جامعه ايران در حال بلوغ است
جامعه ايران در حال بلوغ است
انقلابيون ايران دقيقا ً مي دانند خواهان نابودي چه چيز هستند، اما اغلب توانايي پيش بيني اتفاق بعدي را ندارند. اين موضوع درباره ابراهيم يزدي و بسياري از متحدان انقلابي او صدق مي کند. پس از گذشت سه دهه از پيدايش انقلاب، آنها هنوز خاطره روزي را که شاه از ايران فرار کرد، گرامي مي دارند، اما در عين حال با يک واقعيت تلخ نيز دست و پنجه نرم مي کنند: آنها از چيزي که به ايجاد آن کمک کرده اند، کنار گذاشته شده اند. ايران در ماه جاري بيست و نهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي را جشن گرفت، اما افراد بسياري مانند آقاي يزدي که پايه گذاران انقلاب بوده اند، در هيچ جشن رسمي شرکت نداشته اند.
يزدي در مصاحبه اي درباره حکومتي که وي به برپايي آن کمک کرد، مي گويد:" البته اين حکومت يک حکومت سلطنتي نيست، يک حکومت جمهوري است. با اين وجود، نظام سياسي اساسا ً يک نظام خودکامه است. بسياري از حقوق اساسي و آزادي ها دائما ً ناديده گرفته مي شوند. از اين رو، يک منبع الهام بخش انقلاب يعني احياي حاکميت مردم، دموکراسي و غيره هنوز محقق نشده است."
يزدي با تسخير سفارت آمريکا در ايران در سال 1979 مخالف بود، اما اين بدين معني نيست که او طرفدار آمريکاست. او منتقد سياست هاي واشنگتن در قبال ايران و دشمن صهيونيسم بود، اما در عين حال خواهان کشوري برخوردار از روابط عادي بود، کشوري که توسط جامعه بين الملل به رسميت شناخته شود و منزوي و تندرو نباشد. او مي گويد مي دانسته که گروگانگيري ديپلمات ها منجر به ايجاد حکومتي مانند حکومت فعلي خواهد گشت، حکومتي که همواره به راديکال ترين ديدگاه ها بها مي دهد.
غيرمنتظره است که يزدي امروز خود را با برخي از آن گروگانگيرها مانند عباس عبدي، که اکنون خواهان اصلاح نظام هستند و بخاطر نظراتشان به حاشيه رانده شده اند، متحد مي بيند. عبدي مي گويد:" ما آن زمان تصور مي کرديم خيلي چيزها مي دانيم. همه چيز ساده بنظر مي رسيد. فکر مي کرديم اگر فقط شاه برود، همه چيز حل و فصل مي شود. اما انقلاب کار درستي بود، هيچ گزينه و راه حل ديگري وجود نداشت."
يزدي مي گويد او يک اصولگراست، اما منظور او اين است که او يک روشنفکر مسلمان است و در پايبندي به شعاير و تعاليم ديني سنت گراست. اما او يک دموکرات سرسخت است که دموکراسي را نه بر اساس ساز و کار حکومت، انتخابات و نهادها بلکه بر مبناي ديدگاه ها تعريف مي کند. او مي گويد:" ما تساهل و مدارا را مؤلفه اصلي دموکراسي مي دانيم. خداوند همه ما را يکسان خلق نکرده است – ما با يکديگر متفاوتيم – جامعه بشري يک جامعه کثرت گراست. خداوند در قرآن به ما مي گويد که انسان خلق شده است تا آزاد باشد. بنابراين ما آزاد هستيم بينديشيم و متفاوت بينديشيم. از اين رو، هدف دموکراسي شناختن طبيعت کثرت گراي جامعه بشري است. موضوع دوم تساهل و مداراست. من بايد با رقيب و مخالف خود مدارا کنم. با مدارا سازش هم بوجود مي آيد؛ بدون سازش دموکراسي ايجاد نخواهد شد."
يزدي مي گويد، آنهايي که زمام امور را به دست گرفتند، آنهايي که صدايشان امروز، نه فقط در ايران بلکه در کل منطقه، بلندتر از ساير مسلمانان است، آنهايي هستند که کثرت و تنوع را محکوم مي کنند و خواهان پايبندي به يک ديدگاه هستند. او مي گويد، در ايران آنهايي که انقلاب او را ربوده اند، سنت گرايان هستند، افرادي مانند احمدي نژاد که مي خواهند مانند رهبران ديني قرون گذشته حکومت کنند.
يزدي مي گويد:"نگرش ساده لوحانه حکومت اين است که رهبري وجود دارد که يک شخصيت الهي است و توسط خدا انتخاب شده است، بنابراين آنها انتظار دارند که نظام مانند نظام قرون گذشته عمل کند. آنها در اين امر مؤفق شده اند. آنها رهبري دارند که مي تواند همه کار بکند. با اين وجود، مشکلات همچنان به قوت خود باقي هستند."
يزدي مي گويد:" داستان انقلاب ايران شبيه ساير انقلاب هاست. موضوع اين انقلاب احياي حقوق و آزادي هاي مردم بود، مردمي که بر عليه رژيم ستمگر شاه بپا خاستند. فرداي انقلاب، خميني با اين سؤال روبرو شد: جمهوري اسلامي چيست؟ من طرفدار قانون اساسي و انتخابات بودم. آنها با اين چيزها مخالف بودند. خميني مردد بود، اما بتدريج به محافظه کاران پيوست."
اما آقاي يزدي همچنان خوش بين است. او مي گويد، انديشمندان سنت گرا بيش از پيش به رويکرد عملگرايانه روي آورده اند. به اعتقاد او، جامعه ايران در حال بلوغ است و در راه رسيدن به دموکراسي مشروع در حال عبور از يک مرحله دشوار است. او معتقد است، مشکلات اقتصادي امروز نشانه آن است که بسياري از سنت گرايان بايد تحولات را بپذيرند.
يزدي مي گويد:" ايران در حال آموختن دموکراسي است، چرا که دموکراسي يک پروسه يادگيري است. هيچ کس در کلاس درس آن را فرا نخواهد گرفت. دموکراسي يک کالاي وارداتي نيست. آمريکا دموکراسي را در کوله پشتي هاي سربازانش حمل نمي کند. دموکراسي بايد از درون اتفاق بيفتد، از چالش ها و تجربيات خودمان." يزدي درباره افرادي که هم اکنون گرداننده حکومت هستند، مي گويد:" آنها بايد خودشان آزمون و خطا را امتحان کنند و بياموزند که آنچه را که دارند انجام مي دهند، عمل نمي کند. راه ديگري وجود ندارد."
منبع: نيويورک تايمز، 16 فوريه، 2008 - روزآنلاين 28 بهمن 1386
0 نظرات:
ارسال یک نظر