ابراهیم یزدی : ترکیه، دموکراتیک، دینی و سکولار باقی خواهد ماند؛ این یک الگوی جدید است

۱۹:۳۴ bamardum 0 نظر

من می بینم که در ترکیه یک آزمون تاریخی دارد صورت می گیرد که حکومتی دموکراتیک باشد، دینی هم باشد و به یک تعبیر سکولار هم باشد. ... دموکراسی یک بهایی دارد. شما نمی توانید بگویید برای اینکه احتمال می دهیم گروه های افراطی بالا بیایند دموکراسی را قربانی کنیم. ... من گفتم در ترکیه لاییسیسم حکومت نمی کند، سکولاریسم شرقی در آن جا مستقر است. به چه دلیل سکولاریسمی که در ترکیه وجود دارد باید ضد دین باشد؟ می تواند کاملا سکولار باشد و دینی هم باشد.
ايلنا، گروه بين‌‏الملل: دور اول راي‌‏گيري براي انتخاب رئيس‌‏جمهوري جديد را مجددا برگزار كرد و «عبدالله گل» وزير خارجه پس از آنكه نتوانست راي پارلمان را به دست آورد، از نامزدي رياست‌‏جمهوري كناره‌‏گيري تركيه كرد.
پارلمان تركيه ‌‏در حالي دور اول راي‌‏گيري براي انتخاب رئيس‌‏جمهوري جديد را برگزار كرد كه «عبدالله گل» از حزب «عدالت و توسعه»(AKP) تنها نامزد آن بود. «عبدالله گل» پيش از آغاز راي‌‏گيري در پارلمان گفته بود كه اگر امروز نتواند آراي لازم براي احراز سمت رياست‌‏جمهوري تركيه را كسب كند، از دور اين رقابت‌‏ها خارج مي‌‏شود كه پس از راي‌‏گيري به وعده خود عمل كرد و از نامزدي رياست‌‏جمهوري كنار رفت.
پيش از آغاز راي‌‏گيري امروز پارلمان تركيه براي رياست‌‏جمهوري، گفت‌‏وگويي با «ابراهيم يزدي»، وزير خارجه دولت موقت انقلاب اسلامي، انجام شد. يزدي معقتد است كه «رجب طيب اردوغان» نخست‌‏وزير تركيه راست مي‌‏گويد؛تركيه دموكراتيك، ديني و سكولار باقي خواهد ماند و اين يك «الگوي جديد» خواهد بود. متن كامل گفت‌‏وگو با «ابراهيم يزدي» به شرح زير است:

ایلنا : آقای دکتر با توجه به شرایطی که در روزهای اخیر در ترکیه پدید آمده و با نگاهی به تاریخ تقابل مسلمان ها و سکولارها در این کشور، آیا می توان روندهایی را که در طی سال های گذشته منجر به ایجاد شرایط حاضر شده است شناسایی کرد؟

یزدی: می دانید که ترکیه جدید از زمان روی کار آمدن مصطفی کمال معروف به آتاترک بوجود آمد. بعد از جنگ بین الملل اول که دولت عثمانی منقرض شد طرفداران آتاترک در گروهی موسوم به «ترکان جوان» با نوعی قیام قدرت را در دست گرفتند و پایه های ترکیه جدید را بنا کردند. دولت آتاترک ویژگیهایی داشت که شاید یکی از بارزترین ویژگی هایش غیردینی و غیر اسلامی کردن جامعه ترکیه بود. چیزی که خود ترک ها به آن می گویند یک نظام لاییک. اما به رغم آن چیزی که در اروپا ما به عنوان دولت های سکولار می شناسیم، در ترکیه دولت سکولار در واقع تمام مساجد را تحت کنترل داشت و ائمه جماعت مساجد را نیز خود تعیین می کرد. نحوه خرج اوقاف را دولت لاییک کنترل می کرد و حتی تعیین می کردکه در خطبه های نماز جمعه چه چیزی گفته شود و چه چیزی گفته نشود. تا این اندازه دخالت در نهاد های دینی وجود داشت.
فشار دولت سکولار در طی سال های گذشته تا به آن حد بود که می گفتند دولت و کارمندان آن نباد در هیچ یک از مراسم های مذهبی شرکت کنند تا آنجایی که اگر یک کارمند دولت روز جمعه قصد داشت یک ساعت مرخصی بگیرد و به نماز جمعه برود، اگر می فهمیدند مواخذه اش می کردند. در واقع من به آن چیزی در ترکیه مشاهده می شد اصطلاحا «سکولاریسم شرقی» (Oriental Secularism) می گویم. این اصطلاحی است که من از کتاب استبداد شرقی (Oriental Despotism) اقتباس کرده ام. در این کتاب توضیح داده می شود که استبدادی موجود در شرق با آن مفهومی که از دیکتاتوری در غرب برداشت می شود تفاوت دارد. چند سال پیش نیز که به دعوت دانشگاه استانبول برای سخنرانی به ترکیه رفته بودم، عنوان سخنرانی من سکولاریسم شرقی بود. مقصود من این بود که اگر دولت ترکیه سکولار است، باید مثل یک دولت سکولار در اروپا کاری به کار مذهب نداشته باشد. یک دولت سکولار مثلا در فرانسه هیچ گاه در کار کلیسا دخالت نمی کند. کلیسا آزاداست و کشیش ها را خود کلیسا منصوب می کند. کشیشان از دولت پولی نمی گیرند. اوقاف را نیز تا آن جا که مربوط به کلیسا است خود اداره می کنند. مردم آزادند به کلیسا بروند یا نروند چه کارمند دولت باشند و چه نباشند. اما سکولاریسم نوع ترکیه خود را در تقابل با دین قرار داده بود تا به آن جایی که در کوچکترین مسایل دینی هم دخالت می کرد. جالب این جاست که نه تنها قرآن به ترکی خوانده و چاپ می شد، که حتی مسلمانان حق نداشتند کلمات دینی مانند «الله اکبر» و «بسم الله» را با حروف عربی بنویسند.
اما چنانچه می دانید ترکیه در دوران جنگ سرد، هم عضو پیمان ناتو بود و هم عضو پیمان مرکزی سنتو. زمانی هم که بازار مشترک اروپا درست شد، ترکیه بسیار علاقه مند به پیوستن به آن بود. اما اروپایی ها برای عضویت در بازار مشترک به شرایط و وضعیت سیاسی کشور متقاضی نیز نگاه می کردند. خب در ترکیه هم سکولارها حکومت را در دست داشتند و همیشه با مسلمان ها درگیر بودند. این وضعیت کمابیش تا 1980 ادامه داشت. یکسال بعد از انقلاب اسلامی ایران در ترکیه کودتاشد و نظامیان حکومت را دردست گرفتند. اما به تناسب وضعیت یک سلسله اصلاحاتی را آغاز کردند که عمدتا اصلاحات اقتصادی بود. یعنی آرام آران ترکیه به سمت اقتصاد بازار سوق پیدا کرد، درحالیکه در دوران آتاتورک مانند دوران رضاشاه تمام اقتصاد در دستان دولت بود. از سال 1980 که نظامیان با دیگر بر سر کار آمدند به تدریج خصوصی سازی صورت گرفت به طوریکه اکنون می توان گفت ترکیه یکی از کشورهایی است که در آن خصوصی سازی با موفقیت انجام شده است. امروز در ترکیه تقریبا تمام بخش های اقتصادی در دست بخش خصوصی است. درواقع از سهم دولت در اقتصاد به شدت کاسته شده است. در نتیجه یک بخش خصوصی قدرتمند و مستقل از دولت در ترکیه به وجود آمد. این بخش خصوصی قدرتمند در حال حاضر چیزی حدود 65 تا 70 میلیارد دلار صادرات دارد. این بخش اقتصادی منافع خود را در ثبات و امنیت ترکیه می بیند و با هر چیزی که بخواهد معادله امنیت ترکیه را به هم بزند، مخالفت می کند.
نکته بعدی آن است که بعد از فروپاشی شوروی و طرح تشکیل اتحادیه اروپا، دولت ترکیه علاقه مند به عضویت در این اتحادیه بوده است. آن بخش خصوصی قوی ترکیه نیز به شدت طرفدار پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. خود ترک ها هم به دلیل اینکه بخشی از این کشور در اروپا است، بعضا خود را اروپایی می دانند. بنابراین هم به جهت فرهنگی، هم به جهت غرور ملی و هم به جهت اقتصادی، پیوستن به اتحادیه اروپا برای ترک ها یک مقوله بسیار مهمی است. اما اتحادیه اروپا پیوستن کشوری مانند ترکیه را به اروپا مشروط به اولا حفظ و تقویت اقتصاد آزاد و دوما دموکراتیک شدن نظام کرده است. درنتیجه آن بخش خصوصی قدرتمند و مدافع پیوستن به اتحادیه اروپا در اینجا تبدیل شد به نیروی حمایت کننده دموکراسی در ترکیه که این با نظر نظامیان مغایرت پیدا می کرد.
از طرف دیگر در کشوری اسلامی مانند ترکیه همچون دیگر کشور های اسلامی به محض آغاز دموکراتیزاسیون نظام، در فاز اول مسلمان ها برنده می شوند. چرا که اکثریت مردم مسلمان هستند. این چیزی است که در ترکیه نیز اتفاق افتاد. در ابتدای کار در ترکیه آقای اربکان اکثریت کرسی های مجلس را در اختیار نداشت و مجبور شد با برخی دیگر از احزاب از جمله خانم چیللر برای تشکیل دولت ائتلاف کند. اما آقای نجم الدین اربکان در دوران صدارتش «مقررات بازی دموکراتیک را در یک کشور درحال گذار» رعایت نکرد. یعنی اربکان به رغم اینکه یک مهندس بود ولی افکار و نظریات اسلامی اش بسیار سنتی بود؛ به همین دلیل با سیستم درگیر شد به طوریکه دیگر نتوانست ادامه دهد. دادگاه قانون اساسی ترکیه او را محاکمه کرد. حزبش را منحل و پنج نفر از اعضای کادر مرکزی حزب را به 5 سال منع فعالیت سیاسی محکوم نمود؛ درعین حال اجازه دادند تا با تغییر نام، حزبشان را نگه دارند. درنتیجه حزب رفاه شکل گرفت و آقای غوطان هم دبیرکل آن شد. حزب رفاه در انتخابات شوراها در بسیاری از شهر های بزرگ برنده شد. طیب [اردوغان] عضو شورای مرکزی حزب رفاه بود و شهردار استانبول شد. تفاوت نگاه طیب با بقیه این بود که وقتی وی شهردار شد اعلام کرد که من شهردار حزب رفاه نیستم بلکه شهردار مردم استانبول هستم و از هر شهروند استانبول چه مسلمان و چه غیر مسلمان دفاع می کنم. در تاریخ ترکیه و در میان شهرداران طیب بهترین الگو را ارائه داد؛ یعنی توانست خدمات بسیاری را به شهر استانبول ارائه کند و در نتیجه مورد محبوبیت مردم قرار گرفت.
نظامیان ترکیه که از محبوبیت روزافزون اسلامگراها ناراحت بودند. درنتیجه به بهانه اینکه طیب در زمان تصدی سمت شهردار در یک مراسم مذهبی شرکت کرده بود، وی را محاکمه کرده و به زندان انداختند. این موجب شد که اروپائیانی که نسبت به وضعیت ترکیه علاقه مند بودند از طیب حمایت کنند. تقریبا تمام احزاب سیاسی عمده اروپا از کشورهای مختلف طی یک نامه ای به بازداشت طیب اعتراض کردند.
وقتی طیب از زندان آزاد شد و بحران فروخوابید در داخل حزب رفاه بر سر رفتارهای اربکان اختلاف پیش آمد و گروهی از جمله طیب اردوغان و عبدالله گل از آن جدا شدند و حزب عدالت و توسعه را درست کردند. این حزب از نظر فکری دیدگاه هایی شبیه به نهضت آزادی ایران را داشت، یعنی خیلی سنتی نبود. دیدگاه های طیب و همچنین سابقه شهرداری او باعث شد که حزبش اکثریت قاطع کرسی های مجلس ترکیه را بدست آورد. درنتیجه دولت تشکیل داد و خود نخست وزیر شد. آرام آرام سکولار ها احساس خطر کردند؛ دلیلش هم این بود که مثلا طبق قوانین ترکیه نباید در محل کار تظاهر به مذهبی بودن کرد اما اردوغان در محل کارش نماز می خواند. موارد دیگر هم پیش آمد. مثلا طبق قانون اگر رییس جمهور ترکیه بخواهد با همسرش به سفر برود، نخست وزیر نیز باید با همسرش وی را بدرقه کند. آنقدر این مسئله مهم بود که یکبار که رییس جمهور همراه با همسرش قصد سفر داشت ناچارا از به همراه بردن وی منصرف شد تا همسر اردوغان نیز لازم نباشد برای بدرقه رسمی با حجاب اسلامی حضور یابد.
طیب و دوستانش آرام آرام این تابوها را شکستند، اگرچه مانند اربکان تا به آن حد سنتی نبودند. در زمان اربکان از ورود دختران محجبه به دانشگا ها جلوگیری می کردند و این باعث درگیری شدید وی با سکولارها شد؛ اما در زمان اردوغان به دلیل آنکه وزیر دادگستری از حزب عدالت و توسعه بود نسبت به این امر اعتراض کرد و به تدریج این مشکل رفع شد. یعنی در حال حاضر نه حجاب اجباری است و نه بی حجابی. با اقبالی که مردم به سمت اسلام پیدا کردند آرام آرام قیافه شهر ها تغییر کرده است. شما به ندرت در ترکیه بد حجاب می بینید. یا حجاب کامل دارند و یا بی حجابند و در برخی از مکان ها اکثریت با حجاب دارها است. مسائل دیگر نیر به تدریج رفع شد مثلا در حال حاضر انواع اقسام پوستر و پلاکارد با جملات عربی رایج شده است. این تغییر قیافه ظاهری شهر ها موجب نگرانی سکولارها شده است.
در ترکیه مسلمانان بخش خصوصی انجمنی را با نام انجمن بازاریان و صنعتگران مسلمان تاسیس کردند که بیش از 3500 عضو دارد. این ها بسیار با هم منسجم و متحد هستند و با شبکه ای که بوجود آورده اند خدمات و تسهیلات فراوانی را به یکدیگر ارائه می دهند. در طی سال های گذشته نیز دراویش و گروه های عرفانی ترکیه یک نقش ظریف و گسترده ایفا کرده اند. مثلا یکی از این گرو های عرفانی در مراکز دانشگاهی حدود صد هزار خوابگاه برای دانشجویان در سراسر ترکیه درست کرده است بدون اینکه هیچگونه تظاهر دینی در این خوابگاه ها برای تحریک سکولار ها وجود داشته باشد. همه این ها دست به دست هم داد به طوریکه بیداری اسلامی در ترکیه امروز به نقطه بسیار بالایی رسیده است.

ایلنا: با چنین سابقه ای که اشاره کردید آیا فکر می کنید در حال حاضر شرایط و زمینه های اجتماعی و سیاسی لازم و کافی برای استقرار یک دولت اسلامی در ترکیه فراهم است؟ ظاهرا سکولارهای ترکیه به شدت با استقرار اسلام گراها در کاخ ریاست جمهوری مخالفت می کنند و نظامیان نیز می گویند چنین اجازه ای به آنان نخواهند داد.

یزدی: ورود اردوغان و حزب عدالت و توسعه به صحنه انتخابات بسیاری از احزاب سنتی و لاییک مانند حزب مام میهن را که سال های سال کنترل سیاست ترکیه را در دست داشتند از صحنه سیاست رانده است. درواقع ترکیه درحال ورود به عصر تازه ای از تحولات سیاسی می باشد. تحولات اقتصادی در سال های پیش صورت گرفته و حال نوبت به تحولات سیاسی است. هر زمان هم که ارتش می خواهد در سیاست دخالت کند آن شبکه اقتصادی در مقابلش می ایستد. اروپا نیز فشار می آورد که نظامیان حق دخالت در سیاست را ندارند. حال در این فرایند حزب عدالت و توسعه آقای عبدالله گل را نامزد ریاست جمهوری کرده است. خانم او نیز باحجاب است. منتها حجابش خیلی شیک و تروتمیز است. ناگهان سکولارها می بینند که اینبار خود رییس جمهور با زن محجبه اش می خواهد به سفر برود و در مراسم های رسمی ظاهر شود. این موجبات وحشت سکولارها را فراهم کرده است به طوریکه واکنش نشان داده اند. بسیاری از تلویزیون های اروپایی و آمریکایی هم بیشتر تظاهرات طرفداران سکولارها را نمایش داده اند در حالیکه تظاهرات مسلمانان نیز چند روز پیش از آن با جمعیتی به مراتب بیشتر برگزار شده بود.
بنابراین ترکیه آرام آرام در حال رفتن به سوی یک گردش تاریخی است. طبق قوانین ترکیه، در انتخابات اخیر دادگاه قانون اساسی به شکایت حزب شاکی رسید گی کرد و به علت به حدنصاب نرسیدن آرای مجلس نتیجه رای گیری اولیه را باطل کرد. اما طبق قانون اگر بار اول حد نصاب به دو سوم نرسید، بار دوم رای گیری با اکثریت می تواند صورت گیرد. حال قصد دارند دوباره رای گیری کنند و قانونا هم می توانند. اما مهم این است که طیب می گوید که قصد برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس را دارد. برگزاری انتخابات زودرس خیلی معنی دارد. درواقع در کشور هایی که چنین بحران هایی پیش می آید، تجدید انتخابات یعنی نوعی از رفراندوم. یعنی اگر مردم باردیگر به حزب مورد نظر رای بدهند برنامه های آن را تایید کرده و رییس جمهور هم از آنها خواهد بود. تمام شواهد می گوید که اگر انتخابات زود هنگام برگزار شود، حزب عدالت و توسعه بیش از کرسی های کنونی رای می آورد. بنابراین چه بسا دو سوم آراء را خودش داشته باشد و بتواند رییس جمهور را خودش تعیین کند. به هرحال اردوغان در پاسخ به مخالفان می گوید که ما کشور را دچار تشنج نکرده و انتخابات زودرس برگزار می کنیم و این یک روش دموکراتیک است.
سکولارها می ترسند که اگر انتخابات برگزار کنند وضع بدتر شود. نظامیان ترکیه هم نمی توانند مخالفتی کنند زیرا اقتصاد ترکیه درصورت بروز بحران و تشنج ضربه می خورد و آن شبکه اقتصادی هم به نظامیان فشار می آورد. طیب نیز این را خوب می داند. در واقع طیب خیلی خوب بازی را به پیش می برد. پیش بینی من این است که یا گروه های دیگر مجلس برای گرفتن سهم به حزب عدالت و توسعه می پیوندند و حد نصاب آراء به دو سوم خواهد رسید ویا دوباره انتخابات برگزار می شود و در آن صورت هم اکثریت دو سوم برای حزب عدالت و توسعه خواهد بود. یک حرف مهم دیگر هم طیب زده است که ما رفراندوم برگزار می کنیم تا با اصلاح قانون اساسی رییس جمهور با آرای خود مردم مشخص شود. خوب این هم خیلی مهم است زیرا آن ها اکثریت مردم را دارند و همیشه رییس جمهور از ایشان خواهد بود.
درواقع همه شواهد می گوید که ترکیه بر سر یک پیچ مهم تاریخی قرار گرفته است. ترکیه آرام آرام در حال تبدیل به یک کشور نمونه اسلامی است که دوران انتقال را به سمت به یک کشور دموکراتیک با شکل اسلامی طی می کند. از این نظر مسئله بسیار مهم است چرا که ترکیه می تواند برای کشور های سنی یک الگو باشد. مهمترین مزیت اردوغان و تیمش این است که خیلی دقیق می دانند که چگونه به زبان دنیا سخن بگویند. آن ها بر روی اعتقاداتشان ایستاده اند اما فعالیت های تند انجام نمی دهند و حرف های تند نمی زنند. مثلا آن ها همیشه می گویند ما به نظام لاییک التزام داریم. این سیاست بسیار واقع بینانه ای است. برای اینکه تغییرات در ترکیه باید تدریجی باشد. در طول 15 سال گذشته آرام آرام این گروه شکل و شمایل مجموعه ترکیه را عوض کرده است. بنابراین اگر ترکیه قرار است به هویت دینی اش بازگردد باید خود مردم وارد صحنه شوند. روند کلی در ترکیه این است که روز به روز از تعداد سکولار ها کاسته شده و بر تعداد مسلمان های مدرن (روشنفکران دینی) افزوده می شود. آن ها هم واقع بینی به خرج می دهند و در چارچوب منافع ملی ترکیه سخن می گویند. مثلا دولت ترکیه در زمان نخست وزیر قبلی اسرائیل را به رسمیت شناخت. این ها هم که به عنوان گروه اسلامی آمدند آن قواعد را به هم نزدند. یکسری مصالح و منافع بزرگتری مانند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و بهبود وضع اقتصادی را در نظر گرفتند. فلسفه کار اردوغان این است که باید به مردم خدمات مناسب ارائه داد و همانقدر که مسلمان ها این خدمات را ببینند و بدانندکه سیاست مداران مسلمان فاسد، دزد، مشروب خوار و هرزه نیستند و برای منافع ملی ترکیه کار می کنند، برای حزب عدالت و توسعه کافی است. آن ها می دانند در دراز مدت پاداش خود را می گیرند. اسلام گراها به تدریج افکار عمومی مردم ترکیه را عوض می کنند. امروز حتی بسیاری از نیروهایی که عضو حزب نیز نیستند نیز از ایشان حمایت می کنند.

ایلنا: اتهامی که لاییک ها مطرح می کنند این است که این آغاز یک روند است، یعنی در آینده و در مراحا بعدی ابتدا سنتی تر ها روی کار خواهند آمد و در نهایت بنیادگرایان دینی مستقر خواهند شد. سکولارها می گویند این برضد دموکراسی است و ما باید برای دفاع از دموکراسی جلوی آغاز این روند و استقرار حزب عدالت و توسعه را بگیریم. سوال اصلی این است که آیا تضمینی وجود دارد که حزب عدالت و توسعه دارای این ظرفیت باشد که در چارچوب نظام سکولار باقی بماند و یا در مراحل بعد این نظام به سمت بنیادگرایی دینی گرایش پیدا می کند؟

یزدی: استدلال لاییک ها غلط است. می گویند دموکراسی خوب است به شرط آنکه مسلمان ها نیایند. این تنها حرف لاییک های ترکیه نیست. خیلی از لاییک های ایران هم می گویند که معنای جدایی دین و سیاست این است که مسلمان ها حق دخالت در سیاست را نداشته باشند. بله درست می گویند که احتمال دارد چنین روندی نیز که گفتید آغاز شود. این دموکراسی است و البته این احتمال نیز وجود داردکه تندرو ها بیایند. اما دموکراسی یک بهایی دارد. شما نمی توانید بگویید برای اینکه احتمال می دهیم گروه های افراطی بالا بیایند دموکراسی را قربانی کنیم. آن ها ادعا می کنند که ترکیه یک حکومت لاییک و دموکراتیک است. حال اگر دموکراسی را تعطیل کنند یک حکومت لاییک استبدادی خواهند داشت. اقلیتی می خواهد بر کشور حکومت کند. من تصور نمی کنم این در ترکیه بتواند موفق شود. پیش بینی من این است که گروه های افراطی دینی در ترکیه در اقلیت هستند. تند هستند و سروصدای زیادی هم ایجاد می کنند اما آرام آرام مردم ترکیه فرزانگی سیاست های حزب عدالت و توسعه را می فهمند. بنابراین من فکر نمی کنم آن افراد تند و افراطی اسلامی بتواند کاری از پیش ببرد.

ایلنا: این سخن اردوغان که ترکیه لائیک بوده و لائیک خواهد ماند به نظر شما یک تاکتیک انتخاباتی است و یا اینکه به عنوان یک استراتژی به آن باور دارند؟

یزدی: به نظر من این را باور دارند. اولا در میان خود ما مسلمان ها معلوم نیست که مرز میان دین و دولت باید کجا باشد. دوما آیا هیچ تعریف مشخصی از لاییسیسم وجود دارد و یا در هرکشوری متناسب با وضعیت خودشان لاییسیسم را تعریف می کنند؟ من گفتم در ترکیه لاییسیسم حکومت نمی کند، سکولاریسم شرقی در آن جا مستقر است. به چه دلیل سکولاریسمی که در ترکیه وجود دارد باید ضد دین باشد؟ می تواند کاملا سکولار باشد و دینی هم باشد. ببینید در نظام سنتی ایران چه کار می کردند؟ شاه بود اما یک مجتهد به آن اجازه حکمرانی می داد. یعنی قلمرو فقه و سیاست از هم جدا بود. یا خود ما در شیعه می گوییم امامت از خلافت جداست. حضرت علی (ع) مدت ها امام بود ولی خلیفه نبود. یعنی ما خلافت را یک منصب سیاسی و امامت را یک منصب قدسی می دانیم. بنابراین دو قلمرو برای آن تعریف کرده ایم. جدایی امامت از خلافت.
بنابراین من می بینم که در ترکیه یک آزمون تاریخی دارد صورت می گیرد که حکومتی دموکراتیک باشد، دینی هم باشد و به یک تعبیر سکولار هم باشد. در آمریکا که یک کشور سکولار است بر روی اسکناس هایش می نویسد ما به خدا توکل داریم، اما در فرانسه این اصلا مورد پذیرش نیست. در آمریکا رییس جمهور به کلیسا می رود. وقتی فرزند کندی به دنیا آمد اورا به کلیسا برد و غسل تعمید هم داد. در فرانسه اصلا نمی پذیرند رییس جمهور به کلیسا رود. بنابر این لاییسیسم تعریف مشخصی ندارد. وقتی اردوغان می گوید ترکیه لاییک باقی خواهد ماند، با چه تعریفی از لاییسیسم باقی خواهد ماند؟ تعریفی که قبلا بود که مسلمان ها حق نفس کشیدن نداشته باشند؟ نه اصلا چنین چیزی نیست.

0 نظرات: