سرانجام کودتایی که نام رستاخیز ملی بر آن نهادند

۱۴:۵۶ bamardum 0 نظر

سرانجام کودتایی که نام رستاخیز ملی بر آن نهادند

کودتای آمریکایی- انگلیسی 28 مرداد 1332 در زمان پرجوش و خروش تاريخ معاصر ايران و در گرما گرم جنگ سرد بلوک سوسياليستي (جماهير شوروي) و غرب رخ داد. سازماني که در سال 1328 توسط دکتر مصدق و یارانش پايه گذاری شد دو هدف را پیگیری کرد 1- ملي کردن صنايع نفتی که در آن زمان تحت کنترل کامل دولت انگليس بود 2- استقرار يک نظام سياسي بر مبناي حاکميت ملي و دموکراسي در ايران . مردم ايران از اين دو برنامه شديداً به هيجان آمدند و جبهه ملي به سرعت مهم ترين عامل فعال صحنه سياسي ايران شد. در سال 1330 محمدرضا شاه ملزم به قبول نخست وزيري دکترمصدق و ملي شدن صنعت نفت شد، چيزي که باعث درگيري و رويارويي مستقيم با دولت انگلستان شد. بریتانیا با ممانعت از صدور نفت ايران و اعمال يکسري دخالت هاي ديگر به برنامه ريزي بلندمدت جهت سرنگوني دولت دکترمحمد مصدق مشغول شد .

ماموران متخصص مسائل ایران در سازمان سیا و سرویس هاس جاسوسی انگلیس توانستند در یک برنامه طراحی شده ی مدون شش مرحله ای و با کمک افسران ناراضی سلطنت طلب کمیته نجات وطن و نمایندگان خود فروخته وابسته و تحریک احساسات مذهبی مردم ، دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون سازند .

در تاریخ به ندرت می توان یافت که در اوج نبرد بر سر آزادی و استقلال یک کشور گروه هایی از افراد نیروهای مسلح ، جمعی از نمایندگان مجلس که سال ها وزیر و وکیل بوده اند به خدمت دشمن درآیند و دانسته به میهن خود خیانت کنند اما در 28 مرداد سال 1332 هجری شمسی این اتفاق به نام کودتا در تاریخ ایران ثبت شد .

از فردای کودتا یعنی 29 مرداد دستگاه مخوف فرمانداری نظامی به کار افتاد و ترور و وحشت سراسر کشور را فرا گرفت . هزاران زن و مرد آزادی خواه و اعضای جمعیت های سیاسی ، مذهبی ، کارگری ، بازاری و دانشگاهی در تهران و شهرستان ها به زندان افتادند و بسیاری از دستگیر شدگان در سیاه چال های فرمانداری نظامی توسط دادستان سرتیپ فرهاد و سرتیپ تیمور بختیار شکنجه و در برابر جوخه های اعدام قرار گرفتند .

بیشتر وزیران و همکاران دولت و جمعی از نمایندگان فراکسیون نهضت ملی و افسران و نظامیان طرفدار دولت دکتر مصدق دستگیر و در دادگاه های نظامی به زندان و تبعید محکوم شدند .

همه روزنامه های ملی توقیف و فعالیت احزاب وابسته به جبهه ملی ممنوع گردید و چند تن از سران آنها همچون خلیل ملکی رهبر حزب زحمت کشان ملت ایران و داریوش فروهر دبیر کل حزب ملت ایران به زندان افتادند .

با این همه کودتا نتوانست درک و آگاهی مردم و آثار تاریخی و غرور انگیز نهضت ملی را مخدوش و ملت ایران را از مقاومت بازدارد . تظاهرات 16 مهر و تعطیلی عمومی 21 آبان و تظاهرات 16 آذر 1332 حرکت های خود جوش و واکنش های ملتی بود که نبرد بزرگی را در آستانه پیروزی باخته بود و آثار گیج کننده آن را به طور عمیق احساس می کرد .

جنبش ضد استعماری نهصت مقاومت در یک موقعیت استثنایی و یک ضرورت تاریخی به وسیله مردانی پاک و بی ادعا و بی توجه به جاه و مقام پایه گذاری و اتحاد و همبستگی قشرهای مختلف جامعه از معلم و دانش آموز و دانشجو تا تجار و کارگر و کارمند را فراهم ساخت و بعد ها اعتصابات و تظاهرات علیه رژیم کودتا را موجب شد .

بدون تردید این مقاومت در سایه شایستگی و هشیاری و درایت پیشوای نهضت ، دکتر محمد مصدق بود که در بیدادگاه نظامی با ارائه اسناد و شواهد ثابت کرد ، کودتای 28 مرداد که شاه و اطرافیانش از آن به عنوان رستاخیز ملی نام می بردند یک کودتای نظامی است و با پول و مداخله بیگانگان صورت گرفته است .

اگر چه شهربانی ، ارتش ، گارد شاهنشاهی و ساواک در اعتصاب ها و اعتراض های مردمی از جمله قیام 15 خرداد 1342 توانستند اوضاع را به حالت عادی برگردانند ولی جان باختن صدها و شاید هزاران نفر ابعاد این اعتراض ها را فراتر از تهران و قم به اصفهان ، شیراز ، مشهد و تبریز گسترش داد . با شلیک هر گلوله و به خاک و خون کشیده شدن هر تظاهر کننده و معترض فرصت دستیابی به سازش از راه گفتگو از بین رفت و خاطره کشتار مردم آتش زیر خاکستری شد که پیام آن را محمد رضا پهلوی در 15 آبان 1357 شنید .

اين کودتا گرچه در مرحله نخست موجب تقويت ديکتاتوري شاه شد و توانست سیاست مبارزه اجتماعی را کم کم به سیاست مهندسی اجتماعی تبدیل کند و آرامشی را بوجود آورد که محمد رضا پهلوی آن را نشانه رضایت و مشروعیت رژیم خود بداند ولي در نهايت به انقلاب اسلامي سال 1357 انجاميد.

نظارت شدید پلیسی بر زندگی مخالفان و سرکوب و خفقان بیست و پنج سال ، طبقه جدیدی به بار آورد که نظریاتی بسیار تندتر از نظرات حزب توده و جبهه ملی داشت و آشتی ناپذیری بوجود آمد که سرانجام به نابودی رژیم شاهنشاهی منجر شد .

اکنون که مناسبات جهانی تغییر یافته و در قرن بیست و یکم و درعصر دیجیتال قرار داریم در آستانه شصت و ششمین سالگرد آن روز سیاه که موجب تغییر سرنوشت یک ملت شد شاهد کودتای بخشی از نظام علیه بخش دیگری از نظام هستیم ، چرا کودتا می نامیم چون بخشی از قدرت مانع انتقال قدرت واقعی از طریق نهادهای انتخابات یا رأی‌گیری به صورت صلح‌آمیز به بخش دیگری از قدرت شده است .

شاید این کودتا در مفهوم و ساختار کلاسیک و شکل و محتوا بسیار متفاوت با نمونه های دیگر باشد ولی در نتیجه به سرانجام کودتای 28 مرداد خواهد انجامید ، اگر دولت واقعاً از طریق ملت رأی آورده چه نیازی به نمایش قدرت و اقتدار دارد و چه اقتداری بالاتر از حق حاکمیت ملت می توان یافت ؟

نسل جوان ایران که نیرو و جان و سرمایه‌ و توان فکری و جسمی‌‌اش را برای این جنبش گذاشته‌ است ، پیگیر مطالبات یکصدوپنجاه ساله‌ی ملت ایران برای دست‌یافتن به حق حاکمیت ملی است ‌.

امیر حسین کاظمی

وبلاگ با مردم



0 نظرات: