وكيل مدافع كيوان انصاري، عضو سابق انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير از تمديد قرار بازداشت موكلش خبر داد پيش از اين بازپرس پرونده به خانواده دكتر انصاري اعلام كرده بود كه قرار بازداشت موقت وي به قرار وثيقه پيش100 ميليون توماني تبديل شده است اما پس از مدتي كيوان انصاري دوباره در دادگاه حاضر و تمديد قرار بازداشت موقت به وي تفهيم شد. همچنين علاوه بر كيوان انصاري، قاضي پرونده قرار وثيقه علي درخشندي و پويا جهاندار دو دانشجوي دربند ديگر را نيز لغو كرده و قرار بازداشت آن ها را بدون ذكر تاريخ مشخص تمديد كرده است گفتني است علي درخشندي و پويا جهاندار از اواسط تابستان و پيش از كيوان انصاري بازداشت شده اند و به علت فشارهاي وارده فراوان در سلول هاي انفرادي بند 209 اوين دچار افسردگي شديد شده اند
قطعنامه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران
۲:۳۵ bamardum 0 نظر
مجمع عمومی سازمان ملل که در آن ۱۹۲ کشور عضويت دارند در قطعنامه ای که با ۷۲ رای موافق ۵۰ رای مخالف و ۵۵ رای ممتنع بتصويب رسيد از موارد گسترده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ايران بشدت ابراز نگرانی کرده است. در اين قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از بابت آزار و اذيت و ارعاب و محاکمه و مجازات گروهها و مدافعان حقوق بشر و مخالفان سياسی و ناراضيان مذهبی روزنامه نگاران نمايندگان مجلس دانشجويان روحانيان استادان دانشگاه وبلاگ نويسان و اعضای اتحاديه های کارگری ابراز نگرانی شديد کرده است.پيش از صدور اين قطعنامه تلاش هيات نمايندگی جمهوری اسلامی ایران برای جلوگيری از صدور آن با شکست مواجه شد.در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از نظام قضايی جمهوری اسلامی ایران انتقاد شده و گفته شده است که اين نظام قضايی همواره خلاف معيارهای بين المللی بوده است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران را به خاطر استفاده از شکنجه و اعدام های عمومی و تبعيض عليه زنان، دختران و اقليت های بومی و مذهبی مقصر دانسته است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل همچنين از جمهوری اسلامی ایران خواسته است محترم شمردن کامل حقوق انسانها برای گردهمآيی و آزادی بيان را تضمين کند و به آزار و اذيت فعالين حقوق بشر و مخالفان سياسی پايان دهد استفاده از شکنجه را متوقف کند و محترم شمردن کامل روند اجرای قانون را تضمين کند.جمهوری اسلامی ایران مکررا به خاطر موارد نقض حقوق بشر از جمله اعدام نوجوانان کمتر از هيجده سال و اعمال مجازات های شديد ديگر چون شلاق زدن قطع عضو بدن حبس مخالفان سياسی و بستن روزنامه ها و سايتهای اينترنتی مورد حمله قرار گرفته است.در نشست مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران با حمايت پاکستان و زيمبابوه تلاش کرد از تصويب اين قطعنامه ممانعت به عمل آورد اما اعضای سازمان ملل با ۸۱ رای مخالف در برابر ۷۵ رای موافق و ۲۴ رای ممتنع درخواست جمهوری اسلامی ایران را رد کردند.
قطعنامه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران
۲:۳۵ bamardum 0 نظر
مجمع عمومی سازمان ملل که در آن ۱۹۲ کشور عضويت دارند در قطعنامه ای که با ۷۲ رای موافق ۵۰ رای مخالف و ۵۵ رای ممتنع بتصويب رسيد از موارد گسترده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ايران بشدت ابراز نگرانی کرده است. در اين قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از بابت آزار و اذيت و ارعاب و محاکمه و مجازات گروهها و مدافعان حقوق بشر و مخالفان سياسی و ناراضيان مذهبی روزنامه نگاران نمايندگان مجلس دانشجويان روحانيان استادان دانشگاه وبلاگ نويسان و اعضای اتحاديه های کارگری ابراز نگرانی شديد کرده است.پيش از صدور اين قطعنامه تلاش هيات نمايندگی جمهوری اسلامی ایران برای جلوگيری از صدور آن با شکست مواجه شد.در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از نظام قضايی جمهوری اسلامی ایران انتقاد شده و گفته شده است که اين نظام قضايی همواره خلاف معيارهای بين المللی بوده است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران را به خاطر استفاده از شکنجه و اعدام های عمومی و تبعيض عليه زنان، دختران و اقليت های بومی و مذهبی مقصر دانسته است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل همچنين از جمهوری اسلامی ایران خواسته است محترم شمردن کامل حقوق انسانها برای گردهمآيی و آزادی بيان را تضمين کند و به آزار و اذيت فعالين حقوق بشر و مخالفان سياسی پايان دهد استفاده از شکنجه را متوقف کند و محترم شمردن کامل روند اجرای قانون را تضمين کند.جمهوری اسلامی ایران مکررا به خاطر موارد نقض حقوق بشر از جمله اعدام نوجوانان کمتر از هيجده سال و اعمال مجازات های شديد ديگر چون شلاق زدن قطع عضو بدن حبس مخالفان سياسی و بستن روزنامه ها و سايتهای اينترنتی مورد حمله قرار گرفته است.در نشست مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران با حمايت پاکستان و زيمبابوه تلاش کرد از تصويب اين قطعنامه ممانعت به عمل آورد اما اعضای سازمان ملل با ۸۱ رای مخالف در برابر ۷۵ رای موافق و ۲۴ رای ممتنع درخواست جمهوری اسلامی ایران را رد کردند.
منصور اسالو آزاد شد
۲:۳۳ bamardum 0 نظر
در روزسه شنبه ٢٨ آذر، ١٩ دسامبر ٢٠٠٦، در ساعت ٥ و نیم بعد از ظهر منصور اسالو از زندان آزاد شد و همراه تعدادی از همکاران خود و همسر و دوستانش راهی خانه شدند. اسالو دبیر سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و یکی از رهبران و سازماندهندگان اعتراضات کارگران این سازمان در اعتصابات سال گذشته می باشد لازم به ذکر است ایشان با قرار 30 میلیون تومانی آزاد شد به خانواده و دوستان اسالو و تمام کسانی که برای آزادی او تلاش کردند، تبریک میگوید.
سقوط 14 پلهاي رتبه ريسک ايران در جهان
۳:۵۱ bamardum 0 نظر
مؤسسه تحقيقاتي بيزينس مانيتور، در تازهترين گزارش خود در زمينه ريسكپذيري فضاي اقتصادي كشورهاي جهان، ايران را در كوتاه مدت با 14 پله نزول در مكان 38 جهان و در بلند مدت با 26 پله نزول در مكان 50 جهان جاي داد. به گزارش ايسنا، در گزارش سه ماهه اول 2007 بيزينس مانيتور به ريسكپذيري فضاي اقتصادي ايران در كوتاه مدت امتياز 72 داده شده و كشورمان با اين امتياز در مكان 38 جهان قرار گرفت، اين در حالي است كه موقعيت كشور در ميان كشورهاي خاورميانه بهبود يك پلهاي داشته و به مكان هفتم ارتقا يافته است. در همين حال امتياز ريسكپذيري فضاي اقتصادي ايران در بلند مدت از سوي اين مؤسسه 63.2 در نظر گرفته شده است و اين امتياز ايران را در مكان 50 جهان جاي داده است. اين كاهش رتبه جهاني در حالي صورت ميگيرد كه رتبه ايران در ميان كشورهاي خاورميانه بدون تغيير ششم است. اين مؤسسه گزارش كرده است كه شرايط بازرگاني دشوار مانع سرمايهگذاري حتي در منابع عظيم هيدوركربن ايران شده است در نتيجه اظهارات اخير غلامحسين نوذري ـ مديرعامل شركت ملي نفت ايران ـ مبني بر اينكه ايران نميتواند به هدف خود براي توليد ميزان معيني نفت در سال 2010 برسد، چندان مايه تعجب نشد. به همين رو مقامات ايراني تلاش ميكنند تا با اصلاح قراردادهاي نفتي سرمايهگذاري در ايران را براي شركتهاي خارجي جذاب تر كنند. جدول بيزينس مانيتور نشان ميدهد كه در ريسكپذيري فضاي اقتصادي كوتاه مدت، امارات با امتياز 87 در مكان اول خاورميانه و پنجم جهان جاي گرفته است و عربستان و كويت با امتيازهاي 84 و 83 در مكانهاي دوم و سوم خاورميانه و نهم و دهم جهان قرار دارند. در همين حال قطر، بحرين و عمان پيش از ايران و در مكانهاي جهارم تا ششم خاورميانه واقع شدهاند. امتياز اين كشورها به ترتيب 83، 80 و 77 و رتبه بندي جهاني آنها به ترتيب 10، 20 و 24 اعلام شده است. رژيم صهيونيستي كه در گزارش پيشين پيش از ايران و در مكان هفتم قرار داشت در اين رتبهبندي با امتياز 72 پس از كشورمان و در مكان هشتم خاورميانه جاي گرفت. رتبه بندي جهاني اين كشور نيز 19 پله نزول نشان ميدهد. مصر، تركيه و اردن مكانهاي 9، 10 و 11 خاورميانه و 49، 87 و 91 جهان را از آن خود كردهاند. امتياز اين كشورها به ترتيب 68، 58 و 56 است. عراق و لبنان نيز همچون گزارشهاي پيشين در انتهاي جدول و مكانهاي 12 و 13 خاورميانه و 111 و 119 جهان واقع شدهاند. اين در حالي است كه در جدول ريسكپذيري فضاي اقتصادي بلند مدت بحرين پيش از امارات و در مكان اول خاورميانه و پنجم جهان جاي دارد و امارات (امتياز 71.6 رتبهبندي جهاني 18)، كويت (امتياز 69.7 و رتبهبندي جهاني 29)، قطر (امتياز 65.8 و رتبه بندي جهاني 39) به دنبال اين كشور هستند. عربستان با امتياز 64.5 و رتبه بندي جهاني 43 پيش از ايران و اردن با امتياز 61.3 و رتبه بندي 57 پس از ايران قرار داده شدهاند. رژيم صهيونيستي، مصر، لبنان و عمان با رتبهبندي جهاني 64، 66، 66 و 71 مكانهاي هشتم تا يازدهم جدول خاورميانه را از آن خود كردهاند و تركيه در قعر جدول خاورميانه به چشم ميخورد. رتبه بندي جهاني اين كشور 79 و امتياز آن 53.5 در نظر گرفته شده است. بيزينس مانيتور در ادامه گزارش خود عنوان كرد كه اقتصاد ايران همانند بسياري از كشورهاي منطقه به ميزان زيادي به درآمدهاي نفتي وابسته است كه افزايش خوب بهاي نفت طي سالهاي اخير رشد خوب آن را در پي داشته است اما در صورت كاهش بهاي نفت در ميان مدت همان طور كه پيشبيني ميشود اين اقتصاد آسيبپذير خواهد شد. از نقاط قوت اقتصاد ايران از ديد اين مؤسسه دارا بودن سومين ذخاير عظيم نفت جهان پس از عربستان و كانادا و دومين ذخاير عظيم گاز جهان پس از روسيه است. همچنين ايران از بخش كشاورزي قوي و منابع طبيعي ديگري نيز بهره ميبرد. افزايش سريع مصرف داخلي توليدات هيدروكربني و فرسوده بودن تكنولوژي در بخش نفت و گاز كه تاثير منفي بر ظرفيت صادرات نفت و گاز كشور خواهد داشت از نقاط ضعف اقتصاد ايران عنوان شده است كه افزايش مجدد بدهي عمومي نيز بر اين نگراني افزوده ميشود. بخش گاز ايران همچنان توسعه نيافته است و فرصتهاي زيادي براي حضور در اين بخش وجود دارد. از ديد اين مؤسسه از خطراتي كه اقتصاد ايران را تهديد ميكند ميتوان به كاهش بهاي نفت اشاره كرد. اگر چه صندوق ثبات نفت (OSF) {حساب ذخيره ارزي} براي حمايت از اقتصاد در شرايط كاهش بهاي نفت تاسيس شده است اما بخش فزاينده اين صندوق صرف هزينههاي زياد دولتي ميشود.
احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر
۲:۲۷ bamardum 0 نظر




خبرگزاری ایسنا در گزارشی نوشت احمدی نژاد در حالی سخنرانی خود را در دانشگاه امیرکبیر آغاز کرد که شعار گروههای مختلف دانشجويی در سالن شنیده می شد. دانشجویان شعار می دادند دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد، مرگ بر استبداد، مرگ بر دیکتاتور.
خبرگزاری فارس نیز در گزارشی با عنوان تشنج در سخنرانی احمدی نژاد، به اعتراض دانشجویان اشاره کرد و نوشت شماری از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر سخنرانی امروز احمدی نژاد در این دانشگاه را برهم زدند.
این خبرگزاری از تلاش دسته جمعی دانشجویان برای هجوم به سمت جایگاه سخنرانی و برهم زدن مراسم خبر داد
خبرگزاری فارس همچنین به حمله نیروهای بسیجی به دانشجویان معترض اشاره کرد و نوشت درگیری با دانشجویان از آنجا آغاز شد که تعدادی از آنان شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و با شکستن دوربین صدا و سیما جمهوری اسلامی سعی در رساندن خود به جایگاه سخنرانی را داشتند
خبرگزاری ایلنا نیز نوشت احمدی نزاد در ميان اعتراضات دانشجويان دانشگاه اميركبير به اين دانشگاه رفت، در ميان هياهوی شديد سخنرانی كرد و با بدرقه شعارهای اعتراض آميز دانشگاه را ترک كرد
خبرگزاری فارس نیز در گزارشی با عنوان تشنج در سخنرانی احمدی نژاد، به اعتراض دانشجویان اشاره کرد و نوشت شماری از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر سخنرانی امروز احمدی نژاد در این دانشگاه را برهم زدند.
این خبرگزاری از تلاش دسته جمعی دانشجویان برای هجوم به سمت جایگاه سخنرانی و برهم زدن مراسم خبر داد
خبرگزاری فارس همچنین به حمله نیروهای بسیجی به دانشجویان معترض اشاره کرد و نوشت درگیری با دانشجویان از آنجا آغاز شد که تعدادی از آنان شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و با شکستن دوربین صدا و سیما جمهوری اسلامی سعی در رساندن خود به جایگاه سخنرانی را داشتند
خبرگزاری ایلنا نیز نوشت احمدی نزاد در ميان اعتراضات دانشجويان دانشگاه اميركبير به اين دانشگاه رفت، در ميان هياهوی شديد سخنرانی كرد و با بدرقه شعارهای اعتراض آميز دانشگاه را ترک كرد
گزارش خبرنامه اميرکبير از اعتراض امروز دانشجويان
۰:۴۵ bamardum 0 نظر

خبرنامه امیرکبیر: محمود احمدی نژاد که علی رغم مخالفت دانشجویان پلی تکنیک در این دانشگاه حضور یافته بود با عکس العمل شدید دانشجویان مواجه شد. احمدی نژاد درمیان تدابیر شدید امنیتی و با حضور پر تعداد بسیج مناطق تهران و دانشجویان دانشگاه امام حسین و امام صادق در دانشگاه امیرکبیر حاضر شده بود با شعار های دانشجویان عصبانی مواجه شد. دانشجویان پلی تکنیک در حالی که عکس وی را به صورت وارونه در دست گرفته و عکس دانشجویان اخراجی و سه ستاره و دکتر کیوان انصاری را در دست داشتند، شعار می دادند “محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “نظامی حیا کن دانشگاه را رها کن”، “دروغگو بر بیرون” و...گزارش ها حاکی از درگیری شدید فیزیکی بین فعالان انجمن اسلامی پلی تکنیک و دانشجویان بسیجی این دانشگاه در سالن دارد و جو سالن محل سخنرانی به شدت متشنج گزارش شده است به گونه ای که با شروع سخنرانی رییس جمهور دانشجویان با سر دادن شعارهای فوق الذکر نسبت به حضور وی در دانشگاه اعتراض کردند. دانشجویان همچنین شعارهای تندی را بر علیه بسیج سر دادند همچنین بسیجیانی که برای کنترل برنامه از مناطق بسیج شهری تهران در دانشگاه حاضر شده اند، در حضور رییس جمهور مهرورز اقدام به ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه کردند به طوریکه تا به حال ۲ نفر به بیمارستان منتقل شده اند. لازم به ذکر است دکتر متین مشکین از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر که شدیدا مورد ضرب و شتم شبه نظامیان قرار گرفته بود اکنون در سلامت به سر می برد گفتنی است برنامه با نوحه خوانی و سینه زنی بسیجیانی که عکس سید حسن نصرا… را در دست داشتند رو به اغتشاش رفت که با پرتاب بمب صدا زا از سوی تیم حفاظت کمی فضا آرام شد. این مسئله در حالی است که خبرگزاری ایسنا در این خصوص گفت: در بين سخنان رييس جمهور ترقهاي با شدت بسیار زیاد در سالن منفجر شد كه احمدينژاد در واكنش به انفجار اين ترقه نيز گفت: توپ، تانك، مسلسل ديگر اثر ندارد. دانشجويان آزاده راه خود را پيدا كرده و تحت تاثير فشارهاي عدهاي دانشجونما قرار نميگيرند. دانشجوي ما بيدار است و از بيگانه بيزار است احمدی نژاد این سخنان را در حالی عنوان می کرد که دانشجویان شعار می دادند: توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد. احمدی نژاد به علت جو به شدت متشنج سالن و همچنین درگیریهای شدید فیزیکی میان دانشجویان و بسیجیان سخنرانی خود را چندین مرتبه قطع کرد احمدی نژاد که با شعارهای مکرر دانشجویان مواجه شده بود، گفت: در تمام فعاليت جنبش دانشجويي ما اين شعار را دانشجويان سر مي دادند كه دانشجو ميميرد و ذلت نميپذيرد و دانشجويان اين مملكت همواره ضد ديكتاتور بودهاند و خواهند بود. افتخار دانشگاه در اين بوده كه هميشه ديكتاتور را در هر لباسي شناخته و سركوب كرده است. امروز بدترين نوع ديكتاتوري در دنيا ديكتاتوري آمريكايي است كه در لباس حقوق بشر جلوه كرده است اما سخنان احمدی نژاد که حاکی از فرافکنی وی در خصوص اعتراض دانشجویان بود با اعتراض دوباره دانشجویان امیرکبیر مواجه شد. در اين هنگام احمدينژاد خطاب به دانشجوياني كه شعار سر ميدادند گفت: شما حرفهاي خود را زديد اجازه دهيد كه من نيز حرفهاي خود را بزنم.
علیرغم این سخنان سالن آمفی تئاتر دانشگاه همچنان متشنج بود و احمدی نژاد ترجیح داد بدون توجه به جو سالن به سخنان خود ادامه دهد. اما وقتی اعتراض دانشجویان برای چندمین بار سبب شد سخنان او قطع شود، گفت: عده قليلي كه مدعي خفقان هستند خودشان با ايجاد خفقان نمي گذارند اكثريت، حرف ها را بشنوند احمدينژاد گفت: عدهاي گفتند كه خفقان به وجود آمده است ولي شما ميبينيد كه در اين محيط همه توانستند صحبتهاي خود را بيان كنند. افتخار اين دولت اين است كه بازترين شرايط سياسي را در طول تاريخ اين كشور ايجاد كرده است و درحال حاضر در اين مملكت افراد، رسانهها و مطبوعات حرفهاي خود را ميزنند. هر چه ميخواهند ميگويند، با آزادي در اين مملكت راه ميروند و بعد هم ميگويند آزادي نيست و خفقان است احمدينژاد در ادامه با حمله مکرر به تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی به بيان خاطرهاي از دوران مبارزات دانشجويان در اوایل انقلاب پرداخت كه این مسئله باعث شد بار دیگر دانشجویان امیرکبیر با دادن شعار «حکومت زور نمی خوایم، دولت مزدور نمی خوایم»، «آزادی، آزادی حق مسلم ماست» و «محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد» به سخنان رئیس جمهور اعتراض کردند. احمدينژاد خطاب به آنها گفت: ما ديكتاتوري شاه سابق را چشيدهايم و به همين خاطر انقلاب كردهايم و تا آخر و حتي هزار سال اجازه نميدهيم كه عدهاي ولو به نام آزادي در اين كشور ديكتاتوري برپا كنند در حالی که اعضای انجمن اسلامی که تلاش می کردند خود را به میکروفون روی سن رسانده و سخنان خود را در این جلسه مطرح کنند مورد ضرب و شتم شدید نیروهای گارد ریاست جمهوری قرار گرفتند. این مسئله و همچنین حضور یکی از دانشجویانی که خود را عضو انجمن اسلامی معرفی می کرد موجب اعتراض شدید دانشجویان شد. احمدی نژاد در پاسخ به اعتراض دانشجویان گفت: عدهاي از دوستان ما آمدند و در اينجا ديدگاه هاي خود را مطرح كردند، حرفهاي خود را زدند و من ترديد ندارم كه اگر اين فرصت وجود داشت تك تك شما حرفهاي زيادي براي گفتن داريد. هر گروهي كه به نام جنبش دانشجويي حركتي را آغاز كرده و از مسير آرمانخواهي دور شدهاند بدنهي حقيقي دانشگاه آنها را كنار گذاشته است احمدی نژاد این سخنان را در حالی عنوان می کند که شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر خردادماه امسال با رای ۲۸۰۰ نفر از دانشجویان انتخاب شدند اما ساختمان انجمن اسلامی از سوی رئیس دانشگاه، دکتر رهایی، در نیمه های شب و با پشتیبانی نیروهای امنیتی با بولدوزر تخریب شد و مجوز انجمن اسلامی به عده قلیلی از بسیجیان دانشگاه اعطا شد. در همین راستا روز گذشته دانشجویان پلی تکنیک به دعوت انجمن اسلامی منتخب دانشجویان در تجمعی ۱۰۰۰ نفری به عملکرد دولت احمدی نژاد شدیدا انتقاد کردند در حالی که از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، بسیاری از اساتید دگراندیش دانشگاه توسط روسای انتصابی دانشگاه ها بازنشسته شده اند، رييس جمهور در این خصوص گفت: در مورد بازنشسته شدن اساتيد نيز دو تن از دانشجويان مطالبي را مطرح كردهاند ولي اگر شما ميخواهيد نظر احمدينژاد را بشنويد بايد بگويم استاد دانشگاه هيچگاه بازنشسته نخواهد شد احمدی نژاد در ادامه افزود: يكي از نمايندگان تشكلهاي دانشجويي در اينجا گفت كه شما قصد داريد دستاوردهاي دولتهاي قبل را زير سوال ببريد، ولي من در اينجا به شما ميگويم افتخار اين دولت در اين است كه ما تاكنون هيچ قدمي براي زير سوال بردن خدمات ديگران برنداشتهايم این گزارش حاکی است سئوال دانشجویان در مورد اقدامات ضعیف و نقض حق تحصیل و آزادی بیان در دانشگاه از سوی احمدی نژاد بی پاسخ ماند و وی ترجیح داد به جای پاسخگویی به سوالات دانشجویان به نفی هولوکاست و دفاع از فعالیت های هسته ای و سیاست های اقتصادی دولتش بپردازد. احمدی نژاد در این خصوص گفت: من ميخواهم به شما دانشجويان بگويم تحريمي كه آنها مطرح ميكنند مثل يك داستان است كه از دور طرف فكر ميكرد ماست است به جلو آمد متوجه شد دوغ است و وقتي كه روبرو شد فهميد آب است احمدی نژاد در ادامه گفت:ما تا می خواهیم با فساد اقتصادی مبارزه کنیم، روزنامه های آمریکا علیه ما شانتاژ می کنند. یکی از اقتصاددانان گفته که دویست میلیارد دلار سرمایه از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد از کشور خارج شده، من گفتم تو یا دلار نمی دانی چیست یا از افتصاد خبر نداری همچنین احمدی نژاد در خصوص دانشجویان سه ستاره با لحن تمسخرآمیزی گفت: دستور می دهم به دانشجویان سه ستاره درجه ستوانی بدهند! که این مسئله با اعتراض شدید دانشجویان امیرکبیر مواجه شد و دانشجویان رئیس جمهور را هو کردند. این مسئله با اعتراض شدید احمدی نژاد مواجه شد و وی دانشجویان معترض را عامل آمریکا خواند و آنها را به گرفتن پول از بیگانگان متهم کرده اما خاطر نشان کرد همه آنها را دوست دارد و با آنها مهرورزی خواهد کرد. رییس جمهور همچنین دانشجویان را به بی حیا بودن متهم کرد. احمدينژاد گفت: شما به من توهین می کنید اما من جواب شما را با آرامش خواهم داد! در ادامه احمدی نژاد تهدید کرد که دانشجونماها را به صلابه می کشیم در اين هنگام عدهاي از دانشجويان وسط سالن عكس احمدينژاد را سوزاندند كه احمدينژاد نيز گفت: همه بايد بدانند كه احمدينژاد در راه دفاع از آزادي حقيقي، استقلال و عدالت حاضر است تن و جانش به مانند شهادت رجايي بسوزد در ادامه مراسم مهدي سعيديپور، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: اين ديدار در حالي صورت ميگيرد كه بسياري از دانشجويان در اين دانشگاه ممنوعالورود و ستارهدار شدهاند و بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ٨٤ فضاي بسته فرهنگي حاكم شده است سعيديپور، افزود: من از پلي تكنيكي صحبت ميكنم كه فضاي دانشجويي آن به سمتي ميرود كه يا دانشجويان فعاليت كنند و ستارهدار شوند و يا بدون پشتوانه فرهنگي و صرفا براي شكستن فضا فعاليت كنند. اين دانشجويان منتظرند كه بفهمند كه معناي مهرورزي چيست؟ چراكه ما فقط ميخواهيم گفتوگو كنيم مازيار كريمي، دبير شوراي صنفي دانشگاه نيز مشكلات دانشجويان را ناشي از «مديريت بيكفايت دانشگاه» دانست و گفت: وظيفه اصلي شوراي صنفي احقاق حقوق دانشجويان است. در اين ميان دانشجويان شعار دادند، «رهايي رهايي استعفا استعفا» وي افزود: مطمئنا در هفتههاي آينده كميته انضباطي دانشگاه روزهاي پركاري را در پيش خواهد داشت موسوي مسوول بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير نيز گفت: عدهاي كه اغتشاش ميكنند دانشجوياني هستند كه خط شان را علی افشاری از آمريكا به آنها ميدهد. دوستان! دوره توسعه سياسي تمام شده و اكنون دوران عدالتورزي است. این سخنان دانشجوی بسیجی دانشگاه امیرکبیر با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شد. موسوي در واكنش به شعار عدهاي كه خطاب به او ميگفتند: «بسیجی برو گمشو»، گفت: اين شما هستيد كه بايد از دانشگاه بيرون برويد و گم شويد چرا كه مملكت را ما ميسازيم همچنین دکتر رهایی، رییس انتصابی دانشگاه امیرکبیر، نیز سخنانش به صورت مکرر به علت اعتراض دانشجویان قطع شد، نتوانست در این مراسم صحبت کند و مجبور به ترک تریبون شد. دانشجویان یک صدا فریاد می زدند: رهایی، رهایی، استعفا استعفا
علیرغم این سخنان سالن آمفی تئاتر دانشگاه همچنان متشنج بود و احمدی نژاد ترجیح داد بدون توجه به جو سالن به سخنان خود ادامه دهد. اما وقتی اعتراض دانشجویان برای چندمین بار سبب شد سخنان او قطع شود، گفت: عده قليلي كه مدعي خفقان هستند خودشان با ايجاد خفقان نمي گذارند اكثريت، حرف ها را بشنوند احمدينژاد گفت: عدهاي گفتند كه خفقان به وجود آمده است ولي شما ميبينيد كه در اين محيط همه توانستند صحبتهاي خود را بيان كنند. افتخار اين دولت اين است كه بازترين شرايط سياسي را در طول تاريخ اين كشور ايجاد كرده است و درحال حاضر در اين مملكت افراد، رسانهها و مطبوعات حرفهاي خود را ميزنند. هر چه ميخواهند ميگويند، با آزادي در اين مملكت راه ميروند و بعد هم ميگويند آزادي نيست و خفقان است احمدينژاد در ادامه با حمله مکرر به تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی به بيان خاطرهاي از دوران مبارزات دانشجويان در اوایل انقلاب پرداخت كه این مسئله باعث شد بار دیگر دانشجویان امیرکبیر با دادن شعار «حکومت زور نمی خوایم، دولت مزدور نمی خوایم»، «آزادی، آزادی حق مسلم ماست» و «محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد» به سخنان رئیس جمهور اعتراض کردند. احمدينژاد خطاب به آنها گفت: ما ديكتاتوري شاه سابق را چشيدهايم و به همين خاطر انقلاب كردهايم و تا آخر و حتي هزار سال اجازه نميدهيم كه عدهاي ولو به نام آزادي در اين كشور ديكتاتوري برپا كنند در حالی که اعضای انجمن اسلامی که تلاش می کردند خود را به میکروفون روی سن رسانده و سخنان خود را در این جلسه مطرح کنند مورد ضرب و شتم شدید نیروهای گارد ریاست جمهوری قرار گرفتند. این مسئله و همچنین حضور یکی از دانشجویانی که خود را عضو انجمن اسلامی معرفی می کرد موجب اعتراض شدید دانشجویان شد. احمدی نژاد در پاسخ به اعتراض دانشجویان گفت: عدهاي از دوستان ما آمدند و در اينجا ديدگاه هاي خود را مطرح كردند، حرفهاي خود را زدند و من ترديد ندارم كه اگر اين فرصت وجود داشت تك تك شما حرفهاي زيادي براي گفتن داريد. هر گروهي كه به نام جنبش دانشجويي حركتي را آغاز كرده و از مسير آرمانخواهي دور شدهاند بدنهي حقيقي دانشگاه آنها را كنار گذاشته است احمدی نژاد این سخنان را در حالی عنوان می کند که شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر خردادماه امسال با رای ۲۸۰۰ نفر از دانشجویان انتخاب شدند اما ساختمان انجمن اسلامی از سوی رئیس دانشگاه، دکتر رهایی، در نیمه های شب و با پشتیبانی نیروهای امنیتی با بولدوزر تخریب شد و مجوز انجمن اسلامی به عده قلیلی از بسیجیان دانشگاه اعطا شد. در همین راستا روز گذشته دانشجویان پلی تکنیک به دعوت انجمن اسلامی منتخب دانشجویان در تجمعی ۱۰۰۰ نفری به عملکرد دولت احمدی نژاد شدیدا انتقاد کردند در حالی که از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، بسیاری از اساتید دگراندیش دانشگاه توسط روسای انتصابی دانشگاه ها بازنشسته شده اند، رييس جمهور در این خصوص گفت: در مورد بازنشسته شدن اساتيد نيز دو تن از دانشجويان مطالبي را مطرح كردهاند ولي اگر شما ميخواهيد نظر احمدينژاد را بشنويد بايد بگويم استاد دانشگاه هيچگاه بازنشسته نخواهد شد احمدی نژاد در ادامه افزود: يكي از نمايندگان تشكلهاي دانشجويي در اينجا گفت كه شما قصد داريد دستاوردهاي دولتهاي قبل را زير سوال ببريد، ولي من در اينجا به شما ميگويم افتخار اين دولت در اين است كه ما تاكنون هيچ قدمي براي زير سوال بردن خدمات ديگران برنداشتهايم این گزارش حاکی است سئوال دانشجویان در مورد اقدامات ضعیف و نقض حق تحصیل و آزادی بیان در دانشگاه از سوی احمدی نژاد بی پاسخ ماند و وی ترجیح داد به جای پاسخگویی به سوالات دانشجویان به نفی هولوکاست و دفاع از فعالیت های هسته ای و سیاست های اقتصادی دولتش بپردازد. احمدی نژاد در این خصوص گفت: من ميخواهم به شما دانشجويان بگويم تحريمي كه آنها مطرح ميكنند مثل يك داستان است كه از دور طرف فكر ميكرد ماست است به جلو آمد متوجه شد دوغ است و وقتي كه روبرو شد فهميد آب است احمدی نژاد در ادامه گفت:ما تا می خواهیم با فساد اقتصادی مبارزه کنیم، روزنامه های آمریکا علیه ما شانتاژ می کنند. یکی از اقتصاددانان گفته که دویست میلیارد دلار سرمایه از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد از کشور خارج شده، من گفتم تو یا دلار نمی دانی چیست یا از افتصاد خبر نداری همچنین احمدی نژاد در خصوص دانشجویان سه ستاره با لحن تمسخرآمیزی گفت: دستور می دهم به دانشجویان سه ستاره درجه ستوانی بدهند! که این مسئله با اعتراض شدید دانشجویان امیرکبیر مواجه شد و دانشجویان رئیس جمهور را هو کردند. این مسئله با اعتراض شدید احمدی نژاد مواجه شد و وی دانشجویان معترض را عامل آمریکا خواند و آنها را به گرفتن پول از بیگانگان متهم کرده اما خاطر نشان کرد همه آنها را دوست دارد و با آنها مهرورزی خواهد کرد. رییس جمهور همچنین دانشجویان را به بی حیا بودن متهم کرد. احمدينژاد گفت: شما به من توهین می کنید اما من جواب شما را با آرامش خواهم داد! در ادامه احمدی نژاد تهدید کرد که دانشجونماها را به صلابه می کشیم در اين هنگام عدهاي از دانشجويان وسط سالن عكس احمدينژاد را سوزاندند كه احمدينژاد نيز گفت: همه بايد بدانند كه احمدينژاد در راه دفاع از آزادي حقيقي، استقلال و عدالت حاضر است تن و جانش به مانند شهادت رجايي بسوزد در ادامه مراسم مهدي سعيديپور، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: اين ديدار در حالي صورت ميگيرد كه بسياري از دانشجويان در اين دانشگاه ممنوعالورود و ستارهدار شدهاند و بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ٨٤ فضاي بسته فرهنگي حاكم شده است سعيديپور، افزود: من از پلي تكنيكي صحبت ميكنم كه فضاي دانشجويي آن به سمتي ميرود كه يا دانشجويان فعاليت كنند و ستارهدار شوند و يا بدون پشتوانه فرهنگي و صرفا براي شكستن فضا فعاليت كنند. اين دانشجويان منتظرند كه بفهمند كه معناي مهرورزي چيست؟ چراكه ما فقط ميخواهيم گفتوگو كنيم مازيار كريمي، دبير شوراي صنفي دانشگاه نيز مشكلات دانشجويان را ناشي از «مديريت بيكفايت دانشگاه» دانست و گفت: وظيفه اصلي شوراي صنفي احقاق حقوق دانشجويان است. در اين ميان دانشجويان شعار دادند، «رهايي رهايي استعفا استعفا» وي افزود: مطمئنا در هفتههاي آينده كميته انضباطي دانشگاه روزهاي پركاري را در پيش خواهد داشت موسوي مسوول بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير نيز گفت: عدهاي كه اغتشاش ميكنند دانشجوياني هستند كه خط شان را علی افشاری از آمريكا به آنها ميدهد. دوستان! دوره توسعه سياسي تمام شده و اكنون دوران عدالتورزي است. این سخنان دانشجوی بسیجی دانشگاه امیرکبیر با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شد. موسوي در واكنش به شعار عدهاي كه خطاب به او ميگفتند: «بسیجی برو گمشو»، گفت: اين شما هستيد كه بايد از دانشگاه بيرون برويد و گم شويد چرا كه مملكت را ما ميسازيم همچنین دکتر رهایی، رییس انتصابی دانشگاه امیرکبیر، نیز سخنانش به صورت مکرر به علت اعتراض دانشجویان قطع شد، نتوانست در این مراسم صحبت کند و مجبور به ترک تریبون شد. دانشجویان یک صدا فریاد می زدند: رهایی، رهایی، استعفا استعفا
در حاشیه:
قبل از شروع مراسم از در آمفی تئاتر واقع در سلف سرویس تعداد زیادی دختر چادری که با اتوبوس از بیرون دانشگاه آورده شده بودند ،وارد سالن کردند.
در حین سخنرانی و هنگام خروج احمدی نژاد در سالن صدای ترقه به گوش می رسید.
بعد از مراسم دانشجوهای دانشگاه های دیگر بخصوص دانشگاه امام صادق که برای این مراسم به دانشگاه آورده شده بودند را توسط مینی بوس و اتوبوس با حفاظت گارد ویژه از دانشگاه خارج کردند.
دانشجویان وزیر علوم را در هنگام خروج هو کردند و وی برای فرار از روبرو شدن با دانشجویانی که برای صحبت با وی تجمع کرده بودند سوار ماشین خود نشد و مسافتی را پیاده طی کرد .
ابتدای مراسم با وجود خالی بودن سالن از ورود دانشجویان به سالن ممانعت می شد که دانشجویان با درگیری وارد سالن شدند.
قبل از ورود دانشجویان به سالن در ساعت هفت و نیم صبح، تقریبا سه چهارم سالن توسط کسانی که از بیرون آورده شده بودند پر شده بود.
دوربین صدا و سیما که در حال فیلم برداری از تک تک دانشجویان بود توسط تعدادی از دختران دانشجو ضبط و شکسته شد.
دانشجویان پس از خروج از سالن سرود یار دبستانی را خواندند.
بسیجی ها با گرفتن پوستر جلوی صورت دانشجویان از دیده شدن آنها توسط احمدی نژاد جلوگیری می کردند.
دروبین های عکاسی دانشجویان حین ورود به سالن آمفی تئاتر توسط گارد ریاست جمهوری ضبط شد و امکان تهیه عکس و تصویر از مراسم از دانشجویان سلب شد
قبل از شروع مراسم از در آمفی تئاتر واقع در سلف سرویس تعداد زیادی دختر چادری که با اتوبوس از بیرون دانشگاه آورده شده بودند ،وارد سالن کردند.
در حین سخنرانی و هنگام خروج احمدی نژاد در سالن صدای ترقه به گوش می رسید.
بعد از مراسم دانشجوهای دانشگاه های دیگر بخصوص دانشگاه امام صادق که برای این مراسم به دانشگاه آورده شده بودند را توسط مینی بوس و اتوبوس با حفاظت گارد ویژه از دانشگاه خارج کردند.
دانشجویان وزیر علوم را در هنگام خروج هو کردند و وی برای فرار از روبرو شدن با دانشجویانی که برای صحبت با وی تجمع کرده بودند سوار ماشین خود نشد و مسافتی را پیاده طی کرد .
ابتدای مراسم با وجود خالی بودن سالن از ورود دانشجویان به سالن ممانعت می شد که دانشجویان با درگیری وارد سالن شدند.
قبل از ورود دانشجویان به سالن در ساعت هفت و نیم صبح، تقریبا سه چهارم سالن توسط کسانی که از بیرون آورده شده بودند پر شده بود.
دوربین صدا و سیما که در حال فیلم برداری از تک تک دانشجویان بود توسط تعدادی از دختران دانشجو ضبط و شکسته شد.
دانشجویان پس از خروج از سالن سرود یار دبستانی را خواندند.
بسیجی ها با گرفتن پوستر جلوی صورت دانشجویان از دیده شدن آنها توسط احمدی نژاد جلوگیری می کردند.
دروبین های عکاسی دانشجویان حین ورود به سالن آمفی تئاتر توسط گارد ریاست جمهوری ضبط شد و امکان تهیه عکس و تصویر از مراسم از دانشجویان سلب شد
هورا این مشکل هم حل شد
۱۶:۰۶ bamardum 0 نظر
ایران بنا به درخواست ترکیه وعده داده پرواز هواپیمایی را به شهر توریستی آنتالیا از سر بگیرد. به گفته رسانه های ترکیه مقامات ایرانی گفته اند در صورتی که گردشگران زن ایرانی از شنا کردن در کنار سواحل آنتالیا منع شوند در هتل هایی که جمهوری اسلامی تعیین می کند اقامت کنند و حجاب اسلامی را رعایت کنند پرواز به آنتالیا از سر گرفته می شود
به نقل از رونامه اعتماد ملی یکشنبه 19 آذر 1385
دانشگاه زنده است دکتر ابراهيم يزدي
۵:۰۸ bamardum 0 نظر
به عنوان دبيرکل نهضت آزادي ايران و همچنين يکي از اعضاي سابق انجمنهاي اسلامي دانشجويان ضمن تبريک صميمانه روز دانشجو به کليه دانشجويان ايران و همچنين آرزوي حل مشکلاتي که به خاطر فعاليتهاي آزاد انديشانه براي قشر دانشجو علي الخصوص در يکسال اخير بوجود آمده است برخي نکات را در مورد فعاليتهاي دانشجويي مجددا مطرح مي نمايم.
حماسه شانزدهم آذر ماه 1332 همواره نمادي از آزادي خواهي و ظلم ستيزي دانشجويان ايراني بوده و در عين حال اين روز ملي، نشانه ايست از مقاومت در راه حفظ استقلال دانشگاه از قدرت. از زمان تاسيس دانشگاه در ايران تا كنون نظام هاي سياسي مختلف همواره سعي داشته اند تا كنترل دانشگاه و نظام علمي كشور را در دست گرفته و درخدمت اهداف و منافع خود به كار گيرند؛ اما دانشجويان و اعضاي هيات هاي علمي دانشگاه ها همواره سدي در برابر اين اهداف قدرت بوده و براي دفاع از استقلال دانشگاه هزينه هاي فراواني را نيز متحمل شده اند.
همانطور كه در بيانيه آغاز سال تحصيلي نهضت آزادي ايران نيز بيان شد، ما مهمترين وظيفه دانشجويان و دانشگاهيان را دفاع از آكادمي آزاد به عنوان يك مفهوم مدرن مي دانيم و معتقديم تمامي طيف هاي مختلف سياسي فعال در دانشگاه ها بايد بر سر اين هدف به اشتراك در نظر و ائتلاف درعمل برسند. آكادمي آزاد آخرين سنگر تجددخواهان در برابر سنت گرايان خشكه مقدس است و تعطيل آن به معناي تعطيل علم و عقلانيت در ايران است.
اينجانب از پايداري دانشجويان و بر گزاري روز دانشجو استقبال مي نمايم. روز دانشجو نماد فرياد دانشجويان و دانشگاهيان عليه ظلم و ستم به ساحت علم و دانشگاه است. خداوند كريم در قرآن مجيد مي فرمايد لا يحب الله الجهر با لسوء من القول الا من ظلم – خداوند بانگ بر داشتن در گفتار تند را دوست ندارد مگر از سوي كسي كه به او ستم شده باشد. دانشجويان ستم ديده حق دارند آن چنان فرياد بزنند تا صداي داد خواهي آنان از ديوار هاي بتوني عبور كند و بگوش مسئولان كشور و همه جهانيان برسد.
در سال جاري وضعيت دانشگاه ها بسيار وخيم تر از سال گذشته شده است به طوريكه تنها در سه ماه اول سال تحصيلي به اندازه تمام سال گذشته بدنه دانشگاهي كشور صدمه ديده است. علاوه بر ظلم آشكاري كه بر دانشجويان و اساتيد آزاديخواه دانشگاه رفت، مديريت ضعيف و غيرعلمي نيز موجب بروز مشكلات فراوان در دانشگاهها شده است. فوت سه دانشجو در دانشگاه هاي سبزوار، علم و صنعت و علامه طباطبايي، اعتراضات اعضاي هيات علمي دانشگاه لرستان، تعطيلي دانشگاه يزد به دليل شيوع بيماري و مثال هايي از اين دست مواردي هستند كه در كنار مشكلات فراوان ديگر وجهه خبري پيدا كرده اند.
قطعا مديريت وابسته و غيرمنتخب دانشگاه ها مسئول چنين مشكلاتي مي باشند. انكار آشكار و علني مديريت وزارت علوم ازوجود دانشجويان ستاره دار و همچنين عدم ثبت نام از دانشجويان سياسي با وجود دستور شفاف برخي مقامات دولتي ونا ديده گرفتن احكام قضايي عليه اين دستورات نشان از چيرگي مديريت امنيتي و غيرپاسخگو بر دانشگاه ها مي باشد.
رييس دولت كنوني ايران از ابتداي حضورش در عرصه انتخابات خود را يك فرد دانشگاهي معرفي و همواره سياست هاي خود را درجهت دفاع از دستاوردهاي علمي كشور توجيه كرده است. با اين حال ايشان در سال گذشته در روز دانشجو به ميان دانشجويان نرفت. عدم حضور ايشان در جمع دانشجويان و دانشگاهيان نشان از موقعيت ضعيف ايشان در دانشگاه است.
رييس جمهوري پيشين با آن كه منتقدان زيادي در دانشگاه داشت اما باحضور در دانشگاه خود را درمعرض نقد قرار داد و با اين كار به طور عملي و نه فقط از روي شعار حرمت دانشگاه و علم را ارج نهاد. بهتر آن بود كه آقاي احمدي نژاد براي نشان دادن صدق مدعاي خود به دانشگاهيان در روز دانشجو در جمع آزاد ايشان شركت مي نمود.
به عنوان يکي از اعضاي سابق هيات دبيران سازمان دانشجويان دانشگاه تهران وشوراي مركزي انجمنهاي اسلامي دانشجويان هم در ايران و هم انجمنهاي دانشجويان ايراني در خارج از کشور، انجمن هاي اسلامي را به عنوان مهمترين تشكل هاي دانشجويي دعوت مي کنم تا به بازيابي هويت ملي(ايراني – اسلامي) خود بپردازند و با اين كار همچون هميشه قدرت تاثيرگذاري خود را حفظ كنند. بزرگترين اشتباه استراتژيك يك نهاد اجتماعي - سياسي ريشه دار آن است كه هويت تاريخي خود را كنار گذارد. اين عمل باعث كاهش انسجام داخلي، افت انگيزه براي عمل و در نهايت فروپاشي مجموعه مي شود.
متاسفانه برخي از دانشجويان تحت تاثير انيشه هاي غيرعلمي اسلام را ضد تجدد تصور نموده و درنتيجه هويت ديني تشكل هاي دانشجويي را كمرنگ كرده اند. امروز پس از چند دهه فعاليت تئوريك روشنفكران ديني دلايل و استدلالت فراواني براي رد منطقي اينگونه نظريات وجود دارد.
همچنين مثال هاي بسيار روشني از روشنفكران ديني در تاريخ دانشگاهي ما همچون بازرگان ها و سحابي ها و شريعتي ها و چمران ها وجود داشته اند كه هم انديشه و هويت ديني و هم مباني عقلي و علمي خود را به عنوان مفاهيم مدرن حفظ كردند و همواره از تاثيرگذارترين نيروهاي سياسي بوده اند. بنابراين مي توان نشان داد آنطوركه برخي از انديشمندان ادعاو تو صيه ميكنند ترك هويت ديني پيش نياز و شرط لازمي براي تجددخواهي و دفاع از عقلانيت، آزاد يخواهي و حقوق بشر و دموكراسي خواهي نيست.
و همچنين به عنوان دبيرکل حزبي که اعضاي آن در فعاليتهاي جنبش دانشجويي سابقه و تجربيات گسترده اي دارند از كليه دانشجويان مي خواهم ضمن حفظ استقلال خود از انفعال و بي عملي در دانشگاه ها پرهيز نمايند و باهرعقيده و از هرطيفي كه هستند، نهادهاي دانشجويي را فعال نگه دارند. اگر جلوي فعاليت تشكل هاي سياسي گرفته شده است، مي توان در نهاد هاي فرهنگي و يا صنفي ادامه فعاليت داد. مهم وجود تحرك و فعاليت موثر در داخل دانشگاه براي زنده نگهداشتن آن است. خالي كردن نهادهاي دانشجويي عملا راه را براي تسخير دانشگاه توسط نهادهاي غير دانشگاهي و دانشجويان وابسته به حاكميت هموار مي سازد.
خدا يار و نگهدار تان.
پيروز و سر بلند باشيد.
حماسه شانزدهم آذر ماه 1332 همواره نمادي از آزادي خواهي و ظلم ستيزي دانشجويان ايراني بوده و در عين حال اين روز ملي، نشانه ايست از مقاومت در راه حفظ استقلال دانشگاه از قدرت. از زمان تاسيس دانشگاه در ايران تا كنون نظام هاي سياسي مختلف همواره سعي داشته اند تا كنترل دانشگاه و نظام علمي كشور را در دست گرفته و درخدمت اهداف و منافع خود به كار گيرند؛ اما دانشجويان و اعضاي هيات هاي علمي دانشگاه ها همواره سدي در برابر اين اهداف قدرت بوده و براي دفاع از استقلال دانشگاه هزينه هاي فراواني را نيز متحمل شده اند.
همانطور كه در بيانيه آغاز سال تحصيلي نهضت آزادي ايران نيز بيان شد، ما مهمترين وظيفه دانشجويان و دانشگاهيان را دفاع از آكادمي آزاد به عنوان يك مفهوم مدرن مي دانيم و معتقديم تمامي طيف هاي مختلف سياسي فعال در دانشگاه ها بايد بر سر اين هدف به اشتراك در نظر و ائتلاف درعمل برسند. آكادمي آزاد آخرين سنگر تجددخواهان در برابر سنت گرايان خشكه مقدس است و تعطيل آن به معناي تعطيل علم و عقلانيت در ايران است.
اينجانب از پايداري دانشجويان و بر گزاري روز دانشجو استقبال مي نمايم. روز دانشجو نماد فرياد دانشجويان و دانشگاهيان عليه ظلم و ستم به ساحت علم و دانشگاه است. خداوند كريم در قرآن مجيد مي فرمايد لا يحب الله الجهر با لسوء من القول الا من ظلم – خداوند بانگ بر داشتن در گفتار تند را دوست ندارد مگر از سوي كسي كه به او ستم شده باشد. دانشجويان ستم ديده حق دارند آن چنان فرياد بزنند تا صداي داد خواهي آنان از ديوار هاي بتوني عبور كند و بگوش مسئولان كشور و همه جهانيان برسد.
در سال جاري وضعيت دانشگاه ها بسيار وخيم تر از سال گذشته شده است به طوريكه تنها در سه ماه اول سال تحصيلي به اندازه تمام سال گذشته بدنه دانشگاهي كشور صدمه ديده است. علاوه بر ظلم آشكاري كه بر دانشجويان و اساتيد آزاديخواه دانشگاه رفت، مديريت ضعيف و غيرعلمي نيز موجب بروز مشكلات فراوان در دانشگاهها شده است. فوت سه دانشجو در دانشگاه هاي سبزوار، علم و صنعت و علامه طباطبايي، اعتراضات اعضاي هيات علمي دانشگاه لرستان، تعطيلي دانشگاه يزد به دليل شيوع بيماري و مثال هايي از اين دست مواردي هستند كه در كنار مشكلات فراوان ديگر وجهه خبري پيدا كرده اند.
قطعا مديريت وابسته و غيرمنتخب دانشگاه ها مسئول چنين مشكلاتي مي باشند. انكار آشكار و علني مديريت وزارت علوم ازوجود دانشجويان ستاره دار و همچنين عدم ثبت نام از دانشجويان سياسي با وجود دستور شفاف برخي مقامات دولتي ونا ديده گرفتن احكام قضايي عليه اين دستورات نشان از چيرگي مديريت امنيتي و غيرپاسخگو بر دانشگاه ها مي باشد.
رييس دولت كنوني ايران از ابتداي حضورش در عرصه انتخابات خود را يك فرد دانشگاهي معرفي و همواره سياست هاي خود را درجهت دفاع از دستاوردهاي علمي كشور توجيه كرده است. با اين حال ايشان در سال گذشته در روز دانشجو به ميان دانشجويان نرفت. عدم حضور ايشان در جمع دانشجويان و دانشگاهيان نشان از موقعيت ضعيف ايشان در دانشگاه است.
رييس جمهوري پيشين با آن كه منتقدان زيادي در دانشگاه داشت اما باحضور در دانشگاه خود را درمعرض نقد قرار داد و با اين كار به طور عملي و نه فقط از روي شعار حرمت دانشگاه و علم را ارج نهاد. بهتر آن بود كه آقاي احمدي نژاد براي نشان دادن صدق مدعاي خود به دانشگاهيان در روز دانشجو در جمع آزاد ايشان شركت مي نمود.
به عنوان يکي از اعضاي سابق هيات دبيران سازمان دانشجويان دانشگاه تهران وشوراي مركزي انجمنهاي اسلامي دانشجويان هم در ايران و هم انجمنهاي دانشجويان ايراني در خارج از کشور، انجمن هاي اسلامي را به عنوان مهمترين تشكل هاي دانشجويي دعوت مي کنم تا به بازيابي هويت ملي(ايراني – اسلامي) خود بپردازند و با اين كار همچون هميشه قدرت تاثيرگذاري خود را حفظ كنند. بزرگترين اشتباه استراتژيك يك نهاد اجتماعي - سياسي ريشه دار آن است كه هويت تاريخي خود را كنار گذارد. اين عمل باعث كاهش انسجام داخلي، افت انگيزه براي عمل و در نهايت فروپاشي مجموعه مي شود.
متاسفانه برخي از دانشجويان تحت تاثير انيشه هاي غيرعلمي اسلام را ضد تجدد تصور نموده و درنتيجه هويت ديني تشكل هاي دانشجويي را كمرنگ كرده اند. امروز پس از چند دهه فعاليت تئوريك روشنفكران ديني دلايل و استدلالت فراواني براي رد منطقي اينگونه نظريات وجود دارد.
همچنين مثال هاي بسيار روشني از روشنفكران ديني در تاريخ دانشگاهي ما همچون بازرگان ها و سحابي ها و شريعتي ها و چمران ها وجود داشته اند كه هم انديشه و هويت ديني و هم مباني عقلي و علمي خود را به عنوان مفاهيم مدرن حفظ كردند و همواره از تاثيرگذارترين نيروهاي سياسي بوده اند. بنابراين مي توان نشان داد آنطوركه برخي از انديشمندان ادعاو تو صيه ميكنند ترك هويت ديني پيش نياز و شرط لازمي براي تجددخواهي و دفاع از عقلانيت، آزاد يخواهي و حقوق بشر و دموكراسي خواهي نيست.
و همچنين به عنوان دبيرکل حزبي که اعضاي آن در فعاليتهاي جنبش دانشجويي سابقه و تجربيات گسترده اي دارند از كليه دانشجويان مي خواهم ضمن حفظ استقلال خود از انفعال و بي عملي در دانشگاه ها پرهيز نمايند و باهرعقيده و از هرطيفي كه هستند، نهادهاي دانشجويي را فعال نگه دارند. اگر جلوي فعاليت تشكل هاي سياسي گرفته شده است، مي توان در نهاد هاي فرهنگي و يا صنفي ادامه فعاليت داد. مهم وجود تحرك و فعاليت موثر در داخل دانشگاه براي زنده نگهداشتن آن است. خالي كردن نهادهاي دانشجويي عملا راه را براي تسخير دانشگاه توسط نهادهاي غير دانشگاهي و دانشجويان وابسته به حاكميت هموار مي سازد.
خدا يار و نگهدار تان.
پيروز و سر بلند باشيد.
فیلم(( می خواهم خون گریه کنم)) را ببینید
۱:۲۴ bamardum 0 نظر
برداشت اول
کشور ایران اکنون در کوران یک دوران گذار بی سابقه در سراسر تاریخ طولانی خود قرار دارد دورانی که می تواند به یک بحران ژرف همه جانبه در همه عرصه های اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی امنیتی و حتی روانی تبدیل شود
برداشت دوم
دلایل تک رقمی شدن تورم در ترکیه
این موفقیت دولت ترکیه از این جهت حائز اهمیت است که کشور ترکیه فاقد منابع نفت و درآمدهای نفتی است و بخش مهمی از هزینه های اجتماعی و اقتصادی آن و همچنین درصد قابل توجهی از تورم موجود آن نیز ناشی از قیمت انرژی و نوسانات آن می باشد.نرخ تورم تک رقمی 7/7 درصدی این کشور از لحاظ پایین بودن نرخ تورم در میان 160 کشور جهان در ردیف 60 قرار دارد این در حالی است که ایران از نظر بالا بودن نرخ تورم در میان همان کشور ها در ردیف 8 قرار دارد یعنی نود دو پله پایین تر از ترکیه و جالب تر این است که بدانیم درسپتامبر 2001 میلادی نرخ تورم ترکیه 9/40 درصد بود یکی از دلایل موثر در این موفقیت را سالم سازی روابط مالی دولت و مبارزه جدی و موثر با مفاسد اقتصادی عنوان کرده اند
برداشت سوم
در5 سال آینده سالانه به طور متوسط 8/1 میلیون نفر به سن 20 سالگی می رسند برای ایجاد شغل سالانه به 30 هزار میلیارد ریال بودجه نیاز داریم نرخ بیکاری در سال 78 با افزایش 17 درصدی از 3/2 میلیون نفر به 7/2 میلیون نفر رسید که طبق آمار خوشن بینانه در سال 1390 در حدود 8 میلیون نفر از 28 میلیون نفر جمعیت فعال کشور خواهد بود یعنی نرخ بیکاری به 29 درصد خواهد رسید
برداشت چهارم
شبکه خبری الجزیره قطر بخش انگلیسی خود را چند هفته ای است راه اندازی کرده این شبکه فعالیتش را در سال 1996 با شعار یک نظر و این هم نظری دیگر و اختصاص 150 میلیون دلار از جانب امیر تازه به قدرت رسیده قطر آغاز کرد و توانست ظرف مدت کوتاهی با شبکه های قدرتمندی چون سی ان ان که دارای بودجه یک میلیارد دلار در سال است رقابت کند اما نکته جالب این است که با اینکه امیر قطر بودجه این شبکه را به صورت سالی 30 میلیون دلار تقبل کرده هیچگونه دخالتی در شبکه ندارد و بر این اعتقاد است که هر چه در آشکار شدن محیط بکوشیم در برخورد با آن موفق تر خواهیم بود. با طرح و بحث مسائل جهان در شبکه الجزیره مردم قطر به بحث می پردازند و امروز جامعه ساده قطر که جمعیتی در حدود پانصد هزار نفر و وسعتی در حدود 11347 کیلومتر مربع دارد بحثهایی چون حقوق زنان پارلمان و مطبوعات آزاد به طور عمیق جا افتاده و افتخار دیگری که این شبکه توانسته برای مردم و دولتش بدست آورد قطر ناشناخته دیروزکه 145 بار از ایران کوچک تر و تنها پنجاه هزار نفرش قطری است به کشوری مطرح در دهکده جهانی تبدیل کند این شبکه توانسته در سال 2000 45 درصد از هزینه هایش را از طریق جذب آگهی تامین کند و در جنگ آمریکا با طالبان با فروش اخبار اختصاصی با رقم دقیقه ای 20 هزار دلار سود خوبی بدست آورد
برداشت پنجم
هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است اکنون چگونه است؟
برداشت ششم
شورش بی صدا یا شورش سفید نامی است که فریبرز رئیس دانا بر رفتار کسانی گذاشته که از محدودیتهای اقتصادی آزادی اندیشه آزادی بیان بیکاری نبود فضای سالم تفریح و... رو به مواد مخدر می آورند به گفته ایشان در میانه سال 82 حدود 7/2 میلیون نفر مصرف کننده دائمی و حدود 700 تا 800 هزار نفر مصرف کننده تصادفی یا تفننی که به احتمال 60 درصد تا سال بعدش معتاد می شوند با توجه به سن جوان ایران باید منتظر فاجعه ای دردناک در سال 1390 بود
برداشت آخر
مزروعی نماینده مردم در مجلس ششم:کارگزاران هر حکومتی در پی تثبیت و بقای آن حکومت تلاش می کنند حتی اگر در پی منافع شخصی شان باشد باز عقل حکم می کند به گونه ای عمل کنند که با دوام و بقای حکومت منافع آنها تامین شود اما تجربه کشورهای استبدادی از جمله کشور خودمان نشان می دهد از مجموعه تصمیمات و سیاست های که به کار گرفته می شود نتیجه ای جز سقوط و ویرانی نمی توان گرفت
همشهری ماه اردیبهشت 1380 سعید لیلاز
همشهری ماه آبان 1380 جزیره ای به وسعت یک جهان
همشهری ماه اسفند 1380 ما سی نفر بودیم
یاس نو 19 آذر 1382 فریبرز رئیس دانا
شرق سال سوم ش 798
کشور ایران اکنون در کوران یک دوران گذار بی سابقه در سراسر تاریخ طولانی خود قرار دارد دورانی که می تواند به یک بحران ژرف همه جانبه در همه عرصه های اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی امنیتی و حتی روانی تبدیل شود
برداشت دوم
دلایل تک رقمی شدن تورم در ترکیه
این موفقیت دولت ترکیه از این جهت حائز اهمیت است که کشور ترکیه فاقد منابع نفت و درآمدهای نفتی است و بخش مهمی از هزینه های اجتماعی و اقتصادی آن و همچنین درصد قابل توجهی از تورم موجود آن نیز ناشی از قیمت انرژی و نوسانات آن می باشد.نرخ تورم تک رقمی 7/7 درصدی این کشور از لحاظ پایین بودن نرخ تورم در میان 160 کشور جهان در ردیف 60 قرار دارد این در حالی است که ایران از نظر بالا بودن نرخ تورم در میان همان کشور ها در ردیف 8 قرار دارد یعنی نود دو پله پایین تر از ترکیه و جالب تر این است که بدانیم درسپتامبر 2001 میلادی نرخ تورم ترکیه 9/40 درصد بود یکی از دلایل موثر در این موفقیت را سالم سازی روابط مالی دولت و مبارزه جدی و موثر با مفاسد اقتصادی عنوان کرده اند
برداشت سوم
در5 سال آینده سالانه به طور متوسط 8/1 میلیون نفر به سن 20 سالگی می رسند برای ایجاد شغل سالانه به 30 هزار میلیارد ریال بودجه نیاز داریم نرخ بیکاری در سال 78 با افزایش 17 درصدی از 3/2 میلیون نفر به 7/2 میلیون نفر رسید که طبق آمار خوشن بینانه در سال 1390 در حدود 8 میلیون نفر از 28 میلیون نفر جمعیت فعال کشور خواهد بود یعنی نرخ بیکاری به 29 درصد خواهد رسید
برداشت چهارم
شبکه خبری الجزیره قطر بخش انگلیسی خود را چند هفته ای است راه اندازی کرده این شبکه فعالیتش را در سال 1996 با شعار یک نظر و این هم نظری دیگر و اختصاص 150 میلیون دلار از جانب امیر تازه به قدرت رسیده قطر آغاز کرد و توانست ظرف مدت کوتاهی با شبکه های قدرتمندی چون سی ان ان که دارای بودجه یک میلیارد دلار در سال است رقابت کند اما نکته جالب این است که با اینکه امیر قطر بودجه این شبکه را به صورت سالی 30 میلیون دلار تقبل کرده هیچگونه دخالتی در شبکه ندارد و بر این اعتقاد است که هر چه در آشکار شدن محیط بکوشیم در برخورد با آن موفق تر خواهیم بود. با طرح و بحث مسائل جهان در شبکه الجزیره مردم قطر به بحث می پردازند و امروز جامعه ساده قطر که جمعیتی در حدود پانصد هزار نفر و وسعتی در حدود 11347 کیلومتر مربع دارد بحثهایی چون حقوق زنان پارلمان و مطبوعات آزاد به طور عمیق جا افتاده و افتخار دیگری که این شبکه توانسته برای مردم و دولتش بدست آورد قطر ناشناخته دیروزکه 145 بار از ایران کوچک تر و تنها پنجاه هزار نفرش قطری است به کشوری مطرح در دهکده جهانی تبدیل کند این شبکه توانسته در سال 2000 45 درصد از هزینه هایش را از طریق جذب آگهی تامین کند و در جنگ آمریکا با طالبان با فروش اخبار اختصاصی با رقم دقیقه ای 20 هزار دلار سود خوبی بدست آورد
برداشت پنجم
هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است اکنون چگونه است؟
برداشت ششم
شورش بی صدا یا شورش سفید نامی است که فریبرز رئیس دانا بر رفتار کسانی گذاشته که از محدودیتهای اقتصادی آزادی اندیشه آزادی بیان بیکاری نبود فضای سالم تفریح و... رو به مواد مخدر می آورند به گفته ایشان در میانه سال 82 حدود 7/2 میلیون نفر مصرف کننده دائمی و حدود 700 تا 800 هزار نفر مصرف کننده تصادفی یا تفننی که به احتمال 60 درصد تا سال بعدش معتاد می شوند با توجه به سن جوان ایران باید منتظر فاجعه ای دردناک در سال 1390 بود
برداشت آخر
مزروعی نماینده مردم در مجلس ششم:کارگزاران هر حکومتی در پی تثبیت و بقای آن حکومت تلاش می کنند حتی اگر در پی منافع شخصی شان باشد باز عقل حکم می کند به گونه ای عمل کنند که با دوام و بقای حکومت منافع آنها تامین شود اما تجربه کشورهای استبدادی از جمله کشور خودمان نشان می دهد از مجموعه تصمیمات و سیاست های که به کار گرفته می شود نتیجه ای جز سقوط و ویرانی نمی توان گرفت
همشهری ماه اردیبهشت 1380 سعید لیلاز
همشهری ماه آبان 1380 جزیره ای به وسعت یک جهان
همشهری ماه اسفند 1380 ما سی نفر بودیم
یاس نو 19 آذر 1382 فریبرز رئیس دانا
شرق سال سوم ش 798
فعالان حقوق بشر در ايران
۰:۴۲ bamardum 0 نظر
با سلام خدمت دوستان و همياران به دليل فيلترينگ وبلاگ فعالان حقوق بشر در ايران و فيلتر شدن 6 آدرس جديد ارائه شده از سوي کميته سانسور دوستاني که مايل هستند گزارشات ما را از طريق ايميل دريافت کنند مي توانند به آدرس زير يک ايميل ارسال کنند تا در ليست خبرنامه فعالان حقوق بشر وارد شوند لطفا پيام را به تمام دوستان خود ارسال کنيد
بازداشت غيرمتعارف رييس سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني را محكوم ميكنيم
۰:۳۸ bamardum 0 نظر
خبر تاسفآور بازداشت مجدد منصور اسالو، رييس سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني در 28 آبان ماه،كه به تازگي از زندان آزاد شده بود، به وسيله جمعي از كاركنان رسمي و شناختهشدهي نهادهاي امنيتي، توأم با ايجاد رعب و وحشت عمومي و تيراندازي در يك محيط مسكوني شهري، از يك سو نشان از آن دارد كه دولت نهم به رغم ادعاهاي مهرورزي، عدالتگستري و تاكيد بر رعايت اخلاق و شوون اسلامي، تلاشي در راستاي اثبات اعتقادش به موارد ياد شده و عملي كردن شعارهاي زيبايش نداشته و ندارد و از سوي ديگر، حكايت از ضعف دولت تا آن حد دارد كه يا از تأمل در رفتار و پيشبيني تأثير اينگونه رخدادها در جامعه غافل است يا امكان كنترل نيروهايش را از دست داده است فعالان سياسي ، اجتماعي و سنديكايي بارها اعلام كردهاند حق تشكيل نهادهاي مستقل كارگري را در راستاي اصل بيست و ششم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ماده 23 اعلاميه جهاني حقوق بشر ـ كه دولت ايران نيز آن را پذيرفته است و حكم قانون داخلي را دارد ـ دانسته، ناديده گرفتن هر يك از اصول فصل سوم قانون اساسي يا ارايهي هرگونه تفسير غيردمكراتيك از آنها را به مثابهي نفي قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي ايران ميدانند ما، امضاكنندگان اين بيانيه مشفقانه به مسئولان توصيه ميكنيم از يكسونگري و به کار بستن روشهاي "آزمون و خطا" در اداره كشور، بويژه در جامعهي پرتنش کارگري و عرصههاي صنعت و خدمات در ايران پرهيز کنند و تلاششان را در راستاي توسعه پايدار و متوازن و ريشهيابي و حل مسائل جامعه کارگري کشور به كار اندازند ما، با توجه به برخوردهاي خشونتبار اخير با برخي از تجمعات کارگري در تهران و شهرستانها، و هرگونه سركوب جسمي و رواني بيمنطق و به دور از تقواي الهي و كرامت انساني و به كار بستن تنبيههاي اقتصادي و اجتماعي، با دستاويز قرار دادن قانون عليه يكي از شريفترين قشرهاي ملت، يعني جامعه زحمتكش كارگري را ، محكوم ميكنيم و بر اين باوريم، كه چون شاخصهاي رفاه و عدالت اجتماعي درحال حاضر به ميزان قابل توجهي با معيارهاي شناخته شده جهاني فاصله دارد و تامين نيازهايي حياتي، مانند بهداشت، درمان، آموزش و اشتغال، براي قشرهاي بدون درآمد يا امكانات كافي در حد آرزو و خيال است، بازداشت و زنداني كردن معترضان يا جلوگيري از بازگشت آنان به کار، براي وادار کردن کارگران به دست برداشتن از پيگيري خواستهاي صنفيشان، كنشي بيهوده و نامعقول است امضاکنندگان زير ضمن محكوم كردن بازداشت غيرقانوني آقاي منصور اسالو و رفتارهاي نابخردانهي مأموران، مانند ضرب و شتم همراهان نامبرده و تيراندازي هوايي، دولتمردان را، باتوجه به منش انساني تأكيد شده در قرآن كريم و ديگر منابع معتبر اسلامي، از اينگونه رفتارها كه نخست برخلاف آموزههاي اسلامي، در تعارض با روح و متن قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و نيز مغاير با مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر و منافع ملي ايرانيان است، برحذر داشته، نگراني شديدمان را درباره بحرانهاي احتمالي سياسي و اجتماعي آتي ناشي از اين حادثه و نظاير آن ابراز ميكنند و از سر دلسوزي، موكداً از مسئولان مربوط ميخواهند كه ضمن پاسخگويي فوري درباره رفتارهاي يادشده، دستور برخورد قانوني با عوامل اين حادثه زشت صادر كنند تا از گسترش بيشتر جو وحشت در جامعه جلوگيري شود. در غير اينصورت ممكن است، روزي برسد كه براي مديريت اين گونه بحرانها دير شده باشد امضاکنندگان اين بيانيه به حاكمان هشدار ميدهند نگذارند با بروز چنين رويدادهايي شكاف ميان ملت و دولت بيشتر گردد كه در آن صورت، حاصلي جز از بين رفتن مشروعيت نظام به دست نخواهد آمد، و از سوي ديگر، به تمامي همميهنان در همه گروهها و گرايشها، اعم از سازمانهاي سياسي، گروههاي مدافع حقوق زنان وكارگران، دانشگاهيان، حقوقدانان، نويسندگان و ديگران توصيه مي كند كه به اينگونه حوادث از منظر نقض حقوق عمومي نگريسته، در راستاي محكوم كردن آنها از هيچ كوششي دريغ نورزند ما قوياً اعتقاد داريم حقوق انساني مندرج در فصل سوم قانون اساسي و تمامي اسناد بينالمللي مربوط به حقوق بشر، مانند اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاقهاي حقوق مدني و سياسي، مقاوله نامههاي 87 و 98 سازمان بين المللي كار (وابسته به ملل متحد)، از جمله حقوق بديهي و غيرقابل چشمپوشياند. ما برخوردهاي نادرست با مسايل كارگري در ايران را نيز در زمره موارد نقض حقوق بشر تلقي ميكنيم و بر اين باوريم كه ناديده گرفته شدن حقوق اساسي كارگران نتايجي ناگوار و غير قابل پيشبيني يا كنترل به همراه خواهد داشت ما ضمن در خواست رعايت حقوق شهروندي و آزادي فوري آقاي اسالو، در چارچوب قانون، ضرورت رسيدگي سريع به اتهامات وارده را به طور عادلانه، با حضور وكيل مدافع و در دادگاه عمومي علني را مورد تأكيد قرار مي دهيم
12/9/1385
فاطمه آرامنژاد، محمد آزادي، پيام ابوطالبي، مسعود آقايي، حميد آصفي، محمد اسدي، حسين اكبري، مهدي اميني زاده، حسين انصاري راد، حامد ايرانشاهي، كيوان انصاري، الناز انصاري، سامر آقايي، عباس ابوذري، هادي احتظاظي، حسن احمدي، محسن احمدي، نعمت احمدي، محمد رضا احمدينيا، مصطفي اخلاقي، علي اشرف سلطاني، مرتضي اشفاق، حسن افتخاراردبيلي، جلال اقتداري، عليرضا اكبرزادگان، علي اكرمي، محمود امير احمدي، ستار اميني، ، حجت انصاري، مصطفي ايزدي، كمالالدين بازرگاني، پرويز بابايي، عطا باباخاني، پروين بختيارنژاد، اكبر بديع زادگان، رحمتالله برهاني، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلي بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنويد بازرگان، محمد بسته نگار، محمدحسين بني اسدي، عماد بهاور، محمد بهزادي، حميد بهشتي، محمد بهفروزي، صفا بيطرف، مختار باطولي، مجيد بك نظري، مسعود پدرام، عباس پوراظهري، سعيد پور عزيزي، رضا پويان، محمود پيش بين، علياكبر پيرهادي، خليل پرند، هژير پلاسچي، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفي تاج زاده، عبدالرضا تاجيك، سعيد ترابيان عباس تاجالديني، مصطفي تنها، رضا تهراني، غلامعباس توسلي، محمد توسلي، محمدرضا توسلي، خالد توكل، محمد توكل، مجيد تولائي، مجيد جابري، عباس جنگي، مجتبي جهاني، سعيد حبيبي، مهدي حبيبي، مجيد حاجي بابائي، رضا حاجي، بهمن حافظي، فاطمه حقيقت جو، سعيد حجاريان، طه حجازي،حسين حريري، بهزاد حق پناه، علي حكمت، ابوالفضل حكيمي، عبدالكريم حكيمي، مجيد حكيمي، محمدرضا حمسي، حميد حديثي، جعفر خائف، پژمان خرسند، رضا خجستهرحيمي، محمد خطيبي، ابراهيم خدادادي، امير خرم، علي جمالي، ابراهيم خوش سيرت سليمي، يعقوب سليمي، سياوش سعادتيان، عبدالفتاح سلطاني، اسماعيل خوش محمدي، هوشنگ خيرانديش، سيدمحمدعلي دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، بهنام داراييزاده، محمد داديزاده، محمدمهدي دانشيان، محمود درد كشان، سعيد درودي، محمود دلآسايي، عباس دهقان نژاد، مصيب دواني، فريبا داودي مهاجر، ابراهيم دينوي، محمد صادق رباني، تقي رحماني،جواد رحيم پور، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايي، احد رضائي، اصغر رضائي، بيوك رضائي، عبدالعلي رضايي، محمد رضايي، بهمن رضاخاني، سيدداود رضوي، سعيد رضوي فقيه، حسين رفيعي، مهدي رهنما، رضا رئيس طوسي، روزبه رياضي، نفيسه زارع كهن، جمال زره ساز، محمد ابراهيم زماني، پرويز زندي نيا، احمد زيدآبادي، حسن زيدآبادي، محمد رضا زهدي، عليرضا ساريخاني، فرزاد ساجد اردبيلي، احمد ساعي، نسرين ستوده، عزت الله سحابي، فريدون سحابي، هاله سحابي، عيسي سحرخيز، هاشم سجادي، محمد سرچمي، بيوك سعيدي، ناصر فخر سلطاني، علي اشرف سلطاني، مرتضي سلطانيه، سيدرضا سيدزاده، علي سياسي راد، محمدعلي سيدنژاد، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكري، تقي شامخي، علي شاملو، حبيب شامينژاد، سلطانعلي شكاري، شايا شهوق، محمد شانه چي، حسين شاه حسيني، مريم شباني، محمد شريف، حجتاله شريفي،مازيار شكوري، الله وردي شمبوري، ماشاءالله شمس الواعظين، احمد شهامت دار، صابر شيخلو، فيروزه صابر، هدي صابر، علي صادقي، هاشم صباغيان، احمد صدر حاج سيدجوادي، رضا صدر، سميرا صدري، عباس صفايي فر، فضل الله صلواتي، ايمان صلواتي نژاد، كيوان صميمي، جليل ضرابي، علي اشرف ضرغامي، فريدون ضرغامي، اعظم طالقاني، حسام طالقاني، طاهره طالقاني، نرگس طالقاني، اكبر طاهري، رئوف طاهري، بهزاد طاهري، محمد طاهري، سيامك طاهري، امير طيراني، هما عابدي، جعفر عظيمزاده، سيد جعفر عباس زادگان، آرزو عابديني، مهدي عرب شاهي، حميدرضا عسگرينژاد، روئين عطوفت، بهزاد عطائيكيا، جواد علائي، باقر علائي، علي علوي، عليرضا علوي تبار، محمدباقر علوي، رضا عليجاني، علي عليزاده نائيني، محمد جعفر عمادي، محمود عمراني، علي اصغر غروي، عليرضا غروي، ماجد غروي، مسيح غروي، ناصر غلامي، غلامرضا غلامحسيني، سعيد غفارزاده، علي غفراني، مهدي غني، اباذر فتحي، مقصود فراستخواه،فاطمه فرهنگ خواه، مهدي فخرزاده، غفار فرزدي، حسن فريد اعلم، خسرو قشقايي، ماهرو قشقايي، رحمانقلي قلي زاده، عبدالمجيد قندي زاده، نظام الدين قهاري،عباس قائم الصباحي، عبدالحسين قميزاده، مصطفي قهرماني، حجت الله قياسي، رحمان كارگشا، اسداله كارشناس، مرتضي كاظميان، محسن كديور، منوچهر كديور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، علي كرمي، هادي كحالزاده، مرتضي كمساري، حسن كريمي، ناصر كميليان، روين كهزادي، يعقوب كوثري، بيژن گل افزا، فاطمه گوارايي،مازيار گيلانينژاد، مسعود لدني، حسين لقمانيان، حسين مجاهد،عبدالله مومني، علي مومني، محمود مومني، محمد تقي متقي، ابراهيم مددي، فضلاله مظاهري، يوسف مرادي، محسن محققي،نرگس محمدي، جواد محمدي، محمد محمدي اردهالي، سيد علي محمودي، حسين مجاهد، فريد مدرسي، حسين مدني، سعيد مدني، علي مدني، محمد مرادي، فريد مرجائي، ماشاءالله مديحي،مرضيه مرتاضي لنگرودي، مصطفي مسكين، رضا مسموعي، ليلا مصطفوي، مصطفي مصطفوي، عباس مصلحي، محمد جواد مظفر،مهدي معتمدي مهر، احمدمعصومي، اصغر معين فر، بدرالسادات مفيدي، مرتضي مقدم، علي مقيمي، فهيمه ملتي،كاظم ملكي، محمد ملكي، مجيد ملكي، عمار ملكي، ابوذر ملكي، حسن مليحي، احمد منتظري، سعيد منتظري، خسرو منصوريان، كيوان مهرگان، سيدرضا موسوي سعادتلو، سيد علي اكبر موسوي خوئيني، يوسف مولايي،امير ميرخاني، وحيد ميرزاده، سالار ميرزابيگي، الله كرم ميرزايي، فرشته ناصرگيوه چي، حسن نراقي، عباس نژندكودكي،سيدرضا نعمتيپور، داود نوروزي، ارشيا نوري، محمود نعيم پور، علي اكبر نجفي، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقي نكوفر، سيد حميد نوحي، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، نوشين نوعپرست، علي نيكو نسبتي، هادي هادي زاده يزدي، محمد هاشمي، حميد هداوند، بهاره هدايت، عليرضا هندي، احسان هوشمند، اكبر والي، رسول ورپايي، باقر ولي بيك، جليل ولي بيك، عبدالرسول وصال، رحيم ياوري، علي فريد يحيايي، حنيف يزدانيپور، كاظم يزدي، ابراهيم يزدي، حسن يوسفي اشكوري، رضا يوسفيان.
فاطمه آرامنژاد، محمد آزادي، پيام ابوطالبي، مسعود آقايي، حميد آصفي، محمد اسدي، حسين اكبري، مهدي اميني زاده، حسين انصاري راد، حامد ايرانشاهي، كيوان انصاري، الناز انصاري، سامر آقايي، عباس ابوذري، هادي احتظاظي، حسن احمدي، محسن احمدي، نعمت احمدي، محمد رضا احمدينيا، مصطفي اخلاقي، علي اشرف سلطاني، مرتضي اشفاق، حسن افتخاراردبيلي، جلال اقتداري، عليرضا اكبرزادگان، علي اكرمي، محمود امير احمدي، ستار اميني، ، حجت انصاري، مصطفي ايزدي، كمالالدين بازرگاني، پرويز بابايي، عطا باباخاني، پروين بختيارنژاد، اكبر بديع زادگان، رحمتالله برهاني، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلي بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنويد بازرگان، محمد بسته نگار، محمدحسين بني اسدي، عماد بهاور، محمد بهزادي، حميد بهشتي، محمد بهفروزي، صفا بيطرف، مختار باطولي، مجيد بك نظري، مسعود پدرام، عباس پوراظهري، سعيد پور عزيزي، رضا پويان، محمود پيش بين، علياكبر پيرهادي، خليل پرند، هژير پلاسچي، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفي تاج زاده، عبدالرضا تاجيك، سعيد ترابيان عباس تاجالديني، مصطفي تنها، رضا تهراني، غلامعباس توسلي، محمد توسلي، محمدرضا توسلي، خالد توكل، محمد توكل، مجيد تولائي، مجيد جابري، عباس جنگي، مجتبي جهاني، سعيد حبيبي، مهدي حبيبي، مجيد حاجي بابائي، رضا حاجي، بهمن حافظي، فاطمه حقيقت جو، سعيد حجاريان، طه حجازي،حسين حريري، بهزاد حق پناه، علي حكمت، ابوالفضل حكيمي، عبدالكريم حكيمي، مجيد حكيمي، محمدرضا حمسي، حميد حديثي، جعفر خائف، پژمان خرسند، رضا خجستهرحيمي، محمد خطيبي، ابراهيم خدادادي، امير خرم، علي جمالي، ابراهيم خوش سيرت سليمي، يعقوب سليمي، سياوش سعادتيان، عبدالفتاح سلطاني، اسماعيل خوش محمدي، هوشنگ خيرانديش، سيدمحمدعلي دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، بهنام داراييزاده، محمد داديزاده، محمدمهدي دانشيان، محمود درد كشان، سعيد درودي، محمود دلآسايي، عباس دهقان نژاد، مصيب دواني، فريبا داودي مهاجر، ابراهيم دينوي، محمد صادق رباني، تقي رحماني،جواد رحيم پور، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايي، احد رضائي، اصغر رضائي، بيوك رضائي، عبدالعلي رضايي، محمد رضايي، بهمن رضاخاني، سيدداود رضوي، سعيد رضوي فقيه، حسين رفيعي، مهدي رهنما، رضا رئيس طوسي، روزبه رياضي، نفيسه زارع كهن، جمال زره ساز، محمد ابراهيم زماني، پرويز زندي نيا، احمد زيدآبادي، حسن زيدآبادي، محمد رضا زهدي، عليرضا ساريخاني، فرزاد ساجد اردبيلي، احمد ساعي، نسرين ستوده، عزت الله سحابي، فريدون سحابي، هاله سحابي، عيسي سحرخيز، هاشم سجادي، محمد سرچمي، بيوك سعيدي، ناصر فخر سلطاني، علي اشرف سلطاني، مرتضي سلطانيه، سيدرضا سيدزاده، علي سياسي راد، محمدعلي سيدنژاد، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكري، تقي شامخي، علي شاملو، حبيب شامينژاد، سلطانعلي شكاري، شايا شهوق، محمد شانه چي، حسين شاه حسيني، مريم شباني، محمد شريف، حجتاله شريفي،مازيار شكوري، الله وردي شمبوري، ماشاءالله شمس الواعظين، احمد شهامت دار، صابر شيخلو، فيروزه صابر، هدي صابر، علي صادقي، هاشم صباغيان، احمد صدر حاج سيدجوادي، رضا صدر، سميرا صدري، عباس صفايي فر، فضل الله صلواتي، ايمان صلواتي نژاد، كيوان صميمي، جليل ضرابي، علي اشرف ضرغامي، فريدون ضرغامي، اعظم طالقاني، حسام طالقاني، طاهره طالقاني، نرگس طالقاني، اكبر طاهري، رئوف طاهري، بهزاد طاهري، محمد طاهري، سيامك طاهري، امير طيراني، هما عابدي، جعفر عظيمزاده، سيد جعفر عباس زادگان، آرزو عابديني، مهدي عرب شاهي، حميدرضا عسگرينژاد، روئين عطوفت، بهزاد عطائيكيا، جواد علائي، باقر علائي، علي علوي، عليرضا علوي تبار، محمدباقر علوي، رضا عليجاني، علي عليزاده نائيني، محمد جعفر عمادي، محمود عمراني، علي اصغر غروي، عليرضا غروي، ماجد غروي، مسيح غروي، ناصر غلامي، غلامرضا غلامحسيني، سعيد غفارزاده، علي غفراني، مهدي غني، اباذر فتحي، مقصود فراستخواه،فاطمه فرهنگ خواه، مهدي فخرزاده، غفار فرزدي، حسن فريد اعلم، خسرو قشقايي، ماهرو قشقايي، رحمانقلي قلي زاده، عبدالمجيد قندي زاده، نظام الدين قهاري،عباس قائم الصباحي، عبدالحسين قميزاده، مصطفي قهرماني، حجت الله قياسي، رحمان كارگشا، اسداله كارشناس، مرتضي كاظميان، محسن كديور، منوچهر كديور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، علي كرمي، هادي كحالزاده، مرتضي كمساري، حسن كريمي، ناصر كميليان، روين كهزادي، يعقوب كوثري، بيژن گل افزا، فاطمه گوارايي،مازيار گيلانينژاد، مسعود لدني، حسين لقمانيان، حسين مجاهد،عبدالله مومني، علي مومني، محمود مومني، محمد تقي متقي، ابراهيم مددي، فضلاله مظاهري، يوسف مرادي، محسن محققي،نرگس محمدي، جواد محمدي، محمد محمدي اردهالي، سيد علي محمودي، حسين مجاهد، فريد مدرسي، حسين مدني، سعيد مدني، علي مدني، محمد مرادي، فريد مرجائي، ماشاءالله مديحي،مرضيه مرتاضي لنگرودي، مصطفي مسكين، رضا مسموعي، ليلا مصطفوي، مصطفي مصطفوي، عباس مصلحي، محمد جواد مظفر،مهدي معتمدي مهر، احمدمعصومي، اصغر معين فر، بدرالسادات مفيدي، مرتضي مقدم، علي مقيمي، فهيمه ملتي،كاظم ملكي، محمد ملكي، مجيد ملكي، عمار ملكي، ابوذر ملكي، حسن مليحي، احمد منتظري، سعيد منتظري، خسرو منصوريان، كيوان مهرگان، سيدرضا موسوي سعادتلو، سيد علي اكبر موسوي خوئيني، يوسف مولايي،امير ميرخاني، وحيد ميرزاده، سالار ميرزابيگي، الله كرم ميرزايي، فرشته ناصرگيوه چي، حسن نراقي، عباس نژندكودكي،سيدرضا نعمتيپور، داود نوروزي، ارشيا نوري، محمود نعيم پور، علي اكبر نجفي، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقي نكوفر، سيد حميد نوحي، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، نوشين نوعپرست، علي نيكو نسبتي، هادي هادي زاده يزدي، محمد هاشمي، حميد هداوند، بهاره هدايت، عليرضا هندي، احسان هوشمند، اكبر والي، رسول ورپايي، باقر ولي بيك، جليل ولي بيك، عبدالرسول وصال، رحيم ياوري، علي فريد يحيايي، حنيف يزدانيپور، كاظم يزدي، ابراهيم يزدي، حسن يوسفي اشكوري، رضا يوسفيان.
چرا در انتخابات مجلس خبرگان شركت نميكنيم؟
۰:۱۶ bamardum 0 نظر
همميهنان گرامي
همان گونه كه مطلع هستيد، تا چندي ديگر انتخابات دوره سوم شوراهاي اسلامي شهر و روستا همزمان با دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري برگزار خواهد شد. نهضت آزادي ايران در بيانيه شماره 1994 مورخ 6/8/85، با عنوان "چرا در انتخابات شوراها شركت ميكنيم؟"(1)، ضرورت حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و شركت در هرگونه انتخابات را بنابر دلايل مختلف، ازجمله به دليل لزوم تمرين دموكراسي در كشورهاي جهان سوم، برشمرد. از ديد نهضت آزادي ايران، در صورتي كه امكان رقابت در يك انتخابات، حتي به ميزان حداقلي وجود داشته باشد، ملت بايد از همان حداقل ممكن براي ايستادن در برابر تمامتخواهان صرفنظر نكرده، با شركت در انتخابات و دادن راي، دموكراسي را هم خود بياموزد و هم به حاكمان تحميل كند. به همين دليل، نهضت آزادي ايران در آن بيانيه از مردم خواست كه به رغم شرايط نامطلوب موجود، در صورت امكان وجود حداقل رقابت در هر شهر و روستا، به منظور تقويت نهاد شورا در انتخابات دوره سوم شوراها شركت كنند اما در مورد انتخابات مجلس خبرگان رهبري، نهضت آزادي ايران در دو نشريه تفصيلي، يكي مورخ 27/2/1385 با عنوان "مجلس خبرگان رهبري و حقوق اساسي ملت" و ديگري مورخ 10/7/1385 با عنوان "مجلس خبرگان و مردم"(1)، درخصوص مباني، عملكرد، تناقضها و ابهامات آن توضيح داده، پيشنهادهايي نيز براي اصلاح فرايند اين انتخابات عرضه كرد تا برگزاري چنين انتخاباتي معنا و مفهوم پيدا كند و مردم بتوانند با ميل و آگاهي در آن شركت كنند. متأسفانه هيچگونه اقدامي در اين باره صورت نگرفته و برخورد حاكميت به گونهاي است كه به هيچ وجه امكان حضور صاحبان انديشههاي مختلف و غير همسو با جريان فكري حاكم را فراهم نميكند. مثلاً در انتخابات پيشرو، از آنجايي كه در برخي از شهرها تعداد نامزدهاي نمايندگي برابر با تعداد نمايندگان مورد نياز آن شهرها است و در شهرهاي ديگر نيز رقابت ميان كساني خواهد بود كه از نظر انديشه ديني و سياسي تفاوتي ماهوي با يكديگر ندارند، عملاً انتخابي از سوي مردم صورت نخواهد گرفت، بلكه انتصابي از سوي شوراي نگهبان به دست مردم خواهد بود. نكته جالب توجه و باعث تأسف ديگر در گزينش نامزدهاي انتخابات مجلس خبرگان اين است كه صلاحيت آنان بايد به وسيله نهادي (شوراي نگهبان) تأييد شود كه در جايگاهي به مراتب پايينتر از مجلس خبرگان قرار دارد، چرا كه فقهاي شوراي نگهبان از سوي مقام رهبري منصوب ميشوند، در حالي كه مجلس خبرگان بايد بر جايگاه رهبري نظارت كند.
از سوي ديگر، عملكرد سه دوره گذشته مجلس خبرگان نشان داده است كه امر نظارت بر رهبري به وكالت از سوي مردم، كه مهمترين وظيفه نمايندگان آن مجلس است، عملاً از وظايف آنان حذف شده و قايل بودن به نوعي قداست براي مقام رهبري، اجازه هرگونه پرسشگري در اين حوزه را از نمايندگان ستانده است. به همين خاطر، تاكنون هيچگونه گزارشي از عملكرد دورههاي گذشته اين مجلس به مردم ارايه نشده و مردم از مباحثات انجام يافته در آن كاملاً بي اطلاع هستند. بدين ترتيب، مشاهده ميشود كه مجلسي كه بايد نماد اقتدار مردم، دموكراسي و ارزشهاي اسلامي باشد، در عمل به نهادي كاملاً غير مردمي و ضد دموكراسي و حتي ناقض آموزههاي اسلامي تبديل شده است. به همين دليل، نهضت آزادي حضورش را در انتخابات مربوط به چنين مجلسي، با توجه به شيوه انتخاب نمايندگان و نيز كاركرد آن، نه تنها در راستاي گسترش دموكراسي ارزيابي نميكند بلكه آن را حتي مانعي بر سر راه مردمسالاري ميداند نهضت آزادي ايران به صاحبان انديشه محدود كردن قدرت و دامنه انتخاب مردم و بانيان برگزاري اين گونه انتخابات، هشدار ميدهد كه به سخره گرفتن رأي مردم و تضعيف ركن جمهوريت نظام حتي اگر در كوتاه مدت و در ظاهر باعث بروز بحران نشود، قطعاً كليت نظام را دستخوش بحرانهاي جدي خواهد كرد. والعاقبه للمتقين
نهضت آزادي ايران
همان گونه كه مطلع هستيد، تا چندي ديگر انتخابات دوره سوم شوراهاي اسلامي شهر و روستا همزمان با دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري برگزار خواهد شد. نهضت آزادي ايران در بيانيه شماره 1994 مورخ 6/8/85، با عنوان "چرا در انتخابات شوراها شركت ميكنيم؟"(1)، ضرورت حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و شركت در هرگونه انتخابات را بنابر دلايل مختلف، ازجمله به دليل لزوم تمرين دموكراسي در كشورهاي جهان سوم، برشمرد. از ديد نهضت آزادي ايران، در صورتي كه امكان رقابت در يك انتخابات، حتي به ميزان حداقلي وجود داشته باشد، ملت بايد از همان حداقل ممكن براي ايستادن در برابر تمامتخواهان صرفنظر نكرده، با شركت در انتخابات و دادن راي، دموكراسي را هم خود بياموزد و هم به حاكمان تحميل كند. به همين دليل، نهضت آزادي ايران در آن بيانيه از مردم خواست كه به رغم شرايط نامطلوب موجود، در صورت امكان وجود حداقل رقابت در هر شهر و روستا، به منظور تقويت نهاد شورا در انتخابات دوره سوم شوراها شركت كنند اما در مورد انتخابات مجلس خبرگان رهبري، نهضت آزادي ايران در دو نشريه تفصيلي، يكي مورخ 27/2/1385 با عنوان "مجلس خبرگان رهبري و حقوق اساسي ملت" و ديگري مورخ 10/7/1385 با عنوان "مجلس خبرگان و مردم"(1)، درخصوص مباني، عملكرد، تناقضها و ابهامات آن توضيح داده، پيشنهادهايي نيز براي اصلاح فرايند اين انتخابات عرضه كرد تا برگزاري چنين انتخاباتي معنا و مفهوم پيدا كند و مردم بتوانند با ميل و آگاهي در آن شركت كنند. متأسفانه هيچگونه اقدامي در اين باره صورت نگرفته و برخورد حاكميت به گونهاي است كه به هيچ وجه امكان حضور صاحبان انديشههاي مختلف و غير همسو با جريان فكري حاكم را فراهم نميكند. مثلاً در انتخابات پيشرو، از آنجايي كه در برخي از شهرها تعداد نامزدهاي نمايندگي برابر با تعداد نمايندگان مورد نياز آن شهرها است و در شهرهاي ديگر نيز رقابت ميان كساني خواهد بود كه از نظر انديشه ديني و سياسي تفاوتي ماهوي با يكديگر ندارند، عملاً انتخابي از سوي مردم صورت نخواهد گرفت، بلكه انتصابي از سوي شوراي نگهبان به دست مردم خواهد بود. نكته جالب توجه و باعث تأسف ديگر در گزينش نامزدهاي انتخابات مجلس خبرگان اين است كه صلاحيت آنان بايد به وسيله نهادي (شوراي نگهبان) تأييد شود كه در جايگاهي به مراتب پايينتر از مجلس خبرگان قرار دارد، چرا كه فقهاي شوراي نگهبان از سوي مقام رهبري منصوب ميشوند، در حالي كه مجلس خبرگان بايد بر جايگاه رهبري نظارت كند.
از سوي ديگر، عملكرد سه دوره گذشته مجلس خبرگان نشان داده است كه امر نظارت بر رهبري به وكالت از سوي مردم، كه مهمترين وظيفه نمايندگان آن مجلس است، عملاً از وظايف آنان حذف شده و قايل بودن به نوعي قداست براي مقام رهبري، اجازه هرگونه پرسشگري در اين حوزه را از نمايندگان ستانده است. به همين خاطر، تاكنون هيچگونه گزارشي از عملكرد دورههاي گذشته اين مجلس به مردم ارايه نشده و مردم از مباحثات انجام يافته در آن كاملاً بي اطلاع هستند. بدين ترتيب، مشاهده ميشود كه مجلسي كه بايد نماد اقتدار مردم، دموكراسي و ارزشهاي اسلامي باشد، در عمل به نهادي كاملاً غير مردمي و ضد دموكراسي و حتي ناقض آموزههاي اسلامي تبديل شده است. به همين دليل، نهضت آزادي حضورش را در انتخابات مربوط به چنين مجلسي، با توجه به شيوه انتخاب نمايندگان و نيز كاركرد آن، نه تنها در راستاي گسترش دموكراسي ارزيابي نميكند بلكه آن را حتي مانعي بر سر راه مردمسالاري ميداند نهضت آزادي ايران به صاحبان انديشه محدود كردن قدرت و دامنه انتخاب مردم و بانيان برگزاري اين گونه انتخابات، هشدار ميدهد كه به سخره گرفتن رأي مردم و تضعيف ركن جمهوريت نظام حتي اگر در كوتاه مدت و در ظاهر باعث بروز بحران نشود، قطعاً كليت نظام را دستخوش بحرانهاي جدي خواهد كرد. والعاقبه للمتقين
نهضت آزادي ايران
جان زندانی عیسی سحرخیز-ملیحه محمدی
۳:۲۱ bamardum 0 نظر
بطوریکه گاهاً تحریم نکردهها دلداریشان میدادند که زیاد غصه نخورند و از فاشیسم نترسند. که این طرفه، تاریخ و زمان مصرفش گذشته است. اما خوب این نیز واقعیت است که برخی از خواص این مکتب را ما همواره در ایران تجربه کردهایم و به اصطلاح گرگ باران دیدهایم. اندیشه تک محصولیاش را، و بویژه، و از همه شاخصتر عوامفریبیاش را!
معجزه هزاره سوم در واقع دو سال و اندی پیش از آن ظهور خزندهای در شهرداری تهران کرده بود؛ آنهم باز به لطف تحریم کنندگان و قهر کردهگان! و کراماتش را هم بلافاصله با اولین خطابهاش در مقام شهردار آشکار کرده، فرموده بود: ما از آنجا زیان کردیم که سیاست را از مساجد به احزاب بردیم! و بلافاصله تمام تلاش خود را در مسجدی کردن کشور، از سیاست گرفته تا هنرش آغاز کرده بود. همان ماههای اول، مديريت و محتوای روزنامه همشهری، پرتيراژترين روزنامه کشور را که متعلق به شهرداری تهران بود به شکل و شمایل خود درآورد. خانه تئاتر، اداره تئاتر، آموزشگاه مجسمهسازی، تئاتر نصر و تئاتر پارس تهران را بست و جامعه فرهنگی هنوز از شوک اين اقدامات خارج نشده بود که اعلام شد ماموران سد معبر شهرداری! ـ بله مأموران سد معبرـ به خانه هنرمندان مراجعه و تمام وسايل انجمن مجسمهسازان را بيرون ريخته و کافی شاپ را هم تعطيل کردهاند.
عمده مراکز فرهنگی وابسته به شهرداری را که در دوران شهرداری کرباسچی با انگيزه ساماندهی اوقات فراغت جوانان، در شرایط بیکاری گسترده و در برابر تهديد غول اعتیاد، تأسيس شده بود، تعطیل کرد و اعلام کرد که به جوانان بی کار و بی درآمد وام ازدواج میدهد....
خانههای وام ازدواج شهرداری با مخالفت وزارت کشور خاتمی، که آن را مغاير با وظايف شهرداریها دانسته بود ، محل اولین عوامفریبیهای اصولگرایانه شد. شکل مار این بود که شهرداری وام میدهد، دولت مخالف است. واین نوشته را کسی نمیخواند که،وقتی خرج عروسی جوان بیکار را دادی، بعد از آن مخارج اجاره خانه و زندگی را، اینبار برای دو نفر، او باید از کجا بیاورد!
احمدی نژاد که امروز در مقام رئیس جمهور به شکل آزاردهندهای مبتکر است؛ ابتکارات خود را نیز بواقع از همان شهرداری پایتخت آغاز کرده بود! تصمیم گرفت برای تهران ئی که شبکه مترویاش هنوز بسیار جای گسترش دارد، مونو ریل که در هیچ کجای جهان نقش اصلی را در حمل و نقل ندارد راه بیاندازد و این طرحش هنوز هم محل دعواست. تصمیم گرفت که کشته شدگان جنگ ویرانگر را که آنوقت وهنوز جنازههایشان پيدا میشود در ميدانهای پر رفت و آمد شهر تهران دفن کند تا مردم لحظهای از کابوس مرگ و جنگ غافل نباشند؛ اما این ابتکارجنجالی به راه انداخت و مخالفت شديد نمايندگان مجلس ششم، او را وادار به مسکوت گذاشتن یا انشاالله کنار گذاشتن این ابتکار کرد.
اهمیت این جنجالها و بعضاً عقب نشینیها به عنوان نمودی از ماهیت خطرناک پوپولیستها یکی از تأکیدات من در این نوشته است؛ اما لازم است که قبل از آن گفته شود: مجموعاً و از تمام هجومهایی که احمدینژاد به دستاوردهای اجتماعی مردم آورد، هیچگاه موفقیتی حاصل او نشد زیرا که جامعه قریب شش سال در بستر یک تحول فرهنگی زیسته و بسیاری از خواستها و ایدهآلهای خود را نانوشته رسمیت بخشیده بود! و این بالاترین دستاورد "جنبش اصلاحات" بود که تحریم کنندگان بیهودهاش دانستهاند.
اما وقتی گفتگو بر سر عوامفریبی به مثابه یک ترفند سیاسی است، نباید انتظار داشت که آنچه عوامفریبان بر زبان میآورند یا نمایش میدهند، از زمره اعتقادات و باورهای آنان باشند به نحوی که گویا باید حتماً محقق گردند. مسئله به نوعی وارونه نیز هست! یعنی اینکه آنان صحنه شعارها و نمایشات خود را در میدان آرزوها و آمال مردم برپا میکنند. آنان مطابق با ذوق و سلیقه مردم شعارهای عوامفریبانه سر میدهند تا ایده سیاسی معینی را که پنهان کردهاند اعمال کنند. یعنی اینکه نه شبانه روز نماز گذاشتن، نه خلق را به لباس معینی درآوردن، و نه حتا فرایض مذهبی را به جای آوردن، دغدغه اصلی احمدی نژادها نیست و از همین روست که او با زیرکی یک عوامفریب قرن بیست و یکمی دائماً نمایشهای خود را به روز کرد.
احمدینژاد و همفکرانش، از به اصطلاح قهر مردم از اصلاحطلبان، اینرا فهمیده بودند که مردم ایران در غم عدم اجرای شریعت نشستهاند، این بود که با آن هیبت به میدان آمدند و بنای عوامفریبی را بر آن پایه گذاشتند. اما بیاعتنایی مردم که نوعی مقاومت منفی را در برابر آقایان سامان میداد، به ایشان آموخت که نه تنها درد مردم را بد فهمیدهاند بلکه اگر بیش از این، بدین نمط قران بخوانند، باقیمانده رونق مسلمانی را نیز بردهاند؛ و اینگونه میشود که در انتخابات ریاست جمهوری، شهردار تهران چهرهای کاملاً متفاوت از خودش بروز میدهد. در تمام تبلیغات خود سخنی از اسلامی کردن چهره شهر و ده نمیکند و هر چه میگوید از آوردن پول نفت بر سر سفرهها و عزم بهبود امر معیشت مردم است و حتا برای خنثی کردن ابتکارات گذشته، مهدی کلهر مسئول تبلیغات انتخاباتیاش را به میدان میفرستد تا از آزاداندیشی او و توجهاش به موسیقی و هنر و امور جوانان بگوید و آنچنان هم به افراط، که کیهان شریعتمداری طاقت از دست بدهد و از قول دفتر تبلیغات ایشان موجودیت چنین شخصی را انکار کند! که البته اینک ایشان نماینده رئیس جمهور در سازمان صدا و سیما هستند. و این ظاهراً لازمترین پیامی بود که باید به مردم ایران داده میشد، که آنچه با اصلاحطلبان بدست آمده است باقی میماند و آنچه که آنان نتوانستند ما میکنیم!
برای احمدینژاد و یارانش، مانند همه جویندگان قدرت، صِرفِ ایجاد تنگنا برای مردم و جامعه نمیتوانست هدف باشد مگر آنکه زمینه ساز اجرای خواسته اصلی ایشان یعنی ایجاد محدودیت در فضای سیاسی و تحکیم پایههای قدرت دولتی ایشان باشد. که این امر دوم همیشه در گروی اولی نیست. میتوان مردم را در عرصه مسائل خصوصیشان کمی آزاد گذاشت بویژه مردمی را که طعم سختترین استبدادها را چشیدهاند، و آنگاه آزادیهای سیاسی و یا هر نوعی از آزادی بیان را که تهدید پایههای قدرت سیاسی باشد، هرروز محدودتر کرد. مدل سکولار این گونه استبداد را نزد رژیم گذشته تجربه کردهایم و اینک دست این آقایان بسیار بازتر است. زیرا در مقابل مردمی قرار دارند که دخالت اهانت بار در شخصیترین امورشان را زمانی طولانی تجربه کردهاند و میتوانند کابوس بازگشت آن دوران را هنوز با خود داشته باشند.
در جامعهای از اینگونه، میتوان دغدغههای سیاسی و روشنفکرانه را تا کمترین میزان نزول داد و اینجا اصلیترین کانون خطر است و اینجا میتوان فهمید چرا احمدی نژاد که شهرداریاش از عهده بستن فرهنگسراهاها و خانههای جوانان و قبرستان کردن میادین تهران برای مردم برنیامده بود، دولتاش تمامی این اقدامات را در عرصه سیاسی پیش میبرد. با سرسختی تمام بستن مطبوعات آزاد، پیگرد فعالان سیاسی، تشدید سانسور و حذف و توقیف مطبوعات و همچنین احضار پی در پی فعالان دانشجویی و سیاسی، تا تصفیهی استادان دانشگاهها را پیگیری کرده و میکند. علت آیا این نیست که مردم انبوهاند و روشنفکران به نسبت آنان کم شمار؟ علت از جمله این نیست که روشنفکران از هر سنخی که باشند و با هر توش و توانی به حمایت از مردم برمیخیزند. اما همین روشنفکران باید بسیار آموخته و بسیار پخته باشند تا بتوانند حمایت عامه را در قفای خود داشته باشند؟ و این برنمی گردد به اینکه گویا روشنفکران از مردم فداکارترند یا خدای ناکرده مردم از ایشان کم دل تر! بلکه این تفاوت دقیقاً از آبشخور عریان ترین حقایق مادی نشأت میگیرد و آن اینکه مشکل مردم، صریح و بی واسطه مشکل اهل سیاست و اندیشه نیز هست؛ حال اگر مشگل نان و آب است یا اندکی گشایش برای گوش دادن موسیقی یا کمی اختیار برای پایکوبی در جشن عروسی! اما مشکل روشنفکران و سیاستورزان همیشه بیواسطه مشکل مردم نیست و آن وساطتی که میتواند بین این مشکلات پیوند برقرار کند نیست مگر آن آزمودگی و پختگی که باید در انبان تجربههای روشنفکران سیاست پیشه ما باشد.
اکبر گنجی نمونه تیپیک یکی از این روشنفکران فداکار و با شهامت است که در ایفای نقش خود بعنوان یک روشنفکر آزاد یا یک کنشگر رتبه بالای سیاسی، به گمان من سرگردان است. تناقضات او را در یافتهها و راهنمودهایش من پس از انتشار نخستین مانیفست او، همینجا نوشتم.(٢)
او هنوز هم از نقش اندک یا بسیار خود در تحریم انتخابات ـ میزانش فرقی نمیکند ـ پشیمان نیست و رسماً معتقد است که خاتمی بیعرضه بود. ورد زبانش هم این شده است که برای آزادی باید هزینه پرداخت. البته معتقد هم هست که هزینه را باید روشنفکران بپردازند و اصلاً هم توضیح نمیدهد که آیا جامعه روشنفکری ایران کم هزینه پرداخته است؟ گورستان خاوران و گورستانهای جای جای ایران، گواه هزینه از جانها نیستند؟ پس از اعدامهای سال ٦٧ که آخرین موج وسیع اعدامهای در ایران بود، جامعه در زمینه آزادیها ـ آنچه مورد نظر روشنفکران است ـ و یا عدالت اجتماعی که مسئله انبوه مردم است چیزهایی بدست آورد یا از دست داد؟ خودش که تا آستان مرگ (البته نه سقراطی) رفت کدام حرکت را در جامعه ٧٠ میلیونی ایجاد کرد ؟ و اکبر محمدی که متأسفانه از آستانه نیز عبور کرد؟
آری زندانها و قبرستانهای ایران در تمامی این سالها گواهان پرداخت هزینههای سنگیناند، سنگینتر از آنچه آقای گنجی در نظر دارد. و مسئله دقیقاً در همین سنگینی هزینههاست. باید باور کنیم که قدرت ما در کثرت ماست حتا اگر همه قهرمان نباشیم. اگر جامعه اپوزیسیون معقول ایران موفق گردد که هزینههای مبارزه را در سطحی پایین بیاورد که عامه مردم قادر به پرداخت آن گردند، آنقدر پرداخته خواهد شد که برای استبداد راهی بجز تسلیم نماند.
مشکل اینجاست که روشنفکران نه فقط در میهن ما که در تمامی جهان، وقتی هزینه میپردازند حال ازجان باشد ، یا از خوان و مان، بابت ایدههایی البته شریف ولی انتزاعی تر از از آنی است که مسئله توده مردم باشد.
راست میگوید! و دل ما را به درد میآورد عیسی سحرخیز وقتی میگوید به عقب انداختن پروسه زندانی شدناش نمیاندیشد، زیرا که اینک تمامی ایران زندان اوست!٣ او راست میگوید زیرا که او یک انسان نویسنده است و وقتی اختیار نوشتن از او سلب است، جان او نه فقط در وطن که در تمامی جهان زندانی ست. و میتواند چون بسیاری دیگر، تنش را نیز به زندان و سالهای عمرش را به یغما بسپارد و آب از آب تکان نخورد، اگر سیاسیون ایران راهی برای پیوند معقول میان ایدههای خود و نیازهای بلاواسطه مردم نجویند. در جهان امروز و ارتقای سطح آگاهی نسبی جوامع جز از راه تحزب و تشکل مردم در احزاب، راهی برای تحولات سامان مند و پایدار موجود نیست. میدانیم که میتوان امروز و همیشه حکومتهای خشن و مستبد را سرنگون کرد اما هیچ شک نباید داشت که اگر قدرت خشنی را با زور سرنگون کردی، تنها با قدرتی خشنتر از او قادر به حفظش هستی و البته نه تا بیکران ِ زمان.
این چند سطر را از وب سایت فارسی بیبی سی در آوردم
"هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....
در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است. "
هیچیک از تحریم کنندگان انتخابات دوره دوم شوراها، دوره هفتم مجلس شورا و انتخابات اخیر ریاست جمهوری نمیتوانند ادعا کنند که بر روی کار ماندن اصلاح طلبان حتا اگر توقعات آنان را برآورده نمیکرد، این روند را به عقب باز میگرداند چنانکه امروز اتفاق افتاده است.
به باور من تا انتخابان دوره بعد ریاست جمهوری که احمدی نژاد باز هم کاندید خواهد بود اپوزیسیون کار زیادی نمیتواند انجام دهد؛ پس بهتر است آن دوران را تدارک کند که خود رزمایشی عظیم است.
ملیحه محمدی 25 نوامبر برلین
1 ـ عنوان کتابی که فاطمه رجبی در باره احمدی نژاد نوشته است.
2 ـ در این آدرس:
http://archiv.iran-emrooz.net/mohammadi/mohamd810712.html
3 ـ گفتگوی او با رادیو صدای آلمان:..
http://www2.dw-world.de/persian/interviews/1.204855.1.html
دوشنبه 16 آذر 1332
۳:۰۷ bamardum 0 نظر
به نقل از دانشجوی دانشکده فنی عباس امیر انتظام
کتاب شصت سال خدمت و مقاومت خاطرات مهندس بازرگان جلد 1 ص314و315
(حق گرفتنی است نه دادنی و خداوند هم سرنوشت یک قوم و ملت را پس از تمایل خود آنان و با دست خودشان متحول می سازند)
درود سلام ما بر جانباختگان راه آزادی و تبریک روز دانشجو
آشنایی با امپراتورهای اقتصادی ایران
۳:۰۴ bamardum 0 نظر
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
شرکت ساره که در استخراج 3 هزار بشکه نفت از چاه های نفت چابهار دخالت داشت- خرید 70 درصد از سهام باشگاه پرسپولیس-5 سازمان مستقل-30 شرکت و دارایی حدود 50 تا 60 میلیارد تومان-چرخش مالی حدود 400 میلیارد تومان
بنیاد شهید و کمیته امداد امام خمینی
تاسیس فروردین ماه 1359
مالک بیش از 159 کارخانه در سال 1369- 68 شرکت فعال در بخش های مختلف صنعت معدن بازرگانی و کشاورزی – سهام 100 درصد 43 شرکت حاضر در بورس- سهام 26 تا 99 درصد 25 شرکت- فعالیت در کشورهای آذربایجان لبنان تاجیکستان افغانستان بوسنی و هرزگوین
بنیاد مستضعفان و جانبازان بزرگترین بنگاه اقتصادی خاورمیانه
تاسیس 12 اسفند ماه 1358
ادغام اموال بنیاد پهلوی که از سال 1337 تاسیس شده بود که در حدود 2 تا 3 میلیارد دلار ارزش داشت - گرفتن وام 100 میلیون ریالی از بانک مرکزی ایران به دستور شورای انقلاب – ضبط 51 موسسه صنعتی که ملی اعلام شد ارزش کلی اموال و دارایی ها به نقل از هفته نامه فا یننشنال تایمز در شماره 17 جولای 1994 چیزی بین 10 تا 12 میلیارد دلار – از قول سبحانی مدیر امور بین الملل وقت سازمان در سال 1374 400 موسسه اقتصادی که در امور نساجی تولیدات شیشه مواد شیمیایی لاستیک و ... – طبق تحقیق تفحص مجلس چهارم 2200 واحد تولیدی و خدماتی به نقل از یکی از مدیران سود این نهاد در سال 1375 170 میلیون دلار عنوان شده در صورتی که در سال 1370 این رقم به 430 میلیون دلار رسید – به گفته یحیی آل اسحاق در سال 79 حدود 133 میلیارد در آمد داشته که 60 میلیارد تومان آن فروش زمین بود - حذف یارانه های دولت در سال 68-69 بالغ بر 3200 میلیارد ریال از در آمد این نهاد کاسته و در سال1367 26 میلیارد ریال ضرر داد
ادغام اموال بنیاد پهلوی که از سال 1337 تاسیس شده بود که در حدود 2 تا 3 میلیارد دلار ارزش داشت - گرفتن وام 100 میلیون ریالی از بانک مرکزی ایران به دستور شورای انقلاب – ضبط 51 موسسه صنعتی که ملی اعلام شد ارزش کلی اموال و دارایی ها به نقل از هفته نامه فا یننشنال تایمز در شماره 17 جولای 1994 چیزی بین 10 تا 12 میلیارد دلار – از قول سبحانی مدیر امور بین الملل وقت سازمان در سال 1374 400 موسسه اقتصادی که در امور نساجی تولیدات شیشه مواد شیمیایی لاستیک و ... – طبق تحقیق تفحص مجلس چهارم 2200 واحد تولیدی و خدماتی به نقل از یکی از مدیران سود این نهاد در سال 1375 170 میلیون دلار عنوان شده در صورتی که در سال 1370 این رقم به 430 میلیون دلار رسید – به گفته یحیی آل اسحاق در سال 79 حدود 133 میلیارد در آمد داشته که 60 میلیارد تومان آن فروش زمین بود - حذف یارانه های دولت در سال 68-69 بالغ بر 3200 میلیارد ریال از در آمد این نهاد کاسته و در سال1367 26 میلیارد ریال ضرر داد
آستان قدس رضوی بزرگترین مرکز خیریه مذهبی در ایران
درصد90 اموال استان خراسان سابق و بین 30 تا 50 درصد مستغلات استان تهران سازمان اقتصادی آستان قدس که در سال 1376 تاسیس گشته در 4 گروه زیر به فعالیت می پردازد
گروه کشاورزی با زیر مجموعه 15 شرکت و موسسه کشاورزی
گروه کشاورزی با زیر مجموعه 15 شرکت و موسسه کشاورزی
گروه صنعت و معدن با زیر مجموعه 21 شرکت
گروه منطقه آزاد و خدمات زیر بنایی سرخس با 5 شرکت و موسسه
گروه خدمات و عمران با 28 شرکت و موسسه خدمات فنی و مهندسی
گروه منطقه آزاد و خدمات زیر بنایی سرخس با 5 شرکت و موسسه
گروه خدمات و عمران با 28 شرکت و موسسه خدمات فنی و مهندسی
سهام 18 شرکت و موسسه دیگر از جمله سرم سازی ثامن- مسکن سازان خراسان- مهندسین مشاور مهاب قدس- خدمات فنی آب و فاضلاب
گروهها و شرکت های وابسته
1-موسسه اعتباری رضوی 2- شرکت پروژه های نفتی ثامن 3-شرکت مسکن و عمران قدس رضوی 4- شرکت مشاوره و خدمات رایانه ای رضوی 5- شرکت مهندسی آب و خاک قدس رضوی 6-شرکت بتن ماشین قدس 7- شرکت بازرگانی قدس رضوی 8-کنسرو سردخانه رضوی 9- کارخانه قند آبکوه 10-کارخانه قند تربت حیدریه 11-کارخانه قند چناران 12- کارخانه نخ رضوی 13- شرکت تهیه و تولید فرش مشهد
گروهها و شرکت های وابسته
1-موسسه اعتباری رضوی 2- شرکت پروژه های نفتی ثامن 3-شرکت مسکن و عمران قدس رضوی 4- شرکت مشاوره و خدمات رایانه ای رضوی 5- شرکت مهندسی آب و خاک قدس رضوی 6-شرکت بتن ماشین قدس 7- شرکت بازرگانی قدس رضوی 8-کنسرو سردخانه رضوی 9- کارخانه قند آبکوه 10-کارخانه قند تربت حیدریه 11-کارخانه قند چناران 12- کارخانه نخ رضوی 13- شرکت تهیه و تولید فرش مشهد
به نقل از شماره های 6 و 9 همشهری ماه سال 1380
ابراهيم يزدي:از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكنيم
۳:۰۸ bamardum 0 نظر
تهران- خبرگزاري كار ايرانابراهيم يزدي، دبيركل نهضت آزادي ايران همچون انتخابات گذشته به حضور در عرصه انتخابات تاكيد دارد، او با وجود اينكه نامزدهاي اين حزب از معدود كساني بودند كه در حوزه انتخابيه تهران ردصلاحيت شدهاند و عليرغم انتقادات برخي جريانات مخالف شركت در انتخابات، حضور در عرصه انتخابات را فرصتي براي گام برداشتن در جهت دموكراسي ميداند.
يزدي همچنين ميگويد نهضت آزادي از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكند و حتي اگر نامزدهاي اين حزب ردصلاحيت نميشدند، ممكن بود به نفع اصلاحطلبان كنارهگيري كنند.ابراهيم يزدي در گفتوگو با خبرنگار "ايلنا"، به تشريح دلايل حضور نهضت آزادي ايران در انتخابات شوراها پرداخت و اظهار داشت: شوراهاي شهر و روستا يكي از نهادهاي دموكراتيك در عميقترين لايههاي اجتماعي است، به طوري كه در شوراها بيش از 300 هزار نفر از مردم عملا در فرايند تصميمگيري حضور مييابند.انتخابات فرصتي است براي گام برداشتن در جهت دموكراسيوي افزود: براي يك حزب سياسي مثل نهضت آزادي كه طرفدار تحقق حاكميت ملت و تامين حقوق و آزاديهاي اساسي است، انتخابات فرصتي است تا بتواند در جهت تحقق دموكراسي گام بردارد. شركت در انتخابات براي افراد حقيقي و شخصيتهاي حقوقي نظير احزاب سياسي يك وظيفه ملي است و فرصتي است تا بتوانند در جهت اهداف خود گام بردارند.يزدي تصريح كرد: براي ما مهم انتخاب شدن نامزدهاي نهضت آزادي نيست بلكه مهم اين است كه فرايند دموكراسي گامي به جلو حركت كند، بنابراين تمام احزاب سياسي بهخصوص آنها كه خواستار دموكراسي هستند، بايد از فرصت انتخابات استفاده كنند.دبيركل نهضت آزادي ايران با بيان اينكه در شرايطي كه حاكميت تماميتخواه به انواع و اقسام كارها دست ميزند تا مردم را از تاثيرگذاري بر سرنوشت خود نااميد كند، يك سازمان سياسي نبايد با عدم مشاركت خود به نااميدي مردم دامن بزند، گفت: احزاب سياسي بايد با حضور در صحنه، اين پيام را به مردم منتقل كنند كه بهرغم تمام نامهربانيها, تخلفات و انحرافات نبايد مايوس بود و بايد در صحنه حضور يافت و در حد توان تاثيرگذار بود.دليلي نميبينيم مجلس هفتم برخلاف مجلس ششم نامزدهاي ما را ردصلاحيت كندوي تاييد صلاحيت نامزدهاي نهضت آزادي ايران در انتخابات دوره دوم شوراها را يادآور شد و گفت: دليلي نميبينيم مجلس هفتم برخلاف مجلس ششم عمل و نامزدهاي نهضت را ردصلاحيت كند چون طبق قانون، احزاب سياسي براي فعاليت خود نياز به پروانه يا مجوز ندارند بنابران نهضت آزادي خود را يك حزب قانوني ميداند. مجلس ششم با تصويب صلاحيت كانديداهاي نهضت آزادي، اين موضع نهضت آزادي را تاييد كرد.يزدي افزود: مجلس ششم با استعلام از نهادهاي قانوني، صلاحيت كانديداهاي نهضت آزادي را تاييد كرد، به اين ترتيب نهضت آزادي هيچ دليلي نميبيند كه مجلس هفتم تصميمي خلاف نظر مجلس ششم بگيرد يا آنكه نهادهاي ذيربط نظير وزارت كشور كه مسوول اجراي قانون احزاب است، نظري خلاف گذشته داده باشد زيرا طي سه سال گذشته هيچ تغييري در وضعيت نهضت آزادي ايران ايجاد نشده و هيچ دادگاه صلاحيتداري نهضت آزادي را غيرقانوني اعلام نكرده است.وي تصريح كرد: موضع وزارت كشور اين بوده است كه نهضت آزادي غيررسمي اما قانوني است، بنابراين اگر مجلس هفتم كه ناظر بر انتخابات شوراهاست، مستقل از ساير نهادها چنين تصميمي گرفته باشد، خلاف قانون عمل كرده است و هيچگونه توجيهي ندارد. در شان قوه مقننه نيست كه خلاف قانون عمل كند و اگر ناظرين مجلس از نهادهاي قانوني استعلام كردهاند و آن نهادها نهضت آزادي را غيرقانوني اعلام كردهاند، بايد مستندات قانوني را اعلام كنند.
دبيركل نهضت آزادي ايران با بيان اينكه هنگام شركت در انتخابات اميدوار بوديم كه مسوولان كشور خود را به رعايت قانون موظف بدانند، گفت: ممكن است به ما ايراد بگيرند و بگويند كه جريان راست يا حزب پادگاني، نهضت آزادي را قبول ندارند و قابل پيشبيني بود كه نامزدهاي نهضت را ردصلاحيت كنند بنابراين نبايد در انتخابات شركت ميكرديد اما ما معتقديم در عرصه همكنشيهاي سياسي مانند انتخابات، وظيفه يك حزب سياسي به چالش كشيدن دولتمردان و برانگيختن افكار عمومي براي فشار به آنان براي رعايت قانون است.مردم نبايد در انتخابات بيتفاوت و منفعل باشنديزدي، «كاهش مشاركت مردم» و «ليستهاي متعدد اصلاحطلبان» را دو عامل شكست آنان در انتخابات دور دوم شوراها عنوان كرد و گفت: كاهش مشاركت مردم سبب شد كه افرادي با آرايي بين 80 تا 180 هزار از شهري مثل تهران به شوراها راه يابند، در واقع مردم با امتناع از حضور در انتخابات، اين امكان را براي يك گروه فراهم ساختند تا با آراي يكپارچهاي كه در اختيار داشتند، در انتخابات پيروز شوند.وي افزود: اگر اصلاحطلبان به جاي سه ليست، يك ليست ارايه ميدادند، حتي با مشاركت كم مردم نيز ميتو انستند پيروز شوند. اكنون براي ما روشن نيست كه ميزان مشاركت مردم در كلانشهرهايي مثل تهران چقدر خواهد بود اما ميدانيم جريان راست تلاش ميكند نظير دوره دوم شوراها، مشاركت مردم را كاهش دهد و با آراي پايين خود تجربه گذشته را تكرار كند، به همين دليل احزاب سياسي وظيفه دارند مردم را به شركت در انتخابات تشويق كنند و مردم هم نبايد بيتفاوت و منفعل باشند.از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكنيميزدي تصريح كرد: اصلاحطلبان نيز بايد از شكست گذشته درس بگيرند و حتيالامكان يك ليست به مردم ارايه دهند يا دو سوم ليستهايشان مشترك باشد. از اين جهت نهضت آزادي اعلام كرده است كه از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكند. حتي اگر كانديداهاي نهضت آزادي را تاييد صلاحيت ميكردند، نهضت آزادي سهمخواهي نميكرد و حاضر بود به نفع ليست مشترك اصلاحطلبان انصراف بدهد.وي با بيان اينكه اصلاحطلبان به عنوان يك وظيفه ملي بايد تلاش كنند كه حداقل بيش از نيمي از ليستهايشان مشترك باشد، گفت: اگر اصلاحطلبان نتوانند به چنين توافقي برسند و با سه ليست وارد انتخابات شوند، نهضت آزادي از ميان كانديداهاي اصلاحطلب آنهايي را كه واجد شرايط بداند، به مردم معرفي خواهد كرد.يزدي افزود: اگر اصلاحطلبان نتوانند حتي نيمي از نامزدهايشان را مشترك كنند، به آنها پيشنهاد ميكنيم كه حداقل در مورد دو يا سه نفر به اشتراك برسد و از همه نيروهاي سياسي اصلاحطلب بخواهد به آنها راي دهند، اين باعث ميشود كه مردم در انتخابات شركت كنند و ليست جريان راست، راي كمي بياورد و تفاوت آرا همان دو يا سه نامزد اصلاحطلب با آراي جريان راست به قدري زياد خواهد بود كه مانند يك رفراندوم تلقي خواهد شد.وي تصريح كرد: اين پيشنهاد را در شهرها نيز دادهايم و مردم و گروههاي سياسي را دعوت كردهايم كه به يك يا دو نفر از نامزدهايي كه به جريان پادگاني وابسته نيستند، راي بدهند.ردصلاحيتهاي گسترده در شهرستانها خلاف قانون استيزدي با بيان اينكه تفاوت رويكرد هياتهاي اجرايي در مورد انتخابات شوراها در تهران و شهرستانها، به دليل احتمال عدم استقبال مردم تهران از انتخابات است، گفت: ردصلاحيتهاي گسترده در شهرستانها خلاف قانون است و به نظر ميرسد كه جريان پادگاني كه اختيارات قوه مقننه و مجريه را به دست گرفته است، اكنون به دنبال آن است كه امكانات اجرايي را در تمام سطوح از جمله شوراهاي شهر و روستا به دست بگيرند و حاصل قلع و قمع نامزدها در شهرستانها كاهش مشاركت مردم در انتخابات خواهد بود.وي افزود: در انتخابات گذشته مردم در كلانشهرهايي مثل تهران از انتخابات استقبال نكردند اما در بسياري از شهرستانها مشاركت مردم بالا بود. اگر حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، جرياني كه آراي محدودي دارد، نميتواند پيروز شود مگر اينكه با حذف همه كانديداها، مردم را از شركت در انتخابات نااميد كنند تا با آراي كمي كه دارند، بتوانند در انتخابات پيروز شوند.دبيركل نهضت آزادي ايران با بيان اينكه نميتوانيم به دليل اينكه ممكن است در انتخابات تقلب شود از شركت در انتخابات خودداري كنيم، گفت: حتي اگر احتمال تقلب وجود داشته باشد، باز هم بايد در انتخابات شركت و عليه چنين مسائلي ايستادگي كرد.در انتخابات خبرگان شركت نميكنيميزدي بر عدم شركت نهضت آزادي ايران در انتخابات خبرگان تاكيد كرد و اظهار داشت: وقتي اظهاراتي از جنس اينكه «رهبر منصوب خداست»، مطرح ميشود، انتخابات مجلس خبرگان معناي خود را از دست ميدهد.وي افزود: بر اساس قانون اساسي يكي از وظايف مجلس خبرگان، نظارت بر رهبري است اما اكثريت مجلس خبرگان به اين اصل قانون اساسي توجهي ندارند و چون مجلس خبرگان نميگويد تاكنون چه كار كرده يا چه كار ميخواهد بكند و گزارشي به مردم نميدهد، به همين دليل به نظر ميرسد تاكنون نظارتي در كار نبوده است.يزدي تصريح كرد: شوراي نگهبان به قدري نگاه خود را تنگ كرده است كه حتي كساني را كه در دورههاي گذشته نماينده مجلس خبرگان بوده يا در قوه قضاييه صاحب منصب بودهاند، ردصلاحيت كرده است و در بسياري از حوزههاي انتخابيه تعداد كانديداهاي تاييدصلاحيتشده برابر تعداد كرسيهاي مورد لزوم است، بنابراين اين انتخابات معناي خود را از دست داده است.هدف جريان سوم از ورود به انتخابات خبرگان چيست؟دبيركل نهضت آزادي ايران در مورد ورود جريان سوم به انتخابات مجلس خبرگان رهبري، گفت: وقتي جرياني تحت عنوان جوانگرايي افرادي را براي انتخابات معرفي ميكند، اين سوال پيش ميآيد كه مگر مجلس خبرگان مانند قوه مقننه و مجريه به نيروهاي جوان احتياج دارد؟ اين جواناني كه ميخواهند به مجلس خبرگان وارد شوند، چه منظور و هدفي دارند؟ اگر ميخواهند بر رهبري نظارت كنند كه اين نظارت بيشتر از عهده روحانيون باسابقه برميآيد تا جوانان.به اعتقاد يزدي، به نظر نميرسد كه اين جريان اعتقادي به نظارت بر رهبري داشته باشد، چون آقاي مصباح معتقد است كه رهبر منصوب خداست و مردم و نمايندگان مجلس خبرگان حق نظارت بر رهبري را ندارند.وي افزود: چطور است كه اكثر بزرگان را ردصلاحيت ميكنند تا راه را براي ورود اين جوانان به مجلس خبرگان هموار سازند. كساني كه به نظريه توطئه اعتقاد دارند، ممكن است بگويند اينها توطئه است.فعاليت جبهه دموكراسي و حقوق بشر بعد از انتخابات از سر گرفته ميشوديزدي در ادامه اين گفتوگو به دو ويژگي روشنفكري و سياسي بودن نهضت آزادي ايران اشاره كرد و اظهار داشت: درست است كه زماني بزرگاني مانند مهندس بازرگان و شريعتي در جريان روشنفكري ديني حضور داشتند اما امروز اين جريان گسترش يافته است و شخصيتهاي زيادي هستند كه خود را متعلق به اين جريان فكري و پاسخگو به سوالاتي ميدانند كه در اين جريان مطرح است.وي افزود: ارزش بزرگان نهضت آزادي -طالقاني , بازرگان و سحابي- در اين بوده كه علاوه بر هويت فكري, فعاليت سياسي هم داشتند، از اين جهت نهضت آزادي به حركت خود تا زماني كه آزادي تامين نشده است، ادامه ميدهد.يزدي در مورد فعاليت جبهه دموكراسي و حقوق بشر، گفت: اساسنامه و مرامنامه جبهه دموكراسي نهايي شده است، احزابي كه علاقهمند بودهاند، يا اظهار تمايل كردهاند، در جريان تدوين منشور و اساسنامه جبهه دموكراسي و حقوق بشر قرار گرفته و در درون خود اين منشور را مورد بحث قرار دادهاند.وي افزود: الان احزاب سرگرم انتخابات هستند و بعد از انتخابات، فعاليت جبهه دموكراسي و حقوق بشر از سر گرفته ميشود.گفتگواز پرستو سرمدي
يزدي همچنين ميگويد نهضت آزادي از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكند و حتي اگر نامزدهاي اين حزب ردصلاحيت نميشدند، ممكن بود به نفع اصلاحطلبان كنارهگيري كنند.ابراهيم يزدي در گفتوگو با خبرنگار "ايلنا"، به تشريح دلايل حضور نهضت آزادي ايران در انتخابات شوراها پرداخت و اظهار داشت: شوراهاي شهر و روستا يكي از نهادهاي دموكراتيك در عميقترين لايههاي اجتماعي است، به طوري كه در شوراها بيش از 300 هزار نفر از مردم عملا در فرايند تصميمگيري حضور مييابند.انتخابات فرصتي است براي گام برداشتن در جهت دموكراسيوي افزود: براي يك حزب سياسي مثل نهضت آزادي كه طرفدار تحقق حاكميت ملت و تامين حقوق و آزاديهاي اساسي است، انتخابات فرصتي است تا بتواند در جهت تحقق دموكراسي گام بردارد. شركت در انتخابات براي افراد حقيقي و شخصيتهاي حقوقي نظير احزاب سياسي يك وظيفه ملي است و فرصتي است تا بتوانند در جهت اهداف خود گام بردارند.يزدي تصريح كرد: براي ما مهم انتخاب شدن نامزدهاي نهضت آزادي نيست بلكه مهم اين است كه فرايند دموكراسي گامي به جلو حركت كند، بنابراين تمام احزاب سياسي بهخصوص آنها كه خواستار دموكراسي هستند، بايد از فرصت انتخابات استفاده كنند.دبيركل نهضت آزادي ايران با بيان اينكه در شرايطي كه حاكميت تماميتخواه به انواع و اقسام كارها دست ميزند تا مردم را از تاثيرگذاري بر سرنوشت خود نااميد كند، يك سازمان سياسي نبايد با عدم مشاركت خود به نااميدي مردم دامن بزند، گفت: احزاب سياسي بايد با حضور در صحنه، اين پيام را به مردم منتقل كنند كه بهرغم تمام نامهربانيها, تخلفات و انحرافات نبايد مايوس بود و بايد در صحنه حضور يافت و در حد توان تاثيرگذار بود.دليلي نميبينيم مجلس هفتم برخلاف مجلس ششم نامزدهاي ما را ردصلاحيت كندوي تاييد صلاحيت نامزدهاي نهضت آزادي ايران در انتخابات دوره دوم شوراها را يادآور شد و گفت: دليلي نميبينيم مجلس هفتم برخلاف مجلس ششم عمل و نامزدهاي نهضت را ردصلاحيت كند چون طبق قانون، احزاب سياسي براي فعاليت خود نياز به پروانه يا مجوز ندارند بنابران نهضت آزادي خود را يك حزب قانوني ميداند. مجلس ششم با تصويب صلاحيت كانديداهاي نهضت آزادي، اين موضع نهضت آزادي را تاييد كرد.يزدي افزود: مجلس ششم با استعلام از نهادهاي قانوني، صلاحيت كانديداهاي نهضت آزادي را تاييد كرد، به اين ترتيب نهضت آزادي هيچ دليلي نميبيند كه مجلس هفتم تصميمي خلاف نظر مجلس ششم بگيرد يا آنكه نهادهاي ذيربط نظير وزارت كشور كه مسوول اجراي قانون احزاب است، نظري خلاف گذشته داده باشد زيرا طي سه سال گذشته هيچ تغييري در وضعيت نهضت آزادي ايران ايجاد نشده و هيچ دادگاه صلاحيتداري نهضت آزادي را غيرقانوني اعلام نكرده است.وي تصريح كرد: موضع وزارت كشور اين بوده است كه نهضت آزادي غيررسمي اما قانوني است، بنابراين اگر مجلس هفتم كه ناظر بر انتخابات شوراهاست، مستقل از ساير نهادها چنين تصميمي گرفته باشد، خلاف قانون عمل كرده است و هيچگونه توجيهي ندارد. در شان قوه مقننه نيست كه خلاف قانون عمل كند و اگر ناظرين مجلس از نهادهاي قانوني استعلام كردهاند و آن نهادها نهضت آزادي را غيرقانوني اعلام كردهاند، بايد مستندات قانوني را اعلام كنند.
دبيركل نهضت آزادي ايران با بيان اينكه هنگام شركت در انتخابات اميدوار بوديم كه مسوولان كشور خود را به رعايت قانون موظف بدانند، گفت: ممكن است به ما ايراد بگيرند و بگويند كه جريان راست يا حزب پادگاني، نهضت آزادي را قبول ندارند و قابل پيشبيني بود كه نامزدهاي نهضت را ردصلاحيت كنند بنابراين نبايد در انتخابات شركت ميكرديد اما ما معتقديم در عرصه همكنشيهاي سياسي مانند انتخابات، وظيفه يك حزب سياسي به چالش كشيدن دولتمردان و برانگيختن افكار عمومي براي فشار به آنان براي رعايت قانون است.مردم نبايد در انتخابات بيتفاوت و منفعل باشنديزدي، «كاهش مشاركت مردم» و «ليستهاي متعدد اصلاحطلبان» را دو عامل شكست آنان در انتخابات دور دوم شوراها عنوان كرد و گفت: كاهش مشاركت مردم سبب شد كه افرادي با آرايي بين 80 تا 180 هزار از شهري مثل تهران به شوراها راه يابند، در واقع مردم با امتناع از حضور در انتخابات، اين امكان را براي يك گروه فراهم ساختند تا با آراي يكپارچهاي كه در اختيار داشتند، در انتخابات پيروز شوند.وي افزود: اگر اصلاحطلبان به جاي سه ليست، يك ليست ارايه ميدادند، حتي با مشاركت كم مردم نيز ميتو انستند پيروز شوند. اكنون براي ما روشن نيست كه ميزان مشاركت مردم در كلانشهرهايي مثل تهران چقدر خواهد بود اما ميدانيم جريان راست تلاش ميكند نظير دوره دوم شوراها، مشاركت مردم را كاهش دهد و با آراي پايين خود تجربه گذشته را تكرار كند، به همين دليل احزاب سياسي وظيفه دارند مردم را به شركت در انتخابات تشويق كنند و مردم هم نبايد بيتفاوت و منفعل باشند.از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكنيميزدي تصريح كرد: اصلاحطلبان نيز بايد از شكست گذشته درس بگيرند و حتيالامكان يك ليست به مردم ارايه دهند يا دو سوم ليستهايشان مشترك باشد. از اين جهت نهضت آزادي اعلام كرده است كه از ليست واحد اصلاحطلبان حمايت ميكند. حتي اگر كانديداهاي نهضت آزادي را تاييد صلاحيت ميكردند، نهضت آزادي سهمخواهي نميكرد و حاضر بود به نفع ليست مشترك اصلاحطلبان انصراف بدهد.وي با بيان اينكه اصلاحطلبان به عنوان يك وظيفه ملي بايد تلاش كنند كه حداقل بيش از نيمي از ليستهايشان مشترك باشد، گفت: اگر اصلاحطلبان نتوانند به چنين توافقي برسند و با سه ليست وارد انتخابات شوند، نهضت آزادي از ميان كانديداهاي اصلاحطلب آنهايي را كه واجد شرايط بداند، به مردم معرفي خواهد كرد.يزدي افزود: اگر اصلاحطلبان نتوانند حتي نيمي از نامزدهايشان را مشترك كنند، به آنها پيشنهاد ميكنيم كه حداقل در مورد دو يا سه نفر به اشتراك برسد و از همه نيروهاي سياسي اصلاحطلب بخواهد به آنها راي دهند، اين باعث ميشود كه مردم در انتخابات شركت كنند و ليست جريان راست، راي كمي بياورد و تفاوت آرا همان دو يا سه نامزد اصلاحطلب با آراي جريان راست به قدري زياد خواهد بود كه مانند يك رفراندوم تلقي خواهد شد.وي تصريح كرد: اين پيشنهاد را در شهرها نيز دادهايم و مردم و گروههاي سياسي را دعوت كردهايم كه به يك يا دو نفر از نامزدهايي كه به جريان پادگاني وابسته نيستند، راي بدهند.ردصلاحيتهاي گسترده در شهرستانها خلاف قانون استيزدي با بيان اينكه تفاوت رويكرد هياتهاي اجرايي در مورد انتخابات شوراها در تهران و شهرستانها، به دليل احتمال عدم استقبال مردم تهران از انتخابات است، گفت: ردصلاحيتهاي گسترده در شهرستانها خلاف قانون است و به نظر ميرسد كه جريان پادگاني كه اختيارات قوه مقننه و مجريه را به دست گرفته است، اكنون به دنبال آن است كه امكانات اجرايي را در تمام سطوح از جمله شوراهاي شهر و روستا به دست بگيرند و حاصل قلع و قمع نامزدها در شهرستانها كاهش مشاركت مردم در انتخابات خواهد بود.وي افزود: در انتخابات گذشته مردم در كلانشهرهايي مثل تهران از انتخابات استقبال نكردند اما در بسياري از شهرستانها مشاركت مردم بالا بود. اگر حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، جرياني كه آراي محدودي دارد، نميتواند پيروز شود مگر اينكه با حذف همه كانديداها، مردم را از شركت در انتخابات نااميد كنند تا با آراي كمي كه دارند، بتوانند در انتخابات پيروز شوند.دبيركل نهضت آزادي ايران با بيان اينكه نميتوانيم به دليل اينكه ممكن است در انتخابات تقلب شود از شركت در انتخابات خودداري كنيم، گفت: حتي اگر احتمال تقلب وجود داشته باشد، باز هم بايد در انتخابات شركت و عليه چنين مسائلي ايستادگي كرد.در انتخابات خبرگان شركت نميكنيميزدي بر عدم شركت نهضت آزادي ايران در انتخابات خبرگان تاكيد كرد و اظهار داشت: وقتي اظهاراتي از جنس اينكه «رهبر منصوب خداست»، مطرح ميشود، انتخابات مجلس خبرگان معناي خود را از دست ميدهد.وي افزود: بر اساس قانون اساسي يكي از وظايف مجلس خبرگان، نظارت بر رهبري است اما اكثريت مجلس خبرگان به اين اصل قانون اساسي توجهي ندارند و چون مجلس خبرگان نميگويد تاكنون چه كار كرده يا چه كار ميخواهد بكند و گزارشي به مردم نميدهد، به همين دليل به نظر ميرسد تاكنون نظارتي در كار نبوده است.يزدي تصريح كرد: شوراي نگهبان به قدري نگاه خود را تنگ كرده است كه حتي كساني را كه در دورههاي گذشته نماينده مجلس خبرگان بوده يا در قوه قضاييه صاحب منصب بودهاند، ردصلاحيت كرده است و در بسياري از حوزههاي انتخابيه تعداد كانديداهاي تاييدصلاحيتشده برابر تعداد كرسيهاي مورد لزوم است، بنابراين اين انتخابات معناي خود را از دست داده است.هدف جريان سوم از ورود به انتخابات خبرگان چيست؟دبيركل نهضت آزادي ايران در مورد ورود جريان سوم به انتخابات مجلس خبرگان رهبري، گفت: وقتي جرياني تحت عنوان جوانگرايي افرادي را براي انتخابات معرفي ميكند، اين سوال پيش ميآيد كه مگر مجلس خبرگان مانند قوه مقننه و مجريه به نيروهاي جوان احتياج دارد؟ اين جواناني كه ميخواهند به مجلس خبرگان وارد شوند، چه منظور و هدفي دارند؟ اگر ميخواهند بر رهبري نظارت كنند كه اين نظارت بيشتر از عهده روحانيون باسابقه برميآيد تا جوانان.به اعتقاد يزدي، به نظر نميرسد كه اين جريان اعتقادي به نظارت بر رهبري داشته باشد، چون آقاي مصباح معتقد است كه رهبر منصوب خداست و مردم و نمايندگان مجلس خبرگان حق نظارت بر رهبري را ندارند.وي افزود: چطور است كه اكثر بزرگان را ردصلاحيت ميكنند تا راه را براي ورود اين جوانان به مجلس خبرگان هموار سازند. كساني كه به نظريه توطئه اعتقاد دارند، ممكن است بگويند اينها توطئه است.فعاليت جبهه دموكراسي و حقوق بشر بعد از انتخابات از سر گرفته ميشوديزدي در ادامه اين گفتوگو به دو ويژگي روشنفكري و سياسي بودن نهضت آزادي ايران اشاره كرد و اظهار داشت: درست است كه زماني بزرگاني مانند مهندس بازرگان و شريعتي در جريان روشنفكري ديني حضور داشتند اما امروز اين جريان گسترش يافته است و شخصيتهاي زيادي هستند كه خود را متعلق به اين جريان فكري و پاسخگو به سوالاتي ميدانند كه در اين جريان مطرح است.وي افزود: ارزش بزرگان نهضت آزادي -طالقاني , بازرگان و سحابي- در اين بوده كه علاوه بر هويت فكري, فعاليت سياسي هم داشتند، از اين جهت نهضت آزادي به حركت خود تا زماني كه آزادي تامين نشده است، ادامه ميدهد.يزدي در مورد فعاليت جبهه دموكراسي و حقوق بشر، گفت: اساسنامه و مرامنامه جبهه دموكراسي نهايي شده است، احزابي كه علاقهمند بودهاند، يا اظهار تمايل كردهاند، در جريان تدوين منشور و اساسنامه جبهه دموكراسي و حقوق بشر قرار گرفته و در درون خود اين منشور را مورد بحث قرار دادهاند.وي افزود: الان احزاب سرگرم انتخابات هستند و بعد از انتخابات، فعاليت جبهه دموكراسي و حقوق بشر از سر گرفته ميشود.گفتگواز پرستو سرمدي
نامه سرگشاده به هيئت نظارت بر انتخابات شوراهاي مجلس شوراي اسلامي
۳:۰۶ bamardum 0 نظر
نظر به اين كه طبق اخبار منتشر شده در برخي از مطبوعات و ابلاغيههاي دريافتي، مبادرت به رد صلاحيت گسترده نامزدهاي انتخابات شوراهاي شهر و روستا، در تهران و شهرستانها، ازجمله كانديداهاي نهضت آزادي ايران شده است، اعتراضمان را به شرح زير به آگاهي شما و ملت ايران ميرسانيم.
1- نادرست بودن دلايل رد صلاحيت نامزدها
دلايل رد صلاحيت بسياري از نامزدها بطور علني منتشر نشده است. اما در بسياري از شهرها، تمام يا جمعي از نامزدهاي شناخته شده اصلاحطلبان رد صلاحيت شدهاند. در ميان رد صلاحيت شدگان كساني هستند كه در نهادهاي حكومتي در سطوح مختلف مديريت حضور داشتهاند. برخي از آنان وزير يا نماينده مجلس بودهاند و برخي ديگر از اعضاي فعلي شوراها هستند. تعدادي از رد صلاحيتشدگان نيز وابسته به هيچ جريان يا حزب سياسي نيستند. برپايه آن چه در روزنامهها منعكس شده است، برخي به اتهام واهي عدم اعتقاد به اسلام رد صلاحيت شدهاند.
معلوم نيست كه چه كساني و با چه مجوزي رأي به نامسلماني افراد شناخته شده مسلمان دادهاند. اين نهتنها يك تخلف آشكار از قوانين جمهوري اسلامي، بلكه سرپيچي از دستورهاي قرآني است. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد :
"يا ايها الذين آمنوا اذا ضربتم في سبيل الله فتبينوا و لا تقولوا لمن القي اليكم السلام لست مؤمنا تبتغون عرض الحيوة الدنيا فعند الله مغانم كثيره كذلك كنتم من قبل فمن الله عليكم فتبينوا ان الله كان بما تعملون خبيراً "[1] (نساء ـ 94)
آيا بازيهاي سياسي و تكاثر قدرت در نزد تصميم گيرندگان تا آن اندازه مهم است كه دستور خدا را زير پاي گذارند و به باطل در حق مسلمانان داوري به بيديني كنند؟ واي بر شما!
به موجب نامههاي هيأتهاي اجرايي و نظارت استان به نامزدهاي عضو نهضت آزادي ايران، كه تماماً رد صلاحيت شدهاند، به يكي يا برخي از موارد زير استناد شده است :
2- سابقه محكوميت
چند تن از اعضاي نهضت آزادي ايران با استناد به اين كه بيش از 15 سال پيش با اتهامات سياسي بازداشت و در دادگاه غيرصالح انقلاب محكوم شده بودند رد صلاحيت شدهاند. اما اين يك بهانه غيرقانوني است، زيرا آن احكام با توجه به گذشت زمان طولاني، براساس مواد 173 و 174 قانون آيين دادرسي كيفري، مشمول مرور زمان شدهاند، ضمن آن كه دادگاه انقلاب عليالاطلاق فاقد صلاحيت ذاتي براي رسيدگي به اتهامات سياسي است و چنان اتهاماتي ميبايست به موجب اصل 168 قانون اساسي و قوانين ذيربط در دادگاههاي عمومي، به صورت علني و با حضور هيات منصفه مورد رسيدگي قرار ميگرفت. همين افراد در انتخابات دوره دوم شوراها كانديدا شدند و صلاحيت آنان تأييد گرديد.
در سال 1380 نيز تعدادي از اعضاي نهضت آزادي ايران به دستور دادگاه انقلاب بازداشت و بدون رعايت موازين قانوني محاكمه شدند ولي احكام نهايي و قطعي درباره آنان هنوز ابلاغ و اجرا نگرديده است. بديهي است كه استناد به چنين آرايي فاقد وجاهت قانوني است.
3- عضويت در حزب غيرقانوني
برخي از نامزدهاي انتخابات شوراها، كه عضو نهضت آزادي ايران هستند، به استناد غيرقانوني بودن نهضت آزادي رد صلاحيت شدهاند.
همان گونه كه اطلاع داريد، كليه احزاب طبق اصل بيست و ششم قانون اساسي آزادند، مشروط به اينكه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساسي جمهوري اسلامي را نقض نكنند. بديهي است كه اثبات نقض هر يك از موارد ياد شده به وسيله هر حزب، جمعيت و ... انحصاراً در صلاحيت يك دادگاه عمومي، با رعايت اصول قانون اساسي و مواد قانون احزاب است و رأي نهاد و مرجع ديگري وجاهت قانوني ندارد.
سالها پس از تصويب قانون احزاب و آييننامه اجرايي آن، وزارت كشور ضمن اعلام آمادگي براي اجراي قانون، از احزاب و گروهها دعوت كرد كه براي تطبيق اساسنامه و وضعيتشان با الزامات قانون احزاب و درخواست پروانه فعاليت اقدام كنند. نهضت آزادي ايران نيز به كميسيون ماده 10 قانون احزاب واقع در وزارت كشور مراجعه و پس از اصلاح اساسنامه حزب، مدارك مورد نياز را همراه با درخواست صدور پروانه تسليم كرد ولي كميسيون مذكور، كه اكثريت اعضاي آن از يك جريان سياسي خاص مخالف نهضت آزادي بودند و رئيس آن مشاور سياسي رئيس قوه قضائيه نيز بود، از صدور پروانه خودداري نمود. نهضت آزادي در اين باره از وزارت كشور و كميسيون ماده 10 به دادگستري شكايت كرد ولي دادگاه بدوي، اگرچه به وكيل حقوقي نهضت آزادي اظهار كرد كه كميسيون ماده 10 حق ندارد از صدور پروانه خودداري كند، چون خود را قادر به ايستادن در برابر مسئولان بالاتر قوه قضائيه نميديد به عدم صلاحيتش براي رسيدگي به آن شكايت رأي داد و پرونده به ديوان عدالت اداري ارجاع گرديد. اما ديوان هرگز به اين پرونده رسيدگي نكرد.
به علت عدم صدور پروانه فعاليت، نهضت آزادي ايران حزبي رسمي نبوده و شخصيت حقوقي به ثبت رسيده نيافته است و لذا نميتواند از مزاياي رسمي بودن، مانند تسهيلات بانكي و حق مالكيت اموال، استفاده كند ولي بنا بر اصول مسلم قانوني، فعاليت آن غيرقانوني نيست. در مراحل رسيدگي به اتهامات اعضاي نهضت آزادي ايران، در بازداشتهاي گسترده سال 1380 ، موضوع قانوني بودن نهضت آزادي كتباً از وزارت كشور سئوال شد و مدير كل امور سياسي وزارت كشور كتباً اعلام كرد كه به علت عدم صدور حكمي از سوي يك دادگاه صالح مبني بر غيرقانوني بودن نهضت آزادي، اين حزب غيرقانوني نيست. وزير وقت كشور هم صريحاً و رسماً اعلام كرد كه نهضت آزادي ايران اگرچه رسمي نيست، غيرقانوني نميباشد. در انتخابات دوره دوم شوراها، تحت نظارت مجلس ششم، صلاحيت هيچيك از كانديداهاي نهضت آزادي رد نشد. به بيان ديگر، قوه مقننه و نهادهايي كه صلاحيت داوري درباره احزاب و اعضاي آنها را دارند، نهضت آزادي را غير قانوني نميدانند. از اين رو، نهضت آزادي ايران خود را حزبي قانوني و دليل يا بهانه اعلام شده براي رد صلاحيت اعضايش را فاقد وجاهت قانوني ميداند.
4- عدم وفاداري به قانون اساسي
در قانون جديد انتخابات شوراها، به جاي عبارت "اعتقاد به قانون اساسي و اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه" تنها "وفاداري به قانون اساسي" ذكر شده است. اين تغيير معرف چه چيزي است؟ چرا اعتقاد يا التزام به قانون اساسي به سطح "وفاداري" فرو كاسته شده است؟ وفاداري يك امر اخلاقي است، نه يك تعهد حقوقي. ظاهراً نويسندگان قانون جديد و تصويب كنندگان خود، اعتقادي به قانون اساسي نداشتهاند و براي حفظ ظاهر واژه وفاداري را آوردهاند.
نهضت آزادي ايران بارها از طريق مصاحبههاي مسئولان آن، در بيانيههاي رسمي و دفاعيات اعضاي آن در دادگاهها اعلام كرده كه به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ملتزم است و طبق مرامنامهاش همواره مدافع و مراقب رعايت اصول آن ميباشد، به همين علت، هرگاه از سوي حاكميت اصولي از قانون ياد شده، بويژه اصول مربوط به حقوق ملت، خدشهدار يا پايمال شده است وظيفهاش دانسته است كه نسبت به آن اعتراض كند. بنابراين، ادعاي وفادار نبودن اعضاي نهضت آزادي ايران به قانون اساسي بيپايه است.
5- عدم اعتقاد و التزام عملي به ولايت فقيه
اصولاً، سوال كردن در مورد اعتقاد انسانها از مقوله تفتيش عقايد محسوب ميشود و خلاف نص صريح قانون اساسي است. اعتقاد به اصل ولايت فقيه نيز نبايد مورد سوال واقع شود. در مورد التزام عملي، اعضاي نهضت آزادي ايران خود را نسبت به كل قانون اساسي جمهوري اسلامي ملتزم ميدانند. هر يك از اصول قانون اساسي مشمول اين التزام ميشود و ضرورتي به تصريح در مورد يك اصل يا يك موضوع وجود ندارد. از اين رو، همان طور كه نهضت آزادي ايران در قطعنامههايش با صراحت اعلام كرده است، اصل ولايت فقيه بدان صورت كه در قانون اساسي نوشته شده و هماهنگ و همسنگ با بقيه اصول قانون اساسي كه مربوط به حقوق ملت است، مورد التزام نهضت آزادي ايران ميباشد.
در قانون پيشين انتخابات، اعتقاد و التزام به ولايت مطلقه فقيه در امتداد و عرض اعتقاد و التزام عملي به قانون اساسي آمده بود. در قانون كنوني، جاي آن تغيير يافته و در ادامه اعتقاد و التزام عملي به اسلام آمده است. علاوه برآنكه پرسش درباره اعتقاد شخص مصداق بارز تفتيش عقايد و خلاف اصل بيست و سوم قانون اساسي است، قرار دادن اعتقاد به ولايت فقيه در عرض و تراز اعتقاد به اسلام يك خلاف آشكار ديگر است. بنيانگذار جمهوري اسلامي و شارح اصل ولايت فقيه، در كتاب كشف الاسرار با صراحت ولايت فقيه را فرعي از فروع دين، كه اعتقاد به آن بستگي به نظر مرجع ديني مورد تقليد دارد، اعلام كرده است. پس چگونه است كه فرعي از فروع دين در امتداد و همسنگ با اصل دين آمده است؟
6- تأييد صلاحيت نامزدها در دورههاي پيشين
در انتخابات دوره پنجم مجلس و انتخابات دوره اول شوراي شهر تهران (در دوران مجلس پنجم) و نيز در دوره دوم انتخابات شوراها ( در دوران مجلس ششم)، تعداد قابل توجهي از اعضاي نهضت آزادي ايران تأييد صلاحيت شدند و در فرايند انتخابات شركت كردند.
حال به اين سوال بايد پاسخ داده شود كه چگونه در دو دوره مجلس شوراي اسلامي اعضاي يك گروه سياسي براي عضويت در شوراي شهر تأييد صلاحيت ولي در دوره كنوني (مجلس هفتم) رد صلاحيت ميشوند؟ مگر ما در دو كشور متفاوت با دو سيستم متمايز زندگي ميكنيم؟ آيا مجلس هفتم خود را والاتر از مجالس پيشين ميداند؟ يا چنين ميپندارد كه مجالس گذشته فاقد اعتبار و حق قانونگذاري و تشخيص صلاحيت داوطلبان نمايندگي مردم در مجلس يا شوراها بودهاند؟
در پايان به اعضاي محترم آن هيأت موكداً توصيه ميشود كه به خاطر اهداف سياسي زودگذر پا بر حق نگذارند، چرا كه عمر اين مقامها كوتاه است، و به گونهاي رفتار نكنند كه مجلس هفتم در تاريخ به عنوان بدترين مجلس جمهوري اسلامي ايران ثبت شود، انتظار و حق اين است كه آقايان محترم مدارك و سوابق نامزدها را با بيطرفي و دقت كامل و رعايت همه موازين مربوط بررسي كرده، اجازه ندهند كه كاري خلاف قانون و شرع انجام يابد و جمع بزرگي از كانديداها، كه سابقه مديريت در همين نظام را دارند و نيز اعضاي يكي از قديمترين احزاب سياسي كشور، كه نشان دادهاند داراي صلاحيت و تواناييهاي لازم براي مديريت امور شهري هستند، از وارد شدن به صحنه رقابت در انتخابات شوراها و امكان يافتن براي خدمت به مردم محروم شوند.
نهضت آزادي ايران
(1) «اي كساني كه ايمان آوردهايد، هنگامي كه در راه خدا گام بر ميداريد، پس خوب وارسي كنيد و به كسي كه به شما اظهار اسلام ميكند نگوييد تو مؤمن نيستي، كه بخواهيد بهرهي ناپايداري از زندگي دنيا را بدست آوريد، چرا كه غنيمت بسيار نزد خداست. پيشتر خودتان نيز همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد. پس نيك وارسي كنيد، كه بيشك خداوند بدانچه ميكنيد بسي آگاه است.»
1- نادرست بودن دلايل رد صلاحيت نامزدها
دلايل رد صلاحيت بسياري از نامزدها بطور علني منتشر نشده است. اما در بسياري از شهرها، تمام يا جمعي از نامزدهاي شناخته شده اصلاحطلبان رد صلاحيت شدهاند. در ميان رد صلاحيت شدگان كساني هستند كه در نهادهاي حكومتي در سطوح مختلف مديريت حضور داشتهاند. برخي از آنان وزير يا نماينده مجلس بودهاند و برخي ديگر از اعضاي فعلي شوراها هستند. تعدادي از رد صلاحيتشدگان نيز وابسته به هيچ جريان يا حزب سياسي نيستند. برپايه آن چه در روزنامهها منعكس شده است، برخي به اتهام واهي عدم اعتقاد به اسلام رد صلاحيت شدهاند.
معلوم نيست كه چه كساني و با چه مجوزي رأي به نامسلماني افراد شناخته شده مسلمان دادهاند. اين نهتنها يك تخلف آشكار از قوانين جمهوري اسلامي، بلكه سرپيچي از دستورهاي قرآني است. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد :
"يا ايها الذين آمنوا اذا ضربتم في سبيل الله فتبينوا و لا تقولوا لمن القي اليكم السلام لست مؤمنا تبتغون عرض الحيوة الدنيا فعند الله مغانم كثيره كذلك كنتم من قبل فمن الله عليكم فتبينوا ان الله كان بما تعملون خبيراً "[1] (نساء ـ 94)
آيا بازيهاي سياسي و تكاثر قدرت در نزد تصميم گيرندگان تا آن اندازه مهم است كه دستور خدا را زير پاي گذارند و به باطل در حق مسلمانان داوري به بيديني كنند؟ واي بر شما!
به موجب نامههاي هيأتهاي اجرايي و نظارت استان به نامزدهاي عضو نهضت آزادي ايران، كه تماماً رد صلاحيت شدهاند، به يكي يا برخي از موارد زير استناد شده است :
2- سابقه محكوميت
چند تن از اعضاي نهضت آزادي ايران با استناد به اين كه بيش از 15 سال پيش با اتهامات سياسي بازداشت و در دادگاه غيرصالح انقلاب محكوم شده بودند رد صلاحيت شدهاند. اما اين يك بهانه غيرقانوني است، زيرا آن احكام با توجه به گذشت زمان طولاني، براساس مواد 173 و 174 قانون آيين دادرسي كيفري، مشمول مرور زمان شدهاند، ضمن آن كه دادگاه انقلاب عليالاطلاق فاقد صلاحيت ذاتي براي رسيدگي به اتهامات سياسي است و چنان اتهاماتي ميبايست به موجب اصل 168 قانون اساسي و قوانين ذيربط در دادگاههاي عمومي، به صورت علني و با حضور هيات منصفه مورد رسيدگي قرار ميگرفت. همين افراد در انتخابات دوره دوم شوراها كانديدا شدند و صلاحيت آنان تأييد گرديد.
در سال 1380 نيز تعدادي از اعضاي نهضت آزادي ايران به دستور دادگاه انقلاب بازداشت و بدون رعايت موازين قانوني محاكمه شدند ولي احكام نهايي و قطعي درباره آنان هنوز ابلاغ و اجرا نگرديده است. بديهي است كه استناد به چنين آرايي فاقد وجاهت قانوني است.
3- عضويت در حزب غيرقانوني
برخي از نامزدهاي انتخابات شوراها، كه عضو نهضت آزادي ايران هستند، به استناد غيرقانوني بودن نهضت آزادي رد صلاحيت شدهاند.
همان گونه كه اطلاع داريد، كليه احزاب طبق اصل بيست و ششم قانون اساسي آزادند، مشروط به اينكه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساسي جمهوري اسلامي را نقض نكنند. بديهي است كه اثبات نقض هر يك از موارد ياد شده به وسيله هر حزب، جمعيت و ... انحصاراً در صلاحيت يك دادگاه عمومي، با رعايت اصول قانون اساسي و مواد قانون احزاب است و رأي نهاد و مرجع ديگري وجاهت قانوني ندارد.
سالها پس از تصويب قانون احزاب و آييننامه اجرايي آن، وزارت كشور ضمن اعلام آمادگي براي اجراي قانون، از احزاب و گروهها دعوت كرد كه براي تطبيق اساسنامه و وضعيتشان با الزامات قانون احزاب و درخواست پروانه فعاليت اقدام كنند. نهضت آزادي ايران نيز به كميسيون ماده 10 قانون احزاب واقع در وزارت كشور مراجعه و پس از اصلاح اساسنامه حزب، مدارك مورد نياز را همراه با درخواست صدور پروانه تسليم كرد ولي كميسيون مذكور، كه اكثريت اعضاي آن از يك جريان سياسي خاص مخالف نهضت آزادي بودند و رئيس آن مشاور سياسي رئيس قوه قضائيه نيز بود، از صدور پروانه خودداري نمود. نهضت آزادي در اين باره از وزارت كشور و كميسيون ماده 10 به دادگستري شكايت كرد ولي دادگاه بدوي، اگرچه به وكيل حقوقي نهضت آزادي اظهار كرد كه كميسيون ماده 10 حق ندارد از صدور پروانه خودداري كند، چون خود را قادر به ايستادن در برابر مسئولان بالاتر قوه قضائيه نميديد به عدم صلاحيتش براي رسيدگي به آن شكايت رأي داد و پرونده به ديوان عدالت اداري ارجاع گرديد. اما ديوان هرگز به اين پرونده رسيدگي نكرد.
به علت عدم صدور پروانه فعاليت، نهضت آزادي ايران حزبي رسمي نبوده و شخصيت حقوقي به ثبت رسيده نيافته است و لذا نميتواند از مزاياي رسمي بودن، مانند تسهيلات بانكي و حق مالكيت اموال، استفاده كند ولي بنا بر اصول مسلم قانوني، فعاليت آن غيرقانوني نيست. در مراحل رسيدگي به اتهامات اعضاي نهضت آزادي ايران، در بازداشتهاي گسترده سال 1380 ، موضوع قانوني بودن نهضت آزادي كتباً از وزارت كشور سئوال شد و مدير كل امور سياسي وزارت كشور كتباً اعلام كرد كه به علت عدم صدور حكمي از سوي يك دادگاه صالح مبني بر غيرقانوني بودن نهضت آزادي، اين حزب غيرقانوني نيست. وزير وقت كشور هم صريحاً و رسماً اعلام كرد كه نهضت آزادي ايران اگرچه رسمي نيست، غيرقانوني نميباشد. در انتخابات دوره دوم شوراها، تحت نظارت مجلس ششم، صلاحيت هيچيك از كانديداهاي نهضت آزادي رد نشد. به بيان ديگر، قوه مقننه و نهادهايي كه صلاحيت داوري درباره احزاب و اعضاي آنها را دارند، نهضت آزادي را غير قانوني نميدانند. از اين رو، نهضت آزادي ايران خود را حزبي قانوني و دليل يا بهانه اعلام شده براي رد صلاحيت اعضايش را فاقد وجاهت قانوني ميداند.
4- عدم وفاداري به قانون اساسي
در قانون جديد انتخابات شوراها، به جاي عبارت "اعتقاد به قانون اساسي و اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه" تنها "وفاداري به قانون اساسي" ذكر شده است. اين تغيير معرف چه چيزي است؟ چرا اعتقاد يا التزام به قانون اساسي به سطح "وفاداري" فرو كاسته شده است؟ وفاداري يك امر اخلاقي است، نه يك تعهد حقوقي. ظاهراً نويسندگان قانون جديد و تصويب كنندگان خود، اعتقادي به قانون اساسي نداشتهاند و براي حفظ ظاهر واژه وفاداري را آوردهاند.
نهضت آزادي ايران بارها از طريق مصاحبههاي مسئولان آن، در بيانيههاي رسمي و دفاعيات اعضاي آن در دادگاهها اعلام كرده كه به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ملتزم است و طبق مرامنامهاش همواره مدافع و مراقب رعايت اصول آن ميباشد، به همين علت، هرگاه از سوي حاكميت اصولي از قانون ياد شده، بويژه اصول مربوط به حقوق ملت، خدشهدار يا پايمال شده است وظيفهاش دانسته است كه نسبت به آن اعتراض كند. بنابراين، ادعاي وفادار نبودن اعضاي نهضت آزادي ايران به قانون اساسي بيپايه است.
5- عدم اعتقاد و التزام عملي به ولايت فقيه
اصولاً، سوال كردن در مورد اعتقاد انسانها از مقوله تفتيش عقايد محسوب ميشود و خلاف نص صريح قانون اساسي است. اعتقاد به اصل ولايت فقيه نيز نبايد مورد سوال واقع شود. در مورد التزام عملي، اعضاي نهضت آزادي ايران خود را نسبت به كل قانون اساسي جمهوري اسلامي ملتزم ميدانند. هر يك از اصول قانون اساسي مشمول اين التزام ميشود و ضرورتي به تصريح در مورد يك اصل يا يك موضوع وجود ندارد. از اين رو، همان طور كه نهضت آزادي ايران در قطعنامههايش با صراحت اعلام كرده است، اصل ولايت فقيه بدان صورت كه در قانون اساسي نوشته شده و هماهنگ و همسنگ با بقيه اصول قانون اساسي كه مربوط به حقوق ملت است، مورد التزام نهضت آزادي ايران ميباشد.
در قانون پيشين انتخابات، اعتقاد و التزام به ولايت مطلقه فقيه در امتداد و عرض اعتقاد و التزام عملي به قانون اساسي آمده بود. در قانون كنوني، جاي آن تغيير يافته و در ادامه اعتقاد و التزام عملي به اسلام آمده است. علاوه برآنكه پرسش درباره اعتقاد شخص مصداق بارز تفتيش عقايد و خلاف اصل بيست و سوم قانون اساسي است، قرار دادن اعتقاد به ولايت فقيه در عرض و تراز اعتقاد به اسلام يك خلاف آشكار ديگر است. بنيانگذار جمهوري اسلامي و شارح اصل ولايت فقيه، در كتاب كشف الاسرار با صراحت ولايت فقيه را فرعي از فروع دين، كه اعتقاد به آن بستگي به نظر مرجع ديني مورد تقليد دارد، اعلام كرده است. پس چگونه است كه فرعي از فروع دين در امتداد و همسنگ با اصل دين آمده است؟
6- تأييد صلاحيت نامزدها در دورههاي پيشين
در انتخابات دوره پنجم مجلس و انتخابات دوره اول شوراي شهر تهران (در دوران مجلس پنجم) و نيز در دوره دوم انتخابات شوراها ( در دوران مجلس ششم)، تعداد قابل توجهي از اعضاي نهضت آزادي ايران تأييد صلاحيت شدند و در فرايند انتخابات شركت كردند.
حال به اين سوال بايد پاسخ داده شود كه چگونه در دو دوره مجلس شوراي اسلامي اعضاي يك گروه سياسي براي عضويت در شوراي شهر تأييد صلاحيت ولي در دوره كنوني (مجلس هفتم) رد صلاحيت ميشوند؟ مگر ما در دو كشور متفاوت با دو سيستم متمايز زندگي ميكنيم؟ آيا مجلس هفتم خود را والاتر از مجالس پيشين ميداند؟ يا چنين ميپندارد كه مجالس گذشته فاقد اعتبار و حق قانونگذاري و تشخيص صلاحيت داوطلبان نمايندگي مردم در مجلس يا شوراها بودهاند؟
در پايان به اعضاي محترم آن هيأت موكداً توصيه ميشود كه به خاطر اهداف سياسي زودگذر پا بر حق نگذارند، چرا كه عمر اين مقامها كوتاه است، و به گونهاي رفتار نكنند كه مجلس هفتم در تاريخ به عنوان بدترين مجلس جمهوري اسلامي ايران ثبت شود، انتظار و حق اين است كه آقايان محترم مدارك و سوابق نامزدها را با بيطرفي و دقت كامل و رعايت همه موازين مربوط بررسي كرده، اجازه ندهند كه كاري خلاف قانون و شرع انجام يابد و جمع بزرگي از كانديداها، كه سابقه مديريت در همين نظام را دارند و نيز اعضاي يكي از قديمترين احزاب سياسي كشور، كه نشان دادهاند داراي صلاحيت و تواناييهاي لازم براي مديريت امور شهري هستند، از وارد شدن به صحنه رقابت در انتخابات شوراها و امكان يافتن براي خدمت به مردم محروم شوند.
نهضت آزادي ايران
(1) «اي كساني كه ايمان آوردهايد، هنگامي كه در راه خدا گام بر ميداريد، پس خوب وارسي كنيد و به كسي كه به شما اظهار اسلام ميكند نگوييد تو مؤمن نيستي، كه بخواهيد بهرهي ناپايداري از زندگي دنيا را بدست آوريد، چرا كه غنيمت بسيار نزد خداست. پيشتر خودتان نيز همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد. پس نيك وارسي كنيد، كه بيشك خداوند بدانچه ميكنيد بسي آگاه است.»
توهم
۱:۴۱ bamardum 0 نظر
توهم
توهم قصه ای تخیلی است که باورش داریم زیرا آن را دوست داریم حتی اگر این قصه غلط از آب در آید.
توهمی که ما اکنون در آن بسر می بریم مانند توهمی است که آمریکای 1980 در آن گرفتار بود در زمانی که آمریکایی ها بیش از پیش غرق بدهی بودند و بسیاری از دارایی های ارزشمند خود را می فروختند تا صرف رفاه خود کنند چرا که درباره کشور و خودشان دچار نوعی خوشبینی شده بودند و زمانی به اهمیت این کار پی بردند که بسیاری از سازمان های تجاری املاکشان را به افراد سایر کشورها فروخته بودند و سرانجام بیش از پیش کنترل خود را بر آن چه که زمانی به آن ها تعلق داشت از دست دادند.پس از یک دوره رکود رهبران آمریکا به مردم کمک کردند تا احساس خوبی داشته باشند آن ها ایده رفاه ملی را فروختند و مردم خواستند این توهم را باور کنند و همین طور هم شد. با این حال واقعیت اقتصادی این بود که آمریکا از بزرگترین وام دهنده به بزرگترین کشور مقروض جهان تبدیل شد و تمام این اتفاقات کم تر از یک دهه رخ داد اما نمونه دیگر رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق بر این باور بودند که می توانند از عهده هزینه های سنگین تکنولوژی پیچیده بر آیند در حالی که از تامین غذای مورد نیاز مردمشان عاجز بودند اکنون بر همگان روشن است که اقتصاد آن ها در واقع ساختار کل اجتماعی آن زیر فشار این توهم پر هزینه متلاشی شده است چه بخواهیم و چه نخواهیم اعتقاد به توهم سرانجام کارها را دشوارتر می سازد .شاید اکنون فکر کنیم که ما با سکوت و بی اعتنایی نسبت به تحولات جاری جامعه دچار مشکلی نمی شویم یا حداقل این ما نیستیم که هزینه پرداخت می کنیم ولی واقعیت این است که ما در این کشور زندگی می کنیم و خواه ناخواه روزی خواهد آمد که بایستی هزینه های این سکوت را چندین برابر پرداخت کنیم حکایت ما مانند کسی است که خانه خود را می سوزاند تا گرم شود و در آخر این جمله دکتر شهید علی شریعتی را تقدیم می کنم"اگر در صحنه ی حق وباطل نیستی اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی هر جا که میخواهی باش چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده هر دو یکی است".
توهم قصه ای تخیلی است که باورش داریم زیرا آن را دوست داریم حتی اگر این قصه غلط از آب در آید.
توهمی که ما اکنون در آن بسر می بریم مانند توهمی است که آمریکای 1980 در آن گرفتار بود در زمانی که آمریکایی ها بیش از پیش غرق بدهی بودند و بسیاری از دارایی های ارزشمند خود را می فروختند تا صرف رفاه خود کنند چرا که درباره کشور و خودشان دچار نوعی خوشبینی شده بودند و زمانی به اهمیت این کار پی بردند که بسیاری از سازمان های تجاری املاکشان را به افراد سایر کشورها فروخته بودند و سرانجام بیش از پیش کنترل خود را بر آن چه که زمانی به آن ها تعلق داشت از دست دادند.پس از یک دوره رکود رهبران آمریکا به مردم کمک کردند تا احساس خوبی داشته باشند آن ها ایده رفاه ملی را فروختند و مردم خواستند این توهم را باور کنند و همین طور هم شد. با این حال واقعیت اقتصادی این بود که آمریکا از بزرگترین وام دهنده به بزرگترین کشور مقروض جهان تبدیل شد و تمام این اتفاقات کم تر از یک دهه رخ داد اما نمونه دیگر رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق بر این باور بودند که می توانند از عهده هزینه های سنگین تکنولوژی پیچیده بر آیند در حالی که از تامین غذای مورد نیاز مردمشان عاجز بودند اکنون بر همگان روشن است که اقتصاد آن ها در واقع ساختار کل اجتماعی آن زیر فشار این توهم پر هزینه متلاشی شده است چه بخواهیم و چه نخواهیم اعتقاد به توهم سرانجام کارها را دشوارتر می سازد .شاید اکنون فکر کنیم که ما با سکوت و بی اعتنایی نسبت به تحولات جاری جامعه دچار مشکلی نمی شویم یا حداقل این ما نیستیم که هزینه پرداخت می کنیم ولی واقعیت این است که ما در این کشور زندگی می کنیم و خواه ناخواه روزی خواهد آمد که بایستی هزینه های این سکوت را چندین برابر پرداخت کنیم حکایت ما مانند کسی است که خانه خود را می سوزاند تا گرم شود و در آخر این جمله دکتر شهید علی شریعتی را تقدیم می کنم"اگر در صحنه ی حق وباطل نیستی اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی هر جا که میخواهی باش چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده هر دو یکی است".
عالیجناب، پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیک های جهان
۹:۲۷ bamardum 0 نظر
نامه آقاي مهندس عبدالعلي بازرگان به پاپ بنديكت شانزدهم ( 4/7/1385
با سلام و احترام و آرزوی موفقیت شما در دعوت انسانها به پرستش خدای یگانه و پیروی از تعالیم گرانقدر حضرت عیسی مسیح علیه السلام، از آنجایی که در پاسخ به واکنش مسلمانان جهان نسبت به سخنرانی جنابعالی در دانشگاه "رگنزبورگ" آلمان ، آنها را به گفتگویی صادقانه دعوت کرده اید ، نویسنده این نامه به عنوان مسلمانی که بیش از چهل سال عمر خود را صرف تحقیق در قرآن و مبانی اسلامی کرده و کتابهایی در این زمینه منتشر نموده است، از طرفی مطلع از تحقیقات و تجربیات دینی و سیاسی پدری است که در مقام اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی تلاش زیادی کرد تا تندروی و خشونت های انقلابی را به تعادل و تفاهم سوق دهد، از شما اجازه می خواهد در اجابت دعوت صمیمانه تان، مطالبی را در ارتباط با سخنرانی تان باستحضار برساند.
عالیجناب بهتر میدانید که نه تنها علیه پیامبر اسلام، بلکه علیه همه پیامبران و حتی خداوند خالق جهان، سخنان فراوانی از ناحیه منکرین و مخالفین ابراز شده است و این سخنان البته قابل تامل خواهد بود اگر گوینده آن عالم دین شناس یا فیلسوف و جامعه شناس صاحب نظری بوده باشد، اما تصدیق میفرمایید که نقل قول امپراتوران و روسای کشورها که عمدتاً به امور سیاسی و نظامی اشراف داشته و سخنانشان اغلب خالی از مصالح و مطامع سیاسی و ملی نیست، (آنهم گفتار امپراتوری که در قرن شانزده در متن منازعات مسلمانان و مسیحیان میزیسته)، مشکلی از مسائل دنیای امروز را حل نمی کند؟
به نظر میرسد گفتگوی صمیمانه بین پیروان مذاهب مختلف برای استقرار صلح جهانی، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری در همه زمینه های رشد و توسعه بشری راه حل عاقلانه تری برای رفع تشنجات سیاسی ومذهبی در جهان امروز باشد.
از آن گذشته، در میان غربیها به غیر از "مانوئل پالایولوگوس دوم" فرمانروای امپراتوری روم شرقی، شخصیتهای ممتازی همچون ولتر وگوته -هم وطن شما- نظریاتی کاملاً مغایر امپراتور داشته اند. ولتر گرچه در آغاز نظریات مخالفی با اسلام داشت، ولی با مطالعه قرآن و شناخت بهتر پیامبر اسلام تجلیل بلندی از آنحضرت کرد. گوته نیز که خود را وام دار و مرید شاعر فارسی زبان و حافظ قرآن، یعنی حافظ میدانست، صریحاً اظهار نمود: "اگر اسلام این است، پس آیا ما همگی مسلمان نیستیم ؟"
در یکی دو قرن اخیر نیز اسلام شناسان و قرآن پژوهان بزرگی از مغرب زمین، به خصوص آلمان، همچون نولدکه و فوگل ظهور کرده و به تمجید و تحسین و تایید آموزه های پیامبر اسلام پرداخته اند و خدمات ارزنده ای در قرآن شناسی عرضه کرده اند.
در سلک روحانیون مسیحی نیز محققان منصفی همچون کارن آرمسترانگ به این حقیقت رسیده و اعلام کرده اند که پذیرش اسلام به زور شمشیر اتهام بزرگی است که از ناحیه دشمنان آنان ابداع شده است.
به نظر اینجانب قرآن به عنوان مبنا و راهنمای عمل مسلمانان زمینه های گسترده ای برای تفاهم و تبادل نظر با اهل کتاب ( یهودیان و مسیحیان) و اتحاد و وحدت با آنان بر اساس اصول مشترک فیمابین دارد. نگاه قرآن به پیروان شریعت های دیگر به دلایل زیر نگاهی صلح آمیز، بامهربانی و مدارا و دعوت کننده به همکاری و همزیستی است:
1- حسن روابط با اهل کتاب
· قرآن در شانزده آیه، خود را تصدیق کننده کتابهای پیشین (تورات و انجیل) شمرده و برای خود نقش نگهدارنده و حفظ کننده آنها (نه معارض و ابطال کننده) قائل شده است (سوره 5 آیه 48).
· قرآن با تجلیل از کشیش ها و راهبان مسیحی که از تکبر دوری گزیده اند، به مسلمانان آموزش داده است به علمای شریعت های پیشین احترام بگذارند ( سوره 5 آیه 82) و به یهودیان و مسیحیان وعده داده اگر به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان بر آنها نازل شده است عمل کنند، از زمین و آسمان به آنها برکت خواهد داد (سوره 5 آیه 66).
· خداوند پیامبر اسلام را مامور کرده تا به اهل کتاب اعلام کند که شما بر چیزی استوار نیستید مگر آنکه به تورات و انجیل و هر آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است عمل کنید(سوره 5 آیه 68).
· قرآن با نفی تعصب های دینی در اختصاص بهشت برای مسلمانان، صریحاً اعلام کرده است " از کسانیکه به اسلام ایمان آورده اند، ازیهودیان، مسیحیان، صائبان، و اصولاً هرکس به خدا و روز واپسین ایمان آورده و عمل شایسته ای انجام دهد ترس و نگرانی نخواهد داشت." یعنی اهل بهشت خواهد بود. (سوره 2 آیه 62 و سوره 5 آیه 69)
· خداوند پیامبر اسلام را فرمان داده است تا به اهل کتاب اعلام نماید : " بیایید بر سر کلامی که مشترک میان ما و شماست ائتلاف کنیم که جز خدای یکتا را پرستش نکنیم، هیچ کس را شریک او تلقی نکنیم و به غیر از خدا افرادی از خودمان ( انسانها) را ارباب خود نگیریم ( سوره 3 آیه 64).
· قرآن درچندین آیه به مسلمانان فرمان داده است با احتراز از موضوعات مورد اختلاف وتکیه بر مشترکات میان پیروان شریعت های دیگر با آنها مدارا کرده و مراتب تایید خود را نسبت به خدا، فرشتگان، تک تک پیامبران بنی اسرائیل، حتی اسباط آنها و هر آنچه به موسی و عیسی و سایر پیامبران داده شده است صریحاً اعلام نمایند (سوره 2 آیه 136و سوره 3 آیه 84).
2- احساس تعلق به یک خانواده
عالیجناب، برای آشنایی عمیق تر شما نسبت به نظر احترام آمیز قرآن به پیامبران، کتابها و پیروان صادق شریعت های قبلی، نظر آنجناب را نسبت به نکات آماری ذیل جلب میکنم:
· نام حضرت موسی 136 بار، حضرت ابراهیم 69 بار و حضرت عیسی مسیح و مریم مقدس (جمعاً) 70 بار در قرآن تکرار شده است. در حالیکه نام پیامبر اسلام که خود پیشوای این آیین بوده ، فقط 4 بار در قرآن آمده است!! آیا این سعه صدر و بلند نظری و توجه دادن مسلمانان به شخصیت های ممتاز شریعت های دیگر نشانه صلح آمیز بودن این مکتب نیست؟!
· سومین سوره قرآن "آل عمران" به نام و افتخار خاندان عالیقدر عیسی مسیح ( از مادر مریم تا مریم و زکریا و یحیی) نامگذاری شده است، اما در قرآن سوره ای به نام "آل محمد" نمی یابیم!
· نوزدهمین سوره قرآن به نام مریم نامگذاری شده است، ولی در قرآن سوره ای به نام حضرت فاطمه دختر گرامی پیامبر اسلام و یا مادر او و همسر ارجمندش خدیجه نداریم .
· هفدهمین سوره قرآن نام " بنی اسرائیل" یافته است، ولی در قرآن سوره ای به نام " بنی هاشم" ( دودمان پیامبراسلام ) نداریم چرا که مسلمانان خود را پسرعموهای فرزندان اسرائیل ( یعقوب) از نسل اسمعیل میدانند.
· داستان بنی اسرائیل و تجربه تاریخی آنان قسمت اعظم سوره های بلند قرآن همچون : بقره، آل عمران، مائده و بخش عمده ای از برخی سوره های متوسط و کوچک قرآن را تشکیل میدهد.
3- مسئله جهاد و پیشرفت اسلام با شمشیر
از سخنان جنابعالی چنین بر می آید که گویا اسلام به زور شمشیر بر دیگران تحمیل شده و قرآن وپیامبر اسلام پیروان خود را بر این شیوه تشویق میکردند ! البته برخی فرمانروایان پس از پیامبر اسلام بخصوص خلفای اموی و عباسی و سلاطین عثمانی بنا به غرایز بشری و عادت نظام های سیاسی، به کشورگشایی و بکارگیری شمشیر برای تغییر دین و آیین کشورهای دیگر پرداخته اند که ربطی به تعلیمات قرآن و سنت پیامبر ندارد. عالیجناب مسلماً تأیید میفرمایید که عملکرد پیروان هیچ آیینی الزاماً مبین آن آیین نمی باشد و در مورد یهودیت و مسیحیت نیز کارنامه تاریخی این دو آیین را درهمه موارد منطبق بر تعالیم حضرت موسی و حضرت عیسی نمیدانید.
قابل انکار نیست که پیامبر اسلام جنگهای فراوانی در دوران رسالت خویش با دشمنان و متجاوزان به آیین و سرزمین خود داشته است و مسئله "جهاد" در قرآن جایگاه مهمی دارد ، اما نکته بسیار مهم که اغلب نادیده گرفته می شود، این است که هیچیک ازاین نبردها برای توسعه سرزمین و تغییر آیین دیگران به زور شمشیر نبوده، بلکه در کلیه موارد به طور مستقیم و غیر مستقیم جنبه دفاعی و پیشگیرانه از حمله دشمن داشته است.
عالیجناب تصدیق میفرمایید که تا یکی دو قرن گذشته تغییر مذهب حتی در کشورهای پیشرفته اروپایی مجاز و ممکن نبوده و جنگهای طولانی میان کاتولیکها و پروتستان ها و حتی مهاجرت برخی تغییر مذهب داده ها به آمریکا محصول تنگ نظری های طولانی بشری بوده است، وقتی در جوامع پیشرفته اروپایی بعد از رنسانس امنیتی برای تغییر مذهب وجود نداشته است، چگونه میتوان انتظار داشت دریک نظام قبیله ای دوران جاهلیت در چهارده قرن قبل، پیامبری که علیه نظام بت پرستی و آیین ریشه دار آباء و اجدادی قبایل عقب افتاده قیام کرده بود، برای دفاع از جان و ایمان خود و یارانش دست به شمشیر نبرده باشد؟
همچون یاران عیسی مسیح علیه سلام، مؤمنین به پیامبر اسلام نیز در متن شکنجه ها و شهادت ها، ایمان خود را آبدیده میکردند. گروهی از آنها برای حفظ جان خود مجبور به مهاجرت به حبشه شدند و مابقی شبانه از شهر مکه گریختند تا در پناه انصار شهر مدینه آزادانه خدای یکتا را بپرستند. در آنجا نیز او را آسوده نگذاشتند و دائماً برای ریشه کن کردن آیینی که آنرا مخالف آیین پدران خود می دانستند از همه سو بر آنها یورش می آوردند و چنین بود که آن پیامبر خدا در متن مقابله با متجاوزان آیین خود را از نابودی مصون داشت.
اگر حضرت عیسی مسیح نجنگید و با نظام سیاسی حاکم درگیر نشد، فرصت تشکیل امتی متشکل هنوز نیافته بود، وگرنه همانقدر به ضرورت دفاع و مقابله با دشمنان معتقد بود که حضرت محمد. مگر حضرت عیسی تمام احکام تورات و از جمله آیین بسیار شدید جنگی آنرا دربست تأیید نکرد و مگر در کتاب انجیل مقدس نیامده است که صرافان و کبوترفروشان و اشغالگران معبد را که خانه خدا را دکان کسب و کار خود کرده بودند به زور بیرون کرد( متی باب 21) و مگر به پیروان خود نگفت "گمان مبرید که آمده ام صلح و آرامش را بر زمین برقرار سازم، نه ، من آمده ام تا شمشیر را برقرار کنم " ( متی باب 10 شماره 34) و مگر پیروان آن بزرگوار تا به امروز دست به شمشیر نبرده اند؟!
عالیجناب، این اصطلاح "جنگ مقدس " که درجنگ های صلیبی بکار رفته است، نه در قرآن آمده است و نه در سنت پیامبر اسلام ! درست است که مسئله "جهاد" از مهمترین ارکان نظامی اسلامی است، ولی میان "جهاد اسلامی" که جنبه دفاعی دارد با تصوری که غربی ها از آن دارند، یا عملکرد برخی پیروان اسلام در طول تاریخ زمین تا آسمان فاصله است.
عالیجناب، اجازه دهید برخی ضوابط و مقررات جهاد را که قرآن مقرر داشته است به استحضارتان برسانم:
· جنگ به طور کلی در اسلام ممنوع است. موقتاً به کسانیکه مورد تجاوز دشمن قرار می گیرند، به خاطر ظلمی که بر آنها تحمیل شده است، اجازه دفاع به آنها داده می شود. این اصل را آیه 39 سوره 22 مورد تأیید قرار میدهد.
· پیکار در قرآن پذیرفته شده است ،ولی طبق مفاد آیه 190 سوره 2 مشروط به سه شرط ذیل است :
1. پیکار در راه خداست ( نه توسعه طلبی و تجاوز و تعصبات نژادی، ملی و غیره )
2. فقط با کسانیکه جنگ را آغاز کرده اند (در حد مقابله به مثل و قصاص)
3. فقط تا مرحله دفع تجاوز دشمن است ( با پس راندن دشمن باید متوقف شود)
· قاطع ترین آیات مربوط به جهاد و پیکار در سوره نهم قرآن است که مورد استناد توأمان متهم کنندگان اسلام به خشونت و خشونت گرایان افراطی مسلمان می باشد. اما در آیات 4 و 7 این سوره صریحاً اعلام شده است که اعلان جنگ منحصراً در مورد کسانی است که پیمان خود با مسلمانان را زیر پا گذاشته اند یا آغاز به آزار و حمله کرده اند، در همین سوره تآکید شده که تقوا ایجاب می نماید مؤمنان نسبت به تعهدات خود وفادار بوده و هرگز آنرا نقض نکنند.
· خداوند رسماً به پیامبر اسلام توصیه کرده است " همینکه دشمنان آمادگی صلح نشان دادند، آنرا بپذیرو اگر از احتمال فریب آنها نگران هستی به خدا توکل کن." (سوره 8 آیات 61 و 62)
· قرآن با تأکیدی صلح آمیز، برای رفع توهم غیر مشروع بودن دوستی و احسان به غیر مسلمان، تصریح کرده است:
"هرگز خداوند شما را نهی نکرده است تا به کسانیکه با شما نجنگیده اند و شما را از دیارتان اخراج نکرده اند نیکی و عدالت نکنید، خداوند عدالتگران را دوست دارد."
تنها نهی قرآن در این است که مسلمانان بخواهند با کسانیکه با آنها به خاطر عقایدشان می جنگند، آنها را آواره کرده یا پشتیبان آواره کنندگان آنها هستند، ارتباط دوستانه تسلط آور داشته باشند ( سوره 60 آیات 7 و 8).
به طور خلاصه، جهاد قرآنی صد درصد عکس العملی دفاعی است و مبرای از کینه ورزی و انتقام میباشد. هرچند این مقابله به مثل و قصاص اجازه داده شده است ، با این حال همواره رعایت انصاف و عدالت و بخشش دشمن توصیه شده است.
حال اگر این اصول به تمامه رعایت نشده و نمی شود، اساس اسلام را که قرآن و سنت رسول است، نباید با عملکرد تاریخی پیروان این آیین، همچون سایر شریعت ها و پیروان آنها، یکی گرفت.
به نام مسیحیت نیز جنگهای فرقه ای یا فرا منطقه ای فراوانی انجام شده و آتش فساد و فتنه بزرگی بنا شده است، اما هرگز مسلمانان آنها را به حساب مسیحیت یا حضرت عیسی نگذاشته اند.
4- عقلانیت و ایمان
در ریشه یابی خشونت های مذهبی دردنیای امروز،جنابعالی در سخنرانی خویش مبانی فلسفی خداشناسی در اسلام را عامل اصلی معرفی کرده و در بحث ارتباط با عقلانیت و ایمان، رکن عقلانیت را در بنیادهای اندیشه اسلامی غیر استوار و توجیه کننده تروریسم و خشونت های به نام دین معرفی کرده اید.
نویسنده این سطور در صدد انکار بعضی سوءاستفاده های از دین یا در مواردی غلبه غرایز انتقام جویانه بشری بر اخلاقیات نمی باشد، اما چرا نباید واقعیت ظلم و ستمی را که بر مردم محروم بخشی از جهان می شود و آنها را به عکس العمل طبیعی و واکنش مشروع و منطقی می کشاند درک کرد؟
وقتی آمریکا ابرقدرت امروز جهان در عکس العمل دفاعی نسبت به انفجار دو ساختمان، دو کشور را مورد حمله قرار میدهد، چگونه می توان انتظار داشت کسانیکه کل کشورشان اشغال شده و آواره شده اند واکنشی نداشته باشند ؟
اما در بحث مربوط به "عقلانیت و دین" هرچند جایگاه اینگونه مباحث در مراکز علمی و در جمع فیلسوفان و دین شناسان است، با این حال نکاتی را در ارتباط این دو مقوله به عرض می رساند:
واژه "عقل" در قرآن 49 بار تکرار شده است، تساوی این رقم با تکرار واژه "نور" در این کتاب نشان میدهد تنها با عقلانیت است که میتوان به نور هدایت رسید. این برداشت را سخن حکمت آمیز یکی از پیشوایان دینی مسلمانان (امام جعفر صادق) تأیید میکند که فرمود: عقل همان وسیله ای است که خدای رحمان با آن پرستش میشود و بهشت حاصل میگردد.
پیامبر اسلام نیز که او را مرد شمشیر تصور کرده اند! فرموده است : "خداوند نعمتی بالاتر از عقل میان بندگان تقسیم نکرده است و عبادت بی تعقل هیچ بنده ای را مقبول درگاه خداوند نمی باشد". بر حسب تعالیم پیامبراسلام، خداوند دو حجت در ارتباط خود با بندگانش قرار داده است، حجت ظاهری، یعنی پیامبران و کتابهای دینی ، حجت باطنی، یعنی عقل !
قرآن به مسلمانان فرمان داده هرگز از چیزی که به آن علم ندارند پیروی نکنند و باید پاسخگوی ابزار شناختی که خداوند به آنها عنایت کرده، یعنی چشم و گوش و خرد باشند.( سوره 17 آیه 36)، همچنین کسانی را که از ابزار شناخت خود استفاده نمی کنند انسانهای کر و کوری شمرده که پست تر از چارپایان گشته اند.(سوره 8 آیه 22)
این فراز قرآنی که "در دین هیچ اجبارو اکراهی وجود ندارد" به این دلیل که راه رشد از بیراهه آشکار شده و هرکس با شناخت عقلانی میتواند راه خود را برگزیند، ( سوره 2 آیه 256)، بر خلاف تصور مخالفین، توصیه ای مختص دوران ضعف مسلمانان در سالهای اولیه اقامت در مکه نبوده که از روی ناچاری و محافظه گذاری اتخاذ شده و بعداً تغییر کرده باشد، بلکه نزول آن در اوج اقتدار مسلمانان در مدینه یعنی در آخرین سال رسالت پیامبر بوده است.
عالیجناب ، در جهانی که سیاست های توسعه طلبانه قدرتهای جهانی، سرکوب مقاومت های محرومان و مظلومان را به بهانه تروریسم و خشونت و با تبلیغ تصویر زشتی از اسلام در دستور کار خود قرار داده است، در جهانی که معنویت و اخلاق به چالشی جدی فرا خوانده شده است، بیش از هر وقت همدلی و همکاری دینداران عالم، از هر نحله و نژادی، برای صلح جهانی و استقرار عدالت ضرورت دارد. به سیاستمداران برآنچه می کنند گله ای نیست، گله از دامن زدن به فتنه آنها از ناحیه کسانی است که باید خاموش کننده آتش دشمنی میان ملتها باشند.
عالیجناب، قرآن به مسلمانان فرمان داده است هرگز با اهل کتاب مجادله نکنند، مگر با زیباترین شیوه (سوره 29 آیه 46 ) خدای ما و شما یکی است، ما به همه پیامبران و کتابهای دینی ایمان داریم، ما متعهد به عدالت با شما هستیم و معتقدیم تنها ارباب و صاحب اختیار انسانها خدای یکتایی است که همگان به سوی او برمیگردیم و برحسب نیک و بد اعمالمان ادامه حیات میدهیم.
با عذرخواهی از تصدیع و اطاله کلام و با آرزوی تحقق صلح پایدار جهانی و استقرار عدالت، امنیت و آزادی برای همه انسانها
عالیجناب بهتر میدانید که نه تنها علیه پیامبر اسلام، بلکه علیه همه پیامبران و حتی خداوند خالق جهان، سخنان فراوانی از ناحیه منکرین و مخالفین ابراز شده است و این سخنان البته قابل تامل خواهد بود اگر گوینده آن عالم دین شناس یا فیلسوف و جامعه شناس صاحب نظری بوده باشد، اما تصدیق میفرمایید که نقل قول امپراتوران و روسای کشورها که عمدتاً به امور سیاسی و نظامی اشراف داشته و سخنانشان اغلب خالی از مصالح و مطامع سیاسی و ملی نیست، (آنهم گفتار امپراتوری که در قرن شانزده در متن منازعات مسلمانان و مسیحیان میزیسته)، مشکلی از مسائل دنیای امروز را حل نمی کند؟
به نظر میرسد گفتگوی صمیمانه بین پیروان مذاهب مختلف برای استقرار صلح جهانی، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری در همه زمینه های رشد و توسعه بشری راه حل عاقلانه تری برای رفع تشنجات سیاسی ومذهبی در جهان امروز باشد.
از آن گذشته، در میان غربیها به غیر از "مانوئل پالایولوگوس دوم" فرمانروای امپراتوری روم شرقی، شخصیتهای ممتازی همچون ولتر وگوته -هم وطن شما- نظریاتی کاملاً مغایر امپراتور داشته اند. ولتر گرچه در آغاز نظریات مخالفی با اسلام داشت، ولی با مطالعه قرآن و شناخت بهتر پیامبر اسلام تجلیل بلندی از آنحضرت کرد. گوته نیز که خود را وام دار و مرید شاعر فارسی زبان و حافظ قرآن، یعنی حافظ میدانست، صریحاً اظهار نمود: "اگر اسلام این است، پس آیا ما همگی مسلمان نیستیم ؟"
در یکی دو قرن اخیر نیز اسلام شناسان و قرآن پژوهان بزرگی از مغرب زمین، به خصوص آلمان، همچون نولدکه و فوگل ظهور کرده و به تمجید و تحسین و تایید آموزه های پیامبر اسلام پرداخته اند و خدمات ارزنده ای در قرآن شناسی عرضه کرده اند.
در سلک روحانیون مسیحی نیز محققان منصفی همچون کارن آرمسترانگ به این حقیقت رسیده و اعلام کرده اند که پذیرش اسلام به زور شمشیر اتهام بزرگی است که از ناحیه دشمنان آنان ابداع شده است.
به نظر اینجانب قرآن به عنوان مبنا و راهنمای عمل مسلمانان زمینه های گسترده ای برای تفاهم و تبادل نظر با اهل کتاب ( یهودیان و مسیحیان) و اتحاد و وحدت با آنان بر اساس اصول مشترک فیمابین دارد. نگاه قرآن به پیروان شریعت های دیگر به دلایل زیر نگاهی صلح آمیز، بامهربانی و مدارا و دعوت کننده به همکاری و همزیستی است:
1- حسن روابط با اهل کتاب
· قرآن در شانزده آیه، خود را تصدیق کننده کتابهای پیشین (تورات و انجیل) شمرده و برای خود نقش نگهدارنده و حفظ کننده آنها (نه معارض و ابطال کننده) قائل شده است (سوره 5 آیه 48).
· قرآن با تجلیل از کشیش ها و راهبان مسیحی که از تکبر دوری گزیده اند، به مسلمانان آموزش داده است به علمای شریعت های پیشین احترام بگذارند ( سوره 5 آیه 82) و به یهودیان و مسیحیان وعده داده اگر به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان بر آنها نازل شده است عمل کنند، از زمین و آسمان به آنها برکت خواهد داد (سوره 5 آیه 66).
· خداوند پیامبر اسلام را مامور کرده تا به اهل کتاب اعلام کند که شما بر چیزی استوار نیستید مگر آنکه به تورات و انجیل و هر آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده است عمل کنید(سوره 5 آیه 68).
· قرآن با نفی تعصب های دینی در اختصاص بهشت برای مسلمانان، صریحاً اعلام کرده است " از کسانیکه به اسلام ایمان آورده اند، ازیهودیان، مسیحیان، صائبان، و اصولاً هرکس به خدا و روز واپسین ایمان آورده و عمل شایسته ای انجام دهد ترس و نگرانی نخواهد داشت." یعنی اهل بهشت خواهد بود. (سوره 2 آیه 62 و سوره 5 آیه 69)
· خداوند پیامبر اسلام را فرمان داده است تا به اهل کتاب اعلام نماید : " بیایید بر سر کلامی که مشترک میان ما و شماست ائتلاف کنیم که جز خدای یکتا را پرستش نکنیم، هیچ کس را شریک او تلقی نکنیم و به غیر از خدا افرادی از خودمان ( انسانها) را ارباب خود نگیریم ( سوره 3 آیه 64).
· قرآن درچندین آیه به مسلمانان فرمان داده است با احتراز از موضوعات مورد اختلاف وتکیه بر مشترکات میان پیروان شریعت های دیگر با آنها مدارا کرده و مراتب تایید خود را نسبت به خدا، فرشتگان، تک تک پیامبران بنی اسرائیل، حتی اسباط آنها و هر آنچه به موسی و عیسی و سایر پیامبران داده شده است صریحاً اعلام نمایند (سوره 2 آیه 136و سوره 3 آیه 84).
2- احساس تعلق به یک خانواده
عالیجناب، برای آشنایی عمیق تر شما نسبت به نظر احترام آمیز قرآن به پیامبران، کتابها و پیروان صادق شریعت های قبلی، نظر آنجناب را نسبت به نکات آماری ذیل جلب میکنم:
· نام حضرت موسی 136 بار، حضرت ابراهیم 69 بار و حضرت عیسی مسیح و مریم مقدس (جمعاً) 70 بار در قرآن تکرار شده است. در حالیکه نام پیامبر اسلام که خود پیشوای این آیین بوده ، فقط 4 بار در قرآن آمده است!! آیا این سعه صدر و بلند نظری و توجه دادن مسلمانان به شخصیت های ممتاز شریعت های دیگر نشانه صلح آمیز بودن این مکتب نیست؟!
· سومین سوره قرآن "آل عمران" به نام و افتخار خاندان عالیقدر عیسی مسیح ( از مادر مریم تا مریم و زکریا و یحیی) نامگذاری شده است، اما در قرآن سوره ای به نام "آل محمد" نمی یابیم!
· نوزدهمین سوره قرآن به نام مریم نامگذاری شده است، ولی در قرآن سوره ای به نام حضرت فاطمه دختر گرامی پیامبر اسلام و یا مادر او و همسر ارجمندش خدیجه نداریم .
· هفدهمین سوره قرآن نام " بنی اسرائیل" یافته است، ولی در قرآن سوره ای به نام " بنی هاشم" ( دودمان پیامبراسلام ) نداریم چرا که مسلمانان خود را پسرعموهای فرزندان اسرائیل ( یعقوب) از نسل اسمعیل میدانند.
· داستان بنی اسرائیل و تجربه تاریخی آنان قسمت اعظم سوره های بلند قرآن همچون : بقره، آل عمران، مائده و بخش عمده ای از برخی سوره های متوسط و کوچک قرآن را تشکیل میدهد.
3- مسئله جهاد و پیشرفت اسلام با شمشیر
از سخنان جنابعالی چنین بر می آید که گویا اسلام به زور شمشیر بر دیگران تحمیل شده و قرآن وپیامبر اسلام پیروان خود را بر این شیوه تشویق میکردند ! البته برخی فرمانروایان پس از پیامبر اسلام بخصوص خلفای اموی و عباسی و سلاطین عثمانی بنا به غرایز بشری و عادت نظام های سیاسی، به کشورگشایی و بکارگیری شمشیر برای تغییر دین و آیین کشورهای دیگر پرداخته اند که ربطی به تعلیمات قرآن و سنت پیامبر ندارد. عالیجناب مسلماً تأیید میفرمایید که عملکرد پیروان هیچ آیینی الزاماً مبین آن آیین نمی باشد و در مورد یهودیت و مسیحیت نیز کارنامه تاریخی این دو آیین را درهمه موارد منطبق بر تعالیم حضرت موسی و حضرت عیسی نمیدانید.
قابل انکار نیست که پیامبر اسلام جنگهای فراوانی در دوران رسالت خویش با دشمنان و متجاوزان به آیین و سرزمین خود داشته است و مسئله "جهاد" در قرآن جایگاه مهمی دارد ، اما نکته بسیار مهم که اغلب نادیده گرفته می شود، این است که هیچیک ازاین نبردها برای توسعه سرزمین و تغییر آیین دیگران به زور شمشیر نبوده، بلکه در کلیه موارد به طور مستقیم و غیر مستقیم جنبه دفاعی و پیشگیرانه از حمله دشمن داشته است.
عالیجناب تصدیق میفرمایید که تا یکی دو قرن گذشته تغییر مذهب حتی در کشورهای پیشرفته اروپایی مجاز و ممکن نبوده و جنگهای طولانی میان کاتولیکها و پروتستان ها و حتی مهاجرت برخی تغییر مذهب داده ها به آمریکا محصول تنگ نظری های طولانی بشری بوده است، وقتی در جوامع پیشرفته اروپایی بعد از رنسانس امنیتی برای تغییر مذهب وجود نداشته است، چگونه میتوان انتظار داشت دریک نظام قبیله ای دوران جاهلیت در چهارده قرن قبل، پیامبری که علیه نظام بت پرستی و آیین ریشه دار آباء و اجدادی قبایل عقب افتاده قیام کرده بود، برای دفاع از جان و ایمان خود و یارانش دست به شمشیر نبرده باشد؟
همچون یاران عیسی مسیح علیه سلام، مؤمنین به پیامبر اسلام نیز در متن شکنجه ها و شهادت ها، ایمان خود را آبدیده میکردند. گروهی از آنها برای حفظ جان خود مجبور به مهاجرت به حبشه شدند و مابقی شبانه از شهر مکه گریختند تا در پناه انصار شهر مدینه آزادانه خدای یکتا را بپرستند. در آنجا نیز او را آسوده نگذاشتند و دائماً برای ریشه کن کردن آیینی که آنرا مخالف آیین پدران خود می دانستند از همه سو بر آنها یورش می آوردند و چنین بود که آن پیامبر خدا در متن مقابله با متجاوزان آیین خود را از نابودی مصون داشت.
اگر حضرت عیسی مسیح نجنگید و با نظام سیاسی حاکم درگیر نشد، فرصت تشکیل امتی متشکل هنوز نیافته بود، وگرنه همانقدر به ضرورت دفاع و مقابله با دشمنان معتقد بود که حضرت محمد. مگر حضرت عیسی تمام احکام تورات و از جمله آیین بسیار شدید جنگی آنرا دربست تأیید نکرد و مگر در کتاب انجیل مقدس نیامده است که صرافان و کبوترفروشان و اشغالگران معبد را که خانه خدا را دکان کسب و کار خود کرده بودند به زور بیرون کرد( متی باب 21) و مگر به پیروان خود نگفت "گمان مبرید که آمده ام صلح و آرامش را بر زمین برقرار سازم، نه ، من آمده ام تا شمشیر را برقرار کنم " ( متی باب 10 شماره 34) و مگر پیروان آن بزرگوار تا به امروز دست به شمشیر نبرده اند؟!
عالیجناب، این اصطلاح "جنگ مقدس " که درجنگ های صلیبی بکار رفته است، نه در قرآن آمده است و نه در سنت پیامبر اسلام ! درست است که مسئله "جهاد" از مهمترین ارکان نظامی اسلامی است، ولی میان "جهاد اسلامی" که جنبه دفاعی دارد با تصوری که غربی ها از آن دارند، یا عملکرد برخی پیروان اسلام در طول تاریخ زمین تا آسمان فاصله است.
عالیجناب، اجازه دهید برخی ضوابط و مقررات جهاد را که قرآن مقرر داشته است به استحضارتان برسانم:
· جنگ به طور کلی در اسلام ممنوع است. موقتاً به کسانیکه مورد تجاوز دشمن قرار می گیرند، به خاطر ظلمی که بر آنها تحمیل شده است، اجازه دفاع به آنها داده می شود. این اصل را آیه 39 سوره 22 مورد تأیید قرار میدهد.
· پیکار در قرآن پذیرفته شده است ،ولی طبق مفاد آیه 190 سوره 2 مشروط به سه شرط ذیل است :
1. پیکار در راه خداست ( نه توسعه طلبی و تجاوز و تعصبات نژادی، ملی و غیره )
2. فقط با کسانیکه جنگ را آغاز کرده اند (در حد مقابله به مثل و قصاص)
3. فقط تا مرحله دفع تجاوز دشمن است ( با پس راندن دشمن باید متوقف شود)
· قاطع ترین آیات مربوط به جهاد و پیکار در سوره نهم قرآن است که مورد استناد توأمان متهم کنندگان اسلام به خشونت و خشونت گرایان افراطی مسلمان می باشد. اما در آیات 4 و 7 این سوره صریحاً اعلام شده است که اعلان جنگ منحصراً در مورد کسانی است که پیمان خود با مسلمانان را زیر پا گذاشته اند یا آغاز به آزار و حمله کرده اند، در همین سوره تآکید شده که تقوا ایجاب می نماید مؤمنان نسبت به تعهدات خود وفادار بوده و هرگز آنرا نقض نکنند.
· خداوند رسماً به پیامبر اسلام توصیه کرده است " همینکه دشمنان آمادگی صلح نشان دادند، آنرا بپذیرو اگر از احتمال فریب آنها نگران هستی به خدا توکل کن." (سوره 8 آیات 61 و 62)
· قرآن با تأکیدی صلح آمیز، برای رفع توهم غیر مشروع بودن دوستی و احسان به غیر مسلمان، تصریح کرده است:
"هرگز خداوند شما را نهی نکرده است تا به کسانیکه با شما نجنگیده اند و شما را از دیارتان اخراج نکرده اند نیکی و عدالت نکنید، خداوند عدالتگران را دوست دارد."
تنها نهی قرآن در این است که مسلمانان بخواهند با کسانیکه با آنها به خاطر عقایدشان می جنگند، آنها را آواره کرده یا پشتیبان آواره کنندگان آنها هستند، ارتباط دوستانه تسلط آور داشته باشند ( سوره 60 آیات 7 و 8).
به طور خلاصه، جهاد قرآنی صد درصد عکس العملی دفاعی است و مبرای از کینه ورزی و انتقام میباشد. هرچند این مقابله به مثل و قصاص اجازه داده شده است ، با این حال همواره رعایت انصاف و عدالت و بخشش دشمن توصیه شده است.
حال اگر این اصول به تمامه رعایت نشده و نمی شود، اساس اسلام را که قرآن و سنت رسول است، نباید با عملکرد تاریخی پیروان این آیین، همچون سایر شریعت ها و پیروان آنها، یکی گرفت.
به نام مسیحیت نیز جنگهای فرقه ای یا فرا منطقه ای فراوانی انجام شده و آتش فساد و فتنه بزرگی بنا شده است، اما هرگز مسلمانان آنها را به حساب مسیحیت یا حضرت عیسی نگذاشته اند.
4- عقلانیت و ایمان
در ریشه یابی خشونت های مذهبی دردنیای امروز،جنابعالی در سخنرانی خویش مبانی فلسفی خداشناسی در اسلام را عامل اصلی معرفی کرده و در بحث ارتباط با عقلانیت و ایمان، رکن عقلانیت را در بنیادهای اندیشه اسلامی غیر استوار و توجیه کننده تروریسم و خشونت های به نام دین معرفی کرده اید.
نویسنده این سطور در صدد انکار بعضی سوءاستفاده های از دین یا در مواردی غلبه غرایز انتقام جویانه بشری بر اخلاقیات نمی باشد، اما چرا نباید واقعیت ظلم و ستمی را که بر مردم محروم بخشی از جهان می شود و آنها را به عکس العمل طبیعی و واکنش مشروع و منطقی می کشاند درک کرد؟
وقتی آمریکا ابرقدرت امروز جهان در عکس العمل دفاعی نسبت به انفجار دو ساختمان، دو کشور را مورد حمله قرار میدهد، چگونه می توان انتظار داشت کسانیکه کل کشورشان اشغال شده و آواره شده اند واکنشی نداشته باشند ؟
اما در بحث مربوط به "عقلانیت و دین" هرچند جایگاه اینگونه مباحث در مراکز علمی و در جمع فیلسوفان و دین شناسان است، با این حال نکاتی را در ارتباط این دو مقوله به عرض می رساند:
واژه "عقل" در قرآن 49 بار تکرار شده است، تساوی این رقم با تکرار واژه "نور" در این کتاب نشان میدهد تنها با عقلانیت است که میتوان به نور هدایت رسید. این برداشت را سخن حکمت آمیز یکی از پیشوایان دینی مسلمانان (امام جعفر صادق) تأیید میکند که فرمود: عقل همان وسیله ای است که خدای رحمان با آن پرستش میشود و بهشت حاصل میگردد.
پیامبر اسلام نیز که او را مرد شمشیر تصور کرده اند! فرموده است : "خداوند نعمتی بالاتر از عقل میان بندگان تقسیم نکرده است و عبادت بی تعقل هیچ بنده ای را مقبول درگاه خداوند نمی باشد". بر حسب تعالیم پیامبراسلام، خداوند دو حجت در ارتباط خود با بندگانش قرار داده است، حجت ظاهری، یعنی پیامبران و کتابهای دینی ، حجت باطنی، یعنی عقل !
قرآن به مسلمانان فرمان داده هرگز از چیزی که به آن علم ندارند پیروی نکنند و باید پاسخگوی ابزار شناختی که خداوند به آنها عنایت کرده، یعنی چشم و گوش و خرد باشند.( سوره 17 آیه 36)، همچنین کسانی را که از ابزار شناخت خود استفاده نمی کنند انسانهای کر و کوری شمرده که پست تر از چارپایان گشته اند.(سوره 8 آیه 22)
این فراز قرآنی که "در دین هیچ اجبارو اکراهی وجود ندارد" به این دلیل که راه رشد از بیراهه آشکار شده و هرکس با شناخت عقلانی میتواند راه خود را برگزیند، ( سوره 2 آیه 256)، بر خلاف تصور مخالفین، توصیه ای مختص دوران ضعف مسلمانان در سالهای اولیه اقامت در مکه نبوده که از روی ناچاری و محافظه گذاری اتخاذ شده و بعداً تغییر کرده باشد، بلکه نزول آن در اوج اقتدار مسلمانان در مدینه یعنی در آخرین سال رسالت پیامبر بوده است.
عالیجناب ، در جهانی که سیاست های توسعه طلبانه قدرتهای جهانی، سرکوب مقاومت های محرومان و مظلومان را به بهانه تروریسم و خشونت و با تبلیغ تصویر زشتی از اسلام در دستور کار خود قرار داده است، در جهانی که معنویت و اخلاق به چالشی جدی فرا خوانده شده است، بیش از هر وقت همدلی و همکاری دینداران عالم، از هر نحله و نژادی، برای صلح جهانی و استقرار عدالت ضرورت دارد. به سیاستمداران برآنچه می کنند گله ای نیست، گله از دامن زدن به فتنه آنها از ناحیه کسانی است که باید خاموش کننده آتش دشمنی میان ملتها باشند.
عالیجناب، قرآن به مسلمانان فرمان داده است هرگز با اهل کتاب مجادله نکنند، مگر با زیباترین شیوه (سوره 29 آیه 46 ) خدای ما و شما یکی است، ما به همه پیامبران و کتابهای دینی ایمان داریم، ما متعهد به عدالت با شما هستیم و معتقدیم تنها ارباب و صاحب اختیار انسانها خدای یکتایی است که همگان به سوی او برمیگردیم و برحسب نیک و بد اعمالمان ادامه حیات میدهیم.
با عذرخواهی از تصدیع و اطاله کلام و با آرزوی تحقق صلح پایدار جهانی و استقرار عدالت، امنیت و آزادی برای همه انسانها
۴:۱۷ bamardum 0 نظر
سلام
چند سالی بود که دیگر نه می خواندم نه می نوشتم ونه دیگر قصد داشتم بنویسم اما چند روز پیش کتاب چرا در مانده ایم؟ یا روانشناسی خودمانی آقای حسن نراقی که نگاهی متفاوت به جریان مردمسالاری در ایران دارد را میخواندم که چه باید کرد؟
حالا قصد دارم در این وبلاگ بنویسم شاید مرهم ناچیزی بر پیکر خسته مردمسالاری باشم به این امید
تقدیم به قدمهای این راه
این دود سیه فام که از بام وطن خواست از ماست که بر ماست
وین شعله سوزان که بر آمد ز چپ و راست از ماست که بر ماست
جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم بر کس نسگالیم
بر خویش بنالم که جان سخن ایجاست از ماست که بر ماست
ما کهنه چناریم که از باد ننالیم بر خاک ببالیم
لیکن چه کنم آتش ما در شکم ماست از ماست که بر ماست
اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است زین قوم شریف است
نه جرم ز عیسی نه تعدی ز کلیساست از ماست که بر ماست
گوییم که بیدار شدیم این چه خیالست بیداری ما چیست؟
بیداری طفلیست که محتاج به لالاست از ماست که بر ماست
اشتراک در:
پستها (Atom)
درباره من
امیر حسین کاظمی دانستن حق مردم است . این وبلاگ از
.آبان ماه سال ۱۳۸۵ ایجاد شده و اکنون فیلتر است
,Amir Hossein Kazemi, Activist, Blogger, Right to know is a human right enshrined.
آرشيو مطالب
-
▼
2006
(21)
-
▼
دسامبر
(16)
- قرار بازداشت دکتر کیوان انصاری تمدید شد
- قطعنامه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران
- قطعنامه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران
- منصور اسالو آزاد شد
- سقوط 14 پلهاي رتبه ريسک ايران در جهان
- احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر
- گزارش خبرنامه اميرکبير از اعتراض امروز دانشجويان
- هورا این مشکل هم حل شد
- دانشگاه زنده است دکتر ابراهيم يزدي
- فیلم(( می خواهم خون گریه کنم)) را ببینید
- فعالان حقوق بشر در ايران
- بازداشت غيرمتعارف رييس سنديكاي كارگران شركت واحد ا...
- چرا در انتخابات مجلس خبرگان شركت نميكنيم؟
- جان زندانی عیسی سحرخیز-ملیحه محمدی
- دوشنبه 16 آذر 1332
- آشنایی با امپراتورهای اقتصادی ایران
-
▼
دسامبر
(16)
پست های محبوب
-
در برنامه زنده راز با موضوع دنیای اسلام و هندسه جدید قدرت در جهان از شبکه ۴ تلویزیون ایران کارشناس اهل ترکیه دکتر صلاح الدین اوزکندور ف...
-
مرا گر خود نبود این بند، شاید بامدادی همچو یادی دور و لغزان، می گذشتم از تراز خاک سرد پست… نه به خاطر آفتاب نه به خاطر حماس...
-
هدی صابر متواد ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ درگذشته ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ است. هدی صابر نخستین تجربه اشتغال و پژوهش خود را با استخدام در صدا و سیما آغاز کرد. در ...
-
سردار زارعی با درجه سرهنگ دوم بازنشسته شد اسماعيل احمدي مقدم، باجناق محمود احمدي نژاد روز جمعه به خبرنگاران گفته بود هيچ يک از فرماندهان ا...
-
آقای قیس دهزاد معاون بنیاد آرمانشهر خودكشي كرد كسي عاشقانه و شاعرانه به پاي برگ ورودي اش به جهنم با مرگ خود امضا مي كند و چني...
-
تصویر بالا متعلق به عبدالله سلطانی ثانی، عضو هیات مدیره شرکت پلاسکوکار سایپا، که در تاریخ اول اردی بهشت ماه امسال به عضویت هیات مدیره سایپا ...
-
حبسهای خانگی نام مدت حبس توضیحات سرانجام طاهره قره العین حدود ۳ سال طاهره قرهالعین یکی از رهبران جنبش باب در دوره ناصرالدین شاه ...
-
Der Anwalt eines im Iran tätigen Hijab-Aktivisten, der gegen die Pflicht verstößt, gibt an, dass sein Mandant zu insgesamt 24 Jahren Gef...
-
احضار ، سركوب و اعتراضات فعالان سياسي – بهمن ماه 1385 هموطنان گزارش بهمن را با اداي احترام نسبت به روانهاي انقلابيون و مبارزيني كه در بهمن ...
-
تجاوز به یک دختر 23 ساله پناهجوی ایرانی که در راه ورود به استرالیا پشت مرزهای این کشور در یکی از جزایر اقیانوس آرام زندانی بود، سئوالا...
0 نظرات:
ارسال یک نظر