چمران ، مصدقی وطن پرست

۲۱:۴۳ bamardum 3 نظر

چمران ، مصدقی وطن پرست
بعد از کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد 1332 و سقوط دولت ملي دکتر مصدق ، رعب و وحشت فضای جامعه را فرا گرفته بود . در چنین تب و تابی آنهایی که دل در گرو آزادی ملت داشتند با ایجاد جمعیت ها و جمع آوری نیروهای علاقه مند به مبارزه تلاش می کردند، استبداد مطلقه شاهنشاهی را در هم شکنند . در این میان نقش جوانان بخصوص دانشگاهیان بسیار بود . در میان علاقه مندان به شرکت در جلسات تفسير قرآن آيت الله طالقاني در مسجد هدايت ، جوانی که جثه ای کوچک و به ظاهر ضعیف و خطی زيبا كه نشان از صفاي باطن و آرامش عميق دروني اش داشت همراه با دیگر دوستان و هم سن و سالش به فعالیت در نهضت ملی پرداخته و مسئولیت پخش روزنامه « راه مصدق ، ارگان نهضت مقاومت ملي » را بر عهده داشت و با آگاهی از شكنجه و خطرات این مسئولیت بسیار فعال بود . تدارك اولين اعتراض گسترده دانشجويي به كودتاي سياه 28 مرداد در روزهاي 16 و 17 مهرماه سال 1332 ، برگزاري تظاهرات 21 آبان همان سال كه همزمان با محاكمه دكتر مصدق در دادگاه هاي ناعادلانه شاه در حال انجام بود و سازماندهي و حضور در تظاهرات 16 آذر به مناسبت سفر نيكسون معاون رئيس جمهور آمريكا و برقراري روابط سياسي مجدد با دولت كودتاگر انگليس و به رشته تحرير در آوردن مفصل ترين و مستندترين گزارش واقعه خونين 16 آذر كه در نشريات متعددي در داخل و خارج در همان زمان، پخش و منتشر گرديد از دیگر فعالیت هایش است . علاقه مندی به ورزش باستاني و کشتی سبب آشنایی با غلامرضا تختي و فراگیری بسیاری از فنون كشتي از این پهلوان نام دار شد . استعداد كم نظير در دروس تئوري و عملي سبب شد پس از ورود به دانشگاه و تحصيل در رشته الكترومكانيك، در سال 1336 با احراز رتبه اول فارغ التحصيل شده و طي دوران تحصيل از بهترين شاگردان دانشكده فني شود . کسب بالاترین نمره و شاگرد اول دانشکده فنی باعث شد که وی بتواند طبق قانون ، توسط دولت به خارج از کشور اعزام شود . ابتدا به شهر دانشجويي به نام كالج استيشن در ايالت تگزاس رفته و از دانشگاه A&M فوق ليسانس در رشته الكترونيك گرفته و سپس به دانشگاه معروف بركلي در كاليفرنيا رفته و دكتراي خود را در همين رشته به پايان رساند (سال 1341). سپس در يك شركت بزرگ آمريكايي به نام بل كه روي پروژه هاي علمي قمر مصنوعي فعاليت داشت استخدام و تا تيرماه 1344 (1967) كه به همراه دوستانش به خاور ميانه رفت، در اين شركت فعاليت داشت. در طي دوران و پس از پايان تحصيلاتش در آمريكا به فعاليت هاي اعتراضي، سركوب و خشونت شاه شركت داشته و به هر مناسبتي در جلو سازمان ملل يا سفارتخانه ايران در واشينگتن تجمع و با سردادن فرياد مرگ بر شاه ـ زنده باد مصدق ، صداي اعتراض خود را به گوش جهانيان مي رساندند. در سال 1962 (1341) پس از فارغ التحصيل شدن با خانواده خود به نيوجرسي منتقل شد و ضمن عضويت در شوراي مركزي جبهه ملي به عنوان عضو هيئت اجرايي و مسئول مالي به فعالیت پرداخت . تدارك اعتراضات و بسيج دانشجويان در جلوی سازمان ملل در نيويورك ـ در جلوی كاخ سفيد در واشينگتن و همچنين سفارت ايران در شهر واشينگتن و ساير كنسولگري ها در شهرهاي شيكاگو ـ نيويورك ـ سانفرانسيسكـو در جهت اعتراض به وضعيت سياسي ـ اجتماعي ايران بخش عمده اي از تلاش و فعاليت هايش در اين سال ها است . ماجرای بست نشستن در عبادتگاه سازمان ملل بسی خواندنی است . در سازمان ملل ، محلي به عنوان معبد طراحي گرديده كه نه مسجد است نه كليسا، صرفاً عبادتگاه است. اتاقي است بزرگ و ساده كه به صورت يك اتاق آرام و فضايي روحاني طراحي شده و بازديدكنندگان بعضاً در اين محل لحظاتي توقف كرده و با خود خلوت و به نيايش دروني مي پردازند. دوازده نفر از ایرانیان طبق قرار قبلی در اين محل حاضر شده و اصطلاحاً بست می نشینند . پس از چند دقيقه توجه مأمورين به این نفرات که بيش از حد معمول در محل عبادتگاه توقف کرده اند جلب می شود . مامورین خواستار خروج این نفرات از عبادتگاه می شوند . جمع متحصن خواستار ملاقات با دبير كل سازمان ملل می شوند كه با مخالفت مأمورين روبرو می شوند از طرفی دیگرعده اي از اعضاء جبهه ملي و دانشجويان هم در خارج از ساختمان تجمع كرده و پلاكاردهايي و بيانيه هايي به زبان انگليسي در اعتراض به شاه و هيئت حاكمه ايران بين توريست ها و مردم توزيع می کنند . خبر تحصن ايرانيان در محل سازمان ملل خبرنگاران را به آنجا مي كشاند .مأمورين كه از خروج متحصنين نااميد مي شوند گارد مخصوص را آورده و دست و پاي آنها را گرفته كشان كشان از سازمان ملل بيرون مي برند، و خبرنگاران خارجي و تلويزيون هاي سراسري آمريكـا از اين صحنه فيلمبرداري مي كنند. روي زمين كشيده شدن دكتر چمران با سر طاس به روي پله هاي سازمان ملل صحنه جمعي را در اخبار كانال هاي مختلف تلويزيون آمريكا به وجود مي آورد. بديهي است اين فيلم براي حركت و مبارزه عليه شاه دستاورد مهمي بود ولي براي چمران بسيار گران تمام شد زيرا اين نوع حركت ها براي يك محقق در يك شركت بزرگ علمي قابل قبول نمي توانست باشد. پس از تشکیل نهضت آزادی ایران توسط ، مهندس مهدی بازرگان ، دکتر یدالله سحابی ، و آیت الله سید محمود طالقانی در ارديبهشت 1340 در داخل کشور، به پيشنهاد دكتر شريعتي از پاريس نهضت آزادي ايران در اواخر خرداد 1341 در خارج از كشور تشكيل و اولين شوراي نهضت در خارج از كشور با حضور قطب زاده ـ چمران ـ يزدي ـ پرويز امين ـ شريعتي تشكيل شد و بي سر و صدا نسبت به عضوگيري نيروهاي ملي و مذهبي پرداخت . پس از سركوب قيام 15 خرداد توسط رژيم پهلوي ، جمعي از فعالان جهت ديدن دوره هاي ويژه اي به مصر و الجزاير اعزام شده و در تيرمـاه 1343 ـ چمـران ـ يـزدي ـ پرويـز اميـن ـ بهـرام راستين ـ علي شريعتان با عزیمت به قاهره به دیدن آموزش هاي تئوريك سازماندهي جنگ هاي چريكي و نظامي ـ كارهاي انفجاري ـ تيراندازي با اسلحه هاي مختلف می پردازند . در 9 ژانويه 1964 اولين جلسه آشنايي هيأت ايراني تحت عنوان نمايندگان سازمان (سماع) سازمان مخصـوص اتحـاد و عمـل با نمايندگان جمال عبدالناصر تشكيل و موافقت نامه اي جهت برگزاري دوره هاي نظامي و چريكي توسط اعضاء سماع و ساير كساني كه توسط اين سازمان معرفي گردیده به امضاء رسید. چمران پس از طي دوره هاي مختلف نظامي و فنون چريكي در تابستان 1343 به آمريكا باز گشت . در سال 50 امام موسي صدر در سفري به تهران ضمن ملاقات با مهندس بازرگان و گزارش خدمات در لبنان از تشكيل يك مدرسه در شهر صدر خبر می دهد و از ایشان تقاضای معرفی يك مهندس مجرب جهت اداره مدرسه را خواستار می شود . مهندس بازرگان، چمران را معرفي مي نمايد. پس از تماس امام موسي صدر با چمران اين امر مورد قبول چمران واقع شده و چمران مجدداً همه چيز را رها كرده و به سوي لبنان رهسپار مي گردد. بعد از پيروزي انقلاب، چمران به ايران بازگشت تا تمام تجارب گرانبهاي خود را كه با از دست دادن همه نعمت هاي دنيوي اعم از شغل و منصب و زن و فرزند به دست آورده بود در اختيار انقلاب قرار دهد. ورود او با استقبال مهندس بازرگان روبرو گرديد و او را به عنوان معاونت نخست وزيري در امور انقلاب و پس از مدتی به عنوان وزير دفاع دولت موقت انتخاب نمود . دشمنان دانا و دوستان نادان با تهمت و سم پاشي ، دل پاك و منزه او را مدام به رنج مي آوردند. گاهي او را مسبب فجايع لبنان مي ناميدند و سقوط تل زعتر و كشتار شيعيان را به او نسبت مي دادند و گاه او را عامل سيا و موساد مي خواندند. اما او سربلند و سرافراز و اميدوار به رضاي حق سر بر آستان الهي داشت و با عشق و ايثار در حال خدمت به كشور بود . بعد از استعفاي دولت موقت در انتخابات مجلس شوراي اسلامي دوره اول شركت نموده و از تهران در دور نخست به مجلس راه يافت. با آغاز جنگ عراق بر علیه ايران راهي مناطق جنوب شد و با تشكيل ستاد جنگ هاي نامنظم و در اهواز مستقر گرديـد. خدمـات او در طـرح آب انـدازي در دشـت و اراضـي اطراف اهواز تانك هاي عراقي را زمين گير كرد و همچنين با رشادت و برنامه ريزي توانست محاصره سوسنگرد را در سال 59 شكسته و از سقوط سوسنگرد براي بار دوم جلوگيري كرده و از ورود لشگريان پليد صدام به اين شهر و فجايعي كه مي توانست داشته باشد ممانعت نمايد. و سرانجام دست تقدير اين شيرمرد خدا و اسوه تقوي و اين مبارز ميدان جنگ با نفس با انفجاري در پشت سرش در روز 31 خرداد 60 در منطقه دهلاويه، لقاء حق را لبيك گفت و به ديدار حق شتافت.

امیر حسین کاظمی

*برگرفته از خاطرات دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران و وزیر امور خارجه دولت موقت .

منبع : با مردم

3 نظرات:

ناشناس گفت...

Ba Salam

Chera az Banisadr Yaadi nemkonid va namii nemibarid !?!
Ba tashakkor

ناشناس گفت...

مصد ق کجا و چمران فاشیست کجا!

ناشناس گفت...

مصدق با چمران قابل مقایسه نیستند.
میشد به جای "چمران،مصدقی وطن پرست" نوشت بیوگرافی چمران تا توهینی به مصدق نشه