخالفت با قرائت استبداد گونه ای که از جمهوری اسلامی می شود گفت:"حکومت اسلامی اسم مستعار استبداد دینی است" گزارش کامل این مراسم که به همت انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه آزاد واحد کرج برگزار شد در ادامه می آید:مراسم بزرگداشت روز دانشجو با عنوان «دانشگاه آخرين سنگر آزادي» توسط انجمن اسلامي دانشجويي دانشگاه آزاد واحد كرج با سخنراني سيد مصطفي تاج زاده و سركار خانم اعظام طالقاني برگزار شد. این مراسم با اجراي هماهنگ سرود ملی "ای ایران" توسط دانشجویان و سخنان رضا مهدوی دبير سابق و حامد عزیزی دبیر کنونی انجمن آغاز شد و پس از قرائت بيانيه‌هاي كميسيون زنان و كميته سياسي انجمن كه در آنها ضمن اعتراض به سياستهاي حكومتي مبني بر سهميه بندي جنسيتي در دانشگاه‌ها، سلب آزادي فعاليت تشكلهاي دانشجويي مستقل و برخوردهاي غير قانوني با دانشجويان از جمله تعليق و احضار به كميته‌هاي انضباطي و دادگاه‌هاي انقلاب به دغدغه‌ها و انتقادات دانشجويان نسبت به سياستهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي دولت نهم اشاره شده بود.حامد عزیزی با ابراز انزجار از اعمال محدودیت های فراوانی که نسبت به فعالین دانشجویی در دانشگاهها ی مختلف کشور می شود گفت:"اگر در گذشته دانشجویان را به دلایل مختلف به کمیته های انظباطی دانشگاه ها می بردند اما امروز سروکار فعالین دانشجویی در همان گام اول با دادگاهها انقلاب است و این تغییر مکان بررسی پرونده های دانشجویان نکته ی حائز اهمیتی است که از طرف دولتیان پاسخ مناسب و روشنی برای آن ارائه نشده و نخواهد شد."در ادامه برنامه سيد مصطفي تاج زاده در مورد سير تاريخي دموكراسي خواهي و دين جويي در مبارزات مردم ايران پرداخت و آغاز آن را واكنش نخبگان جامعه ايران به ضعف حاكمان دوران و شكست مداوم در جنگها و نيز از دست دادن خاك ايران در قراردادهاي بي بازگشت گلستان و تركمن چاي دانست.وي ضمن اشاره به فاصلة 80 سالة ميان اين احساس نياز به نوسازي و درك و استفاده از تجربة تغيير جهان خارج با جنبش مشروطه گفت:" اين نهضت تنها نهضتي در طول تاريخ ايران است كه خواست آن نه تغيير حكومت و شاه بلكه هدف آن بر تغيير مناسبات حاكم بر سياست داخلي و خارجي و تغيير مناسبات قدرت و دموكراتيك شدن آن استوار بود. زيرا توافق جمعي بر آن بود كه استبداد ريشه عقب ماندگي ايران است، علت شكست نهضت مشروطه را دو دستگي ميان مشروطه خواهان (گرايش ديني و گرايش غربي) و تأكيد عده‌اي همچون شيخ فضل الله نوري بر مقابله با حريت و مساوات يعني آزادي و برابري به بهانة تقابل آنها با اسلام بود در حاليكه اين دو از اصول تمام نظامهاي مترقي و قوانين محدود كنندة حاكمان مستبد بودند و في نفسه تقابلي با اصول اسلامي نداشتند و علماي ثلاث و نجف اشرف از مشروطيت دفاع مي‌كردند و اصل دوم قانون اساسي را ضامن اسلاميت قوانين مي‌دانستند."تاج زاده در ادامه گفت: "انقلاب اسلامي در عصري پيروز شد كه گفتمان غالب در اغلب كشورهاي جهان گفتمان انسدادي، بسته و ديكتاتوري بود و چه در كشورهاي مورد حمايت آمريكا و چه در كشورهاي تحت نفوذ شوروي، چه به نام انقلاب و چه به نام توسعه ديكتاتورها حكومت مي‌كردند. آن وقت در شرايطي كه در خيابانهاي ايران در تظاهرات تاسوعا و عاشوراي 57 مردم شعار «استقلال،‌ آزادي، حكومت اسلامي» را مي‌دادند. امام بعد از اين تظاهرات كه به پاريس رفته بودند گفتند كه شعار ما «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» است، چيزي كه اين روزها بسياري مي‌خواهند آن را به فراموشي بسپارند و از ذهن جامعه دور كنند." تاجزاده خاطرنشان کرد: "واقعيت اين است كه ما در تاريخ 2500 ساله ايران نه حكومت ضد ديني چون دورة پهلوي داشته‌ايم و نه هيچ گاه حكومتي كه در رأسش روحانيت قرار داشته باشد و طبعاً اين حاكميت روحانيون واكنشي است به حركت ضد دين رژيم پهلوی."تاجزاده خاطرنشان کرد:"ما در زمان شاه اعتراض مان اين بود كه چرا فضاي دانشگاه ها بسته است امروز كه چه رژيم‌هاي سياسي مورد حمايت آمريكا و چه رژيم‌هاي مخالف آن به اين نتيجه رسيده‌اند كه راهي جز گذار به دموكراسي ندارند شاهد اين هستيم كه عده‌اي تلاش مي‌كنند فضاي جامعه سياسي ايران را ببندند."این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در ادامه افزود: "نقلاب ما كه پيروز شد هنوز در تركيه تا چند سال بعد كودتا مي‌شد اما امروز كه در تركيه لائيك نظام سياسي اين امكان را فراهم مي‌كند كه دو حزب اسلامي به قدرت برسند اين براي ما مايه خجالت است كه در كشوري كه روحانيت تشيع همواره افتخار مي‌كرده در طول تاريخ در كنار مردم و مدافع حقوق آنها بوده، امروز كساني بنام دين و به نام روحانيت انتخابات نمايشي برگزار مي‌كنند و مجلس فرمايشي تشكيل مي‌دهند."وي ادامه داد:"آن زمان كه از امام پرسيدند چرا حكومت اسلامي نه و جمهوري اسلامي آري ايشان پاسخ داد اگر بگوييم حكومت اسلامي هر تفسيري مي‌توان از آن كرد از خلافت صدر اسلام تا حكومت بني اميه و بني عباس تا حكومتهاي دموكراتيك اما در جمهوري هيچ راهي وجود ندارد جز اتكاء نظام به آراء ملت. و اينگونه بود كه امام پس از انقلاب نام نظام سياسي را تا انتخابات فروردين 58 تغيير نداد و آنچنان كه در سخنراني بهشت زهرا نيز تصريح كرده بود قرار را بر اين گذاشت كه نسل امروز نظام سياسي خود را تعيين كنند و دنباله رو اجباري پدران و مادرانشان نباشند و اين پذيرش حق هر نسلي است كه بتواند نظام سياسي مورد علاقه خود را انتخاب كند.."وی در ادامه گفت:انقلاب اسلامي ما فقط اين نبود كه با كمترين خشونتي پيروز شد، انقلاب ما در تداوم هم نياز به قهر انقلابي نداشت و براي همين حدود 50 روز بعد از پيروزي صندوق رأي ترا به ميان آورد و امام شعار «ميزان رأي ملت است» را داد و اين جزء هوشياري‌هاي امام بود كه برخلاف رهبران انقلاب‌ها ميزان را اراده و خواست با نيازهاي ملت ندانست تا تفسير پذير نباشد و تنها راه مراجعه به آراء مردم باشد."تاجزاده در ادامه خاطر نشان کرد:" اما اگر امروز عده‌اي مي‌گويند ما جمهوري اسلامي نمي‌خواهيم بلكه حكومت اسلامي مي‌خواهيم بايد دانست كه حكومت اسلامي اسم مستعار استبداد ديني است. مگر فرق جمهوري اسلامي با حكومت اسلامي چيست هر دو كه اسلامي‌اند." پس از این سخنان تاج زاده بود که اعضای بسیج با بالا بردن پلاکاردی که در آن نوشته شده بود"دانشگاه اسلامی جای منافقین نیست" به مخالفت با سخنان او پرداختند.گفتنیست در همین هنگام برخی از دانشجویان منتقد که در سالن حضور داشتند پلاکاردهایی را که در آنها نوشته شده بود:"عدالت اجتماعی کجاست"،"مگر ما چه می خواهیم جز آزادی و حقوق بشر"،"دانشگاه زنده است"،"اصلاحات نام مستعار یک فرد نیست" و نیز سر دادن شعار "دانشجوی سهمیه خجالت خجالت" نسبت به تحرکات بسیج عکس العمل نشان دادند.وی تذکر داد:" آنها مي‌خواهند به اين طريق ريشه آزادي سياسي را بزنند و اين درست همان داستان مشروطه است. اينها احساس مي‌كنند تفاوتشان با حكومت شاه در روشها نيست بلكه در هدفهاست يعني اعتقاد دارند و براي همين سعي مي‌كنند همان مدلها و شيوه‌ها را در جامعه رواج دهند البته با يك رنگ لعاب اسلامي به زنان مي‌گويند چكمه نپوشيد اما سياست مداران چكمه مي‌پوشند و اين ها بايد پاسخ دهند كه گيت گذاشتن در دانشگاه و دوربين گذاشتن در آن براي چيست و مگر دانشگاه پادگان است كه آنها به دانشجو ستاره مي‌دهند. سي سال پيش گروه‌هاي سياسي ما از تكثر سخن مي‌گفتند و قانون اساسي ما از رأي مردم و جمهوريت اما امروز كه در تمام جهان دموكراسي و حقوق بشر چالش جدي است اگر قرار است اسلامي براي آينده جهان برنامه‌اي داشته باشد بايد به اين بزرگترين چالش‌ها پاسخ بگويد."تاجزاده در ادامه گفت:"چرا نظارت استصوابي بعد از امام مطرح شد زيرا مطابق نظر ايشان نبود. و يا در آنجا كه عده‌اي تلاش كردند در انتخابات مجلس دوم دانشگاهيان را به نفع روحانيون از صحنه دور نگه دارند امام سخنراني تاريخي را داشتند و اين حركت را توطئه حذف ملت از عرصه تعيين سرنوشت دانستند." قابل ذکر است پس از پايان سخنراني تاج زاده كه پيش از آن قرار بود به صورت مناظره‌اي ميان وي و احمد زيدآبادي باشد و لغو مجوز حضور زيدآبادي در آخرين ساعات پيش از اجراي مراسم از سوي مسئولين دانشگاه موجب تغيير برنامه شده بود. وي اعلام كرد كه از مسئولين دانشگاه خواسته است پرسش و پاسخ با دانشجويان انجام شود.تاجزاده در پاسخ به سوالي كه در مورد چرايي تاكيد احزاب مشاركت و مجاهدين اسلام بر حضور خاتمي گفت:" فضاي نابرابري انتخاباتي از جمله بحث رد صلاحيت‌ها و حق وتوي مزموم شوراي نگهبان، محدوديت احزاب قانوني و راه افتادن احزاب غير رسيمي پادگاني و نيز كاركرد نادرست صدا و سيما، كه علي رغم شعار رسانه ملي بودن به عنوان يك "رسانه میلي" و پيرو خواست جريانهاي خاص عمل مي‌كند را علاوه بر بحث تخلف‌هاي انتخاباتي و ابطال صندوقها از جمله دلايلي دانست كه اجماع بر خاتمي را به عنوان كسي كه مي تواند اين خان‌ها را از سر بگذارند گريز ناپذير می کند."تاج زاده در پاسخ به اتهام تفسیر به رای آرای امام خمینی که از سوی اعضای بسیج به وی وارد شد، گفت: "مسئله اين است كه تفسير از امام دو گانه است يكي تفسيري است كه صدا و سيما ارائه مي دهد و در تمام سخنراني‌ها بخشي را پخش مي‌كند كه امام در بحث‌هايي مي‌گويد بگيريد و بببنديد و قرائت اسبتدادي است در حاليكه افتخار ما اين است كه رهبر انقلابمان گرايش دموكراتيك داشته‌اند چنانكه در بحث نظارت استصوابي و بعد از آن مطرح كردم كه اين موضوع تنها بعد از امام شرايط مطرح شدن را پيدا كرد."وي همچنين در مورد استقلال جنبش دانشجويي پاسخ داد:" عدم وابستگي نبايد بهانه منفعل شدن باشد بلكه بايد جنبش آرمانهايي را تعريف كند و از آنها دفاع كند و به نسبت قرابت جريانات و احزاب سياسي با اين آرمانها در كنار آنها حركت ك.".تاج زاده همچنين در جواب سوالی در ارتباط با عملکرد خاتمی در مورد جنایت 18 تیر 78 با اشاره به اصرار خاتمي را بر انجام تحقيق در مورد حوادثي چون قتلهاي زنجيره‌اي، ماجراي خانم كاظمي و نيز 18 تير گفت:" تهيه گزارش در مورد این رویدادها که با اصرار خاتمي بر اعلام گزارش حادثه 18 تير در رسانه‌ها و بويژه صدا و سيما همراه بود و اقدام وي در حمايت از دانشجويان و شهروندان و موجب اصلاح روشهاي حاكم بر مراكزي همچون وزارت اطلاعات شد."پس از سخنراني تاج زاده، حمید صمیمی یکی از اعضای انجمن اسلامی متن پیام دکتر زیدآبادی را که به دلیل لغو مجوز حضورش نتوانسته بود در این مراسم شرکت کند قرائت کرد. زیدآبادی در طی این پیام گفت: " واقعا باعث تاسف است كه دانشجويان براي بزرگداشت خاطره روزي كه به نام آنان نامگذاري شده است، تا اين اندازه به زحمت افتند و حتي امكان برگزاري يك گفتگوي دو طرفه در محيطي آكادميك را كه اساسا فلسفه وجودي آن كسب دانش از راه تبادل آراء و افكار مخالف و متضاد است، پيدا نكنند."پیام زید آبادی این گونه ادامه یافت : "اين همه نگراني از يك گفتگوي ساده در جمع معدودي از دانشجويان، آن هم در حكومتي كه خود را مظهر ثبات و استقرار و كشورهاي قدرتمند را در معرض اضمحلال و فروپاشي مي‌بيند، باعث تعجب و شگفتي است، هر چند كه اين خود مي‌تواند نشاني از ميزان صحت آن ادعاها نيز تلقي شود." در ادامه متن آمده بود:" به هر حال، آنچه را كه قرار بود در سخنراني امروزم در جمع شما بيان كنم به فرصتي مناسب‌تر موكول مي‌كنم و در اينجا فقط به بيان اين نكته بسنده مي‌كنم كه به باور من، مهمترين وظيفه اجتماعي و اخلاقي دانشجويان در اين برهه، پاسداشت حريم آكادمي از دستبردهاي ضد علمي بخصوص پافشاري بر حق بي قيد و شرط تحصيل و ادامه تحصيل براي هر انساني است.متاسفانه در سال‌هاي اخير، براي مسئولان كشور ما «تحصيل» از صورت يك حق انساني به صورت يك «امتياز» دولتي، قلب ماهيت داده به طوري كه بسياري از دانشجويان منتقد و مخالف از حق ادامه تحصيل چه در قالب تعليق و چه در شكل ستاره دار شدن، محروم مي‌شوند."زیدآبادی خاطرنشان می کند: "در نظريه‌هاي فلسفي، حق تعليم و تربيت در كنار حق حيات، از حقوق تكويني، طبيعي و خدادادي انسان تعريف شده و هيچكس در هيچ مقامي حق محروم كردن افراد بشر با هر نوع سليقه و مذهب و مرامي را از حق تكويني و طبيعي خود ندارد.افزون بر اين، تمام انبياء بخصوص پيامبر اسلام – كه درود خدا بر او باد – براي آموزش كتاب و حكمت مبعوث شده‌اند و به هيمن علت، تعليم را در مقدس ترين آموزه خود معرفي كرده‌اند.با توجه به چنين جايگاهي براي تحصيل و تعليم در فلسفه و مذهب، ترديدي باقي نمي‌ماند كه محروم كردن افراد از ادامه تحصيل به هر بهانه و تحت هر نامي، تجاوز به قوانين خلقت و زير پا گذاشتن آيه‌هاي خداوندي است و مرتكبان چنين عمل فجيعي بايد مورد مواخذه قرار گيرند."در پایان پیام زید آبادی اشاره کرده بود که:" محروم كردن يك فرد از تحصيل يعني تحميل كردن جهل و ناتواني بر آن فرد و در پيشگاه خداوند خلقت و وجدان بشري چه پديده‌اي شريرانه‌تر از اين مي‌توان يافت؟ در پايان عزت و سرافرازي همه شما را از خداوند متعال آرزو مي‌كنم و اين شعر زنده يا فروغ را به يادتان مي‌آورم كه: ابرهاي تيره هميشه آبستن بارانند!"در ادامه مراسم اعظم طالقاني فرزند مرحوم آيت الله طالقاني سخنان خود را بر محور چالش‌هاي اقتصادي حال حاضر ايران آغاز كرد اما با توجه به عملکرد نیروهای بسیج دانشجویی در به تشنج کشاندن جلسه، موضع سخنان خود را تغییر داده و اعلام کرد می خواهد به برخی سخنان مطرح شده توسط اغتشاش گران پاسخ دهد وی در جواب پلاکارد بسیجیان که بر روی آن نوشته شده بود «دانشگاه اسلامی جای منافقین نیست» گفت: "چهرة منافق در قرآن به خوبي ترسيم شده است و ما اجازه نداريم هر كس را به ميل خود منافق بخوانيم چنانكه حتي در سالهاي ابتدايي انقلاب نيز بر روي سنگ قبر آيت الله طالقاني هم واژه منافق را مي‌نگاشتند. بلكه منافق در قرآن كسي است كه هر جا منافعش باشد ولو به قيمت نابود كردن امكانات و ثروت ملي ولو به قيمت زير پا گذاشتن حقوق مردم آنجا مقيم مي‌شود و اين است كه امروز هستند كساني كه با ادعاي حمايت از ولايت نفاق مي ورزند.وی در ادامه افزود: "احمدی نژاد در شرایط کنونی مسائلی را مطرح می کند که در اوایل انقلاب و شروع یک تحول در اداره کشور مطرح می شد، وی به عنوان مدیر اجرایی کشور باید وظایف اولیه خود را به انجام برساند. اعظم طالقانی گسترش رفتار پوپولیستی را در جامعه نگران کننده دانست و افزود: نبابد به مردم وعده های غلط داد و نیز نباید از عدم آگاهی های علمی و کارشناسی مردم سوء استفاده کرد.وی در جواب اغتشاش گران وابسته به بسیج که او را کم اطلاع نامیدند با قرائت گزارشات سازمان های بین المللی و اقتصاد دانان داخلی در مورد اقتصاد ایران و تاثیر رکود اقتصاد بین المللی بر اقتصاد ایران پرداخت و تاکید کرد:"تاکنون هیچ یک از حرفها و عملکردهای احمدی نژاد به نفع منافع ملی نبوده است." وی در ادامه افزود: "دولت با وابستگی شدید اقتصاد کشور به درآمد نفت و دامن زدن به بحرانهای داخلی بواسطه ناآگاهی و ناتوانی خود عملکرد بسیار نامناسبی را با استناد به آمار کارشناسان در مقایسه درآمدها، قیمت بالای نفت در سه سال گذشته، برداشت بی رویه از حساب ذخیری ارزی و هزینه های جاری بالا و نقش داشتن در بالا رفتن نرخ تورم داشته است."گفتنیست در پایان مراسم نیروهای عضو بسیج دانشجویی که در مقابل استدلالهای منطقی خانم طالقانی سخنی برای گفتن نداشتند به اغتشاش آفرینی و ایجاد در گیری های کاذب در سالن پرداختند که با رفتار قاطع اعضای انجمن اسلامی و خواندن هماهنگ سرود یار دبستانی توسط سایر دانشجویان ناکام ماندند

1 نظرات:

آفتابي بر لب ِِ بام ِحقيقت

۱۹:۴۵ bamardum 0 نظر

آفتابي بر لب ِِ بام ِحقيقت

روز دوشنبه هجدهم آذر ماه 1387 سايت خبري " رجانيوز " كه از حاميان جدي رسانه‌اي دولت نهم محسوب مي‌شود و ادعاي ذوب شدگي در ولايت دارد در مطلبي زير عنوان « ولايت فقيه از آفتاب هم روشن‌تر است » به طرح واكنش آيت الله نوري همداني از مراجع تقليد قم در جمع شماري از نخبگان سازمان صنايع دفاع به سخنان دبيركل نهضت آزادي پرداخته و به نقل از ايشان مي‌نويسد: " رييس این گروهك، ضمن بیان ادعای لزوم حذف ولايت فقيه از قانون اساسي، روحانيان و علما را نيز مورد اهانت قرار داده و آنان را درباري خوانده است. اين آقا كه زماني مترجم امام(ره) در پاريس بود، گفته است هيچ مفهومي به عنوان ولايت فقيه در قرآن نداريم و امام بر اساس برخي روايات آن را درست كرده است. آيت الله نوري همداني در پاسخ به اين ادعا تأكيد مي‌كند: ولايت فقيه از آفتاب هم روشن‌تر است و دو دو تا چهار تا است. مردم براساس عقل و فطرت نياز به سرپرست دارند و در آيات فراواني نيز به اين موضوع اشاره شده است.»1
بررسي اين سخنان از جهات زير مهم مي‌نمايد:
1. اصرار آيت الله نوري همداني و ساير هم‌انديشان راستگراي ايشان كه امروزه در بدنه‌ي دستگاه اجرايي كشور از جايگاه رفيعي برخوردارند بر اين نكته كه آقاي دكتر يزدي صرفا مترجمي رهبر فقيد انقلاب را در برهه‌اي از زمان به عهده داشته‌اند، افزون بر آن كه در يك نگرش خردگرايانه به جايگاه امروزين دكتر يزدي در عرصه‌ي سياست، هيچ خلل و خدشه‌اي وارد نمي‌سازد، اتفاقا به نوعي بارز، توهين به مديريت اجتماعي و مذهبي انقلاب اسلامي و شخص آيت الله خميني محسوب مي‌شود. به راستي اگر آقاي دكتر يزدي در دوران انقلاب فقط نقش يك مترجم را براي مشاراليه ايفا مي‌كرده است، يعني كاري كه با روزي چند دلار از عهده‌ي هر كس ديگري نيز بر مي‌آمده است، اصرار و تاييد رهبر انقلاب در مقاماتي مانند معاون نخست وزير، وزير امور خارجه و عضو شوراي انقلاب، از چه رو و با چه برهاني صورت گرفته است؟ آيا به كارگيري يك مترجم در مقاماتي مانند وزارت و معاونت و عضويت در شوراي انقلاب با اصل كفايت سياسي و شرط تدبير و تدبر رهبري يك انقلاب، سازگاري دارد؟ نكته‌ي ديگر آن كه متاسفانه نگارنده هرچه جستجو كرد نتوانست از سوابق فعاليت‌هاي آيت الله نوري همداني كه علي‌الاصول نبايد سن و سالي كم از آقاي دكتر يزدي داشته باشند، در عرصه‌ي سياست و اجتماع از سال‌هاي مقارن با ملي شدن صنعت نفت و يا حتي پس از قيام پانزده خرداد و يا حتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا زمان درگذشت رهبر فقيد انقلاب بيابد. از اين رو ضمن احترام به جايگاه حوزوي و مقام فقهي ايشان بايد ديد كه نامبرده با چه صلاحيت و بنا بر چه معيارهايي به ارزيابي و سنجش افراد و جريانات سياسي مي‌پردازد كه نزديك به 60 سال سابقه‌ي خدمت به مردم و حضور در عرصه‌هاي گوناگون اجتماعي را در كارنامه‌ي خويش دارند؟
2. كم‌تر كسي در اين فرض شايبه دارد كه عدالت، شرط ضروري فقاهت است. به عبارت ديگر، فقيه تنها كسي نيست كه شرايع و لمعه و مكاسب را خوانده باشد. براي كسب شان فقاهت، آراستگي به برخي صفات نيز ضروري است كه مهم‌ترين آن‌ها عدالت است. اهميت اين امر به ميزاني است كه آيت الله خميني رهبر فقيد انقلاب و بنيان‌‌گذار انديشه‌ي ولايت فقيه در دوران معاصر بر اين باور است كه: « فقيهى كه فاقد عدالت‏ شده باشد، خودش از حكومت مى‏افتد، بدون [استعفا] و بدون عزل[. . . ] خود به خود معزول مى‏شود، مى‏گويد: و ملت هم بايد او را كنار بگذارند. »2 و اما پرسش اساسي آن است كه مفهوم عدالت در ادبيات فقه به چه معنا و در چه گستره‌اي به كار رفته است؟
« بحث عدالت در ميان متكلمين و فقها به دو صورت متفاوت مطرح گرديده است. در حوزه‌ي علم كلام اين بحث را داريم كه عدالت، كمال خداوند است در افعال»3 و اما فقها، رويكردي متفاوت به مقوله‌ي عدالت دارند. ملا احمد نراقي كه بايد او را نخستين نظريه‌پرداز ولايت فقيه تلقي كرد، در كتاب معراج السعاده « ملكه‌ي عدالت را انقياد و اطاعت آدمي از فرمان عقل مي‌داند و ثمره‌ي عدالت را بر آن مي‌بيند كه شخص قادر است بر تعديل جميع صفات و افعال و نگهداشتن در وسط و رفع مخالفت و نزاع في مابين قواي مخالفه‌ي انسانيه. پس عادل كسي است كه همه‌ي كارهاي او بر نهج اعتدال باشد. »
« شيخ انصاري معتقد است كه عدالت فقهي تنها نظر به دين و مروت دارد. عدالت در دين، ضد فسق است. براي تحقق اين عدالت همين قدر كافي است كه انسان از ارتكاب گناهان بزرگ خودداري كند و ظاهر شرع را نگه دارد و آن‌چه عدالت در مروت مي‌خوانند، اجتناب از رفتاري است كه شان و حرمت انسان را در نظر عامه پايين مي‌آورد مانند" الاكل في الاسواق" كه عرفا منافي شان يك انسان سنگين تلقي مي‌شده است، اگرچه مرتكب عمل حرامي نشده است»4.
« تقسيم گناهان به «كبيره» و «صغيره» يا بزرگ و كوچك، يك اصطلاح قرآنى است و از آيات قرآنى چنين استفاده مى شود كه گناهان و معاصى همه يكسان نيستند و مراتب و درجاتى دارند. بعضى از آنها از اهميت بيشترى برخوردارند و شديداً مورد تنفر و انزجار شارع هستند و بعضى ديگر اهميت چندانى ندارند و هر چند كه مورد نهى واقع شده اند ولى انجام آن‌ها آن تأثير نامطلوب روحى را كه در گناهان نوع اول موجود است، ندارند. مشروط بر اين كه اين گناهان هم تكرار نشوند و بر آنها مداومت و اصرار نكند. اين تقسيم بندى در مورد گناهان، هم در آيات قرآنى و هم در روايات منعكس مى باشد و اينك آيه‌اي را كه ناظر به اين موضوع است مى خوانيم: والذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم»5
آيت الله دستغيب6 در كتابي موسوم به گناهان كبيره اعمال زير را در اين طبقه‌بندي جاي مي‌دهد: شهادت دروغ، اصرار بر گناه و كوچك شمردن گناه، استهزاء، سب و طعن و خواركردن مومن و همچنين بهتان و سوء ظن. آيت الله خميني7 نيز در كتاب تحرير الوسيله اين اعمال را از جمله گناهان كبيره بر مي‌شمارد.
] جابربن عبدالله انصارى به نقل از رسول خدا (ص) نقل مي‌كند:
«إنّ مِن شرار رجالكم البَهّات الجَرى‏ء الفحّاش، الآكل وَحدَه، و المانع رِفدَه و الضّارب عَبده و المُلجِى‏ءُ عياله الى غيره»
«از بدترين مردان شما؛ تهمت زننده‏ى بى‏باك و بدزبان ناسزاگوست ................ ) »[ 8
آيت الله سيد محمد تقي مدرسي نيز در كتاب فقه الاسلامي حديثي به نقل از امام جعفر صادق (ع) به اين مفهوم را بيان مي‌دارد: قد سمّى اللَّه المؤمنين بالعمل الصالح مؤمنين، ولم يسمِّ من ركب الكبائر وما وعد اللَّه‏عزّ وجلّ عليه النار مؤمنين في قرآن ولا أثر، ولا نُسمّهم بالإيمان بعد ذلك الفعل ]خداوند مؤمنان را به جهت عمل صالح، مؤمن ناميده است، امّا مرتكب گناهان‏كبيره و هر گناهى را كه خدا براى آن وعده آتش داده است، در قرآن و اخبار، مؤمن ‏نناميده است، و ما هم بعد از اين كردار او را مؤمن نمى‏ناميم. [

بنابراين آن گونه كه از منابع فقه شيعه استنباط مي‌شود، عدالت در ادبيات فقهي بر دو پايه استوار است: يكي رعايت شوون عرفي نظير آن كه فقيه با لباس خانه در انظار ظاهر نشود و يا كلامي نگويد كه حتي اگر جرم هم نباشد در شاْن مقام وي ارزيابي نشود و دوم آن كه مرتكب گناهان كبيره مانند بهتان، گواهي دروغ، آزار و خوار شمردم مومن و نظاير آن نشود و بنا بر فتواي رهبر فقيد انقلاب، فقيهي كه از عدالت خارج شود از فقاهت نيز منعزل مي‌شود.
حال نكته اينجاست كه به كارگيري الفاظي مانند " رييس اين گروهك " و يا ايراد ساير مواردي كه بعضا جعلي بوده و هرگز كلام آقاي دكتر يزدي نبوده و حتي جنبه‌ي افترا و تهمت نيز دارد با كدام يك از مباني فوق سازگاري دارد؟
فقيهي كه حتي اگر در انظار، غذاي سبك بخورد و يا خنده‌ي خلاف شان بكند از عدالت خارج مي‌شود، آيا با به كار بردن الفاظي از اين دست همچنان خود را در مقام فقهي خويش ثابت مي‌بيند؟
اگر كه عقلانيت را شيوه‌اي منطبق با مباني و سنت فكري اسلام بدانيم و به اين واقعيت توجه داشته باشيم كه بشر عصر مدرنيته، ديگر بدون رجوع به عقل هيچ چيزي را نمي‌پذيرد، آن‌گاه اين بيان آيت الله نوري همداني كه " ولايت فقيه از آفتاب هم روشن‌تر است و دو دو تا چهار تا است. مردم براساس عقل و فطرت نياز به سرپرست دارند و در آيات فراواني نيز به اين موضوع اشاره شده است. " ديگر چندان قانع‌كننده به نظر نمي‌رسد و از آن جا كه ايشان و هم‌فكرانشان با بيانات كلي ِ از اين دست، نمي‌توانند به توجيه و تقنيع مخاطبان خود دست يابند. بسيار مناسب است كه ايشان و ساير انديشمندان و يا علاقمندان اين آموزه، به جاي توهين و يا تخفيف افراد كه هيچ حاصلي ندارد و افزون بر تكرار منابع و استدلالات صرفا روايي كه فقط براي مقلدان ايشان مي‌تواند محل اعتبار مطلق باشد و نه حتي تمام مسلمانان و نه حتي اكثريتِ فقهايي كه از اين آيات و روايات، ادراك متفاوتي با ايشان دارند، به پاسخ‌گويي و ابراز دلايل خود در برابر كساني كه در اين زمينه، اثر پژوهشي ارايه داده‌اند، بپردازند و از جمله پژوهش‌هايي كه تا كنون مفاد آن هرگز در بوته‌ي نقد علمي مراجعي چون معظم له قرار نگرفته است، جزوه‌ي تحليلي نهضت آزادي ايران پيرامون " ولايت مطلقه‌ي فقيه " است. در غير اين صورت، انديشه‌ي آن بايد داشت كه در روزگاري نه چندان دور، آفتاب ِ آيت الله، بر لب بامي ‌نشيند كه چون بيافتد، حقيقت ِ آن، به گوش عالم خواهد رسيد.
اشاره به دو نكته ضروري مي‌نمايد: نخست آن كه مراد و انگيزه‌ي چنين سخناني چه بوده است و دوم اين كه پيامدهاي اين بيانات براي جامعه‌ي ايران و جايگاه روحانيت شيعه و به ويژه مرجعيت تقليد چه مي‌تواند باشد؟
صرفنظر از بحث انگيزه كه مي‌تواند به فرافكني‌ها و منافع محفلي و جناحي افراد و گروه‌هايي كه داراي چنين ادبياتي هستند، بازگردد، به نظر مي‌رسد كه سهم‌گين‌ترين پيامد اين نحو بيانات، ايجاد بي‌اعتمادي عمومي مردم به علماي دين و در نهايت گسترش شكاف ملت – روحانيت و تعميق و تشديد بحران و خلاء فرهنگي و اخلاقي جامعه‌اي است كه در يك سنت تاريخي چند هزار ساله، فرهنگ خود را از توازن و تعامل دو مولفه‌ي دين و مليت بازشناخته است.
در پايان بنا به حكم فريضه‌ي امر به معروف و نهي از منكر پيشنهاد مي‌شود:
· بسيار مناسب است كه آيت الله در نقل قول از افراد دقت كنند و در موضوع اين نوشتار، عین سخن آقای دکتر یزدی را نقل و آن را مورد بررسی و نقد علمی قرار دهند تا برای مخاطبان مفید باشد.
· پيشنهاد مي‌شود كه جزوه ولایت مطلقه فقیه را که در بايگاني سايت نهضت آزادي ايران به نشاني
www.nehzateazadi.net موجود است را تهيه، بررسی و اظهار نظر کارشناسی نمایند و نظرات خويش را جهت داوري عمومي در اختیار مردم قراردهند.
· آن چه آقای دکتر یزدی در خصوص بازگشت به پيش‌نويس قانون اساسي اول بیان کرده‌اند صرفا یک اظهار نظر کارشناسی و راهبردی بوده است كه به استناد امضاي رهبر فقید انقلاب و تاييد ساير مسوولان و اعضاي روحاني شوراي انقلاب ( آقايان خامنه‌اي، هاشمي رفسنجاني، بهشتي، موسوي اردبيلي و باهنر ) بر پیش‌نویس ياد شده كه نظام سياسي ايران را جمهوري اسلامي مي‌داند بي آن كه اثري از نهاد ولايت فقيه در آن باشد و به عنوان سازوكاري برای خروج کشور از بحران های کنونی در چارچوب قانون اساسی جمهوري اسلامي ايران و دستيابي به وحدت ملي مطرح شده است. لذا از صاحب نظران و هم‌انديشان آيت الله نوري همداني انتظار می‌رود به جای برخوردهای تبلیغاتی، با روش علمی و متین اين نظرات را بررسی و اظهار نظر نمایند و راه‌كارهاي مشخص خود را پيرامون اين موضوع اعلام دارند.

Motmehr86@gmail.com

پانوشت‌ها:
1. رجوع شود به سايت رجانيوز مورخ 18/9/1387
2. باوى، محمد : عدالت‏ حاكم اسلامى از ديدگاه امام خمينى (قسمت دوم)، سايت خبرگزاري فارس
3. موحد، دكتر محمد علي: در هواي حق و عدالت، نشر كارنامه، بهار 1384، ص 304
4. منبع پيشين: ص 309
5. تفسير كوثر جلد2
6. دستغيب، عبدالحسين: گناهان كبيره، كانون انديشه‌هاي اسلامي 1361
7. رجوع كنيد به سايت
http://www.qaraati.net بخش كتابخانه، مباحث گناه‌شناسي
8. منبع پيشين

0 نظرات:

ابراهيم يزدی: دولت وحدت ملی بايد در برگيرنده نيروهای دگرانديش هم باشد

۲۳:۱۲ bamardum 0 نظر

ابراهيم يزدی: دولت وحدت ملی بايد در برگيرنده نيروهای دگرانديش هم باشد

ابراهيم يزدی در گفت‌‏وگو با خبرنگار"ايلنا"، با اشاره به انتخابات ايالات متحده آمريکا و حضور هيلاری کلينتون در مقام وزير خارجه دولت "اوباما" گفت: اين حرکت اوباما بسيار معنادار است زيرا او با توجه به به بحران عظيم اقتصادی در آمريکا به اين جمع بندی رسيده است که بدون جلب همکاری همه فراکسيون‌‏های درون حزب دموکرات و يا برخی از همکاران "بوش" نخواهد توانست به وعده‌‏های خود عمل کند.

وی افزود: به رغم اينکه برخی از ناظرين و تحليلگران سياسی در واکنش به انتخاب همکاران "اوباما" نسبت به تغييرات وعده داده شده بدبين هستند، ولی به نظر می‌‏رسد حرکت "اوباما" در جهت وفاق ملی و در راستای جلب اعتماد عمومی مردم بوده است.وزير خارجه دولت مهدی بازرگان در ادامه تصريح کرد: در ايران اگر همه گروه‌‏ها بپذيرند که جامعه با يک سری مشکلات بی‌‏سابقه ملی رو به رو است،تصميم سازان کشور بايد به ضرورت "وفاق ملی" پاسخ مثبت بدهند.وی با بيان اينکه وفاق ملی به اين معنا نيست که گروه‌‏های سياسی در ميان خودشان به رفع اختلاف بپردازند،اظهار داشت:"وفاق ملی" به معنای "آشتی ملی" است زيرا وقتی "اوباما" به رياست جمهوری انتخاب شد رقيب بازنده او با صراحت در تلويزيون سراسری اعلام کرد که از اين پس تمام امکانات را در اختيار رئيس‌‏جمهور منتخب قرار خواهد داد ولی در ايران متاسفانه شاهد چنين رشد سياسی نيستيم.يزدی با تاکيد بر اينکه دموکراسی ياد گرفتنی است،گفت:پس از انقلاب ۵۷ ملت ايران نظام جمهوری اسلامی را پذيرفت يعنی نوعی حکومت مردمی و دموکراتيک اما پيش نيازهای آن در کشور ما هنوز جا نيافتاده است،به گونه‌‏ای که نه تنها محافظه کاران آمادگی برای نشستن و گفت وگو کردن با دگر انديشان را ندارند بلکه در ميان اصلاح طلبان هم سطح وفاق و هماهنگی بسيار پايين است.وی با اشاره به ايده تشکيل "دولت وحدت ملی" گفت: وقتی يک شخصيت سياسی شعار وحدت ملی را بيان می‌‏کند بر عهده اين فرد است که توضيح دهد، منظور از دولت وحدت ملی چيست؟آيا منظور برگشت به شعار "همه با هم" اوايل انقلاب است يا به معنای نيروهای خودی اعم از محافظه کاران و اصلاح طلبان است؟دبير کل نهضت آزادی ايران خاطر نشان کرد: بايد از هر گونه نزديکی، تفاهم و هم‌‏کنشی ميان نيروهای سياسی استقبال کرد و آن را به نفع امنيت ملی ارزيابی کرد و اگر ايرادی هم به آن وارد است به دامنه و دايره حضور نيروهای سياسی در اين ايده است.وی همچنين در واکنش به برخی اظهار نظرها در خصوص دعوت علی لاريجانی از نمايندگان ادوار مختلف مجلس برای حضور در همايش ۳۰ سال قانونگذاری،گفت: برخی افراد با تنگ نظری حتی رخدادهای سطح انقلاب را ناديده می‌‏گيرند به همين دليل حضور چهره‌‏های شاخص و تاثير گذار در انقلاب را در اين همايش بر نمی‌‏تابند و مطمئناً اين تنگ نظری‌‏ها به نفع منافع ملی ايران نيست.
گویا نیوز

0 نظرات:

اعتراض 333 تن از فعالان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و دانشگاهي به جلويري از برگزاري نماز عيد قربان انجمن اسلامي مهندسين

۲۳:۰۷ bamardum 0 نظر

اعتراض 333 تن از فعالان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و دانشگاهي به جلويري از برگزاري نماز عيد قربان انجمن اسلامي مهندسين

به نام خدا
امسال نيز، همانند سال گذشته، در روز سه‌شنبه 19 آذر ماه 1387 از برپاشدن نماز عيد سعید قربان كه از حدود 50 سال پيش به وسيله جمعي از نوانديشان و روشنفكران ديني برگزار مي‌شده است جلوگيري شد و نمازگزاراني كه به مسجد حسينيه ارشاد ‌رفتند با درهاي بسته مسجد روبرو شدند.
مقامات حكومتي، حكومتشان را اسلامي و ادامه حكومت امام علي (ع) مي‌دانند، در صورتي كه يكي از ويژگيهاي مهم و اساسي نظام حكومتي پيشواي پرهيزگاران دادن آزادي‌هاي سياسي حتی به مخالفان سرسخت و برانداز آن بزرگوار يعني خوارج بود و مولا علي (ع) صريحاً مي‌گفت كه تا زماني كه با ما جنگ را شروع نكرده‌اند، سه مسأله را درباره آنان رعايت مي‌كنم كه مهمترين آن راه دادن به مسجدهاي خداوندي است كه بتوانند با فراغت خاطر و آسودگي و آزادانه به اقامه نماز و برنامه‌هاي خودشان بپردازند.(
اما حاكمان ما تحمل يك نماز ساده را از سوي همكيشانشان كه منتقد قانوني آنانند ندارند.(
همچنين، مسئولان حكومتي ما از يك سو ادعاي توانايي اداره جهان را دارند و حكومتهاي كشورهاي ديگر را مانع دموكراسي و آزادي‌هاي سياسي و پايمال كننده حقوق شهروندان آن كشورها مي‌دانند و از سوي ديگر، در داخل همين كشور سعي مي‌كنند كه دايره حقوق شهروندي را هر چه تنگ‌تر و انحصارطلبي و سلطه‌گرايي خودشان را بيش از گذشته گسترش دهند،به گونه‌اي كه گذشته از محدود كردن آزادي‌هاي اساسي و قانوني شهروندان از برگزاري نماز غيردولتي در عيد قربان در مسجد هم جلوگيري مي‌كنند.
اين گونه اقدامات مغاير با اصول بيست و ششم و بيست و هفتم قانون اساسي و، در شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر، نقض آشكار مواد نوزدهم و بيستم آن اعلاميه و ديگر اسناد بين‌المللي ـ كه به تصويب دولت جمهوري اسلامي رسيده است ـ مي‌باشد.

ما امضاء كنندگان زير، اعتراض شديدمان را نسبت به جلوگيري از برگزاري نماز عيد قربان، كه همانند ديگر اقدامات غيرموجه دولت نهم آسيب شديدي به اساس نظام و منافع ملي مي‌زند اعلام مي‌كنيم و از آنجا كه تاكنون شاهد بوده‌ايم كه متأسفانه بردن شكايت به مسئولان كشور كوچكترين اثري ندارد و بدان توجهي نمي‌شود، شكايتمان رابه استناد این آیه آموزنده قرآن به درگاه خداوندي كه بهترين حاكم و داور است، مي‌بريم. فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ (شكيبايي ورزيد تا خدا ميان ما داوري كند، كه او بهترينِ داوران است- اعراف ـ 87)

24آذرماه 1387

بابک آذرآبادگان، محمد آزادى، محمد آقازاده، هاشم آقاجري، سامر آقایی، عباس ابوذری، هادي احتظاظي، منوچهر احتشامي، حميد احراري، طاهر احمدزاده، حسن احمدي، محسن احمدي، محمود احمدیان، محمدرضا احمدی نیا، مصطفي اخلاقي،‌ ساجد اردبیلی، حسن اسدی زیدآبادی، مرتضى اشفاق، حميد آصفى، حسن افتخاراردبيلي، احمد افجه ای، جلال اقتدارى، علی رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، عبدالمجيد الهامي، پروین امامی، محمود امير احمدى، مهدي اميني‌زاده، حجت انصاري، حسين انصاري راد، عمادالدين باقي، كمال الدين بازرگانى، پروين بختيارنژاد، اكبر بديع‌زادگان، رحمت‌الله برهانى، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنويد بازرگان، ملکه بازرگان، فتانه بازرگان، مسعود باستانی، مختار باطولي، ايرج باقرزاده، پروین بختیارنژاد، ایمان براتیان، محمد بذرپور، محمد بسته نگار، مهدي بسته نگار، محمدحسین بنی‌اسدی، عماد بهاور، ناصر بهبهاني، حميد بهشتي ، محمد بهزادى، محمد بهفرو زى، راضیه بوستانکار، مرضیه بوستانکار، جلال بهرامی، صفا بيطرف ، مسعود پدرام، عباس پوراظهرى، رضا پويان، محمد پیشه صفا، حبيب‌الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفى تاج‌زاده، عبدالرضا تاجيك، عباس تاج‌الديني، مصطفى تنها، رضا تهرانى، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، مجيد جابرى، حميدرضا جلائى‌پور، جلال جلالي‌زاده، فرانک چالاک، یونس حاج‌زاده، رضا حاجى، بهمن حافظى، سعيد حجاريان، طه حجازى، حمید حدیثی، علي حديثي، حسین حريرى، حميد حسامي، آیدین حسنلو، آرش حسن‌نیا، بهزاد حق پناه، جمشید حقگو، وحید حقیقی، على حكمت، ابوالفضل حكيمى، عبدالكريم حكيمى، مجيد حكيمى، فخرالدین حکیمی، محمدرضا حمسى، محمد حيدري، جلیل حیدریان یزدلی، جعفر خائف، نبی‌اله خانزاده مرخالی، هادي خانيكي، ابراهيم خدادادى، امير خرم، حسین خطیبی، محمد خطيبي، مجتبی خندان، ابراهيم خوش‌سيرت سليمي، اسماعيل خوش محمدى، هوشنگ خيرانديش، محمدعلى دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، محمد داديزاده، محمدمهدى دانشيان، محمود دل آسايى، امیرخسرو دلیرثانی، عباس دهقان نژاد، مصيب دوانى، ابراهيم دينوي، امير رزاقي، سهراب رزاقي، محمدصادق ربانى، تقي رحماني، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايى، محمد صادق رسولی، احد رضائى، اصغر رضائى، عبدالعلي رضائي، بهمن رضا خانى، حسين رفيعى، مهدى رهنما، رضا رئيس طوسى، فیض‌الله رنجبرنیا، نفیسه زارع کهن، رقيه زارع پورحيدري،سعید زراعت کار، جمال زره ساز، علي زرين، اکبر زمانی، محمدابراهيم زمانى، پرويز زندى نيا، احمد زيدآبادى، محمد رضا زهدى، عليرضا ساريخانى، نسرين ستوده، عزت‌الله سحابى، فريدون سحابى، هاله سحابى، عیسی سحرخيز، محمد سرچمى، بیوک سعیدی، عبدالفتاح سلطاني، مرتضي سلطانيه، محمدجواد سلیمانی، علی سماواتیان، علی سمیع نژاد، علی سیاسی‌راد، علی اصغر سیدآبادی، سیدرضا سیدزاده، محمدعلي سيدنژاد، سيد محمد علي سيف‌زاده، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكرى، على شاملومحمودی، محمد شانه‌چى، حسين شاه‌حسينى، محمد شريف، كاظم شكري، سید روح الله شفیعی، مازیار شکوری گیلچالان، الله‌وردى شمبورى، محمود شمس الواعظين، احمد شهامت دار، حسن شهبازی، محمد صاحب محمدي، هاشم صباغيان، احمد صدرحاج سيدجوادى، رضا صدر، رضا صفری، بيژن صفسري، عباس صفائي‌فر، فضل‌الله صلواتى، كيوان صميمى، جليل ضرابي، على اشرف ضرغامى، فريدون ضرغامى، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اكبر طاهرى، رئوف طاهرى، محمد طاهرى، امير طيراني، هما عابدي، عباس عبدلي، سيد جعفر عباس‌زادگان، روئين عطوفت، باقر علائی، علي علوي، عليرضا علوى تبار، محمدباقر علوى، رضا علیجاني، على عليزاده نائينى، محمدجعفر عمادى، محمود عمرانى، على اصغر غروى، عليرضا غروى، ماجد غروى، سعيد غفارزاده، محمدحسين غفارزاده، على غفرانى، فریده غیرت، رضا فاني، مصطفي فاضلي، باقر فتحعلی بیگی، ارسلان فلاح، مقصود فراستخواه، پویان فخرآیی، غفار فرزدى، شهین فرزین پژوه، حسن فرح آبادی، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فريد اعلم، احمد قابل، عباس قائم الصباحي، خسرو قشقايى، ماهرو قشقايى، رحمانقلى قلى زاده، مهدي قلي‌زاده اقدم، عبدالحسین قمی زاده، عبدالمجيد قندى زاده، نظام الدين قهارى، مصطفى قهرمانى، حجت الله قياسى، رحمان كارگشا، امیر حسین کاظمی، مرتضى كاظميان، حسين كاظميان، هادي كحال‌زاده، محسن كديور، منوچهر کدیور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، على كرمى، عليرضا كرماني، فریدون کشکولی، ناصر كميليان، پروين كهزادى، ابوالقاسم کیا، بهناز كياني، بيژن گل افرا، فاطمه گوارايي، مسعود لدنى، ، حسين لقمانيان، فريده ماشيني، احسان مالکی پور، محمد تقى متقى، حسين مجاهد، محسن محققى، نرگس محمدي، محمد محمدي اردهالي، نوشين محمدي، محمد محمدى اردهالى، فخرالسادات محتشمي پور، سيدعلى محمودى، حسين مدني، سعيد مدنى، ماشاءالله مديحى، فريد مرجائي، مصطفى مسكين، رضا مسموعى، ليلا مصطفوى، مصطفى مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، مهدي معتمدي‌مهر، ضياء مصباح، احمد معصومی، ياسر معصومي، بدرالسادات مفيدى، مرتضى مقدم، کاظم ملکی، مصطفي ملكيان، قدرت منصوري، خسرو منصوريان، علی مهرداد، كيوان مهرگان، يدرضا موسوى سعادتلو، سیدعلی اکبر موسوی خوئینی، عبدالله مومنی، على مومنى، محمود مومنى، امير ميرخانى، وحيد ميرزاده، مرضيه مرتاضي لنگرودي، فرشته ناصرگيوه‌چى، مهدی ناطقی، حسن نراقى، محمود نعيم پور، احمد نعمت زاده، جعفر نقمی، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقى نكوفر، امیر حسین نوربخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، حسین نوری زاده، غلامرضا نیک صفت ، احمد هادوی، هادى هادى زاده يزدى، ناصر هاشمي، خليل هراتي، مراد همتي، عليرضا هندى، احسان هوشمند، اكبر والى، رسول ورپايى، منصور وفا، باقر ولى بيك، جليل ولى بيك، رحيم ياورى، على فريد يحيايى، محمود يگانلي، کاظم یزدی، ابراهيم يزدى، حسن يوسفى اشكوري، حسن یوسفیان آرانی.

0 نظرات:

دانشجویان : نصر من الله و فتح قریب،ننگ بر این دولت مردم فریب

۲۳:۵۹ bamardum 0 نظر

دانشجویان : نصر من الله و فتح قریب،ننگ بر این دولت مردم فریب

مراسم 16 آذر ماه روز دانشجو ، علیرغم تدابیر شدید امنیتی در اطراف دانشگاه تهران و خیابان های منتهی به آن با حضور نزدیک به 3000دانشجو در برابر دانشکده فنی دانشگاه تهران به دعوت «دفتر تحکیم وحدت» و با حضور دانشجویانی از دانشگاه‌هایی نظیر تهران، پلی‌تکنیک، شریف، علامه طباطبایی، علم و صنعت و خواجه نصیر در ساعت 12 ظهر یکشنبه 17 آذرماه و با سخنرانی اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و همچنین نمایندگان انجمن های اسلامی شهرهای مختلف و نمایندگان دانشجویان دانشگاه آزاد آغاز و نزدیک به 3 ساعت به طول انجامید.

در ابتدای مراسم مجري برنامه رو به تجمع‌كنندگان اعلام كرد:«خيلي‌ها نمي‌خواستند اين برنامه برگزار شود بنابراين خواهش مي‌كنم كه ابزاري به دست آنها براي بهم ريختن ندهيد .در ادامه يكي از تجمع‌كنندگان گفت: ما امروز در اينجا جمع شده‌ايم تا فرياد بزنيم كه همچنان بر سر آرمان‌هاي اصيل جنبش دانشجويي ايستاده‌ايم. آرمان‌هاي جنبش دانشجويي آرزوهاي ناكام ملت است.آمده‌ايم تا فرياد بزنيم دانشجو براي حقوق همه‌ي مردم ايستادگي مي‌كند و در كنار همه، جز حقوق صنفي‌شان چيزي نمي‌خواهد.وي در ادامه «آزادي بيان»، «فعاليت آزاد تشكل‌هاي دانشجويي» را خواسته تجمع كنندگان عنوان كرد.پس از اين سخنان، يكي ديگر از تجمع‌كنندگان، اظهار كرد: جنبش دانشجويي امروز با حضورش در اين تجمع نشان داده كه ايستاده است و پايدار خواهد ماند.جنبش دانشجويي امروز و بر اساس اين ديدگاه تاكيد مي‌كند كه بايد با جريان‌هاي مختلف راست، چپ، ليبرال، سوسياليست، مذهبي و غيرمذهبي تعامل داشته باشد.در ادامه‌ي اين تجمع ، نماينده‌ي انجمن دموكراسي‌خواه دانشگاه تهران گفت: جنبش دانشجويي هنوز ايستاده و آماده است تا با آرمان‌هاي ابدي آزادي و دموكراسي‌خواهي حركت كند. 16 آذر هنوز زنده است.وي تاكيد كرد: ما سنگر دانشگاه تهران را خالي نمي‌گذاريم.در ادامه يكي از تجمع‌كندگان از دانشگاه اميركبير، ضمن انتقاد از دولت مهمترين رسالت جنبش دانشجويي را در كنار آرمان‌هايي همچون آزادي، دموكراسي، حقوق بشر، عدالت، قانونگرايي و تعالي عزت و شرف ملي، حفظ تماميت ارضي و ايستادگي درمقابل ظلم دانست.وي با بيان اينكه دونكته درفعاليت‌هاي جنبش دانشجويي مغفول مانده است، گفت: شجاعت در بيان و نفي خشونت دو نكته‌ي فراموش‌شده‌اي است كه بايد آنها را انجام دهيم.پس از اين سخنان يكي از تجمع‌كنندگان كه خود را نماينده‌ي دانشجويان دانشگاه آزاد مي‌خواند، به قرائت بيانيه‌اي پرداخت.در ادامه يكي از دانشجويان دختر تجمع‌كننده گفت: ما به طرح‌هايي همچون تفكيك جنسيتي و بومي‌گزيني كه محدوديت‌هايي را براي دختران فراهم مي‌كند اعتراض داريم.اما در حاشیه این مراسم صبح امروز حراست دانشگاه تهران از ورود دانشجویان به دانشگاه جلوگیری کرده است و دانشجویان سایر دانشگاه ها برای حضور در این مراسم با خرد کردن دو درب غربی دانشگاه تهران واقع در خیابان 16 آذر ماه به دانشگاه وارد شده و تجمع خود را آغاز کرده اند.
به گزارش ادوارنیوز ، دانشجویان همچنین گیت های امنیتی کار گذاشته شده در مبادی ورودی دانشگاه تهران رابطور کامل تخریب کرده اند. در این بین درگیری هایی میان پلیش ضد شورش مستقر در بیرون دانشگاه و دانشجویان رخ داده است. دانشجویان در تجمع امروز با شعارهایی همچون "مرگ بر دیکتاتور"مرگ بر استبداد"“نصر من الله و فتح قریب..ننگ بر این دولت مردم فریب”، “دانشجو،می میرد،ذلت نمی پذیرد” ، “محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد” و خواندن سرود یاردبستانی و حمل پلاکاردهایی که بر روی آنها نوشته شده بود: ” با تهدید و احضار آرام نمی شویم” ، ” حقوق زنان، حقوق بشر” ، “آزادی پوشش حق ماست” و “دانشجو،دانشجو،اتحاد،اتحاد" اعتراض خود را بیان داشتند . لازم به توضیح است در فراخوان «دفتر تحکیم وحدت» برای این تجمع آمده است : «در ۵۵مین سالگرد اعتراضات ضداستبدادی و ضداستعماری دانشجویان و به خاک و خون کشیده شدن سه آذر اهورایی در سال ۱۳۳۲ بار دیگر برمی‌خیزیم تا بانگ اعتراض بر علیه مستبدانی سر دهیم که به تاراج منابع ملی و آبرو و حیثیت ایران و ایرانیان مشغولند، و پیامد سیاست‌های غلط‌شان فساد فراگیر، فقر گسترده، پایمال شدن حقوق شهروندی، از بین رفتن عزت ایرانیان در سراسر جهان، تحریم‌های بین‌المللی، بیکاری و هزاران معضل دیگر است.»

منبع : با مردم

0 نظرات:

ابراهیم یزدی: ما معتقد به جدایی نهاد دین از نهاد دولت هستیم

۲۳:۵۶ bamardum 0 نظر

ابراهیم یزدی: ما معتقد به جدایی نهاد دین از نهاد دولت هستیم

دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران از دوم تا پنجم دسامبر ۲۰۰۸ به منظور شرکت در یک کنفرانس میهمان دویچه وله بود. در این مدت فرصتی دست داد تا پیرامون مسائل بین‌المللی و داخلی ایران با او به گفتگو بنشینیم.
[دویچه‌وله: آقای دکتر یزدی روز سه شنبه (۲ دسامبر) برادران لاریجانی، جواد و علی لاریجانی، هردو اظهار داشتند که وقت مذاکره با آمریکا فرا رسیده است. آیا ایران واقعا آماده‌ی گفت‌وگو با آمریکاست؟
ابراهیم یزدی: به نظر من وقت‌اش گذشته است. فرصت‌های زیادی در گذشته بوده که ایرانی‌ها بتوانند با آمریکایی‌ها به مذاکره‌ای‌ موثر بپردازند. به نظر من جلوی ضرر را از هرکجا که بگیرید منفعت است و اگر دولت ایران در این شرایط هم مذاکرات را شروع بکند، بازهم مثبت است. این که آیا این سخن آقایان لاریجانی سخن تصمیم‌گیرندگان سطوح بالاتر هست یا نه، به نظر می‌رسد که اگر از سطوح بالاتر چراغ سبزی نداشتند، هرگز چنین سخنی را به زبان نمی‌آورند. برای این که ما در گذشته شاهد بودیم که بعضی‌ها صحبت‌های مشابهی کردند و مورد غضب قرار گرفتند. ولی این بار که چنین صحبتی شده، به نظر می‌رسد با توافق صریح و ضمنی مقام‌های بالاتر و شخص رهبری‌ست.
دویچه‌وله: یعنی برادران لاریجانی بیشتر سخنگوی حاکمیت ایران هستند تا آقای احمدی‌نژاد؟
ابراهیم یزدی: خب، آقای لاریجانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران بوده و الان هم رییس مجلس است و هم روابط نزدیک و طولانی‌تری با شخص رهبری داشته‌اند و دارند. بنابراین وقتی ایشان سخن می‌گویند، به نظر من بیش از سخنان آقای احمدی‌نژاد منعکس‌کننده‌ی نظریات رهبری‌ست.
دویچه‌وله: حالا به نظر شما ایران از آمریکا چه می‌خواهد، یا به عکس آمریکا از ایران چه می‌خواهد؟ صرفنظر از سخنوری‌های تبلیغاتی و اظهارات علنی دیپلماتیک، انتظارات متقابل چه هست؟
ابراهیم یزدی: به نظر من در مورد اینکه دو طرف از یکدیگر چه می‌خواهند صریح و شفاف نیست. سخنانی می‌گویند که بیشتر جنبه‌ی تبلیغات بیرونی دارد. به نظر من چنانچه اصل مسئله، یعنی مذاکره‌ میان دو کشور را بپذیرند، و آن هم مذاکره‌ی رسمی و علنی و بی‌قید و شرط، آنوقت هر کدام از طرفین، تا آنجایی که مربوط به ایران می‌شود، می‌توانم بگویم، ایران می‌بایستی سقف انتظاراتش را از آمریکا تنظیم بکند، حداقل در میان خودشان. آنها باید بدانند آن حداکثری که از آمریکا می‌خواهند چیست و آن حداقلی که دیگر از آن پایین‌تر برایشان قابل قبول نیست و به عبارتی، کف مطالبات را معین بکنند تا کسانی که می‌خواهند مذاکره بکنند، آیا می‌تواند در میان این سقف و کف جایی را که قابل قبول باشد بپذیرند یا نه.
آمریکایی‌ها تا حدودی وضع‌شان فرق می‌کند. آنها چهار مطلب اساسی را با ایران مطرح کرده‌اند: ۱) فعالیت‌های ایران برای تولید سلاح‌های کشتار جمعی‌ست، بویژه سلاح‌های هسته‌‌ای. ۲) مسئله‌ی حقوق بشر است. ۳) مخالفت با صلح در خاورمیانه و ۴) درگیری ایران یا حمایت ایران از تروریست‌ها است. اما در مورد ایران هنوز روشن نیست که آیا ایران برای بهبود روابطش با آمریکا چه چیزی از آمریکایی‌ها می‌خواهد. در یک نوبت گفته شده است که صحبت با آمریکا فایده ندارد، برای اینکه آمریکایی‌ها دنبال منافع خودشان هستند. خب، این حرف بی‌ربطی‌ست، برای اینکه طبیعی‌ست که هر دولت و کشوری باید دنبال منافع ملی خودش باشد. ما نمی‌توانیم بگوییم چرا آمریکایی‌ها دنبال منافع خودشان هستند، بلکه باید ببینیم که آیا ایرانی‌ها دنبال منافع ملی خودشان هستند یا نیستند و در این روابط بین‌المللی چگونه می‌خواهند منافع ملی‌ خود را پیگیری بکنند. از این نظر من مطمئن نیستم که آیا دولت ایران دقیقا می‌داند چه می‌خواهد و برای بهبود روابط دنبال چه چیزی باید باشد یا نباشد.
دویچه‌وله: آیا یکی از این انتظارات جمهوری اسلامی ایران تضمین امنیتی برای ایران نیست، مثلا دست‌کشیدن از تلاش‌های براندازانه؟
ابراهیم یزدی: به نظر من خیر. برای اینکه، درست است که دولت بوش در بعضی مواقع از تغییر نظام در ایران سخن گفته است، ولی در جاهای دیگر هم گفته‌اند که ما این را نمی‌خواهیم، ما می‌خواهیم رفتار دولت ایران عوض بشود.
به نظر من معنا ندارد که دولتی مثل ایران بگوید ما از آمریکا می‌خواهیم که امنیت ما را تضمین بکند. نه چنین چیزی منطقی‌ست و نه عقلانی که بخواهد در مذاکرات مطرح بشود که دولت آمریکا امنیت ایران را تضمین بکند. این سخن بی‌ربط است. به نظر من دولت ایران اگر هم یک وقتی این حرف را بزند، باید توضیح بدهد منظورش چیست. این سخن درستی در روابط دیپلماتیک نیست.
دویچه‌وله: به نظر می‌آید که جمهوری اسلامی ایران از آمریکا و غرب به طور کلی خواستار برسمیت شناختن ایران و در واقع برسمیت شناختن نقش این کشور در منطقه بعنوان یک قدرت تعیین‌کننده‌ی است. نظر شما چیست؟
ابراهیم یزدی: وقتی می‌گوییم برسمیت‌ شناختن، برسمیت شناختن دیپلماتیک است. دولت آمریکا بلافاصله بعد از انقلاب دولت جدید و دولت انقلابی را برسمیت شناخته، سفیر فرستاده و روابط دیپلماتیک داشته است. اما اینکه دولت آمریکا موقعیت ایران را در منطقه برسمیت بشناسد، خب بله این سخن درستی‌ست. به این معنا که هیچ برنامه‌ای در منطقه، می‌خواهد این برنامه را آمریکایی‌ها داشته باشند یا هر گروه دیگری، بدون همکاری ایران در منطقه قابل اجرا نیست.
بنابراین، این سخن درست است که اگر آمریکایی‌ها بخواهند برنامه‌ی خاورمیانه بزرگ را داشته باشند، این برنامه‌ باید طوری باشد که بتواند همکاری ایران را در آن جلب بکند، در غیر این صورت عملی نیست. ایران کشوری‌ست دارای موقعیت سوق‌الجیشی بسیار ویژه که لاجرم در هر نوع معادلاتی باید آن را به‌حساب بیاورند. اگر انتظار دولت ایران این باشد، خب این انتظار درستی است. اما به دو گونه می‌شود عمل کرد. یک وقت هست که ما می‌گوییم آمریکا باید بیاید رسما اعلام بکند که ما این را قبول داریم و یک وقت هست که ایران به تناسب موقعیت خودش به ‌گونه‌ای عمل می‌کند که بتواند در منطقه اثرگذار باشد. نه از طریق روش‌های قهرآمیز یا غیرمسالمت‌آمیز، بلکه از طریق اتخاذ یک دیپلماسی معنادار درازمدت.
دویچه‌وله: ولی به نظر می‌آید که ایران به دنبال یک نوع سرکردگی سیاسی و حتا نظامی و اقتصادی در منطقه است. بویژه با پیشبرد پیگیر سیاست هسته‌ای. فکر نمی‌کنید که این امر نگرانی کشورهای عربی را برانگیخته است؟
ابراهیم یزدی: به نظر من، اینکه آیا ایران یک چنین برنامه یا هدفی دارد یا ندارد، برای من روشن نیست. اما چنین هدفی نمی‌تواند واقع‌بینانه باشد. ایران در منطقه‌ی خاورمیانه تنها کشوری‌ست که اکثریت مردمش شیعه هستند. عرب‌ها سنی هستند. در حال حاضر عرب‌ها از آن چه در عراق می‌گذرد راضی نیستند. از اینکه ممکن است از طریق یک روش دموکراتیک، اگر دموکراسی در عراق پیروز بشود، یک دولت جدید شیعه در این کشور روی کار بیاید. بر این اساس، این تصور که ایران بتواند نقش رهبری در منطقه را پیدا بکند، بسیار دور از ذهن است. می‌توانیم بگوییم نقش موثری پیدا بکند، ولی اینکه نقش رهبری را پیدا بکند، نه من در منطقه چنین چیزی را برای ایران نمی‌بینیم.
دویچه‌وله: حالا با انتخاب آقای باراک اوباما به‌عنوان رئیس جمهوری آینده‌ی آمریکا، سیاست خارجی آمریکا هم‌اکنون در دست کسانی قرار گرفته که تا دیروز از دستگاه بوش انتقاد می‌کردند که چرا فعالیت دولت بوش در افغانستان کند شده و اینکه چرا مبارزه با تروریسم به تعویق افتاده و تعطیل شده است، چرا آمریکا از اهدافی مانند خاورمیانه بزرگ و گسترش دموکراسی در منطقه، گسترش حقوق بشر، تغییر نظام‌های استبدادی در خاورمیانه منحرف شده است. این انتقاد از سوی همین کسانی‌ست که امروز قرار است اهرم‌های دیپلماسی و سیاست خارجی آمریکا را در دست بگیرند، مانند خانم هیلاری کلینتون و جیمز جونز، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آینده و رابرت گیتس، وزیر دفاع بوش که قرار است در سمت خود ابقا بشود. به نظر می‌آید کسانی قدرت را در دست گرفته‌اند که شدیدتر به دنبال این اهداف بوده‌اند و هستند، به طوری که حتا روزنامه‌ «جمهوری اسلامی» در تهران در رابطه با معرفی این اعضای کابینه‌ی اوباما از "خوش‌خیالی ایرانی‌ها" صحبت کرده است. به نظر شما آینده ایران چگونه خواهد بود؟
شما متضمن چندین بخش است. بخش اول این است که آیا همکاران جدید آقای اوباما در رابطه با خاورمیانه دنباله‌روی همان سیاست آقای بوش خواهند بود یا نه؟ طرح خاورمیانه بزرگ طرحی نیست که فقط دولت بوش مبتکر آن بوده باشد. این یک طرح استراتژیک برای آمریکاست. اما آمریکایی‌ها این را می‌دانند که سه مانع اساسی بر سر راه آن "خاورمیانه‌ی بزرگ" وجود داشته و دارد.
مانع اول صلح اعراب و اسرائیل است. تا زمانی‌ که این صلح برقرار نشود، تا زمانی‌ که یک دولت مستقل فلسطینی تشکیل نشود و بدنبال آن اعراب اسرائیل را برسمیت نشناسند و این پرونده خاتمه پیدا نکند، هیچ تغییری در خاورمیانه پدیدار نخواهد شد. مانع دوم دولت صدام بود. با عملیاتی که صورت گرفته صدام از سر راه برداشته شده است و دیر یا زود آرامش به عراق برمی‌گردد. ولی قابل پیش‌بینی‌ست که هر دولتی که در عراق باقی بماند، لاجرم سیاست هماهنگی با آمریکا در منطقه را خواهد داشت، ولو اینکه ارتش آمریکا هم آنجا را ترک بکند. مانع سوم عدم هماهنگی ایران با این برنامه است. این چیزی نیست که با زور و تهدید بتواند به انجام برسد. اگر آن دو مانع، که مانع اول در عراق برداشته شده است، و اگر آمریکایی‌ها دیر یا زود از آنجا بیرون بروند و بویژه اگر صلح خاورمیانه انجام بشود، به نظر من آنوقت راه برای بعضی چیزها باز می‌شود.
مطلب اساسی در حال حاضر این نیست که آقای بوش نتوانسته و حالا آقای اوباما باید بیاید و در مورد طرح خاورمیانه بزرگ کاری انجام بدهد. مطلب این است که آیا آقای اوباما و ترکیب جدید دولتش قادر خواهد بود اسرائیل را وادار بکند که قطعنامه‌ی ۲۴۲ را اجرا بکند یا نه! چون در این طرف اعراب، یعنی تمام دولت‌های عربی و ازجمله خود فلسطینی‌ها، همه اصل ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی را در مناطق اشغالی در سال ۱۹۶۷ را پذیرفته‌اند. همه قطعنامه‌ی ۲۴۲ را پذیرفته‌اند و دولت‌های عربی اعلام کرده‌اند که اگر اسرائیل از این مناطق عقب‌نشینی بکند و طبق قطعنامه این زمین‌های اشغالی سال ۶۷ را به فلسطینی‌ها واگذار بکند و یک دولت مستقل فلسطینی بوجود بیاید، آنها اسراییل را به رسمیت می‌شناسند. حتا عربستان سعودی مستقلا و خارج ازتوافق دولت‌های عربی تعهد و اعلام کرده است که اگر اسراییل این کارها را بکند، ده میلیارد دلار برای هزینه‌های برچیدن شهرک‌های یهودی‌نشین منطقه‌ی غرب رودخانه‌ی اردن خواهد پرداخت.
به نظر من یک شرایط تاریخی برای صلح در خاورمیانه بوجود آمده است و انجام آن منوط به این است که آیا اراده‌‌ای برای صلح در میان دولتمردان اسرائیلی وجود دارد یا نه؟ در اسرائیل هم مسائل پیچیده است و گروه‌های بسیار افراطی مخالف هستند. بنابراین سوال اساسی این است که آیا آقای اوباما و همکارانشان می‌توانند اسرائیل را وادارند که این قطعنامه‌ی ۲۴۲ را اجرا بکند و این قائله تمام بشود یا خیر؟ به نظر من حتا وقتی این مسئله تمام نشده باشد، تا وقتی که صلح میان اعراب و اسرائیل و فلسطینی‌ها به طور کامل برقرار نشده باشد، دولت آمریکا نمی‌تواند در برابر ایران مانور چندان مؤثری داشته باشد. اما اینکه ایرانی‌ها در مورد دولت اوباما خوش‌خیالی به‌خرج داده‌اند یا نه؟ خب بله، جناح‌هایی در داخل حاکمیت این خوشبینی را نشان داده‌اند. کما اینکه آقای رییس جمهور ایران هم به طور بی‌سابقه یک نامه‌ی تبریک برای آقای اوباما به مناسبت انتخابش فرستاد. باید منتظر بود و دید که آیا این همکاران جدید آقای اوباما نسبت به اصل مطلب که صلح در خاورمیانه است چگونه عمل خواهند کرد.
دویچه‌وله: به نظر شما آیا کاهش قیمت در بازار نفت، حکومت جمهوری اسلامی ایران را به فکر واخواهد داشت؟ این امر چه تاثیری می‌تواند در سیاست داخلی و خارجی ایران بگذارد؟
ابراهیم یزدی: به نظر من کاهش قیمت نفت تاثیراتی خیلی جدی در ساختار و مناسبات حاکمیت ایران بوجود خواهد آورد. در دوران آقای خاتمی که قیمت نفت بالا رفت، آقای خاتمی به درستی با توجه به "بیماری هلندی" یک صندوق ذخیره‌ی ارزی درست کردند تا آنچه درآمد مازاد را در آن صندوق بگذارند و در راه تقویت بخش خصوصی در ایران آن را به‌کار ببرند.
آقای احمدی‌نژاد که آمد جزو اولین کارهایی که انجام داد این بود که اولا هیأت امنای صندوق ارزی را منحل کرد و بعد هم بدون مصوبات مجلس و برخلاف قانون، موجودی صندوق را مصرف کرد. به طوری که آنگونه که خود گزارشات منابع اقتصادی و مالی ایران می‌گویند، صندوق حدود ۲۵ میلیارد دلار موجودی‌اش است، ولی ایران ۵۰ میلیارد دلار تعهدات خارجی‌ دارد. یعنی ما ۲۵ میلیارد دلار هم مقروض هستیم. بویژه وقتی که بهای نفت پایین می‌آید و با توجه به اینکه در دولت آقای احمدی‌نژاد وابستگی ایران به درآمد نفتی بیش از هر دورانی بوده و استفاده از درآمد نفت برای کالاهای مصرفی در ایران بی‌سابقه بوده است، قطعا وقتی که درآمد نفت کاهش پیدا می‌کند و ایران هیچ منبع درآمد دیگری برای ذخیره‌ی ارزی ندارد، این امر در مناسبات داخلی تاثیرگذار خواهد بود.
این همان داستانی‌ست که کسی را، حکیم‌باشی را، باید دراز بکنند و در این مورد هیچ کاندیدایی بهتر از خود احمدی‌نژاد نیست که درازش بکنند. و الان ما می‌بینیم که حتا اقتصاددانانی که به رهبری نزدیک هستند، اقتصاددانانی که به عناصر افراطی دست‌راستی شناخته شده‌اند، آنها نیز به شدت با برنامه‌های آقای احمدی‌نژاد مخالفت کرده‌اند و می‌کنند. به نظر من کاهش قیمت نفت، حتا اگر در همین حد کنونی هم باقی بماند، تاثیرات بسیار جدی بر مناسبات داخلی درون حاکمیت برجای خواهد گذارد.

0 نظرات:

عکس هایی از تجمع اعتراضی بازنشستگان کارخانه ذوب آهن اصفهان

۱۴:۳۲ bamardum 0 نظر










منبع : با مردم

0 نظرات:

تجمع بازنشستگان معترض جاده اصفهان به شهر کرد را مسدود کرد

۱۴:۲۵ bamardum 0 نظر




تجمع بازنشستگان معترض جاده اصفهان به شهر کرد را مسدود کرد

تجمع اعتراضی بازنشستگان کارخانه ذوب آهن اصفهان باعث مسدود شدن کامل اتوبان ارتباطی اصفهان به شهرکرد شد .
تجمع اعتراض آمیز بازنشستگان کارخانه ذوب آهن اصفهان که خواهان افزایش حقوق بازنشستگی و همسان سازی حقوق خود با سایر بازنشستگان هستند باعث مسدود شدن اتوبان ارتباطی اصفهان به شهرکرد و مختل شدن عبور مرور در این شاهرای ارتباطی گشت .

این تجمع که از ساعات اولیه صبح امروز شروع گشته تا لحظه مخابره این خبر ادامه دارد و رفته رفته رنگ و بوی خشونت آمیز به خود می گیرد . اکنون باند ارتباطی شهرکرد به اصفهان نیز توسط این جمع مسدود گشته است .
نیرو های امنیتی و راهداری استان اصفهان با مسدود نمودن راه های منتهی به این کارخانه سعی بر کاهش حجم این تجمع دارند که تا این لحظه موفق به اجرای خواسته خود نگشته اند .
کارخانه ذوب آهن اصفهان در سال 1350 شمسی تاسیس گشته و تخمین زده می شود در حدود 45000 نفر بازنشسته داشته باشد . به گفته معترضان علاوه بر تبعیضی که میان حقوق بازنشستگان این کارخانه با سایر ارگان ها و سازمان های دولتی وجود دارد در میان بازنشستگان این کارخانه نیز تبعیض هایی وجود دارد .

منبع : با مردم

0 نظرات:

میراث فرهنگی در تصویری چاپ شده خلیج فارس را خلیج عربی نامید

۲۰:۲۲ bamardum 0 نظر

میراث فرهنگی در تصویری چاپ شده خلیج فارس را خلیج عربی نامید

سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان بوشهر با انتشار و توزيع پوستري در دومين همايش فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري در تنها تصوير چاپ‌ شده از جاذبه‌هاي ايران نام خليج‌فارس را خليج عربي نوشته، و دلیل این اشتباه فاحش را سهل انگاری در نظارت بر چاپ این تصویر نامید . به گزارش تابناک ، سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان بوشهر در دومين همايش فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري در تهران اقدام به توزيع تنها تصوير چاپ‌ شده از جاذبه‌هاي ايران کرده و از آنجا كه سرمايه‌گذاران و ميهمانان خارجي بسياري در اين همايش حضور داشتند انتشار و توزيع اين تصوير که در آن به جای خلیج فارس از عنوان جعلی خلیج عربی استفاده شده پرسش‌هاي زيادي را ايجاد كرده است. حميد زارعي معاون سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي استان بوشهر در گفت و گویی با میراث خبر دلیل این اشتباه جبران ناپذیر را عجله و دقت نداشتن بر نظارت در چاپ این تصویر اعلام کرده است .

معاون سرمايه‌گذاري سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان بوشهر، بد‌حسابي اداره‌هاي دولتي به بخش خصوصي ، کسری بودجه جهت اختصاص یافتن به چنین امری و طولانی شدن تهیه این پوستر را از دلایل دیگر این اشتباه عنوان کرد .
زارعي در پايان يادآور شد استان بوشهر تنها استاني است كه در دومين همايش فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري اقدام به توزيع پوستر، لمينت، بنر و كتابچه كرده است .

لازم به توضیح می باشد که کنفرانس گشت دريايي خاورميانه با هدف بررسي نقش توريسم گشت دريايي و رشد آن در منطقه خليج فارس به عنوان يک مقصد مناسب براي گشت زني توريستي زمستاني به زودي در دبي برگزار مي شود که هدف از برگزاري اين کنفرانس بررسي موانع و راهکاري مناسب براي رشد و توسعه بندرها و ترمينال هاي گشت دريايي و نقش توريسم گشت دريايي و رشد آن در منطقه خليج فارس به عنوان يک مقصد مناسب براي گشت زني توريستي زمستاني مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.

منبع : با مردم

0 نظرات:

چه كسي دكتر را فروخت؟

۲۰:۱۸ bamardum 0 نظر

چه كسي دكتر را فروخت؟
محمدرضا رحيمي معاون احمدي نژاد در امور مجلس اين روزها كمتر آفتابي مي شود،حتي خبري از تلاش وي براي جلب موافقت نمايندگان در روز راي اعتماد سومين وزير كشور منتشر نمي شود.غيبت معاون پارلماني رييس جمهور مشكوك به نظر نمي رسد؟
ماجرا از روزي آغاز شد كه محمود احمدي نژاد با روشن شدن نتايج انتخابات مجلس هشتم،ناخرسندي خود را از عملكرد مصطفي پور محمدي در وزارت كشور ابراز كرد.احمدي نژاد كه طاقتش براي كنار گذاشتن پورمحمدي تا شده بود،او را در وسط انتخابات مياندوره اي كنار گذاشت.براي جانشيني وي گزينه هاي متعددي روي ميز احمدي نژاد بود.اما هيچكدام نتوانستند اعتماد وايمان وي را به خود جلب كنند،حتي سيد مهدي هاشمي.از ميان گزينه هايي كمتر مطرح.احمدي نژاد نيم نگاهي به علي كردان داشت اما از سابقه نزديكي او با علي لاريجاني واهمه داشت. محمد رضا رحيمي كه از ترديد هاي احمدي نژاد باخبر شد رفت و واسطه شد تا با ذكر سوابق كردان برترديد هاي احمدي نژادد فايق آيد. اين درحالي بود كه محمود احمدي نژاد پيش از اين تلفني با علي لاريجاني درباره كس ديگري سخن گفته بود.و لاريجاني مطمئن بود كه كردان اگرچه به احمدي نژاد نزديك شده اما از سوي رييس جمهور براي وزارت كشور معرفي نمي شود.اين جمله لاريجاني در كنفرانس پس از استيضاح كردان گوياي همين واقعيت است. آنجا كه در پاسخ به خبرنگاري گفت:اصل پيشنهاد از جانب من نبود.قبلا درباره كس ديگري با من صحبت شده بود اما آقاي كردان را معرفي كردند كه براي من تعجب آور بود(جرايد/15/آبان)
در هرحال لاريجاني مات بازي احمدي نژاد شده بود.او به خوبي از سوابق كردان آگاه بود اما مي دانست بيان كمترين خبري در باره سوابق وي به ضد خود تبديل مي شود.لاريجاني هم از مدارك علمي كردان آگاه بود هم از او اخبار واطلاعات ديگر ي داشت كه مي توانست با بيان درگوشي آنها در بين چند نماينده آنها را عليه كردان تحريك كند اما لاريجاني كه از واكنش هاي عريان احمدي نژاد به خوبي آگاه بود ترجيح داد بازي را با حركت بدون توپ پيش ببرد وفقط سكوت كند.

وقتي حلقه توكلي،حسينيان ومطهري عليه كردان تشكيل شد لاريجاني بازهم در عمق بازي وارد نشد او همچنان از واكنش عريان احمدي نژاد هراس داشت.اوج بازي لاريجاني زماني بود كه در برابر پيشنهاد احمد توكلي والياس نادران براي برگزاري جلسه غير علني يك تنه مقاومت كرد.به نظر مي رسيد تن دادن لاريجاني به جلسه غير علني به معناي پذيرفتن سوابق معاون سابق خود بود و او با شناختي كه از پسر خاله(توكلي) وبرادر زن(مطهري) خود داشت مي دانست كه آنان رازهايي كه درسينه دارند را در جلسه اي كه همه به آن گوش مي دهند باز نخواهند گفت.تا اينجا لاريجاني به خوبي بازي كرده بوداو منتظر يك اتفاق بود.

بعد از راي اعتماد

لاريجاني از تغيير موضع كردان هيچ تعجب نكرده بود. اما نمي توانست هم بپذيرد كسي كه در دامن او رشد يافته بود اينگونه به سمت رقيب پرواز كند.مرور سوابق كردان نشان مي دهد كه او از ماني اوج گرفت كه با لاريجاني پيوند خورد. ابتدا با او به وزارت ارشاد رفت وبعدتر كه لاريجاني به صندلي رياست سيما جلوس يافت كردان را به خود به معاونت امور مالي واداري سازمان برد تا كردان پرواز بلند خود را آغاز كند.

لاريجاني ،كردان را دست پرورده خود مي دانست وبراي او تحملش ساده نبود؛اين نيرو كه از نظر مديريتي دربين اصولگراها اعتماد به نفس بالايي دارد به راحتي از كف برود.براي همين بود وقتي روح الله حسنيان از تبحر امنيتي خود بهره جسته بود وبا دوسه پرسش كليدي كردان را آچمز كرده وآنچه را كردان در جمع محدود ياران گفته در صحن باز گفت؛لاريجاني سناريوي ديگري را استارت زد واز اين به بعد با بازيگران فعال استيضاح همدلي بيشتري نشان مي داد چون دفاعيات محمد رضا رحيمي وتلاشهايي كه دولتي ها براي كردان كرده بودند او در بين مردم به عنوان وزير احمدي نژاد مشهور شده بود وهر اتفاقي از اين پس را به اسم احمدي نژاد قلمداد مي كردند.

وقتي استيضاح در دستور كار قرار گرفت احمدي نژاد بازي لاريجاني را فهميده بود براي همين برعكس همه استيضاح هاي تاريخ كردان را به تنهايي به ميدان فرستاد. همه مي دانند كه حضور وزراي ديگر كابينه در جلسه استيضاح يك وزير بيش از هر چيز بار رواني دارد وتنها نماندن وزير موجب قوت قلب وي مي شود تا بهتر در برابر مخالفان از خود دفاع كند.اما احمدي نژاد به مشاورانش هم اجازه نداد به پارلمان برود.نقل قول يكي از نزديكان احمدي نژاد در شب قبل از استيضاح كه خواهان كنار گذاشتن كردان توسط رييس جمهور بودند گوياي واقعيتي انكار ناپذير از رقابت لاريجاني واحمدي نژاد است.آن فرد به نقل از رييس جمهور در توجيه مقاومت در برابر درخواست ها براي استعفا يا عزل كردان گفت":آقاي احمدي نژاد مي گويد،كردان از فضا نيامده 30 سال است كه در اين مملكت پست هاي حساس داشته حتي معاون خودشان بوده،حالا كه از آنها بريده وبه اين طرف آمده اين همه خلاف داشته است"

كردان-لاريجاني-احمدي نژاد

كردان به قول احمدي نژاد از فضا نيامده است.او در همين نيروها رشد يافته.مدتها در قوه قضاييه بوده،مدتها در صداوسما بوده وبعد هم به وزارت نفت رفت.

از يك نگاه كردان همان لاريجاني ولاريجاني همان احمدي نژاداست.آنها وجوه مشترك زيادي دارند كما اينكه در 8 سال رياست جمهوري خاتمي اين سه در يك جبهه و دوشادوش هم عليه اصلاح طلبان مبارزه مي كردند.احمدي نژاد از شاكيان پرونده سلام،لاريجاني ترتيب دهنده برنامه چراغ ونمايش دهنده كنفرانس برلين وكردان معاون وي بوده است.آنچه در گذشته رخ داده مساله دعواي دو طرف درگير(احمدي نژاد-لاريجاني)نيست .دعوا در زمين آينده رقم مي خورد.فقط يك قرباني نياز داشت كه كردان دم دستي ترين آنها بود.

كنفرانس تبرئه

كنفرانس خبري كه لاريجاني بعد از ذبح كردن كردان ترتيب داد معلوم نبود با غيبت احمدي نژاد چه توجيهي دارد، مضافا اينكه لاريجاني از زمان آغاز رياست مجلس به بعد از رو در رو شدن با خبرنگاران ابا داشت.پاسخ هاي هوشمندانه لاريجاني به پرسش هاي خبرنگاران؛مانند"مجلس روي مباني اصولي با جديت ايستادگي دارد و دراين زمينه با كسي تعارف نداد"يا اين جمله"مجلس هشتم(به تعبيري لاريجاني)در راست كردن كجي ها با كسي معامله ندارد"گوياي يك معامله پر هزينه بود.

اين كس كه مي تواند باشد جز رقيب ديروز،امروز وفردا؛محمود احمدي نژاد واين معامله چه مي تواند باشد؟
کیوان مهرگان

0 نظرات:

شوراي فعالان ملي – مذهبي به طور مستقل وارد انتخابات مي‌شود

۱۹:۱۹ bamardum 0 نظر

هم‌وطنان گرامي



دور از هر گونه هياهوي تبليغاتي رسمي و تحريف واقعيت، دراين نكته ترديدي نيست كه بسياري از اقشار مردم ايران با شرايط دشوار اقتصادي،اجتماعي، سياسي از جمله رشد روزافزون ميزان تورم، فقر و فساد و تبعيض به سر مي‌برند.و اين در حالي است كه آسيب‌هاي اجتماعي چون اعتياد و سرقت و فحشاء نيز شدت يافته‌اند.فضاي فكري و سياسي جامعه محدود و ‌تحمل قدرت در مواجهه با هر گونه صداي مغاير ومتفاوت و هر حركت و تشكلي كه خواهان حداقل حقوق شهروندي قانوني و رفع تبعيضات(صنفي، اقتصادي، سياسي، ديني، جنسيتي، قومي و...) باشد، بيش از پيش كاهش يافتهاست. اعتقاد و اعتناي چنداني به نظريات كارشناسي در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي،اجتماعي، سياسي و... وجود ندارد. روابط خارجي نيز، با به كارگيري رويكردها و مواضعغيرمدبرانه جنجالي و منازعه‌جويانه، كشور را در وضعيت بغرنجي قرار داده ‌است. ايننحوه رفتار در روابط بين‌الملل، ايران را درگير يك جنگ نامرئي اقتصادي – سياسي نموده،به طوري كه آثار زيان‌بار اين جنگ نامرئي در شئون مختلف زيست روزمره شهروندانآشكار شده و سختي گذران زندگي را براي آنان دوچندان كرده است.



مواضع غالب رسمي نيز چشم‌انداز اميدواركننده‌اي براي تغييراين اوضاع نشان نمي‌دهد، چرا كه اين مواضع بر دوركن اساسي استوار است: خوب وروبراه بودن اوضاع كشور و درستي و موفق بودن مسيري كه در پيش گرفته شده است؛ وحمله و ملكوك و متهم نمودن هر صداي منتقد و مخالف به جهل و غرض و هم‌دستي بادشمنان.



از طرف ديگر، بسياري از احزاب و نهادهاي سياسي و مدني (همچون شوراي فعالان ملي – مذهبي، نهضت آزادي، جنبش مسلمانان مبارز، جبهه ملي و...)در ساليان اخير تحت فشار و محدوديت شديدي به سر برده‌اند.



ما از سال 1379 به اين سو بسياري از نشريات، تريبون‌ها وامكانات فعاليت و ارتباط اجتماعي خود را از دست داده‌ايم و به دنبال دستگيري‌ها وفشارهاي گسترده سال 1379 (و صدور احكام سنگين قضايي) و دستگيري مجدد جمعي ازدوستان‌مان در سال 1382، در يك ساله اخير؛ با محدوديت‌هاي مضاعفي (هم چون ممانعتاز برگزاري برخي اجلاس‌ها، مراسم‌ بزرگداشت و نمازهاي عيد فطر، عدم صدور مجوز برايسخنراني‌ در دانشگاه‌ها و مجامع مدني، اعمال محدوديت در انتشار برخي نظرياتمنتقدانه فكري و سياسي در نشريات و...) مواجه بوده‌ايم.



اما تعهد ملي و اخلاقي ما را بر آن مي‌دارد عليرغم آنكه:



الف – به روندهاي سياسي حاكم و جاري در كشور معترضيم وآن را خلاف آزادي، حقوق اساسي ملت، عدالت و منافع ملي و مغاير با برخي قوانين رسميكشور مي‌دانيم.



ب – در محدوديت شديدي براي تحرك و فعاليت سياسي و فكريمسالمت‌آميز كه حقوق اوليه شهروندي ما را تشكيل مي‌دهد، به سر مي‌بريم؛



ولي:



براي اداي وظايف ملي – مذهبي خود ومسئوليتي كه در قبال ميهن و ملت بر عهده داريم؛



استفاده از فضاي خاص انتخاباترياست جمهوري (كه برخلاف انتخابات مجلس، مسائل كلان كشوري در آن نقش برجسته‌اينسبت به مسائل منطقه‌اي و محلي دارد) و براي جلب نظر هم‌وطنان به مبرم‌ترين مسائلو مشكلات كشور، و به ويژه:



چون نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري دهم كه تاكنون مطرح شده‌اند داراي رويكرد مشخصي هستند كه «حفظ و رعايتمصالح قدرت و حاكميت» را بر «مصالح ايران و مردمان آن» اولويت مي‌دهند. و ضمناشتراك برخي برنامه‌ها و شعارهاي بعضي‌ از اين نامزدها با تفكر و رويكرد نيروهايمستقل از حاكميت؛ اما نمي‌توانند بخش هاي ديگري از مواضع و دغدغه‌هاي اين نيروهارا (مثلا در رابطه با روابط خارجي كشور، آزادي‌هاي سياسي و مدني، سخت‌گيري وانضباط در برنامه‌ريزي اقتصادي و به ويژه بودجه‌نويسي، سلامت اقتصادي همه مديراناجرايي و...)، حتي در چارچوب همين قدرت و قوانين رسمي مستقر و جاري نيز نمايندگي ومطرح نمايند. و مواضع آنها مشروط و مقيد به چارچوب‌ها، مصلحت‌ها و حتي مجوزهايرسمي و غالب است؛ بنابراين شوراي فعالان ملي – مذهبي اعلاممي‌نمايد كه به طور «مستقل» وارد فضا و كنش‌هاي انتخاباتي مي‌شود. و بر همين اساسدر آينده به تدريج اولويت مطالبات، شعارها و برنامه‌هاي خود را با معرفي نامزد خاصخويش معرفي مي‌نمايد.



بدين ترتيب نظريات مستقل ما هم در حوزه مدني، نقشي آگاهي‌بخشو شفاف‌ساز براي نخبگان اجتماعي و افكار عمومي دارد و هم مي‌تواند به طور نسبي برفضاي سياسي تأثيرگذار باشد.



شايان ذكر است شوراي فعالان ملي – مذهبي در هرمرحله از انتخابات، بر اساس تصميم‌گيري دموكراتيك دروني، مواضع خاص خود را از طريقبيانيه‌هاي رسمي اعلام خواهد نمود. بديهي است هر موضع متفاوت با بيانيه‌هاي رسميدر حمايت از نامزدهاي موجود، نظريات شخصي افراد محسوب خواهد شد.



شوراي فعالان ملي – مذهبي

12 آبان 1387

0 نظرات:

قصد آمریکا از احداث پایگاه در تنگۀ هرمز

۱۹:۱۹ bamardum 0 نظر

قصد آمریکا از احداث پایگاه در تنگۀ هرمز

نیروهای آمریکائی در حال ساختن یک پایگاه نظامی به وسعت حدود پانزده هکتار در عمان هستند که تا سال 2010 آمادۀ بهره برداری خواهد بود.
حدود 40 درصد از جریان نفت جهان از تنگۀ هرمز عبور می کند و وزارت انرژی آمریکا این نقطه را "مهم ترین نقطۀ عبور نفت" در جهان خوانده است.
این گذرگاه آبی میان ایران و عمان مشترک است. بستن تنگۀ هرمز در اختلافات ایران با آمریکا و غرب همواره بصورت سلاحی دفاعی از طرف ایران استفاده شده است و نیروی دریائی ارتش ایران اخیراً پایگاه جدیدی در شرق تنگۀ هرمز در مجاورت دریای عمان راه اندازی کرده است.
هرمیداس باوند، تحلیلگر سیاسی مقیم ایران می گوید آمریکا پیش از این هم پایگاه های متعددی پیرامون ایران در کویت، ترکیه، قطر، بحرین و در المسیره در عمان و مسقط ایجاد کرده است. وی اقدام جدید آمریکا را به قصد کنترل مؤثرتر فعل و انفعالات منطقه می داند ودر عین اینکه احتمال عملیات آیندۀ این کشور را هم مردود نمی کند، یاد آور می شود که ظاهراً حکومت جدید آمریکا با استفاده از استراتژی سخت افزاری در مورد ایران مخالف است.
به نظر هرمیداس باوند از آنجا که ایران بر نیمی از آب های گذرگاه هرمز حاکمیت دارد، طیعی است که حق کنترل منافع خود و نظارت بر استفاده از این منطقه را داشته باشد و از نظر امنیتی نیز می تواند گلوگاه را کنترل کند.

فشارهای جدید آمریکا بر بانکهای ایران
وزارت خزانه داری آمریکا روز پنج شنبه بانکهای آمریکا را از سرویس دهی غیر مستقیم به بانکهای ایران که متهم به حمایت از گروههای تروریستی هستند منع کرد.
بنابه گفته وزارت خزانه داری آمریکا تصمیم اخیر که فشارها را بر دسترسی ایران به سیستم مالی آمریکا کمی بیشتر کرده است ، به دنبال تصمیمات قبلی دولت آمریکا در راستای آشکار ساختن عملیات بانکهای ایران در حمایت از دولت ایران از گروههای تروریستی و برنامه تولید سلاحهای اتمی گرفته می شود.
پیش از این موسسات مالی آمریکایی مجاز بودند تا در پرداخت های مربوط به ایران در کشورهای ثالث اقدام کنند. بدین ترتیب که مبدا این نقل و انتقال می بایست در یک کشور غیر از آمریکا یا ایران برای پرداخت پول به بانک کشور ثالث دیگر باشد.
منبع : رادیو فرانسه

0 نظرات:

اطلاعيه نهضت آزادي ايران درباهر تعويق زمان برگزاري كنگره و نشر اکاذیب در روزنامه کیهان

۲۰:۴۱ bamardum 0 نظر

اطلاعيه نهضت آزادي ايران درباهر تعويق زمان برگزاري كنگره اين حزب

نظر به اينكه مقامات مسئول وزارت اطلاعات بر خلاف قانون از برگزاري كنگره سال جاري نهضت آزادي ايران كه به صورت داخلي و محدود برنامه‌ريزي شده بود جلوگيري کرده اند، با تصويب شوراي مركزي نهضت آزادي ايران مقرر گرديد که این كنگره در اولين فرصت مناسب به صورت مرسوم و عمومي برگزار شود. قرار بود که جلسه کنگره همزمان با برنامه ويژه تقدير و گرامي‌داشت خدمات جناب آقاي دكتر احمد صدرحاج‌سيدجوادي در منزل ايشان برگزار شود.

شايان ذكر است در شرايطي كه مقامات مسئول كشور، به ويژه رئيس محترم دولت نهم، در سخنراني‌های داخلی و خارجی و مصاحبه‌هايشان با نمایندگان رسانه های جهانی ايران را آزادترين كشور جهان اعلام كرده‌اند، مأموران وزارت اطلاعات تحت امرشان با نقض آشكار قانون، حقوق اساسي مردم را ناديده گرفته، موجبات وهن مقامات مسئول كشور را فراهم مي‌سازند.

درباره اقدام خلاف قانون مأموران وزارت اطلاعات، متعاقباً‌ اعتراض قانوني لازم انجام خواهد یافت.

نهضت آزادي ايران


اعتراض نهضت آزادي ايران به نشر اكاذيب در روزنامه كيهان

جناب آقاي حسين شريعتمداري
مدير مسوول محترم روزنامه‌ي كيهان

با سلام ،
همان‌گونه كه آگاهيد، در شماره 19196 مورخ 13 مهر 1387 روزنامه كيهان، زير عنوان " دكتر يزدي وطن ‌فروش است" چنين درج شده است:

« در يكي از جلسات درون گروهي اخير نهضت آزادي كه با حضور چند تن از اعضاي اين گروه و براي استماع نظرات يكي از اعضاء تشكيل شده بود، عضو ياد شده دكتر يزدي دبير كل نهضت آزادي را به جاسوسي براي آمريكا متهم كرده و پيشنهاد او مبني بر دعوت از ناظران بين‌المللي براي نظارت بر انتخابات رياست جمهوري را «وطن فروشي» ومقابله با استقلال ايران ناميد. اين عضو نهضت آزادي در جلسه مزبور گفت اخيراً مطلع شده است كه اين پيشنهاد از سوي سفير يك سفارتخانه اروپايي به دكتر يزدي ديكته شده است. وي در مشاجره‌اي كه ميان او و دبير كل نهضت آزادي در گرفت خطاب به دكتر يزدي گفت : شما در دوران جنگ تحميلي نيز به نفع عراق كار مي كرديد و نظر كيهان قابل قبول است كه نهضت آزادي را ستون پنجم ارتش عراق در داخل كشور معرفي مي كند، و دكتر يزدي درواكنش به اظهارات وي خطاب به او گفت: تو هم جاسوس كيهان هستي! و عضو ياد شده پاس خداد: بر فرض كه من جاسوس كيهان باشم، ولي پاسخ شما براي پيشنهاد دعوت از ناظران بين المللي كه در عرف سياسي «وطن فروشي» تلقي مي شود چيست؟ و درباره همراهي نهضت آزادي با تبليغات صدام عليه ايران چه توضيحي داريد؟ »

درباره موارد بالا، نكات زير لزوم به يادآوري دارند:

نخست آن كه تماميت‌خواهان حزب پادگاني حاكم بر دولت كه جنابعالي نيز افتخار پايه‌ريزي و طراحي سياست‌هاي امنيتي و شبه مطبوعاتي آن را بر عهده داريد، در سه سال گذشته بارها از برگزاري جلسات عمومي و خصوصي اين حزب قانوني چهل و هشت‌ ساله جلوگيري كرده‌اند. ازاين رو، ضمن تكذيب كل و جزء خبر بالا، كه به عنوان خبر ويژه در صفحه‌ي يك كيهان درج و منتشر شده است، اعلام مي‌كنيم كه اصولا نه جلسه‌اي براي شنيدن نظرات يك عضو حزب تشكيل شده و نه كسي، چه به عنوان عضو يا غير عضو، چنين گفتگويي با آقاي دكتر ابراهيم يزدي انجام داده است.
به جاست كه جنابعالي كه خودتان را از جمله ذوب‌شدگان در ولايت مي‌دانيد، با تاسي از قاعده‌ي انكارناپذير فقهي " البينه علي‌المدعي " اعلام كنيد كه اين خبر را از چه مجرايي به دست آورده‌ايد. بديهي است كه عدم اثبات چنين ادعايي، افزون بر امكان پيگرد كيفري، شمارا در معرض يك ترديد عظيم اعتقادي و اخلاقي نيز قرار خواهد داد. از سوي ديگر، خبر ساختگي بالا به اين پرسش نيز نمي‌تواند پاسخ دهد كه با توجه به گذشت بيش از بيست سال از پايان جنگ تحميلي، چرا فردي كه تا بدان حد نسبت به مواضع نهضت آزادي ايران و دبير كل كنوني آن معترض بوده است، هنوز عضويتش را در اين حزب حفظ كرده و نسبت به پيشنهاد نظارت بين‌المللي نيز پس از گذشت نزديك به يك سال واكنش نشان داده است. نويسنده‌ي محترم كيهان ظاهرا فراموش كرده است كه از وضع عضويت اين فرد گزارش تكميلي عرضه كند.

دوم آن كه به‌كارگيري واژه‌هايي مانند وطن‌فروش، ستون پنجم دشمن و جاسوس، علاوه بر آن كه مي‌تواند نوعي فرافكني از سوي كساني تلقي شود كه پايداري نهضت آزادي ايران بر مشي آزادي‌خواهي ودفاع اين حزب از انتخابات آزاد، سالم و منصفانه در طول نزديك به نيم قرن با منافع فردي يا گروهي آنان در تعارض آشكار است، از جمله الفاظ و عبارات توهين‌آميز و از مصاديق بارز افترا تلقي مي‌شود. از اين رو يادآور مي‌شويم كه كاركرد اصلي روزنامه‌ي كيهان، به مديريت جنابعالي كه با تشبث به چنين مطالبي قاعده يافته است، منطبق باجرايم موضوع مواد 608 و 697 قانون مجازات اسلامي و نيز بند 11 ماده‌ي 6 و ماده‌ي 30 قانون مطبوعات است و نقض صريح حقوق بنيادين ملت، مندرج دراصول فصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، ارزيابي مي‌شود.

سوم آن كه اگرجنابعالي اندكي به حكم آيه‌‌هاي شريفه‌ي « فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه » عنايت مي‌داشتيد، لزوم توجه به اين حقيقت اخلاقي را درك مي‌كرديد كه در كنار اختلاف سليقه و حتي تفاوت بينش سياسي، آگاهي‌رساني و انتشار صحيح نظرات مخالفان هرگز نبايد مترادف با تحريف آن نظرات دانسته شود. نهضت آزادي ايران در دو بيانيه‌ي رسمي به شماره‌هاي 2044 و 2049 تحليل تفصيلي خود را درباره نظارت بين‌المللي بر انتخابات، به عنوان يكي از ظرفيت‌هاي قانوني و در چارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ديگر تعهدات بين‌المللي اين نظام مطرح كرده و از اين ساز و كار به عنوان "راهكاريبراي تقويت حاكميتملت و استقلال كشور"نام برده است. شايسته بود كه روزنامه‌ي كيهان و مدير مسوول آن، به جاي برچسب‌زني‌هاي مجرمانه و غير اخلاقي به مخالفان انديشه‌ي تماميت‌خواهي كه با سيره‌ي امامان شيعه(ع) و مباني اخلاقي دين مبين اسلام در تعارض محض است، امكاناتشان را براي فراهم ساختن امكان طرح اصولي نظرات و مواضع موافقان و مخالفان نظارت بين‌المللي به كارمي‌گرفتند.

چهارم آن كه به نظر مي‌رسد كه متأسفانه آرمان‌هاي انقلاب اسلامي به حدي مورد فراموشي حاكمان بلامنازع قرار گرفته است كه روزنامه‌اي كه با بودجه‌ي عمومي اداره مي‌شود و مديرمسوول آن به وسيله بالاترين مقام رسمي كشور منصوب مي‌گردد، بي‌پروا و بدون هيچ ملاحظه‌اي از امكانات امنيتي آن و شنود جلسات داخلي احزاب و گروه‌هاي سياسي سخن مي‌گويد.درج خبر انتشار يافته در روزنامه‌ي كيهان آشكارا بيان‌گر تعامل بي‌ضابطه و ناموجه مسوولان اين نشريه با نيروهاي امنيتي است.

ضمناً با اغتنام فرصت، يادآور مي‌شويم كه در يك نظام مردم‌سالار و در بينش اسلامي، صلاحيت هر مقام مسئول ازجمله با ميزان نظارت آن مقام بر مجموعه‌‌ي تحت امرش قابل ارزيابي است و تداوم پشتيباني از يك كارگزار نظارت‌ناپذير مي‌تواند به معناي وهن به مقام مافوق واز موجبات تضعيف مديريت آن مقام باشد. بنابراين، تعدد و تكرار مطالب منتشر شده از اين دست در روزنامه‌ي كيهان ضرورت تجديد نظر و تعويض نماينده‌‌ي مقام محترم رهبري در روزنامه‌ي ياد شده را دو چندان مي‌كند.

با عنايت به موارد بالا، از جنابعالي مي‌خواهیم كه وفق ماده‌ي 23 قانون مطبوعات ترتيب انتشاركامل اين نوشتار را در اولين فرصت ممكن در روزنامه كيهان فراهم كنند. در غير اينصورت، موضوع از طريق مراجعه به مراجع قضايي پيگيري خواهد شد.

با احترام
روابط عمومي
نهضت آزادي ايران

0 نظرات:

اعتراض بازار ، تسلیم احمدی نژاد

۳:۲۴ bamardum 1 نظر

اعتراض بازار ، تسلیم احمدی نژاد
ادامه ی اعتراضات گسترده ی بازاریان سراسر کشور به وضع جدید مالیات ها که از پنج روز قبل با تعطیلی بازار طلافروشان اصفهان آغاز و متعاقب آن صنف لوازم خانگی و بازار هندو ها اصفهان نیز به معترضان پیوستند و با تعطیلی بازار تبریز ، یزد و قزوین شکل جدی تری به خود گرفت سرانجام با پیوستن بازار طلافروشان تهران در روز پنج شنبه گذشته دولت محمود احمدی نژاد را وادار به توقف دو ماهه قانون «مالیات بر ارزش افزوده» کرد .

به گزارش سایت الف ، محمود احمدی نژاد طی فرمانی وزیر امور اقتصادی و دارایی آقای حسینی را موظف کرد در مدت دو ماه برنامه عملیاتی و راهکارهای مناسب به منظور اجرای صحیح قانون مالیات بر ارزش افزوده و بررسی موانع و مشکلات و رفع نگرانی ها و ایجاد رضایتمندی مودیان محترم را فراهم سازد .
همچنین مشارکت و بهره گیری از نظرات نمایندگان اصناف مختلف و همچنین هماهنگی وزارت بازرگانی و سایر دستگاه ها و سازمانهای ذیربط تا زمان تهیه و ابلاغ دستور العمل های لازم و تمهید شرایط مناسب از دیگر دستورات محمود احمدی نژاد به وزیر مور اقتصادی و دارایی است .
متن این فرمان بدین شکل است :
بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر حسینی

وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی

به منظور اجرای صحیح قانون مالیات بر ارزش افزوده و بررسی موانع و مشکلات و رفع نگرانی ها و ایجاد رضایتمندی درمودیان محترم ضروری است با هماهنگی وزارت بازرگانی و سایر دستگاه ها و سازمانهای ذیربط و به ویژه مشارکت و بهره گیری از نظرات نمایندگان اصناف مختلف ظرف مدت دو ماه برنامه عملیاتی و راهکارهای مناسب جهت اجرای قانون مذکور را تهیه و به اینجانب ارایه نمایید.
بدیهی است که تا زمان تهیه و ابلاغ دستور العمل های لازم و تمهید شرایط مناسب، اقدامات مربوط به اخذ هر نوع وجوه در اجرای این قانون متوقف خواهد بود .
شایان ذکر است اعتراضات گسترده در بازارهای شهرهای بزرگ و تاثیر گذار کشور شاید اولین حرکت اعتراضی بازاریان نسبت به یک موضوع صنفی است . به علاوه این که بازار تهران که از حساسیت خاصی در میان بازارهای شهرهای دیگر برخوردار است و تا حدودی نقشی تعیین کننده در میان آن ها دارد شاید برای اولین بار بعد از انقلاب است که با یک حرکت خودجوش سرانجام دولت محمود احمدی نژاد را وادار به عقب نشینی کرده اند .


منبع : با مردم

1 نظرات:

جزئیات دیدار برژینسکی و بازرگان؛ 'اختلاف بر سر تحویل شاه'

۹:۵۸ bamardum 1 نظر

جزئیات دیدار برژینسکی و بازرگان؛ 'اختلاف بر سر تحویل شاه'

رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا طی سخنانی در دانشگاه ملی امور دفاعی آمریکا برخی جزئیات دیدار 29 سال قبل زبیگنیو برژینسکی با مهندس مهدی بازرگان اولین نخست وزیر پس از انقلاب را تشریح کرده است.
آقای گیتس که درباره روابط ایران و آمریکا اظهار نظر می کرد در سخنانش عدم برقراری رابطه بین دو کشور را ناشی از سازش ناپذیری جمهوری اسلامی دانست.
دیدار روز اول نوامبر 1979 میان زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر، و مهدی بازرگان در شهر الجزیره خشم گروه های تندرو در تهران و گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا را به دنبال داشت.
آقای گیتس روز دوشنبه در دانشگاه ملی امور دفاعی آمریکا گفت: "من در نخستین ملاقات (پس از انقلاب ایران) میان یک مقام ارشد دولت آمریکا و مقام های ممتاز دولت ایران در الجزیره در پایان اکتبر 1979 حضور داشتم."
او افزود: "نخست وزیر (مهندس بازرگان)، وزیر دفاع (مصطفی چمران) و وزیر خارجه (ابراهیم یزدی) ایران خواستار ملاقات با برژینسکی شدند که برای مراسم 25مین سالگرد انقلاب الجزایر در الجزیره به سر می برد، و من هم با او بودم. برژینسکی از من خواست برای یادداشت برداشتن همراهش بروم."
وزیر دفاع آمریکا می گوید که برژینسکی در آن دیدار پیشنهاد به رسمیت شناختن انقلاب اسلامی و حتی احترام به قراردادهای فروش اسلحه به ایران را داد.
آقای گیتس در ادامه گفت "ما وارد جلسه شدیم و لب کلام ما این بود که 'ما انقلاب شما را می پذیریم. ما کشور شما را به رسمیت می شناسیم. ما دولت شما را به رسمیت می شناسیم. ما همه سلاح هایی را که قرارداد فروش آنها با شاه بسته شده بود را به شما می فروشیم. ما دشمن مشترکی در همسایگی شمالی شما داریم. می توانیم در آینده با هم کار کنیم'. "
به گفته وزیر دفاع آمریکا، مقامات ایرانی شرکت کننده در این جلسهخواستار تحویل گرفتن محمد رضا شاه پهلوی شدند.
به گفته آقای گیتس، "پاسخ آنها این بود که 'شاه را به ما بدهید'. هر کدام مواضع خود را پنج یا شش بار تکرار کرد. و در پایان برژینسکی برخاست و گفت 'تحویل شاه به شما با غرور ملی ما ناسازگار است.' و این پایان کار بود."
وزیر دفاع آمریکا یادآور شد که سه روز بعد سفارت آمریکا در تهران تسخیر شد و مقام های ایرانی شرکت کننده در جلسه الجزیره دو هفته بعد از کار برکنار شدند.
محمد رضا شاه پهلوی در ماه اکتبر 1979 با موافقت جیمی کارتر برای درمان وارد آمریکا شد. وی بعدا به مصر رفت و روز 27 ژوئیه 1980 در اثر سرطان در آنجا درگذشت.
سه دهه 'تلاش های ناکام'
از نگاه آقای گیتس این ایران است که طی سه دهه به تلاش های آمریکا برای بهبود روابط جواب رد داده است.
وی گفت: "از آن زمان تاکنون همه دولت ها به نحوی به سوی ایران دست [دوستی] دراز کرده اند، که همگی شکست خوردند. برخی از این دولت ها در ارتباط با ناکامی خود سخت گرفتار شدند."
او افزود: "اما واقعیت این است که رهبران ایران طی دوره ای خیلی طولانی همواره در واکنش به حرکات آمریکا برای برقراری روابطی متفاوت و بهتر، رفتاری سازش ناپذیر داشته اند."
آقای گیتس با اشاره به همکاری آمریکا و متحدان این کشور و همچنین روسیه و چین برای وارد کردن فشار بر ایران جهت توقف بخش های حساس برنامه اتمی اش گفت: "فکر می کنم تا زمانی که ایرانی ها تصمیم بگیرند که می خواهند رویکرد متفاوتی به باقی جهان داشته باشند، موضع فعلی ما احتمالا موضع بدی نیست."
وزیر دفاع آمریکا همچنین شرط کنونی دولت بوش برای مذاکره با ایران، دایر بر تعلیق غنی سازی اورانیوم، را با توجه به "حرف هایی که محمود احمدی نژاد می زند و کارهایی که دولت ایران به آنها ادامه می دهد" معقول دانست.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران هفته گذشته در جریان سفر به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل گناه قطع روابط را به گردن آمریکا انداخت و گفت این واشنگتن بود که روابط را قطع کرد.
وی چهارشنبه گذشته در جمع بیش از 400 دانشجو در نیویورک ابراز امیدواری کرد که رئیس جمهور بعدی آمریکا گام هایی برای پایان دادن به وضع کنونی بردارد.
وی گفت: "ما اصراری بر روابط بهتر نداریم، اما خوب است که روابط بهتری داشته باشیم."
روابط دو کشور پس از ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران قطع شد.
منبع : بی بی سی

1 نظرات:

جبهه ملی : یگانه راه رسیدن به برابری تمام ایرانیان، دست یافتن به دموکراسی است

۹:۴۹ bamardum 0 نظر

جبهه ملی : یگانه راه رسیدن به برابری تمام ایرانیان، دست یافتن به دموکراسی است


سه دهه از برقراری حاکمیت جمهوری اسلامی می گذرد و حاکمان برقدرت نشسته که بر الهی بودن و امام زمانی بودن حکومت در تمامی محافل داخلی و بین المللی تاکید می ورزند، هنوز برای تثبیت و ماندگاری، با سیاست ایجاد جو وحشت، در جامعه بر بحرانهای خودساخته که به دلیل بی تدبیری و رفتار غیر مسئولانه نسبت به جامعه و کشور پدید آمده رویارویی می نمایند .

امروز، تمامی جنبش های مدنی ایران، از جمله جنبش زنان، معلمان، کارگران، دانشجویان و فعالان حقوق بشری، که تنها پیگیر مطالبات بر حق خود هستند با شدیدترین شکل ممکن سرکوب گشته و به اتهام های بی پایه و غیر واقعی بازداشت می شوند. این در حالیست که زنان مبارز ایران، در پی برابری حقوق انسانها، معلمان و کارگران در پی تشکیل سندیکاهای مستقل و حتا برای دریافت حقوق معوقه خود، و دانشجویان در پی استقلال دانشگاه و پویایی و افزایش کیفیت آموزش همتراز با دانشگاه های دیگر کشورهای جهان می باشند. اگر حاکمان جمهوری اسلامی اندکی تامل نمایند، تک تک خواسته های جنبش های مدنی نه تنها از حقوق بنیادین آنان می باشد، بلکه پیش نیاز برقراری عدالت، توسعه و دمکراسی نیز هست.

بی تدبیری حکومت های ایران، بویژه جمهوری اسلامی، در ایجاد تعادل و یکپارچگی و توزیع سرمایه و قدرت در سطح کشور، و همچنین تبعیض مذهبی بر پایه تعصب کور، سبب اعتراض هموطنان عزیزمان در برخی استانهای مرزی، از جمله سیستان و بلوچستان و کردستان، گردیده است . این هموطنان که از اصیل ترین ایرانیان می باشند، در حالیکه سی سال است فقط به علت تفاوت مذهبی با حاکمان بر قدرت نشسته بعنوان شهروند درجه دو با آنها برخورد و به شدت سرکوب می شوند، در نهایت بزرگواری همچنان پیگیر مسالمت آمیز مطالبات برحق خود در چارچوب یکپارچگی ملی ایران هستند.

امروز دشمنان ایران با روشهای آسیب زای خود نسبت به یکپارچگی ملی، دست از آستین دوست بیرون آورده اند و با سیاست های فریبکارانه خود، باعث امنیتی شدن این مناطق و بهانه دادن برای سرکوب شدن فعالان سیاسی و مدنی بدست جمهوری اسلامی شده اند .

جبهه ملی ایران ضمن پشتیبانی از همه فعالیتهای مدنی در چارچوب تمامیت ارضی ایران و یکپارچگی ملی، حمایت قاطع خود را از همه زندانیان عقیده، بویژه زندانیان کرد که در اعتصاب خوراک بسر می برند اعلام میدارد و به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار میدهد که اگر دست از این گونه برخورد ها و سیاستهای سرکوبگرانه و خشن بر ندارند، با توجه به پویایی و شتاب گرفتن جنبش های مدنی و مردمی ایران، روزهای دشواری را در پیش رو خواهند داشت.

ما همچنین به ملت بزرگوار ایران و هم میهنان تحت ستم، اعم از صنفی و مذهبی یا سیاسی، اعلام میداریم که یگانه راه رسیدن به برابری تمام ایرانیان، دست یافتن به دموکراسی است و جبهه ملی ایران با تمام توان برای دستیابی به این هدف مقدس مبارزه خواهد نمود و در کنار شما خواهد ایستاد .


جبهه ملی ایران

0 نظرات:

برای توقف احكام اعدام‌ همه متهمان به خصوص زندانیان سیاسی اقدام كنید

۹:۴۶ bamardum 0 نظر

برای توقف احكام اعدام‌ همه متهمان به خصوص زندانیان سیاسی اقدام كنید

به نام خدا

رياست محترم قوه قضاييه
جناب آقاي آيت الله هاشمی شاهرودی
با سلام
احتراماً همچنانکه مستحضر هستيد طی ماه‌های اخير صدور و اجرای احکام اعدام توسط دادگاه‌های سراسر کشور تشديد شده و متأسفانه در مواردی حتی قوانين و آيين‌نامه‌های جاری و بخشنامه‌های جنابعالی نيز در صدور و اجرای اين گونه احکام ناديده گرفته مي‌شود.
در برخی موارد از جمله پرونده مرحوم يعقوب مهرنهاد ابهامات قابل توجهی وجود دارد که کنترل و نظارت بيشتری را بر صدور و اجرای احکام سنگين، خصوصاً اعدام ضروری می‌كند.
خاطر نشان می‌سازد اصرار بر ادامه اين سياست‌های خشن و غير انسانی و تساهل در سلب حق حيات انسان‌ها نه تنها آثار سوء جبران‌ناپذير و لطمات شديدی بر وجدان عمومی و احساس دينی جامعه وارد می‌کند و به تشديد و باز توليد خشونت در جامعه منجر می‌شود بلکه وحدت ملی و انسجام اجتماعی را نيز بيش از گذشته در معرض تهديد و فروپاشی قرار می‌دهد.
جناب آقاي شاهرودي
علاوه بر تعداد زياد موارد اجرای حکم اعدام در مورد کسانی که در زمان وقوع جرم در سنين کودکی بوده‌اند و نيز در مورد زندانيان عادی که متناسب با جرم آنان نبوده، تعداد قابل توجهی از زندانيان سياسی نيز هم اکنون زير حکم اعدام به سر می‌برند که هر لحظه خطر اجرای حکم جانشان را تهديد می‌کند؛ اسامی برخی از آنان به قرار زير است:
1- فرزاد کمانگر
2- فرهاد وکيلی
3- علی حيدريان
4- ارسلان اوليايي
5- انور حسين‌ پناهی
6- حبيب‌الله لطيفی
با عنايت به موارد فوق، امضاء کنندگان اين نامه از شما تقاضا دارند اقدام عاجل برای توقف احکام اعدام همه متهمان به خصوص زندانيان سياسی به عمل آورده و در پايان کميته پي‌گيری بازداشت‌های خودسرانه را به عنوان نماينده خود جهت پی‌گيری وضعيت زندانيان مورد بحث معرفی می‌كنند.

0 نظرات:

تنديس "فرشته عدالت" به نسرين ستوده اهدا شد

۲۰:۵۷ bamardum 0 نظر


تنديس "فرشته عدالت" به نسرين ستوده اهدا شد

روابط حسنه ایران و مالزی در گرو سخنرانی عبادی

ديروز در مراسمي در تهران، جمعي از فعالان جنبش زنان تنديس "فرشته عدالت" را به نسرين ستوده اهدا کردند.آن سو تر دولت محمود احمدی نژاد با فشارهای دیپلماتیک به دولت مالزی سعی در جلوگیری ازسخنرانی شیرین عبادی دارد .
فعالان جنبش زنان، تنديس فوق را به پاس تقدير از فعاليت هاي نسرين ستوده، برنده جايزه کميته بين المللي حقوق بشر ايتاليا، در دفاع از فعالان جنبش زنان و نيز دفاع از کودکان قرباني، به وي هديه دادند. در مراسم ديروز، که از سوي جمعي از فعالان کمپين يک ميليون امضا، مادران صلح، کانون زنان ايراني و چند تن از فعالان اجتماعي تدارک ديده شده بود، ستوده با تشکر از اهداي اين تنديس گفت: "ما سالهاي سختي را پشت سر گذاشته ايم. سالهاي دهه شصت را که سياه ترين دوره بود بويژه براي زنان. در اين دوره هژموني تحقير در حريم خصوصي خانواده ها نيز رخنه کرده بود. تاحدي که شوخي هاي رايج مهماني هاي خانوادگي نيز توهين و تحقير زنان بود. دهه هفتاد، کم کم خود را پيدا کرديم و آن قدر پا فشرديم تا امروز که خواسته هايمان را روشن واضح در عرصه هاي عمومي و خصوصي مطرح مي کنيم و حاضريم که به خاطر آن هر هزينه اي را پرداخت کنيم. به زندان مي رويم، احضار مي شويم، ممنوع الخروج مي شوم، اما همچنان ادامه مي دهيم."
وي سپس به برخي حاضران در جمع که در دو سال گذشته تجربه بارها احضار و زندان را در کارنامه فعاليت اجتماعي خود داشتند اشاره کرد و آنها را مصداق اين سخن و "شاهدان زنده جنبش زنان ايران" دانست. اين وکيل مدافع حقوق بشر که وکالت داوطلبانه بسياري از فعالان جنبش زنان را به عهده داشته است، همچنين گفت: از شما متشکرم، هم به خاطر چيزهايي که از شما آموخته ام و هم به خاطر اينکه اعتبار اين جايزه به خاطر دفاع از شما بوده است.
در ادامه مراسم خديجه مقدم، محبوبه کرمي و شهلا فروزان فربا ايراد سخناني به تقدير از فعاليت هاي نسرين ستوده پرداختند.شایان ذکر است جايزه کميته حقوق بشر ايتاليا، ماه دسامبر طي مراسمي رسمي به نسرين ستوده، به عنوان نخستين دريافت کننده اين جايزه بين المللي، اهدا خواهد شد. این در حالی که در خبرها آمده است به دلیل فشارهای دولت محمود احمدی نژاد به دولت مالزی برنامه سخنرانی شیرین عبادی این فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان تحت تاثیر قرار گرفته است . به گزارش روزآنلاین سفر شیرین عبادی به کشور مالزی به منظور انجام یکسری سخنرانی در مراکز دانشگاهی پژوهشی لغو شده است . دولت محمود احمدی مدعی است شیرین عبادی یکی از منتقدان سرسخت دولت است از این رو همسو با دول غربی است به همین بهانه به وزارت امور خارجه مالزی پیام داده است سخنرانی شیرین عبادی می تواند به روابط حسنه دو کشور به خصوص در زمینه آموزش صدمه بزند .مقامات ایرانی در حالی دست به اقدام ديپلماتيک براي جلوگيري از سخنراني تنها برنده ايراني جايزه صلح نوبل می زنند که طی سالهای گذشته عبادی با حضور در ‎کشورهاي اروپايي، آمريکايي و آسيايي، دهها دکترای افتخاری را از معتبرترین دانشگاه های جهان دریافت کرده است .
منبع : با مردم ‎ ‏

0 نظرات:

تغییر و تحولات در وزارت کشورمعنادار است

۲۰:۴۸ bamardum 0 نظر

تغییر و تحولات در وزارت کشورمعنادار است
مرتضی کاظمیان، عضو «کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» معتقد است که تغییر و تحولات در وزارت کشور، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، جملگی «معنادار» بوده‌اند.
در پی خبر برکناری علیرضا افشار از سمت معاونت سیاسی وزیر کشور، شنبه ۶ مهر ماه، بسیاری از خبرگزاری‌ها گزارش دادند که کامران دانشجو، استاندار تهران، به مقام جانشین و معاون سیاسی وزیر کشور منصوب شده است. این انتصاب در عین‌حال می‌تواند به معنای ریاست آقای دانشجو بر ستاد انتخابات کشور باشد.
رسانه‌ها کامران دانشجو را به عنوان یکی از همفکران و نزدیکان محمود احمدی‌نژاد معرفی می‌کنند که در تجارب و مسئولیت‌های او، از جمله، برگزاری انتخابات سوم شوراها و مجلس هشتم دیده می‌شود.
خبر انتصاب آقای دانشجو به سمت قائم مقام و معاون وزیر کشور، که یکشنبه ۷ مهر ماه، از سوی روابط عمومی استانداری تهران تکذیب شده بود، ساعاتی بعد سپس توسط خود وی مجددا تایید گردید.
اعلام خبر فوق و سپس تکذیب و تایید آن، پس از تغییر و تحولات اخیر در وزارت کشور، توجه رسانه‌ها و محافل سیاسی را باز هم به مسئله انتخابات آتی ریاست جمهوری و مدیریت آن جلب کرد.
در همین زمینه، مرتضی کاظمیان عضو «کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» به پرسشهای دویچه وله پاسخ داده است.
مرتضی کاظمیان معتقد است که تغییر و تحولات در وزارت کشور، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، جملگی «معنادار» بوده‌اند.تغییر و تحولات مورد نظر آقای کاظمیان از این قرارند: انتصاب مصطفی پورمحمدی نخستین وزیر کشور دولت نهم، که برگزاری انتخابات مجلس هشتم را برعهده داشت و سپس برکناری او؛ انتصاب علی کردان به سمت وزیر کشور که بحثهای بسیاری را در طیف موسوم به اصولگرا، از جمله در مجلس برانگیخت، و در نهایت برکناری علیرضا افشار معاون سیاسی وزارت کشور و انتصاب وی به سمت مشاور فرهنگی وزیر کشور.
مدیریت انتخابات سوم شوراها و مجلس هشتم، همانند نهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری، بخصوص مورد اعتراض جریانهای اصلاح‌طلب ایران بود.
از نظر این عضو «کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه»، حال محمود احمدی‌نژاد و طرفداران او در جستجوی گزینه‌ی مناسبی برای پست معاونت سیاسی وزیر کشور هستند. از نظر مرتضی کاظمیان، در همین ارتباط، مطرح شدن کامران دانشجو نیز به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور، چه این خبر تکذیب شود چه تایید، بویژه به دلیل نزدیکی او به محمود احمدی‌نژاد، گزینه‌ای «معنادار» است.
آقای کاظمیان معتقد است، در صورتی که تکذیب انتصاب کامران دانشجو به مقام معاونت سیاسی وزیر کشور به اعتبار خود باقی بماند، باز هم فردی با مواضع مشابه وی در این جایگاه قرار خواهد گرفت.
این تحلیلگر سیاسی عنوان می‌کند که در شرایط کنونی، پاسداری از آرای مردم در انتخابات، محوری‌ترین و کلیدی‌ترین بحث مدافعان انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. از همین رو جایگاه ریاست ستاد انتخابات وزارت کشور و معاون سیاسی وزیر کشور از اهمیتی ویژه برخوردار می‌گردد.

0 نظرات:

زهرای ۱۱ ساله با چراغ سبز قانون، به حجله مرگ فرستاده شد

۲۲:۵۸ bamardum 0 نظر

زهرای ۱۱ ساله با چراغ سبز قانون، به حجله مرگ فرستاده شد

تغيير برای برابری - زهرا فقط ۱۱ سال داشت. ۱۱ سال و هزار آرزو. می خواست "درس بخواند، روزنامه نگار شود و از دخترهای بدبخت دفاع کند". به هيچ کدام از آرزوهايش نرسيد. پدرش می خواست به مردی ۳۵ ساله شوهرش دهد . دخترک تنها بود و بی پناه. مخالفت که کرد کتک خورد، بيشتر از هميشه، طاقتش که تمام شد خودش را با قرص برنج کشت.چند روز پيش از خودکشی زهرا مادرش خبردار شده بود که می خواهند دخترش را شوهر دهند، يکی از همسايه ها خبرش کرده بود تا شايد بشود جلوی فاجعه را گرفت."تلفن زدم به مغازه پدربزرگش، التماسش کردم که با ليلا اين کار را نکنند، که زندگی اش را خراب نکنند. گفتم خودم می آيم و می برمش. خودم خرجش را می دهم. به حرفم گوش نکرد. گفت دختر بايد برود خانه شوهر چند سال اينور و آنورش چه فرقی می کند."
اينها را ليلا می گويد. زن ۳۵ ساله ای که هنوز باور نمی کند دخترک ۱۱ ساله اش خودش را کشته است. از شوهرش که جدا شد، مهريه و نفقه و جهاز و همه حق و حقوقش را بخشيد و در عوض حضانت زهرا را گرفت. چند سال بعد وقتی برای ۸ ميليون تومان بدهی به زندان افتاد زهرا را به خانواده پدرش دادند و دخترک در تمام اين چهار سال اجازه يک تماس تلفنی با مادرش را نداشت:"زندانی که شدم هشت ماهی زهرا با من بود. هم زهرا و هم دختر ديگرم که شش ماه داشت. پا به پای من زندان را تحمل می کرد و دم برنمی آورد. يک بار که پدرش آمد ملاقاتش نرفت. اينقدر جيغ کشيد و گريه کرد که زندانبان ها رضايت دادند و نبردندش برای ملاقات..می ترسيد از پدرش. نمی خواست ببيندش. يک روز پدر همسر دومم آمد ملاقات و گفت زهرا را بده ببرم بيرون اسمش را بنويسم مدرسه. بچه را که بهشان دادم، يک هفته بعد فهميدم او را پيش پدرش برده اند. توی زندان کاری از من برنمی آمد. حتی نمی گذاشتند با دخترم حرف بزنم. سه سال تمام از زهرا بی خبر بودم."چند ماه پيش بود که ليلا از زندان مرخصی گرفت تا بدهی هايش را قسط بندی کند. همه اميدش اين بود که برای مهرماه زهرا را پيش خودش بياورد. رفت شهرستان و دو اتاق کوچک در يک زير زمين اجاره کرد تا با خياطی خرج خودش و پسر ۲ ساله اش که در زندان بدنيا آمده بود را بدهد.پدر کودکش وقتی که او زندان بود غيابی طلاقش داده بود. بهانه اش اين بود که زنش زندانی است و نگفته بود که بخاطر ضمانت بدهی های من زندانی شده. نگفته بود که من فرار کرده ام او بخاطر من دارد تاوان می دهد. راهی هم برای اثبات اين ادعاها نبود. هيچ کس را نداشت و بايد روی پاهای خودش می ايستاد و همه چيز را دوباره می ساخت. مثل آن روزهايی که زهرا داشت می مرد و او با فروش کليه اش دخترک را مداوا کرد و يک چرخ خياطی خريد و دوباره سرپا شد:"هپاتيت A داشت. دکتر گفته بود اگر درمان نشود هپاتيت B می گيرد. پدرش چند ماهی می شد رفته بود و هيچ خبری ازش نداشتيم. هيچ کس هم نبود که کمکی بکند. کليه ام را فروختم يک ميليون. پانصد هزارتومانش را دادم خرج بيمارستان زهرا. با بقيه اش چرخ و وسائل خياطی خريدم و دستم دخترم را گرفتم و رفتم تهران."همه آن روزها گذشت، ليلا دوباره زندگی اش را ساخت. دوباره ازدواج کرد. يک دختر ديگر بدنيا آورد، چکهای شوهرش که او پشتش را امضا کرده بود برگشت خورد و دوتايی به زندان رفتند. شوهرش فرار کرد وليلا ماند با همه بدهی ها و بالاخره توانست از آن زندان لعنتی بيايد بيرون و حالا همه فکر و ذکرش زهرا بود. اگر طلاق نامه ازدواج دومش را نمی گرفت شايد هيچ وقت نمی توانست زهرا را بدست آورد. هم زهرا را و هم دو کودکش ديگرش را. می دانست که اگر طلاق نامه نداشته باشد حضانت بچه ها را از او می گيرند. به هردری زد و بعد چند ماه طلاق نامه اش را گرفت تا بتواند سراغ زهرا برود.هنوز روبراه نشده بود که همسايه ها از اهواز زنگ زدند که دخترت در بيمارستان است. خودش را کشته.... شبانه راه افتاد و سه روز تمام بالای سر دخترش بود به جای تمام سه سالی که زهرا را نديده بود. به جای تمام ماه ها و روزهايی که حسرت شنيدن صدايش را داشت. دخترک اما بهوش نيامد. معده اش از ۲۴ ساعت قبل خودکشی خالی بود و سم "قرص برنج" به جانش نشسته بود.آخرين بار چند روز قبل از اين اتفاق شوم بود که صدايش را شنيده بود. تلفن کرده بود و به جای همه حرفهايی که اين سالها روی دلش مانده بود، التماس کرده بود که ديگر به پدربزرگ زنگ نزن:"بعد از تلفن تو من را اذيت می کنن. طاقتم تمام شده ديگر. بگذار هرکاری می خوان بکنن. شوهرم که دادن فرار می کنم و می آيم پيش تو."دردل هايش را بعدا نوشته بود. روی ورق پاره ای که بعد مرگ، در جيب لباسش پيدا کردند:"اميدوارم اين نامه بدست مامان ليلا برسه و گرنه خيلی حرفهام که دوست داشتم بهش بگم، نگفته می مونه. مامانی خيلی دوستت دارم. می دونم با اين کارم خيلی ناراحت می شی و غصه می خوری. اما اگه تو هم جای من بودی اين کار را می کردی. شايد اگه اينجا بودی با هم اين کار را می کرديم و اون دنيا با هم زندگی می کرديم. اينجا همه اش از من ايراد می گيرن. کتکم می زنن. بهم فحش می دن. نمی ذارن راحت باشم. حالا هم که می خوان شوهرم بدن. مگه من چند سالمه که اينقدر منو اذيت می کنن؟ ديروز عمو علی منو زد. بابا هيچی نگفت. طرف من را هم نگرفت.نمی ذارن با تو حرف بزنم. نمی ذارن پيشت بيام. خسته شدم. چقدر زور می گن. چقدر کتک می زنن. آخه مگه من خرم؟دلم می خواد درس بخونم و دکتر بشم، پاهاتو خوب کنم. ولی نه دلم می خواد مثل دوستت روزنامه نگار بشم و از دخترهای بدبخت مثل خودم، دفاع کنم. می دونم بعد از مردن من، تو آبروی اينها را می بری و پدرشونو درمياری.غصه نخور من اونجا منتظرتم. فهميدم برای من داداش آوردی، خوشحال شدم. ولی ناراحتم که نديدمش. عسل ديگه بايد مدرسه بره. مواظب اون باش. از اينکه تنها می شی ببخش. هيچ وقت تو و عسل و خوشبختی قبلمون را يادم نمی ره.دوستت دارم مامان توپولی."پزشکی قانونی هم نوشته های زهرا را تاييد می کند. بنا به گزارش پزشک قانونی اهواز و تهران آزمايشات انجام شده نشان دهنده شکنجه جسمی بوده و آثار شلاق يا شبيه آن روی بدن، ترکيدگی داخل لب بالا، کنده شدن قسمتی از موها، کبودی زير ناخن پاها، خالی بودن معده که نشان دهنده شرايط سخت است، کبودی زير چشم و کبودی پشت ساعد پا روی بدن زهرا مشاهده شده است.همسايه های پدر زهرا هم گواهی داده اند که بارها صدای ناله های او را زير کتک پدر و عموها شنيده اند.با شکايت مادر زهرا، قاضی شعبه هفت کيفری اهواز علت خودکشی را فشار شديد روحی و روانی از سوی خانواده تشخيص داده و نوشته است:"با توجه به ضرب و شتم قرار گرفتن قبل از اقدام به خودکشی و نظريه قضات و مدعی العموم علت خودکشی شبه عمد(قتل) محسوب شده و نياز به بررسی بيشتر داد و پدر متوفی تحت پيگرد قانونی است."دادگاه رسيدگی به خودکشی زهرا، ماه آينده تشکيل می شود. زهرا و زهراها اما هر روز در گوشه و کنار اين مملکت خودکشی می کنند، به قتل می رسند و يا هر روز هزاربار مرگ را آرزو می کنند برای اينکه قوانين ما حداقل حقوقی انسانی را برای زنان درنظر نگرفته است.اگر بر اساس قانون سن ازدواج دختر ۱۳ سال نبود و به پدر اين اجازه داده نشده بود که قبل از ۱۳ سالگی نيز بتواند با گرفتن سن رشد از دادگاه دخترش را شوهر دهد، شايد الان زهرا زنده بود و پدرش جرات نمی کرد بگويد اختيارش با من است ومی خواهم شوهرش بدهم.اگر اجازه ازدواج دختر در انحصار پدر نبود و قانونگزار برای مادر نيز حقی در نظر می گرفت شايد عطوفت مادرانه و تجربه هايی سختی که زنان از ازدواج های زودرس و اجباری دارند می توانست مانع به زور شوهر دادن زهرا و زهرا ها شود و حالا زهرا و سه دختر ديگری که در همان بيمارستان برای فرار از ازدواج اجباری خودکشی کرده بودند زنده بودند.اگر قوانين ما برای عقد ازدواج دختر قبل از سن پايينی که قانون تعيين کرده مجازات تعيين می کرد،شايد ديگر هيچ پدری جرات نمی کرد دختر بچه ها را به جای مدرسه به حجله بفرستد. حجله ای که گاه حجله مرگ می شود.زهرا فقط يکی از هزاران دختری است که با چراغ سبز قانون، به حجله مرگ فرستاده می شوند. نتيجه اين قانون تبعيض آميز و ازدواج هايی که نه تنها شروعشان به انتخاب و رضايت زن نبوده که در اتمام آن نيز زن اختياری ندارد، گاه شوهرکشی است. گاه خودکشی و گاه فرار از خانه و گرفتار شدن در هزارتوی جامعه ای که يک خانه امن برای حمايت از زنان خشونت ديده و آسيب ديده ندارد.بسيارند زنهايی که با همه اين خشونت ها واجبارها هم شجاعت و توان "نه" گفتن به عرف و قانون مردسالار و ضد زن را ندارند و تمام عمر سر خم می کنند و می سوزند و می سازند و زندگی می کنند با مردانی که انتخابشان نکرده اند، دوستشان ندارند و به اجبار به آنها "بله" گفته اند.ليلا از همين حالا نگران دختر ۶ ساله اش است که فقط يک سال ديگر حضانتش با او است و سرپرستی و اجازه ازدواجش از همين الان با پدرش است. نگران است که او هم به سرنوشت زهرا دچار شود.راحله هم در آخرين روزهای زندگی اش نگران دخترش بود. می گفت فقط به خاطر دخترم است که نمی خواهم بميرم. می دانم که هنوز ۱۵ سالش نشده شوهرش می دهند و من هم نيستم که به دادش برسم.تا وقتی قانون اجازه ازدواج دختربچه ها را می دهد، تا وقتی پدر می تواند هرگاه که خواست دخترش را شوهر دهد، تا وقتی مادر هيچ حقی در تعيين سرنوشت فرزندش ندارد، تا وقتی قانون نابرابر بر زندگی ما زنان حاکم است..... همه مادرها نگران دخترانشان اند. نگران اينکه هيچ وقت فرصت کودکی کردن نيابند. نگران اينکه با يک ازدواج زودرس واجباری همه زندگی شان تباه شود.

0 نظرات: