فریبا داوودی مهاجر

۲:۰۸ bamardum 0 نظر

برخورد غير فرهنگي به بهانه بي فرهنگي
سه‌شنبه، 28 فروردین 1386
فریبا داوودی مهاجر
"زنان بد حجاب يا بيمار رواني هستند که از اختلال شخصيتي رنج ميبرند يا فاقد هويت که به دنبال انحرافات اخلاقي هستندوياگروهي هيجان مدار که فقط مي خواهند هيجان خود را تخليه کنند!"... اين آخرين تقسيم بندي است که سردار رادان فرمانده تهران بزرگ، علي الظاهر بر اساس "پژوهش هاي علمي دانشگاه ناجا" (که معلوم نيست بر چه پايه و روشي تهيه شده) و بنابر وظيفه تازه تعريف شده نيروي انتظامي مبني بر حفظ ارزشها ارائه کرده است.
ظاهرا اين نيرو موظف شده است اين چهارگروه زنان را با چند ويژگي که سمبل زنان "خياباني" و "بد حجاب" است شناسايي و به شدت با آنها برخورد کند.
از ديد ايشان هر زني که شال کوچک بر سر دارد، شلوارش کوتاه است و يا مانتوي کوتاه بر تن دارد از مصاديق زناني است که جزو منحرفين، بيماران رواني و يا بي هويت وهيجان مدار جامعه هستند. و خوشبختانه چون هيچ مشکلي در تهران بزرگ به اندازه مساله پوشش زنان، موجب آزردگي خاطر مردم تهران را فراهم نکرده، محمود سالار کيا سخنگوي قوه قضاييه در گفت وگو با خبرنگار فارس از "ايجاد شعب خاص در دادسرا براي رسيدگي به پرونده هاي زنان بد حجاب و زنان خياباني" خبر مي دهد.
در همين راستا فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ، در حالي دليل اقدامات خود را حفظ امنيت اخلاقي وامنيت دروني جامعه بيان مي کند که معلوم نيست چراهيچ گاه اقدامات ضربتي اين نيرو مزاحمين خياباني، تهيه و توزيع کنندگان فيلم هاي پورنو ايراني که در بر دارنده حداکثر سوء استفاده از زنان براي سود اقتصادي است را در بر نمي گيرد؟ و چرا باند هايي که دختران و زنان را دزديده ومورد تجاوز قرار مي دهند، شامل نمي شود؟ اينها حوادثي هستند که شرح آنها هر روز صفحات حوادث روزنامه ها را به خود اختصاص مي دهد و ديگر تبديل به خبرهاي عادي و روزمره شده است... اصولا اگر تنها نوع پوشش زنان تامين کننده امنيت دروني جامعه است، چرادر شهر قم که اکثرا ملبس به چادر مشکي به عنوان "حجاب برتر" هستند، در همين هفته گذشته يکي از بزرگترين باندهاي فساد و فحشا کشف مي شود؟ آيا اين به اين معنا نيست که بايد علت کاهش امنيتي جامعه را در عوامل ديگري جستجوکرد؟
به عبارتي چگونه تنها درصدي ناچيز از زنان قادرند به عنوان "هنجار شکن" اينچنين روابط دروني جامعه را دچار اختلال کنند که فرمانده محترم چنين بر خورد گسترده اي را با آنها وعده مي دهد؟ برخوردي که تاکنون حتي براي مقابله با مواد مخدر که چون نقل ونبات سر هر کوچه وبرزني يافت مي شود و نسل جوان ايراني را به سمت تباهي و نابودي مي برد نيز اعلام نشده است؟
چرا اين نيرو براي مقابله با شبکه هاي قاچاق دختران به دبي و کشور هاي حاشيه خليج فارس که زنان را براي حداکثر سوداقتصادي و لذت مردان ترانزيت مي کنند برنامه هاي قاطعانه طراحي واجرا نمي نمايند، يا به ساماندهي دختراني که به هر دليل راه فرار از خانه را برگزيده اند و شبها را در هر ناکجا آبادي مي گذرانند، نمي پردازند؟ همچنين از جناب سردار بايد سوال کرد که منظور ايشان از اين جمله که 80 درصد افراد بد حجاب اظهار کرده اند که حاضرند پوشش خود را به شرطي اصلاح کنند که جامعه اي که در آن زندگي مي کنند تغيير کند چيست؟
اين تغيير به چه مفهوم و در چه سطحي و با چه مصاديقي است؟ از سوي ديگر ايشان اظهار اميدواري کرده است که پليس بتواند از روند بد حجابي بکاهد، ولي بيان نکرده که چرا جامعه ايراني طبق گفته ايشان به سرعت به سمت بد حجابي پيش مي رود و چرا با وجود کنترل سالانه و برخوردهاي دوره اي پليس و تاکيد حکومت براي رعايت حجاب، اين روند معکوس ادامه داشته و موجب کنترل و يا محدود شدن بي حجابي در سطح جامعه نمي شود؟ به راستي اگر واقعا اين گونه است، چرا همچنان حکومت در پليسي امنيتي کردن مساله حجاب پافشاري مي کند ؟ آن هم در جامعه اي که شعار اسلام مداري مي دهد. اسلامي که بر دين غير تقليدي و توام با شناخت و با شعار لا اکراه في الدين تاکيد مي کند...
سردار رادان در ادامه از روش هاي برخورد با زنان خياباني خبر داده و تاکيد مي کند که با اين زنان "ارشادي، انتظامي و قضايي" برخورد خواهد شد ولي ايشان معلوم نکرده اند که با چه مدل از زنان ارشادي و با چه مدلي انتظامي و قضايي برخورد خواهند کرد و چه ملاک هايي براي اين زنان باعث تفاوت برخورد خواهد شد و اساسا زنان خياباني چگونه بر اساس نظر ايشان با ارشاد و تذکر راهنمايي مي شوند؟
جالب است که ايشان اعلام کرده که 93 درصد مردم از نيروي انتظامي درخواست کرده اند که با بدحجابان مقابله شود و افزوده اند چون منطق فرهنگي وجود ندارد اقدام فرهنگي با مساله حجاب نيز وجود ندارد. بايد ايشان را به ورود به همين منطق فرهنگي دعوت کرد تا شايد بتوان از اين مسير به جامعه اي مدرن و متعادل که زنان را در خدمت مردان تعريف نمي کند دست يافت. جامعه اي که زنان در آن به واسطه انسان بودن از حقوق و تکاليفي مانند ديگر آحاد جامعه برخوردارند. منطقي که در آن راه انداختن راهپيمايي هايي که معلوم نيست اساسا مجوزي دارد يا نه و يا مجوز از پيش صادر شده دارند، تحت پوشش مبارزه با بدحجابي، توجيهي ندارد و جز بدتر کردن شرايط، گسترش فضاي رعب و وحشت، مساعد شدن فضا براي اهانت به بخشي از جامعه زنان و تشديد ناهنجاري ها، به فرجامي نمي رسد.
منبع:روز

0 نظرات: