نهضت آزادی در زندان
نهضت آزادی در زندانفرزانه روشن
شش ماه از اعتراضات گسترده مردمی میگذرد و در این ماهها همگی احزاب اصلاحطلب از سوی نظام جمهوری اسلامی مورد تهدید قرار گرفته اند و نیروهای امنیتی سعی کردهاند بازداشتهای گستردهای را انجام دهند تا توان برنامهریزی و اظهارنظر از احزاب اصلاحطلب گرفته شود. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت که عمدهترین هواداران میرحسین موسوی در انتخابات خرداد ماه گذشته بودند از میان سران و بدنه تشکیلاتیشان زندانیان بسیاری در زندان اوین دارند. اما نهضت آزادی ایران به گونهای متفاوت تحت فشار است و نسبت به نفرات حزبی که شمارشان بسیار کمتر از دو حزب اصلاح طلب دیگراست، میتوان گفت که همه اعضای شاخص نهضت در حال حاضر زندانی یا تحت فشار شدید هستند.
دبیرکل نهضت آزادی با 78سال سن در زندان به سر میبرد، دکتر ابراهیم یزدی، فردای روز عاشورا دستگیر شد و برخی ازاعضای نهضت که یکی دو ماه از آزادیشان میگذشت هم دوباره دستگیر شدند، فشار دستگاههای اطلاعاتی تا جایی ادامه پیدا کرد بنا بر گفته یکی از اعضا، شورای مرکزی حزب درجلسهی مجبور به اعلان توقف موقت فعالیت این سازمان سیاسی شد.
درانتخابات جنجالی خرداد ماه گذشته نهضت آزادی ایران از هر دو نامزد اصلاح طلبان حمایت کرد هم از کروبی و هم ازموسوی، به نظر می رسید ،شورای مرکزی نهضت به این نتیجه رسیده بود که باسابقه نیم قرنی این حزب، نقش پیشکسوت داشته باشد ودر اختلافات رقابتی میرحسین موسوی و کروبی بیطرف بماند. با اعلام نتیجه مشکوک انتخابات و برنده شدن دوباره احمدینژاد البته همه چیز تغییر کرد و نهضت آزادی در بیا نیههایی انتخابات را تقلبی دانست و خواستار تجدید انتخابات و نظارت نهادهای بی طرف وهادهای بین المللی شد.
اگر بپذیریم که نهضت آزادی در انتخابات و حمایت از موسوی نقشی نداشته است و از طرف دیگر در اعتراضات گسترده مردمی هم با این وصف که اعتراضات به گونهای کاملا خودجوش بوده و نهضت آزادی در آمدن مردم به خیابان نقشی نداشته، راز این برخوردهای بسیار تند جمهوری اسلامی با نهضت آزادی را باید در جایی دیگر جست.
از میان احزابی که در دوسال اول انقلاب در صحنه سیاسی ایران حضور داشتند، بعد از سی سال این تنها نهضت آزادی بود که در ایران ماند و همچنان به فعالیت ادامه داد. فعالیت این حزب در تمام دهه شصت تا کنون به گونه آزاد نبوده است. اما به عنوان یک تک صدا با انتشار بیانههای مفصل، مواضع جمهوری اسلامی را به چالش میکشیده، در تمام این سالها حضور داشته است .کا ندیداهای نهضت آزادی با نظارت استصوابی شورای نگهبان درهمه این سالها رد صلا حیت شده اند. یک نفر از اعضای نهضت را نمی توان سراغ گرفت که مقام حکومتی داشته باشد و یا حتی مدیر یک وزارتخانه باشد.
جمهوری اسلامی به صورت قاطع و بدون اغماض، نهضت آزادی را از همه عرصه های قدرت حذف کرده بود. خانه دبیر کل حزب واقع در خیابان ولیعصر همواره تحت نظر وزارت اطلاعات بوده است و جلسات شورای مرکزی هم بنابر تهدیدات وزارت اطلاعات برگزار نمی شد. همچنین مسوولان امنیتی جمهوری اسلامی نهضت را مکلف کرده بودند که به هیچ وجه در پی گسترش اعضا و ایجاد شاخه جوانان و زنان برنیاید. گرچه نهضت آزادی البته جوانان و دانشجویان را جذب کرد و تعدادی محدود عضو جوان پذیرفت که حالا بیشتر آنها در زندان هستند یا دچار محدودیت های جدی در شغل یا تحصیل شدند.
اما همانگونه که ابراهیم یزدی در یک مصاحبه عنوان کرده بود نهضت آزادی یک حزب نیست بلکه یک نوع تفکر است. برای شناخت نوع تفکر نهضت آزادی باید به سالهای پیش از انقلاب اسلامی بازگشت. نهضت آزادی حاصل انشعاب مهندس مهدی بازرگان عضو اسلامگرای جبهه ملی بود، که در سال 1340 به همراه آیت الله طالقانی و دکتر سحابی، نهضت آزادی ایران را دو سال پیش از آنکه آیت الله خمینی با اظهارنظر علیه شاه به عرصه سیاست وارد شود، بنیاد نهادند.
نهضت آزادی در فضای چپرویهای مارکسیستی و قرائتهای انقلابی و ایدئولوژیکی از اسلام، بنابر نوشتهها و سخنرانیهای برجای مانده به اسلامی آزادیخواه و لیبرال مسلک معتقد بود. مهندس بازرگان که بعد از فوتش عنوان پدر رو شنفکری دینی را ازسوی متفکران دین مدار گرفت، از همان ابتدا با اصل ولایت فقیه موافق نبود و بنا بر اندیشههای آزادیخواهانه معتقد بود که این اصل میتواند همان دیکتاتوری شاه را بازگرداند. این مواضع بازرگان، در دهه شصت و در قبال آیتالهخمینی که با کاریزمایی بیبدیل حکمرانی میکرد، نشان میداد که بازرگان نه برای قدرت که برای آزادی مبارزه میکند و تغییر رژیم سیاسی بدون رسیدن به آزادی در نظر او کار بیحاصلی است.
روش مبارزاتی نهضت آزادی چه در دوره پیش و پس از انقلاب براندازی نبوده است و نهضت همواره روشی مسالمت جویانه و اصلاحطلبانه را پیش میبرده و همه اینها به قرائت معتدل و آزادی محور بازرگان از اسلام باز میگردد. آنچه جمهوری اسلامی را در دودهه اخیر به ستوه آورده همین برانداز نبودن نهضت است.
نهضت آزادی به عنوان یک اپوزیسیون همیشگی با اعلام مواضع شفاف و با فاصلهای عمیق نسبت به جمهوری اسلامی امتداد پیدا کرده و حالا همان طرز تفکر میان رجال جمهوری اسلامی رشد کرده است. شباهت بیانیههای میرحسینموسوی به گفتههای بازرگان البته به تقلید نیست بلکه نشان از آن دارد که بذر آزدایخواهی که مهندس بازرگان کاشت امروز جوانه زده است.
هراس جمهوری اسلامی از نهضت آزادی، ترس از یک برانداز نیست بلکه هراس از یک تفکر آلترناتیو است. تفکری که می تواند بنابر روحیات دینی مردم ایران که نظامی لائیک را نمیپذیرند، جایگزینی برای نظام متصلب ولایت فقیه باشد و گرایشی از اسلام را حاکم کند که اگر چه تشابه اسمی با حکومت اسلامی دارد اما محتوای آن هیچ شباهتی به جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه نخواهد داشت. گویا مسوولان نظام جمهوری اسلامی حدس می زنند که تئورسینهای این حکومت جدید در نهضت آزادی حضور دارند اما به نظر می رسد تفکر بازرگان و نهضت آزادی در میان تمام احزاب اصلاح طلب رشد کرده است و دیگر نیاز نیست تا کسی همانند بنیانگذار نهضت آزادی پیدا شود تا اسلام لیبرال دمکرات را تئوریزه کند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر