کدام يک کره جنوبي با کره شمالي؟

۲۰:۳۵ bamardum 0 نظر

تاریخ ملت ایران اکنون در یکی از حساس ترین برهه زمانی قرار گرفته است .سرانجا می که می تواند پایانی خوش و یا برعکس برگ سیاهی همچون عصر قاجار داشته باشد اما بی شک آیندگان مردم این عصر را همچون دوره قجری جدا از حکومت نمی دانند و این بار قضاوت آنها ریشه درپیوستگی حاکمان و مردم با هم دارد واگر قرار باشد کسی محکوم به بد نامی شود تنها پادشاه عیاش و هوس ران نیست بلکه صحبت از مردمی است که سرنوشتشان در دستان خودشان است.به هر حال ملتی که از تاریخ درس نگیرند ناچار اشتباهات تاریخي را تکرار خواهد کرد.اینک مردم ایران باید تصمیم بگیرند که می خواهند گام در راه کره جنوبی بگذارند یا مسیر کره شمالی را انتخاب کنند .تحریم های سازمان ملل وآمریکا در راه است هر چند که ملت ما از کشور های غربی وآمریکا خاطره خوشی ندارند و رد پای دخالت های ریز و درشت شان در تاریخ این مرز و بوم کاملا آشکار است اما صحبت از سرنوشت یک ملت است پس با آگاهی و منطق و به دور از احساسات باید انتخاب کنیم که می خواهیم کره جنوبی شویم یا کره شمالی قحطی زده
كشورهاي توسعه‌نيافته صرفا از فقر، عدم‌توسعه‌يافتگي و فساد سياسي رنج مي‌برند؛ جدا از اينكه نخبگان اين كشورها در طول تاريخ فاقد توانايي‌هاي لازم براي تحرك‌بخشي به چرخ‌هاي اقتصادي كشورشان و در نتيجه توسعه لازم در عرصه‌هاي سياسي و فرهنگي بوده‌اند، قدرت‌هاي فراملي نيز در اين عقب‌ماندگي از نقش برجسته‌اي برخوردار بوده‌اند.موقعيت ژئوپلتيك خاص برخي از كشورهاي عقب‌مانده در طول تاريخ باعث شده است تا قدرت‌هاي بزرگ بين‌المللي به منظور تامين منافع خود در رقابت با يكديگر، تلاش قابل‌توجهي را براي تسلط به كشور عقب‌مانده و استفاده از موقعيت جغرافيايي آن داشته باشند.به طور حتم سلطه يك كشور خارجي نه‌تنها باعث پيشرفت نخواهد بود بلكه موجبات عقب‌ نگه‌داشته‌شدن يك سرزمين را فراهم مي‌كند. كره‌شمالي نيز از جمله اين كشورهاست.شبه‌جزيره كره همچون ديگر نقاط كره‌زمين داراي فرهنگ و تمدن خاص خود بوده است. محققان، مردم قبيله تونگوسيك را اولين كساني مي‌دانند كه حدود 2000سال پيش از ميلاد تمدن سرزمين كره را به وجود آوردند. كره در طول قرن‌هاي متمادي شاهد ظهور و سقوط سلسله‌هاي پادشاهي مختلفي بود كه بخش زيادي از انرژي آنها صرف مقابله با سلطه‌طلبي همسايگاني مانند چين و ژاپن مي‌شد.شبه‌جزيره كره در قرن 18 شاهد يك رنسانس فكري و فرهنگي بود و در اين دوره به محدودساختن روابط خود با چين، ژاپن و حتي كشورهاي غربي پرداخت. به همين علت غربيان كره را پادشاهي گوشه‌نشين مي‌خواندند.به‌رغم سياست انزواطلبانه پادشاهي كره، دولت ژاپن در 1876 توانست انعقاد يك معاهده تجاري را به اين كشور تحميل كند و نفوذ خود را به شدت در شبه‌جزيره كره گسترش دهد. نفوذ ژاپن پس از جنگ چين و ژاپن (95-1894) و جنگ روسيه و ژاپن (5-1904) افزايش يافت. ژاپن كره را اشغال كرد و اين اشغال تا اواسط جنگ جهاني دوم ادامه يافت. در كنفرانس قاهره در 1943، آمريكا، بريتانيا و چين كه در طول جنگ، در مقابل ژاپن ايستاده بودند، به كره‌اي‌ها قول مساعد براي استقلال دادند. بر اين اساس شبه‌جزيره كره در همان سال در مدار 38 درجه شمالي به دو بخش تقسيم شد و نيروهاي شوروي در بخش شمالي و نيروهاي آمريكايي در بخش جنوبي جزيره استقرار يافتند.سازمان ملل‌متحد قصد داشت با برگزاري انتخابات آزاد، يك دولت واحد را در شبه‌جزيره به وجود آورد اما اين امر با مخالفت‌ شوروي روبه‌رو شد. با افزايش تنش در روابط دو ابرقدرت جنگ سرد، اميد براي هرگونه وحدت ميان بخش شمالي و جنوبي شبه جزيره كره از‌بين رفت. در سال 1948 دو رژيم متفاوت در اين سرزمين تشكيل شد: رژيم غربگراي جمهوري كره در جنوب و رژيم كمونيستي جمهوري دموكراتيك خلق كره در شمال. نيروهاي آمريكا و شوروي در سال 1949 در حالي از خاك كره‌ خارج شدند كه مردم دو كره با وجود گذشته تمدني و فرهنگي مشترك به واسطه مرزبندي‌هاي ايدئولوژيك از يكديگر جدا افتادند.هر دو رژيم كره‌شمالي و جنوبي از آغاز خواستار وحدت كره اما تحت تسلط نظام‌هاي سياسي خود بودند.تشكيل جمهوري دموكراتيك خلق كرهرژيم حاكم در كره‌شمالي به وسيله حزب كارگران كره كه از پشتيباني ارتش سرخ شوروي برخوردار بود، در 1948 تشكيل شد. اين رژيم از همان ابتدا چهره‌اي تهاجمي از خود نشان داد و ضمن تبعيت از الگوهاي مديريت سياسي و اقتصادي شوروي در داخل به حمله‌ نظامي عليه كره‌‌جنوبي دست‌زد. اين حمله منجر به آغاز جنگ كره در 1950 شد كه دخالت آمريكا و شوروي را در پي داشت. نظام سياسي كره‌شمالي ظاهرا توسط مجلس نمايندگان اين كشور اداره مي‌شود كه تحت تسلط حزب كارگران كره است. اما در واقع تا سال 1994 تمامي امور توسط كيم ايل‌سونگ اداره مي‌شد. كيم ايل‌سونگ ابتدا مقام نخست‌وزيري و سپس رياست‌جمهوري كره‌شمالي را برعهده داشت و از او هم‌اكنون به عنوان رهبر بزرگ ياد مي‌شود. كيم‌ايل سونگ كه از ايده خودكفايي در اداره كشور استفاده مي‌‌كرد، توانست با حمايت چين و شوروي اقتصاد كره شمالي را به يك اقتصاد صنعتي و در حال رشد تبديل كند. با اين وجود اقتصاد اين كشور در دهه 1990 دچار بحران‌هاي متعدد شد و از پيشرفت بازماند.كيم‌جونگ ايل، فرزند كيم ايل‌سونگ در اواخر حكومت پدر رفته‌رفته تلاش كرد تا زمام امور را به دست گيرد و در سال 1994 پس از مرگ پدر جانشين وي شد. كيم‌جونگ‌ايل از ناميدن خود به عنوان رئيس‌جمهور كره‌شمالي اجتناب ورزيد و در يك حيله سياسي و تبليغاتي، كيم‌ايل‌سونگ را رئيس‌‌جمهور جاودانه كره‌شمالي خواند.وي در سال 1994 نام دبيركل حزب كمونيست را بر خود نهاد و سال 1997 با عنوان رئيس كميسيون دفاع ملي تلاش كرد موقعيت خود را در راس قدرت سياسي كره‌شمالي تثبيت كند.
آشنایی با رهبر دائمی کره
كيم‌جونگ ايل از يك شيوه اقتدارگرايانه در اداره كشور بهره مي‌‌برد. جمهوري دموكراتيك خلق كره در دوره حكومت وي به يكي از رازآلودترين سرزمين‌هاي جهان تبديل شده است. علاوه بر وجود نظام تك‌حزبي، تمامي رسانه‌هاي اين كشور در اختيار دولت هستند.کره تحت لواي کيم جونگ بسيار مستبدانه تر از دوره پدرش اداره مي‌شود. هر چند کيم ايل سونگ (پدر) وزرا را ملزم به اطاعت و وفاداري به خود مي‌ساخت اما از مشورت‌هاي آنها در تصميم‌گيري استفاده مي‌کرد در حالي که کيم جونگ تنها اطاعت و موافقت بي‌چون و چراي زيردستان را مي‌خواهد و هر کسي که غير از آنچه او فکر مي‌كند، فکر کند دشمن انگاشته مي‌شود.ر دهه 1980، کره عدم تحرک اقتصادي شديدي را تجربه کرد. سياست «جوشي» (خود اتکايي) کيم سونگ تقريبا باعث قطع رابطه تجاري کشور با دنياي بيرون حتي شرکاي سنتي چين و شوروي شد.مقامات كره‌جنوبي، کيم جونگ را به بمب‌گذاري رانگون در سال 1983 در برمه (اکنون در ميانمار واقع است) متهم کردند که 17 تن از مقامات كره‌جنوبي را که در حال ديدار از آنجا بودند کشت و از اين ميان 4 تن عضو کابينه بودند.در بمب گذاري ديگر در 1987 در يک شرکت هوايي 115 نفر کشته شدند که يکي از جاسوسان کره‌اي «کيم هيون هوي» اقرار کرد که دستور اين بمب‌گذاري‌ها از سوي شخص کيم جونگ صادر شده بود. در سال 1992 صداي وي براي اولين بار پخش شد. طي يک رژه نظامي او نزديک ميکروفون رفت و چنين گفت: «درود بر سربازان قهرمان ارتش خلق.» کيم جونگ ايل همچنين از سوي جامعه جهاني، دولت‌ها و NGO ها به دليل سوء استفاده‌هاي حقوق بشري، توليد سلاح هسته‌اي و غيره مورد انتقادات شديد بين‌المللي است. کيم جونگ در اين مورد مي‌گويد : «مي‌دانم که در معرض انتقادات جهاني هستم اما اگر در مورد آن با من صحبت شود، باز هم همان کاري را که بايد انجام مي دهم».يکي از مشخصات ويژه رهبر کره شمالي با توجه به فقر گسترده در کشورش علاقه مفرط او به اجناس لوکس است. او همچنين علاقه بسياري به «شراب» دارد. گفته مي‌شود او در فضايي بزرگ بيش از 10 هزار بطري شراب دارد.نقلي در اين رابطه وجود دارد که او در ديدار با رئيس‌جمهور كره‌جنوبي در سال 2000 بيش از 10 ليوان شراب نوشيد. در مورد تنوع غذايي نيز وي به شدت عاشق خرچنگ، خاويار و «سوشي» است. «کنستانتين پوليکووسکي» نماينده روسيه در سفري که با کيم جونگ با قطار به روسيه داشت خاطره‌اي در مورد غذاي او مي‌گويد: «در اين سفر او چنان عاشق خرچنگ بود که هر روز به صورت هوايي خرچنگي تازه براي او وارد قطار مي‌کردند و کيم با چوب‌هاي غذاخوري که خاص مردم خاورزمين است، مي‌خورد».خريد مشروبات ازسوي رهبر کره شمالي سالانه به 700 هزار دلار مي‌رسد در حالي که مردم او سالانه نزديک به 900 دلار درآمد دارند. عياشي او زبانزد است. اين در حالي است که چهره‌اي که از او توسط مطبوعات در داخل ترسيم مي‌شود «رهبري بي‌نظير» و «خلف اعظم» است. گفته مي‌شود کيم جونگ در طول دوران زمامداري خود تنها سفرهاي انگشت‌شماري به خارج از کشور داشته است: از جمله يکبار در دهه 1980 به پکن و ديگر بار در سال 2000 به كره‌جنوبي. با اين ويژگي‌ها بسياري بر اين باور بودند که با به قدرت رسيدن کيم جونگ فروپاشي کره‌شمالي حتمي است اما او همچنان پس از سال‌ها رهبري اسرارآميز مانده و همچنان به حکومت خود ادامه مي‌دهد. فيلمخانه اين ديكتاتور ساختماني سه طبقه است با 250 كارمند و 15 هزار فيلم كه اكثر آنها براي نمايش عمومي فاقد مجوز هستند. كيم جونگ ايل از چندين دهه پيش اداره صنعت فيلمسازي دولتي را بر عهده دارد. در آغاز كار يعني زماني كه كره‌شمالي كارگردانان خوبي نداشت، شخص جونگ ايل به تدوين فيلم‌ها مي‌پرداخت.اما بالاخره به دستور وي مشهورترين كارگردان كره جنوبي از آن كشور ربوده و به كره‌شمالي آورده شد و پس از آنكه پنج سالي را در اردوگاه كار اجباري گذراند، دفتري شيك و آنچناني در اختيارش قرار دادند. كيم جونگ ايل در دهه 60 و زماني كه هنوز سي سال هم نداشت به دستور پدرش رهبري انقلاب فرهنگي را بر عهده گرفت تا بتواند دنياي تصاوير را تحت سلطه خود در آورد.او همه هنرهاي انتزاعي را ممنوع اعلام كرد و دست به كار تاسيس يك انستيتوي ادبيات، يك مدرسه فيلمسازي و يك آكادمي هنر شد، يعني سه نهاد دولتي كه تنها هدفشان ارائه تصويري حرفه‌اي از ايل سونگ بود. «رهبر دائمي» کره در طول دوران زمامداري خود 6 اپرا در طول دو سال نگاشته و شخصا برج بزرگ «جوشي» در پيونگ‌يانگ را طراحي کرده است.او همچنين بسيار مشتاق فيلم‌هاي هاليوودي است؛ چنانکه نزديک به 20 هزار فيلم جمع کرده است و از جمله شخصيت‌هايي که وي بدان‌ها علاقه‌مند است «رامبو» و «جيمز باند» است و فيلم‌هائي همچون «گودزيلا» و فيلم هاي هنگ‌کنگي و حتي يک کتاب هم راجع به سينما نوشته است. ازديگر خصوصيات شخصي او «آدم‌ربائي» است. از جمله برخي بر اين باورند که او خانمي را در ژاپن ربود تا يار و هم صحبت وي در ويلاي خيره‌کننده‌اش شود. مادلين البرايت در توصيف کيم جونگ ايل چنين گفته است : «من او را فردي با احساسات يافتم اما برخي نظرات او براي اقتصاد کره بسيار نامعقول مي‌نمود».
زندگي شخصي
هر چند اطلاعات اندکي در مورد زندگي شخصي رهبر کره شمالي وجود دارد اما همسران و فرزندان او را به شرح ذيل دانسته‌اند:1 – اولين همسر او «کيم يونگ سوک» بود. پدر کيم، فرزند را براي ازدواج با دختر يکي از فرماندهان نظامي تحت فشار گذاشت. اين دو مدتي با يکديگر زندگي کردند و صاحب دختري بنام «کيم سول سونگ» در سال 1974 شدند. 2 – اولين معشوقه کيم، «سونگ هاي ريم» نام داشت که پس از سال‌ها ارتباط با يکديگر در بيمارستان مرکزي مسکو در سال 2003 مرد. از ارتباط با اين معشوقه فرزند بزرگ کيم «کيم جونگ نام» در سال 1971 متولد شد. 3 – دومين معشوقه او «کو يونگ هي» بود که نقش «اولين بانو»ي کره را داشت که او هم به دليل سرطان در سال 2004 مرد. از اين ارتباط هم دو فرزند به دنيا آمد: «کيم جونگ چول» در سال 1981، و «کيم جونگ اون» (که گاهي به وي «جونگ وونگ» نيز مي‌گويند» در سال 1984. 4 – از زمان مرگ «کو يونگ هي»، رهبر کره با «کيم اوکي» سومين معشوقه خود زندگي مي‌كند که پيش از اين منشي شخصي او از سال 1980 بود. کيم نيز همچون پدرش به شدت از پرواز مي‌ترسد و هرجا بخواهد سفر کند با خودروهاي زرهي شخصي سفر مي‌كند. گفته مي‌شود وي علاقه عجيبي به «ماشين» و «مسابقه» دارد و در کاخ خود مسابقه ماشين سواري برپا مي‌كند. وي 20 ميليون دلار براي وارد کردن 200 مدل جديد مرسدس بنز اختصاص داده است. اين 200 خودرو به جمع هفت‌هزار مرسدس ذخيره شده مي‌پيوندد. کيم جونگ ايل همچنين به بسکتبال نيز علاقه بسياري دارد. در ديداري که مادلين آلبرايت وزير خارجه سابق آمريکا با او داشت توپ بسکتبالي به امضاي «مايکل جردن» به وي هديه داد. همچنين به گلف نيز علاقه خاصي دارد به‌گونه‌اي که گفته مي‌شود يک توپ را با سه يا چهار حرکت به سوراخ مخصوص توپ مي‌اندازد. دشواري دسترسي دقيق به اطلاعاتي در مورد کره‌شمالي بدين معناست که ارزيابي درست از ميزان و وسعت نفوذ رهبر کره شمالي تقريبا امکان‌پذير نيست. در امتداد راهرويي طولاني به پيش مي‌رويم. دمپايي‌هايي نمدي به پايمان كرده‌اند تا كف گرانيتي و صيقلي اين راهرو خراشي برندارد.خانمي كه راهنماي ماست و لباس ابريشمين سبز سنتي به تن دارد، پيشاپيش ما مي‌رود. هيچ صدايي به گوش نمي‌رسد جز خش خش لباس زن راهنما و كليك‌هاي چشم‌هاي الكترونيكي هنگامي كه از جلوي آنها رد مي‌شويم. اينجا قصري زيرزميني است كه در عمق 400 متري كوهي قرار دارد كه « او « در دل آن است. ال به دالاني با كف مرمرين وارد مي‌شويم. زني در پشت ميز كوتاهي نشسته و روي كتاب كهنه‌اي كه صفحات آن از شدت پوسيدگي در ميان انگشتان زن در حال تلاشي است، خم شده است. هنگامي كه به آن زن نزديك مي‌شويم بدون حتي يك لبخند از جايش بلند مي‌شود.اين زن تنها وظيفه‌اش باز كردن درهاي لت‌دار جاي گرفته در پيشاني آن دالان است. براي جلوگيري از لك شدن دسته‌هاي برنجي اين درها دستكش‌هايي پشمي به دست دارد. در سالن پشت اين درها و روي تپه خاكي كوچكي با آن درخت غوش و گل‌هاي بنفش رنگ، «او» در زير نور صبحي خنك و تازه در دل كوه ايستاده است. پس زمينه اين تابلو درياست و آن قله پوشيده از برف.«او» كت و شلواري دودي رنگ به تن و عينكي با قاب طلا بر چشم دارد و دست‌هايش را در پشت كمر قفل كرده است. اين سالن ده متر ارتفاع دارد. برگ‌هاي درخت غوش با باد تهويه مطبوع تكان مي‌خورند. در كف مرمرين سالن الواري به رنگ روشن كار گذاشته شده و روي آن دو ستون كرومي به موازات هم قرار دارد و ريسماني ميان دو ستون كوچك كشيده شده است. اينجا محل ركوع و تعظيم است: سر بالا و با زاويه‌اي 45 درجه نسبت به پشت بدن، تعظيم كنيد! اين محل كه در اصل هديه‌اي بود از سوي رفقاي حزب كمونيست چين، در 8 جولاي 1996 يعني در دومين سالمرگ «كيم ايل سونگ» افتتاح شد تا شايد پدر ديكتاتور فعلي اين كشور(كيم ايل سونگ) روزي در اينجا دوباره ظهور كند!!اين مجسمه مومي كت و شلوارپوش كه در موزه «دوستي خلق‌ها» كره‌شمالي به نمايش گذاشته شده، چنان شباهتي با كيم ايل سونگ واقعي دارد كه نفس را در سينه‌هاي بازديدكنندگان كره‌اي به هنگام ورود حبس مي‌كند.راهنماي ما آهسته مي‌گويد: «خيلي‌ها زير گريه مي‌زنند». خيلي مايل هستم با يكي از آن كره‌اي‌هاي گريان صحبت كنم اما جز ما كسي در اين محل نيست. راهنماي ما اطمينان مي‌دهد كه هر روز هزاران نفر به ديدن اين موزه مي‌آيند. به هر حال او تنها كسي است كه اجازه صحبت با ما را دارد و در پروتكل صحبت و گفت‌وگو با ديگران پيش‌بيني نشده است. دولت كره‌شمالي تمايلي به حضور روزنامه نگاران خارجي در آن كشور ندارد و غالبا به آنها رواديد نمي‌دهد. به هنگام بازديد از آن مجسمه مومي، ما تنها گزارشگران موجود در كره‌شمالي بوديم. ما دو هفته براي ديدار از كره‌شمالي وقت داريم و به مانند ميهمانان دولتي با ما رفتار مي‌شود: به هر جا وارد مي‌شويم بلافاصله بساط پذيرايي آماده و دكمه‌هاي اونيفورم‌ها برق انداخته و تعدادي كودك براي خواندن آواز بسيج مي‌شوند.براي انتقال ما از فرودگاه دو محافظ و يك راننده در نظر گرفته‌اند و البته هيچ‌يك از اين سه نفر حتي به ما نگاه هم نمي‌كند. آنها از چند هفته پيش براي پذيرايي از ما آماده شده‌اند و بيش از هفتاد مجوز در اين مورد صادر شده است. به عنوان مثال مجوز استفاده از مترو زيرزميني! جالب آنكه مجوز براي يك‌بار پرواز بر فراز كوهستان، بيست‌و‌چهار صفحه دارد.اما آنچه را ما نبايد ببينيم همان چيزهايي است كه سايه‌هايي از آنها را شاهديم: اين كشور احتمالا ده موشك اتمي دارد اما ما تنها يك تابلو نقاشي از اين موشك‌ها را آن هم در يك مهد كودك مي‌بينيم. در سال‌هاي گذشته حداقل يك ميليون از جمعيت كره‌شمالي بر اثر گرسنگي جان باخته‌اند و اما ما آثاري از اين گرسنگي را در تن‌هاي تحليل رفته كودكان كثيفي مي‌بينيم كه در كنار بزرگراه به فروش ذرت مشغولند. يكصد هزار نفر از مردم اين كشور در اردوگاه‌هاي كار به تدريج جان خود را از دست داده‌اند و ما ترس را در ديدگان مردمي كه از مقابلمان عبور مي‌كنند مي‌بينيم، ترس از همه چيز و از اينكه مبادا لبي به اشتباه تكان بخورد و كلمه‌اي ممنوع از آن بيرون آيد. ما تنها مجاز به ديدن چيزهايي هستيم كه حتي الامكان تازه رنگ و لعاب خورده باشند. اينجا يك نمايش برپاست، نمايشي به كارگرداني و نويسندگي كيم ايل سونگ با 23 ميليون سياهي لشگر. اينجا كشور و ملتي وجود دارد كه بر پايه خواست‌ها و تصورات يك نفر شكل گرفته‌اند. نمايشنامه‌اي پر از اشك و خون كه به ادعاي هر دو سخنران همراه ما پاياني خوش دارد. تنها ساخت دكورهاي اين نمايش نيم قرن طول كشيده است. پجونگ يانگ پايتخت كره‌شمالي افتخار كيم ايل سونگ بود، با آن ساختمان‌هاي سي طبقه حاشيه رود «تدونگ» و آن طاق نصرتي كه از نسخه اصلش در پاريس بزرگ‌تر است.بلوارهاي شش بانده از ميان پجونگ يانگ مي‌گذرند و سر هر چهارراهي پليس‌هايي با اونيفورم سفيد و چراغ گردان دستي، ترافيكي را كه معمولا وجود ندارد كنترل مي‌كنند. لب‌هاي اين مردم به هم دوخته شده است. هر روز ساعت هفت صبح صداي بدشگون آژيري در سراسر شهر مي‌پيچد و خلايق را به سر كار فرا مي‌خواند و مردم هم با گام‌هايي عجولانه راهي محل كار مي‌شوند.در مقابل مركز فرهنگي يك گروهان سرباز با اونيفورم‌هاي قهوه‌اي مشغول تمرين نظام جمع هستند. به عقيده ايدئولوگ‌هاي اين بهشت دروغين، هيچ ارتشي در دنيا از نظر انضباط و فداكاري به پاي اين ارتش نمي‌رسد: وقتي سربازان كره‌شمالي رژه مي‌روند، فقط صداي يك قدم بايد شنيده شود.از كنار پست‌هاي نظامي مي‌گذريم و به سوي خارج از شهر مي‌رويم. حاشيه‌هاي اين اتوبان تا كيلومتر‌ها به سوي شرق پوشيده از گل‌هاي ميناي نارنجي است. هر لحظه از كنار زناني مي‌گذريم كه با جاروي بوته‌اي خيابان‌ها را مي‌روبند و طبق دستور حتي يك سنگريزه و يك برگ هم نبايد روي كف خيابان‌ها باشد. دوازده سال از مرگ كيم ايل سونگ مي‌گذرد اما گويي هرگز نمرده است: روزي نيست كه بارها و بارها چهره وي را نبينيم. همه شهروندان بزرگسال تصوير وي را به صورت سنجاق سينه به برگردان يقه خود چسبانده‌اند و تنها روي لباس‌هاي كار اين شمايل را نمي‌بينيم زيرا اين چهره نبايد كثيف شود.در تمام مهدكودك‌ها، مدرسه‌ها و همه واگن‌هاي مترو پجونگ يانگ و در همه اتاق‌هاي نشيمن پرتره‌اي از بنيادگزار كره‌شمالي به چشم مي‌خورد. از قرار معلوم تا به امروز 35 هزار بناي يادبود به افتخار كيم ساخته شده كه بزرگترين آن به اندازه ساختماني 10 طبقه است.روزنامه‌هايي كه عكس كيم ايل سونگ روي آنها چاپ شده نبايد به دور انداخته شوند. همچنين هيچ‌كس از تمبرهاي يادبود وي استفاده نمي‌كند زيرا هيچ‌يك از كارمندان پست جرات مهر زدن روي چهره او را ندارد. در مسير حركت گاه تخته سنگ‌هاي سفيدي را مي‌بينيم كه با خط قرمز روي آنها چيزهايي نوشته شده است. به گفته راهنما اين تخته سنگ‌ها در واقع يادآور اين است كه در فلان تاريخ كيم ايل سونگ در اين مكان بوده و بهمان سخن را گفته است. برخي از اين سنگ‌ها ده متر پهنا دارند و نشانه‌اي هستند از نوعي ترس و وحشت از فناپذيري و فراموش شدن. در روزهاي تعطيل گل‌هاي تازه روي اين تخته سنگ‌ها گذاشته مي‌شود يا شمع روشن مي‌كنند.كسي كه كيم ايل سونگ را تنها از روي آن چهره تاريخي بشناسد هرگز نمي‌تواند درك كند كه چرا وقتي صحبت از او پيش مي‌آيد چشمان بسياري از مردم كره‌شمالي برق مي‌زند. حكومت اين كشور البته روي كاغذ حكومتي سوسياليستي است اما همان شعار معروف كره‌شمالي يعني «همه براي يك نفر، يك نفر براي همه» حكايت از نظامي دارد كه مترادف سكولار يك حكومت آسماني است و كيم ايل سونگ بود كه اين جهان موازي را خلق كرد، جهاني كه در آن خالق و پيامبر در وجود يك نفر جمع شده است.كيم به اصطلاح نوشته‌هاي مقدسي هم از خود به جاي گذاشته كه حاوي برداشت‌هاي وي از سوسياليسم است و هنوز هم ايدئولوگ‌هاي جهان در مورد آن بحث و جدل دارند. پليس مخفي كره‌شمالي هم در حكم همان نگهبانان دين در قرون وسطي هستند. آنها علاوه بر فعاليت‌هاي ضدجاسوسي اين وظيفه بزرگ را نيز بر عهده دارند كه مبادا احدي از آن مسير رستگاري كه كيم ايل سونگ معين كرده، قدمي منحرف شود.همچنين گوش دادن به شبكه‌هاي راديويي بيگانه در اين كشور جرم محسوب مي‌‌شود و مجازات‌هاي سنگيني در پي خواهد داشت. هر مخالفت سياسي با حكومت به شدت سركوب مي‌‌شود.تخمين زده مي‌‌شود كه 200 هزار زنداني سياسي در اين كشور وجود داشته باشد در کره شمالي اردوگاهي به نام «اردوگاه 22» وجود دارد که در آن بيش از 50 هزار مرد، زن و کودک به دليل جرائم سياسي محبوسند. گزارشاتي در مورد تخلفات فجيع حقوق بشري از سوي مسوولان اين اردوگاه ذکر شده که به‌طور مثال آنها کودکان تازه متولد شده زندانيان را با بي‌رحمي مي‌کشند.از قرار معلوم هفتصد هزار سرباز كره‌اي از مرزهاي اين كشور محافظت مي‌كنند. نور چراغ دستي‌هاي گشت‌هاي پياده روي تپه‌ها، در شب چون نور كرم‌هاي شب تاب خزنده به نظر مي‌آيد. زماني در سال 1994 يكي از ديپلمات‌هاي كره‌شمالي تهديد كرد كه بيش از ده هزار آتشبار و لوله تفنگ به سوي سئول نشانه رفته‌اند تا در هر لحظه آن شهر ميليوني را تبديل به «درياي آتش» كنند.در دكترين دولتي جمهوري دموكراتيك كره‌شمالي، نظامي‌گري نسبت به همه شغل‌هاي ديگر از درجه بالاتري برخوردار است.ارتش كره‌شمالي با دارا بودن 21/1 ميليون پرسنل نظامي چهارمين ارتش بزرگ جهان است. اين در حالي است كه تعداد نيروهاي نظامي ارتش كره جنوبي 680 هزار نفر است. نظامي‌گري در كره‌شمالي تنها به تعداد كثير نيروهاي مسلح محدود نمي‌شود. نظامي‌گري كليه شئون زندگي در اين سرزمين سرد و تاريك را حتي در عرصه توليد محصولات فرهنگي تحت‌الشعاع خود قرار داده است هزینه های این ارتش همه اقتصاد کره شمالی را می بلعد.سيستم دولتي كمك‌رساني كره‌شمالي مدتهاست كه شكست خورده و اين كشور در پايان دهه نود دچار قحطي و امروز بخشي از جمعيت آن محتاج كمك‌هاي خارجي هستند.هر بيننده‌اي با يك نگاه متوجه مي‌شود كه آن به اصطلاح بهشت سوسياليستي ساخته و پرداخته كيم ايل سونگ به اندازه آن مجسمه كت و شلوار پوش، بهشتي دروغين است، كشوري با دولتي توتاليتر و آكنده از فسادهاي دولتي و مردماني كه اكثر قريب به اتفاق آنان در خطر بيماري‌هاي لاعلاج ناشي از كمبود مواد غذايي هستند. اما اينكه چه كسي پاسخگوي اين چندين نسل سوخته خواهد بود، معلوم نيست.كره شمالي سرانجام پس از پنج سال اتخاذ سياست مقاومت آخرالامر بازرسان سازمان انرژي اتمي را در اواخر ماه ژوئن به پيونگ‌يانگ راه داد و بدين‌سان راه را براي توقف برنامه جنجال‌برانگيز هسته‌اي‌اش گشود.اين كشور فقير و دورافتاده در نظام بين‌الملل اما در اوايل سال جاري ميلادي بمب اتمي خود را بنابر بسياري از گزارش‌ها به گونه‌اي موفقيت آميز آزمايش كرد و به اين ترتيب در 13 فوريه 2007 در اجلاس شش كشوري كه به مناقشه هسته‌اي كره مي پردازند وارد بازي جديدي با نظام بين‌الملل و در راس آن ايالات متحده شد.پيونگ‌يانگ در همان زمان شرط كرد در صورت استرداد دارايي‌هاي توقيف شده‌اش و ارائه برخي تضمين‌هاي امنيتي بساط هسته‌اي خود را برچيند. اين كشور فقير از آنجايي كه به شدت فاقد معيارهاي قدرت همچون، عمق استراتژيك، منابع طبيعي، اقتصاد و صنعت شكوفا، نخبگان كارآمد و ساخت اجتماعي و سياسي باز است صرفا با داشتن بمب اتمي براي خود بقاي امنيتي فرض مي‌كند و نظام بين‌الملل را به چالش مي‌كشد.كره شمالي در حالي به داشتن بمب اتمي مباهات مي كند كه در ساليان گذشته و در اثر تحريم‌هاي نظام‌مند بين‌المللي و حكومتي ناكارآمد صدها هزار نفر از مردمانش را به كام مرگ فرستاده و به واسطه توهمات ناشي از اضمحلال دروني و سرنگوني حاكميت، هزاران نفر از منتقدان را نيز پشت ميله‌هاي زندان اسير كرده است. كره شمالي و رهبر اقتدارگراي آن اما جزو آخرين برگ‌هاي «كتاب سياه كمونيسم» و تماميت‌طلبي در عرصه گيتي محسوب مي شوند. اما كره‌شمالي كه صرفا به داشتن سلاح اتمي مبتهج است و از هرگونه معيارها و فاكتورهاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري ديگري در عرصه قدرت تهي است سرانجام در اثر چند جانبه‌گرايي قدرت‌هاي بزرگ زانو زد و نظام هسته‌اي بسته‌اش را به روي بازرسان آژانس بين‌المللي اتمي گشود.اين گشايش هسته‌اي چه‌بسا با برخوردهاي نرم‌افزاري بيشتر از جانب گروه شش ـ آمريكا، روسيه، ژاپن، چين، كره‌جنوبي و كره‌شمالي ـ به گشايش سياسي در ساخت سياسي بسته و فوق‌العاده توتاليتر اين كشور بينجامد. پيش از رژيم توتاليتر كيم‌جونگ ايل رهبر بيمار كره‌شمالي، جهان پس از جنگ سرد فقط يك رژيم توتاليتر تمام عيار به خود ديده بود و آن هم رژيم بعثي صدام حسين بود.جالب اينكه هر دوي اين رژيم‌هاي سركوبگر در آبشخور فكري كمونيسم استاليني سيراب شده بودند، هرچند بعثي‌ها از فاشيسم هيتلري نيز بهره‌ها برده بودند و اينك اما رئاليسم هسته‌اي گروه شش جانبه به مدد ايالات متحده آمد تا ديكتاتوري ديگر را رام كند.آمريكا به خوبي دريافته است برخورد قهرآميز با هر كشوري به آساني امكان‌پذير نيست به ويژه آنكه كشور كره‌شمالي برخلاف كشورهاي خاورميانه در ميان دو قدرت عظيم روسيه و چين گرفتار آمده است كه اين خود مهار و موازنه‌اي است براي آنچه قدرت اتمي كيم‌جونگ ايل ناميده مي شود.پس در اينجا برخورد نرم‌افزاري كارآمدتر از قوه قهريه به مدد ايالات متحده آمد. داستان هسته‌اي شدن كره‌شمالي و منطقه‌اي كه اين كشور در آن واقع شده است اما به كل متفاوت از كشورهاي منطقه استراتژيك خاورميانه است كه قدرت‌هاي بزرگ به هيچ روي تاب تحمل هسته‌اي شدن كشورهاي آن را ندارند.فراموش نكنيم كه ليبرال دموكراسي سال‌هاست كه از ناحيه همسايه كوچك جنوبي كره‌شمالي پشت دروازه‌هاي آهنين نظام بسته كيم‌جونگ ايل به انتظار نشسته است. آخرين بازمانده از نسل ديكتاتورهاي بزرگ و آخرين كشور از تبار توتاليتاريسم مي رود تا در نظام بين‌المللي استحاله شود.
تدوین
AHK
منبع روزنامه هم میهن

0 نظرات: