دكتر فاطمي شهيد راه حق و حقيقت

۲۱:۱۲ bamardum 2 نظر

دكتر فاطمي شهيد راه حق و حقيقت

به مناسبت پنجاه و پنجمين سالگرد شهادت دكتر سيد حسين فاطمي برگرفته از مقاله دكتر فاطمي ، غرقه در خون به خدا پيوست و مقاله در سوگش اگر خون بگرییم رواست .

روز عاشوراي 1299 خورشيدي ، در شهر نايين و در يك خانواده روحاني از نسل حسين بن علي (ع) كودكي چشم به جهان گشود كه به نام نيايش «حسين» «حسين» ش نام نهادند . پدرش آيت الله سيد علي محمد سيف العلما و مادرش دختر حجت الاسلام خادم العلوم بود .

سيد حسين فاطمي در فضاي روحاني رشد كرد و تحصيلات و دانش ابتدايي را نزد پدر آموخت . در سن سيزده سالگي به همراه برادر راهي اصفهان شد و در دبيرستان هاي اقدسيه و صارميه ديپلم ادبي گرفت و براي ادامه تحصيل به تهران رفت و همگام با تحصيل به نوشتن مقالات ملي ، ميهني در روزنامه ها و مجلات آن روز تهران پرداخت .

در سال 1322 هنگامي كه بيست و سه سال بيشتر نداشت در انتشار روزنامه باختر به صاحب امتيازي بردارش مشغول شد و انتشار سلسله مقالاتي ميهن پرستانه سبب شد بين سال هاي 1323 تا 1325 دو بار اسير زندان هاي پهلوي شود .

در سال 1325 براي ادامه تحصيل و اخذ دكترا راهي اروپا شد و پس از كسب اين مدرك به ايران بازگشت و انتشار روزنامه باختر امروز را آغاز كرد .

با انتشار اين روزنامه در سال 1328 بيش از پيش به مبارزه در راه آرمان هاي هم ميهنان رنج ديده خود برخاست .

به دنبال تحصن دكتر مصدق و نوزده تن از ياران وي در دربار شاه كه منجر به تشكيل جبهه ملي شد او روزنامه باختر امروز را ناشر افكار و ارگان اين سازمان سياسي قرار داد .

در دهم اردي بهشت 1330 زماني كه دكتر محمد مصدق به نخست وزيري رسيد و زمام امور كشور را در دست گرفت ، دكتر سيد حسين فاطمي را به معاونت خود برگزيد .

ششم آبان ماه 1330به هنگام سخنراني بر مزار محمد مسعود روزنامه نگار مبارز و سردبير روزنامه « مرد امروز » كه به دست عمال شاه ترور شده بود هدف گلوله جواني به نام عبد خدايي از گروه فداييان اسلام قرار گرفت و به سختي مجروح شد و تا آخر عمر از اين زخم ها در رنج بود . كينه بد خواهان از فاطمي در حدي بود كه پس از ترور و انتقال به بيمارستان نيمه شب وارد اتاق او شده و به پاره كردن بخيه ها و برداشتن پانسمان وي شدند كه خوشبختانه پرستار مراقب سر می‌رسد و قاتلان می‌گریزند و فاطمي بار دیگر تحت عمل جراحی قرار مي گيرد.

در انتخابات دوره هفدهم مجلس شوراي ملي از سوي مردم تهران به مجلس شورا رفت .

در مهرماه 1331 دكتر محمد مصدق وي را به عنوان وزير امور خارجه ايران برگزيد و چند روز بعد از قبول اين پست به دستور زنده ياد مصدق شاهكار پر مسئوليت خود يعني قطع رابطه سياسي ايران و انگليس را جامعه عمل پوشانيد و دست انگلستان را از منابع نفتي ايران كوتاه كرد .
در كودتاي نافرجام نيمه شب 25 مرداد 1332 به دست دژخيمان گارد شاهنشاهي بازداشت شد اما سحرگاه فرداي آن روز پيرزومندانه از زندان آزاد شد .

اما دريغ كه كاروان حراميان و راهزنان از راه رسيد. زماني كه دكتر مصدق پيشواي ملت ايران و ياران وي اسير سياه چال هاي رژيم استبدادي شاه خائن در كودتاي خونين 28 مرداد 1332 بودند شادروان دكتر فاطمي با درايت و هوشياري خاصي از بند و زنجير دژخيمان رست و توانست ماه ها زندگي مخفي اختيار كند .

افسوس كه در ششم اسفند ماه 1332 توسط سرگرد مولوي افسر فرمانداري نظامي دستگير و به دربار منتقل شد. هنگام دستگيري سرگرد مولوي با هفت تير بر سر او ضربه اي وارد كرده و با لباس منزل به نزد نصيري كه به تازگي از سرتيپي به تيمساري رسيده بود برده مي شود . نصيري به محض ديدن دكتر فاطمي فرياد مي زند ، خائن پدر سوخته كدام گوري بودي ؟ دكتر فاطمي در جواب خواستار رعايت ادب مي شود كه پاسخي جز مشت بر صورت و جاري شدن خون از دماغ از نصيري نمي شنود اما فاطمي در جواب اين مشت گفت : " ما هرگز خيانتي نكرديم اين شما بوديد كه خيانت كرديد" .

ساعت يك بعدازظهر تيمور بختيار به فرمانداري نظامي رسيد و تيمسار علوي مقدم رييس شهرباني به ديدارش رفت و يك ربع با هم به طور محرمانه گفت و گو كردند . پس از آنكه برنامه قتل دكتر فاطمي توسط عمال و فرمانداري طرح ريزي شد و چاقو كش هاي حرفه اي چون شعبان بي مخ ، طيب ، حاج رضايي ، كاوس ، اكبر گيليله يي و چند نفر ديگر از اوباش به دستور رييس شهرباني آن زمان آماده شدند در حدود ساعت 2 بعد از ظهر دكتر فاطمي در حالي كه دستبند به دست براي انتقال از فرمانداري نظامي به زندان از پله هاي غربي به پايين آورده شده بود توسط چاقو كش ها مورد حمله قرار گرفت و اگر رشادت و جانفشاني خواهر دكتر نبود او را در همان مكان به قتل مي رساندند .

انتشار خبر بازداشت و حمله چاقوكشان و نقشه قتل دكتر فاطمي در رسانه هاي دنيا باعث آبروريزي بيش از پيش رژيم شد .

در مهر ماه 1333 محاكمه دكتر فاطمي در دادگاه هاي نظامي به اتهام اقدام بر عليه سلطنت آغاز شد ولي به علت اعتراض دكتر فاطمي به صلاحيت دادگاه و قضات، محاكمه وي سري اعلام شد و در آن محكمه سري حكم اعدام دكتر فاطمي صادر شد .

پیش از محاکمه فاطمی در نامه‌ای از رفقای جبهه ملی می‌خواهد نحوه دفاع او را مشخص كنند و بپرسند كه آیا دكتر مصدق دستوری برای او دارد یا نه. او می‌نویسد: مخصوصاً این نكته را بنده با كمال صداقت و آرزوی خلوص عرض می كنم كه به هیچ وجه در تعیین این خط مشی منافع شخصی ما را در نظر نگیرید كه بنده مریضم، چاقو خورده ام، زن و بچه وخواهر و برادرم چه می گویند بلكه آن چیزی را در نظر بگیرید كه ما به خاطر حفظ و حمایت آن جهاد كرده و به این روز افتاده ایم... آرزو دارم كه نفسهای آخر زند گیم نیز در راه نهضت و سعادت هم وطنانم صرف شود...

در مورد شیوه دفاعیه خود می گوید: به هرحال در دادگاه ما می توانیم بسیاری حقایق را فاش كرده و داغ باطله بر كنسرسیوم و حامیان او بزنیم... بر فرض كه هیچ كس هم نفهمد و صدای ما را خفه كنند در تاریخ و در پرونده باقی خواهد ماند و فردای روشن ممكن است مورد استفاده نسلهای آینده و همچنین نسل معاصر قرار بگیرد.

و سرانجام در ساعت چهار و هفت دقیقه صبح روز سه شنبه 19 آبان در حالي كه 40 درجه تب داشت با شليك گلوله بختيار به شهادت رسيد و سپس تير باران شد .

او قبل از شهادت و پس از امضاي وصيت نامه اش كه در آن دكتر مصدق را وصي خود كرد به قاضي عسگر مي گويد : " سعادت من در اين است كه مانند جد بزرگوارم كه فرموده « الموت اولي من ركوب العار » من هم در راه حق و حقيقت به دست بختيار عمر سعد و آزموده شمر ، به امر شاه يزيد زمان شهيد مي شوم .

امير حسين كاظمي - وبلاگ با مردم

2 نظرات:

Unknown گفت...

salam ba arze adab khedmate shoma dooste aziz mochakeram az matlabet ali bood.dooooooroooooos BAR MOSADEGH VA DOKTOR FATEMI

ناشناس گفت...

سلام و ممنون كه از اين قهرمان بزرگ ياد كرديد.