سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي معتقد است: با توجه به شواهد موجود ماجراي دانشگاه اميركبير با طراحي «باند در حال بازسازي همفكران سعيد امامي و حمايت لجستيك برخي نهادهاي داراي تشكيلات آهنين و طرفدار افراطيون حاكم» اجرا شده است.
محسن آرمين با اشاره به برگزاري جلسه دوشنبه شب شوراي سياسي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و بيان اينكه تحركات و تجمعات در دانشگاهها بهويژه دانشگاه اميركبير در اعتراض به ماجراي پرابهام و مشكوك انتشار مطالب موهن و اهانت به مقدسات در چهار نشريه دانشجويي همچنان ادامه دارد، گفت: شواهد و قرائن موجود از جمله آغاز موج جديدي از حملات تبليغاتي عليه انجمنهاي اسلامي، دو روز پيش از اين ماجرا از سوي محافلي كه در اين حادثه فعاليت چشمگيري دارند، همچنين درج همزمان مطالب مشابه مذكور در چند نشريه دانشجويي و نيز واكنش سريع و بلافاصله پس از توزيع نشريات مذكور كه از قدرت لجستيك و سازماندهي آهنين در پشت اين اعتراض حكايت دارد، همگي از سناريويي از پيش طراحيشده خبر ميدهد.
وي تصريح كرد: عكسالعمل خوب و بهموقع دانشجويان دانشگاه اميركبير و مسوولان نشريات دانشجويي مذكور در محكوم كردن اهانت به مقدسات و تبري جستن از اين اقدام زشت، اگرچه ابراز احساسات و هيجانات عليه حادثه مذكور را از نظر منطقي بلاموضوع ميكرد اما ظاهرا طراحان سناريو را به توقف اجراي برنامه از پيش طراحيشده قانع نكرده است.
آرمين اظهار داشت: توقيف نشريات دانشجويي و دستگيري مديرمسوول دو نشريه در حالي كه در اصل ارتكاب جرم توسط مسوولان نشريات مذكور ترديدهاي جدي وجود دارد، نيز مانع از كاهش اعتراضات سازمانيافته نشده است.
وي افزود: به قرار اطلاع، ستون اتوبوسهاي اعزامي حامل معترضان به سوي تهران با هدف تحصن و طرح خواستههايي نظير «انقلاب فرهنگي» همچنان ادامه دارد. اين اصرار و تاكيد بر اعتراض نسبت به حادثهاي كه كليه تشكلها و فعالان دانشجويي آن را محكوم و از آن تبري ميجويند، مشكوك و از اهدافي پنهان حكايت دارد.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با اشاره به توهين به مقدسات در سوالات آزمون فرهنگيان ضمن خدمت، گفت: يك ماه پيش مطالبي به مراتب زشتتر و اهانتبارتر از آنچه به نام نشريات دانشجويي منتشر شده است، در آزمون وزارت آموزش و پرورش موجب اعتراض همگان شد اما از كفنپوشان امروز و اعتراض كساني كه امروز فرياد وااسلاما سر ميدهند و سينه چاك ميكنند، خبري نبود.
آرمين ادامه داد: اين شواهد و قرائن ميتواند براي آن دسته از افرادي كه صادقانه و خالصانه امروز در اعتراضات شركت ميكنند، قابل توجه باشد تا مبادا ابزار و آلت دست عدهاي رند پردهنشين شده باشند. وي افزود: نكته قابل توجه در اين مساله واكنش بهموقع و اصولي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير در محكوم كردن مطالب موهن مذكور، طراحان ماجرا را از دستيابي به اهداف از پيش تعيينشده با شكست مواجه كرده است، به طوري كه آنها نتوانستهاند عليرغم تبليغات و تداركات سنگين، بخشهاي مختلف مذهبي و سياسي نظير روحانيون و علماي ديني و جريانهاي سياسي محافظهكار اما معتدل را در اين ماجرا با خود همراه سازند.
آرمين گفت: در واقع علائم شكست اين سناريو از هماكنون آشكار شده است و افراطيون طراح اين ماجرا اكنون به دنبال راهي هستند كه به نحوي آبرومند به اين ماجرا خاتمه دهند.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تاكيد كرد: با توجه به شواهد فوق به گمان ما اين ماجرا با طراحي «باند در حال بازسازي همفكران سعيد امامي و حمايت لجستيك برخي نهادهاي داراي تشكيلات آهنين و طرفدار افراطيون حاكم» طراحي شده است؛ مجموعهاي از سنخ همان كساني كه با به راه انداختن كارناروال عصر عاشورا ثابت كردند براي حفظ قدرت و حذف رقيب از هيچ اقدامي نظير اهانت به مقدسات و بازي با ايمان مردم فروگذار نميكنند.
وي با بيان اينكه به گمان سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، احتمالا در ماههاي آينده با اشكال ديگري از اين بحرانهاي تصنعي مواجه خواهيم شد، گفت: اين بحرانها با دو هدف صورت ميگيرد؛ اول آنكه افكار عمومي از تحولات و تحركات تاملبرانگيزي كه در عرصه سياست خارجي و پرونده هستهاي در حال وقوع است، به سوي مسائل كاذب و حاشيهاي منحرف شوند. به هر حال مسائلي نظير آغاز مذاكرات گسترده با آمريكاييها كه تا چندي پيش اقدامي ضدانقلابي و نشانه مرعو ب بودن تلقي ميشد و تحولاتي كه در حوزه پرونده هستهاي در حال انجام است، سوالهاي پيچيده و بيپاسخي را در افكار عمومي موجب خواهد شد.
آرمين ادامه داد: هدف دوم اين است كه افراطيون حاكم در حالي كه به فضاي انتخاباتي مجلس آينده نزديك ميشوند و گرفتار بحران ناكارآمدي هستند و نهتنها هيچيك از شعارها و وعدههاي بلندپروازانه آنها عملي نشده است بلكه اوضاع و شرايط كشور در كليه حوزهها اعم از سياسي, اقتصادي و سياست خارجه رو به وخامت ميرود، با فرافكني قصد دارند اذهان را از اين موضوعات مهم منحرف كنند.
وي با بيان اينكه در عين حال از هماكنون نشانههاي تحرك و فعاليت مثبت و بازيابي روحيه و سرزندگي در بخشهاي دانشجويي كشور به تدريج آشكار ميشود، تصريح كرد: فعال شدن جنبش دانشجويي كه به تدريج از ديدگاههاي تحريمي به نفع كنش سياسي- اجتماعي فعال و موثر فاصله ميگيرد و با توجه به نقشي كه اين جنبش ميتواند در تحرك اجتماعي داشته باشد، براي افراطيون اقتدارگرا به هيچوجه مطلوب نيست.
آرمين تاكيد كرد: به نظر ميرسد بحرانسازي در محيطهاي دانشگاهي با هدف سركوب فعالان دانشگاهي و ايجاد رعب و وحشت و حاكم كردن مجدد فضاي بيانگيزگي و عدم تحرك در دانشگاهها در دستور كار افراطيون قرار گرفته است، از اين رو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از دانشجويان ميخواهد به ماهيت و حقيقت تحركات و حوادث جاري دانشگاهها بهويژه دانشگاه اميركبير توجه كرده و با كنار گذاشتن اختلافات فرعي و حاشيهاي، بر انسجام و وحدت خود بيفزايند و با درايت و تدبير با حوادثي از اين دست كه در ماههاي آينده احتمالا افزايش خواهد يافت، برخورد كنند و بدانند هدف از اين حوادث منفعل كردن جنبش دانشجويي و تقويت گرايشهاي راديكال و در نتيجه سركوب آنهاست.
منبع: ایلنا
از اينكه زحمت كشيدید و قدم رنجه فرمودين و كليك پر مهرتون و بر صفحه وبم گذاشتين متشكرم. براي من جدا شدن از منزل و آدرس قديمم سخت بود ولي متاسفانه دولت مهرورز نتونست بيشتر از چند ماه تحملم كند و فيلتر شدم. اما حتما مي دونيد كه فيلتر شدن خيلي بهتر از زندان رفتن و شايد هم مردن است. ولي همه اين دلسوزي هاي بيش از اندازه براي ايجاد هيجان و استرس است نه اينكه تو مملكت صلح و صفا برقراره ترسيدن ما دچار افسردگي بشيم و فكر مي كنن اينطوري ما از يكنواختي در مي يام . اين اسباب كشي اجباري شتري كه دم درهر وبلاگ ايروني مي شينه وبه قول گفتني دير و زود داره اما سوخت و سوز نداره.اين موردم به بقيه طلبمون اضافه مي كنيم تا انشاء الله روزي كه دوستان معلم و كارگر و دانشجويان و سياسيون و حقوق بشري ها وخانم هاي بد حجاب طلباشون و صاف كردن و چيزي براي ما موند ما طلبمون و زنده مي كنيم. اما تا اون روز مي سپاريمش تو حساب جاري ((حق مسلم ما)) .
اما خدمت سانسورچي عزيزم عرض كنم كه خوشبختانه عصر عصر ارتباطات و وسايل پيشرفته ارتباط جمعي است و چيزي كه آلان زياد و مفت است وماليات نداره فضاي رايگان تو اينترنته .تو عزيز دل برادر هي فيلتر كن من هي جا به جا مي شم تا آخر فيلم برسد وتو از شدت خوش خدمتي شربت و نوش جان كني.عزيز دل برادر خدمتت عرض كنم كه راه حل مسئله پاك كردن صورت اون نيست اگر يك زماني مي شد ديگه تو اين زمونه نمي شه و با اين كارها فقط خودت و خسته مي كني .ديگه بيشتر از اين مزاحم وقت شما عزيزان نمي شم فقط از خدا مي خوام به همه ما صبر و تحمل بده تا بتونيم روزي روزگاري به جايگاه سانسورچي عزيز رسيديم تحمل خلاف نظرمون رو داشته باشيم.
من می بینم که در ترکیه یک آزمون تاریخی دارد صورت می گیرد که حکومتی دموکراتیک باشد، دینی هم باشد و به یک تعبیر سکولار هم باشد. ... دموکراسی یک بهایی دارد. شما نمی توانید بگویید برای اینکه احتمال می دهیم گروه های افراطی بالا بیایند دموکراسی را قربانی کنیم. ... من گفتم در ترکیه لاییسیسم حکومت نمی کند، سکولاریسم شرقی در آن جا مستقر است. به چه دلیل سکولاریسمی که در ترکیه وجود دارد باید ضد دین باشد؟ می تواند کاملا سکولار باشد و دینی هم باشد.
ايلنا، گروه بينالملل: دور اول رايگيري براي انتخاب رئيسجمهوري جديد را مجددا برگزار كرد و «عبدالله گل» وزير خارجه پس از آنكه نتوانست راي پارلمان را به دست آورد، از نامزدي رياستجمهوري كنارهگيري تركيه كرد.
پارلمان تركيه در حالي دور اول رايگيري براي انتخاب رئيسجمهوري جديد را برگزار كرد كه «عبدالله گل» از حزب «عدالت و توسعه»(AKP) تنها نامزد آن بود. «عبدالله گل» پيش از آغاز رايگيري در پارلمان گفته بود كه اگر امروز نتواند آراي لازم براي احراز سمت رياستجمهوري تركيه را كسب كند، از دور اين رقابتها خارج ميشود كه پس از رايگيري به وعده خود عمل كرد و از نامزدي رياستجمهوري كنار رفت.
پيش از آغاز رايگيري امروز پارلمان تركيه براي رياستجمهوري، گفتوگويي با «ابراهيم يزدي»، وزير خارجه دولت موقت انقلاب اسلامي، انجام شد. يزدي معقتد است كه «رجب طيب اردوغان» نخستوزير تركيه راست ميگويد؛تركيه دموكراتيك، ديني و سكولار باقي خواهد ماند و اين يك «الگوي جديد» خواهد بود. متن كامل گفتوگو با «ابراهيم يزدي» به شرح زير است:
ایلنا : آقای دکتر با توجه به شرایطی که در روزهای اخیر در ترکیه پدید آمده و با نگاهی به تاریخ تقابل مسلمان ها و سکولارها در این کشور، آیا می توان روندهایی را که در طی سال های گذشته منجر به ایجاد شرایط حاضر شده است شناسایی کرد؟
یزدی: می دانید که ترکیه جدید از زمان روی کار آمدن مصطفی کمال معروف به آتاترک بوجود آمد. بعد از جنگ بین الملل اول که دولت عثمانی منقرض شد طرفداران آتاترک در گروهی موسوم به «ترکان جوان» با نوعی قیام قدرت را در دست گرفتند و پایه های ترکیه جدید را بنا کردند. دولت آتاترک ویژگیهایی داشت که شاید یکی از بارزترین ویژگی هایش غیردینی و غیر اسلامی کردن جامعه ترکیه بود. چیزی که خود ترک ها به آن می گویند یک نظام لاییک. اما به رغم آن چیزی که در اروپا ما به عنوان دولت های سکولار می شناسیم، در ترکیه دولت سکولار در واقع تمام مساجد را تحت کنترل داشت و ائمه جماعت مساجد را نیز خود تعیین می کرد. نحوه خرج اوقاف را دولت لاییک کنترل می کرد و حتی تعیین می کردکه در خطبه های نماز جمعه چه چیزی گفته شود و چه چیزی گفته نشود. تا این اندازه دخالت در نهاد های دینی وجود داشت.
فشار دولت سکولار در طی سال های گذشته تا به آن حد بود که می گفتند دولت و کارمندان آن نباد در هیچ یک از مراسم های مذهبی شرکت کنند تا آنجایی که اگر یک کارمند دولت روز جمعه قصد داشت یک ساعت مرخصی بگیرد و به نماز جمعه برود، اگر می فهمیدند مواخذه اش می کردند. در واقع من به آن چیزی در ترکیه مشاهده می شد اصطلاحا «سکولاریسم شرقی» (Oriental Secularism) می گویم. این اصطلاحی است که من از کتاب استبداد شرقی (Oriental Despotism) اقتباس کرده ام. در این کتاب توضیح داده می شود که استبدادی موجود در شرق با آن مفهومی که از دیکتاتوری در غرب برداشت می شود تفاوت دارد. چند سال پیش نیز که به دعوت دانشگاه استانبول برای سخنرانی به ترکیه رفته بودم، عنوان سخنرانی من سکولاریسم شرقی بود. مقصود من این بود که اگر دولت ترکیه سکولار است، باید مثل یک دولت سکولار در اروپا کاری به کار مذهب نداشته باشد. یک دولت سکولار مثلا در فرانسه هیچ گاه در کار کلیسا دخالت نمی کند. کلیسا آزاداست و کشیش ها را خود کلیسا منصوب می کند. کشیشان از دولت پولی نمی گیرند. اوقاف را نیز تا آن جا که مربوط به کلیسا است خود اداره می کنند. مردم آزادند به کلیسا بروند یا نروند چه کارمند دولت باشند و چه نباشند. اما سکولاریسم نوع ترکیه خود را در تقابل با دین قرار داده بود تا به آن جایی که در کوچکترین مسایل دینی هم دخالت می کرد. جالب این جاست که نه تنها قرآن به ترکی خوانده و چاپ می شد، که حتی مسلمانان حق نداشتند کلمات دینی مانند «الله اکبر» و «بسم الله» را با حروف عربی بنویسند.
اما چنانچه می دانید ترکیه در دوران جنگ سرد، هم عضو پیمان ناتو بود و هم عضو پیمان مرکزی سنتو. زمانی هم که بازار مشترک اروپا درست شد، ترکیه بسیار علاقه مند به پیوستن به آن بود. اما اروپایی ها برای عضویت در بازار مشترک به شرایط و وضعیت سیاسی کشور متقاضی نیز نگاه می کردند. خب در ترکیه هم سکولارها حکومت را در دست داشتند و همیشه با مسلمان ها درگیر بودند. این وضعیت کمابیش تا 1980 ادامه داشت. یکسال بعد از انقلاب اسلامی ایران در ترکیه کودتاشد و نظامیان حکومت را دردست گرفتند. اما به تناسب وضعیت یک سلسله اصلاحاتی را آغاز کردند که عمدتا اصلاحات اقتصادی بود. یعنی آرام آران ترکیه به سمت اقتصاد بازار سوق پیدا کرد، درحالیکه در دوران آتاتورک مانند دوران رضاشاه تمام اقتصاد در دستان دولت بود. از سال 1980 که نظامیان با دیگر بر سر کار آمدند به تدریج خصوصی سازی صورت گرفت به طوریکه اکنون می توان گفت ترکیه یکی از کشورهایی است که در آن خصوصی سازی با موفقیت انجام شده است. امروز در ترکیه تقریبا تمام بخش های اقتصادی در دست بخش خصوصی است. درواقع از سهم دولت در اقتصاد به شدت کاسته شده است. در نتیجه یک بخش خصوصی قدرتمند و مستقل از دولت در ترکیه به وجود آمد. این بخش خصوصی قدرتمند در حال حاضر چیزی حدود 65 تا 70 میلیارد دلار صادرات دارد. این بخش اقتصادی منافع خود را در ثبات و امنیت ترکیه می بیند و با هر چیزی که بخواهد معادله امنیت ترکیه را به هم بزند، مخالفت می کند.
نکته بعدی آن است که بعد از فروپاشی شوروی و طرح تشکیل اتحادیه اروپا، دولت ترکیه علاقه مند به عضویت در این اتحادیه بوده است. آن بخش خصوصی قوی ترکیه نیز به شدت طرفدار پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. خود ترک ها هم به دلیل اینکه بخشی از این کشور در اروپا است، بعضا خود را اروپایی می دانند. بنابراین هم به جهت فرهنگی، هم به جهت غرور ملی و هم به جهت اقتصادی، پیوستن به اتحادیه اروپا برای ترک ها یک مقوله بسیار مهمی است. اما اتحادیه اروپا پیوستن کشوری مانند ترکیه را به اروپا مشروط به اولا حفظ و تقویت اقتصاد آزاد و دوما دموکراتیک شدن نظام کرده است. درنتیجه آن بخش خصوصی قدرتمند و مدافع پیوستن به اتحادیه اروپا در اینجا تبدیل شد به نیروی حمایت کننده دموکراسی در ترکیه که این با نظر نظامیان مغایرت پیدا می کرد.
از طرف دیگر در کشوری اسلامی مانند ترکیه همچون دیگر کشور های اسلامی به محض آغاز دموکراتیزاسیون نظام، در فاز اول مسلمان ها برنده می شوند. چرا که اکثریت مردم مسلمان هستند. این چیزی است که در ترکیه نیز اتفاق افتاد. در ابتدای کار در ترکیه آقای اربکان اکثریت کرسی های مجلس را در اختیار نداشت و مجبور شد با برخی دیگر از احزاب از جمله خانم چیللر برای تشکیل دولت ائتلاف کند. اما آقای نجم الدین اربکان در دوران صدارتش «مقررات بازی دموکراتیک را در یک کشور درحال گذار» رعایت نکرد. یعنی اربکان به رغم اینکه یک مهندس بود ولی افکار و نظریات اسلامی اش بسیار سنتی بود؛ به همین دلیل با سیستم درگیر شد به طوریکه دیگر نتوانست ادامه دهد. دادگاه قانون اساسی ترکیه او را محاکمه کرد. حزبش را منحل و پنج نفر از اعضای کادر مرکزی حزب را به 5 سال منع فعالیت سیاسی محکوم نمود؛ درعین حال اجازه دادند تا با تغییر نام، حزبشان را نگه دارند. درنتیجه حزب رفاه شکل گرفت و آقای غوطان هم دبیرکل آن شد. حزب رفاه در انتخابات شوراها در بسیاری از شهر های بزرگ برنده شد. طیب [اردوغان] عضو شورای مرکزی حزب رفاه بود و شهردار استانبول شد. تفاوت نگاه طیب با بقیه این بود که وقتی وی شهردار شد اعلام کرد که من شهردار حزب رفاه نیستم بلکه شهردار مردم استانبول هستم و از هر شهروند استانبول چه مسلمان و چه غیر مسلمان دفاع می کنم. در تاریخ ترکیه و در میان شهرداران طیب بهترین الگو را ارائه داد؛ یعنی توانست خدمات بسیاری را به شهر استانبول ارائه کند و در نتیجه مورد محبوبیت مردم قرار گرفت.
نظامیان ترکیه که از محبوبیت روزافزون اسلامگراها ناراحت بودند. درنتیجه به بهانه اینکه طیب در زمان تصدی سمت شهردار در یک مراسم مذهبی شرکت کرده بود، وی را محاکمه کرده و به زندان انداختند. این موجب شد که اروپائیانی که نسبت به وضعیت ترکیه علاقه مند بودند از طیب حمایت کنند. تقریبا تمام احزاب سیاسی عمده اروپا از کشورهای مختلف طی یک نامه ای به بازداشت طیب اعتراض کردند.
وقتی طیب از زندان آزاد شد و بحران فروخوابید در داخل حزب رفاه بر سر رفتارهای اربکان اختلاف پیش آمد و گروهی از جمله طیب اردوغان و عبدالله گل از آن جدا شدند و حزب عدالت و توسعه را درست کردند. این حزب از نظر فکری دیدگاه هایی شبیه به نهضت آزادی ایران را داشت، یعنی خیلی سنتی نبود. دیدگاه های طیب و همچنین سابقه شهرداری او باعث شد که حزبش اکثریت قاطع کرسی های مجلس ترکیه را بدست آورد. درنتیجه دولت تشکیل داد و خود نخست وزیر شد. آرام آرام سکولار ها احساس خطر کردند؛ دلیلش هم این بود که مثلا طبق قوانین ترکیه نباید در محل کار تظاهر به مذهبی بودن کرد اما اردوغان در محل کارش نماز می خواند. موارد دیگر هم پیش آمد. مثلا طبق قانون اگر رییس جمهور ترکیه بخواهد با همسرش به سفر برود، نخست وزیر نیز باید با همسرش وی را بدرقه کند. آنقدر این مسئله مهم بود که یکبار که رییس جمهور همراه با همسرش قصد سفر داشت ناچارا از به همراه بردن وی منصرف شد تا همسر اردوغان نیز لازم نباشد برای بدرقه رسمی با حجاب اسلامی حضور یابد.
طیب و دوستانش آرام آرام این تابوها را شکستند، اگرچه مانند اربکان تا به آن حد سنتی نبودند. در زمان اربکان از ورود دختران محجبه به دانشگا ها جلوگیری می کردند و این باعث درگیری شدید وی با سکولارها شد؛ اما در زمان اردوغان به دلیل آنکه وزیر دادگستری از حزب عدالت و توسعه بود نسبت به این امر اعتراض کرد و به تدریج این مشکل رفع شد. یعنی در حال حاضر نه حجاب اجباری است و نه بی حجابی. با اقبالی که مردم به سمت اسلام پیدا کردند آرام آرام قیافه شهر ها تغییر کرده است. شما به ندرت در ترکیه بد حجاب می بینید. یا حجاب کامل دارند و یا بی حجابند و در برخی از مکان ها اکثریت با حجاب دارها است. مسائل دیگر نیر به تدریج رفع شد مثلا در حال حاضر انواع اقسام پوستر و پلاکارد با جملات عربی رایج شده است. این تغییر قیافه ظاهری شهر ها موجب نگرانی سکولارها شده است.
در ترکیه مسلمانان بخش خصوصی انجمنی را با نام انجمن بازاریان و صنعتگران مسلمان تاسیس کردند که بیش از 3500 عضو دارد. این ها بسیار با هم منسجم و متحد هستند و با شبکه ای که بوجود آورده اند خدمات و تسهیلات فراوانی را به یکدیگر ارائه می دهند. در طی سال های گذشته نیز دراویش و گروه های عرفانی ترکیه یک نقش ظریف و گسترده ایفا کرده اند. مثلا یکی از این گرو های عرفانی در مراکز دانشگاهی حدود صد هزار خوابگاه برای دانشجویان در سراسر ترکیه درست کرده است بدون اینکه هیچگونه تظاهر دینی در این خوابگاه ها برای تحریک سکولار ها وجود داشته باشد. همه این ها دست به دست هم داد به طوریکه بیداری اسلامی در ترکیه امروز به نقطه بسیار بالایی رسیده است.
ایلنا: با چنین سابقه ای که اشاره کردید آیا فکر می کنید در حال حاضر شرایط و زمینه های اجتماعی و سیاسی لازم و کافی برای استقرار یک دولت اسلامی در ترکیه فراهم است؟ ظاهرا سکولارهای ترکیه به شدت با استقرار اسلام گراها در کاخ ریاست جمهوری مخالفت می کنند و نظامیان نیز می گویند چنین اجازه ای به آنان نخواهند داد.
یزدی: ورود اردوغان و حزب عدالت و توسعه به صحنه انتخابات بسیاری از احزاب سنتی و لاییک مانند حزب مام میهن را که سال های سال کنترل سیاست ترکیه را در دست داشتند از صحنه سیاست رانده است. درواقع ترکیه درحال ورود به عصر تازه ای از تحولات سیاسی می باشد. تحولات اقتصادی در سال های پیش صورت گرفته و حال نوبت به تحولات سیاسی است. هر زمان هم که ارتش می خواهد در سیاست دخالت کند آن شبکه اقتصادی در مقابلش می ایستد. اروپا نیز فشار می آورد که نظامیان حق دخالت در سیاست را ندارند. حال در این فرایند حزب عدالت و توسعه آقای عبدالله گل را نامزد ریاست جمهوری کرده است. خانم او نیز باحجاب است. منتها حجابش خیلی شیک و تروتمیز است. ناگهان سکولارها می بینند که اینبار خود رییس جمهور با زن محجبه اش می خواهد به سفر برود و در مراسم های رسمی ظاهر شود. این موجبات وحشت سکولارها را فراهم کرده است به طوریکه واکنش نشان داده اند. بسیاری از تلویزیون های اروپایی و آمریکایی هم بیشتر تظاهرات طرفداران سکولارها را نمایش داده اند در حالیکه تظاهرات مسلمانان نیز چند روز پیش از آن با جمعیتی به مراتب بیشتر برگزار شده بود.
بنابراین ترکیه آرام آرام در حال رفتن به سوی یک گردش تاریخی است. طبق قوانین ترکیه، در انتخابات اخیر دادگاه قانون اساسی به شکایت حزب شاکی رسید گی کرد و به علت به حدنصاب نرسیدن آرای مجلس نتیجه رای گیری اولیه را باطل کرد. اما طبق قانون اگر بار اول حد نصاب به دو سوم نرسید، بار دوم رای گیری با اکثریت می تواند صورت گیرد. حال قصد دارند دوباره رای گیری کنند و قانونا هم می توانند. اما مهم این است که طیب می گوید که قصد برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس را دارد. برگزاری انتخابات زودرس خیلی معنی دارد. درواقع در کشور هایی که چنین بحران هایی پیش می آید، تجدید انتخابات یعنی نوعی از رفراندوم. یعنی اگر مردم باردیگر به حزب مورد نظر رای بدهند برنامه های آن را تایید کرده و رییس جمهور هم از آنها خواهد بود. تمام شواهد می گوید که اگر انتخابات زود هنگام برگزار شود، حزب عدالت و توسعه بیش از کرسی های کنونی رای می آورد. بنابراین چه بسا دو سوم آراء را خودش داشته باشد و بتواند رییس جمهور را خودش تعیین کند. به هرحال اردوغان در پاسخ به مخالفان می گوید که ما کشور را دچار تشنج نکرده و انتخابات زودرس برگزار می کنیم و این یک روش دموکراتیک است.
سکولارها می ترسند که اگر انتخابات برگزار کنند وضع بدتر شود. نظامیان ترکیه هم نمی توانند مخالفتی کنند زیرا اقتصاد ترکیه درصورت بروز بحران و تشنج ضربه می خورد و آن شبکه اقتصادی هم به نظامیان فشار می آورد. طیب نیز این را خوب می داند. در واقع طیب خیلی خوب بازی را به پیش می برد. پیش بینی من این است که یا گروه های دیگر مجلس برای گرفتن سهم به حزب عدالت و توسعه می پیوندند و حد نصاب آراء به دو سوم خواهد رسید ویا دوباره انتخابات برگزار می شود و در آن صورت هم اکثریت دو سوم برای حزب عدالت و توسعه خواهد بود. یک حرف مهم دیگر هم طیب زده است که ما رفراندوم برگزار می کنیم تا با اصلاح قانون اساسی رییس جمهور با آرای خود مردم مشخص شود. خوب این هم خیلی مهم است زیرا آن ها اکثریت مردم را دارند و همیشه رییس جمهور از ایشان خواهد بود.
درواقع همه شواهد می گوید که ترکیه بر سر یک پیچ مهم تاریخی قرار گرفته است. ترکیه آرام آرام در حال تبدیل به یک کشور نمونه اسلامی است که دوران انتقال را به سمت به یک کشور دموکراتیک با شکل اسلامی طی می کند. از این نظر مسئله بسیار مهم است چرا که ترکیه می تواند برای کشور های سنی یک الگو باشد. مهمترین مزیت اردوغان و تیمش این است که خیلی دقیق می دانند که چگونه به زبان دنیا سخن بگویند. آن ها بر روی اعتقاداتشان ایستاده اند اما فعالیت های تند انجام نمی دهند و حرف های تند نمی زنند. مثلا آن ها همیشه می گویند ما به نظام لاییک التزام داریم. این سیاست بسیار واقع بینانه ای است. برای اینکه تغییرات در ترکیه باید تدریجی باشد. در طول 15 سال گذشته آرام آرام این گروه شکل و شمایل مجموعه ترکیه را عوض کرده است. بنابراین اگر ترکیه قرار است به هویت دینی اش بازگردد باید خود مردم وارد صحنه شوند. روند کلی در ترکیه این است که روز به روز از تعداد سکولار ها کاسته شده و بر تعداد مسلمان های مدرن (روشنفکران دینی) افزوده می شود. آن ها هم واقع بینی به خرج می دهند و در چارچوب منافع ملی ترکیه سخن می گویند. مثلا دولت ترکیه در زمان نخست وزیر قبلی اسرائیل را به رسمیت شناخت. این ها هم که به عنوان گروه اسلامی آمدند آن قواعد را به هم نزدند. یکسری مصالح و منافع بزرگتری مانند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و بهبود وضع اقتصادی را در نظر گرفتند. فلسفه کار اردوغان این است که باید به مردم خدمات مناسب ارائه داد و همانقدر که مسلمان ها این خدمات را ببینند و بدانندکه سیاست مداران مسلمان فاسد، دزد، مشروب خوار و هرزه نیستند و برای منافع ملی ترکیه کار می کنند، برای حزب عدالت و توسعه کافی است. آن ها می دانند در دراز مدت پاداش خود را می گیرند. اسلام گراها به تدریج افکار عمومی مردم ترکیه را عوض می کنند. امروز حتی بسیاری از نیروهایی که عضو حزب نیز نیستند نیز از ایشان حمایت می کنند.
ایلنا: اتهامی که لاییک ها مطرح می کنند این است که این آغاز یک روند است، یعنی در آینده و در مراحا بعدی ابتدا سنتی تر ها روی کار خواهند آمد و در نهایت بنیادگرایان دینی مستقر خواهند شد. سکولارها می گویند این برضد دموکراسی است و ما باید برای دفاع از دموکراسی جلوی آغاز این روند و استقرار حزب عدالت و توسعه را بگیریم. سوال اصلی این است که آیا تضمینی وجود دارد که حزب عدالت و توسعه دارای این ظرفیت باشد که در چارچوب نظام سکولار باقی بماند و یا در مراحل بعد این نظام به سمت بنیادگرایی دینی گرایش پیدا می کند؟
یزدی: استدلال لاییک ها غلط است. می گویند دموکراسی خوب است به شرط آنکه مسلمان ها نیایند. این تنها حرف لاییک های ترکیه نیست. خیلی از لاییک های ایران هم می گویند که معنای جدایی دین و سیاست این است که مسلمان ها حق دخالت در سیاست را نداشته باشند. بله درست می گویند که احتمال دارد چنین روندی نیز که گفتید آغاز شود. این دموکراسی است و البته این احتمال نیز وجود داردکه تندرو ها بیایند. اما دموکراسی یک بهایی دارد. شما نمی توانید بگویید برای اینکه احتمال می دهیم گروه های افراطی بالا بیایند دموکراسی را قربانی کنیم. آن ها ادعا می کنند که ترکیه یک حکومت لاییک و دموکراتیک است. حال اگر دموکراسی را تعطیل کنند یک حکومت لاییک استبدادی خواهند داشت. اقلیتی می خواهد بر کشور حکومت کند. من تصور نمی کنم این در ترکیه بتواند موفق شود. پیش بینی من این است که گروه های افراطی دینی در ترکیه در اقلیت هستند. تند هستند و سروصدای زیادی هم ایجاد می کنند اما آرام آرام مردم ترکیه فرزانگی سیاست های حزب عدالت و توسعه را می فهمند. بنابراین من فکر نمی کنم آن افراد تند و افراطی اسلامی بتواند کاری از پیش ببرد.
ایلنا: این سخن اردوغان که ترکیه لائیک بوده و لائیک خواهد ماند به نظر شما یک تاکتیک انتخاباتی است و یا اینکه به عنوان یک استراتژی به آن باور دارند؟
یزدی: به نظر من این را باور دارند. اولا در میان خود ما مسلمان ها معلوم نیست که مرز میان دین و دولت باید کجا باشد. دوما آیا هیچ تعریف مشخصی از لاییسیسم وجود دارد و یا در هرکشوری متناسب با وضعیت خودشان لاییسیسم را تعریف می کنند؟ من گفتم در ترکیه لاییسیسم حکومت نمی کند، سکولاریسم شرقی در آن جا مستقر است. به چه دلیل سکولاریسمی که در ترکیه وجود دارد باید ضد دین باشد؟ می تواند کاملا سکولار باشد و دینی هم باشد. ببینید در نظام سنتی ایران چه کار می کردند؟ شاه بود اما یک مجتهد به آن اجازه حکمرانی می داد. یعنی قلمرو فقه و سیاست از هم جدا بود. یا خود ما در شیعه می گوییم امامت از خلافت جداست. حضرت علی (ع) مدت ها امام بود ولی خلیفه نبود. یعنی ما خلافت را یک منصب سیاسی و امامت را یک منصب قدسی می دانیم. بنابراین دو قلمرو برای آن تعریف کرده ایم. جدایی امامت از خلافت.
بنابراین من می بینم که در ترکیه یک آزمون تاریخی دارد صورت می گیرد که حکومتی دموکراتیک باشد، دینی هم باشد و به یک تعبیر سکولار هم باشد. در آمریکا که یک کشور سکولار است بر روی اسکناس هایش می نویسد ما به خدا توکل داریم، اما در فرانسه این اصلا مورد پذیرش نیست. در آمریکا رییس جمهور به کلیسا می رود. وقتی فرزند کندی به دنیا آمد اورا به کلیسا برد و غسل تعمید هم داد. در فرانسه اصلا نمی پذیرند رییس جمهور به کلیسا رود. بنابر این لاییسیسم تعریف مشخصی ندارد. وقتی اردوغان می گوید ترکیه لاییک باقی خواهد ماند، با چه تعریفی از لاییسیسم باقی خواهد ماند؟ تعریفی که قبلا بود که مسلمان ها حق نفس کشیدن نداشته باشند؟ نه اصلا چنین چیزی نیست.
ایجاد این همه نارضایتى كار ساده اى نیست
هفته هاى اخیر مملو بوده از اعتراض معلمان، زنان، كارگران و دانشجویان. به عقیده ناظران، نارضایتی از سیاستهاى دولت نهم مدتهاست كه محدوده گروههاى روشنفكرى و سیاسى را شكسته و همه گیر شده است. با این حال دولت همه اقشار مردم را به عوامل بیگانه ربط مىدهد و با اتهام اقدام علیه امنیت ملى با آنها مقابله مىكند. این سوال را دویچه وله با نرگس محمدى، سخنگوى كانون مدافعان حقوق بشر، محمدعلى ابطحى، عضو شوراى مركزى جبهه مشاركت، ابراهیم مددى، عضو هیأت رئیسه سندیكاى كارگران شركت واحد و عبدالله مومنى، عضو شوراى مركزى دفتر تحكیم وحدت، مطرح کرده است
نرگس محمدى، سخنگوى كانون مدافعان حقوق بشر معتقد است، سیاستهاى غلط دولت شرایط را براى مردم سخت كرده است. وعدههاى دولت نهم در زمینهى اقتصادى و شعار آوردن پول نفت سر سفرهى مردم نه تنها عملى نشده، بلكه وضعیت از قبل هم بدتر شده است:
«مثلاً تورم دو رقمى افزایش چشمگیر داشته و این، فشار اقتصادى بر دوش طبقات حتي متوسط مردم ایران گذاشته و رشد نقدینگى تا نزدیك ۵۰ درصد، موجب كاهش خرید اقشار مردم شده.
نرخ بیكارى بشدت بالا رفته است كه آمار رسمى آن را ۲۰/۱۲ درصد اعلام مىكنند، در حالیكه اقتصادانان مستقل بیكاران كشور را بالاى ۵/۴ میلیون اعلام مىكنند."
نرگس محمدى مىگوید، اینها عواملى هستند كه دامنهى اعتراضات را از گروههاى سیاسى، فرهنگى، زنان و دانشجویان به كارگران و حتي معلمان كشانده است.
به گفته محمدی، دولت به دلیل عدم توان پاسخگویى به مطالبات سیاسى و خواستهاى زنان و كارگران و معلمان ناگزیر است از ابزار امنیتى، یعنى بازداشت و زندان استفاده نماید و براى توجیه این رفتار اتهام وابسته بودن افراد به بیگانگان را مطرح مىكند:
«شما فرض كنید در اعتراضات زنان، زنان محكوم یا متهم مىشوند به اینكه ارتباط با بیگانگان دارند و خط را از آنسوى مرزها مىگیرند و وقتى آدم متعجبتر مىشود كه این اتهام را در ارتباط با معلمان و كارگران هم مىشنود، در حالیكه دولت و سیستم خودش مىداند كه چنین اتهاماتى، اتهامات نچسبى است به قشر زحمتكش كارگر و معلم در كشور ایران.»
به نظر محمد على ابطحى، عضو شوراى مركزى جبهه مشاركت، برای این که چرا دولت به این روش عمل مىكند، نمیتوان جواب منطقى یافت. او معقتد است این اقدامات چندان با حساب و كتاب نیست و دلیلش براى خود دولت هم روشن نیست، زیرا بسیج كردن چنین حجم عظیمى از نارضایتى كار ساده اى نیست:
«اصلا نمىشود پیشبینى كرد كه دولت با یك چارچوب مشخص و تنظیمشده اینهمه حوزههاى مختلف را درگیر مىكند و خود تعداد آدمهایى كه در هریك از این پروژهها، حالا من اصلا به محتواى پروژهها كارى ندارم كه درست است یا درست نیست، خود اینكه تعداد فراوانى درگیر این ماجرا مىشوند و طبعاً حلقهاى، نوعى اعتراض و مشكلآفرینى براى دولت ایجاد مىكنند، این خودش خیلى كار دشواريست و من نمىدانم به چه دلیل هست. اما شاید دلایلى كه مىتوانم حدس بزنم یكى این باشد كه خیلى از این بحرانها را متأسفانه اینها بحران نمىدانند. مخاطبانشان در جامعه یك مجموعههاى متفاوتى هستند و فقط همانها را اعضاى جامعه مىدانند و فكر مىكنم به همین دلیل هست كه چون از آن مخاطبان هم بهشكل سازمانیافتهاى جواب مىگیرند، فكر مىكنند توى جامعه اینها هیچكدام بحران نیست.
شاید این یكى از دلایلش باشد.»
محمد على ابطحى با این حال خوشبین است:
«من پیشبینى نمىكنم كه این پروژهها خیلى طولانىمدت و درازمدت باشد. چون قطعاً همین نگرانى كه الان من دارم احساس مىكنم، مىتواند انتقال پیدا بكند به مقامات عالىتر كشور و به نوعى اینها را مهار كند.»
ابراهیم مددى، عضو هیأت مدیره سندیكاى شركت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه هم به آینده خوشبین است اما با نگاهى دیگر:
«من تصورم بر این هست كه اصولاً در ایران یك جماعتى هستند، كه صاحب قدرت هم هستند، اینها با رعایت حقوق بنیادین مردم دچار مشكل هستند، هم به لحاظ ذهنى روانى و هم به لحاظ طبقاتى شاید. آنها بویژه با مردمان تهیدست و مردمان زحمتكش و كارگر مسئله دارند و چون نمىتوانند به صراحت این موضوع را بیان بكنند در افكار عمومى، در نتیجه متوسل به بیان حرفها و سخنان غیرواقعى (میشوند)، از جمله اینكه كسانى كه براى حقوقشان دارند تلاش مىكنند، مثل معلمان، كارگران و زنان، وابستگى خارجى دارند و با این یك جمله متأسفانه بر پایمالشدن حقوق اقشار بسیارى از مردم ایران پافشارى مىكنند كه این البته ادامه پیدا نخواهد كرد.»
عبدالله مؤمنى، عضو شوراى مركزى دفتر تحكیم وحدت نیز ناتوانى دولت را دلیل فشار بر معلمان، كارگران، زنان و دانشجویان و اخیراً هم سختگیرى روى حجاب مىداند:
«حاكمیت نمىتواند پاسخگو باشد به این مطالبات و از طریق این شیوههاى خشن و اتهامزنى و برچسبزنى مىخواهد صورت مسئله را پاك كند كه در راستاى ناتوانى حاكمیت و ناكارآمدى سیستم موجود خلاصه ارزیابى مىشود.»
به نظر عبدالله مومنى، زیانهای این تقابل تنها متوجه مردم نیست:
«آنكه متضرر خواهد شد سیستم و حاكمیت موجود هست كه به دلیل بىاعتنایى به نهادهاى مدنى در درازمدت بهرحال مشروعیتاش زیر سؤال خواهد رفت.»
ميزان نيوز
اعتماد ملی، ساناز الله بداشتي : هميشه با آغاز فصل بهار همه طبيعت ايران، كه البته اين روزها در احداث بزرگراهها و يا ساختمانهاي بلند و كوتاه دچار بيماري شدند، سبز و قرمز ميشدند تا همه چشمها را به خود خيره كنند و سرستونهاي بلند تخت جمشيد و يا منطقه وسيع پاسارگاد ايران را به همه دنيا نشان دهد و روياي طبيعت رنگي را به واقعيت تبديل كند. اما اين داستان چند ماه است كه شكل ديگري به خود گرفته و ورود گردشگر به ايران را به <رويايي دست نيافتني> تبديل كرده است.اين رويا همان روزها كه پرونده هستهاي ايران وارد مرحله جديدي شد به سوي <دست نيافتني> شدن پيش رفت و راههاي سفر به ايران را ناامن كرد تا اينكه با بازداشت ملوانان انگليسي در آبهاي ايران، به طور كامل راهها بسته و همه سفرهاي اروپايي به ايران لغو شد.اين را رئيس هياتمديره جامعه تخصصي تورگردانان خبر داد و گفت:< ثبتنام براي ورود به ايران از سوي گردشگران كشورهاي مختلف هميشه در ماههاي ابتدايي سال زياد بود اما مسائل سياسي كشور و ماجراهاي ملوانان انگليسي و همچنين تبليغاتي كه عليه ايران صورت گرفت، باعث لغو شدن تعداد زيادي از تورها به كشور شد.>ابراهيم پورفرج اين نگراني خود و همكارانش را اينگونه توضيح داد: <ورود توريست به كشور بستگي به روابط ايران با ساير كشورها دارد و كوچكترين مسالهاي در اين بين تاثيرگذار است.>اين توضيح دقيقا يعني اينكه از اين پس گردشگران خارجي براي هريك از كشورهاي منطقه خاورميانه برنامهريزي كنند كه براي ورود و بازديد از ايران برنامهاي نخواهند داشت، چون براساس آنچه كه تا امروز هم به مديران شركتهاي ايراني كه قرار بود آنها را براي گردش در ايران حمايت و هدايت كنند، گفتهاند، <وزارتخانههاي امور خارجه اين كشورها به شهروندان خود توصيه كردند كه از سفر غيرضروري به ايران خودداري كنند، چون اين كشورها قادر به تامين امنيت گردشگران در آن منطقه نيستند.>
كاهش ورود گردشگر از دو سال قبل
كاهش ورودي گردشگران خارجي را رئيس هياتمديره انجمن صنفي دفترهاي خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي ايران نيز تاييد كرد، البته او اين اتفاق را موضوع جديدي ندانست، چون معتقد است <ورود گردشگر از دو سال گذشته با كاهش جدياي مواجه بوده است.>اتفاقهاي سياسي دروني و روابط كشورها با ديگران، شرايط آرامش و يا ناامني هريك از كشورها را تعيين ميكند و براساس آن هر گردشگر و مسافري براي سفر و ورود به آن منطقه برنامهريزي ميكند، با اين شرايط، محمدحسن كرماني نيز مناقشات سياسي ميان انگليس و ايران را مهمترين عامل لغو سريع سفرهاي گردشگران خارجي به كشور دانست و گفت: <پيش از اين اتفاق اخير مسائل مختلفي وجود داشت كه بر تصميم گردشگران براي ورود به ايران اثرگذار باشد اما با اتفاق اخير (بازداشت ملوانان انگليسي) اين موضوع تشديد و تورهاي مسافرتي لغو شد.>او شهروندان آلماني و فرانسوي را بيشترين مسافران معرفي كرد و پس از آن اتريش و سپس انگليس را نام برد و گفت: <بهار و تابستان بهترين فصل سفر به ايران است، اما وقتي مسافراني كه تا سالها قبل پيش از شروع سال جديد ايراني براي ورود به ايران برنامهريزي ميكردند، الان به سادگي همه آن برنامهها را باطل ميكنند، نشان از بروز بحران در صنعت گردشگري ايران است.>به همين دليل رئيس هياتمديره جامعه تخصصي تورگردانان نيز با اعتقاد به همين حرف همكارش به خبرگزاري مهر گفت: <ورود، افزايش و يا كاهش تعداد توريست به كشور بستگي به روابط ايران با ساير كشورها دارد و كوچكترين مسالهاي در اين ميان تاثيرگذار است و در كمترين زمان اثر آن در تعداد گردشگران ورودي مشاهده ميشود، فصل ورود گردشگران خارجي به كشور از فروردين آغاز و تا نيمه دوم خرداد ادامه دارد و پس از اين زمان تعداد گردشگران ورودي كمكم افت پيدا ميكند .وقتي امروز اين تصميم گرفته شده است، به هيچوجه نميتوان پيشبيني كرد كه تا پايان سال جاري چه اتفاقي در صنعت توريسم كشور رخ ميدهد و تعداد گردشگران ورودي افزايش و يا كاهش خواهد داشت، هر اتفاقي هر چند ساده و كوچك ميتواند در اين زمينه به شدت اثرگذار باشد.>كرماني هم اين بحران را <وارد شدن خسارات غيرقابل جبران به شركتهاي خدمات مسافرتي و برنامهريزان تورهاي مسافرتي> تعريف كرد و <سرمايه معنوي، زمان و برنامهاي را كه براي جلب مسافر به ايران صورت گرفته است و همه تلاشهاي شركتهاي توريستي براي تبليغ سالم و مناسب در مورد ايران> را تلف شده ارزيابي كرد.اما آنچه كه بيش از اين قابل تامل است، موضوعي است كه اين فعال گردشگري نيز با نگراني به آن اشاره كرد، كرماني گفت: <آنچه كه امروز پيش آمده است، ضربهاي چند روزه و يا چند ماهه به صنعت توريسم ايران نيست، بلكه بايد توجه داشته باشيم كه گردشگران خارجي همه تورهاي خود تا 2009 را لغو كردهاند و تا اطلاع ثانوي هيچ علاقهاي به سفر به اين سرزمين ندارند.>
سختگيري كشورهاي اروپايي براي ورود گردشگر ايراني
شركتهاي خدماتي و مسافرتي در كنار تبليغ و تشويق شهروندان ديگر كشورها به حضور در ايران و گردش در طبيعت و نمادهاي باقيمانده از تاريخ ايران كه البته تا امروز تخريب و يا نابود نشدهاند، تلاش ميكنند كه ايرانيان نيز به كشورهاي ديگر سفر كنند و با سرزميني ديگر و فرهنگ و تاريخي جديد آشنا شوند، اما اين روزها اين برنامهها هم تقريبا به سوي نابودي پيش ميروند. نه آنكه ايرانيان علاقهاي به گردش در كشورهاي ديگر نداشته باشند، بلكه كشورهاي توريستي به خصوص اروپايي تصميم گرفتند يا به ايرانياني كه قصد سفر توريستي دارند ويزا ندهند و يا آنچنان مراحل سختي را تصويب كنند تا شايد درخواستكننده ويزا از دريافت آن صرفنظر كند.محمدحسن كرماني، رئيس هياتمديره انجمن صنفي دفترهاي خدمات مسافرت هوايي و جهانگردي ايران نيز دقيقا اين موضوع را تاييد كرد. او خيلي ساده به سفرهاي لغو شده ايرانيان در تعطيلات نورورزي اشاره كرد و گفت: <به سادگي ميتوان گفت كه كشورهاي اروپايي نوروز امسال به هيچ ايراني ويزاي توريستي ندادند و يا براي صدور هر ويزا به شدت سختگيري كردند.>به گفته او، <سفارت آلمان،اتريش و اسپانيا كه بيشترين متقاضي را براي سفر داشتند به ايرانيان ويزاي سفر ندادند، سفارت فرانسه هم با سختگيري بسيار زياد براي چند متقاضي محدود، ويزاي گردشگري صادر كرد.> البته در كنار تصميمي كه ديگر كشورها به خصوص كشورهاي اروپايي براي ايرانيان گرفتهاند ايران نيز آن را براي ورود خارجيها به كشور اعمال ميكند.كرماني در اين باره گفت: <دريافت ويزا براي شهروندان انگليسي و كانادايي از سفارت ايران بسيار سخت و يا به عبارت ديگر غيرممكن است، براي ديگر متقاضيان نيز وضع خيلي خوب نيست و سفارتهاي ايران در اين كشورها براي ورود مسافران خارجي به ايران نيز به شدت سختگيري ميكنند.>حالا فصل سفر است به هر نقطه دنيا كه سفر كني، بهار نفسي تازه به هواي آنجا دميده است، اما انگار هواي ايران اين روزها به شدت ابري است كه ديگر حتي پرندهاي هم در آسمان نميپرد.گلهاي محمدي كاشان امسال ديگر چشمهاي آبياي كه از بوي خوش گلاب مست شدهاند را نميبينند، همين داستان براي دشتهاي شقايق و لاله شيراز هم اتفاق ميافتد. امسال بهار ايران ابري است.