اطلاعيه نهضت آزادي ايران
در برنامه" ساعت هفت تفسير خبر راديوي صداي آمريکا"، روز يکشنبه 6 بهمن ماه سال جاري، مجري برنامه چنين گفت: " اخيرا مطلع شده ايم نهضت آزادي و آقاي دکتر يزدي خواستار به رسميت شناختن قدرت اتمي ايران از طرف مجامع جهاني شده اند و ... ".
از آنجا که اين تفسير درباره موضع نهضت آزادي ايران و دبير کل آن، آقاي دکتر ابراهيم يزدي، در قبال بحران هستهاي ايران، در نزد بعضي از شنوندگان و بينندگان آن برنامه به عنوان تمايل نهضت آزادي به برخورداري کشور ايران از تسليحات اتمي در مقطع کنوني تعبير شده است، ارائه توضيحاتي به شرح زير را براي آگاهي همميهنان عزيز و مخاطبان برنامه ياد شده لازم ميدانيم :
1- در آخرين بيانيه نهضت آزادي ايران در زمينه بحران هستهاي ايران ـ كه در 26/10/85 منتشر شده ـ در بحث مربوط به قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران از جمله آمده است :
" ... براي ايران به مراتب بهتر آن ميبود كه پاسخ پيشنهادهاي گروه 1+5 را با نظر مساعد و ارائه پيشنهادهاي متقابل مناسب و در زمان مناسب ميداد و مانع تصويب قطعنامه قبلي و اخير ميشد. زيرا بنا بر دلايلي كه اجمالاً به آنها اشاره شد، امكان كسب امتياز در مذاكره با گروه 1+5 به مراتب بيشتر از امكان موفقيت در به دست آوردن امتياز پس از تصويب قطعنامه شوراي امنيت وجود ميداشت. اما اكنون به نظر ميرسد كه ايران از جهت روانشناسي سياسي نتواند به آساني به مفاد اين قطعنامه تن در دهد. از طرف ديگر، رد قطعنامه 1737 توسط ايران احتمال تصويب اقدامات بعدي و مجازات ها در چارچوب بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد را بالا خواهد برد. قوانين و معادلات نهادهاي بينالمللي در شرايط کنوني، به رغم واکنش نسبت به برنامه اتمي برخي از کشورهاي جهان، در برابر رژيم صهيونيستي، که به انواع سلاحهاي اتمي و حتي شيميايي و ميکروبي مجهز ميباشد، سکوت پيشه كردهاند.
جمهوري اسلامي ايران بايد با استفاده از "قدرت حق" و با درايت و ديپلماسي، ضمن حفظ آرامش و پرهيز از تحريک بيشتر جامعه جهاني عليه خود، سعي كند كه نهادهاي بينالمللي را نسبت به اين دوگانگي معيارها و نقض معاهدات بينالمللي توسط رژيم صهيونيستي هشيار نمايد.
نهضت آزادي ايران، باتوجه به مناسبات کنوني در روابط بينالمللي و با بررسي تمام جوانب مسأله هستهاي ايران، به مقامات تصميم گيرنده در حکومت توصيه ميکند که براي حفظ منافع ملي ايران و ايفاي وظيفه و تعهدي که هر حکومتي نسبت به تأمين آن دارد، با استفاده از ابزارها و فرصتهاي ديپلماتيک در چهارچوب بسته پيشنهادي گروه 1+5 و ارائه شروطي در جهت تکميل استراتژيک آن، ازجمله قبول و تضمين حق ايران در استفاده مسالمت آميز آتي از انرژي هستهاي (حتي در صورت ايجاد يك باشگاه محدود يا به اصطلاح اوپك هستهاي)، اولا از طرح مجدد مسأله ايران در شوراي امنيت جلوگيري نمايد تا رسيدگي به پرونده ايران عملا به آژانس بينالمللي انرژي اتمي برگشت داده شود و ثانيا با ايجاد شکاف در جبهه متحد جهاني عليه ايران از تحقق اهداف خصمانه ايالات متحده جلوگيري گردد... ."
2- همچنين، آخرين موضعگيري آقاي دکتر ابراهيم يزدي درباره مسائل مربوط به انرژي هستهاي ايران، به نقل از خبرگزاري ايلنا در تاريخ 6 اسفند ماه 85، به شرح زير بوده است :
" ابراهيم يزدي دبيرکل نهضت آزادي ايران در گفت و گو با خبرنگار ايلنا با اشاره به گزارش اخير البرادعي و احتمال تصويب قطعنامه تندتر از قطعنامه 1737 عليه ايران ، گفت : " ايران ميتواند با دو شرط پيشنهاد 1+5 را بپذيرد". وي تصريح کرد:" اگر آژانس بينالمللي انرژي اتمي ايران را به عنوان يک قدرت اتمي در باشگاه اتمي که قرار است از قدرتهاي اتمي جهان تشکيل شود بپذيرد ، ايران ميتواند پيشنهاد کشورهاي 1+5 را قبول کند...". يزدي افزود : " در کنار شرط پذيرش ايران به عنوان يک قدرت اتمي از طرف آژانس ، ايران بايد امتيازهاي استراتژيک را مطالبه کند و بخواهد که آمريکا دست از مخالفت با احداث خط لوله گاز و نفت از آسياي مرکزي به خليج فارس دست بردارد...". وي گفت :" روس ها، چيني ها واتحاديه اروپا نمي خواهند به دنبال آمريکا بروند، اما اصرار ما بر غني سازي آنها را مجبور به دنباله روي از آمريکا کرده است. " يزدي تصريح کرد "... غني سازي اورانيوم در شرايط کنوني در راستاي منافع ملي ما نيست ..."
3- همچنين، در مصاحبهاي با آقاي دکتر يزدي، در 6 دي ماه سال جاري آمده است :
"س : واکنش ديپلماتيک مسئولين ايراني چه بايد ميبود؟ قبول بي قيد و شرط قطعنامه؟
ج : ايران نبايد اجازه ميداد کار به اين جاها برسد. يعني پيشگيري بهتر از درمان است. در همين ارتباط بسته پيشنهادي 1+5 به ايران فرصت خوبي بود. در همان زمان ما پيشنهاد داديم که اين بسته را با شرايطي بپذيريم. مثلا در آن جا گفته بودند که محدوديت فروش هواپيماهاي مسافري را بر ميداريم. ايران بايد ميگفت اين کافي نيست، چون شما ميتوانيد قطعات را نفروشيد. آمريکا بايد مخالفت خود را با خط لوله نفت و گاز آسياي مرکزي به خليج فارس يا به هند و پاکستان پس بگيرد. چون اينها براي ما اهميت استراتژيک دارد. ما در همان موقع گفتيم که نمي توان روي اعتراض يا وتوي چين حساب کرد. در واقع مخالفت آنها براي عقب انداختن تصميم نهايي و گرفتن امتياز دوجانبه از ايران و آمريکا بود. اما شرايط جهاني به گونهاي نيست که بتوانند مقاومت کنند. ايران بايد در همان زمان اين فکرها را ميکرد.
س : الان که قطعنامه صادر شده است، چه بايد کرد؟
ج : با تهديد به خروج از ان پي تي وضعيت بدتر ميشود. آقاياني که در رأس امور هستند بايد بدانند واکنشهاي تند صرفا موجب ميشود روسيه و چين نيز در جبهه مخالف ما قرار بگيرند. دولت بايد توجه کند که سياست آمريکا در مورد ايران، برخلاف عراق، تصميمي فردي نيست. بعضي حرف ها نبايد زده ميشد و امروز هم نبايد زده شود. بايد سعي کرد اين را در همين مرحله متوقف کنند؛ حتي چنانچه امر بر اين باشد که ايران غني سازي را متوقف کند به نظر من منافع ملي ايران حکم ميکند آن را بپذيريم. چون مثلا فکر کنيد اگر بخواهند بحث تحريم را جدي کنند، تحريم بعضي اقلام چه ضرباتي به ما ميزند..."
با توجه به اظهارات بالا، که نظاير آن در موضعگيريهاي مشابه نهضت آزادي ايران و مصاحبههاي مختلف انجام يافته با دبيرکل نهضت به کرات موجود است، روشن خواهد شد که :
اولاً : هدف اصلي نهضت آزادي ايران دفاع از منافع اصيل ملت شريف ايران بوده و هست و در اين راه هيچ ملاحظه و مسامحهاي را نمي پذيرد.
ثانياً : برخورداري يک ملت از قدرت و توانمندي اتمي به معناي برخورداري از دانش و توانايي توليد انرژي هستهاي و به منظور بهرهگيري از کاربردهاي گوناگون مسالمت آميز آن از حقوق اوليه يک کشور بوده، بر جامعه جهاني است که از طريق بسترسازي براي انتقال يا ارتقاي دانش فني و اعمال نظارتهاي قانوني، راه را براي استفادههاي صلح آميز از منابع هستهاي فراهم سازد. نهضت آزادي ايران و دبير كل آن بارها مخالفتشان را با ساخت سلاحهاي كشتار جمعي، از جمله سلاحهاي اتمي، هم از جهت مصالح و امنيت ملي كشورمان وهم اعتقادات اسلامي ا براز كردهاند.
ثالثاً : "ايران تاكنون ميلياردها دلار از درآمدهاي ملياش را صرف ايجاد تأسيسات اتمي كرده است. هيچ ايراني ميهن دوستي نبايد از بين رفتن اين سرمايه هارا ، همانند ليبي كه همه را پياده كرد و به آمريكا تحويل داد، يا تعطيل كامل تأسيسات، همانند كره شمالي يا نابودي آن ها را به وسيله حملات هوا يي نيروهاي خارجي، مانند بمباران مراكز اتمي عراق در زمان صدام، بپذيرد. پذيرفتن ايران به عنوان يك كشور هستهاي، از سوي آژانس بين المللي، به معناي حفظ اين سرمايه ملي و استفاده از آن براي هدفهاي صلح آميز خواهد بود. به همين دليل، ما به جاي غني سازي اورانيوم ايران در روسيه، از تاسيس يك كنسرسيوم بينالمللي براي غني سازي اورانيوم درخاك ايران حمايت ميكنيم.
رابعاً : محروم ساختن يک کشور از ورود به باشگاه هستهاي جهان، به رغم برخورداري ازتوانمنديهاي علمي و عملي و متعهد بودن آن به رعايت اصول ان پي تي، به رسميت نشناختن آن كشور و انکار حقوق بديهي ملت آن است. مسامحههاي مكرر و گسترده درباره ديگر کشورهاي متخلف و متمرد از قوانين موضوعه باعث دامن زدن به هرج و مرج و بي ثباتي منطقه خاورميانه شده است که خود عملي بسيار مخاطره آميز براي صلح و ثبات جهاني است و مخالفان اينگونه تبعيضها و تفاوتها را در اجراي برنامههاي مورد نظرشان مصممتر ساخته، گرههاي بسته را کور خواهد كرد.
درپايان، اميدواريم كه رسانههاي جهاني به سهم خود و در حد توانشان آبي بر آتش افروخته شده ريخته، به استقرار صلح و آرامش جهاني کمک کنند.
روابط عمومي
نهضت آزادي ايران
از آنجا که اين تفسير درباره موضع نهضت آزادي ايران و دبير کل آن، آقاي دکتر ابراهيم يزدي، در قبال بحران هستهاي ايران، در نزد بعضي از شنوندگان و بينندگان آن برنامه به عنوان تمايل نهضت آزادي به برخورداري کشور ايران از تسليحات اتمي در مقطع کنوني تعبير شده است، ارائه توضيحاتي به شرح زير را براي آگاهي همميهنان عزيز و مخاطبان برنامه ياد شده لازم ميدانيم :
1- در آخرين بيانيه نهضت آزادي ايران در زمينه بحران هستهاي ايران ـ كه در 26/10/85 منتشر شده ـ در بحث مربوط به قطعنامه 1737 شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران از جمله آمده است :
" ... براي ايران به مراتب بهتر آن ميبود كه پاسخ پيشنهادهاي گروه 1+5 را با نظر مساعد و ارائه پيشنهادهاي متقابل مناسب و در زمان مناسب ميداد و مانع تصويب قطعنامه قبلي و اخير ميشد. زيرا بنا بر دلايلي كه اجمالاً به آنها اشاره شد، امكان كسب امتياز در مذاكره با گروه 1+5 به مراتب بيشتر از امكان موفقيت در به دست آوردن امتياز پس از تصويب قطعنامه شوراي امنيت وجود ميداشت. اما اكنون به نظر ميرسد كه ايران از جهت روانشناسي سياسي نتواند به آساني به مفاد اين قطعنامه تن در دهد. از طرف ديگر، رد قطعنامه 1737 توسط ايران احتمال تصويب اقدامات بعدي و مجازات ها در چارچوب بند 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد را بالا خواهد برد. قوانين و معادلات نهادهاي بينالمللي در شرايط کنوني، به رغم واکنش نسبت به برنامه اتمي برخي از کشورهاي جهان، در برابر رژيم صهيونيستي، که به انواع سلاحهاي اتمي و حتي شيميايي و ميکروبي مجهز ميباشد، سکوت پيشه كردهاند.
جمهوري اسلامي ايران بايد با استفاده از "قدرت حق" و با درايت و ديپلماسي، ضمن حفظ آرامش و پرهيز از تحريک بيشتر جامعه جهاني عليه خود، سعي كند كه نهادهاي بينالمللي را نسبت به اين دوگانگي معيارها و نقض معاهدات بينالمللي توسط رژيم صهيونيستي هشيار نمايد.
نهضت آزادي ايران، باتوجه به مناسبات کنوني در روابط بينالمللي و با بررسي تمام جوانب مسأله هستهاي ايران، به مقامات تصميم گيرنده در حکومت توصيه ميکند که براي حفظ منافع ملي ايران و ايفاي وظيفه و تعهدي که هر حکومتي نسبت به تأمين آن دارد، با استفاده از ابزارها و فرصتهاي ديپلماتيک در چهارچوب بسته پيشنهادي گروه 1+5 و ارائه شروطي در جهت تکميل استراتژيک آن، ازجمله قبول و تضمين حق ايران در استفاده مسالمت آميز آتي از انرژي هستهاي (حتي در صورت ايجاد يك باشگاه محدود يا به اصطلاح اوپك هستهاي)، اولا از طرح مجدد مسأله ايران در شوراي امنيت جلوگيري نمايد تا رسيدگي به پرونده ايران عملا به آژانس بينالمللي انرژي اتمي برگشت داده شود و ثانيا با ايجاد شکاف در جبهه متحد جهاني عليه ايران از تحقق اهداف خصمانه ايالات متحده جلوگيري گردد... ."
2- همچنين، آخرين موضعگيري آقاي دکتر ابراهيم يزدي درباره مسائل مربوط به انرژي هستهاي ايران، به نقل از خبرگزاري ايلنا در تاريخ 6 اسفند ماه 85، به شرح زير بوده است :
" ابراهيم يزدي دبيرکل نهضت آزادي ايران در گفت و گو با خبرنگار ايلنا با اشاره به گزارش اخير البرادعي و احتمال تصويب قطعنامه تندتر از قطعنامه 1737 عليه ايران ، گفت : " ايران ميتواند با دو شرط پيشنهاد 1+5 را بپذيرد". وي تصريح کرد:" اگر آژانس بينالمللي انرژي اتمي ايران را به عنوان يک قدرت اتمي در باشگاه اتمي که قرار است از قدرتهاي اتمي جهان تشکيل شود بپذيرد ، ايران ميتواند پيشنهاد کشورهاي 1+5 را قبول کند...". يزدي افزود : " در کنار شرط پذيرش ايران به عنوان يک قدرت اتمي از طرف آژانس ، ايران بايد امتيازهاي استراتژيک را مطالبه کند و بخواهد که آمريکا دست از مخالفت با احداث خط لوله گاز و نفت از آسياي مرکزي به خليج فارس دست بردارد...". وي گفت :" روس ها، چيني ها واتحاديه اروپا نمي خواهند به دنبال آمريکا بروند، اما اصرار ما بر غني سازي آنها را مجبور به دنباله روي از آمريکا کرده است. " يزدي تصريح کرد "... غني سازي اورانيوم در شرايط کنوني در راستاي منافع ملي ما نيست ..."
3- همچنين، در مصاحبهاي با آقاي دکتر يزدي، در 6 دي ماه سال جاري آمده است :
"س : واکنش ديپلماتيک مسئولين ايراني چه بايد ميبود؟ قبول بي قيد و شرط قطعنامه؟
ج : ايران نبايد اجازه ميداد کار به اين جاها برسد. يعني پيشگيري بهتر از درمان است. در همين ارتباط بسته پيشنهادي 1+5 به ايران فرصت خوبي بود. در همان زمان ما پيشنهاد داديم که اين بسته را با شرايطي بپذيريم. مثلا در آن جا گفته بودند که محدوديت فروش هواپيماهاي مسافري را بر ميداريم. ايران بايد ميگفت اين کافي نيست، چون شما ميتوانيد قطعات را نفروشيد. آمريکا بايد مخالفت خود را با خط لوله نفت و گاز آسياي مرکزي به خليج فارس يا به هند و پاکستان پس بگيرد. چون اينها براي ما اهميت استراتژيک دارد. ما در همان موقع گفتيم که نمي توان روي اعتراض يا وتوي چين حساب کرد. در واقع مخالفت آنها براي عقب انداختن تصميم نهايي و گرفتن امتياز دوجانبه از ايران و آمريکا بود. اما شرايط جهاني به گونهاي نيست که بتوانند مقاومت کنند. ايران بايد در همان زمان اين فکرها را ميکرد.
س : الان که قطعنامه صادر شده است، چه بايد کرد؟
ج : با تهديد به خروج از ان پي تي وضعيت بدتر ميشود. آقاياني که در رأس امور هستند بايد بدانند واکنشهاي تند صرفا موجب ميشود روسيه و چين نيز در جبهه مخالف ما قرار بگيرند. دولت بايد توجه کند که سياست آمريکا در مورد ايران، برخلاف عراق، تصميمي فردي نيست. بعضي حرف ها نبايد زده ميشد و امروز هم نبايد زده شود. بايد سعي کرد اين را در همين مرحله متوقف کنند؛ حتي چنانچه امر بر اين باشد که ايران غني سازي را متوقف کند به نظر من منافع ملي ايران حکم ميکند آن را بپذيريم. چون مثلا فکر کنيد اگر بخواهند بحث تحريم را جدي کنند، تحريم بعضي اقلام چه ضرباتي به ما ميزند..."
با توجه به اظهارات بالا، که نظاير آن در موضعگيريهاي مشابه نهضت آزادي ايران و مصاحبههاي مختلف انجام يافته با دبيرکل نهضت به کرات موجود است، روشن خواهد شد که :
اولاً : هدف اصلي نهضت آزادي ايران دفاع از منافع اصيل ملت شريف ايران بوده و هست و در اين راه هيچ ملاحظه و مسامحهاي را نمي پذيرد.
ثانياً : برخورداري يک ملت از قدرت و توانمندي اتمي به معناي برخورداري از دانش و توانايي توليد انرژي هستهاي و به منظور بهرهگيري از کاربردهاي گوناگون مسالمت آميز آن از حقوق اوليه يک کشور بوده، بر جامعه جهاني است که از طريق بسترسازي براي انتقال يا ارتقاي دانش فني و اعمال نظارتهاي قانوني، راه را براي استفادههاي صلح آميز از منابع هستهاي فراهم سازد. نهضت آزادي ايران و دبير كل آن بارها مخالفتشان را با ساخت سلاحهاي كشتار جمعي، از جمله سلاحهاي اتمي، هم از جهت مصالح و امنيت ملي كشورمان وهم اعتقادات اسلامي ا براز كردهاند.
ثالثاً : "ايران تاكنون ميلياردها دلار از درآمدهاي ملياش را صرف ايجاد تأسيسات اتمي كرده است. هيچ ايراني ميهن دوستي نبايد از بين رفتن اين سرمايه هارا ، همانند ليبي كه همه را پياده كرد و به آمريكا تحويل داد، يا تعطيل كامل تأسيسات، همانند كره شمالي يا نابودي آن ها را به وسيله حملات هوا يي نيروهاي خارجي، مانند بمباران مراكز اتمي عراق در زمان صدام، بپذيرد. پذيرفتن ايران به عنوان يك كشور هستهاي، از سوي آژانس بين المللي، به معناي حفظ اين سرمايه ملي و استفاده از آن براي هدفهاي صلح آميز خواهد بود. به همين دليل، ما به جاي غني سازي اورانيوم ايران در روسيه، از تاسيس يك كنسرسيوم بينالمللي براي غني سازي اورانيوم درخاك ايران حمايت ميكنيم.
رابعاً : محروم ساختن يک کشور از ورود به باشگاه هستهاي جهان، به رغم برخورداري ازتوانمنديهاي علمي و عملي و متعهد بودن آن به رعايت اصول ان پي تي، به رسميت نشناختن آن كشور و انکار حقوق بديهي ملت آن است. مسامحههاي مكرر و گسترده درباره ديگر کشورهاي متخلف و متمرد از قوانين موضوعه باعث دامن زدن به هرج و مرج و بي ثباتي منطقه خاورميانه شده است که خود عملي بسيار مخاطره آميز براي صلح و ثبات جهاني است و مخالفان اينگونه تبعيضها و تفاوتها را در اجراي برنامههاي مورد نظرشان مصممتر ساخته، گرههاي بسته را کور خواهد كرد.
درپايان، اميدواريم كه رسانههاي جهاني به سهم خود و در حد توانشان آبي بر آتش افروخته شده ريخته، به استقرار صلح و آرامش جهاني کمک کنند.
روابط عمومي
نهضت آزادي ايران
0 نظرات:
ارسال یک نظر