رو در رو با منیر گلهای گرمسیری

۲۱:۲۹ bamardum 0 نظر

رو در رو با منیر گلهای گرمسیری

شب های دوشنبه به پای صفحه جادویی می نشینیم تا سریالی را دنبال کنیم که نام گلهای گرمسیری را یدک می کشد . این سریال که ساخته محمد مهدي عسگرپور رییس خانه سینما است از اهمیت ویژه ای بین منتقدان برخوردار است . سریال که داستانش از سال های اولیه انقلاب آغاز می گردد ما را به جنگ می کشد و قرار است از آن به فضای سال های اخیر برسیم . اما اینک سریال در جنوب ایران سرزمینی که حماسه های جاوید و ماندگار تاریخ معاصر ما در آن شکل گرفت یعنی خرمشهر پیگیری می شود . در جایی که هم زمان با حادثه ها و وقایع تلخ جنگ ، زندگی اگر چه سخت و دشوار ولی همراه با امید ، عشق ، دلبستگی ، انتظار ، دیدار و ... در جریان است . به این بهانه فرصت را غنیمت شمردیم و به دیدار بازیگر نقش منیر نه در خرمشهر که در گلشهر کرج رفتیم تا از منیر و فرزند خردسالش حسام بیشتر بدانیم و بشنویم . از دوست عزیزم م . خوش آموز که با من در این مصاحبه همراه بود تشکر می کنم.

چی شد به بازیگری علاقه مند شدید ؟
مثل همه بازیگرها از وقتی بچه بودم ! من لحظه ای را یادم نمی آید که از کودکی تا به حال به شغل دیگری فکر کرده باشم .

از کجا شروع کردید ؟ یک مقدار از سابقه حرفه تان بگویید ؟

از سال سوم دبیرستان با انجمن نمایش کرج کار تئاتر را در جشنواره های مختلف آماتور و حرفه ای شروع کردم . اولین تئاتر که بازی کردم در سال 79 بود به اسم " جشن دریا " به کارگردانی آقای علی رضا ناصربخت از کارگردان های جوان و مستعد کرج نقش من 5 دقیقه بیشتر نبود اما برای همان نقش جایزه 1 بازیگری را از دست خانم گلاب آدینه دریافت کردم بعد ها با بچه های دیگر کرجی گروهی تشکیل دادیم به اسم " سادیار " که 15 – 20 تئاتر مختلف از جمله غروب در دیاری غریب ، تا باد چنین بادا ، روزی از روزهای اسب ، کباب قناری بر آتش سوسن و یاس ، مصاحبه ، ژاندارک در آتش ، مجلس ضربت زدن ، شیرین به روایت امروز ، یک شب اتفاق افتاد ، سودای دل ، خواب دیدم که کسی می آید ، شعر عباس خوان و .... که جوایز بازیگری متعددی دریافت کردم . کار مجاس شبیه استاد بیضایی و بازگشت به خان نخست محمد رضایی که در تئاتر شهر بازی کرده ام .

به صورت آکادمیک دوره ای دیده اید ؟

در سال 83 در مدرسه سینمایی کارنامه زیر نظر اساتیدی چون مهتاب نصیرپور ، پارسا پیروزفر ، حبیب رضایی و... این دوره را گذراندم و موفق شدم با معدلی عالی فارغ التحصیل بشوم .

با توجه به سابقه تئاتری که دارید ، تئاتر با تلویزیون چه تفاوتی دارند ؟

مدیوم تئاتر با تلویزیون فرق دارد یک جمله ای خانم " استلا آدلر " بنیانگذار مدرسه سینمایی " اکتورز استودیو " و مکتب " متد اکتینگ " دارند که می گوید :" در تئاتر به آن عمل می کنند در تلویزیون به آن کمتر عمل می کنند و در سینما تنها به آن فکر می کنند ". منظورنفس بازیگری است در تئاتر درشت و غلو شده بازی می کنند اما در سینما و تلویزیون باید طبیعی تر و کمتربازی کرد . منظورم از کمتر بازی کردن بازی نکردن نیست فقط باید عکس العمل های فیزیکی و میمیک چهره تا صدا و بیان بازیگر بی اغراق و طبیعی باشد .

تئاتر یا دوربین ، برای بازی کدام را ترجیح می دهید ؟

هر کدام جادوی خودشان را دارند . جذابیت های تئاتر به خاطر نَفَسِ تماشگر و چهره به چهره بودن با یک عده آدم که به صورت زنده تو را در حالی که داری آن شخصیت را خلق می کنی نظاره می کنند بیشتر است . در غم ها و شادی ها و لحظه های ناب بازی شریک هستند از طرفی سختی های خاص خودش را دارد مثل اینکه به عنوان بازیگر حق خطا کردن بر روی صحنه را نداری در کارهای تصویری همراهی تماشاگر را نداری به لحاظ تکنیکی بسیار متفاوت با تئاتر است . در کار تصویری به عنوان بازیگر برای بازی باید از قبل برنامه ریزی داشته باشی و هر لحظه بازی را طراحی کرده باشی اما مزیت تصویر این است که فرصت آزمون و خطا داری می توانی اشتباه را در هر برداشت تصحیح کنی . من مثل همه بازیگرهایی که از تئاتر وارد تلویزیون یا سینما می شوند قطعا تئاتر را به خاطر همه لحظه های ناب بیشتر دوست دارم . البته گفتن این حرف ها برای من که در ابتدای این راه پرفراز و نشیب هستم زیادی بزرگ است .

خوب اگر موافق باشید به سراغ سریال گلهای گرمسیری برویم . بازی در این سریال چگونه به شما پیشنهاد داده شد ؟
توسط یکی از دوستان به نام آقای افشین هاشمی . ایشان من را به دستیار آقای عسگرپور معرفی کردن و ایشان تست دوربین از من گرفتن و آقای عسگرپور این تست را دیدن و توسط ایشان برای صحبت های نهایی دعوت شدم .

ازموضوع سریال آگاه بودید ؟

داستان سریال را می دانستم ، فیلمنامه را هم خوانده بودم البته تا آن بخش هایی که نوشته شده بود .

منظورتان تا آن بخش هایی که نوشته شده بود چی هست ! مگر داستان سریال کامل نبود ؟

نه وقتی کار شروع شد تا قسمت دهم فقط نوشته شده بود .

چی شد که تصمیم گرفتید در این سریال بازی کنید ؟ شخصیت داستانی منیر یا کار با کارگردانی چون آقای عسگرپور؟
قطعا کار با آقای عسگرپور . اما شخصیت منیرهم خیلی برای من جاذبه داشت . البته باید این نکته را بگویم که تو فیلمنامه اولیه شخصیت منیر به این شکل نبود .

یعنی این شخصیت را تغییر دادند ؟

نه نقش همین بود منتهی حضور کمتری در جریان سریال داشت با برداشت های اولیه آقای عسگرپور حضوری بیشتری را برای شخصیت منیر در نظر گرفتند .

نازآفرین کاظمی به منیر چگونه نگاه می کند ؟

منیر یک زن ساده جنوبی است مثل خیلی از زنان جنوبی دیگر با این تفاوت که سنت ها و شرایط جامعه و خانواده اجازه انتخاب را از او گرفته است . دیگران برای او تصمیم می گیرند زائر و پدر رسول تصمیم می گیرند او را برای پسر عمویش رسول ناف بر کنند . بعد ها خود خواهی حبیب آقا و عشق جنون آمیزش ، سبب دوری منیر از رسول می شود و باز زائر و پدر حبیب هستند که برای او تصمیم بگیرند و منیر را پای سفره عقد کنارحبیب می نشانند . مردی که به گفته راحله (خواهر منیر) زنش را دوست دارد اما بلد نیست محبتش را نشان دهد . در طول سریال تنها یک لحظه منیر خود برای خود تصمیم می گیرد و آن لحظه خودسوزی است . مرگ و نوع مرگ را خود انتخاب می کند .

صحنه آخر بازی شما خود سوزی یکی از صحنه هایی است که مورد توجه منتقدان و بینندگان قرار گرفته . در این مورد توضیح می دهید ؟

اگر اشتباه نکنم بیشتر آمار خودسوزی زنان مربوط به ایلام و بعد خوزستان است . من بعد از این که این صحنه را دیدم قضیه برای من جالب شد که چرا یک نفر ممکن است مرگی چنین فجیع و دردناک را برای خودش انتخاب کند . متاسفانه به نتیجه خاصی نرسیدم اما در مورد منیر خودسوزی یک اعتراض بزرگ است . فریاد خفته و سرکوب شده انسانی که هیچگاه فرصت و احتمالا جرات حرف زدن نداشته است . منیر حرف نمی زد، اعتراض نمی کند، تحقیر می شود ، درد می کشد ، اما هیچ کجای قصه نمی بینیم که او به سرنوشت خود اعتراضی کند حتی در سکانسی که منیر با پدرش در همین مورد حرف می زند و پدر از منیر به خاطر سرنوشتی که به او تحمیل کرده است حلالیت می طلبد منیر باز هم سکوت می کند و به دروغ به پدر می گوید که خوشبخت است و صاحب زندگی و بچه است در ادامه همان سکانس می بینیم که از پدرش دور می شود و اشک می ریزد و باز هم دم نمی زند .

چند بار گرفته شد تا این برداشت آخر شد ؟ آقای عسگرپور چه توصیه هایی برای این سکانس کردند ؟

تک برداشت بود . آقای عسگرپور یک ویژه گی خاصی که دارند حداقل در مورد من در مورد بازی زیاد صحبت نمی کردند فقط فضا را توضیح می دادند به جزئیات بازی کاری نداشتند دست من را بازگذاشتند و اجازه دادند من بازی خودم را بکنم . صحنه خودسوزی یک سری دیالوگ داشت که بین منیر و حبیب گفته می شد و منیر پیش از خودسوزی حبیب را نفرین می کرد و گرفتن تقاص خود را بر عهده حسام می گذاشت . من از آقای عسگرپور خواهش کردم که این دیالوگ ها را نگویم و فقط بازی کنم ایشان هم به شرط اینکه همه چیز را در بازی نشان بدهم قبول کردند و دقیقه ای برای گرفتن حس فرصت دادند و بعد بازی کردم . من تلاش خودم را کردم تا مظلومیت منیر را تا جایی که می توانم نشان بدهم نمی دانم تا چه حد تاثیرگذار بوده است؟

چی شد که نقش حسام به پسرتون ایلیا شاه محمدی دادند ؟

حسام در فیلمنامه اصلی بچه ای چهار پنچ ساله بود . آقای عسگر پور وقتی ایلیا را دیدن که پارسال تقریبا ده دوازده ماه داشت به خاطر رابطه مادر و فرزندی که می توانست در سریال طبیعی تر به نظر برسد تصمیم به استفاده از ایلیا گرفتند .

من تو مصاحبه مختلفی که از دیگر بازیگران این سریال می خواندم لهجه جنوبی مورد پرسش بود ؟ چی کار کردید برای بهتر شدن لهجه که طبیعی و خونگرم مثل جنوبی ها بشود ؟

پیش از رفتن به جنوب من فیلم شهری در آسمان سید مرتضی آوینی را بارها و بارها دیدم ، لهجه سید صالح موسوی از رزمندگانی که آن حماسه 45 روز مقاومت خرمشهر را آفریدند خیلی برایم شیرین و قشنگ بود . من به لهجه ایشان خیلی توجه می کردم زمانی هم که برای تصویربرداری به جنوب رفتیم من به صحبت مردم کوچه و بازار دقت زیادی داشتم اما نمی دانم تا چه حد در اجرا موفق بودم ؟!

افق بازیگری ات کجا است ؟

مطمئنم هر کسی که با عشق بسیار وارد این حرفه می شود . می آید که بماند و ماندگار شود . من واقعا آرزو دارم که بازی های تاثیر گذار و به یادماندنی انجام دهم برای من نقش اول کار یا مکمل ، نقش کوتاه یا بلند ، اهمیت نداره تاثیر نقش و ماندگاری برای من مهم تر است . دوست دارم تبدیل به یک بازیگر مولف شوم .

پیشنهادی برای بازی دریافت کردید ؟

بله چند تا پیشنهاد داشتم اما دوست دارم که نقش خوب و متفاوتی بازی کنم به این خاطر با دقت بیشتری به پیشنهادها فکر می کنم .


منبع : بامردم

0 نظرات: