نظارت بين المللي؛ اماها و اگرها

۲۳:۰۸ bamardum 0 نظر

نظارت بين المللي؛ اماها و اگرها

واکنش و برخورد تند مقام هاي اطلاعاتي و قضائي در برابر تلاش گروهي از فعالان سياسي و کنشگران اجتماعي که بحث ‏مشروط "نظارت بين المللي بر انتخابات" را مطرح کرده اند، نشان مي دهد که جمهوري اسلامي ايران چنين کاري را چون خط ‏قرمزي عبورناپذير مي داند و به هيچ وجه حاضر نيست با به اصطلاح تابوشکنان مماشات و مدارا کند.‏


‏ "کميته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه" که از مرداد ماه 1386 به پيشنهاد "کانون مدافعان حقوق بشر" با مشارکت و ‏عضويت گروهي از فعالان سياسي و کنشگران اجتماعي فعاليت مي کند، در آستانه ي انتخابات رياست جمهوري، هم زمان با ‏بالاگرفتن بحث "کميته صيانت از آرا" از جانب گروه ها و احزاب سياسي کشور، بحث سلامت انتخابات و چگونگي صيانت از ‏آراي ملت را مطرح کرده و دو گزينه ي قانوني را مد نظر قرار داده است: "نظارت از طريق نهادهاي ملي و مطبوعات آزاد و ‏مستقل" و "نظارت بين المللي".‏


‏ بحث "نظارت بين المللي" و استقبال و مشارکت ايران در آن پيشينه اي طولاني دارد و قدمت آن به دوران پهلوي مي رسد. ‏ناظران ايراني از پيش از انقلاب در کشورهاي مختلف حضور يافته و پس از انقلاب نيز هرجا که امکان يافته اند- به ويژه در ‏کشورهاي همسايه- در کنار ديگر ناظران سازمان ملل حاضر بوده اند. نکته ي طنزآميز اينجاست که وقتي بحث حضور ‏ناظران بين المللي در انتخابات ايران مطرح مي شود، مسئولان نظام اين امر را برنتافته و روي ترش کرده و با اين اتهام که مي ‏خواهند پاي خارجي ها را در امور داخلي ايران باز کنند حتي تا مرحله ي بازداشت مبلغان و مروجان اين انديشه و ضرورت ‏پيش رفته اند.‏

‏ اين در شرايطي است که جمهوري اسلامي از منظر نظري اين ايده را پذيرفته و نمايندگان ايران نيز زير بيانيه هاي بين المللي ‏در اين خصوص را امضا کرده و به آن متعهد شده اند. از جمله ي اين موارد "بيانيه‌ اصول نظارت بين‌المللي بر انتخابات" است ‏که در 27 اکتبر سال 2005 در دبيرخانه‌ سازمان ملل متحد به ثبت رسيده است. اين بيانيه به امضاي 21 سازمان و نهاد ‏بين‌دولتي و سازمان‌هاي بين‌المللي غيردولتي، از جمله "اتحاديه‌ بين‌المجالس" كه مجلس شوراي اسلامي نيز در آن عضويت ‏دارد رسيده است. بايد توجه داشت که اتحاديه بين المجالس خود در اقدامي مستقل سيزده سال پيش ازصدور بيانه فوق الذکر در ‏نشست سال 1993 با اتفاق آرا سياست نظارت بر انتخابات توسط اين اتحاديه را تصويب كرده بود. ‏

‏ اما آنچه باعث شده است که در اين مقطع ضرورت "صيانت از آرا" و "نظارت بين المللي در انتخابات" بيش از هر زمان در ‏دوران جمهوري اسلامي ايران مطرح شود و مورد تاکيد قرار گيرد، بيش از هر چيز ريشه در انتخابات رياست جمهوري سال ‏‏1384 ايران دارد که در جريان آن تقريبا هيچ نامزد سرشناسي تا مسئولان رده دوم و سوم نظام باقي نماند که اعتراض خود را ‏نسبت به سلامت انتخابات و درست بودن روند راي گيري، شمارش و اعلام نتايج بيان نکند. دامنه ي اين اعتراض ها از شکايت ‏هاي قانوني به مجريان برگزاري انتخابات (شوراي نگهبان و وزارت کشور) گرفته و تا شکوائيه نويسي به رهبر نظام و حتي ‏پناه بردن به خداوند عادل، گسترده بود. نه تنها هيچ کدام از آن اعتراض ها به سرانجامي نرسيد، بلکه روش ها و منش هاي ‏بکار رفته در انتخابات رياست جمهوري گذشته با ابعادي گسترده تر و شيوه هايي پيچيده تر در انتخابات بعد (شوراهاي شهر و ‏روستا و مجلس شوراي اسلامي) به کار گرفته شد و چون دوران پهلوي از صندوق ها نام هايي بيرون آمد که بايد بيرون مي ‏آمد.‏

‏ پيامد آن ماجرا اکنون تاکيد فراوان بر شکل گرفتن نهادهاي مردمي براي نظارت بر انتخابات از جمله ايجاد "کميته صيانت از ‏آرا" است که توسط نامزدهاي اصلاح طلب مطرح گرديده و با واکنش شديد چهره هاي شناخته شده ي جريان رقيب و مقام هاي ‏وزارت کشور و شوراي نگهبان مواجه شده است. در اين ميان دامنه ي بحث و جدل وقتي بالا گرفت که در يکي از سه بيانيه ي ‏انتخاباتي مهدي کروبي در کنار بحث صيانت از آرا موضوع نظارت بين المللي نيز به طور تلويحي مطرح شد و "کميته دفاع ‏از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه" نيز به سمت صدور بيانيه اي در اين خصوص پيش رفت. ‏

‏ در ابتدا در تماس ها و هشدارهاي مستقيم و غيرمستقيم از دست اندرکاران کميته به صورت موکد خواسته شد که بحث "نظارت ‏بين المللي" از پيش نويس بيانيه حذف شود. چون اين درخواست غيرقانوني مورد پذيرش قرار نگرفت هشدارها به سمت تهديد ‏ميل کرد و تصريح گرديد که با دست اندرکاران اين ماجرا برخورد خواهد شد و آن ها براي انجام "مذاکرات بيشتر" به اوين ‏فراخوانده خواهند شد. تهديدي که اکنون قرعه ي آن به نام "مهدي معتمدي مهر" خورده است که هم عضو نهضت آزادي است ‏که متهم به ميدانداري مطرح کردن اين ايده است، و هم جوان و لابد از ديد مقام هاي امنيتي - قضايي بي تجربه. در ضمن ‏بازداشت وزنداني کردن او در مقايسه با دستگيري ديگر اعضاي کميته از جمله افراد شناخته شده اي چون احمد صدر حاج سيد ‏جوادي، عزت الله سحابي، علي اکبر معين فر، محمد علي عمويي... هزينه ي بسيار اندکي دارد و واکنش افکار عمومي داخلي و ‏خارجي را کمتر برمي انگيزد.‏
‏ جالب اين جاست که با وجود شواهد و قرائن انکار ناپذير فراوان در مورد سياسي بودن اين اقدام و مرتبط بودن دستگيري با ‏طرح موضوع "نظارت بين المللي بر انتخابات" مورد اتهام به معتمدي مهر مسائل پيش پا افتاده اي چون "اختلاس مالي" است ‏که نياز به شاکي خصوصي دارد و به تبع آن ضرورتي به دخالت مقام هاي اطلاعتي و امنيتي نيست و دايره ي رسيدگي به آن ‏نيز نبايد دادگاه انقلاب باشد.‏

‏ به خاطر مي آورم روزي را که چند سال پيش اتهامي اين چنيني بر من زدند و دست بسته مرا از محل کارم به دادگاه انقلاب ‏ويژه مستقر در اوين بردند. در آن زمان تاکيد رياست مجتمع قضايي، بازجوي ويژه و قاضي پرونده - چندي پيش يکي از مقام ‏هاي عاليرتبه قضايي مي گفت مسائلي داشته و از آن شغل کنار گذاشته شده است- اين بود که چون اتهام مالي است و اگر اشتباه ‏نکنم دريافت رشوه، رهايافتن از زندان و بازداشت غيرممکن. در اوين و در زمان بازجويي مقدماتي تاکيد بر اين بود که حتي ‏به قيد وثيقه و کفالت آزادي موقت ناممکن است و درنتيجه بايد سال ها در زندان آب خنک خورد تا پرونده تکميل شود و دادگاه ‏برگزار گردد که زمانش با خداست! ماجراي اين پرونده و موضوع آزاد شدن من پيش از نيمه شب آن روز و حاشيه هاي آن ‏خود ماجرايي خواندني و شنيدني است که فرصتي ديگر مي خواهد و از حوصله ي اين نوشته بيرون است. اين مختصر اشاره ‏را از آن رو گفتم که تاکيد کنم که به احتمال زياد اين وکيل جوان هم اکنون در اوين با حرف و حديث هاي مشابهي مواجه است ‏و تهديدها و تحبيب هايي با نيت کوتاه آمدن از مواضع سياسي و حقوق بشري.‏

‏ آن چه مسلم است نه آن هشدارها و تهديدها و نه اين دستگيري ها و بازداشت ها تاثيري بر روند فزاينده اي که در مسير مردمي ‏کردن نظارت بر انتخابات و صيانت از آراي ملت وجود دارد و طرح موضوع نظارت بين المللي بر انتخابات نخواهد داشت و ‏انتخابات رياست جمهوري جاري که در آن مجريان و ناظران انتخابات همگي از يک جناح و منتسب به حزب پادگاني و عضو ‏‏"جريان مهندسي کردن انتخابات" هستند نقطه ي پرشي به سوي اين هدف مهم خواهد بود.‏

‏ درست است که نامزدهاي جريان هاي اصلاح طلب تاکيدشان عمدتا بر "کميته صيانت از آرا" است و جز مهدي کروبي که ‏اشاره اي تلويحي بر نظارت بين المللي داشته است حرف زيادي از اين مقوله به ميان نيامده است. درست است که حتي "کميته ‏دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه" نيز تصريح کرده است که "اگر صيانت از آراي مردم بر طبق قانون انتخابات از طريق ‏نظارت نهادهاي ملي ممکن شود، نيازي به نظارت بين‌المللي نخواهد بود" و به حاکميت توصيه کرده است که "در راستاي ‏تقويت فضاي اعتماد عمومي و مشروعيت اخلاقي انتخابات دوره‌ دهم رياست جمهوري نسبت به اجرايي ساختن نظارت ‏نهادهاي مدني ملي پيشگام شود" و شرايط حداقلي لازم مندرج در فصل سوم قانون اساسي را رعايت کند تا "هرگز نيازي به ‏طرح موضوع نظارت بين‌المللي به منظور ياري رساندن به تحقق انتخابات آزاد، سالم و عادلانه" نباشد، اما واقعيت اين است ‏روند تحولات جهاني طي سال هاي آينده مسلما شرايطي ديگر را رقم خواهد زد.‏

‏ حال که روند تحولات جهاني و تعهدهاي فزاينده ي ايران در قبال نهادهاي بين المللي و منطقه اي و کنفرانس هاي موضوعي و ‏تخصصي به گونه اي پيش مي رود که بحث "نظارت بين المللي اجباري بر انتخابات" و "تنبيه متخلفان و نقض کنندگان حقوق ‏ملت" ها را در دهه ي آينده - ابتدا انتخابات رياست جمهوري وسپس مجالس کشورها- الزام آور مي سازد، چه بهتر آنکه روند ‏انتخابات خرداد 88 از سوي حاکميت و نامزدهاي اصلاح طلب به گونه اي پيش رود که اين سرنوشت محتوم به "نقطه ي ‏اجبار" نرسيده در "شرايط اختيار" و " به صورت داوطلبانه" در ايران عملي شود و مسئولان نظام آنچه را که براي خود مي ‏پسندند براي ديگران نيز بپسندند و اجازه دهند که ناظران بين المللي همچون ناظران ايراني که در انتخابات ديگر کشورها ‏حضور پيدا مي کنند در انتخابات ايران حاضر و ناظر باشند. ‏
‏ امام علي (ع) مي فرمايد: "به حساب خود رسيدگي کنيد، پيش از اينکه ديگران به حساب شما رسيدگي کنند". ترجمان اين سخن ‏در خصوص برگزاري انتخابات مي تواند اين نکته باشد که حاکميت به نظارت "نهادهاي ملي" که چيزي جز فراهم آوردن ‏فضاي باز سياسي، برداشتن سانسور و خودسانسوري و قدرت گرفتن مطبوعات آزاد و مستقل و نظارت آزادنه ي احزاب ‏سياسي و سازمان هاي اجتماعي مردم نهاد و نهادهاي مدني تخصصي بر مراحل مختلف انتخابات است، داوطلبانه گردن نهد.‏

از آن سو، ديگران بزرگان هم گفته اند که "کسي را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟" حاکميت اگر مدعي است ‏که انتخابات رياست جمهوري دوره ي دهم و انتخابات هاي آينده به اندازه ي کافي "آزاد، سالم و منصفانه" است، چرا بيم و ‏نگراني دارد که در کنار نظارت داخلي نهادهاي ملي، ناظران بين المللي نيز بر روند امور و شمارش و اعلام آراي انتخابات ‏رياست جهوري دهم نظارت کنند.‏

‏ مقاومت بيش از اندازه در برابر اين خواسته هاي مشروع و قانوني و دست زدن به رفتاري چون دستگيري مبلغان و مروجان ‏چنين ايده هايي، چون دستگيري و بازداشت مهدي معتمدي مهر، مي تواند اثري بر خلاف مسيراطمنيان بخشي بر صحت و ‏سلامت انتخابات و اعتمادسازي در خصوص بي طرفي مجريان انتخابات داشته باشد و اين تفکر را در افکار عمومي رواج دهد ‏که "اگر ريگي در کفش نيست، پس اين... چيست؟"‏

منبع : روزآنلاین

0 نظرات: