وجهالمصالحه این امتیاز ما هستیم
اصولا این همه فشار روی دانشجویان، زنان، کارگران و... ناشی از چیست؟
اكبر گنجي
دولت احمدي نژاد و تئوري توطئه
اين رويکرد که هر مشکل و عيب و ايراد و کاستي به مخالفان سياسي و دشمنان نسبت داده شود، بدون يک نقد منصفانه و علمي و واقع بينانه از مشکلات و نواقص و بحران ها، و بدون توجه به لزوم تلاش براي اصلاح استراتژي ها يا تاکتيک ها و برنامه ها، سرانگشت ارزيابي، پيشاپيش به سوي «عامل بيروني» (مخالف، رقيب، يا دشمن) نشانه رفته است. چنين رويکردي، اگر آگاهانه اتخاذ شود، به معناي شانه خالي کردن از بار مسووليت ها و فرار از پاسخگويي و در بد ترين حالت، عوام فريبي است و اگر غيرعامدانه و ناآگاهانه انجام گيرد، به معناي يک غفلت فاحش (فراموش کردن ضعف ها و کاستي هاي خود، به عنوان اصل و مبنا) و به تعبيري، پاي نهادن در وادي بي فرجام است...اما غرض از اين مقدمه، نقد رفتار و رويکردي است که به گونه يي محسوس در دولت احمدي نژاد و به ويژه در اظهار نظرها و سخنراني ها و مصاحبه هاي شخص رئيس جمهور، مشاهده مي شود.حدود دو سال از روي کار آمدن احمدي نژاد و همفکرانش و در اختيار گرفتن سکان اجرايي کشور توسط آنان سپري مي شود و از ديد منتقدان اغلب وعده هاي انتخاباتي احمدي نژاد شعاري و گاه غيرعلمي و غيرواقعي - در کوتاه مدت، و برخي در ميان مدت - بود که از همان ابتدا، و در مقام تحليل و ارزيابي ميزان توفيق دولت، به مثابه يکي از موانع و مشکلات جدي دولت نهم، مورد اشاره صاحبنظران - و حتي برخي از همفکران و حاميان شخص احمدي نژاد - قرار گرفت. آنچه که پيش بيني مي شد، به تدريج، و در عرصه هاي گوناگون، رخ نمود؛ گو اينکه درآمد خيره کننده نفت و رانتي که نصيب دولت شد، در موارد و مواقعي، مشکلات و کاستي ها و بحران ها را به تعويق انداخت...اما نکته قابل توجه، در دستور کار قرار گرفتن بحث و مفهوم «تئوري توطئه» از سوي احمدي نژاد و دولت او، از همان ابتدا و در مقاطع متعدد بود ؛ «مافياي قدرت و ثروت»، «کارشکني هاي مخالفان دولت»، «اخلال ها» و مضامين و مفاهيم مشابه، پيوسته مورد استناد قرار گرفت تا از دل همان رفتار سياسي-اجتماعي توده گرايانه(پوپوليستي)، «توپ» مشکلات به زمين نامشخص «توطئه هاي طراحي و عملياتي شده» افکنده شود.دستگاه تبليغاتي و رسانه هاي حامي و پوشش دهنده دولت - که به گونه آشکار و محسوس، «رسانه ملي» را نيز شامل مي شود - نيز بر طبل اين رويکرد کوبيدند و به قدر لازم و کافي، به توجيه اينچنيني کاستي ها، ضعف ها و عدم توفيق دولت در تحقق وعده هايش دست يازيدند. کمتر حوزه يي بوده است که احمدي نژاد و سخنگوي دولت و وزرايش، از دست «مخالفان» و «معاندان» و «توطئه گران» نناليده و به توجيه و اعتراض نپرداخته باشند؛ توجيه ها، فرافکني ها و استدلال هاي مبتني بر «تئوري توطئه» و سخنان غيرمستند رئيس جمهور، هرچند در کوتاه مدت گره گشا شود، اما پيامدها و تبعات اقتصادي و اجتماعي آن، به گونه يي گريز ناپذير - و هرچند که وي و همفکرانش نخواهند و نپسندند - خود را بر اظهارات غيرواقعي و توجيه هاي روزمره، ديکته، و بر واقعيت تحميل خواهد کرد.
مرتضي كاظميان
نشریه فارین پالیسی : فقط آمریكا میتواند احمدینژاد را نجات دهد
در حالیكه مجموعه سیاستهای دولت احمدینژاد انتقادات داخلی را برانگیخته و بهویژه وی در برآورده کردن شعارهای تبلیغاتی خود مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی کشور و خروج از بحران روابط خارجی ناكام مانده، گمانهزنی درباره سرنوشت سیاسی احمدینژاد به موضوعی قابل توجه برای تحلیلگران خارجی تبدیل شده است.
چنانكه مجله مؤثر آمریكایی «فارین پالیسی» شانس چندانی برای انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 1388 قائل نیستند.گران شدن قیمت کالاهای مصرفی، طرح سهمیهبندی بنزین و افزایش تورم در کنار شدت گرفتن تنشها بر سر مناقشه هستهای ایران از جمله دلایل برای روگردانی احتمالی مردم ایران از آقای احمدی نژاد ذکر شده است.دوماهنامه «فارین پالیسی» (سیاست خارجی) چاپ آمریکا، در گزارشی به قلم «مونیکا مجیونی» که او را گزارشگر ویژه خاورمیانهای تلویزیون رای ایتالیا معرفی کرده، نوشته است که رئیس جمهور ایران، سریعا در حال از دست دادن پایگاه خود است.در این گزارش گفته شده که اوضاع در تهران در حال تغییر است و از زمان انتخاب محمود احمدی نژاد در سال 2005، ایرانیان احساسات ضد و نقیضی نسبت به رئیس جمهور خود داشتند.در ابتدا وی باعث کنجکاوی و علاقه مردم بود. انتظارات زیادی از مرد متواضعی وجود داشت که قول اصلاحات اقتصادی و مبارزه علیه فساد را داده بود.اما بعد ترس غالب شد، رئیس جمهوری ایران در حال ازبین بردن شانس و فرصت مناسبات ایران با جهان بود.فارین پالیسی در گزارش خود نوشته که امروزه در ایران، «خنده، جایگزین ترس شده و نه تنها دانشجویان، بلکه اعضای دولت و حکومت هم به تمسخر رئیسجمهوری میپردازند
0 نظرات:
ارسال یک نظر