بيانيه نهضت آزادي ايران در حمایت از انجمن صنفی مطبوعات و تبریک روز خبرنگار

بيانيه نهضت آزادي ايران در حمایت از انجمن صنفی مطبوعات و تبریک روز خبرنگار
در روز چهارم تیرماه سال جاري وزارت کار و امور اجتماعی در نامه‌‌ای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران را، به دلایل ناموجه، واجد شرایط انحلال اعلام کرد و مدیر کل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ارسال نامه‌‌ای به روزنامه‌ها، آنها را به این علت که انجمن ياد شده از سوی وزارت کار غیرقانونی اعلام شده است، از پوشش دادن اخبار مرتبط با انجمن منع کرد.
در حالی كه، براساس نص صریح قانون اساسی، ایجاد تشكل‌های سیاسی و صنفی حق آحاد مردم ایران دانسته شده ‌است، آنچه از سوی دولت درباره تشكل های سیاسی و نهادهای صنفی و مدنی رواداشته می‌شود نشان از اراده‌ صاحبان قدرت بر ناديده گرفتن قانون اساسی و آرمان‌های اولیه انقلاب اسلامی دارد.
چگونگی برخورد حكومت‌ هر كشور با نهادهای مدنی و صنفی شاخص خوبی برای سنجش میزان پایبندی نظام سیاسی آن كشور به حقوق اساسی شهروندان آن نظام و تعهدات بین‌المللی است.اصل 26 قانون اساسی، مقررات قانون كار ایران و مقاوله‌‌نامه‌های بین‌المللی ـ كه دولت ایران نیز آنها را امضا كرده‌است، تشكیل تشكل‌های صنفی و سندیكاها را از حقوق مردم برشمرده و بر آن تاكید دارد، حال آنكه نه تنها آزادی تشكیل سندیكاهای جدید در ايران از سوي دولت به رسمیت شناخته ‌نمی‌شود. بلكه وزارت كار و امور اجتماعی دولت نهم با حمایت دیگر نهادها و وزارتخانه‌هاي دولتی، در اقدامی شگفتي‌انگيز و برخلاف قوانین و تعهدات داخلی و بین‌المللی، ـ بزرگترین و فراگیرترین تشكل روزنامه‌نگاری ایران را واجد شرایط انحلال دانسته‌است.
آنچه امروز بر روزنامه‌نگاران و تشكل صنفی آنها رواداشته‌می‌شود افزون بر آن كه با قانون اساسی، آرمان‌های انقلاب و تعهدات و میثاق نامه‌های بین‌المللی منافات دارد، مصالح ملی را نیز باخطر مواجه می‌سازد. متأسفانه، در سالهاي اخير عرصه بر رسانه‌های مستقل روز به روز محدودتر شده و روزنامه‌نگاران با تحمل فشارهای سنگين حكومتی از ایفای رسالتشان بازمانده اند. به نظر مي‌رسد كه اين روند همچنان ادامه دارد.
نهضت آزادی ایران، ضمن محكوم‌كردن رفتار حاكمیت با حاملان ركن چهارم دموكراسی، نظام سیاسی كشور عزيزمان را به بازگشت به آرمان‌های اصیل انقلاب، رعایت اصول قانون اساسی و پایبندی به تعهدات بین‌المللی فرا می خواند.
در پايان، فرارسیدن 17 مرداد ماه، روز خبرنگار، را به تمام تلاشگران عرصه آگاهی‌بخشي و اطلاع رسانی تبریك گفته، و روزگاری بهتر و جايگاهي شايسته آنان را بر ايشان آرزومندیم.

توضیحات محمد علی دادخواه در خصوص صدور حكم جلب دكتر ابراهیم یزدی

توضیحات محمد علی دادخواه در خصوص صدور حكم جلب دكتر ابراهیم یزدی
میزان نیوز : در پی انتشار خبری مبنی بر صدور حكم جلب برای دكتر ابراهیم یزدی دبیركل نهضت آزادی ایران، محمد علی دادخواه وكیل وی در گفت و گوی كوتاهی توضیحاتی را ارائه كرد.

محمدعلی دادخواه وكیل دكتر ابراهیم‌ یزدی گفت: با توجه به صراحت ماده 212 قانون آیین دادرسی كیفری كه تعیین‌كننده ضوابط، قواعد و معیارهای رسیدگی جزایی است هر احضار و جلبی باید ابلاغ شود. هر احضار و دعوت به دادرسی باید ابلاغ شود و این امر به‌عنوان مقدمه واجب در منظر نظام جزایی پذیرفته شده است و قانون اساسی ما با توجه به اصل قانونی‌بودن جرم و مجازات و تكلیف همه دستگاه‌های قضا در رعایت قانون، هیچ ابهام، ایراد و اشكالی در این زمینه ندارد.

وی افزود : فارغ از این منظر نگرش قانونی كه منبع حقوق افراد است باید اعلام داشت كه اگر دادیار، بازپرس یا دادستان این ضوابط را رعایت نكرد و بنا به میل سلیقه شخصی مبادرت به اتخاذ تصمیم كرد، یكی از مهم‌ترین اصول و مبانی استنباط را نادیده گرفته و آن، قبح عقاب بلابیان است كه نمی‌توان موضوع و یا باید و نبایدی را قبل از اعلام و ایجاد فرصت و مهلت مناسب برای مكلف به حیطه اجرا درآورد.

دادخواه گفت: لذا اگر مقرر بود كه احضار بدون ابلاغ به طرف انجام گیرد باید در قانون بدان می‌پرداختند. جزء موارد استثنایی كه مختص جرائم مشهود است و از بحث آقای دكتر یزدی دبیركل نهضت آزادی ایران كلا خارج است، مستندی در قانون برای این موضوع نداریم. لذا شاكله این عمل از دو منظر محل ایراد است، نخست از نظر قانون كه قاب و قالب اتخاذ تصمیم‌های قضایی را تعیین كرده است و دوم از منظر شرع. اما نكته حائز اهمیت این‌كه اصل چهارم قانون اساسی بر این موضوع پای فشرده كه همه مقررات، قوانین و مصوبات باید در چارچوب شرع باشد. لذا قاعده قبح عقاب بلابیان، با توجه به مقرراتی در آئین دادرسی كیفری كه عرض كردم و تعارض اقدام مرجع تعقیب‌كننده، به نظر می‌رسد حكم جلب دكتر یزدی نادیده انگاشتن حقوق مسلم متهم در چارچوب خاص از یك سو (یعنی موازین تعقیب كیفری) و از سوی دیگر مغایر قانون حقوق شهروندی است.

عضو کانون وکلا خاطر نشان ساخت: اما اگر به این معیارهای داخلی كه رعایت آنها واجب و غیرقابل تردید است نیز نظر نیفكنیم، در چارچوب مقررات حقوق بین‌الملل بشر و امتیازاتی كه برای هر متهمی قائل شده است نیز این اقدام‌ها محل ایراد و تامل است زیرا در یك رسیدگی عادلانه و منصفانه كه مطمع نظر موازین حقوق بشر است متهم باید فرصت و مهلت كافی برای تمهید مقدمات دفاع از خود داشته باشد.

وکیل دکتر یزدی افزود: در خاتمه باید به این نكته اشاره كنم كه دولت ایران كلیت موازین اعلامیه جهانی حقوق بشر را در ماده واحده‌ای كه دو میثاق حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را پذیرفته است، قبول كرده است و این مقررات با عنایت به ماده 9 قانون مدنی ایران كه معاهدات بین‌المللی را در حكم قانون داخلی مقرر داشته، ایجاد حق و امتیاز برای متهم می‌كند. فرزانگی ایجاب می‌كند در شرایطی كه چشم جهان بنا به علل متعدد به سرزمین‌ ما دوخته شده است، به گونه‌ای رفتار نكنیم كه با نادیده انگاشتن مقررات آمره قانون خودمان و قواعد لازم‌الاجرای بین‌المللی دریچه انتقاد و ایراد را به خود بگشاییم

چهارده ميليون ایرانی زیر خط فقر ، مسئولان در تعطیلات

چهارده ميليون ایرانی زیر خط فقر ، مسئولان در تعطیلات

گزارش فصلنامه «آمار اقتصادي» كه توسط بانك مركزي انتشار می یابد حاکی از افزايش افراد زير خط فقر از 18 درصد به 19 درصد با وجود افزایش 10 درصدي درآمد حقوق‌بگيران است . اما این امار و ارقام برای دولت مردان ما معنا و مفهومی ندارد به طوری که علی اکبر جوانفکر از مشاوران رئیس جمهور گشت و گذار و سیر و سیاحت را دلیل بر بهبود وضعیت معیشتی مردم می داند .

در تازه ترین گزارش فصلنامه «آمار اقتصادي» كه توسط بانك مركزي منتشر مي‌شود، با محاسبات گوناگون نشان داده است كه دست كم چهارده ميليون نفر در ايران زير خط فقر هستند. در گزارش كه مستند به آمار رسمي است و در اداره تحقيقات و مطالعات آماري بانك مركزي تهيه شده، خط فقر با سه روش ميانگين هزينه، ميانه هزينه‌هاي درآمدي و مصرف كالري محاسبه شده است. در روش ميانگيني، 50 درصد ميانگين هزينه افراد جامعه، به عنوان مرز خط فقر تعيين مي‌شود. در روش محاسبه ميانه درآمد جامعه، خط فقر 50، 55 و 60 درصد ميانه درآمد جامعه در نظر گرفته شده؛ به اين معنا كه فقير شخصي است كه كمتر از نصف افراد معمولي جامعه درآمد دارد. در روش مصرف كالري نيز فقير، شخصي در نظر گرفته شده كه قادر به تأمين 2300 كالري حداقل غذاي مورد نياز يك انسان نيست. نتايج اين مطالعات نشان مي‌دهد كه به رغم تبليغات انجام‌شده، افراد زير خط فقر در ايران در دو سال نخست دولت نهم بيشتر شده و از 18 درصد به 19 درصد جامعه رسيده‌اند، يعني اكنون معادل چهارده ميليون نفر در زير خط فقر به سر مي‌برند. گزارش بانك مركزي از آن جهت قابل توجه است كه با توجه به تورم شديد در يك سال گذشته ـ كه دو برابر سال 85 شده است ـ و نيز افزايش حدود 10 درصدي درآمد حقوق‌بگيران، افراد زير خط فقر در جامعه به شدت در يك سال گذشته افزايش يافته‌اند. این در حالی است که مشاور رسانه ای رئیس جمهور از شاخصه های مهم نشاط و شادابی یک جامعه ، علاقه و تمایل مردم آن به گشت و گذار و سیر و سیاحت می داند . به گزارش سایت فردا نیوز علی اکبر جوانفکر از مشاوران رئیس جمهور در وبلاگ خود نوشته است : یک تعطیلی سه روزه را در هفته گذشته پشت سر گذاشتیم و بسیاری از مردم با استفاده از این فرصت به سفر رفتند. این مساله گویای بهبود وضعیت معیشتی مردم است . آن سو تر محمود احمدی نژاد عصر روز (يكشنبه) در مصاحبه اختصاصي با شبكه ان.بي.سي آمريكا در پاسخ به سوالي درباره برخي مشكلات اقتصادي كشورمان، خطاب به مجري شبكه ان.بي.سي گفت: شما نگران ملت ايران نباشيد! مردم ايران خودشان مشكلات داخلي خود را حل خواهند كرد. طرح چنين سوالاتي مثل اين است كه گفته شود چرا بيش از 1.2 مردم آمريكا يعني بيش از 3 ميليون نفر در زندان هستند و يا اينكه چرا هنوز بازمانده هاي طوفان كاترينا آواره بوده و بيش از 40 ميليون نفر بي خانمان هستند؛ چنين مسايلي مربوط به اوضاع داخلي آمريكا است .

منبع : با مردم

سوریه، میانجی خوبی در پرونده اتمی ایران نیست

سوریه، میانجی خوبی در پرونده اتمی ایران نیست

بسیاری از تحلیلگران سفر بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه به تهران را در ارتباط با درخواست نیکولا سارکوزی از وی می‌دانند. رئیس‌جمهور فرانسه در سفر اخیر اسد به پاریس از وی خواسته بود تا نقش میانجی را در پرونده اتمی ایران بازی کرده و پیام غرب را به ایران برساند.

ماشاالله شمس‌الواعظین تحلیلگر سیاسی مقیم تهران معتقد است سوریه حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند این نقش را ایفا کند.

شمس‌الواعظین به بحران کنونی میان سوریه و اسرائیل اشاره کرده و می‌گوید سوریه خود برای حل این بحران نیازمند میانجی‌گری ترکیه شده‌است بنابراین در جایگاهی نیست که بتواند نقش میانجی را برای ایران ایفا کند.

به عقیده‌ی شمس‌الواعظین میانجی باید کسی باشد که مورد قبول هردوطرف باشد، حال آنکه سوریه در خوشبینانه‌ترین حالت تنها مورد قبول ایران است و هیچیک از کشورهای غربی به او اطمینان کافی را ندارند.

برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند سوریه با قبول این نقش و نیز ورود به مذاکرات صلح با اسرائیل در حال دوری از ایران است ولی شمس‌الواعظین معتقد است منافع درازمدت سوریه در ارتباط با ایران است نه روابط کوتاه‌مدت با غرب.

وی همچنین معتقد است بر فرض برقراری صلح بین سوریه و اسرائیل نیز ایران منزوی نخواهد شد چراکه در حال حاضر هم ایران با هیچ‌کدام از کشورهای عربی که با اسرائیل ارتباط دارند مشکلی ندارد.

به نظر شمس‌الواعظین ، ایران اصلا نگران روند صلح خاورمیانه نیست چون می‌داند بدنه جامعه‌ی عرب آمادگی پذیرش این صلح را ندارد.

منبع : صدای المان

شورای فعالان ملی - مذهبی: فاجعه تشديد ستم بر زنان و تخريب بنيان خانواده را محکوم می‌کنيم

شورای فعالان ملی - مذهبی: فاجعه تشديد ستم بر زنان و تخريب بنيان خانواده را محکوم می‌کنيم

لايحه پيشنهادی دولت احمدی‌نژاد تحت عنوان «لايحه حمايت خانواده» در کميسيون قضايی مجلس در حال بررسی است و در روزهای آينده به صحن علنی مجلس خواهد آمد. اين لايحه قبلا توسط قوه قضاييه تهيه و به دولت ارائه شده بود تا به مجلس تقديم گردد. اما دولت قبل از ارسال به مجلس تغييراتی چند در آن به وجود آورد. «جهت‌گيری» اکثر اين تغييرات به سمت سنتی‌ترين نظرات فقهی و حاوی عقب‌مانده‌ترين و تبعيض‌آميزترين نگرش‌های مردسالارانه است. در حالی که طبق قانون رئيس قوه قضاييه می‌بايست يک مجتهد باشد، اما اينک رئيس دولت غيرمجتهد، حتی نظرات فقهی برآمده از قوه قضاييه خود نظام را نيز قبول نمی‌کند و احتمالا با همياری کارشناسان فقهی خود، پيش‌نويس پيشنهادی قوه قضاييه را نيز واپسگرايانه‌تر می‌سازد. اما دو ماده از لايحه پيشنهادی دولت به طور مضاعفی تبعيض‌آميز و عليه حقوق زنان، و برخلاف عنوان پيشنهادی لايحه، به شدت در جهت تخريب و فروپاشی خانواده است. در ماده ۲۳ اين لايحه آمده است: «اختيار همسر دائم بعدی، منوط به اجازه دادگاه پس از احراز توانايی مالی مرد و تعهد اجرای عدالت بين همسران می‌باشد. تبصره: در صورت تعدد ازدواج چنانچه مهريه حال باشد و همسر اول آن را مطالبه نمايد، اجازه ثبت ازدواج منوط به پرداخت مهريه زن اول است.». شايان توجه است اين ماده از موادی است که توسط دولت به پيش‌نويس قوه قضاييه اضافه شده است! طبق اين ماده هر مردی می‌تواند بدون اجازه (و حتی اطلاع) همسر خويش، همسر جديدی بگيرد. اين ماده به گرفتن همسر «بعدی» اشاره می‌کند، نه همسر «دوم» و تلويحا مجوز گرفتن تا چهار همسر را صادر می‌کند. طبق اين ماده گرفتن همسرهای بعدی، بدون اجازه همسران قبلی، صرفا منوط به اجازه دادگاه است. اما دادگاه تنها بايد «توانايی مالی» مرد را احراز کند. و در رابطه با اجرای عدالت تنها به «تعهد» اجرای عدالت بين همسران اشاره می‌کند. به زبان روشن‌تر مرد با اثبات توانايی مالی خود (صرفا در رابطه با اسکان و دادن نفقه) و سپردن «تعهد» کتبی برای اجرای عدالت (بدون هيچ تعريف و تضمين و نظاراتی که پيش‌بينی شده باشد) می‌تواند به سهولت همسران بعدی اختيار کند.اين ماده به دقت معطوف به همسر «دائم» بعدی بوده و گرفتن همسران صيغه‌ای از شمول اين ماده خارج است. يعنی مرد تنها برای گرفتن چهار همسر دائمی است که بايد «تأييديه» دادگاه را داشته باشد و در رابطه با همسران صيغه‌ای به اين حد نيز نياز نيست و او می‌تواند بدون اجازه و اطلاع همسر (و همسران) خود و بدون تأييديه دادگاه و بی‌هيچ قيد و شرطی، «هر تعداد» که می‌خواهد همسران صيغه‌ای اختيار کند.تنها تبصره‌ای که ماده ۵۳ دارد مرد را ملزم به پرداخت مهريه زن اول برای صدور اجازه ثبت ازدواج بعدی می‌کند، آن هم در صورتی که همسر اول آن را «مطالبه نمايد». طبيعی است اين امر نيز تنها موقعی پيش می‌آيد که مرد بخواهد به طور داوطلبانه گرفتن همسر بعدی را به زن اولش «اطلاع» دهد و يا خود زن به طور «اتفاقی» متوجه ماجرا شود، وگرنه نه مرد موظف به اطلاع دادن است و نه دادگاه وظيفه‌ای برای اطلاع دادن به زن قبلی برای صدر مجوز ازدواج بعدی برای مرد دارد. اين هم در صورتی است که زن امکان يا جرأت «مطالبه» اين مهريه را داشته باشد. جالب آنکه در اين تبصره، حق «مطالبه» مهريه تنها در مورد همسر اول (نه همسران دوم و سوم) مطرح شده است!همچنين ماده ۵۳ اين لايحه اشاره به «نسخ» تعدادی از قوانين گذشته دارد. طبق قوانين گذشته مرد ملزم به «ثبت» ازدواج (چه دائم و چه موقت) بود و در غير اين صورت به مجازات حبس محکوم می‌شد. اما در لايحه دولت مجازات «حبس» به مجازات «نقدی» تبديل شده است که به طور طبيعی برای مرد «متمکن» مشکلی ايجاد نمی‌کند! بدين ترتيب و با لغو قوانين قبلی، مرد برای ازدواج‌های بعدی حتی چندان ملزم به «ثبت» ازدواج هم نيست و اگر نخواهد همسر (يا همسران بعدی) را در محل زندگی همسر قبلی‌اش اسکان دهد، می‌‌تواند کل ماجرا را پنهان نگه دارد!نکته مهم ديگری که در لايحه پيشنهادی دولت احمدی‌نژاد وجود دارد اين است که تنها به «ثبت» ازدواج «دائم» اشاره شده (ماده ۲۲) و در رابطه با «ثبت نکاح موقت»، تبصره همان ماده، صرفا مطرح کرده «تابع آيين‌نامه‌ای است که به تصويب وزير دادگستری می‌رسد». بدين ترتيب مسئله ثبت نکاح موقت احاله به آينده و آيين‌نامه نامعلومی شده است که دولت خارج از مواد لايحه پيشنهادی خود، که به طور علنی منتشر شده و بايد به تصويب مجلس برسد، قرار داده است! بدين ترتيب صيغه و نکاح موقت نه نياز به اجازه و حتی اطلاع زن اول (يا زنان قبلی) دارد، نه نيازمند مجوز دادگاه است و نه حتی ملزم به ثبت!در اين لايحه همچنين نکات متعدد ديگری وجود دارد که عموما جهت‌گيری عليه زنان و به ضرر آنان دارد از جمله وضع ماليات بر مهريه زنان، آن هم با عباراتی گنگ و کشدار (مانند «مهريه‌های بالاتر از حد متعارف و غيرمنطقی با توجه به وضعيت زوجين و مسائل اقتصادی کشور»). و اين در حالی است که ماليات از «درآمد» اخذ می‌شود نه از مالی که هنوز به دست نيامده است. (بديهی است که اين راه منطقی و موفقی برای کاستن از ميزان مهريه‌ها نيست). همچنين در لايحه دولت مسئله «اجرت‌المثل» مورد «مطالبه» زنان پس از طلاق، که در پيش‌نويس قوه قضاييه پيش‌بينی شده بود، حذف گرديده است!ضمنا با توجه به «نسخ» قوانين قبلی، زنان حداقل حقوقی که توسط آن قوانين به دست آورده بودند را نيز از دست می‌دهند. بررسی و تحليل ابعاد اين «فاجعه» خود مسئله مستقلی است که نيازمند بررسی جزئيات «ده» قانونی است که در ماده ۵۳ لايحه دولت بر «نسخ» آنها و «تمامی قوانين و مقررات مغاير»! اشاره گرديده است. اين «فاجعه» مجددا مسئله «حضانت» و «قيمومت» فرزندان را به علت برخورد مبهم و کلی (و به عبارت دقيق‌تر لاپوشانی و پنهان‌کاری که در مفاد اين لايحه وجود دارد) به وضعيت اسف‌بار گذشته برمی‌گرداند که جد و جد پدری ولايت مطلقی بر فرزندان داشتند. همچنين ولايت مطلقه مردان در خانواده بر همسران و ضرورت تبعيت زنان از آنان در همه امور (تحصيل، اشتغال و...)، قدرت مطلقه مردان در طلاق و... دوباره بازمی‌گردد و همه رفرم‌هايی که در اين قوانين در جهت تعديل آن قدرت مطلقه و به نفع زنان و خانواده صورت گرفته بود، از بين می‌رود. بدين ترتيب لايحه پيشنهادی دولت احمدی‌نژاد به مجلس، که می‌خواهد وضعيت «خانواده»ها را رقم زند و حاکم بر سرنوشت زنان و کودکان باشد؛ به جز «اضمحلال» و «تخريب خانواده» و تضييع بيش از پيش حقوق زنان و کودکان و تشديد تبعيض و شکاف جنسيتی ارمغانی نخواهد داشت. پيامد اجتماعی اين لايحه نيز جز به ايجاد ناامنی روانی در خانواده‌ها، تشديد دعواهای خانوادگی، فرزندانی از همسران مختلف که دچار اختلافات خانوادگی و استرس‌های دائمی‌اند، همسرکشی و... نخواهد انجاميد. شورای فعالان ملی – مذهبی ضمن هشدار نسبت به طرح چنين لوايحی؛ همه روشنفکران و فعالان سياسی و مدنی را به تحليل و برخورد جدی و آگاهی‌بخش نسبت به اين «فاجعه» فرامی‌خواند؛ فاجعه‌ای که بنيان خانواده را به بازی می‌گيرد و آسيب‌های اجتماعی را تشديد می‌کند. ضمنا ما به عنوان بخشی از نيروهای نوانديش مذهبی برخورد ارتجاعی، فرماليستی و ضدتوحيدی و مغاير عدالت با مسئله زنان را در سالروز بعثت پيامبری که نويدبخش عدالت و رهايی انسان‌ها، اعم از زنان و مردان بود، و در حد زمانه‌ خويش نيز اين «جهت‌گيری» توحيدی را در احکام عصری خود بازتاباند، محکوم می‌کنيم و آن را موجب وهن اسلام می‌دانيم. تداوم «جهت‌گيری» رهايی بخش پيامبر که در زمانه خود شکافی جدی در فرهنگ تبعيض‌آميز و مردسالار زمانه خويش، به نفع زنان، ايجاد کرد، در تصويب قوانينی است که آن جهت‌گيری را به نفع زنان تبلور بخشد، نه در عقب‌گرد و واپس‌روی دولت حتی از پيشنهادات قوه قضاييه. اين امر برای هر ناظر آگاه و منصف اين پرسش جدی را مطرح می‌کند که «تسهيل» تعدد زوجات و صيغه به دنبال حل کدام معضل اجتماعی و مشکل چه اقشار و افرادی است؟

شورای فعالان ملی – مذهبی۱۷ مرداد ۱۳۸۷

بيانيه جيهه ملی ايران – آلمان به مناسبت بزرگداشت نهضت مشروطيت

بيانيه جيهه ملی ايران – آلمان به مناسبت بزرگداشت نهضت مشروطيت

نهضت مشروطه ايران که سد و دو سال پيش ، پس از يک دوره بيست ساله تحولات فکری و اجتمائی به پيروزی رسيد حکم مميزی است که تاريخ ايران را به دو دوره فرهنگی ، اجتمائی ، سياسی و حقوقی تقسيم می کند و پاسداشت اين نهضت بزرگ و افتخار آميز ، بزرگ داشت آزادی خواهان و آزادی خواهی ، ترقی خواهی ، قانون مداری و ناسيوناليسم ايرانی است.فرهيختگان جامعه ايران در آن ايام به روشنی در يافته بودند که برای نجات جامعه در غفلت نگهداشته شده وفقرزده ای که کمرش زير فشارهای قدرتمندان وابسته به دربار فاسد و حمايت شده از سوی بيگانگان خم شده و عملکرد بخش بزرگی از روحانيان، جامعه را بيش از پيش به قهقرا می برد چاره ای جز آن نيست که مردم را به حقوق حقه خويش آگاه سازند و آنان را برای مشارکت در تعين سرنوشت خويش ، عقب راندن حاکميت استبدادی و غير پاسخگو آماده سازند. در اين راستا هدف های خود را متوجه استقلال ايران و حفظ تماميت ارضی ، استقرار حاکميت قانون ، تشکيل پارلمان برگزيده مردم،پاسخگو کردن همه ارگانها و مقام های حکومتی ، حقوق شهروندی برای همه باشندگان ايران زمين از هر آئين و مذهب و قومی که هستند ، حق آزادی بيان و انديشه و بالاخره استقرار حاکميت مردم ساختند.

افسوس و سد افسوس که در پی استقرار حکومت مشروطه در ايران هيچ يک از برقدرت نشستگان از محمد علی شاه گرفته تا پادشاهان پهلوی ، نه تنها تمايل به تمکين ازاهداف و دستاوردهای سياسی نهضت مشروطه از خود نشان ندادند ، که هر يک بگونه ای با آنها سر ستيز داشتند.

امروز نيزکه نظام اسلامی حاکم بر ايران که جز درابعاد و امکانا تش، روز به روز به دوران استبدادی قاجار نزديک تر می شود، با جنبش عميق و نيرومندی متشکل از جوانان ، زنان ، دانشجويان ، کارگران ، معلمان و روشنفکران روبروست. اين جنبش با الهام از مبارزات تاريخی مردم ايران بويژه نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن نفت در راه استقرار حاکميت ملی ،کسب آزادی هایاساسی خود و برای دفاع از تماميت ارضی ايران به مبارزه همه جانبه خود ادامه می دهد و تا دستيابی به آرزوهای تاريخی وحقوق بر حق خود از پای نخواهد نشست .

پاينده ايران
جبهه ملی ايران- آلمانامرداد ۱۳۸۷