كودتايي عليه ملت ايران

۱۴:۵۳ bamardum 0 نظر

كودتايي عليه ملت ايران


امروز 66 سال از كودتاي آمريكايي انگليسي عليه دولت ملي مصدق مي گذرد؛ كودتايي كه پس از آن بار ديگر دوران سياه استبداد در سرزمين ايران آغاز شد و تا انقلاب 1357 بطول انجاميد.


به گزارش ايلنا بسياري از مورخان و تحليلگران سياسي معتقدند اگر دست بيگانه چنين دخالت آشكاري را انجام نداده بود تاريخ مبارزات ملت ايران و دموكراسي خواهي آنان قطعا با آنچه كه بعدها رخ داد تفاوت آشكاري مي كرد. در واقع كودتاي 28 مرداد 1332 تاريخ معاصر ايران و بلكه منطقه خاورميانه را دستخوش تغييرات بنياديني كرد كه دود آن تا چندين دهه بعد به چشم بانيان آن كودتاي سياه رفت كه شايد مجازات محتوم آنان بود.


در تحولات تاریخی دهه‌های ۲۰ و ۳۰ خورشیدی ایران، دولت‌های بریتانیا و سپس آمریکا نقش بسیارمهم ولی در عین حال متفاوتی بازی کردند؛ بزرگ‌ترین دغدغه بریتانیایی‌ها در ایران، منافع مالی یا به عبارت دیگر، منابع نفتی بود. پیشینه حضور بریتانیایی‌ها در ایران موجب نفوذ آنها در لایه‌های مختلف اجتماع و سیاست ایران شده بود و به خطر افتادن منافع آنان در حقیقت منافع گره خورده برخی ایرانی‌ها را نیز به خطر می‌انداخت. در مقابل، حضور آمریکایی ها در ایران جدید بود؛ آمریکایی‌ها اگرچه به نفت ایران چشم داشتند اما منافع مالی دغدغه اصلی‌شان نبود. از همان آغاز شرکت‌های نفتی آمریکایی امیدوار بودند که ملی شدن نفت در ایران پیروز نشود. ملی شدن نفت در ایران تنها بر منافع انگلستان تأثیرگذار نبود، بلکه منافع استراتژیک آمریکا و شرکت‌های نفتی آمریکا را در کشورهای دیگر نیز تحت الشعاع قرار می‌داد.


انگلیس و آمریکا با مفهوم «خطر کمونیست» بازی کرده و به موقع لازم استفاده سیاسی می‌کردند. مدارک سری تازه منتشر شده، گوياي آن است که سازمان سیا تحلیلی از قدرت حزب توده داشته و آن را خطر جدی در ایران به حساب نمی‌آورد اما در عین حال مدارکی وجود دارد که نشان می‌دهد انگلیسی ها برای همراه کردن آمریکایی ها در مورد کودتا سعی در قوی جلوه دادن احتمال به قدرت رسیدن کمونیستها داشتند.


مطالعه تطبیقی در مورد کودتاهای ایران، گواتمالا و شیلی نشان می‌دهد که جنگ سرد، مقابله با اردوگاه شرق بود، ولی به عبارتی به خاطر هدف سلطه بر منابع اقتصادی، جنگی با مردم کشورهای جهان سوم و جنبش‌های دموکراتیک نیز بود. اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریکا بخوبی نشان می‌دهد که آمریکایی ها در ایران بیش از هر چیز نگرانیهای «ژئو استراتژیک» داشتند؛ این اسناد نشان می‌دهد که حضور دولت کمونیستی شوروی در همسایگی ایران، حساسیت ویژه‌ای در دولتهای آمریکا پس از جنگ جهانی (ترومن و آیزنهاور) ایجاد کرده بود. دست کم سه سال پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، آمریکایی ها برنامه جامعی برای مقابله با «تهدید کمونیسم» در ایران داشتند.


در دوران ریاست جمهوری ترومن، تلاشهای دولت محافظه کار چرچیل در بریتانیا برای همراه ساختن آمریکا در تغییر دولت ایران نتیجه نداد و اسناد منتشره نشان می‌دهد که برنامه آمریکا در این دوره مشروط به حمله شوروی یا به قدرت رسیدن حزب توده در ایران بوده است، اما پس از روی کار آمدن دولت جمهوریخواه ژنرال آیزنهاور، سیاستهای آمریکا به سمت اقدام «پیشگیرانه» رفت و از این پس بود که پول و مأموران مخفی آمریکا به ایران سرازیر شدند.


روابط بریتانیایی ها با درباریان، نظامیان و طبقه روحانی در ایران نیز کمک شایانی به برنامه‌های آمریکا می‌کرد و اسناد حاکی از آن است که برای همراه ساختن نمایندگان مجلس، روحانیون، افسران ارتش و روزنامه‌ها با کودتا علیه دولت مصدق پول در نظر گرفته شده بود. همچنین پیداست که فضل الله زاهدی انتخاب آمریکا برای فرماندهی کودتا بوده و بسیاری از فعالیتهای پیش از کودتا را نیز، عاملین آمریکا و نه خود تیمسار زاهدی به انجام می‌رساندند. در سطوح پايين تر، نقش نمایندگان بریتانیا و بویژه خانواده ”رشیدیان“ پررنگتر بوده است، زيرا قادر بودند سران آشوب طلب و مردم عادی را با پول علیه مصدق تحريك كنند. تردیدی نیست که آمریکا و بریتانیا هر آنچه می‌توانستند برای سرنگونی دولت مصدق کردند، اما شاید موفقیت ایشان بدون نقش آفرینی خود ایرانیها ممکن نمی‌شد.


دولت بریتانیا که در مقابله با مصدق حاضر به هر اقدامی شده بود، توانست نظر دولت آمریکا را به شرکت در مقابله با مصدق در مقابل شریک کردن شرکت‌های آمریکائی در نفت ایران جلب کند. انتخاب دولت جمهوری‌خواه آیزنهاور در آمریکا نیز به این روند کمک کرد و سازمان‌های اطلاعاتی دو کشور به طرح یک اقدام مشترک در ایران برای سرنگونی مصدق پرداختند. بریتانیا به دلیل نیاز به جلب مشارکت شاه و نیز به دلیل بسته بودن سفارت انگلستان در ایران نیازمند همراه کردن آمریکا در کودتا بود.


سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا اسناد تازه‌ای را در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر کرده است که نشان می‌دهد دولت آمریکا قصد داشت در صورتی که کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق شکست بخورد، در ایران یک جنگ چریکی دامنه دار به راه بیندازد. این سند «بکلی سری» که در سل ۱۹۵۳ در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا تنظیم شده، حکایت از آن دارد که آمریکا تا چه اندازه نگران آن بود که کودتا برای سرنگونی دکتر مصدق با ناکامی مواجه شود.


این سند همچنین اثبات می‌کند که طرحی در جریان بود تا با افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه و ایجاد یک نیروی چریکی ضد کمونیست در جنوب ایران، حرکتی برای بی ثبات کردن دولت مصدق آغاز شود.

دولت مصدق که با پافشاری برای در دست گرفتن کنترل کامل منابع نفتی کشور، دشمنی دولتهای غربی را به جان خریده بود، سرانجام در ۱۹ ماه اوت سال ۱۹۵۳ برابر با ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی توسط سرلشکر فضل الله زاهدی که از حمایت ایالات متحده برخوردار بود، سرنگون شد. کودتا علیه دولت مصدق پس از آن امکان‌پذیر شد که ابتدا دولت آمریکا طی عملیاتی موسوم به «عملیات آژاکس» ایران را در آشوب و هرج و مرجی فروبرد که راه را برای سقوط مصدق هموار کرد.در آن زمان دولت آیزنهاور در آمریکا نگران آن بود که این طرح به بیراهه کشیده شود و نیروهای حزب توده با بهره جستن از نا امنی قدرت را در دست بگیرند.


والتر اسمیت معاون وزیر خارجه وقت به کاخ سفید اطلاع داد که سازمان سیا برای مقابله با این احتمال، آماده شده است تا در صورت شکست کودتا یک جنگ چریکی دراز مدت و دامنه دار علیه اعضای حزب توده و دیگر فعالان سیاسی در ایران به راه بیندازد.


اسمیت در این یادداشت نوشته است: «تا امروز سیا موفق شده ده نفر را با دستگاههای گیرنده و فرستنده رادیویی در نقاط مختلف ایران بگمارد تا در صورت لزوم با این سازمان تماس برقرار کنند. عده دیگری هم برای پیوستن به آنها تعلیم می‌بینند.»


در همان حال، در پایگاه ویلوس فیلد در لیبی که در آن زمان در اختیار آمریکا بود اسلحه و مهمات برای این منظور انبار شده بود. به گفته اسمیت این مقدار اسلحه و مهمات برای مسلح کردن ده هزار نفر کفایت می‌کرد. او می‌گوید که این تجهیزات می‌توانست در عرض سه تا چهار هفته به ایران برسد. اسلحه و مهمات قرار بود در تهران و تبریز همراه با محموله‌های مخفی طلا و پول نقد به دست افراد خاصی برسد.


سیا طرحی هم برای اداره چریکهایش توسط هشت گروه سه نفره تهیه کرده بود. در عین حال، قرار بود دهها هواپیمای آمریکایی هم در جنوب ترکیه مستقر شوند و یک نیروی کوچک از نفرات و شناورهای آمریکایی هم قرار بود در نزدیکی بصره در جنوب عراق استقرار بیابند تا از پراکنده شدن کمونیستهای فراری در منطقه جلوگیری کنند.


ارتش آمریکا مصمم بود تا از یک پایگاه نظامی در ظهران واقع در عربستان سعودی هم سود بجوید.


اما با پیروزی کودتای ژنرال زاهدی، سرنگونی دولت دکتر مصدق و بازگشت شاه به ایران دیگر نیازی به دست زدن به این عملیات پیدا نشد.
بدين ترتيب يكي ديگر از جنبش هاي حق خواهانه ملت ايران با سركوبي مواجه شد؛ تا اينكه پس از سالها فشار و اختناق ناگهان در سال 1357 با حركت انفجاري ملت، سد به ظاهر محكم رژيم پهلوي كه مورد حمايت قاطع بلوك غرب بود، شكسته شد و دوران جديدي در تاريخ ايران آغاز شد.


ابراهيم يزدي،وزير امور خارجه دولت مهدي بازرگان معتقد است دولت امريکا و دولت انگلستان، اين حق را نداشتند که در مسائل داخلي ما دخالت کنند. کودتاي 28 مرداد عليه زنده ياد دکتر مصدق، اولين اقدام مشترک کشورهاي امريکا و انگليس بر نقض منشور سازمان ملل بود.


اكنون بيش از نيم قرن از کودتاي 28 مرداد مي گذرد. روزي که دولت ملي دکتر مصدق به ياري انگليس و امريکا سقوط کرد و روند دموکراسي در ايران با کوهي از موانع روبه رو شد. آزادي‌هاي تازه به دست آمده خاموش شد، اميدهاي بسياري به نااميدي نشست و مصدق به قلعه احمدآباد تبعيد شد. افراد بسياري راهي زندان يا تبعيدگاه شدند و بسياري نيز رفتن را بر ماندن ترجيح دادند. پس از گذشت بيش از 50 سال از اين واقعه و تغييرات جدي در رويه کشورهاي غربي انديشيدن به اين نکته مهم است که منافع ملي ما اکنون چگونه اقتضا مي کند؟ جامعه روشنفکري نهايتاً چه نظري راجع به مذاکره و ارتباط با امريکا دارد؟ مردم ايران مداخلات امريکا و انگليس را مي خواهند بر آنها ببخشند يا فراموش کنند يا کينه آنها را همچنان در دل نگاه دارند و منافع ملي چگونه اقتضا مي کند؟


منبع : ایلنا

0 نظرات: