هشت مارس سال آينده قطعا هشت مارس بهتری خواهد بود
دلارام علی، يکی از کنشگران کمپين يک ميليون امضا، به دعوت «کارگاه فرهنگ ها» در شهر آخن آلمان، خانم هيلده شايت، شهردار اين شهر و کانون ره آورد در آخن، به آلمان سفر کرده است. وی در گفت و گو با بخش فارسی دويچهوله، از هشت مارس امسال در مقايسه با سال گذشته میگويد.دلارام علی در ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۵ در تجمع زنان در ميدان هفت تير تهران به همراه ۷۰ تن ديگر بازداشت شد و دادگاه وی را به ۲ سال و ۱۰ ماه حبس تعزيری و ۱۰ ضربه شلاق محکوم کرد. وی در آبان ماه سال ۸۶ به دايرهی اجرای احکام فراخوانده شد تا حکم صادره در مورد وی اجرا شود. با اعتراضات فراوان داخلی و بينالمللی، و نيز تلاش وکلای وی، اجرای حکم او به دستور رئيس قوه قضائيه به تعويق افتاد، ولی وی همچنان در حالت بلاتکليف به سر میبرد.
دلارام علی با اشاره به زندانی شدن عاليه اقدامدوست، يکی ديگر از فعالان زن که همپرونده او بوده، میگويد، فشارها بر فعالان زن بيشتر شده و گويا قرار است با اجرای اولين حکم قطعی، بقيهی احکام نيز اجرا شوند.
در عين حال او اميدوار است که با تلاشهای زنان در داخل و خارج کشور، سال پيش رو برای زنان، بهتر از سال گذشته باشد.
دلارام علی تلاش زنان ايرانی خارج از کشور برای برقراری ارتباط سازنده با داخل را مثبت و ارزنده خوانده و اميدوار است که اين همبستگی بتواند آيندهی روشنی را برای جنبش زنان ايران رقم زند.
دويچهوله: خانم علی، سفر شما به آلمان به چه منظوری صورت گرفته است؟ آيا قصد ماندن در اينجا را داريد؟
دلارام علی: نخير، من برای شرکت در يک کنفرانس به آخن آمدم. در واقع از طرف شهردار آخن و کانون «رهآورد» دعوت شدم که در جشن هشت مارس شرکت کنم و صحبتی هم در رابطه با جنبش زنان در ايران داشته باشم. قصد ماندن ندارم. بعد از اتمام کنفرانس به ايران برمیگردم.
آيا خروج شما با مشکلی روبهرو نشد؟
نه. خوشبختانه برای آمدن با مشکلی مواجه نبودم. اميدوارم که برای برگشتن هم با مشکلی مواجه نشوم.
اخيرا در کنفرانس مطبوعاتی که وکلای فعالان زن در تهران تشکيل دادند، خانم ستوده، يکی از وکلای شما، در مصاحبه با راديو دويچهوله به مورد شما اشاره کرد و گفت که همچنان حکم شما در بلاتکليفی بسر میبرد. اگر ممکن است توضيح بدهيد که الان پروندهی شما در چه مرحلهای است؟
فکر میکنم نزديک دو ماه پيش آخرين حکم پروندهی من صادر شد که در واقع من از دو اتهامی که داشتم، يعنی «اقدام عليه امنيت ملی» و «تبليغ عليه نظام» تبرئه شده بودم ويک بار ديگر به اتهامی که در دادگاه تجديدنظر اول از آن تبرئه شده بودم، يعنی «برهم زدن نظم عمومی»، مجددا به آن متهم شدم. بعد با مشورت وکلا ما نامهای برای رييس دادگستری استان تهران نوشتيم و اعلام کرديم که متهم شدن به يک عنوان مجرمانه که يکبار از آن تبرئه شدهای، خلاف قانون است. اين نامه پذيرفته شد و رييس دادگستری استان تهران اجرای حکم را متوقف کرد و پرونده دوباره به هيات نظارت ويژه در قوه قضاييه فرستاده شد. در واقع نکتهای که الان وجود دارد اين است که هيات نظارت بايد دوباره راجع به اين پرونده اعلام رای بکند و با توجه به موردی که اخيرا برای هم پروندهای من، يعنی عاليه اقدامدوست، پيش آمده، اين خطر میرود که چون آخرين حکمی که برای من هم صادر شده بود، حکم تعزيری بود، دوباره اين حکم تاييد بشود و در واقع من هم به زندان منتقل بشوم.
خانم علی شما سال گذشته تا پای زندان رفتيد. يعنی نزديک به اجرای حکمتان بود که دستور توقف اجرای حکم داده شد. ولی يکسال بعداز شما عاليه اقدامدوست که شما هم به آن اشاره کرديد، هم پروندهی شما، دستگير و روانهی زندان شد. آيا از مقايسهی اين دو اتفاق، ما میتوانيم به اين نتيجه برسيم که فشار بر فعالان زن در يکسال اخير در ايران بيشتر شده؟
قطعا. من فکر میکنم که فشار در يکسال اخير، با تمرکز بيشتر در چندماه اخير، خيلی بيشتر شده و فرصتی که من به دست آوردم برای اين که بتوانم به حکمم اعتراض بکنم، در واقع اصلا به عاليه اقدام دوست داده نشد. يعنی به منزلش در فومن رفتند و او را تحت الحفظ به اوين آوردند و اصلا فرصتی داده نشد که بخواهد به حکم صادر شده اعتراضی بکند. من فکر میکنم اين برخورد تند نشان میدهد که به دنبال اين هستند که برخورد جدیتری با فعالين حوزهی زنان بکنند و متاسفانه هم از تنهايی عاليه اقدام دوست و هم از دور بودنش از تهران نهايت استفاده شد و اين که توانستند در زمانی که اصلا نه خود عاليه اقدام دوست انتظارش را داشت، نه وکلايش و نه ما، اينطوری او را بازداشت کنند و به زندان ببرند. من فکر میکنم اين زنگ خطر خيلی بزرگی برای تمام کسانی است که الان حکم تعزيری دارند يا در واقع احکامی دارند که هنوز صادر نشده است. برای اين که وقتی يکبار اين اتفاق میافتد و در واقع اولين زندانی جنبش زنان با حکم قطعی به زندان میرود، يعنی دارد راهی باز میشود که پيش از اين باز نبوده است.
فکر میکنيد با نزديکتر شدن به ايام انتخابات، آيا از شدت اين فشارها کاسته بشود يا بر آنها افزوده خواهد شد؟
متاسفانه سابق براين به اين شکل بود، يعنی معمولا نزديک شدن به انتخابات يک مقدار فضا را امنتر میکرد. ولی اتفاقی که امسال دارد میافتد، حداقل در يکی دوماه گذشته نشان میدهد که خيلی فضا به اين سمت نيست و شايد دقيقا عکساش هم هست. يعنی فشار دارد مدام بيشتر میشود. من نمیدانم چقدر میشود به بعد از عيد خوشبين بود، ولی فعلا الان اتفاقی که در اين يکی دوماه گذشته افتاده، حکم عاليه اقدام دوست، بازداشت نفيسه آزاد و دو نفر ديگر از فعالان کمپين و حکم ناهيد کشاورز و اتفاقاتی که دارد هر روز میافتد، نشان میدهد که برخوردها دارد خيلی سريعتر و جدیتر پيگيری میشود.
خانم علی در آستانهی هشت مارس روز جهانی زن هستيم. وضعيت جنبش زنان در ايران را نسبت به هشت مارس سال گذشته اگر بخواهيد خيلی خلاصه مقايسه کنيد، در اين مورد چه میگوييد؟
من فکر میکنم که میشود دو جور نگاه کرد. از لحاظ فشاری که بر جنبش زنان وجود دارد، فکر میکنم که امسال شايد همهی ما فشار بيشتری را احساس میکنيم. بهرحال يکی از ياران ما الان در زندان است، حکمهای زيادی در يکسال گذشته برايمان صادر شده و نفس کشيدن در فضای فعاليت در حوزهی زنان، مدام دارد سختتر میشود. منتها به لحاظ اتفاقاتی که در خود جنبش زنان دارد میافتد، فکر میکنم که ما نسبت به يکسال گذشته پيشرفت زيادی کرديم. کارهای جديدی ياد گرفتيم، خلاقيتهای بيشتری نشان داديم، توانستيم در مقاطع مختلف با ائتلاف کردن با همديگر کارهای بزرگی انجام بدهيم. و فکر میکنم تا حدود زيادی شايد هشت مارس سال گذشته کمی در فضای ساکتتری بوديم، ولی امسال به نظر میآيد در عينحال که فشارهای زيادی وجود دارد، ولی هرکدام از گروهها حالا چه با ائتلاف باهم چه به صورت فردی توانستهاند برنامههای زيادی را در راستای اهدافشان انجام بدهند و فکر میکنم، يعنی اميدوارم که بتوانيم هشت مارس پرشورتری هم داشته باشيم.
شما الان چندين روز است که در اروپا بسرمیبريد. وضعيت زنان ايرانی داخل اروپا را، زنانی که خودشان را عضوی از جنبش زنان میدانند در مقايسه با زنانی که خودشان را عضو اين جنبش در داخل ايران میدانند، خيلی خلاصه برای ما مقايسه کنيد.
برای من فضای خيلی جالبیست. من پيش از اين هيچ وقت در اين فضا نبودم. يعنی در ميان آدمهايی که سالهاست از ايران آمدهاند و الان به نوعی نسبت به اين حرکت احساس تعلق خاطر میکنند. فکر میکنم که خيلی نگاه قشنگی به جريان زنان دارند و اين که در عين حال که خودشان را عضوی از اين حرکت میدانند، تمام سعیشان اين است که صدای داخل ايران را منعکس کنند. و فکر میکنم که راه درستی را انتخاب کردهاند، يعنی اين نزديک شدن کمک میکند که هم صدای زنانی که در ايران دارند فعاليت میکنند منعکس بشود و هم زنان ايرانی که خارج از ايران هستند از فضای فعاليت دور نشوند. فکر میکنم برقراری اين ارتباط و تحکيم آن میتواند خيلی به همهی ما کمک بکند و من واقعا خوشحالم که توانستم حالا در کنار اين دوستان در چند برنامهی مختلف شرکت بکنم. حتا فضای فعاليت زنان را تا حدودی در کشورهای اروپايی ببينم، شکل فعاليتشان را از نزديک مشاهده کنم. برای من فضای جديد و جالبیست و فکر میکنم که بيشتر کسانی را که هوادار يا حامی حرکتهای زنان در داخل هستند خيلی مشتاق میبينم به اين که بدانند در ايران دقيقا چه اتفاقی میافتد. يعنی تجربههای فرد فرد ما خيلی برايشان ارزشمند است و خيلی دوست دارند بيشتر بدانند، بيشتر با ما آشنا بشوند و بيشتر با جوانها آشنا بشوند. و فکر میکنم اين خيلی خوب است.
و اين پيوند و همراهی که ميان اين دو گروه زنان، زنان ايرانی داخل وخارج از کشور میبينيد، آيا میتواند ما را اميدوار بکند به اين که هشت مارس سال آينده وضعيت زنان در ايران کمی بهتر از امروز باشد يعنی می تواند روی وضعيت زنان تاثير بگذارد؟
اميدوارم. يعنی اميدواری همهی ماست. چه ما که در ايران داريم فعاليت میکنيم، چه ايرانیهايی که خارج از کشور دارند فعاليت میکنند اميدشان اين است که هرسال بتوانيم هشت مارس بهتری نسبت به سال پيش داشته باشيم. ولی در عين حال که همهی ما اين اميد را داريم، فکر میکنم که چيزهای ديگری مثل فشارهايی که مدام دارد به ما تحميل میشوند خيلی نقش دارند در اين که بتوانيم چطور هشت مارسی را در سال آينده داشته باشيم. اميد همهی ما اين است و اميدوارم که نااميد نشويم.
0 نظرات:
ارسال یک نظر