ابراهيم يزدی: دولت وحدت ملی بايد در برگيرنده نيروهای دگرانديش هم باشد

ابراهيم يزدی: دولت وحدت ملی بايد در برگيرنده نيروهای دگرانديش هم باشد

ابراهيم يزدی در گفت‌‏وگو با خبرنگار"ايلنا"، با اشاره به انتخابات ايالات متحده آمريکا و حضور هيلاری کلينتون در مقام وزير خارجه دولت "اوباما" گفت: اين حرکت اوباما بسيار معنادار است زيرا او با توجه به به بحران عظيم اقتصادی در آمريکا به اين جمع بندی رسيده است که بدون جلب همکاری همه فراکسيون‌‏های درون حزب دموکرات و يا برخی از همکاران "بوش" نخواهد توانست به وعده‌‏های خود عمل کند.

وی افزود: به رغم اينکه برخی از ناظرين و تحليلگران سياسی در واکنش به انتخاب همکاران "اوباما" نسبت به تغييرات وعده داده شده بدبين هستند، ولی به نظر می‌‏رسد حرکت "اوباما" در جهت وفاق ملی و در راستای جلب اعتماد عمومی مردم بوده است.وزير خارجه دولت مهدی بازرگان در ادامه تصريح کرد: در ايران اگر همه گروه‌‏ها بپذيرند که جامعه با يک سری مشکلات بی‌‏سابقه ملی رو به رو است،تصميم سازان کشور بايد به ضرورت "وفاق ملی" پاسخ مثبت بدهند.وی با بيان اينکه وفاق ملی به اين معنا نيست که گروه‌‏های سياسی در ميان خودشان به رفع اختلاف بپردازند،اظهار داشت:"وفاق ملی" به معنای "آشتی ملی" است زيرا وقتی "اوباما" به رياست جمهوری انتخاب شد رقيب بازنده او با صراحت در تلويزيون سراسری اعلام کرد که از اين پس تمام امکانات را در اختيار رئيس‌‏جمهور منتخب قرار خواهد داد ولی در ايران متاسفانه شاهد چنين رشد سياسی نيستيم.يزدی با تاکيد بر اينکه دموکراسی ياد گرفتنی است،گفت:پس از انقلاب ۵۷ ملت ايران نظام جمهوری اسلامی را پذيرفت يعنی نوعی حکومت مردمی و دموکراتيک اما پيش نيازهای آن در کشور ما هنوز جا نيافتاده است،به گونه‌‏ای که نه تنها محافظه کاران آمادگی برای نشستن و گفت وگو کردن با دگر انديشان را ندارند بلکه در ميان اصلاح طلبان هم سطح وفاق و هماهنگی بسيار پايين است.وی با اشاره به ايده تشکيل "دولت وحدت ملی" گفت: وقتی يک شخصيت سياسی شعار وحدت ملی را بيان می‌‏کند بر عهده اين فرد است که توضيح دهد، منظور از دولت وحدت ملی چيست؟آيا منظور برگشت به شعار "همه با هم" اوايل انقلاب است يا به معنای نيروهای خودی اعم از محافظه کاران و اصلاح طلبان است؟دبير کل نهضت آزادی ايران خاطر نشان کرد: بايد از هر گونه نزديکی، تفاهم و هم‌‏کنشی ميان نيروهای سياسی استقبال کرد و آن را به نفع امنيت ملی ارزيابی کرد و اگر ايرادی هم به آن وارد است به دامنه و دايره حضور نيروهای سياسی در اين ايده است.وی همچنين در واکنش به برخی اظهار نظرها در خصوص دعوت علی لاريجانی از نمايندگان ادوار مختلف مجلس برای حضور در همايش ۳۰ سال قانونگذاری،گفت: برخی افراد با تنگ نظری حتی رخدادهای سطح انقلاب را ناديده می‌‏گيرند به همين دليل حضور چهره‌‏های شاخص و تاثير گذار در انقلاب را در اين همايش بر نمی‌‏تابند و مطمئناً اين تنگ نظری‌‏ها به نفع منافع ملی ايران نيست.
گویا نیوز

اعتراض 333 تن از فعالان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و دانشگاهي به جلويري از برگزاري نماز عيد قربان انجمن اسلامي مهندسين

اعتراض 333 تن از فعالان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و دانشگاهي به جلويري از برگزاري نماز عيد قربان انجمن اسلامي مهندسين

به نام خدا
امسال نيز، همانند سال گذشته، در روز سه‌شنبه 19 آذر ماه 1387 از برپاشدن نماز عيد سعید قربان كه از حدود 50 سال پيش به وسيله جمعي از نوانديشان و روشنفكران ديني برگزار مي‌شده است جلوگيري شد و نمازگزاراني كه به مسجد حسينيه ارشاد ‌رفتند با درهاي بسته مسجد روبرو شدند.
مقامات حكومتي، حكومتشان را اسلامي و ادامه حكومت امام علي (ع) مي‌دانند، در صورتي كه يكي از ويژگيهاي مهم و اساسي نظام حكومتي پيشواي پرهيزگاران دادن آزادي‌هاي سياسي حتی به مخالفان سرسخت و برانداز آن بزرگوار يعني خوارج بود و مولا علي (ع) صريحاً مي‌گفت كه تا زماني كه با ما جنگ را شروع نكرده‌اند، سه مسأله را درباره آنان رعايت مي‌كنم كه مهمترين آن راه دادن به مسجدهاي خداوندي است كه بتوانند با فراغت خاطر و آسودگي و آزادانه به اقامه نماز و برنامه‌هاي خودشان بپردازند.(
اما حاكمان ما تحمل يك نماز ساده را از سوي همكيشانشان كه منتقد قانوني آنانند ندارند.(
همچنين، مسئولان حكومتي ما از يك سو ادعاي توانايي اداره جهان را دارند و حكومتهاي كشورهاي ديگر را مانع دموكراسي و آزادي‌هاي سياسي و پايمال كننده حقوق شهروندان آن كشورها مي‌دانند و از سوي ديگر، در داخل همين كشور سعي مي‌كنند كه دايره حقوق شهروندي را هر چه تنگ‌تر و انحصارطلبي و سلطه‌گرايي خودشان را بيش از گذشته گسترش دهند،به گونه‌اي كه گذشته از محدود كردن آزادي‌هاي اساسي و قانوني شهروندان از برگزاري نماز غيردولتي در عيد قربان در مسجد هم جلوگيري مي‌كنند.
اين گونه اقدامات مغاير با اصول بيست و ششم و بيست و هفتم قانون اساسي و، در شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهاني حقوق بشر، نقض آشكار مواد نوزدهم و بيستم آن اعلاميه و ديگر اسناد بين‌المللي ـ كه به تصويب دولت جمهوري اسلامي رسيده است ـ مي‌باشد.

ما امضاء كنندگان زير، اعتراض شديدمان را نسبت به جلوگيري از برگزاري نماز عيد قربان، كه همانند ديگر اقدامات غيرموجه دولت نهم آسيب شديدي به اساس نظام و منافع ملي مي‌زند اعلام مي‌كنيم و از آنجا كه تاكنون شاهد بوده‌ايم كه متأسفانه بردن شكايت به مسئولان كشور كوچكترين اثري ندارد و بدان توجهي نمي‌شود، شكايتمان رابه استناد این آیه آموزنده قرآن به درگاه خداوندي كه بهترين حاكم و داور است، مي‌بريم. فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ (شكيبايي ورزيد تا خدا ميان ما داوري كند، كه او بهترينِ داوران است- اعراف ـ 87)

24آذرماه 1387

بابک آذرآبادگان، محمد آزادى، محمد آقازاده، هاشم آقاجري، سامر آقایی، عباس ابوذری، هادي احتظاظي، منوچهر احتشامي، حميد احراري، طاهر احمدزاده، حسن احمدي، محسن احمدي، محمود احمدیان، محمدرضا احمدی نیا، مصطفي اخلاقي،‌ ساجد اردبیلی، حسن اسدی زیدآبادی، مرتضى اشفاق، حميد آصفى، حسن افتخاراردبيلي، احمد افجه ای، جلال اقتدارى، علی رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، عبدالمجيد الهامي، پروین امامی، محمود امير احمدى، مهدي اميني‌زاده، حجت انصاري، حسين انصاري راد، عمادالدين باقي، كمال الدين بازرگانى، پروين بختيارنژاد، اكبر بديع‌زادگان، رحمت‌الله برهانى، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنويد بازرگان، ملکه بازرگان، فتانه بازرگان، مسعود باستانی، مختار باطولي، ايرج باقرزاده، پروین بختیارنژاد، ایمان براتیان، محمد بذرپور، محمد بسته نگار، مهدي بسته نگار، محمدحسین بنی‌اسدی، عماد بهاور، ناصر بهبهاني، حميد بهشتي ، محمد بهزادى، محمد بهفرو زى، راضیه بوستانکار، مرضیه بوستانکار، جلال بهرامی، صفا بيطرف ، مسعود پدرام، عباس پوراظهرى، رضا پويان، محمد پیشه صفا، حبيب‌الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفى تاج‌زاده، عبدالرضا تاجيك، عباس تاج‌الديني، مصطفى تنها، رضا تهرانى، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، مجيد جابرى، حميدرضا جلائى‌پور، جلال جلالي‌زاده، فرانک چالاک، یونس حاج‌زاده، رضا حاجى، بهمن حافظى، سعيد حجاريان، طه حجازى، حمید حدیثی، علي حديثي، حسین حريرى، حميد حسامي، آیدین حسنلو، آرش حسن‌نیا، بهزاد حق پناه، جمشید حقگو، وحید حقیقی، على حكمت، ابوالفضل حكيمى، عبدالكريم حكيمى، مجيد حكيمى، فخرالدین حکیمی، محمدرضا حمسى، محمد حيدري، جلیل حیدریان یزدلی، جعفر خائف، نبی‌اله خانزاده مرخالی، هادي خانيكي، ابراهيم خدادادى، امير خرم، حسین خطیبی، محمد خطيبي، مجتبی خندان، ابراهيم خوش‌سيرت سليمي، اسماعيل خوش محمدى، هوشنگ خيرانديش، محمدعلى دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، محمد داديزاده، محمدمهدى دانشيان، محمود دل آسايى، امیرخسرو دلیرثانی، عباس دهقان نژاد، مصيب دوانى، ابراهيم دينوي، امير رزاقي، سهراب رزاقي، محمدصادق ربانى، تقي رحماني، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايى، محمد صادق رسولی، احد رضائى، اصغر رضائى، عبدالعلي رضائي، بهمن رضا خانى، حسين رفيعى، مهدى رهنما، رضا رئيس طوسى، فیض‌الله رنجبرنیا، نفیسه زارع کهن، رقيه زارع پورحيدري،سعید زراعت کار، جمال زره ساز، علي زرين، اکبر زمانی، محمدابراهيم زمانى، پرويز زندى نيا، احمد زيدآبادى، محمد رضا زهدى، عليرضا ساريخانى، نسرين ستوده، عزت‌الله سحابى، فريدون سحابى، هاله سحابى، عیسی سحرخيز، محمد سرچمى، بیوک سعیدی، عبدالفتاح سلطاني، مرتضي سلطانيه، محمدجواد سلیمانی، علی سماواتیان، علی سمیع نژاد، علی سیاسی‌راد، علی اصغر سیدآبادی، سیدرضا سیدزاده، محمدعلي سيدنژاد، سيد محمد علي سيف‌زاده، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكرى، على شاملومحمودی، محمد شانه‌چى، حسين شاه‌حسينى، محمد شريف، كاظم شكري، سید روح الله شفیعی، مازیار شکوری گیلچالان، الله‌وردى شمبورى، محمود شمس الواعظين، احمد شهامت دار، حسن شهبازی، محمد صاحب محمدي، هاشم صباغيان، احمد صدرحاج سيدجوادى، رضا صدر، رضا صفری، بيژن صفسري، عباس صفائي‌فر، فضل‌الله صلواتى، كيوان صميمى، جليل ضرابي، على اشرف ضرغامى، فريدون ضرغامى، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اكبر طاهرى، رئوف طاهرى، محمد طاهرى، امير طيراني، هما عابدي، عباس عبدلي، سيد جعفر عباس‌زادگان، روئين عطوفت، باقر علائی، علي علوي، عليرضا علوى تبار، محمدباقر علوى، رضا علیجاني، على عليزاده نائينى، محمدجعفر عمادى، محمود عمرانى، على اصغر غروى، عليرضا غروى، ماجد غروى، سعيد غفارزاده، محمدحسين غفارزاده، على غفرانى، فریده غیرت، رضا فاني، مصطفي فاضلي، باقر فتحعلی بیگی، ارسلان فلاح، مقصود فراستخواه، پویان فخرآیی، غفار فرزدى، شهین فرزین پژوه، حسن فرح آبادی، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فريد اعلم، احمد قابل، عباس قائم الصباحي، خسرو قشقايى، ماهرو قشقايى، رحمانقلى قلى زاده، مهدي قلي‌زاده اقدم، عبدالحسین قمی زاده، عبدالمجيد قندى زاده، نظام الدين قهارى، مصطفى قهرمانى، حجت الله قياسى، رحمان كارگشا، امیر حسین کاظمی، مرتضى كاظميان، حسين كاظميان، هادي كحال‌زاده، محسن كديور، منوچهر کدیور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، على كرمى، عليرضا كرماني، فریدون کشکولی، ناصر كميليان، پروين كهزادى، ابوالقاسم کیا، بهناز كياني، بيژن گل افرا، فاطمه گوارايي، مسعود لدنى، ، حسين لقمانيان، فريده ماشيني، احسان مالکی پور، محمد تقى متقى، حسين مجاهد، محسن محققى، نرگس محمدي، محمد محمدي اردهالي، نوشين محمدي، محمد محمدى اردهالى، فخرالسادات محتشمي پور، سيدعلى محمودى، حسين مدني، سعيد مدنى، ماشاءالله مديحى، فريد مرجائي، مصطفى مسكين، رضا مسموعى، ليلا مصطفوى، مصطفى مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، مهدي معتمدي‌مهر، ضياء مصباح، احمد معصومی، ياسر معصومي، بدرالسادات مفيدى، مرتضى مقدم، کاظم ملکی، مصطفي ملكيان، قدرت منصوري، خسرو منصوريان، علی مهرداد، كيوان مهرگان، يدرضا موسوى سعادتلو، سیدعلی اکبر موسوی خوئینی، عبدالله مومنی، على مومنى، محمود مومنى، امير ميرخانى، وحيد ميرزاده، مرضيه مرتاضي لنگرودي، فرشته ناصرگيوه‌چى، مهدی ناطقی، حسن نراقى، محمود نعيم پور، احمد نعمت زاده، جعفر نقمی، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقى نكوفر، امیر حسین نوربخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، حسین نوری زاده، غلامرضا نیک صفت ، احمد هادوی، هادى هادى زاده يزدى، ناصر هاشمي، خليل هراتي، مراد همتي، عليرضا هندى، احسان هوشمند، اكبر والى، رسول ورپايى، منصور وفا، باقر ولى بيك، جليل ولى بيك، رحيم ياورى، على فريد يحيايى، محمود يگانلي، کاظم یزدی، ابراهيم يزدى، حسن يوسفى اشكوري، حسن یوسفیان آرانی.


دانشجویان : نصر من الله و فتح قریب،ننگ بر این دولت مردم فریب

دانشجویان : نصر من الله و فتح قریب،ننگ بر این دولت مردم فریب

مراسم 16 آذر ماه روز دانشجو ، علیرغم تدابیر شدید امنیتی در اطراف دانشگاه تهران و خیابان های منتهی به آن با حضور نزدیک به 3000دانشجو در برابر دانشکده فنی دانشگاه تهران به دعوت «دفتر تحکیم وحدت» و با حضور دانشجویانی از دانشگاه‌هایی نظیر تهران، پلی‌تکنیک، شریف، علامه طباطبایی، علم و صنعت و خواجه نصیر در ساعت 12 ظهر یکشنبه 17 آذرماه و با سخنرانی اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و همچنین نمایندگان انجمن های اسلامی شهرهای مختلف و نمایندگان دانشجویان دانشگاه آزاد آغاز و نزدیک به 3 ساعت به طول انجامید.

در ابتدای مراسم مجري برنامه رو به تجمع‌كنندگان اعلام كرد:«خيلي‌ها نمي‌خواستند اين برنامه برگزار شود بنابراين خواهش مي‌كنم كه ابزاري به دست آنها براي بهم ريختن ندهيد .در ادامه يكي از تجمع‌كنندگان گفت: ما امروز در اينجا جمع شده‌ايم تا فرياد بزنيم كه همچنان بر سر آرمان‌هاي اصيل جنبش دانشجويي ايستاده‌ايم. آرمان‌هاي جنبش دانشجويي آرزوهاي ناكام ملت است.آمده‌ايم تا فرياد بزنيم دانشجو براي حقوق همه‌ي مردم ايستادگي مي‌كند و در كنار همه، جز حقوق صنفي‌شان چيزي نمي‌خواهد.وي در ادامه «آزادي بيان»، «فعاليت آزاد تشكل‌هاي دانشجويي» را خواسته تجمع كنندگان عنوان كرد.پس از اين سخنان، يكي ديگر از تجمع‌كنندگان، اظهار كرد: جنبش دانشجويي امروز با حضورش در اين تجمع نشان داده كه ايستاده است و پايدار خواهد ماند.جنبش دانشجويي امروز و بر اساس اين ديدگاه تاكيد مي‌كند كه بايد با جريان‌هاي مختلف راست، چپ، ليبرال، سوسياليست، مذهبي و غيرمذهبي تعامل داشته باشد.در ادامه‌ي اين تجمع ، نماينده‌ي انجمن دموكراسي‌خواه دانشگاه تهران گفت: جنبش دانشجويي هنوز ايستاده و آماده است تا با آرمان‌هاي ابدي آزادي و دموكراسي‌خواهي حركت كند. 16 آذر هنوز زنده است.وي تاكيد كرد: ما سنگر دانشگاه تهران را خالي نمي‌گذاريم.در ادامه يكي از تجمع‌كندگان از دانشگاه اميركبير، ضمن انتقاد از دولت مهمترين رسالت جنبش دانشجويي را در كنار آرمان‌هايي همچون آزادي، دموكراسي، حقوق بشر، عدالت، قانونگرايي و تعالي عزت و شرف ملي، حفظ تماميت ارضي و ايستادگي درمقابل ظلم دانست.وي با بيان اينكه دونكته درفعاليت‌هاي جنبش دانشجويي مغفول مانده است، گفت: شجاعت در بيان و نفي خشونت دو نكته‌ي فراموش‌شده‌اي است كه بايد آنها را انجام دهيم.پس از اين سخنان يكي از تجمع‌كنندگان كه خود را نماينده‌ي دانشجويان دانشگاه آزاد مي‌خواند، به قرائت بيانيه‌اي پرداخت.در ادامه يكي از دانشجويان دختر تجمع‌كننده گفت: ما به طرح‌هايي همچون تفكيك جنسيتي و بومي‌گزيني كه محدوديت‌هايي را براي دختران فراهم مي‌كند اعتراض داريم.اما در حاشیه این مراسم صبح امروز حراست دانشگاه تهران از ورود دانشجویان به دانشگاه جلوگیری کرده است و دانشجویان سایر دانشگاه ها برای حضور در این مراسم با خرد کردن دو درب غربی دانشگاه تهران واقع در خیابان 16 آذر ماه به دانشگاه وارد شده و تجمع خود را آغاز کرده اند.
به گزارش ادوارنیوز ، دانشجویان همچنین گیت های امنیتی کار گذاشته شده در مبادی ورودی دانشگاه تهران رابطور کامل تخریب کرده اند. در این بین درگیری هایی میان پلیش ضد شورش مستقر در بیرون دانشگاه و دانشجویان رخ داده است. دانشجویان در تجمع امروز با شعارهایی همچون "مرگ بر دیکتاتور"مرگ بر استبداد"“نصر من الله و فتح قریب..ننگ بر این دولت مردم فریب”، “دانشجو،می میرد،ذلت نمی پذیرد” ، “محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد” و خواندن سرود یاردبستانی و حمل پلاکاردهایی که بر روی آنها نوشته شده بود: ” با تهدید و احضار آرام نمی شویم” ، ” حقوق زنان، حقوق بشر” ، “آزادی پوشش حق ماست” و “دانشجو،دانشجو،اتحاد،اتحاد" اعتراض خود را بیان داشتند . لازم به توضیح است در فراخوان «دفتر تحکیم وحدت» برای این تجمع آمده است : «در ۵۵مین سالگرد اعتراضات ضداستبدادی و ضداستعماری دانشجویان و به خاک و خون کشیده شدن سه آذر اهورایی در سال ۱۳۳۲ بار دیگر برمی‌خیزیم تا بانگ اعتراض بر علیه مستبدانی سر دهیم که به تاراج منابع ملی و آبرو و حیثیت ایران و ایرانیان مشغولند، و پیامد سیاست‌های غلط‌شان فساد فراگیر، فقر گسترده، پایمال شدن حقوق شهروندی، از بین رفتن عزت ایرانیان در سراسر جهان، تحریم‌های بین‌المللی، بیکاری و هزاران معضل دیگر است.»

منبع : با مردم

ابراهیم یزدی: ما معتقد به جدایی نهاد دین از نهاد دولت هستیم

ابراهیم یزدی: ما معتقد به جدایی نهاد دین از نهاد دولت هستیم

دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران از دوم تا پنجم دسامبر ۲۰۰۸ به منظور شرکت در یک کنفرانس میهمان دویچه وله بود. در این مدت فرصتی دست داد تا پیرامون مسائل بین‌المللی و داخلی ایران با او به گفتگو بنشینیم.
[دویچه‌وله: آقای دکتر یزدی روز سه شنبه (۲ دسامبر) برادران لاریجانی، جواد و علی لاریجانی، هردو اظهار داشتند که وقت مذاکره با آمریکا فرا رسیده است. آیا ایران واقعا آماده‌ی گفت‌وگو با آمریکاست؟
ابراهیم یزدی: به نظر من وقت‌اش گذشته است. فرصت‌های زیادی در گذشته بوده که ایرانی‌ها بتوانند با آمریکایی‌ها به مذاکره‌ای‌ موثر بپردازند. به نظر من جلوی ضرر را از هرکجا که بگیرید منفعت است و اگر دولت ایران در این شرایط هم مذاکرات را شروع بکند، بازهم مثبت است. این که آیا این سخن آقایان لاریجانی سخن تصمیم‌گیرندگان سطوح بالاتر هست یا نه، به نظر می‌رسد که اگر از سطوح بالاتر چراغ سبزی نداشتند، هرگز چنین سخنی را به زبان نمی‌آورند. برای این که ما در گذشته شاهد بودیم که بعضی‌ها صحبت‌های مشابهی کردند و مورد غضب قرار گرفتند. ولی این بار که چنین صحبتی شده، به نظر می‌رسد با توافق صریح و ضمنی مقام‌های بالاتر و شخص رهبری‌ست.
دویچه‌وله: یعنی برادران لاریجانی بیشتر سخنگوی حاکمیت ایران هستند تا آقای احمدی‌نژاد؟
ابراهیم یزدی: خب، آقای لاریجانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران بوده و الان هم رییس مجلس است و هم روابط نزدیک و طولانی‌تری با شخص رهبری داشته‌اند و دارند. بنابراین وقتی ایشان سخن می‌گویند، به نظر من بیش از سخنان آقای احمدی‌نژاد منعکس‌کننده‌ی نظریات رهبری‌ست.
دویچه‌وله: حالا به نظر شما ایران از آمریکا چه می‌خواهد، یا به عکس آمریکا از ایران چه می‌خواهد؟ صرفنظر از سخنوری‌های تبلیغاتی و اظهارات علنی دیپلماتیک، انتظارات متقابل چه هست؟
ابراهیم یزدی: به نظر من در مورد اینکه دو طرف از یکدیگر چه می‌خواهند صریح و شفاف نیست. سخنانی می‌گویند که بیشتر جنبه‌ی تبلیغات بیرونی دارد. به نظر من چنانچه اصل مسئله، یعنی مذاکره‌ میان دو کشور را بپذیرند، و آن هم مذاکره‌ی رسمی و علنی و بی‌قید و شرط، آنوقت هر کدام از طرفین، تا آنجایی که مربوط به ایران می‌شود، می‌توانم بگویم، ایران می‌بایستی سقف انتظاراتش را از آمریکا تنظیم بکند، حداقل در میان خودشان. آنها باید بدانند آن حداکثری که از آمریکا می‌خواهند چیست و آن حداقلی که دیگر از آن پایین‌تر برایشان قابل قبول نیست و به عبارتی، کف مطالبات را معین بکنند تا کسانی که می‌خواهند مذاکره بکنند، آیا می‌تواند در میان این سقف و کف جایی را که قابل قبول باشد بپذیرند یا نه.
آمریکایی‌ها تا حدودی وضع‌شان فرق می‌کند. آنها چهار مطلب اساسی را با ایران مطرح کرده‌اند: ۱) فعالیت‌های ایران برای تولید سلاح‌های کشتار جمعی‌ست، بویژه سلاح‌های هسته‌‌ای. ۲) مسئله‌ی حقوق بشر است. ۳) مخالفت با صلح در خاورمیانه و ۴) درگیری ایران یا حمایت ایران از تروریست‌ها است. اما در مورد ایران هنوز روشن نیست که آیا ایران برای بهبود روابطش با آمریکا چه چیزی از آمریکایی‌ها می‌خواهد. در یک نوبت گفته شده است که صحبت با آمریکا فایده ندارد، برای اینکه آمریکایی‌ها دنبال منافع خودشان هستند. خب، این حرف بی‌ربطی‌ست، برای اینکه طبیعی‌ست که هر دولت و کشوری باید دنبال منافع ملی خودش باشد. ما نمی‌توانیم بگوییم چرا آمریکایی‌ها دنبال منافع خودشان هستند، بلکه باید ببینیم که آیا ایرانی‌ها دنبال منافع ملی خودشان هستند یا نیستند و در این روابط بین‌المللی چگونه می‌خواهند منافع ملی‌ خود را پیگیری بکنند. از این نظر من مطمئن نیستم که آیا دولت ایران دقیقا می‌داند چه می‌خواهد و برای بهبود روابط دنبال چه چیزی باید باشد یا نباشد.
دویچه‌وله: آیا یکی از این انتظارات جمهوری اسلامی ایران تضمین امنیتی برای ایران نیست، مثلا دست‌کشیدن از تلاش‌های براندازانه؟
ابراهیم یزدی: به نظر من خیر. برای اینکه، درست است که دولت بوش در بعضی مواقع از تغییر نظام در ایران سخن گفته است، ولی در جاهای دیگر هم گفته‌اند که ما این را نمی‌خواهیم، ما می‌خواهیم رفتار دولت ایران عوض بشود.
به نظر من معنا ندارد که دولتی مثل ایران بگوید ما از آمریکا می‌خواهیم که امنیت ما را تضمین بکند. نه چنین چیزی منطقی‌ست و نه عقلانی که بخواهد در مذاکرات مطرح بشود که دولت آمریکا امنیت ایران را تضمین بکند. این سخن بی‌ربط است. به نظر من دولت ایران اگر هم یک وقتی این حرف را بزند، باید توضیح بدهد منظورش چیست. این سخن درستی در روابط دیپلماتیک نیست.
دویچه‌وله: به نظر می‌آید که جمهوری اسلامی ایران از آمریکا و غرب به طور کلی خواستار برسمیت شناختن ایران و در واقع برسمیت شناختن نقش این کشور در منطقه بعنوان یک قدرت تعیین‌کننده‌ی است. نظر شما چیست؟
ابراهیم یزدی: وقتی می‌گوییم برسمیت‌ شناختن، برسمیت شناختن دیپلماتیک است. دولت آمریکا بلافاصله بعد از انقلاب دولت جدید و دولت انقلابی را برسمیت شناخته، سفیر فرستاده و روابط دیپلماتیک داشته است. اما اینکه دولت آمریکا موقعیت ایران را در منطقه برسمیت بشناسد، خب بله این سخن درستی‌ست. به این معنا که هیچ برنامه‌ای در منطقه، می‌خواهد این برنامه را آمریکایی‌ها داشته باشند یا هر گروه دیگری، بدون همکاری ایران در منطقه قابل اجرا نیست.
بنابراین، این سخن درست است که اگر آمریکایی‌ها بخواهند برنامه‌ی خاورمیانه بزرگ را داشته باشند، این برنامه‌ باید طوری باشد که بتواند همکاری ایران را در آن جلب بکند، در غیر این صورت عملی نیست. ایران کشوری‌ست دارای موقعیت سوق‌الجیشی بسیار ویژه که لاجرم در هر نوع معادلاتی باید آن را به‌حساب بیاورند. اگر انتظار دولت ایران این باشد، خب این انتظار درستی است. اما به دو گونه می‌شود عمل کرد. یک وقت هست که ما می‌گوییم آمریکا باید بیاید رسما اعلام بکند که ما این را قبول داریم و یک وقت هست که ایران به تناسب موقعیت خودش به ‌گونه‌ای عمل می‌کند که بتواند در منطقه اثرگذار باشد. نه از طریق روش‌های قهرآمیز یا غیرمسالمت‌آمیز، بلکه از طریق اتخاذ یک دیپلماسی معنادار درازمدت.
دویچه‌وله: ولی به نظر می‌آید که ایران به دنبال یک نوع سرکردگی سیاسی و حتا نظامی و اقتصادی در منطقه است. بویژه با پیشبرد پیگیر سیاست هسته‌ای. فکر نمی‌کنید که این امر نگرانی کشورهای عربی را برانگیخته است؟
ابراهیم یزدی: به نظر من، اینکه آیا ایران یک چنین برنامه یا هدفی دارد یا ندارد، برای من روشن نیست. اما چنین هدفی نمی‌تواند واقع‌بینانه باشد. ایران در منطقه‌ی خاورمیانه تنها کشوری‌ست که اکثریت مردمش شیعه هستند. عرب‌ها سنی هستند. در حال حاضر عرب‌ها از آن چه در عراق می‌گذرد راضی نیستند. از اینکه ممکن است از طریق یک روش دموکراتیک، اگر دموکراسی در عراق پیروز بشود، یک دولت جدید شیعه در این کشور روی کار بیاید. بر این اساس، این تصور که ایران بتواند نقش رهبری در منطقه را پیدا بکند، بسیار دور از ذهن است. می‌توانیم بگوییم نقش موثری پیدا بکند، ولی اینکه نقش رهبری را پیدا بکند، نه من در منطقه چنین چیزی را برای ایران نمی‌بینیم.
دویچه‌وله: حالا با انتخاب آقای باراک اوباما به‌عنوان رئیس جمهوری آینده‌ی آمریکا، سیاست خارجی آمریکا هم‌اکنون در دست کسانی قرار گرفته که تا دیروز از دستگاه بوش انتقاد می‌کردند که چرا فعالیت دولت بوش در افغانستان کند شده و اینکه چرا مبارزه با تروریسم به تعویق افتاده و تعطیل شده است، چرا آمریکا از اهدافی مانند خاورمیانه بزرگ و گسترش دموکراسی در منطقه، گسترش حقوق بشر، تغییر نظام‌های استبدادی در خاورمیانه منحرف شده است. این انتقاد از سوی همین کسانی‌ست که امروز قرار است اهرم‌های دیپلماسی و سیاست خارجی آمریکا را در دست بگیرند، مانند خانم هیلاری کلینتون و جیمز جونز، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آینده و رابرت گیتس، وزیر دفاع بوش که قرار است در سمت خود ابقا بشود. به نظر می‌آید کسانی قدرت را در دست گرفته‌اند که شدیدتر به دنبال این اهداف بوده‌اند و هستند، به طوری که حتا روزنامه‌ «جمهوری اسلامی» در تهران در رابطه با معرفی این اعضای کابینه‌ی اوباما از "خوش‌خیالی ایرانی‌ها" صحبت کرده است. به نظر شما آینده ایران چگونه خواهد بود؟
شما متضمن چندین بخش است. بخش اول این است که آیا همکاران جدید آقای اوباما در رابطه با خاورمیانه دنباله‌روی همان سیاست آقای بوش خواهند بود یا نه؟ طرح خاورمیانه بزرگ طرحی نیست که فقط دولت بوش مبتکر آن بوده باشد. این یک طرح استراتژیک برای آمریکاست. اما آمریکایی‌ها این را می‌دانند که سه مانع اساسی بر سر راه آن "خاورمیانه‌ی بزرگ" وجود داشته و دارد.
مانع اول صلح اعراب و اسرائیل است. تا زمانی‌ که این صلح برقرار نشود، تا زمانی‌ که یک دولت مستقل فلسطینی تشکیل نشود و بدنبال آن اعراب اسرائیل را برسمیت نشناسند و این پرونده خاتمه پیدا نکند، هیچ تغییری در خاورمیانه پدیدار نخواهد شد. مانع دوم دولت صدام بود. با عملیاتی که صورت گرفته صدام از سر راه برداشته شده است و دیر یا زود آرامش به عراق برمی‌گردد. ولی قابل پیش‌بینی‌ست که هر دولتی که در عراق باقی بماند، لاجرم سیاست هماهنگی با آمریکا در منطقه را خواهد داشت، ولو اینکه ارتش آمریکا هم آنجا را ترک بکند. مانع سوم عدم هماهنگی ایران با این برنامه است. این چیزی نیست که با زور و تهدید بتواند به انجام برسد. اگر آن دو مانع، که مانع اول در عراق برداشته شده است، و اگر آمریکایی‌ها دیر یا زود از آنجا بیرون بروند و بویژه اگر صلح خاورمیانه انجام بشود، به نظر من آنوقت راه برای بعضی چیزها باز می‌شود.
مطلب اساسی در حال حاضر این نیست که آقای بوش نتوانسته و حالا آقای اوباما باید بیاید و در مورد طرح خاورمیانه بزرگ کاری انجام بدهد. مطلب این است که آیا آقای اوباما و ترکیب جدید دولتش قادر خواهد بود اسرائیل را وادار بکند که قطعنامه‌ی ۲۴۲ را اجرا بکند یا نه! چون در این طرف اعراب، یعنی تمام دولت‌های عربی و ازجمله خود فلسطینی‌ها، همه اصل ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی را در مناطق اشغالی در سال ۱۹۶۷ را پذیرفته‌اند. همه قطعنامه‌ی ۲۴۲ را پذیرفته‌اند و دولت‌های عربی اعلام کرده‌اند که اگر اسرائیل از این مناطق عقب‌نشینی بکند و طبق قطعنامه این زمین‌های اشغالی سال ۶۷ را به فلسطینی‌ها واگذار بکند و یک دولت مستقل فلسطینی بوجود بیاید، آنها اسراییل را به رسمیت می‌شناسند. حتا عربستان سعودی مستقلا و خارج ازتوافق دولت‌های عربی تعهد و اعلام کرده است که اگر اسراییل این کارها را بکند، ده میلیارد دلار برای هزینه‌های برچیدن شهرک‌های یهودی‌نشین منطقه‌ی غرب رودخانه‌ی اردن خواهد پرداخت.
به نظر من یک شرایط تاریخی برای صلح در خاورمیانه بوجود آمده است و انجام آن منوط به این است که آیا اراده‌‌ای برای صلح در میان دولتمردان اسرائیلی وجود دارد یا نه؟ در اسرائیل هم مسائل پیچیده است و گروه‌های بسیار افراطی مخالف هستند. بنابراین سوال اساسی این است که آیا آقای اوباما و همکارانشان می‌توانند اسرائیل را وادارند که این قطعنامه‌ی ۲۴۲ را اجرا بکند و این قائله تمام بشود یا خیر؟ به نظر من حتا وقتی این مسئله تمام نشده باشد، تا وقتی که صلح میان اعراب و اسرائیل و فلسطینی‌ها به طور کامل برقرار نشده باشد، دولت آمریکا نمی‌تواند در برابر ایران مانور چندان مؤثری داشته باشد. اما اینکه ایرانی‌ها در مورد دولت اوباما خوش‌خیالی به‌خرج داده‌اند یا نه؟ خب بله، جناح‌هایی در داخل حاکمیت این خوشبینی را نشان داده‌اند. کما اینکه آقای رییس جمهور ایران هم به طور بی‌سابقه یک نامه‌ی تبریک برای آقای اوباما به مناسبت انتخابش فرستاد. باید منتظر بود و دید که آیا این همکاران جدید آقای اوباما نسبت به اصل مطلب که صلح در خاورمیانه است چگونه عمل خواهند کرد.
دویچه‌وله: به نظر شما آیا کاهش قیمت در بازار نفت، حکومت جمهوری اسلامی ایران را به فکر واخواهد داشت؟ این امر چه تاثیری می‌تواند در سیاست داخلی و خارجی ایران بگذارد؟
ابراهیم یزدی: به نظر من کاهش قیمت نفت تاثیراتی خیلی جدی در ساختار و مناسبات حاکمیت ایران بوجود خواهد آورد. در دوران آقای خاتمی که قیمت نفت بالا رفت، آقای خاتمی به درستی با توجه به "بیماری هلندی" یک صندوق ذخیره‌ی ارزی درست کردند تا آنچه درآمد مازاد را در آن صندوق بگذارند و در راه تقویت بخش خصوصی در ایران آن را به‌کار ببرند.
آقای احمدی‌نژاد که آمد جزو اولین کارهایی که انجام داد این بود که اولا هیأت امنای صندوق ارزی را منحل کرد و بعد هم بدون مصوبات مجلس و برخلاف قانون، موجودی صندوق را مصرف کرد. به طوری که آنگونه که خود گزارشات منابع اقتصادی و مالی ایران می‌گویند، صندوق حدود ۲۵ میلیارد دلار موجودی‌اش است، ولی ایران ۵۰ میلیارد دلار تعهدات خارجی‌ دارد. یعنی ما ۲۵ میلیارد دلار هم مقروض هستیم. بویژه وقتی که بهای نفت پایین می‌آید و با توجه به اینکه در دولت آقای احمدی‌نژاد وابستگی ایران به درآمد نفتی بیش از هر دورانی بوده و استفاده از درآمد نفت برای کالاهای مصرفی در ایران بی‌سابقه بوده است، قطعا وقتی که درآمد نفت کاهش پیدا می‌کند و ایران هیچ منبع درآمد دیگری برای ذخیره‌ی ارزی ندارد، این امر در مناسبات داخلی تاثیرگذار خواهد بود.
این همان داستانی‌ست که کسی را، حکیم‌باشی را، باید دراز بکنند و در این مورد هیچ کاندیدایی بهتر از خود احمدی‌نژاد نیست که درازش بکنند. و الان ما می‌بینیم که حتا اقتصاددانانی که به رهبری نزدیک هستند، اقتصاددانانی که به عناصر افراطی دست‌راستی شناخته شده‌اند، آنها نیز به شدت با برنامه‌های آقای احمدی‌نژاد مخالفت کرده‌اند و می‌کنند. به نظر من کاهش قیمت نفت، حتا اگر در همین حد کنونی هم باقی بماند، تاثیرات بسیار جدی بر مناسبات داخلی درون حاکمیت برجای خواهد گذارد.

عکس هایی از تجمع اعتراضی بازنشستگان کارخانه ذوب آهن اصفهان










منبع : با مردم


تجمع بازنشستگان معترض جاده اصفهان به شهر کرد را مسدود کرد




تجمع بازنشستگان معترض جاده اصفهان به شهر کرد را مسدود کرد

تجمع اعتراضی بازنشستگان کارخانه ذوب آهن اصفهان باعث مسدود شدن کامل اتوبان ارتباطی اصفهان به شهرکرد شد .
تجمع اعتراض آمیز بازنشستگان کارخانه ذوب آهن اصفهان که خواهان افزایش حقوق بازنشستگی و همسان سازی حقوق خود با سایر بازنشستگان هستند باعث مسدود شدن اتوبان ارتباطی اصفهان به شهرکرد و مختل شدن عبور مرور در این شاهرای ارتباطی گشت .

این تجمع که از ساعات اولیه صبح امروز شروع گشته تا لحظه مخابره این خبر ادامه دارد و رفته رفته رنگ و بوی خشونت آمیز به خود می گیرد . اکنون باند ارتباطی شهرکرد به اصفهان نیز توسط این جمع مسدود گشته است .
نیرو های امنیتی و راهداری استان اصفهان با مسدود نمودن راه های منتهی به این کارخانه سعی بر کاهش حجم این تجمع دارند که تا این لحظه موفق به اجرای خواسته خود نگشته اند .
کارخانه ذوب آهن اصفهان در سال 1350 شمسی تاسیس گشته و تخمین زده می شود در حدود 45000 نفر بازنشسته داشته باشد . به گفته معترضان علاوه بر تبعیضی که میان حقوق بازنشستگان این کارخانه با سایر ارگان ها و سازمان های دولتی وجود دارد در میان بازنشستگان این کارخانه نیز تبعیض هایی وجود دارد .

منبع : با مردم