آرزوی جوان روستایی به همت علی کریمی محقق شد

۱۳:۴۸ bamardum 1 نظر

آرزوی جوان روستایی به همت علی کریمی محقق شد

مرتضی مه زاد جوان بیمار شمالی شنبه شب در در شبکه سوم ملاقات با علی کریمی را جز آروزهای بزرگ خود برشمرد و ساعاتی بعد به لطف احسان علیخانی در یکی از رستوانهای شهر تهران به آرزویش رسید.
جهان پهلوان علی کریمی یکی از میراث داران جهان پهلوان تختی است . جهان پهلوان تختی ، عضو جبهه ملی ایران نسبت به پول و قدرت بی اعتنا بود و شهرت و محبوبیت هیچگاه از مسیر آزادگی خارجش نکرد و مرام مردانگی را با هیچ چیز عوض نکرد میراث او جاودان است و میراث داران او همواره فاتح قلوب ملت ایران هستند . آنان که به زور و زر نه می گویند ولی در پی جوانمردی و آزادگی با سر می دوند .

ماه مبارك رمضان در پیش بود و احسان علیخانی در تدارك برنامه اى ویژه براى ساعات افطار. مجرى جوان تلویزیون كه در اجراى برنامه هاى مناسبتى تبحر خاصى دارد، به صورت اتفاقى نشریه اى محلى را مى بیند كه در آن با یك جوان بیمار شمالى مصاحبه شده است. جوان ساده و صادقى كه قد او به خاطر عملكرد نامناسب غدد داخلى و تشخیص نادرست پزشكان بسیار بیشتر از حد متعارف رشد کرده و به 50/2 متر رسیده است.

حال آنكه وى به لحاظ مالى هم در شرایطى نیست كه از پس هزینه هاى سنگین عمل جراحى برآید. مرتضى مه زاد در گفتگوى خود با نشریه محلى از آرز وهایش یاد كرد و داشتن یك دستگاه كامپیوتر و ملاقات با على كریمى را در زمره آرمانهایش برشمرد. همین مسئله جرقه اى در ذهن علیخانى زد تا مه زاد را مقابل دوربین بیاورد و ترتیب ملاقات وى با جادوگر استیل آذین را هم بدهد.

مرتضی مه زاد در ماه عسل

شنبه 7 شهریور ،استودیو 11 شبكه سوم، مرتضى همراه با مادر خود جلوى دوربین قرار گرفته و صادقانه حرف مى زد. از زحماتى كه مادرش كشیده مى گوید و از آرزویى هایی كه مدتهاست روزها را به یاد آنها شب مى کند؛ او می گوید من سه آرزوی بزرگ دارم: «خیلی دوست دارم علی کریمی را از نزدیک ببینیم. البته هنوز مشکل مسکن دارم و دوست دارم این مشکل نیز حل شود. مشکل دیگر که سالها مرا اذیت می کند کفش هایم است که هنوز نتوانسته ام کفشی به اندازه پایم پیدا کنم.

علی کریمی که آن شب از قضا برنامه ماه عسل را دیده بود و می دانست دیدن او بزرگ ترین آرزوی مرتضی بوده با هماهنگی احسان علیخانی تنها چند ساعت بعد و پس از اتمام برنامه به سراغ این جوان بیمار می رود تا حداقل یک از آرزوی های جوان شمالی را برآورده کند.

رؤیایى كه جوان صادق شمالى همواره در شوق تحقق آن بود و زمانى كه قصد خروج از تلویزیون را هم داشت به آن مى اندیشید اما هرگز فكر نمى كرد به همین زودى آرزویش رنگ واقعیت به خود بگیرد. مرتضى در پایان برنامه از سوى علیخانى دعوت به صرف شام شد و همراه با هم راهى رستورانى در خیابان سئول شدند. جایى كه على كریمى انتظار

ورودشان را مى كشید!

....... و چقدر زیبا بود لحظ هاى كه مرتضى سرشار از شوق تحقق آرزویش بود و كریمى خوشحال تر از وى كه توانسته دل یك هموطن را شاد كند.

مهرزاد وقتی دید کریمی رو به روی او نشسته با ذوق و شوق خاصی به سوی قهرمان محبوبش رفت تا کریمی او را در آغوش بگیرد. شاید مرتضی هرگز باورش نمی شد فوتبالیست محبویش را به این زودی می بینید.

کریمی با این حرکت ثابت کرد که انسانیت همچنان نفس می کشد و شاد کردن دل یک بیمار ایرانی آن هم در این ماه مبارک چقدر می تواند در روحیه هموطنش تاثیر گذار باشد.

کریمی خصوصیان خاص خودش را دارد. علی پسر پاک ، صریح اللهجه و خوش قلبی است که خیلی بی سر و صدا به دیگران کمک می کند و همه تلاشش را می کند تا کسی چیزی نفهمد.

منبع : خبرگزاری جبهه ملی ایران

1 نظرات:

خوش درخشيد ولي...

http://www.fazlollahsalavati.blogfa.com/