بیانیه تحلیل دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران، در رابطه با حوادث تروریستی اخیر در تهران:
بسمه
تعالی
وفاق
ملّي، راهبرد تقابل با بحرانها
واعتصموا
بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا
عمليات تروريستي 17 خرداد 1396 توسط
پنج تن با هويت ايراني در آرامگاه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و ساختمان اداري
مجلس شوراي اسلامي كه 17 شهيد و بيش از 50
مجروح در پي داشت و گروه منفور داعش مسئوليت آن را بر عهده گرفت، موجب تأسف و تألم
عموم ایرانیان شد.
نهضت آزادی ایران ضمن
محكوم كردن اين عمليات تروريستي و هرگونه افراط و خشونت، به مردم ایران به خصوص خانوادههاي قربانيان اين فاجعه تسليت
گفته و براي مجروحان، آرزوي بهبود و سلامتي داشته و از مسئولان امنيت كشور برای واکنش
به موقع، سپاسگزاري کرده و به سهم خویش در خصوص ريشهها و زمینههاي اين رخداد
تروريستي و راهكارهاي پيشگيري از وقوع و تداوم چنين اقداماتي، نكاتي را یادآوری میکند.
سوابق درخشان اقوام ایرانی و به
ویژه کردها در ابراز هویت خویش و وطندوستی و همراهی گسترده و فعال با جنبشهای
ملی و دمکراتیک یک صد سال اخیر، صیانت از مرزهای این سرزمین و دفاع از حاکمیت
قانون و حقوق ملت و فداکاری برای امنیت و صلح در ایران در طول سدههای متمادی؛
حقیقتی است انکارناشدنی. وقوع چنين عملياتي توسط معدودی از شهروندان مسلمان کرد
ايراني، در شرايطي كه نخبگان و نهادهاي رسمي و مدني هموطنان اهل تسنن و كرد،
همگام و همزمان با سایر ایرانیان، آن را محكوم كرده و عمدتاً با شركت فراگیر در
دورههای گوناگون انتخابات، به رغم گلایههای جدی که از وضعیت جاری خود داشتهاند،
از توسعه جامعه مدنی وگفتمان اصلاحات حمايت کردهاند؛ پديدهاي است كه ضرورت دارد
مورد واكاوي قرار گيرد.
بنیادگرایی
دینی و شیوع جریان سلفی/ تکفیری به رغم ظاهر مذهبی و عقیدتیاش، پدیدهای است
کاملا سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که افزون بر توسعهنایافتگی و تبعیض و نابرابریهای
گسترده اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، از یک سو ریشه در شیوههای حکمرانی غیردمکراتیک
داشته و از سوی دیگر، در احساس برانگیخته شده و حقارت در جهان اسلام و فرصتهای
ناشی از جهانی شدن اقتصاد و سیاست نهادهای مالی و امنیتی برخی کشورهای عربی حوزه
خلیج فارس ریشه دارد که با فرصتطلبی حاکمان عرب از شرایط ناشی از اشغال افغانستان
توسط ارتش سرخ و سیاستهای توسعهطلبانه کشورهای غربی و به ویژه آمریکا پس از
تحرکات نظامی جنگ اول خلیج فارس در دهه 1990 میلادی، امواجی از ناامنی و خشونت را
در خاورمیانه رقم زده است و متاسفانه در سالیان اخیر با سرمايهگذاري گسترده برخي
از كشورهاي منطقه در مناطق فقيرنشين غربي، جنوبي و شرقي كشور، معدودی از جوانان
سرزمین ما با چنين افكار افراطي و انحرافي چنان شستشوي مغزي شدهاند كه آماده كشتن
هموطنان و فدا كردن جان خویش شدهاند.
اینک بیش از
محکومیت این رخداد، جا دارد نقش و مسئولیت جمعی خویش را در بروز این وضعیت ناهنجار
و جبران و درمان آن جستجو کنیم و به یادآوریم که همانگونه که در دهه 60، جنگ قدرت
چنين تجربه تلخي را در ذهنيت جامعه ما بر جاي گذارد و با ادبیات به ظاهر دینی، به
ایجاد فضای سرکوب پرداخته شد و پاسخ خشونتآمیز به خشونت، به بازتولید فضای کینه و
درگیری و رشد و تداوم فزاینده خصومتها منجر شد، امروز كشورهاي بيگانه با تقويت و
پشتیبانی همهجانبه از گروههاي افراطي تكفيري و با بهرهگيري از خوانشهای جهتدار
غیرانسانی و غیرعقلانی از اصول مذهبی و ترویج آموزههای انحرافي از معارف اسلامي،
چنين روندي را در منطقه و در كشور ما رقم زدهاند.
در اين پديده،
عوامل اجتماعی مختلفي تأثيرگذار بودهاند؛ اما به نظر ميرسد در وهله اول، برخي
تبعيضهاي رایج قومي و مذهبي كه خلاف اصول صريح قانون اساسي و نقض حقوق شهروندی به
شمار میآیند، زمينهساز کمرنگ شدن تعلقات ملی و جذب اين جوانان توسط گروههاي
افراطي تكفيري و جنایتپیشه از قبيل داعش شده باشد. به علاوه واقعيتهاي
انكارناپذيری مانند نارساییهای عمرانی، فقدان آموزش، آمار بيكاري و فقر بالاتر
از حد متعارف در برخی نقاط کشور و سیاستگزاریهای آگاهانه و تعمدی در راستای
نادیده گرفتن مطالبات، گرایشات و هویتهای قومی و همچنین، غیر سیاسیسازی مردم در
بسياري از استانها و مناطق غربي، جنوبي و شرقي كشور، موجبات شکلگیری و تشدید
چنین گرایشهایی را فراهم آورده است.
اندیشه
سلفی/ تکفیری اگرچه ممکن است بتواند با بهرهگیری از نارساییهای داخلی و شرایط
منطقهای و جهانی به فریب تعدادی از افراد دست یابد، اما به دلیل قدمت و حضور طولانی
جریان روشنفکری در ایران، موفق نبوده و فاقد پایگاه گسترده اجتماعی است و حتی در
برخی استانهای مرزی کشور از اقبال عمومی برخوردار نیست. به همین جهت، نهضت
آزادی ایران ضمن دعوت به هوشیاری، اعلام میدارد که نباید نسبت به عملکرد این فرقه
تروریستی بزرگنمایی و آن را در قالب جریانی قومی یا مذهبی ارزیابی کرد. همچنین در
مقام نگرانی جدی پیرامون پیامدهای احتمالی این حادثه که میتواند ابعاد موفقیتآمیز
انتخابات اخیر ریاست جمهوری را تحتالشعاع قرار دهد و به پیشبرد دمکراسی در ایران
آسیب برساند، هشدار میدهد که مبادا وقوع این عملیات تروریستی به جای پاسخگویی مسئولانه
و رفع عوامل واقعی و مرتبط با آن، به ایجاد فضای امنیتی در کشور منجر شود.! لذا
توصیه مینماید که براي مقابله با چنين وضعيتي، ضروري است که علاوه بر بازطراحی
سیاستهای کلان نظام در عرصه سیاست خارجی و تلاش در راستای روابط حسنه و همزیستی
مسالمتآمیز با همسایگان، با همفكري و همدلي همه مسئولان كشور براي تأمین حقوق و
آزادیهای مؤکد و مکرّر مردم که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده است
و تقویت پیوندهای ملّی و رفع تبعيضهاي
قومي و مذهبي، برنامهريزي و اقدامات جديتري انجام پذیرد.
در عین حال
براي رفع مشكلات فرهنگي و معيشتي، ضروری است علاوه بر نهادهای دولتی و هماهنگ با
آنها، زمینه لازم براي توسعه نهادهاي مدني و تشكل هاي مردم نهاد (سمنها) و
اقدامات مردمی در استانهای مرزی و سایر مناطق کشور فراهم شود. مجموعه اين اقدامات
ميتواند در آینده از اين پديده شوم ـ كه به رغم
علقههاي ملي و وطن دوستی كه در فرهنگ همه ايرانيان، مستقل از دیدگاههای سياسي، قوميتي و مذهبي وجود دارد ـ جلوگيري كند و ريشههاي
چنين عضوگيريهايي را مهار کرده و بخشكاند. به عبارت دیگر، توسعه سیاسی و ارتقای وضعیت
حاکمیت قانون و حقوق ملت میتواند در کاهش این مشکلات و برآورده ساختن بخش عظیمی از
مطالبات اقوام موثر باشد و از همین حیث است که امروز بیش از هر زمان دیگر، دستیابی
به آزادی و تقویت فرآیند دمکراسی و حقوق بشر به نیاز اساسی و راهبردی ملت ایران
بدل شده است. تردیدی نیست که بدون رعایت شاخصهای آزادی، نه تنها دستیابی به عدالت
اجتماعی و استقلال که حتی امنیت هم ممکن به نظر نمیرسد.
در شرايط
كنوني كه دولت جديد آمريكا با همكاري حکومت ضد حقوق بشری اسراييل و برخي از
كشورهاي عربي منطقه عليه جمهوري اسلامي برنامهريزي كرده و امنيت ملي را هدف قرار
دادهاند؛ تدبیر و عقلانيت حكم ميكند كه همه مسئولان و گروههاي اجتماعي، از مطرح
كردن مسائل و موضوعات تفرقهافكنانه و خشونتورزانه خودداري كنند و همه در چارچوب
قانون، با وحدت و همدلي، به رفع مشكلات به
ويژه در عرصههاي فرهنگي، اجتماعي و معيشتي مردم در مناطق محروم كشور همت گمارند.
در پایان، در
این ایام ماه مبارک رمضان و در آستانه شهادت امام علی(ع) به خلاصه شعری حکیمانه که
منتسب به اوست و توصیف وضعیت جامعه ماست اشاره می کنیم که می فرماید: "دواؤک
فیک ولاتٌبصر و داؤک منک و ماتَشعٌر". دوای تو در خود تو ست و آن را نمی بینی و درد تو از خود توست و
توان درک و شناخت آن را نداری. دردهای جهان اسلام و شیوع باورهای انحرافی و
ضدتوسعه در این سرزمینها در درجه نخست، ریشه در رفتار و کردار ما مسلمانان دارد و
درمان آن هم در اختیار خود ماست. واعتبروا یا اولوالابصار.
دکتر ابراهیم یزدی
دبیر کل نهضت آزادی ایران
22 خرداد 1396
0 نظرات:
ارسال یک نظر