وكيل مدافع كيوان انصاري، عضو سابق انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير از تمديد قرار بازداشت موكلش خبر داد پيش از اين بازپرس پرونده به خانواده دكتر انصاري اعلام كرده بود كه قرار بازداشت موقت وي به قرار وثيقه پيش100 ميليون توماني تبديل شده است اما پس از مدتي كيوان انصاري دوباره در دادگاه حاضر و تمديد قرار بازداشت موقت به وي تفهيم شد. همچنين علاوه بر كيوان انصاري، قاضي پرونده قرار وثيقه علي درخشندي و پويا جهاندار دو دانشجوي دربند ديگر را نيز لغو كرده و قرار بازداشت آن ها را بدون ذكر تاريخ مشخص تمديد كرده است گفتني است علي درخشندي و پويا جهاندار از اواسط تابستان و پيش از كيوان انصاري بازداشت شده اند و به علت فشارهاي وارده فراوان در سلول هاي انفرادي بند 209 اوين دچار افسردگي شديد شده اند
امیر حسین کاظمی . از آبان ماه سال ۱۳۸۵ نوشتن وبلاگ با مردم را شروع کردم. بارها به دلیل فیلتر شدن وبلاگ مجبور به تغییر آدرس شدم.
۱۳۸۵ آذر ۳۰, پنجشنبه
قطعنامه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران
مجمع عمومی سازمان ملل که در آن ۱۹۲ کشور عضويت دارند در قطعنامه ای که با ۷۲ رای موافق ۵۰ رای مخالف و ۵۵ رای ممتنع بتصويب رسيد از موارد گسترده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ايران بشدت ابراز نگرانی کرده است. در اين قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از بابت آزار و اذيت و ارعاب و محاکمه و مجازات گروهها و مدافعان حقوق بشر و مخالفان سياسی و ناراضيان مذهبی روزنامه نگاران نمايندگان مجلس دانشجويان روحانيان استادان دانشگاه وبلاگ نويسان و اعضای اتحاديه های کارگری ابراز نگرانی شديد کرده است.پيش از صدور اين قطعنامه تلاش هيات نمايندگی جمهوری اسلامی ایران برای جلوگيری از صدور آن با شکست مواجه شد.در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از نظام قضايی جمهوری اسلامی ایران انتقاد شده و گفته شده است که اين نظام قضايی همواره خلاف معيارهای بين المللی بوده است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران را به خاطر استفاده از شکنجه و اعدام های عمومی و تبعيض عليه زنان، دختران و اقليت های بومی و مذهبی مقصر دانسته است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل همچنين از جمهوری اسلامی ایران خواسته است محترم شمردن کامل حقوق انسانها برای گردهمآيی و آزادی بيان را تضمين کند و به آزار و اذيت فعالين حقوق بشر و مخالفان سياسی پايان دهد استفاده از شکنجه را متوقف کند و محترم شمردن کامل روند اجرای قانون را تضمين کند.جمهوری اسلامی ایران مکررا به خاطر موارد نقض حقوق بشر از جمله اعدام نوجوانان کمتر از هيجده سال و اعمال مجازات های شديد ديگر چون شلاق زدن قطع عضو بدن حبس مخالفان سياسی و بستن روزنامه ها و سايتهای اينترنتی مورد حمله قرار گرفته است.در نشست مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران با حمايت پاکستان و زيمبابوه تلاش کرد از تصويب اين قطعنامه ممانعت به عمل آورد اما اعضای سازمان ملل با ۸۱ رای مخالف در برابر ۷۵ رای موافق و ۲۴ رای ممتنع درخواست جمهوری اسلامی ایران را رد کردند.
قطعنامه سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران
مجمع عمومی سازمان ملل که در آن ۱۹۲ کشور عضويت دارند در قطعنامه ای که با ۷۲ رای موافق ۵۰ رای مخالف و ۵۵ رای ممتنع بتصويب رسيد از موارد گسترده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ايران بشدت ابراز نگرانی کرده است. در اين قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از بابت آزار و اذيت و ارعاب و محاکمه و مجازات گروهها و مدافعان حقوق بشر و مخالفان سياسی و ناراضيان مذهبی روزنامه نگاران نمايندگان مجلس دانشجويان روحانيان استادان دانشگاه وبلاگ نويسان و اعضای اتحاديه های کارگری ابراز نگرانی شديد کرده است.پيش از صدور اين قطعنامه تلاش هيات نمايندگی جمهوری اسلامی ایران برای جلوگيری از صدور آن با شکست مواجه شد.در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل از نظام قضايی جمهوری اسلامی ایران انتقاد شده و گفته شده است که اين نظام قضايی همواره خلاف معيارهای بين المللی بوده است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران را به خاطر استفاده از شکنجه و اعدام های عمومی و تبعيض عليه زنان، دختران و اقليت های بومی و مذهبی مقصر دانسته است.قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل همچنين از جمهوری اسلامی ایران خواسته است محترم شمردن کامل حقوق انسانها برای گردهمآيی و آزادی بيان را تضمين کند و به آزار و اذيت فعالين حقوق بشر و مخالفان سياسی پايان دهد استفاده از شکنجه را متوقف کند و محترم شمردن کامل روند اجرای قانون را تضمين کند.جمهوری اسلامی ایران مکررا به خاطر موارد نقض حقوق بشر از جمله اعدام نوجوانان کمتر از هيجده سال و اعمال مجازات های شديد ديگر چون شلاق زدن قطع عضو بدن حبس مخالفان سياسی و بستن روزنامه ها و سايتهای اينترنتی مورد حمله قرار گرفته است.در نشست مجمع عمومی سازمان ملل جمهوری اسلامی ایران با حمايت پاکستان و زيمبابوه تلاش کرد از تصويب اين قطعنامه ممانعت به عمل آورد اما اعضای سازمان ملل با ۸۱ رای مخالف در برابر ۷۵ رای موافق و ۲۴ رای ممتنع درخواست جمهوری اسلامی ایران را رد کردند.
منصور اسالو آزاد شد
در روزسه شنبه ٢٨ آذر، ١٩ دسامبر ٢٠٠٦، در ساعت ٥ و نیم بعد از ظهر منصور اسالو از زندان آزاد شد و همراه تعدادی از همکاران خود و همسر و دوستانش راهی خانه شدند. اسالو دبیر سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و یکی از رهبران و سازماندهندگان اعتراضات کارگران این سازمان در اعتصابات سال گذشته می باشد لازم به ذکر است ایشان با قرار 30 میلیون تومانی آزاد شد به خانواده و دوستان اسالو و تمام کسانی که برای آزادی او تلاش کردند، تبریک میگوید.
۱۳۸۵ آذر ۲۴, جمعه
سقوط 14 پلهاي رتبه ريسک ايران در جهان
مؤسسه تحقيقاتي بيزينس مانيتور، در تازهترين گزارش خود در زمينه ريسكپذيري فضاي اقتصادي كشورهاي جهان، ايران را در كوتاه مدت با 14 پله نزول در مكان 38 جهان و در بلند مدت با 26 پله نزول در مكان 50 جهان جاي داد. به گزارش ايسنا، در گزارش سه ماهه اول 2007 بيزينس مانيتور به ريسكپذيري فضاي اقتصادي ايران در كوتاه مدت امتياز 72 داده شده و كشورمان با اين امتياز در مكان 38 جهان قرار گرفت، اين در حالي است كه موقعيت كشور در ميان كشورهاي خاورميانه بهبود يك پلهاي داشته و به مكان هفتم ارتقا يافته است. در همين حال امتياز ريسكپذيري فضاي اقتصادي ايران در بلند مدت از سوي اين مؤسسه 63.2 در نظر گرفته شده است و اين امتياز ايران را در مكان 50 جهان جاي داده است. اين كاهش رتبه جهاني در حالي صورت ميگيرد كه رتبه ايران در ميان كشورهاي خاورميانه بدون تغيير ششم است. اين مؤسسه گزارش كرده است كه شرايط بازرگاني دشوار مانع سرمايهگذاري حتي در منابع عظيم هيدوركربن ايران شده است در نتيجه اظهارات اخير غلامحسين نوذري ـ مديرعامل شركت ملي نفت ايران ـ مبني بر اينكه ايران نميتواند به هدف خود براي توليد ميزان معيني نفت در سال 2010 برسد، چندان مايه تعجب نشد. به همين رو مقامات ايراني تلاش ميكنند تا با اصلاح قراردادهاي نفتي سرمايهگذاري در ايران را براي شركتهاي خارجي جذاب تر كنند. جدول بيزينس مانيتور نشان ميدهد كه در ريسكپذيري فضاي اقتصادي كوتاه مدت، امارات با امتياز 87 در مكان اول خاورميانه و پنجم جهان جاي گرفته است و عربستان و كويت با امتيازهاي 84 و 83 در مكانهاي دوم و سوم خاورميانه و نهم و دهم جهان قرار دارند. در همين حال قطر، بحرين و عمان پيش از ايران و در مكانهاي جهارم تا ششم خاورميانه واقع شدهاند. امتياز اين كشورها به ترتيب 83، 80 و 77 و رتبه بندي جهاني آنها به ترتيب 10، 20 و 24 اعلام شده است. رژيم صهيونيستي كه در گزارش پيشين پيش از ايران و در مكان هفتم قرار داشت در اين رتبهبندي با امتياز 72 پس از كشورمان و در مكان هشتم خاورميانه جاي گرفت. رتبه بندي جهاني اين كشور نيز 19 پله نزول نشان ميدهد. مصر، تركيه و اردن مكانهاي 9، 10 و 11 خاورميانه و 49، 87 و 91 جهان را از آن خود كردهاند. امتياز اين كشورها به ترتيب 68، 58 و 56 است. عراق و لبنان نيز همچون گزارشهاي پيشين در انتهاي جدول و مكانهاي 12 و 13 خاورميانه و 111 و 119 جهان واقع شدهاند. اين در حالي است كه در جدول ريسكپذيري فضاي اقتصادي بلند مدت بحرين پيش از امارات و در مكان اول خاورميانه و پنجم جهان جاي دارد و امارات (امتياز 71.6 رتبهبندي جهاني 18)، كويت (امتياز 69.7 و رتبهبندي جهاني 29)، قطر (امتياز 65.8 و رتبه بندي جهاني 39) به دنبال اين كشور هستند. عربستان با امتياز 64.5 و رتبه بندي جهاني 43 پيش از ايران و اردن با امتياز 61.3 و رتبه بندي 57 پس از ايران قرار داده شدهاند. رژيم صهيونيستي، مصر، لبنان و عمان با رتبهبندي جهاني 64، 66، 66 و 71 مكانهاي هشتم تا يازدهم جدول خاورميانه را از آن خود كردهاند و تركيه در قعر جدول خاورميانه به چشم ميخورد. رتبه بندي جهاني اين كشور 79 و امتياز آن 53.5 در نظر گرفته شده است. بيزينس مانيتور در ادامه گزارش خود عنوان كرد كه اقتصاد ايران همانند بسياري از كشورهاي منطقه به ميزان زيادي به درآمدهاي نفتي وابسته است كه افزايش خوب بهاي نفت طي سالهاي اخير رشد خوب آن را در پي داشته است اما در صورت كاهش بهاي نفت در ميان مدت همان طور كه پيشبيني ميشود اين اقتصاد آسيبپذير خواهد شد. از نقاط قوت اقتصاد ايران از ديد اين مؤسسه دارا بودن سومين ذخاير عظيم نفت جهان پس از عربستان و كانادا و دومين ذخاير عظيم گاز جهان پس از روسيه است. همچنين ايران از بخش كشاورزي قوي و منابع طبيعي ديگري نيز بهره ميبرد. افزايش سريع مصرف داخلي توليدات هيدروكربني و فرسوده بودن تكنولوژي در بخش نفت و گاز كه تاثير منفي بر ظرفيت صادرات نفت و گاز كشور خواهد داشت از نقاط ضعف اقتصاد ايران عنوان شده است كه افزايش مجدد بدهي عمومي نيز بر اين نگراني افزوده ميشود. بخش گاز ايران همچنان توسعه نيافته است و فرصتهاي زيادي براي حضور در اين بخش وجود دارد. از ديد اين مؤسسه از خطراتي كه اقتصاد ايران را تهديد ميكند ميتوان به كاهش بهاي نفت اشاره كرد. اگر چه صندوق ثبات نفت (OSF) {حساب ذخيره ارزي} براي حمايت از اقتصاد در شرايط كاهش بهاي نفت تاسيس شده است اما بخش فزاينده اين صندوق صرف هزينههاي زياد دولتي ميشود.
۱۳۸۵ آذر ۲۲, چهارشنبه
احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر




خبرگزاری ایسنا در گزارشی نوشت احمدی نژاد در حالی سخنرانی خود را در دانشگاه امیرکبیر آغاز کرد که شعار گروههای مختلف دانشجويی در سالن شنیده می شد. دانشجویان شعار می دادند دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد، مرگ بر استبداد، مرگ بر دیکتاتور.
خبرگزاری فارس نیز در گزارشی با عنوان تشنج در سخنرانی احمدی نژاد، به اعتراض دانشجویان اشاره کرد و نوشت شماری از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر سخنرانی امروز احمدی نژاد در این دانشگاه را برهم زدند.
این خبرگزاری از تلاش دسته جمعی دانشجویان برای هجوم به سمت جایگاه سخنرانی و برهم زدن مراسم خبر داد
خبرگزاری فارس همچنین به حمله نیروهای بسیجی به دانشجویان معترض اشاره کرد و نوشت درگیری با دانشجویان از آنجا آغاز شد که تعدادی از آنان شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و با شکستن دوربین صدا و سیما جمهوری اسلامی سعی در رساندن خود به جایگاه سخنرانی را داشتند
خبرگزاری ایلنا نیز نوشت احمدی نزاد در ميان اعتراضات دانشجويان دانشگاه اميركبير به اين دانشگاه رفت، در ميان هياهوی شديد سخنرانی كرد و با بدرقه شعارهای اعتراض آميز دانشگاه را ترک كرد
خبرگزاری فارس نیز در گزارشی با عنوان تشنج در سخنرانی احمدی نژاد، به اعتراض دانشجویان اشاره کرد و نوشت شماری از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر سخنرانی امروز احمدی نژاد در این دانشگاه را برهم زدند.
این خبرگزاری از تلاش دسته جمعی دانشجویان برای هجوم به سمت جایگاه سخنرانی و برهم زدن مراسم خبر داد
خبرگزاری فارس همچنین به حمله نیروهای بسیجی به دانشجویان معترض اشاره کرد و نوشت درگیری با دانشجویان از آنجا آغاز شد که تعدادی از آنان شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و با شکستن دوربین صدا و سیما جمهوری اسلامی سعی در رساندن خود به جایگاه سخنرانی را داشتند
خبرگزاری ایلنا نیز نوشت احمدی نزاد در ميان اعتراضات دانشجويان دانشگاه اميركبير به اين دانشگاه رفت، در ميان هياهوی شديد سخنرانی كرد و با بدرقه شعارهای اعتراض آميز دانشگاه را ترک كرد
گزارش خبرنامه اميرکبير از اعتراض امروز دانشجويان

خبرنامه امیرکبیر: محمود احمدی نژاد که علی رغم مخالفت دانشجویان پلی تکنیک در این دانشگاه حضور یافته بود با عکس العمل شدید دانشجویان مواجه شد. احمدی نژاد درمیان تدابیر شدید امنیتی و با حضور پر تعداد بسیج مناطق تهران و دانشجویان دانشگاه امام حسین و امام صادق در دانشگاه امیرکبیر حاضر شده بود با شعار های دانشجویان عصبانی مواجه شد. دانشجویان پلی تکنیک در حالی که عکس وی را به صورت وارونه در دست گرفته و عکس دانشجویان اخراجی و سه ستاره و دکتر کیوان انصاری را در دست داشتند، شعار می دادند “محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “نظامی حیا کن دانشگاه را رها کن”، “دروغگو بر بیرون” و...گزارش ها حاکی از درگیری شدید فیزیکی بین فعالان انجمن اسلامی پلی تکنیک و دانشجویان بسیجی این دانشگاه در سالن دارد و جو سالن محل سخنرانی به شدت متشنج گزارش شده است به گونه ای که با شروع سخنرانی رییس جمهور دانشجویان با سر دادن شعارهای فوق الذکر نسبت به حضور وی در دانشگاه اعتراض کردند. دانشجویان همچنین شعارهای تندی را بر علیه بسیج سر دادند همچنین بسیجیانی که برای کنترل برنامه از مناطق بسیج شهری تهران در دانشگاه حاضر شده اند، در حضور رییس جمهور مهرورز اقدام به ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه کردند به طوریکه تا به حال ۲ نفر به بیمارستان منتقل شده اند. لازم به ذکر است دکتر متین مشکین از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر که شدیدا مورد ضرب و شتم شبه نظامیان قرار گرفته بود اکنون در سلامت به سر می برد گفتنی است برنامه با نوحه خوانی و سینه زنی بسیجیانی که عکس سید حسن نصرا… را در دست داشتند رو به اغتشاش رفت که با پرتاب بمب صدا زا از سوی تیم حفاظت کمی فضا آرام شد. این مسئله در حالی است که خبرگزاری ایسنا در این خصوص گفت: در بين سخنان رييس جمهور ترقهاي با شدت بسیار زیاد در سالن منفجر شد كه احمدينژاد در واكنش به انفجار اين ترقه نيز گفت: توپ، تانك، مسلسل ديگر اثر ندارد. دانشجويان آزاده راه خود را پيدا كرده و تحت تاثير فشارهاي عدهاي دانشجونما قرار نميگيرند. دانشجوي ما بيدار است و از بيگانه بيزار است احمدی نژاد این سخنان را در حالی عنوان می کرد که دانشجویان شعار می دادند: توپ، تانک، بسیجی دیگر اثر ندارد. احمدی نژاد به علت جو به شدت متشنج سالن و همچنین درگیریهای شدید فیزیکی میان دانشجویان و بسیجیان سخنرانی خود را چندین مرتبه قطع کرد احمدی نژاد که با شعارهای مکرر دانشجویان مواجه شده بود، گفت: در تمام فعاليت جنبش دانشجويي ما اين شعار را دانشجويان سر مي دادند كه دانشجو ميميرد و ذلت نميپذيرد و دانشجويان اين مملكت همواره ضد ديكتاتور بودهاند و خواهند بود. افتخار دانشگاه در اين بوده كه هميشه ديكتاتور را در هر لباسي شناخته و سركوب كرده است. امروز بدترين نوع ديكتاتوري در دنيا ديكتاتوري آمريكايي است كه در لباس حقوق بشر جلوه كرده است اما سخنان احمدی نژاد که حاکی از فرافکنی وی در خصوص اعتراض دانشجویان بود با اعتراض دوباره دانشجویان امیرکبیر مواجه شد. در اين هنگام احمدينژاد خطاب به دانشجوياني كه شعار سر ميدادند گفت: شما حرفهاي خود را زديد اجازه دهيد كه من نيز حرفهاي خود را بزنم.
علیرغم این سخنان سالن آمفی تئاتر دانشگاه همچنان متشنج بود و احمدی نژاد ترجیح داد بدون توجه به جو سالن به سخنان خود ادامه دهد. اما وقتی اعتراض دانشجویان برای چندمین بار سبب شد سخنان او قطع شود، گفت: عده قليلي كه مدعي خفقان هستند خودشان با ايجاد خفقان نمي گذارند اكثريت، حرف ها را بشنوند احمدينژاد گفت: عدهاي گفتند كه خفقان به وجود آمده است ولي شما ميبينيد كه در اين محيط همه توانستند صحبتهاي خود را بيان كنند. افتخار اين دولت اين است كه بازترين شرايط سياسي را در طول تاريخ اين كشور ايجاد كرده است و درحال حاضر در اين مملكت افراد، رسانهها و مطبوعات حرفهاي خود را ميزنند. هر چه ميخواهند ميگويند، با آزادي در اين مملكت راه ميروند و بعد هم ميگويند آزادي نيست و خفقان است احمدينژاد در ادامه با حمله مکرر به تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی به بيان خاطرهاي از دوران مبارزات دانشجويان در اوایل انقلاب پرداخت كه این مسئله باعث شد بار دیگر دانشجویان امیرکبیر با دادن شعار «حکومت زور نمی خوایم، دولت مزدور نمی خوایم»، «آزادی، آزادی حق مسلم ماست» و «محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد» به سخنان رئیس جمهور اعتراض کردند. احمدينژاد خطاب به آنها گفت: ما ديكتاتوري شاه سابق را چشيدهايم و به همين خاطر انقلاب كردهايم و تا آخر و حتي هزار سال اجازه نميدهيم كه عدهاي ولو به نام آزادي در اين كشور ديكتاتوري برپا كنند در حالی که اعضای انجمن اسلامی که تلاش می کردند خود را به میکروفون روی سن رسانده و سخنان خود را در این جلسه مطرح کنند مورد ضرب و شتم شدید نیروهای گارد ریاست جمهوری قرار گرفتند. این مسئله و همچنین حضور یکی از دانشجویانی که خود را عضو انجمن اسلامی معرفی می کرد موجب اعتراض شدید دانشجویان شد. احمدی نژاد در پاسخ به اعتراض دانشجویان گفت: عدهاي از دوستان ما آمدند و در اينجا ديدگاه هاي خود را مطرح كردند، حرفهاي خود را زدند و من ترديد ندارم كه اگر اين فرصت وجود داشت تك تك شما حرفهاي زيادي براي گفتن داريد. هر گروهي كه به نام جنبش دانشجويي حركتي را آغاز كرده و از مسير آرمانخواهي دور شدهاند بدنهي حقيقي دانشگاه آنها را كنار گذاشته است احمدی نژاد این سخنان را در حالی عنوان می کند که شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر خردادماه امسال با رای ۲۸۰۰ نفر از دانشجویان انتخاب شدند اما ساختمان انجمن اسلامی از سوی رئیس دانشگاه، دکتر رهایی، در نیمه های شب و با پشتیبانی نیروهای امنیتی با بولدوزر تخریب شد و مجوز انجمن اسلامی به عده قلیلی از بسیجیان دانشگاه اعطا شد. در همین راستا روز گذشته دانشجویان پلی تکنیک به دعوت انجمن اسلامی منتخب دانشجویان در تجمعی ۱۰۰۰ نفری به عملکرد دولت احمدی نژاد شدیدا انتقاد کردند در حالی که از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، بسیاری از اساتید دگراندیش دانشگاه توسط روسای انتصابی دانشگاه ها بازنشسته شده اند، رييس جمهور در این خصوص گفت: در مورد بازنشسته شدن اساتيد نيز دو تن از دانشجويان مطالبي را مطرح كردهاند ولي اگر شما ميخواهيد نظر احمدينژاد را بشنويد بايد بگويم استاد دانشگاه هيچگاه بازنشسته نخواهد شد احمدی نژاد در ادامه افزود: يكي از نمايندگان تشكلهاي دانشجويي در اينجا گفت كه شما قصد داريد دستاوردهاي دولتهاي قبل را زير سوال ببريد، ولي من در اينجا به شما ميگويم افتخار اين دولت در اين است كه ما تاكنون هيچ قدمي براي زير سوال بردن خدمات ديگران برنداشتهايم این گزارش حاکی است سئوال دانشجویان در مورد اقدامات ضعیف و نقض حق تحصیل و آزادی بیان در دانشگاه از سوی احمدی نژاد بی پاسخ ماند و وی ترجیح داد به جای پاسخگویی به سوالات دانشجویان به نفی هولوکاست و دفاع از فعالیت های هسته ای و سیاست های اقتصادی دولتش بپردازد. احمدی نژاد در این خصوص گفت: من ميخواهم به شما دانشجويان بگويم تحريمي كه آنها مطرح ميكنند مثل يك داستان است كه از دور طرف فكر ميكرد ماست است به جلو آمد متوجه شد دوغ است و وقتي كه روبرو شد فهميد آب است احمدی نژاد در ادامه گفت:ما تا می خواهیم با فساد اقتصادی مبارزه کنیم، روزنامه های آمریکا علیه ما شانتاژ می کنند. یکی از اقتصاددانان گفته که دویست میلیارد دلار سرمایه از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد از کشور خارج شده، من گفتم تو یا دلار نمی دانی چیست یا از افتصاد خبر نداری همچنین احمدی نژاد در خصوص دانشجویان سه ستاره با لحن تمسخرآمیزی گفت: دستور می دهم به دانشجویان سه ستاره درجه ستوانی بدهند! که این مسئله با اعتراض شدید دانشجویان امیرکبیر مواجه شد و دانشجویان رئیس جمهور را هو کردند. این مسئله با اعتراض شدید احمدی نژاد مواجه شد و وی دانشجویان معترض را عامل آمریکا خواند و آنها را به گرفتن پول از بیگانگان متهم کرده اما خاطر نشان کرد همه آنها را دوست دارد و با آنها مهرورزی خواهد کرد. رییس جمهور همچنین دانشجویان را به بی حیا بودن متهم کرد. احمدينژاد گفت: شما به من توهین می کنید اما من جواب شما را با آرامش خواهم داد! در ادامه احمدی نژاد تهدید کرد که دانشجونماها را به صلابه می کشیم در اين هنگام عدهاي از دانشجويان وسط سالن عكس احمدينژاد را سوزاندند كه احمدينژاد نيز گفت: همه بايد بدانند كه احمدينژاد در راه دفاع از آزادي حقيقي، استقلال و عدالت حاضر است تن و جانش به مانند شهادت رجايي بسوزد در ادامه مراسم مهدي سعيديپور، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: اين ديدار در حالي صورت ميگيرد كه بسياري از دانشجويان در اين دانشگاه ممنوعالورود و ستارهدار شدهاند و بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ٨٤ فضاي بسته فرهنگي حاكم شده است سعيديپور، افزود: من از پلي تكنيكي صحبت ميكنم كه فضاي دانشجويي آن به سمتي ميرود كه يا دانشجويان فعاليت كنند و ستارهدار شوند و يا بدون پشتوانه فرهنگي و صرفا براي شكستن فضا فعاليت كنند. اين دانشجويان منتظرند كه بفهمند كه معناي مهرورزي چيست؟ چراكه ما فقط ميخواهيم گفتوگو كنيم مازيار كريمي، دبير شوراي صنفي دانشگاه نيز مشكلات دانشجويان را ناشي از «مديريت بيكفايت دانشگاه» دانست و گفت: وظيفه اصلي شوراي صنفي احقاق حقوق دانشجويان است. در اين ميان دانشجويان شعار دادند، «رهايي رهايي استعفا استعفا» وي افزود: مطمئنا در هفتههاي آينده كميته انضباطي دانشگاه روزهاي پركاري را در پيش خواهد داشت موسوي مسوول بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير نيز گفت: عدهاي كه اغتشاش ميكنند دانشجوياني هستند كه خط شان را علی افشاری از آمريكا به آنها ميدهد. دوستان! دوره توسعه سياسي تمام شده و اكنون دوران عدالتورزي است. این سخنان دانشجوی بسیجی دانشگاه امیرکبیر با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شد. موسوي در واكنش به شعار عدهاي كه خطاب به او ميگفتند: «بسیجی برو گمشو»، گفت: اين شما هستيد كه بايد از دانشگاه بيرون برويد و گم شويد چرا كه مملكت را ما ميسازيم همچنین دکتر رهایی، رییس انتصابی دانشگاه امیرکبیر، نیز سخنانش به صورت مکرر به علت اعتراض دانشجویان قطع شد، نتوانست در این مراسم صحبت کند و مجبور به ترک تریبون شد. دانشجویان یک صدا فریاد می زدند: رهایی، رهایی، استعفا استعفا
علیرغم این سخنان سالن آمفی تئاتر دانشگاه همچنان متشنج بود و احمدی نژاد ترجیح داد بدون توجه به جو سالن به سخنان خود ادامه دهد. اما وقتی اعتراض دانشجویان برای چندمین بار سبب شد سخنان او قطع شود، گفت: عده قليلي كه مدعي خفقان هستند خودشان با ايجاد خفقان نمي گذارند اكثريت، حرف ها را بشنوند احمدينژاد گفت: عدهاي گفتند كه خفقان به وجود آمده است ولي شما ميبينيد كه در اين محيط همه توانستند صحبتهاي خود را بيان كنند. افتخار اين دولت اين است كه بازترين شرايط سياسي را در طول تاريخ اين كشور ايجاد كرده است و درحال حاضر در اين مملكت افراد، رسانهها و مطبوعات حرفهاي خود را ميزنند. هر چه ميخواهند ميگويند، با آزادي در اين مملكت راه ميروند و بعد هم ميگويند آزادي نيست و خفقان است احمدينژاد در ادامه با حمله مکرر به تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی به بيان خاطرهاي از دوران مبارزات دانشجويان در اوایل انقلاب پرداخت كه این مسئله باعث شد بار دیگر دانشجویان امیرکبیر با دادن شعار «حکومت زور نمی خوایم، دولت مزدور نمی خوایم»، «آزادی، آزادی حق مسلم ماست» و «محمود احمدی نژاد، عامل تبعیض و فساد» به سخنان رئیس جمهور اعتراض کردند. احمدينژاد خطاب به آنها گفت: ما ديكتاتوري شاه سابق را چشيدهايم و به همين خاطر انقلاب كردهايم و تا آخر و حتي هزار سال اجازه نميدهيم كه عدهاي ولو به نام آزادي در اين كشور ديكتاتوري برپا كنند در حالی که اعضای انجمن اسلامی که تلاش می کردند خود را به میکروفون روی سن رسانده و سخنان خود را در این جلسه مطرح کنند مورد ضرب و شتم شدید نیروهای گارد ریاست جمهوری قرار گرفتند. این مسئله و همچنین حضور یکی از دانشجویانی که خود را عضو انجمن اسلامی معرفی می کرد موجب اعتراض شدید دانشجویان شد. احمدی نژاد در پاسخ به اعتراض دانشجویان گفت: عدهاي از دوستان ما آمدند و در اينجا ديدگاه هاي خود را مطرح كردند، حرفهاي خود را زدند و من ترديد ندارم كه اگر اين فرصت وجود داشت تك تك شما حرفهاي زيادي براي گفتن داريد. هر گروهي كه به نام جنبش دانشجويي حركتي را آغاز كرده و از مسير آرمانخواهي دور شدهاند بدنهي حقيقي دانشگاه آنها را كنار گذاشته است احمدی نژاد این سخنان را در حالی عنوان می کند که شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر خردادماه امسال با رای ۲۸۰۰ نفر از دانشجویان انتخاب شدند اما ساختمان انجمن اسلامی از سوی رئیس دانشگاه، دکتر رهایی، در نیمه های شب و با پشتیبانی نیروهای امنیتی با بولدوزر تخریب شد و مجوز انجمن اسلامی به عده قلیلی از بسیجیان دانشگاه اعطا شد. در همین راستا روز گذشته دانشجویان پلی تکنیک به دعوت انجمن اسلامی منتخب دانشجویان در تجمعی ۱۰۰۰ نفری به عملکرد دولت احمدی نژاد شدیدا انتقاد کردند در حالی که از زمان روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، بسیاری از اساتید دگراندیش دانشگاه توسط روسای انتصابی دانشگاه ها بازنشسته شده اند، رييس جمهور در این خصوص گفت: در مورد بازنشسته شدن اساتيد نيز دو تن از دانشجويان مطالبي را مطرح كردهاند ولي اگر شما ميخواهيد نظر احمدينژاد را بشنويد بايد بگويم استاد دانشگاه هيچگاه بازنشسته نخواهد شد احمدی نژاد در ادامه افزود: يكي از نمايندگان تشكلهاي دانشجويي در اينجا گفت كه شما قصد داريد دستاوردهاي دولتهاي قبل را زير سوال ببريد، ولي من در اينجا به شما ميگويم افتخار اين دولت در اين است كه ما تاكنون هيچ قدمي براي زير سوال بردن خدمات ديگران برنداشتهايم این گزارش حاکی است سئوال دانشجویان در مورد اقدامات ضعیف و نقض حق تحصیل و آزادی بیان در دانشگاه از سوی احمدی نژاد بی پاسخ ماند و وی ترجیح داد به جای پاسخگویی به سوالات دانشجویان به نفی هولوکاست و دفاع از فعالیت های هسته ای و سیاست های اقتصادی دولتش بپردازد. احمدی نژاد در این خصوص گفت: من ميخواهم به شما دانشجويان بگويم تحريمي كه آنها مطرح ميكنند مثل يك داستان است كه از دور طرف فكر ميكرد ماست است به جلو آمد متوجه شد دوغ است و وقتي كه روبرو شد فهميد آب است احمدی نژاد در ادامه گفت:ما تا می خواهیم با فساد اقتصادی مبارزه کنیم، روزنامه های آمریکا علیه ما شانتاژ می کنند. یکی از اقتصاددانان گفته که دویست میلیارد دلار سرمایه از زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد از کشور خارج شده، من گفتم تو یا دلار نمی دانی چیست یا از افتصاد خبر نداری همچنین احمدی نژاد در خصوص دانشجویان سه ستاره با لحن تمسخرآمیزی گفت: دستور می دهم به دانشجویان سه ستاره درجه ستوانی بدهند! که این مسئله با اعتراض شدید دانشجویان امیرکبیر مواجه شد و دانشجویان رئیس جمهور را هو کردند. این مسئله با اعتراض شدید احمدی نژاد مواجه شد و وی دانشجویان معترض را عامل آمریکا خواند و آنها را به گرفتن پول از بیگانگان متهم کرده اما خاطر نشان کرد همه آنها را دوست دارد و با آنها مهرورزی خواهد کرد. رییس جمهور همچنین دانشجویان را به بی حیا بودن متهم کرد. احمدينژاد گفت: شما به من توهین می کنید اما من جواب شما را با آرامش خواهم داد! در ادامه احمدی نژاد تهدید کرد که دانشجونماها را به صلابه می کشیم در اين هنگام عدهاي از دانشجويان وسط سالن عكس احمدينژاد را سوزاندند كه احمدينژاد نيز گفت: همه بايد بدانند كه احمدينژاد در راه دفاع از آزادي حقيقي، استقلال و عدالت حاضر است تن و جانش به مانند شهادت رجايي بسوزد در ادامه مراسم مهدي سعيديپور، عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، گفت: اين ديدار در حالي صورت ميگيرد كه بسياري از دانشجويان در اين دانشگاه ممنوعالورود و ستارهدار شدهاند و بعد از انتخابات رياست جمهوري سال ٨٤ فضاي بسته فرهنگي حاكم شده است سعيديپور، افزود: من از پلي تكنيكي صحبت ميكنم كه فضاي دانشجويي آن به سمتي ميرود كه يا دانشجويان فعاليت كنند و ستارهدار شوند و يا بدون پشتوانه فرهنگي و صرفا براي شكستن فضا فعاليت كنند. اين دانشجويان منتظرند كه بفهمند كه معناي مهرورزي چيست؟ چراكه ما فقط ميخواهيم گفتوگو كنيم مازيار كريمي، دبير شوراي صنفي دانشگاه نيز مشكلات دانشجويان را ناشي از «مديريت بيكفايت دانشگاه» دانست و گفت: وظيفه اصلي شوراي صنفي احقاق حقوق دانشجويان است. در اين ميان دانشجويان شعار دادند، «رهايي رهايي استعفا استعفا» وي افزود: مطمئنا در هفتههاي آينده كميته انضباطي دانشگاه روزهاي پركاري را در پيش خواهد داشت موسوي مسوول بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير نيز گفت: عدهاي كه اغتشاش ميكنند دانشجوياني هستند كه خط شان را علی افشاری از آمريكا به آنها ميدهد. دوستان! دوره توسعه سياسي تمام شده و اكنون دوران عدالتورزي است. این سخنان دانشجوی بسیجی دانشگاه امیرکبیر با اعتراض شدید دانشجویان مواجه شد. موسوي در واكنش به شعار عدهاي كه خطاب به او ميگفتند: «بسیجی برو گمشو»، گفت: اين شما هستيد كه بايد از دانشگاه بيرون برويد و گم شويد چرا كه مملكت را ما ميسازيم همچنین دکتر رهایی، رییس انتصابی دانشگاه امیرکبیر، نیز سخنانش به صورت مکرر به علت اعتراض دانشجویان قطع شد، نتوانست در این مراسم صحبت کند و مجبور به ترک تریبون شد. دانشجویان یک صدا فریاد می زدند: رهایی، رهایی، استعفا استعفا
در حاشیه:
قبل از شروع مراسم از در آمفی تئاتر واقع در سلف سرویس تعداد زیادی دختر چادری که با اتوبوس از بیرون دانشگاه آورده شده بودند ،وارد سالن کردند.
در حین سخنرانی و هنگام خروج احمدی نژاد در سالن صدای ترقه به گوش می رسید.
بعد از مراسم دانشجوهای دانشگاه های دیگر بخصوص دانشگاه امام صادق که برای این مراسم به دانشگاه آورده شده بودند را توسط مینی بوس و اتوبوس با حفاظت گارد ویژه از دانشگاه خارج کردند.
دانشجویان وزیر علوم را در هنگام خروج هو کردند و وی برای فرار از روبرو شدن با دانشجویانی که برای صحبت با وی تجمع کرده بودند سوار ماشین خود نشد و مسافتی را پیاده طی کرد .
ابتدای مراسم با وجود خالی بودن سالن از ورود دانشجویان به سالن ممانعت می شد که دانشجویان با درگیری وارد سالن شدند.
قبل از ورود دانشجویان به سالن در ساعت هفت و نیم صبح، تقریبا سه چهارم سالن توسط کسانی که از بیرون آورده شده بودند پر شده بود.
دوربین صدا و سیما که در حال فیلم برداری از تک تک دانشجویان بود توسط تعدادی از دختران دانشجو ضبط و شکسته شد.
دانشجویان پس از خروج از سالن سرود یار دبستانی را خواندند.
بسیجی ها با گرفتن پوستر جلوی صورت دانشجویان از دیده شدن آنها توسط احمدی نژاد جلوگیری می کردند.
دروبین های عکاسی دانشجویان حین ورود به سالن آمفی تئاتر توسط گارد ریاست جمهوری ضبط شد و امکان تهیه عکس و تصویر از مراسم از دانشجویان سلب شد
قبل از شروع مراسم از در آمفی تئاتر واقع در سلف سرویس تعداد زیادی دختر چادری که با اتوبوس از بیرون دانشگاه آورده شده بودند ،وارد سالن کردند.
در حین سخنرانی و هنگام خروج احمدی نژاد در سالن صدای ترقه به گوش می رسید.
بعد از مراسم دانشجوهای دانشگاه های دیگر بخصوص دانشگاه امام صادق که برای این مراسم به دانشگاه آورده شده بودند را توسط مینی بوس و اتوبوس با حفاظت گارد ویژه از دانشگاه خارج کردند.
دانشجویان وزیر علوم را در هنگام خروج هو کردند و وی برای فرار از روبرو شدن با دانشجویانی که برای صحبت با وی تجمع کرده بودند سوار ماشین خود نشد و مسافتی را پیاده طی کرد .
ابتدای مراسم با وجود خالی بودن سالن از ورود دانشجویان به سالن ممانعت می شد که دانشجویان با درگیری وارد سالن شدند.
قبل از ورود دانشجویان به سالن در ساعت هفت و نیم صبح، تقریبا سه چهارم سالن توسط کسانی که از بیرون آورده شده بودند پر شده بود.
دوربین صدا و سیما که در حال فیلم برداری از تک تک دانشجویان بود توسط تعدادی از دختران دانشجو ضبط و شکسته شد.
دانشجویان پس از خروج از سالن سرود یار دبستانی را خواندند.
بسیجی ها با گرفتن پوستر جلوی صورت دانشجویان از دیده شدن آنها توسط احمدی نژاد جلوگیری می کردند.
دروبین های عکاسی دانشجویان حین ورود به سالن آمفی تئاتر توسط گارد ریاست جمهوری ضبط شد و امکان تهیه عکس و تصویر از مراسم از دانشجویان سلب شد
۱۳۸۵ آذر ۱۹, یکشنبه
هورا این مشکل هم حل شد
ایران بنا به درخواست ترکیه وعده داده پرواز هواپیمایی را به شهر توریستی آنتالیا از سر بگیرد. به گفته رسانه های ترکیه مقامات ایرانی گفته اند در صورتی که گردشگران زن ایرانی از شنا کردن در کنار سواحل آنتالیا منع شوند در هتل هایی که جمهوری اسلامی تعیین می کند اقامت کنند و حجاب اسلامی را رعایت کنند پرواز به آنتالیا از سر گرفته می شود
به نقل از رونامه اعتماد ملی یکشنبه 19 آذر 1385
۱۳۸۵ آذر ۱۷, جمعه
دانشگاه زنده است دکتر ابراهيم يزدي
به عنوان دبيرکل نهضت آزادي ايران و همچنين يکي از اعضاي سابق انجمنهاي اسلامي دانشجويان ضمن تبريک صميمانه روز دانشجو به کليه دانشجويان ايران و همچنين آرزوي حل مشکلاتي که به خاطر فعاليتهاي آزاد انديشانه براي قشر دانشجو علي الخصوص در يکسال اخير بوجود آمده است برخي نکات را در مورد فعاليتهاي دانشجويي مجددا مطرح مي نمايم.
حماسه شانزدهم آذر ماه 1332 همواره نمادي از آزادي خواهي و ظلم ستيزي دانشجويان ايراني بوده و در عين حال اين روز ملي، نشانه ايست از مقاومت در راه حفظ استقلال دانشگاه از قدرت. از زمان تاسيس دانشگاه در ايران تا كنون نظام هاي سياسي مختلف همواره سعي داشته اند تا كنترل دانشگاه و نظام علمي كشور را در دست گرفته و درخدمت اهداف و منافع خود به كار گيرند؛ اما دانشجويان و اعضاي هيات هاي علمي دانشگاه ها همواره سدي در برابر اين اهداف قدرت بوده و براي دفاع از استقلال دانشگاه هزينه هاي فراواني را نيز متحمل شده اند.
همانطور كه در بيانيه آغاز سال تحصيلي نهضت آزادي ايران نيز بيان شد، ما مهمترين وظيفه دانشجويان و دانشگاهيان را دفاع از آكادمي آزاد به عنوان يك مفهوم مدرن مي دانيم و معتقديم تمامي طيف هاي مختلف سياسي فعال در دانشگاه ها بايد بر سر اين هدف به اشتراك در نظر و ائتلاف درعمل برسند. آكادمي آزاد آخرين سنگر تجددخواهان در برابر سنت گرايان خشكه مقدس است و تعطيل آن به معناي تعطيل علم و عقلانيت در ايران است.
اينجانب از پايداري دانشجويان و بر گزاري روز دانشجو استقبال مي نمايم. روز دانشجو نماد فرياد دانشجويان و دانشگاهيان عليه ظلم و ستم به ساحت علم و دانشگاه است. خداوند كريم در قرآن مجيد مي فرمايد لا يحب الله الجهر با لسوء من القول الا من ظلم – خداوند بانگ بر داشتن در گفتار تند را دوست ندارد مگر از سوي كسي كه به او ستم شده باشد. دانشجويان ستم ديده حق دارند آن چنان فرياد بزنند تا صداي داد خواهي آنان از ديوار هاي بتوني عبور كند و بگوش مسئولان كشور و همه جهانيان برسد.
در سال جاري وضعيت دانشگاه ها بسيار وخيم تر از سال گذشته شده است به طوريكه تنها در سه ماه اول سال تحصيلي به اندازه تمام سال گذشته بدنه دانشگاهي كشور صدمه ديده است. علاوه بر ظلم آشكاري كه بر دانشجويان و اساتيد آزاديخواه دانشگاه رفت، مديريت ضعيف و غيرعلمي نيز موجب بروز مشكلات فراوان در دانشگاهها شده است. فوت سه دانشجو در دانشگاه هاي سبزوار، علم و صنعت و علامه طباطبايي، اعتراضات اعضاي هيات علمي دانشگاه لرستان، تعطيلي دانشگاه يزد به دليل شيوع بيماري و مثال هايي از اين دست مواردي هستند كه در كنار مشكلات فراوان ديگر وجهه خبري پيدا كرده اند.
قطعا مديريت وابسته و غيرمنتخب دانشگاه ها مسئول چنين مشكلاتي مي باشند. انكار آشكار و علني مديريت وزارت علوم ازوجود دانشجويان ستاره دار و همچنين عدم ثبت نام از دانشجويان سياسي با وجود دستور شفاف برخي مقامات دولتي ونا ديده گرفتن احكام قضايي عليه اين دستورات نشان از چيرگي مديريت امنيتي و غيرپاسخگو بر دانشگاه ها مي باشد.
رييس دولت كنوني ايران از ابتداي حضورش در عرصه انتخابات خود را يك فرد دانشگاهي معرفي و همواره سياست هاي خود را درجهت دفاع از دستاوردهاي علمي كشور توجيه كرده است. با اين حال ايشان در سال گذشته در روز دانشجو به ميان دانشجويان نرفت. عدم حضور ايشان در جمع دانشجويان و دانشگاهيان نشان از موقعيت ضعيف ايشان در دانشگاه است.
رييس جمهوري پيشين با آن كه منتقدان زيادي در دانشگاه داشت اما باحضور در دانشگاه خود را درمعرض نقد قرار داد و با اين كار به طور عملي و نه فقط از روي شعار حرمت دانشگاه و علم را ارج نهاد. بهتر آن بود كه آقاي احمدي نژاد براي نشان دادن صدق مدعاي خود به دانشگاهيان در روز دانشجو در جمع آزاد ايشان شركت مي نمود.
به عنوان يکي از اعضاي سابق هيات دبيران سازمان دانشجويان دانشگاه تهران وشوراي مركزي انجمنهاي اسلامي دانشجويان هم در ايران و هم انجمنهاي دانشجويان ايراني در خارج از کشور، انجمن هاي اسلامي را به عنوان مهمترين تشكل هاي دانشجويي دعوت مي کنم تا به بازيابي هويت ملي(ايراني – اسلامي) خود بپردازند و با اين كار همچون هميشه قدرت تاثيرگذاري خود را حفظ كنند. بزرگترين اشتباه استراتژيك يك نهاد اجتماعي - سياسي ريشه دار آن است كه هويت تاريخي خود را كنار گذارد. اين عمل باعث كاهش انسجام داخلي، افت انگيزه براي عمل و در نهايت فروپاشي مجموعه مي شود.
متاسفانه برخي از دانشجويان تحت تاثير انيشه هاي غيرعلمي اسلام را ضد تجدد تصور نموده و درنتيجه هويت ديني تشكل هاي دانشجويي را كمرنگ كرده اند. امروز پس از چند دهه فعاليت تئوريك روشنفكران ديني دلايل و استدلالت فراواني براي رد منطقي اينگونه نظريات وجود دارد.
همچنين مثال هاي بسيار روشني از روشنفكران ديني در تاريخ دانشگاهي ما همچون بازرگان ها و سحابي ها و شريعتي ها و چمران ها وجود داشته اند كه هم انديشه و هويت ديني و هم مباني عقلي و علمي خود را به عنوان مفاهيم مدرن حفظ كردند و همواره از تاثيرگذارترين نيروهاي سياسي بوده اند. بنابراين مي توان نشان داد آنطوركه برخي از انديشمندان ادعاو تو صيه ميكنند ترك هويت ديني پيش نياز و شرط لازمي براي تجددخواهي و دفاع از عقلانيت، آزاد يخواهي و حقوق بشر و دموكراسي خواهي نيست.
و همچنين به عنوان دبيرکل حزبي که اعضاي آن در فعاليتهاي جنبش دانشجويي سابقه و تجربيات گسترده اي دارند از كليه دانشجويان مي خواهم ضمن حفظ استقلال خود از انفعال و بي عملي در دانشگاه ها پرهيز نمايند و باهرعقيده و از هرطيفي كه هستند، نهادهاي دانشجويي را فعال نگه دارند. اگر جلوي فعاليت تشكل هاي سياسي گرفته شده است، مي توان در نهاد هاي فرهنگي و يا صنفي ادامه فعاليت داد. مهم وجود تحرك و فعاليت موثر در داخل دانشگاه براي زنده نگهداشتن آن است. خالي كردن نهادهاي دانشجويي عملا راه را براي تسخير دانشگاه توسط نهادهاي غير دانشگاهي و دانشجويان وابسته به حاكميت هموار مي سازد.
خدا يار و نگهدار تان.
پيروز و سر بلند باشيد.
حماسه شانزدهم آذر ماه 1332 همواره نمادي از آزادي خواهي و ظلم ستيزي دانشجويان ايراني بوده و در عين حال اين روز ملي، نشانه ايست از مقاومت در راه حفظ استقلال دانشگاه از قدرت. از زمان تاسيس دانشگاه در ايران تا كنون نظام هاي سياسي مختلف همواره سعي داشته اند تا كنترل دانشگاه و نظام علمي كشور را در دست گرفته و درخدمت اهداف و منافع خود به كار گيرند؛ اما دانشجويان و اعضاي هيات هاي علمي دانشگاه ها همواره سدي در برابر اين اهداف قدرت بوده و براي دفاع از استقلال دانشگاه هزينه هاي فراواني را نيز متحمل شده اند.
همانطور كه در بيانيه آغاز سال تحصيلي نهضت آزادي ايران نيز بيان شد، ما مهمترين وظيفه دانشجويان و دانشگاهيان را دفاع از آكادمي آزاد به عنوان يك مفهوم مدرن مي دانيم و معتقديم تمامي طيف هاي مختلف سياسي فعال در دانشگاه ها بايد بر سر اين هدف به اشتراك در نظر و ائتلاف درعمل برسند. آكادمي آزاد آخرين سنگر تجددخواهان در برابر سنت گرايان خشكه مقدس است و تعطيل آن به معناي تعطيل علم و عقلانيت در ايران است.
اينجانب از پايداري دانشجويان و بر گزاري روز دانشجو استقبال مي نمايم. روز دانشجو نماد فرياد دانشجويان و دانشگاهيان عليه ظلم و ستم به ساحت علم و دانشگاه است. خداوند كريم در قرآن مجيد مي فرمايد لا يحب الله الجهر با لسوء من القول الا من ظلم – خداوند بانگ بر داشتن در گفتار تند را دوست ندارد مگر از سوي كسي كه به او ستم شده باشد. دانشجويان ستم ديده حق دارند آن چنان فرياد بزنند تا صداي داد خواهي آنان از ديوار هاي بتوني عبور كند و بگوش مسئولان كشور و همه جهانيان برسد.
در سال جاري وضعيت دانشگاه ها بسيار وخيم تر از سال گذشته شده است به طوريكه تنها در سه ماه اول سال تحصيلي به اندازه تمام سال گذشته بدنه دانشگاهي كشور صدمه ديده است. علاوه بر ظلم آشكاري كه بر دانشجويان و اساتيد آزاديخواه دانشگاه رفت، مديريت ضعيف و غيرعلمي نيز موجب بروز مشكلات فراوان در دانشگاهها شده است. فوت سه دانشجو در دانشگاه هاي سبزوار، علم و صنعت و علامه طباطبايي، اعتراضات اعضاي هيات علمي دانشگاه لرستان، تعطيلي دانشگاه يزد به دليل شيوع بيماري و مثال هايي از اين دست مواردي هستند كه در كنار مشكلات فراوان ديگر وجهه خبري پيدا كرده اند.
قطعا مديريت وابسته و غيرمنتخب دانشگاه ها مسئول چنين مشكلاتي مي باشند. انكار آشكار و علني مديريت وزارت علوم ازوجود دانشجويان ستاره دار و همچنين عدم ثبت نام از دانشجويان سياسي با وجود دستور شفاف برخي مقامات دولتي ونا ديده گرفتن احكام قضايي عليه اين دستورات نشان از چيرگي مديريت امنيتي و غيرپاسخگو بر دانشگاه ها مي باشد.
رييس دولت كنوني ايران از ابتداي حضورش در عرصه انتخابات خود را يك فرد دانشگاهي معرفي و همواره سياست هاي خود را درجهت دفاع از دستاوردهاي علمي كشور توجيه كرده است. با اين حال ايشان در سال گذشته در روز دانشجو به ميان دانشجويان نرفت. عدم حضور ايشان در جمع دانشجويان و دانشگاهيان نشان از موقعيت ضعيف ايشان در دانشگاه است.
رييس جمهوري پيشين با آن كه منتقدان زيادي در دانشگاه داشت اما باحضور در دانشگاه خود را درمعرض نقد قرار داد و با اين كار به طور عملي و نه فقط از روي شعار حرمت دانشگاه و علم را ارج نهاد. بهتر آن بود كه آقاي احمدي نژاد براي نشان دادن صدق مدعاي خود به دانشگاهيان در روز دانشجو در جمع آزاد ايشان شركت مي نمود.
به عنوان يکي از اعضاي سابق هيات دبيران سازمان دانشجويان دانشگاه تهران وشوراي مركزي انجمنهاي اسلامي دانشجويان هم در ايران و هم انجمنهاي دانشجويان ايراني در خارج از کشور، انجمن هاي اسلامي را به عنوان مهمترين تشكل هاي دانشجويي دعوت مي کنم تا به بازيابي هويت ملي(ايراني – اسلامي) خود بپردازند و با اين كار همچون هميشه قدرت تاثيرگذاري خود را حفظ كنند. بزرگترين اشتباه استراتژيك يك نهاد اجتماعي - سياسي ريشه دار آن است كه هويت تاريخي خود را كنار گذارد. اين عمل باعث كاهش انسجام داخلي، افت انگيزه براي عمل و در نهايت فروپاشي مجموعه مي شود.
متاسفانه برخي از دانشجويان تحت تاثير انيشه هاي غيرعلمي اسلام را ضد تجدد تصور نموده و درنتيجه هويت ديني تشكل هاي دانشجويي را كمرنگ كرده اند. امروز پس از چند دهه فعاليت تئوريك روشنفكران ديني دلايل و استدلالت فراواني براي رد منطقي اينگونه نظريات وجود دارد.
همچنين مثال هاي بسيار روشني از روشنفكران ديني در تاريخ دانشگاهي ما همچون بازرگان ها و سحابي ها و شريعتي ها و چمران ها وجود داشته اند كه هم انديشه و هويت ديني و هم مباني عقلي و علمي خود را به عنوان مفاهيم مدرن حفظ كردند و همواره از تاثيرگذارترين نيروهاي سياسي بوده اند. بنابراين مي توان نشان داد آنطوركه برخي از انديشمندان ادعاو تو صيه ميكنند ترك هويت ديني پيش نياز و شرط لازمي براي تجددخواهي و دفاع از عقلانيت، آزاد يخواهي و حقوق بشر و دموكراسي خواهي نيست.
و همچنين به عنوان دبيرکل حزبي که اعضاي آن در فعاليتهاي جنبش دانشجويي سابقه و تجربيات گسترده اي دارند از كليه دانشجويان مي خواهم ضمن حفظ استقلال خود از انفعال و بي عملي در دانشگاه ها پرهيز نمايند و باهرعقيده و از هرطيفي كه هستند، نهادهاي دانشجويي را فعال نگه دارند. اگر جلوي فعاليت تشكل هاي سياسي گرفته شده است، مي توان در نهاد هاي فرهنگي و يا صنفي ادامه فعاليت داد. مهم وجود تحرك و فعاليت موثر در داخل دانشگاه براي زنده نگهداشتن آن است. خالي كردن نهادهاي دانشجويي عملا راه را براي تسخير دانشگاه توسط نهادهاي غير دانشگاهي و دانشجويان وابسته به حاكميت هموار مي سازد.
خدا يار و نگهدار تان.
پيروز و سر بلند باشيد.
۱۳۸۵ آذر ۱۶, پنجشنبه
فیلم(( می خواهم خون گریه کنم)) را ببینید
برداشت اول
کشور ایران اکنون در کوران یک دوران گذار بی سابقه در سراسر تاریخ طولانی خود قرار دارد دورانی که می تواند به یک بحران ژرف همه جانبه در همه عرصه های اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی امنیتی و حتی روانی تبدیل شود
برداشت دوم
دلایل تک رقمی شدن تورم در ترکیه
این موفقیت دولت ترکیه از این جهت حائز اهمیت است که کشور ترکیه فاقد منابع نفت و درآمدهای نفتی است و بخش مهمی از هزینه های اجتماعی و اقتصادی آن و همچنین درصد قابل توجهی از تورم موجود آن نیز ناشی از قیمت انرژی و نوسانات آن می باشد.نرخ تورم تک رقمی 7/7 درصدی این کشور از لحاظ پایین بودن نرخ تورم در میان 160 کشور جهان در ردیف 60 قرار دارد این در حالی است که ایران از نظر بالا بودن نرخ تورم در میان همان کشور ها در ردیف 8 قرار دارد یعنی نود دو پله پایین تر از ترکیه و جالب تر این است که بدانیم درسپتامبر 2001 میلادی نرخ تورم ترکیه 9/40 درصد بود یکی از دلایل موثر در این موفقیت را سالم سازی روابط مالی دولت و مبارزه جدی و موثر با مفاسد اقتصادی عنوان کرده اند
برداشت سوم
در5 سال آینده سالانه به طور متوسط 8/1 میلیون نفر به سن 20 سالگی می رسند برای ایجاد شغل سالانه به 30 هزار میلیارد ریال بودجه نیاز داریم نرخ بیکاری در سال 78 با افزایش 17 درصدی از 3/2 میلیون نفر به 7/2 میلیون نفر رسید که طبق آمار خوشن بینانه در سال 1390 در حدود 8 میلیون نفر از 28 میلیون نفر جمعیت فعال کشور خواهد بود یعنی نرخ بیکاری به 29 درصد خواهد رسید
برداشت چهارم
شبکه خبری الجزیره قطر بخش انگلیسی خود را چند هفته ای است راه اندازی کرده این شبکه فعالیتش را در سال 1996 با شعار یک نظر و این هم نظری دیگر و اختصاص 150 میلیون دلار از جانب امیر تازه به قدرت رسیده قطر آغاز کرد و توانست ظرف مدت کوتاهی با شبکه های قدرتمندی چون سی ان ان که دارای بودجه یک میلیارد دلار در سال است رقابت کند اما نکته جالب این است که با اینکه امیر قطر بودجه این شبکه را به صورت سالی 30 میلیون دلار تقبل کرده هیچگونه دخالتی در شبکه ندارد و بر این اعتقاد است که هر چه در آشکار شدن محیط بکوشیم در برخورد با آن موفق تر خواهیم بود. با طرح و بحث مسائل جهان در شبکه الجزیره مردم قطر به بحث می پردازند و امروز جامعه ساده قطر که جمعیتی در حدود پانصد هزار نفر و وسعتی در حدود 11347 کیلومتر مربع دارد بحثهایی چون حقوق زنان پارلمان و مطبوعات آزاد به طور عمیق جا افتاده و افتخار دیگری که این شبکه توانسته برای مردم و دولتش بدست آورد قطر ناشناخته دیروزکه 145 بار از ایران کوچک تر و تنها پنجاه هزار نفرش قطری است به کشوری مطرح در دهکده جهانی تبدیل کند این شبکه توانسته در سال 2000 45 درصد از هزینه هایش را از طریق جذب آگهی تامین کند و در جنگ آمریکا با طالبان با فروش اخبار اختصاصی با رقم دقیقه ای 20 هزار دلار سود خوبی بدست آورد
برداشت پنجم
هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است اکنون چگونه است؟
برداشت ششم
شورش بی صدا یا شورش سفید نامی است که فریبرز رئیس دانا بر رفتار کسانی گذاشته که از محدودیتهای اقتصادی آزادی اندیشه آزادی بیان بیکاری نبود فضای سالم تفریح و... رو به مواد مخدر می آورند به گفته ایشان در میانه سال 82 حدود 7/2 میلیون نفر مصرف کننده دائمی و حدود 700 تا 800 هزار نفر مصرف کننده تصادفی یا تفننی که به احتمال 60 درصد تا سال بعدش معتاد می شوند با توجه به سن جوان ایران باید منتظر فاجعه ای دردناک در سال 1390 بود
برداشت آخر
مزروعی نماینده مردم در مجلس ششم:کارگزاران هر حکومتی در پی تثبیت و بقای آن حکومت تلاش می کنند حتی اگر در پی منافع شخصی شان باشد باز عقل حکم می کند به گونه ای عمل کنند که با دوام و بقای حکومت منافع آنها تامین شود اما تجربه کشورهای استبدادی از جمله کشور خودمان نشان می دهد از مجموعه تصمیمات و سیاست های که به کار گرفته می شود نتیجه ای جز سقوط و ویرانی نمی توان گرفت
همشهری ماه اردیبهشت 1380 سعید لیلاز
همشهری ماه آبان 1380 جزیره ای به وسعت یک جهان
همشهری ماه اسفند 1380 ما سی نفر بودیم
یاس نو 19 آذر 1382 فریبرز رئیس دانا
شرق سال سوم ش 798
کشور ایران اکنون در کوران یک دوران گذار بی سابقه در سراسر تاریخ طولانی خود قرار دارد دورانی که می تواند به یک بحران ژرف همه جانبه در همه عرصه های اقتصادی اجتماعی سیاسی فرهنگی امنیتی و حتی روانی تبدیل شود
برداشت دوم
دلایل تک رقمی شدن تورم در ترکیه
این موفقیت دولت ترکیه از این جهت حائز اهمیت است که کشور ترکیه فاقد منابع نفت و درآمدهای نفتی است و بخش مهمی از هزینه های اجتماعی و اقتصادی آن و همچنین درصد قابل توجهی از تورم موجود آن نیز ناشی از قیمت انرژی و نوسانات آن می باشد.نرخ تورم تک رقمی 7/7 درصدی این کشور از لحاظ پایین بودن نرخ تورم در میان 160 کشور جهان در ردیف 60 قرار دارد این در حالی است که ایران از نظر بالا بودن نرخ تورم در میان همان کشور ها در ردیف 8 قرار دارد یعنی نود دو پله پایین تر از ترکیه و جالب تر این است که بدانیم درسپتامبر 2001 میلادی نرخ تورم ترکیه 9/40 درصد بود یکی از دلایل موثر در این موفقیت را سالم سازی روابط مالی دولت و مبارزه جدی و موثر با مفاسد اقتصادی عنوان کرده اند
برداشت سوم
در5 سال آینده سالانه به طور متوسط 8/1 میلیون نفر به سن 20 سالگی می رسند برای ایجاد شغل سالانه به 30 هزار میلیارد ریال بودجه نیاز داریم نرخ بیکاری در سال 78 با افزایش 17 درصدی از 3/2 میلیون نفر به 7/2 میلیون نفر رسید که طبق آمار خوشن بینانه در سال 1390 در حدود 8 میلیون نفر از 28 میلیون نفر جمعیت فعال کشور خواهد بود یعنی نرخ بیکاری به 29 درصد خواهد رسید
برداشت چهارم
شبکه خبری الجزیره قطر بخش انگلیسی خود را چند هفته ای است راه اندازی کرده این شبکه فعالیتش را در سال 1996 با شعار یک نظر و این هم نظری دیگر و اختصاص 150 میلیون دلار از جانب امیر تازه به قدرت رسیده قطر آغاز کرد و توانست ظرف مدت کوتاهی با شبکه های قدرتمندی چون سی ان ان که دارای بودجه یک میلیارد دلار در سال است رقابت کند اما نکته جالب این است که با اینکه امیر قطر بودجه این شبکه را به صورت سالی 30 میلیون دلار تقبل کرده هیچگونه دخالتی در شبکه ندارد و بر این اعتقاد است که هر چه در آشکار شدن محیط بکوشیم در برخورد با آن موفق تر خواهیم بود. با طرح و بحث مسائل جهان در شبکه الجزیره مردم قطر به بحث می پردازند و امروز جامعه ساده قطر که جمعیتی در حدود پانصد هزار نفر و وسعتی در حدود 11347 کیلومتر مربع دارد بحثهایی چون حقوق زنان پارلمان و مطبوعات آزاد به طور عمیق جا افتاده و افتخار دیگری که این شبکه توانسته برای مردم و دولتش بدست آورد قطر ناشناخته دیروزکه 145 بار از ایران کوچک تر و تنها پنجاه هزار نفرش قطری است به کشوری مطرح در دهکده جهانی تبدیل کند این شبکه توانسته در سال 2000 45 درصد از هزینه هایش را از طریق جذب آگهی تامین کند و در جنگ آمریکا با طالبان با فروش اخبار اختصاصی با رقم دقیقه ای 20 هزار دلار سود خوبی بدست آورد
برداشت پنجم
هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است اکنون چگونه است؟
برداشت ششم
شورش بی صدا یا شورش سفید نامی است که فریبرز رئیس دانا بر رفتار کسانی گذاشته که از محدودیتهای اقتصادی آزادی اندیشه آزادی بیان بیکاری نبود فضای سالم تفریح و... رو به مواد مخدر می آورند به گفته ایشان در میانه سال 82 حدود 7/2 میلیون نفر مصرف کننده دائمی و حدود 700 تا 800 هزار نفر مصرف کننده تصادفی یا تفننی که به احتمال 60 درصد تا سال بعدش معتاد می شوند با توجه به سن جوان ایران باید منتظر فاجعه ای دردناک در سال 1390 بود
برداشت آخر
مزروعی نماینده مردم در مجلس ششم:کارگزاران هر حکومتی در پی تثبیت و بقای آن حکومت تلاش می کنند حتی اگر در پی منافع شخصی شان باشد باز عقل حکم می کند به گونه ای عمل کنند که با دوام و بقای حکومت منافع آنها تامین شود اما تجربه کشورهای استبدادی از جمله کشور خودمان نشان می دهد از مجموعه تصمیمات و سیاست های که به کار گرفته می شود نتیجه ای جز سقوط و ویرانی نمی توان گرفت
همشهری ماه اردیبهشت 1380 سعید لیلاز
همشهری ماه آبان 1380 جزیره ای به وسعت یک جهان
همشهری ماه اسفند 1380 ما سی نفر بودیم
یاس نو 19 آذر 1382 فریبرز رئیس دانا
شرق سال سوم ش 798
۱۳۸۵ آذر ۱۴, سهشنبه
فعالان حقوق بشر در ايران
با سلام خدمت دوستان و همياران به دليل فيلترينگ وبلاگ فعالان حقوق بشر در ايران و فيلتر شدن 6 آدرس جديد ارائه شده از سوي کميته سانسور دوستاني که مايل هستند گزارشات ما را از طريق ايميل دريافت کنند مي توانند به آدرس زير يک ايميل ارسال کنند تا در ليست خبرنامه فعالان حقوق بشر وارد شوند لطفا پيام را به تمام دوستان خود ارسال کنيد
بازداشت غيرمتعارف رييس سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني را محكوم ميكنيم
خبر تاسفآور بازداشت مجدد منصور اسالو، رييس سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني در 28 آبان ماه،كه به تازگي از زندان آزاد شده بود، به وسيله جمعي از كاركنان رسمي و شناختهشدهي نهادهاي امنيتي، توأم با ايجاد رعب و وحشت عمومي و تيراندازي در يك محيط مسكوني شهري، از يك سو نشان از آن دارد كه دولت نهم به رغم ادعاهاي مهرورزي، عدالتگستري و تاكيد بر رعايت اخلاق و شوون اسلامي، تلاشي در راستاي اثبات اعتقادش به موارد ياد شده و عملي كردن شعارهاي زيبايش نداشته و ندارد و از سوي ديگر، حكايت از ضعف دولت تا آن حد دارد كه يا از تأمل در رفتار و پيشبيني تأثير اينگونه رخدادها در جامعه غافل است يا امكان كنترل نيروهايش را از دست داده است فعالان سياسي ، اجتماعي و سنديكايي بارها اعلام كردهاند حق تشكيل نهادهاي مستقل كارگري را در راستاي اصل بيست و ششم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ماده 23 اعلاميه جهاني حقوق بشر ـ كه دولت ايران نيز آن را پذيرفته است و حكم قانون داخلي را دارد ـ دانسته، ناديده گرفتن هر يك از اصول فصل سوم قانون اساسي يا ارايهي هرگونه تفسير غيردمكراتيك از آنها را به مثابهي نفي قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي ايران ميدانند ما، امضاكنندگان اين بيانيه مشفقانه به مسئولان توصيه ميكنيم از يكسونگري و به کار بستن روشهاي "آزمون و خطا" در اداره كشور، بويژه در جامعهي پرتنش کارگري و عرصههاي صنعت و خدمات در ايران پرهيز کنند و تلاششان را در راستاي توسعه پايدار و متوازن و ريشهيابي و حل مسائل جامعه کارگري کشور به كار اندازند ما، با توجه به برخوردهاي خشونتبار اخير با برخي از تجمعات کارگري در تهران و شهرستانها، و هرگونه سركوب جسمي و رواني بيمنطق و به دور از تقواي الهي و كرامت انساني و به كار بستن تنبيههاي اقتصادي و اجتماعي، با دستاويز قرار دادن قانون عليه يكي از شريفترين قشرهاي ملت، يعني جامعه زحمتكش كارگري را ، محكوم ميكنيم و بر اين باوريم، كه چون شاخصهاي رفاه و عدالت اجتماعي درحال حاضر به ميزان قابل توجهي با معيارهاي شناخته شده جهاني فاصله دارد و تامين نيازهايي حياتي، مانند بهداشت، درمان، آموزش و اشتغال، براي قشرهاي بدون درآمد يا امكانات كافي در حد آرزو و خيال است، بازداشت و زنداني كردن معترضان يا جلوگيري از بازگشت آنان به کار، براي وادار کردن کارگران به دست برداشتن از پيگيري خواستهاي صنفيشان، كنشي بيهوده و نامعقول است امضاکنندگان زير ضمن محكوم كردن بازداشت غيرقانوني آقاي منصور اسالو و رفتارهاي نابخردانهي مأموران، مانند ضرب و شتم همراهان نامبرده و تيراندازي هوايي، دولتمردان را، باتوجه به منش انساني تأكيد شده در قرآن كريم و ديگر منابع معتبر اسلامي، از اينگونه رفتارها كه نخست برخلاف آموزههاي اسلامي، در تعارض با روح و متن قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و نيز مغاير با مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر و منافع ملي ايرانيان است، برحذر داشته، نگراني شديدمان را درباره بحرانهاي احتمالي سياسي و اجتماعي آتي ناشي از اين حادثه و نظاير آن ابراز ميكنند و از سر دلسوزي، موكداً از مسئولان مربوط ميخواهند كه ضمن پاسخگويي فوري درباره رفتارهاي يادشده، دستور برخورد قانوني با عوامل اين حادثه زشت صادر كنند تا از گسترش بيشتر جو وحشت در جامعه جلوگيري شود. در غير اينصورت ممكن است، روزي برسد كه براي مديريت اين گونه بحرانها دير شده باشد امضاکنندگان اين بيانيه به حاكمان هشدار ميدهند نگذارند با بروز چنين رويدادهايي شكاف ميان ملت و دولت بيشتر گردد كه در آن صورت، حاصلي جز از بين رفتن مشروعيت نظام به دست نخواهد آمد، و از سوي ديگر، به تمامي همميهنان در همه گروهها و گرايشها، اعم از سازمانهاي سياسي، گروههاي مدافع حقوق زنان وكارگران، دانشگاهيان، حقوقدانان، نويسندگان و ديگران توصيه مي كند كه به اينگونه حوادث از منظر نقض حقوق عمومي نگريسته، در راستاي محكوم كردن آنها از هيچ كوششي دريغ نورزند ما قوياً اعتقاد داريم حقوق انساني مندرج در فصل سوم قانون اساسي و تمامي اسناد بينالمللي مربوط به حقوق بشر، مانند اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاقهاي حقوق مدني و سياسي، مقاوله نامههاي 87 و 98 سازمان بين المللي كار (وابسته به ملل متحد)، از جمله حقوق بديهي و غيرقابل چشمپوشياند. ما برخوردهاي نادرست با مسايل كارگري در ايران را نيز در زمره موارد نقض حقوق بشر تلقي ميكنيم و بر اين باوريم كه ناديده گرفته شدن حقوق اساسي كارگران نتايجي ناگوار و غير قابل پيشبيني يا كنترل به همراه خواهد داشت ما ضمن در خواست رعايت حقوق شهروندي و آزادي فوري آقاي اسالو، در چارچوب قانون، ضرورت رسيدگي سريع به اتهامات وارده را به طور عادلانه، با حضور وكيل مدافع و در دادگاه عمومي علني را مورد تأكيد قرار مي دهيم
12/9/1385
فاطمه آرامنژاد، محمد آزادي، پيام ابوطالبي، مسعود آقايي، حميد آصفي، محمد اسدي، حسين اكبري، مهدي اميني زاده، حسين انصاري راد، حامد ايرانشاهي، كيوان انصاري، الناز انصاري، سامر آقايي، عباس ابوذري، هادي احتظاظي، حسن احمدي، محسن احمدي، نعمت احمدي، محمد رضا احمدينيا، مصطفي اخلاقي، علي اشرف سلطاني، مرتضي اشفاق، حسن افتخاراردبيلي، جلال اقتداري، عليرضا اكبرزادگان، علي اكرمي، محمود امير احمدي، ستار اميني، ، حجت انصاري، مصطفي ايزدي، كمالالدين بازرگاني، پرويز بابايي، عطا باباخاني، پروين بختيارنژاد، اكبر بديع زادگان، رحمتالله برهاني، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلي بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنويد بازرگان، محمد بسته نگار، محمدحسين بني اسدي، عماد بهاور، محمد بهزادي، حميد بهشتي، محمد بهفروزي، صفا بيطرف، مختار باطولي، مجيد بك نظري، مسعود پدرام، عباس پوراظهري، سعيد پور عزيزي، رضا پويان، محمود پيش بين، علياكبر پيرهادي، خليل پرند، هژير پلاسچي، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفي تاج زاده، عبدالرضا تاجيك، سعيد ترابيان عباس تاجالديني، مصطفي تنها، رضا تهراني، غلامعباس توسلي، محمد توسلي، محمدرضا توسلي، خالد توكل، محمد توكل، مجيد تولائي، مجيد جابري، عباس جنگي، مجتبي جهاني، سعيد حبيبي، مهدي حبيبي، مجيد حاجي بابائي، رضا حاجي، بهمن حافظي، فاطمه حقيقت جو، سعيد حجاريان، طه حجازي،حسين حريري، بهزاد حق پناه، علي حكمت، ابوالفضل حكيمي، عبدالكريم حكيمي، مجيد حكيمي، محمدرضا حمسي، حميد حديثي، جعفر خائف، پژمان خرسند، رضا خجستهرحيمي، محمد خطيبي، ابراهيم خدادادي، امير خرم، علي جمالي، ابراهيم خوش سيرت سليمي، يعقوب سليمي، سياوش سعادتيان، عبدالفتاح سلطاني، اسماعيل خوش محمدي، هوشنگ خيرانديش، سيدمحمدعلي دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، بهنام داراييزاده، محمد داديزاده، محمدمهدي دانشيان، محمود درد كشان، سعيد درودي، محمود دلآسايي، عباس دهقان نژاد، مصيب دواني، فريبا داودي مهاجر، ابراهيم دينوي، محمد صادق رباني، تقي رحماني،جواد رحيم پور، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايي، احد رضائي، اصغر رضائي، بيوك رضائي، عبدالعلي رضايي، محمد رضايي، بهمن رضاخاني، سيدداود رضوي، سعيد رضوي فقيه، حسين رفيعي، مهدي رهنما، رضا رئيس طوسي، روزبه رياضي، نفيسه زارع كهن، جمال زره ساز، محمد ابراهيم زماني، پرويز زندي نيا، احمد زيدآبادي، حسن زيدآبادي، محمد رضا زهدي، عليرضا ساريخاني، فرزاد ساجد اردبيلي، احمد ساعي، نسرين ستوده، عزت الله سحابي، فريدون سحابي، هاله سحابي، عيسي سحرخيز، هاشم سجادي، محمد سرچمي، بيوك سعيدي، ناصر فخر سلطاني، علي اشرف سلطاني، مرتضي سلطانيه، سيدرضا سيدزاده، علي سياسي راد، محمدعلي سيدنژاد، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكري، تقي شامخي، علي شاملو، حبيب شامينژاد، سلطانعلي شكاري، شايا شهوق، محمد شانه چي، حسين شاه حسيني، مريم شباني، محمد شريف، حجتاله شريفي،مازيار شكوري، الله وردي شمبوري، ماشاءالله شمس الواعظين، احمد شهامت دار، صابر شيخلو، فيروزه صابر، هدي صابر، علي صادقي، هاشم صباغيان، احمد صدر حاج سيدجوادي، رضا صدر، سميرا صدري، عباس صفايي فر، فضل الله صلواتي، ايمان صلواتي نژاد، كيوان صميمي، جليل ضرابي، علي اشرف ضرغامي، فريدون ضرغامي، اعظم طالقاني، حسام طالقاني، طاهره طالقاني، نرگس طالقاني، اكبر طاهري، رئوف طاهري، بهزاد طاهري، محمد طاهري، سيامك طاهري، امير طيراني، هما عابدي، جعفر عظيمزاده، سيد جعفر عباس زادگان، آرزو عابديني، مهدي عرب شاهي، حميدرضا عسگرينژاد، روئين عطوفت، بهزاد عطائيكيا، جواد علائي، باقر علائي، علي علوي، عليرضا علوي تبار، محمدباقر علوي، رضا عليجاني، علي عليزاده نائيني، محمد جعفر عمادي، محمود عمراني، علي اصغر غروي، عليرضا غروي، ماجد غروي، مسيح غروي، ناصر غلامي، غلامرضا غلامحسيني، سعيد غفارزاده، علي غفراني، مهدي غني، اباذر فتحي، مقصود فراستخواه،فاطمه فرهنگ خواه، مهدي فخرزاده، غفار فرزدي، حسن فريد اعلم، خسرو قشقايي، ماهرو قشقايي، رحمانقلي قلي زاده، عبدالمجيد قندي زاده، نظام الدين قهاري،عباس قائم الصباحي، عبدالحسين قميزاده، مصطفي قهرماني، حجت الله قياسي، رحمان كارگشا، اسداله كارشناس، مرتضي كاظميان، محسن كديور، منوچهر كديور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، علي كرمي، هادي كحالزاده، مرتضي كمساري، حسن كريمي، ناصر كميليان، روين كهزادي، يعقوب كوثري، بيژن گل افزا، فاطمه گوارايي،مازيار گيلانينژاد، مسعود لدني، حسين لقمانيان، حسين مجاهد،عبدالله مومني، علي مومني، محمود مومني، محمد تقي متقي، ابراهيم مددي، فضلاله مظاهري، يوسف مرادي، محسن محققي،نرگس محمدي، جواد محمدي، محمد محمدي اردهالي، سيد علي محمودي، حسين مجاهد، فريد مدرسي، حسين مدني، سعيد مدني، علي مدني، محمد مرادي، فريد مرجائي، ماشاءالله مديحي،مرضيه مرتاضي لنگرودي، مصطفي مسكين، رضا مسموعي، ليلا مصطفوي، مصطفي مصطفوي، عباس مصلحي، محمد جواد مظفر،مهدي معتمدي مهر، احمدمعصومي، اصغر معين فر، بدرالسادات مفيدي، مرتضي مقدم، علي مقيمي، فهيمه ملتي،كاظم ملكي، محمد ملكي، مجيد ملكي، عمار ملكي، ابوذر ملكي، حسن مليحي، احمد منتظري، سعيد منتظري، خسرو منصوريان، كيوان مهرگان، سيدرضا موسوي سعادتلو، سيد علي اكبر موسوي خوئيني، يوسف مولايي،امير ميرخاني، وحيد ميرزاده، سالار ميرزابيگي، الله كرم ميرزايي، فرشته ناصرگيوه چي، حسن نراقي، عباس نژندكودكي،سيدرضا نعمتيپور، داود نوروزي، ارشيا نوري، محمود نعيم پور، علي اكبر نجفي، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقي نكوفر، سيد حميد نوحي، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، نوشين نوعپرست، علي نيكو نسبتي، هادي هادي زاده يزدي، محمد هاشمي، حميد هداوند، بهاره هدايت، عليرضا هندي، احسان هوشمند، اكبر والي، رسول ورپايي، باقر ولي بيك، جليل ولي بيك، عبدالرسول وصال، رحيم ياوري، علي فريد يحيايي، حنيف يزدانيپور، كاظم يزدي، ابراهيم يزدي، حسن يوسفي اشكوري، رضا يوسفيان.
فاطمه آرامنژاد، محمد آزادي، پيام ابوطالبي، مسعود آقايي، حميد آصفي، محمد اسدي، حسين اكبري، مهدي اميني زاده، حسين انصاري راد، حامد ايرانشاهي، كيوان انصاري، الناز انصاري، سامر آقايي، عباس ابوذري، هادي احتظاظي، حسن احمدي، محسن احمدي، نعمت احمدي، محمد رضا احمدينيا، مصطفي اخلاقي، علي اشرف سلطاني، مرتضي اشفاق، حسن افتخاراردبيلي، جلال اقتداري، عليرضا اكبرزادگان، علي اكرمي، محمود امير احمدي، ستار اميني، ، حجت انصاري، مصطفي ايزدي، كمالالدين بازرگاني، پرويز بابايي، عطا باباخاني، پروين بختيارنژاد، اكبر بديع زادگان، رحمتالله برهاني، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلي بازرگان، فرشته بازرگان، محمدنويد بازرگان، محمد بسته نگار، محمدحسين بني اسدي، عماد بهاور، محمد بهزادي، حميد بهشتي، محمد بهفروزي، صفا بيطرف، مختار باطولي، مجيد بك نظري، مسعود پدرام، عباس پوراظهري، سعيد پور عزيزي، رضا پويان، محمود پيش بين، علياكبر پيرهادي، خليل پرند، هژير پلاسچي، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفي تاج زاده، عبدالرضا تاجيك، سعيد ترابيان عباس تاجالديني، مصطفي تنها، رضا تهراني، غلامعباس توسلي، محمد توسلي، محمدرضا توسلي، خالد توكل، محمد توكل، مجيد تولائي، مجيد جابري، عباس جنگي، مجتبي جهاني، سعيد حبيبي، مهدي حبيبي، مجيد حاجي بابائي، رضا حاجي، بهمن حافظي، فاطمه حقيقت جو، سعيد حجاريان، طه حجازي،حسين حريري، بهزاد حق پناه، علي حكمت، ابوالفضل حكيمي، عبدالكريم حكيمي، مجيد حكيمي، محمدرضا حمسي، حميد حديثي، جعفر خائف، پژمان خرسند، رضا خجستهرحيمي، محمد خطيبي، ابراهيم خدادادي، امير خرم، علي جمالي، ابراهيم خوش سيرت سليمي، يعقوب سليمي، سياوش سعادتيان، عبدالفتاح سلطاني، اسماعيل خوش محمدي، هوشنگ خيرانديش، سيدمحمدعلي دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، بهنام داراييزاده، محمد داديزاده، محمدمهدي دانشيان، محمود درد كشان، سعيد درودي، محمود دلآسايي، عباس دهقان نژاد، مصيب دواني، فريبا داودي مهاجر، ابراهيم دينوي، محمد صادق رباني، تقي رحماني،جواد رحيم پور، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايي، احد رضائي، اصغر رضائي، بيوك رضائي، عبدالعلي رضايي، محمد رضايي، بهمن رضاخاني، سيدداود رضوي، سعيد رضوي فقيه، حسين رفيعي، مهدي رهنما، رضا رئيس طوسي، روزبه رياضي، نفيسه زارع كهن، جمال زره ساز، محمد ابراهيم زماني، پرويز زندي نيا، احمد زيدآبادي، حسن زيدآبادي، محمد رضا زهدي، عليرضا ساريخاني، فرزاد ساجد اردبيلي، احمد ساعي، نسرين ستوده، عزت الله سحابي، فريدون سحابي، هاله سحابي، عيسي سحرخيز، هاشم سجادي، محمد سرچمي، بيوك سعيدي، ناصر فخر سلطاني، علي اشرف سلطاني، مرتضي سلطانيه، سيدرضا سيدزاده، علي سياسي راد، محمدعلي سيدنژاد، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكري، تقي شامخي، علي شاملو، حبيب شامينژاد، سلطانعلي شكاري، شايا شهوق، محمد شانه چي، حسين شاه حسيني، مريم شباني، محمد شريف، حجتاله شريفي،مازيار شكوري، الله وردي شمبوري، ماشاءالله شمس الواعظين، احمد شهامت دار، صابر شيخلو، فيروزه صابر، هدي صابر، علي صادقي، هاشم صباغيان، احمد صدر حاج سيدجوادي، رضا صدر، سميرا صدري، عباس صفايي فر، فضل الله صلواتي، ايمان صلواتي نژاد، كيوان صميمي، جليل ضرابي، علي اشرف ضرغامي، فريدون ضرغامي، اعظم طالقاني، حسام طالقاني، طاهره طالقاني، نرگس طالقاني، اكبر طاهري، رئوف طاهري، بهزاد طاهري، محمد طاهري، سيامك طاهري، امير طيراني، هما عابدي، جعفر عظيمزاده، سيد جعفر عباس زادگان، آرزو عابديني، مهدي عرب شاهي، حميدرضا عسگرينژاد، روئين عطوفت، بهزاد عطائيكيا، جواد علائي، باقر علائي، علي علوي، عليرضا علوي تبار، محمدباقر علوي، رضا عليجاني، علي عليزاده نائيني، محمد جعفر عمادي، محمود عمراني، علي اصغر غروي، عليرضا غروي، ماجد غروي، مسيح غروي، ناصر غلامي، غلامرضا غلامحسيني، سعيد غفارزاده، علي غفراني، مهدي غني، اباذر فتحي، مقصود فراستخواه،فاطمه فرهنگ خواه، مهدي فخرزاده، غفار فرزدي، حسن فريد اعلم، خسرو قشقايي، ماهرو قشقايي، رحمانقلي قلي زاده، عبدالمجيد قندي زاده، نظام الدين قهاري،عباس قائم الصباحي، عبدالحسين قميزاده، مصطفي قهرماني، حجت الله قياسي، رحمان كارگشا، اسداله كارشناس، مرتضي كاظميان، محسن كديور، منوچهر كديور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، علي كرمي، هادي كحالزاده، مرتضي كمساري، حسن كريمي، ناصر كميليان، روين كهزادي، يعقوب كوثري، بيژن گل افزا، فاطمه گوارايي،مازيار گيلانينژاد، مسعود لدني، حسين لقمانيان، حسين مجاهد،عبدالله مومني، علي مومني، محمود مومني، محمد تقي متقي، ابراهيم مددي، فضلاله مظاهري، يوسف مرادي، محسن محققي،نرگس محمدي، جواد محمدي، محمد محمدي اردهالي، سيد علي محمودي، حسين مجاهد، فريد مدرسي، حسين مدني، سعيد مدني، علي مدني، محمد مرادي، فريد مرجائي، ماشاءالله مديحي،مرضيه مرتاضي لنگرودي، مصطفي مسكين، رضا مسموعي، ليلا مصطفوي، مصطفي مصطفوي، عباس مصلحي، محمد جواد مظفر،مهدي معتمدي مهر، احمدمعصومي، اصغر معين فر، بدرالسادات مفيدي، مرتضي مقدم، علي مقيمي، فهيمه ملتي،كاظم ملكي، محمد ملكي، مجيد ملكي، عمار ملكي، ابوذر ملكي، حسن مليحي، احمد منتظري، سعيد منتظري، خسرو منصوريان، كيوان مهرگان، سيدرضا موسوي سعادتلو، سيد علي اكبر موسوي خوئيني، يوسف مولايي،امير ميرخاني، وحيد ميرزاده، سالار ميرزابيگي، الله كرم ميرزايي، فرشته ناصرگيوه چي، حسن نراقي، عباس نژندكودكي،سيدرضا نعمتيپور، داود نوروزي، ارشيا نوري، محمود نعيم پور، علي اكبر نجفي، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقي نكوفر، سيد حميد نوحي، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، نوشين نوعپرست، علي نيكو نسبتي، هادي هادي زاده يزدي، محمد هاشمي، حميد هداوند، بهاره هدايت، عليرضا هندي، احسان هوشمند، اكبر والي، رسول ورپايي، باقر ولي بيك، جليل ولي بيك، عبدالرسول وصال، رحيم ياوري، علي فريد يحيايي، حنيف يزدانيپور، كاظم يزدي، ابراهيم يزدي، حسن يوسفي اشكوري، رضا يوسفيان.
چرا در انتخابات مجلس خبرگان شركت نميكنيم؟
همميهنان گرامي
همان گونه كه مطلع هستيد، تا چندي ديگر انتخابات دوره سوم شوراهاي اسلامي شهر و روستا همزمان با دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري برگزار خواهد شد. نهضت آزادي ايران در بيانيه شماره 1994 مورخ 6/8/85، با عنوان "چرا در انتخابات شوراها شركت ميكنيم؟"(1)، ضرورت حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و شركت در هرگونه انتخابات را بنابر دلايل مختلف، ازجمله به دليل لزوم تمرين دموكراسي در كشورهاي جهان سوم، برشمرد. از ديد نهضت آزادي ايران، در صورتي كه امكان رقابت در يك انتخابات، حتي به ميزان حداقلي وجود داشته باشد، ملت بايد از همان حداقل ممكن براي ايستادن در برابر تمامتخواهان صرفنظر نكرده، با شركت در انتخابات و دادن راي، دموكراسي را هم خود بياموزد و هم به حاكمان تحميل كند. به همين دليل، نهضت آزادي ايران در آن بيانيه از مردم خواست كه به رغم شرايط نامطلوب موجود، در صورت امكان وجود حداقل رقابت در هر شهر و روستا، به منظور تقويت نهاد شورا در انتخابات دوره سوم شوراها شركت كنند اما در مورد انتخابات مجلس خبرگان رهبري، نهضت آزادي ايران در دو نشريه تفصيلي، يكي مورخ 27/2/1385 با عنوان "مجلس خبرگان رهبري و حقوق اساسي ملت" و ديگري مورخ 10/7/1385 با عنوان "مجلس خبرگان و مردم"(1)، درخصوص مباني، عملكرد، تناقضها و ابهامات آن توضيح داده، پيشنهادهايي نيز براي اصلاح فرايند اين انتخابات عرضه كرد تا برگزاري چنين انتخاباتي معنا و مفهوم پيدا كند و مردم بتوانند با ميل و آگاهي در آن شركت كنند. متأسفانه هيچگونه اقدامي در اين باره صورت نگرفته و برخورد حاكميت به گونهاي است كه به هيچ وجه امكان حضور صاحبان انديشههاي مختلف و غير همسو با جريان فكري حاكم را فراهم نميكند. مثلاً در انتخابات پيشرو، از آنجايي كه در برخي از شهرها تعداد نامزدهاي نمايندگي برابر با تعداد نمايندگان مورد نياز آن شهرها است و در شهرهاي ديگر نيز رقابت ميان كساني خواهد بود كه از نظر انديشه ديني و سياسي تفاوتي ماهوي با يكديگر ندارند، عملاً انتخابي از سوي مردم صورت نخواهد گرفت، بلكه انتصابي از سوي شوراي نگهبان به دست مردم خواهد بود. نكته جالب توجه و باعث تأسف ديگر در گزينش نامزدهاي انتخابات مجلس خبرگان اين است كه صلاحيت آنان بايد به وسيله نهادي (شوراي نگهبان) تأييد شود كه در جايگاهي به مراتب پايينتر از مجلس خبرگان قرار دارد، چرا كه فقهاي شوراي نگهبان از سوي مقام رهبري منصوب ميشوند، در حالي كه مجلس خبرگان بايد بر جايگاه رهبري نظارت كند.
از سوي ديگر، عملكرد سه دوره گذشته مجلس خبرگان نشان داده است كه امر نظارت بر رهبري به وكالت از سوي مردم، كه مهمترين وظيفه نمايندگان آن مجلس است، عملاً از وظايف آنان حذف شده و قايل بودن به نوعي قداست براي مقام رهبري، اجازه هرگونه پرسشگري در اين حوزه را از نمايندگان ستانده است. به همين خاطر، تاكنون هيچگونه گزارشي از عملكرد دورههاي گذشته اين مجلس به مردم ارايه نشده و مردم از مباحثات انجام يافته در آن كاملاً بي اطلاع هستند. بدين ترتيب، مشاهده ميشود كه مجلسي كه بايد نماد اقتدار مردم، دموكراسي و ارزشهاي اسلامي باشد، در عمل به نهادي كاملاً غير مردمي و ضد دموكراسي و حتي ناقض آموزههاي اسلامي تبديل شده است. به همين دليل، نهضت آزادي حضورش را در انتخابات مربوط به چنين مجلسي، با توجه به شيوه انتخاب نمايندگان و نيز كاركرد آن، نه تنها در راستاي گسترش دموكراسي ارزيابي نميكند بلكه آن را حتي مانعي بر سر راه مردمسالاري ميداند نهضت آزادي ايران به صاحبان انديشه محدود كردن قدرت و دامنه انتخاب مردم و بانيان برگزاري اين گونه انتخابات، هشدار ميدهد كه به سخره گرفتن رأي مردم و تضعيف ركن جمهوريت نظام حتي اگر در كوتاه مدت و در ظاهر باعث بروز بحران نشود، قطعاً كليت نظام را دستخوش بحرانهاي جدي خواهد كرد. والعاقبه للمتقين
نهضت آزادي ايران
همان گونه كه مطلع هستيد، تا چندي ديگر انتخابات دوره سوم شوراهاي اسلامي شهر و روستا همزمان با دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري برگزار خواهد شد. نهضت آزادي ايران در بيانيه شماره 1994 مورخ 6/8/85، با عنوان "چرا در انتخابات شوراها شركت ميكنيم؟"(1)، ضرورت حضور مردم در پاي صندوقهاي راي و شركت در هرگونه انتخابات را بنابر دلايل مختلف، ازجمله به دليل لزوم تمرين دموكراسي در كشورهاي جهان سوم، برشمرد. از ديد نهضت آزادي ايران، در صورتي كه امكان رقابت در يك انتخابات، حتي به ميزان حداقلي وجود داشته باشد، ملت بايد از همان حداقل ممكن براي ايستادن در برابر تمامتخواهان صرفنظر نكرده، با شركت در انتخابات و دادن راي، دموكراسي را هم خود بياموزد و هم به حاكمان تحميل كند. به همين دليل، نهضت آزادي ايران در آن بيانيه از مردم خواست كه به رغم شرايط نامطلوب موجود، در صورت امكان وجود حداقل رقابت در هر شهر و روستا، به منظور تقويت نهاد شورا در انتخابات دوره سوم شوراها شركت كنند اما در مورد انتخابات مجلس خبرگان رهبري، نهضت آزادي ايران در دو نشريه تفصيلي، يكي مورخ 27/2/1385 با عنوان "مجلس خبرگان رهبري و حقوق اساسي ملت" و ديگري مورخ 10/7/1385 با عنوان "مجلس خبرگان و مردم"(1)، درخصوص مباني، عملكرد، تناقضها و ابهامات آن توضيح داده، پيشنهادهايي نيز براي اصلاح فرايند اين انتخابات عرضه كرد تا برگزاري چنين انتخاباتي معنا و مفهوم پيدا كند و مردم بتوانند با ميل و آگاهي در آن شركت كنند. متأسفانه هيچگونه اقدامي در اين باره صورت نگرفته و برخورد حاكميت به گونهاي است كه به هيچ وجه امكان حضور صاحبان انديشههاي مختلف و غير همسو با جريان فكري حاكم را فراهم نميكند. مثلاً در انتخابات پيشرو، از آنجايي كه در برخي از شهرها تعداد نامزدهاي نمايندگي برابر با تعداد نمايندگان مورد نياز آن شهرها است و در شهرهاي ديگر نيز رقابت ميان كساني خواهد بود كه از نظر انديشه ديني و سياسي تفاوتي ماهوي با يكديگر ندارند، عملاً انتخابي از سوي مردم صورت نخواهد گرفت، بلكه انتصابي از سوي شوراي نگهبان به دست مردم خواهد بود. نكته جالب توجه و باعث تأسف ديگر در گزينش نامزدهاي انتخابات مجلس خبرگان اين است كه صلاحيت آنان بايد به وسيله نهادي (شوراي نگهبان) تأييد شود كه در جايگاهي به مراتب پايينتر از مجلس خبرگان قرار دارد، چرا كه فقهاي شوراي نگهبان از سوي مقام رهبري منصوب ميشوند، در حالي كه مجلس خبرگان بايد بر جايگاه رهبري نظارت كند.
از سوي ديگر، عملكرد سه دوره گذشته مجلس خبرگان نشان داده است كه امر نظارت بر رهبري به وكالت از سوي مردم، كه مهمترين وظيفه نمايندگان آن مجلس است، عملاً از وظايف آنان حذف شده و قايل بودن به نوعي قداست براي مقام رهبري، اجازه هرگونه پرسشگري در اين حوزه را از نمايندگان ستانده است. به همين خاطر، تاكنون هيچگونه گزارشي از عملكرد دورههاي گذشته اين مجلس به مردم ارايه نشده و مردم از مباحثات انجام يافته در آن كاملاً بي اطلاع هستند. بدين ترتيب، مشاهده ميشود كه مجلسي كه بايد نماد اقتدار مردم، دموكراسي و ارزشهاي اسلامي باشد، در عمل به نهادي كاملاً غير مردمي و ضد دموكراسي و حتي ناقض آموزههاي اسلامي تبديل شده است. به همين دليل، نهضت آزادي حضورش را در انتخابات مربوط به چنين مجلسي، با توجه به شيوه انتخاب نمايندگان و نيز كاركرد آن، نه تنها در راستاي گسترش دموكراسي ارزيابي نميكند بلكه آن را حتي مانعي بر سر راه مردمسالاري ميداند نهضت آزادي ايران به صاحبان انديشه محدود كردن قدرت و دامنه انتخاب مردم و بانيان برگزاري اين گونه انتخابات، هشدار ميدهد كه به سخره گرفتن رأي مردم و تضعيف ركن جمهوريت نظام حتي اگر در كوتاه مدت و در ظاهر باعث بروز بحران نشود، قطعاً كليت نظام را دستخوش بحرانهاي جدي خواهد كرد. والعاقبه للمتقين
نهضت آزادي ايران
۱۳۸۵ آذر ۱۳, دوشنبه
جان زندانی عیسی سحرخیز-ملیحه محمدی
سوم تیر ماه سال گذشته وقتیکه معجزه هزاره سوم (١) همه دنیا را در خماری گذاشت و در ایران ظهور کرد، تحریمکنندگان انتخابات نفس راحتی کشیدند و خستگی از تنها بدر کرده و ناکرده، به میدان مبارزه مجازی برگشتند و فریاد سردادند کهای فاشیسم آمد، ارتجاع حاکم شد، ـ و از همه تأثربارتر اینکه ـ دستاوردهای مردم به باد رفت!!
بطوریکه گاهاً تحریم نکردهها دلداریشان میدادند که زیاد غصه نخورند و از فاشیسم نترسند. که این طرفه، تاریخ و زمان مصرفش گذشته است. اما خوب این نیز واقعیت است که برخی از خواص این مکتب را ما همواره در ایران تجربه کردهایم و به اصطلاح گرگ باران دیدهایم. اندیشه تک محصولیاش را، و بویژه، و از همه شاخصتر عوامفریبیاش را!
معجزه هزاره سوم در واقع دو سال و اندی پیش از آن ظهور خزندهای در شهرداری تهران کرده بود؛ آنهم باز به لطف تحریم کنندگان و قهر کردهگان! و کراماتش را هم بلافاصله با اولین خطابهاش در مقام شهردار آشکار کرده، فرموده بود: ما از آنجا زیان کردیم که سیاست را از مساجد به احزاب بردیم! و بلافاصله تمام تلاش خود را در مسجدی کردن کشور، از سیاست گرفته تا هنرش آغاز کرده بود. همان ماههای اول، مديريت و محتوای روزنامه همشهری، پرتيراژترين روزنامه کشور را که متعلق به شهرداری تهران بود به شکل و شمایل خود درآورد. خانه تئاتر، اداره تئاتر، آموزشگاه مجسمهسازی، تئاتر نصر و تئاتر پارس تهران را بست و جامعه فرهنگی هنوز از شوک اين اقدامات خارج نشده بود که اعلام شد ماموران سد معبر شهرداری! ـ بله مأموران سد معبرـ به خانه هنرمندان مراجعه و تمام وسايل انجمن مجسمهسازان را بيرون ريخته و کافی شاپ را هم تعطيل کردهاند.
عمده مراکز فرهنگی وابسته به شهرداری را که در دوران شهرداری کرباسچی با انگيزه ساماندهی اوقات فراغت جوانان، در شرایط بیکاری گسترده و در برابر تهديد غول اعتیاد، تأسيس شده بود، تعطیل کرد و اعلام کرد که به جوانان بی کار و بی درآمد وام ازدواج میدهد....
خانههای وام ازدواج شهرداری با مخالفت وزارت کشور خاتمی، که آن را مغاير با وظايف شهرداریها دانسته بود ، محل اولین عوامفریبیهای اصولگرایانه شد. شکل مار این بود که شهرداری وام میدهد، دولت مخالف است. واین نوشته را کسی نمیخواند که،وقتی خرج عروسی جوان بیکار را دادی، بعد از آن مخارج اجاره خانه و زندگی را، اینبار برای دو نفر، او باید از کجا بیاورد!
احمدی نژاد که امروز در مقام رئیس جمهور به شکل آزاردهندهای مبتکر است؛ ابتکارات خود را نیز بواقع از همان شهرداری پایتخت آغاز کرده بود! تصمیم گرفت برای تهران ئی که شبکه مترویاش هنوز بسیار جای گسترش دارد، مونو ریل که در هیچ کجای جهان نقش اصلی را در حمل و نقل ندارد راه بیاندازد و این طرحش هنوز هم محل دعواست. تصمیم گرفت که کشته شدگان جنگ ویرانگر را که آنوقت وهنوز جنازههایشان پيدا میشود در ميدانهای پر رفت و آمد شهر تهران دفن کند تا مردم لحظهای از کابوس مرگ و جنگ غافل نباشند؛ اما این ابتکارجنجالی به راه انداخت و مخالفت شديد نمايندگان مجلس ششم، او را وادار به مسکوت گذاشتن یا انشاالله کنار گذاشتن این ابتکار کرد.
اهمیت این جنجالها و بعضاً عقب نشینیها به عنوان نمودی از ماهیت خطرناک پوپولیستها یکی از تأکیدات من در این نوشته است؛ اما لازم است که قبل از آن گفته شود: مجموعاً و از تمام هجومهایی که احمدینژاد به دستاوردهای اجتماعی مردم آورد، هیچگاه موفقیتی حاصل او نشد زیرا که جامعه قریب شش سال در بستر یک تحول فرهنگی زیسته و بسیاری از خواستها و ایدهآلهای خود را نانوشته رسمیت بخشیده بود! و این بالاترین دستاورد "جنبش اصلاحات" بود که تحریم کنندگان بیهودهاش دانستهاند.
اما وقتی گفتگو بر سر عوامفریبی به مثابه یک ترفند سیاسی است، نباید انتظار داشت که آنچه عوامفریبان بر زبان میآورند یا نمایش میدهند، از زمره اعتقادات و باورهای آنان باشند به نحوی که گویا باید حتماً محقق گردند. مسئله به نوعی وارونه نیز هست! یعنی اینکه آنان صحنه شعارها و نمایشات خود را در میدان آرزوها و آمال مردم برپا میکنند. آنان مطابق با ذوق و سلیقه مردم شعارهای عوامفریبانه سر میدهند تا ایده سیاسی معینی را که پنهان کردهاند اعمال کنند. یعنی اینکه نه شبانه روز نماز گذاشتن، نه خلق را به لباس معینی درآوردن، و نه حتا فرایض مذهبی را به جای آوردن، دغدغه اصلی احمدی نژادها نیست و از همین روست که او با زیرکی یک عوامفریب قرن بیست و یکمی دائماً نمایشهای خود را به روز کرد.
احمدینژاد و همفکرانش، از به اصطلاح قهر مردم از اصلاحطلبان، اینرا فهمیده بودند که مردم ایران در غم عدم اجرای شریعت نشستهاند، این بود که با آن هیبت به میدان آمدند و بنای عوامفریبی را بر آن پایه گذاشتند. اما بیاعتنایی مردم که نوعی مقاومت منفی را در برابر آقایان سامان میداد، به ایشان آموخت که نه تنها درد مردم را بد فهمیدهاند بلکه اگر بیش از این، بدین نمط قران بخوانند، باقیمانده رونق مسلمانی را نیز بردهاند؛ و اینگونه میشود که در انتخابات ریاست جمهوری، شهردار تهران چهرهای کاملاً متفاوت از خودش بروز میدهد. در تمام تبلیغات خود سخنی از اسلامی کردن چهره شهر و ده نمیکند و هر چه میگوید از آوردن پول نفت بر سر سفرهها و عزم بهبود امر معیشت مردم است و حتا برای خنثی کردن ابتکارات گذشته، مهدی کلهر مسئول تبلیغات انتخاباتیاش را به میدان میفرستد تا از آزاداندیشی او و توجهاش به موسیقی و هنر و امور جوانان بگوید و آنچنان هم به افراط، که کیهان شریعتمداری طاقت از دست بدهد و از قول دفتر تبلیغات ایشان موجودیت چنین شخصی را انکار کند! که البته اینک ایشان نماینده رئیس جمهور در سازمان صدا و سیما هستند. و این ظاهراً لازمترین پیامی بود که باید به مردم ایران داده میشد، که آنچه با اصلاحطلبان بدست آمده است باقی میماند و آنچه که آنان نتوانستند ما میکنیم!
برای احمدینژاد و یارانش، مانند همه جویندگان قدرت، صِرفِ ایجاد تنگنا برای مردم و جامعه نمیتوانست هدف باشد مگر آنکه زمینه ساز اجرای خواسته اصلی ایشان یعنی ایجاد محدودیت در فضای سیاسی و تحکیم پایههای قدرت دولتی ایشان باشد. که این امر دوم همیشه در گروی اولی نیست. میتوان مردم را در عرصه مسائل خصوصیشان کمی آزاد گذاشت بویژه مردمی را که طعم سختترین استبدادها را چشیدهاند، و آنگاه آزادیهای سیاسی و یا هر نوعی از آزادی بیان را که تهدید پایههای قدرت سیاسی باشد، هرروز محدودتر کرد. مدل سکولار این گونه استبداد را نزد رژیم گذشته تجربه کردهایم و اینک دست این آقایان بسیار بازتر است. زیرا در مقابل مردمی قرار دارند که دخالت اهانت بار در شخصیترین امورشان را زمانی طولانی تجربه کردهاند و میتوانند کابوس بازگشت آن دوران را هنوز با خود داشته باشند.
در جامعهای از اینگونه، میتوان دغدغههای سیاسی و روشنفکرانه را تا کمترین میزان نزول داد و اینجا اصلیترین کانون خطر است و اینجا میتوان فهمید چرا احمدی نژاد که شهرداریاش از عهده بستن فرهنگسراهاها و خانههای جوانان و قبرستان کردن میادین تهران برای مردم برنیامده بود، دولتاش تمامی این اقدامات را در عرصه سیاسی پیش میبرد. با سرسختی تمام بستن مطبوعات آزاد، پیگرد فعالان سیاسی، تشدید سانسور و حذف و توقیف مطبوعات و همچنین احضار پی در پی فعالان دانشجویی و سیاسی، تا تصفیهی استادان دانشگاهها را پیگیری کرده و میکند. علت آیا این نیست که مردم انبوهاند و روشنفکران به نسبت آنان کم شمار؟ علت از جمله این نیست که روشنفکران از هر سنخی که باشند و با هر توش و توانی به حمایت از مردم برمیخیزند. اما همین روشنفکران باید بسیار آموخته و بسیار پخته باشند تا بتوانند حمایت عامه را در قفای خود داشته باشند؟ و این برنمی گردد به اینکه گویا روشنفکران از مردم فداکارترند یا خدای ناکرده مردم از ایشان کم دل تر! بلکه این تفاوت دقیقاً از آبشخور عریان ترین حقایق مادی نشأت میگیرد و آن اینکه مشکل مردم، صریح و بی واسطه مشکل اهل سیاست و اندیشه نیز هست؛ حال اگر مشگل نان و آب است یا اندکی گشایش برای گوش دادن موسیقی یا کمی اختیار برای پایکوبی در جشن عروسی! اما مشکل روشنفکران و سیاستورزان همیشه بیواسطه مشکل مردم نیست و آن وساطتی که میتواند بین این مشکلات پیوند برقرار کند نیست مگر آن آزمودگی و پختگی که باید در انبان تجربههای روشنفکران سیاست پیشه ما باشد.
اکبر گنجی نمونه تیپیک یکی از این روشنفکران فداکار و با شهامت است که در ایفای نقش خود بعنوان یک روشنفکر آزاد یا یک کنشگر رتبه بالای سیاسی، به گمان من سرگردان است. تناقضات او را در یافتهها و راهنمودهایش من پس از انتشار نخستین مانیفست او، همینجا نوشتم.(٢)
او هنوز هم از نقش اندک یا بسیار خود در تحریم انتخابات ـ میزانش فرقی نمیکند ـ پشیمان نیست و رسماً معتقد است که خاتمی بیعرضه بود. ورد زبانش هم این شده است که برای آزادی باید هزینه پرداخت. البته معتقد هم هست که هزینه را باید روشنفکران بپردازند و اصلاً هم توضیح نمیدهد که آیا جامعه روشنفکری ایران کم هزینه پرداخته است؟ گورستان خاوران و گورستانهای جای جای ایران، گواه هزینه از جانها نیستند؟ پس از اعدامهای سال ٦٧ که آخرین موج وسیع اعدامهای در ایران بود، جامعه در زمینه آزادیها ـ آنچه مورد نظر روشنفکران است ـ و یا عدالت اجتماعی که مسئله انبوه مردم است چیزهایی بدست آورد یا از دست داد؟ خودش که تا آستان مرگ (البته نه سقراطی) رفت کدام حرکت را در جامعه ٧٠ میلیونی ایجاد کرد ؟ و اکبر محمدی که متأسفانه از آستانه نیز عبور کرد؟
آری زندانها و قبرستانهای ایران در تمامی این سالها گواهان پرداخت هزینههای سنگیناند، سنگینتر از آنچه آقای گنجی در نظر دارد. و مسئله دقیقاً در همین سنگینی هزینههاست. باید باور کنیم که قدرت ما در کثرت ماست حتا اگر همه قهرمان نباشیم. اگر جامعه اپوزیسیون معقول ایران موفق گردد که هزینههای مبارزه را در سطحی پایین بیاورد که عامه مردم قادر به پرداخت آن گردند، آنقدر پرداخته خواهد شد که برای استبداد راهی بجز تسلیم نماند.
مشکل اینجاست که روشنفکران نه فقط در میهن ما که در تمامی جهان، وقتی هزینه میپردازند حال ازجان باشد ، یا از خوان و مان، بابت ایدههایی البته شریف ولی انتزاعی تر از از آنی است که مسئله توده مردم باشد.
راست میگوید! و دل ما را به درد میآورد عیسی سحرخیز وقتی میگوید به عقب انداختن پروسه زندانی شدناش نمیاندیشد، زیرا که اینک تمامی ایران زندان اوست!٣ او راست میگوید زیرا که او یک انسان نویسنده است و وقتی اختیار نوشتن از او سلب است، جان او نه فقط در وطن که در تمامی جهان زندانی ست. و میتواند چون بسیاری دیگر، تنش را نیز به زندان و سالهای عمرش را به یغما بسپارد و آب از آب تکان نخورد، اگر سیاسیون ایران راهی برای پیوند معقول میان ایدههای خود و نیازهای بلاواسطه مردم نجویند. در جهان امروز و ارتقای سطح آگاهی نسبی جوامع جز از راه تحزب و تشکل مردم در احزاب، راهی برای تحولات سامان مند و پایدار موجود نیست. میدانیم که میتوان امروز و همیشه حکومتهای خشن و مستبد را سرنگون کرد اما هیچ شک نباید داشت که اگر قدرت خشنی را با زور سرنگون کردی، تنها با قدرتی خشنتر از او قادر به حفظش هستی و البته نه تا بیکران ِ زمان.
این چند سطر را از وب سایت فارسی بیبی سی در آوردم
"هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....
در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است. "
هیچیک از تحریم کنندگان انتخابات دوره دوم شوراها، دوره هفتم مجلس شورا و انتخابات اخیر ریاست جمهوری نمیتوانند ادعا کنند که بر روی کار ماندن اصلاح طلبان حتا اگر توقعات آنان را برآورده نمیکرد، این روند را به عقب باز میگرداند چنانکه امروز اتفاق افتاده است.
به باور من تا انتخابان دوره بعد ریاست جمهوری که احمدی نژاد باز هم کاندید خواهد بود اپوزیسیون کار زیادی نمیتواند انجام دهد؛ پس بهتر است آن دوران را تدارک کند که خود رزمایشی عظیم است.
ملیحه محمدی 25 نوامبر برلین
1 ـ عنوان کتابی که فاطمه رجبی در باره احمدی نژاد نوشته است.
2 ـ در این آدرس:
http://archiv.iran-emrooz.net/mohammadi/mohamd810712.html
3 ـ گفتگوی او با رادیو صدای آلمان:..
http://www2.dw-world.de/persian/interviews/1.204855.1.html
بطوریکه گاهاً تحریم نکردهها دلداریشان میدادند که زیاد غصه نخورند و از فاشیسم نترسند. که این طرفه، تاریخ و زمان مصرفش گذشته است. اما خوب این نیز واقعیت است که برخی از خواص این مکتب را ما همواره در ایران تجربه کردهایم و به اصطلاح گرگ باران دیدهایم. اندیشه تک محصولیاش را، و بویژه، و از همه شاخصتر عوامفریبیاش را!
معجزه هزاره سوم در واقع دو سال و اندی پیش از آن ظهور خزندهای در شهرداری تهران کرده بود؛ آنهم باز به لطف تحریم کنندگان و قهر کردهگان! و کراماتش را هم بلافاصله با اولین خطابهاش در مقام شهردار آشکار کرده، فرموده بود: ما از آنجا زیان کردیم که سیاست را از مساجد به احزاب بردیم! و بلافاصله تمام تلاش خود را در مسجدی کردن کشور، از سیاست گرفته تا هنرش آغاز کرده بود. همان ماههای اول، مديريت و محتوای روزنامه همشهری، پرتيراژترين روزنامه کشور را که متعلق به شهرداری تهران بود به شکل و شمایل خود درآورد. خانه تئاتر، اداره تئاتر، آموزشگاه مجسمهسازی، تئاتر نصر و تئاتر پارس تهران را بست و جامعه فرهنگی هنوز از شوک اين اقدامات خارج نشده بود که اعلام شد ماموران سد معبر شهرداری! ـ بله مأموران سد معبرـ به خانه هنرمندان مراجعه و تمام وسايل انجمن مجسمهسازان را بيرون ريخته و کافی شاپ را هم تعطيل کردهاند.
عمده مراکز فرهنگی وابسته به شهرداری را که در دوران شهرداری کرباسچی با انگيزه ساماندهی اوقات فراغت جوانان، در شرایط بیکاری گسترده و در برابر تهديد غول اعتیاد، تأسيس شده بود، تعطیل کرد و اعلام کرد که به جوانان بی کار و بی درآمد وام ازدواج میدهد....
خانههای وام ازدواج شهرداری با مخالفت وزارت کشور خاتمی، که آن را مغاير با وظايف شهرداریها دانسته بود ، محل اولین عوامفریبیهای اصولگرایانه شد. شکل مار این بود که شهرداری وام میدهد، دولت مخالف است. واین نوشته را کسی نمیخواند که،وقتی خرج عروسی جوان بیکار را دادی، بعد از آن مخارج اجاره خانه و زندگی را، اینبار برای دو نفر، او باید از کجا بیاورد!
احمدی نژاد که امروز در مقام رئیس جمهور به شکل آزاردهندهای مبتکر است؛ ابتکارات خود را نیز بواقع از همان شهرداری پایتخت آغاز کرده بود! تصمیم گرفت برای تهران ئی که شبکه مترویاش هنوز بسیار جای گسترش دارد، مونو ریل که در هیچ کجای جهان نقش اصلی را در حمل و نقل ندارد راه بیاندازد و این طرحش هنوز هم محل دعواست. تصمیم گرفت که کشته شدگان جنگ ویرانگر را که آنوقت وهنوز جنازههایشان پيدا میشود در ميدانهای پر رفت و آمد شهر تهران دفن کند تا مردم لحظهای از کابوس مرگ و جنگ غافل نباشند؛ اما این ابتکارجنجالی به راه انداخت و مخالفت شديد نمايندگان مجلس ششم، او را وادار به مسکوت گذاشتن یا انشاالله کنار گذاشتن این ابتکار کرد.
اهمیت این جنجالها و بعضاً عقب نشینیها به عنوان نمودی از ماهیت خطرناک پوپولیستها یکی از تأکیدات من در این نوشته است؛ اما لازم است که قبل از آن گفته شود: مجموعاً و از تمام هجومهایی که احمدینژاد به دستاوردهای اجتماعی مردم آورد، هیچگاه موفقیتی حاصل او نشد زیرا که جامعه قریب شش سال در بستر یک تحول فرهنگی زیسته و بسیاری از خواستها و ایدهآلهای خود را نانوشته رسمیت بخشیده بود! و این بالاترین دستاورد "جنبش اصلاحات" بود که تحریم کنندگان بیهودهاش دانستهاند.
اما وقتی گفتگو بر سر عوامفریبی به مثابه یک ترفند سیاسی است، نباید انتظار داشت که آنچه عوامفریبان بر زبان میآورند یا نمایش میدهند، از زمره اعتقادات و باورهای آنان باشند به نحوی که گویا باید حتماً محقق گردند. مسئله به نوعی وارونه نیز هست! یعنی اینکه آنان صحنه شعارها و نمایشات خود را در میدان آرزوها و آمال مردم برپا میکنند. آنان مطابق با ذوق و سلیقه مردم شعارهای عوامفریبانه سر میدهند تا ایده سیاسی معینی را که پنهان کردهاند اعمال کنند. یعنی اینکه نه شبانه روز نماز گذاشتن، نه خلق را به لباس معینی درآوردن، و نه حتا فرایض مذهبی را به جای آوردن، دغدغه اصلی احمدی نژادها نیست و از همین روست که او با زیرکی یک عوامفریب قرن بیست و یکمی دائماً نمایشهای خود را به روز کرد.
احمدینژاد و همفکرانش، از به اصطلاح قهر مردم از اصلاحطلبان، اینرا فهمیده بودند که مردم ایران در غم عدم اجرای شریعت نشستهاند، این بود که با آن هیبت به میدان آمدند و بنای عوامفریبی را بر آن پایه گذاشتند. اما بیاعتنایی مردم که نوعی مقاومت منفی را در برابر آقایان سامان میداد، به ایشان آموخت که نه تنها درد مردم را بد فهمیدهاند بلکه اگر بیش از این، بدین نمط قران بخوانند، باقیمانده رونق مسلمانی را نیز بردهاند؛ و اینگونه میشود که در انتخابات ریاست جمهوری، شهردار تهران چهرهای کاملاً متفاوت از خودش بروز میدهد. در تمام تبلیغات خود سخنی از اسلامی کردن چهره شهر و ده نمیکند و هر چه میگوید از آوردن پول نفت بر سر سفرهها و عزم بهبود امر معیشت مردم است و حتا برای خنثی کردن ابتکارات گذشته، مهدی کلهر مسئول تبلیغات انتخاباتیاش را به میدان میفرستد تا از آزاداندیشی او و توجهاش به موسیقی و هنر و امور جوانان بگوید و آنچنان هم به افراط، که کیهان شریعتمداری طاقت از دست بدهد و از قول دفتر تبلیغات ایشان موجودیت چنین شخصی را انکار کند! که البته اینک ایشان نماینده رئیس جمهور در سازمان صدا و سیما هستند. و این ظاهراً لازمترین پیامی بود که باید به مردم ایران داده میشد، که آنچه با اصلاحطلبان بدست آمده است باقی میماند و آنچه که آنان نتوانستند ما میکنیم!
برای احمدینژاد و یارانش، مانند همه جویندگان قدرت، صِرفِ ایجاد تنگنا برای مردم و جامعه نمیتوانست هدف باشد مگر آنکه زمینه ساز اجرای خواسته اصلی ایشان یعنی ایجاد محدودیت در فضای سیاسی و تحکیم پایههای قدرت دولتی ایشان باشد. که این امر دوم همیشه در گروی اولی نیست. میتوان مردم را در عرصه مسائل خصوصیشان کمی آزاد گذاشت بویژه مردمی را که طعم سختترین استبدادها را چشیدهاند، و آنگاه آزادیهای سیاسی و یا هر نوعی از آزادی بیان را که تهدید پایههای قدرت سیاسی باشد، هرروز محدودتر کرد. مدل سکولار این گونه استبداد را نزد رژیم گذشته تجربه کردهایم و اینک دست این آقایان بسیار بازتر است. زیرا در مقابل مردمی قرار دارند که دخالت اهانت بار در شخصیترین امورشان را زمانی طولانی تجربه کردهاند و میتوانند کابوس بازگشت آن دوران را هنوز با خود داشته باشند.
در جامعهای از اینگونه، میتوان دغدغههای سیاسی و روشنفکرانه را تا کمترین میزان نزول داد و اینجا اصلیترین کانون خطر است و اینجا میتوان فهمید چرا احمدی نژاد که شهرداریاش از عهده بستن فرهنگسراهاها و خانههای جوانان و قبرستان کردن میادین تهران برای مردم برنیامده بود، دولتاش تمامی این اقدامات را در عرصه سیاسی پیش میبرد. با سرسختی تمام بستن مطبوعات آزاد، پیگرد فعالان سیاسی، تشدید سانسور و حذف و توقیف مطبوعات و همچنین احضار پی در پی فعالان دانشجویی و سیاسی، تا تصفیهی استادان دانشگاهها را پیگیری کرده و میکند. علت آیا این نیست که مردم انبوهاند و روشنفکران به نسبت آنان کم شمار؟ علت از جمله این نیست که روشنفکران از هر سنخی که باشند و با هر توش و توانی به حمایت از مردم برمیخیزند. اما همین روشنفکران باید بسیار آموخته و بسیار پخته باشند تا بتوانند حمایت عامه را در قفای خود داشته باشند؟ و این برنمی گردد به اینکه گویا روشنفکران از مردم فداکارترند یا خدای ناکرده مردم از ایشان کم دل تر! بلکه این تفاوت دقیقاً از آبشخور عریان ترین حقایق مادی نشأت میگیرد و آن اینکه مشکل مردم، صریح و بی واسطه مشکل اهل سیاست و اندیشه نیز هست؛ حال اگر مشگل نان و آب است یا اندکی گشایش برای گوش دادن موسیقی یا کمی اختیار برای پایکوبی در جشن عروسی! اما مشکل روشنفکران و سیاستورزان همیشه بیواسطه مشکل مردم نیست و آن وساطتی که میتواند بین این مشکلات پیوند برقرار کند نیست مگر آن آزمودگی و پختگی که باید در انبان تجربههای روشنفکران سیاست پیشه ما باشد.
اکبر گنجی نمونه تیپیک یکی از این روشنفکران فداکار و با شهامت است که در ایفای نقش خود بعنوان یک روشنفکر آزاد یا یک کنشگر رتبه بالای سیاسی، به گمان من سرگردان است. تناقضات او را در یافتهها و راهنمودهایش من پس از انتشار نخستین مانیفست او، همینجا نوشتم.(٢)
او هنوز هم از نقش اندک یا بسیار خود در تحریم انتخابات ـ میزانش فرقی نمیکند ـ پشیمان نیست و رسماً معتقد است که خاتمی بیعرضه بود. ورد زبانش هم این شده است که برای آزادی باید هزینه پرداخت. البته معتقد هم هست که هزینه را باید روشنفکران بپردازند و اصلاً هم توضیح نمیدهد که آیا جامعه روشنفکری ایران کم هزینه پرداخته است؟ گورستان خاوران و گورستانهای جای جای ایران، گواه هزینه از جانها نیستند؟ پس از اعدامهای سال ٦٧ که آخرین موج وسیع اعدامهای در ایران بود، جامعه در زمینه آزادیها ـ آنچه مورد نظر روشنفکران است ـ و یا عدالت اجتماعی که مسئله انبوه مردم است چیزهایی بدست آورد یا از دست داد؟ خودش که تا آستان مرگ (البته نه سقراطی) رفت کدام حرکت را در جامعه ٧٠ میلیونی ایجاد کرد ؟ و اکبر محمدی که متأسفانه از آستانه نیز عبور کرد؟
آری زندانها و قبرستانهای ایران در تمامی این سالها گواهان پرداخت هزینههای سنگیناند، سنگینتر از آنچه آقای گنجی در نظر دارد. و مسئله دقیقاً در همین سنگینی هزینههاست. باید باور کنیم که قدرت ما در کثرت ماست حتا اگر همه قهرمان نباشیم. اگر جامعه اپوزیسیون معقول ایران موفق گردد که هزینههای مبارزه را در سطحی پایین بیاورد که عامه مردم قادر به پرداخت آن گردند، آنقدر پرداخته خواهد شد که برای استبداد راهی بجز تسلیم نماند.
مشکل اینجاست که روشنفکران نه فقط در میهن ما که در تمامی جهان، وقتی هزینه میپردازند حال ازجان باشد ، یا از خوان و مان، بابت ایدههایی البته شریف ولی انتزاعی تر از از آنی است که مسئله توده مردم باشد.
راست میگوید! و دل ما را به درد میآورد عیسی سحرخیز وقتی میگوید به عقب انداختن پروسه زندانی شدناش نمیاندیشد، زیرا که اینک تمامی ایران زندان اوست!٣ او راست میگوید زیرا که او یک انسان نویسنده است و وقتی اختیار نوشتن از او سلب است، جان او نه فقط در وطن که در تمامی جهان زندانی ست. و میتواند چون بسیاری دیگر، تنش را نیز به زندان و سالهای عمرش را به یغما بسپارد و آب از آب تکان نخورد، اگر سیاسیون ایران راهی برای پیوند معقول میان ایدههای خود و نیازهای بلاواسطه مردم نجویند. در جهان امروز و ارتقای سطح آگاهی نسبی جوامع جز از راه تحزب و تشکل مردم در احزاب، راهی برای تحولات سامان مند و پایدار موجود نیست. میدانیم که میتوان امروز و همیشه حکومتهای خشن و مستبد را سرنگون کرد اما هیچ شک نباید داشت که اگر قدرت خشنی را با زور سرنگون کردی، تنها با قدرتی خشنتر از او قادر به حفظش هستی و البته نه تا بیکران ِ زمان.
این چند سطر را از وب سایت فارسی بیبی سی در آوردم
"هنگامی کههاشمی رفسنجانی کرسی رياست جمهوری را به محمد خاتمی میسپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال توليد شده بود.....از اين تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و تيراژ متوسط کتاب نيز ۵۶۴۵ نسخه بود....
در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب توليد شده است. از اين تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول بوده است. "
هیچیک از تحریم کنندگان انتخابات دوره دوم شوراها، دوره هفتم مجلس شورا و انتخابات اخیر ریاست جمهوری نمیتوانند ادعا کنند که بر روی کار ماندن اصلاح طلبان حتا اگر توقعات آنان را برآورده نمیکرد، این روند را به عقب باز میگرداند چنانکه امروز اتفاق افتاده است.
به باور من تا انتخابان دوره بعد ریاست جمهوری که احمدی نژاد باز هم کاندید خواهد بود اپوزیسیون کار زیادی نمیتواند انجام دهد؛ پس بهتر است آن دوران را تدارک کند که خود رزمایشی عظیم است.
ملیحه محمدی 25 نوامبر برلین
1 ـ عنوان کتابی که فاطمه رجبی در باره احمدی نژاد نوشته است.
2 ـ در این آدرس:
http://archiv.iran-emrooz.net/mohammadi/mohamd810712.html
3 ـ گفتگوی او با رادیو صدای آلمان:..
http://www2.dw-world.de/persian/interviews/1.204855.1.html
دوشنبه 16 آذر 1332
دانشگاه از روز چهاردهم آذرماه صحنه اعتراض به تجدید روابط دولت با انگلیس و ورود نیکسون معاون ریاست جمهوری آمریکا به کشور بود به همین خاطر نیروهای امنیتی در داخل دانشگاه مستقر شده تا بتوانند اوضاع را کنترل کنند این اوضاع تا روز دوشنبه 16 آذر ادامه پیدا می کند تا اینکه در وسط درس کلاس عمومی آقای دکتر شیمی چند نفر سرباز به همراه فرمانده شان بدون اجازه و رعایت احترام کلاس با اسلحه وارد شده و چند نفر از دانشجویان را با اشاره انگشت از روی صندلی بلند کرده و به بهانه اینکه این افراد قبل از ورود به ساختمان دانشکده سربازان را مسخره کرده اند با خود می برند آقای دکتر شیمی موضوع را به اطلاع ریاست دانشکده مهندس خلیلی می رساند ایشان هم دستور زدن زنگ و تعطیلی دانشکده را می دهند دانشجویان دانشکده فنی در حدود 400 نفر بودند در سرسرای طبقه همکف جمع شده یکی از دانشجویان فریاد مرگ بر شاه می دهد و دیگران هم تکرار می کنند سربازان رگبار به سقف می گیرند و جمعیت متفرق می شود به غیر از 4 نفر به نام های مصطفی بزرگ نیا شریعت رضوی احمد قندچی و محمود محمودی دانشجوی دانشکده افسری که در دانشکده فنی درس می خواند این نفرات نمی توانند مثل دیگر دانشجویان فرار کنند محمود محمودی با لباس افسری روی پله ها و بقیه پشت ستون پنهان شده بودند ماموران دستور می دهند از پشت ستون خارج شوند و آنها در حالی که دستها یشان روی سرشان بود خارج می شوند که بدون هیچ بر خوردی آنها را به رگبار مسلسل می بندند بطوری که بدن آنها پاره پاره می شود.
به نقل از دانشجوی دانشکده فنی عباس امیر انتظام
کتاب شصت سال خدمت و مقاومت خاطرات مهندس بازرگان جلد 1 ص314و315
(حق گرفتنی است نه دادنی و خداوند هم سرنوشت یک قوم و ملت را پس از تمایل خود آنان و با دست خودشان متحول می سازند)
درود سلام ما بر جانباختگان راه آزادی و تبریک روز دانشجو
به نقل از دانشجوی دانشکده فنی عباس امیر انتظام
کتاب شصت سال خدمت و مقاومت خاطرات مهندس بازرگان جلد 1 ص314و315
(حق گرفتنی است نه دادنی و خداوند هم سرنوشت یک قوم و ملت را پس از تمایل خود آنان و با دست خودشان متحول می سازند)
درود سلام ما بر جانباختگان راه آزادی و تبریک روز دانشجو
۱۳۸۵ آذر ۱۱, شنبه
آشنایی با امپراتورهای اقتصادی ایران
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
شرکت ساره که در استخراج 3 هزار بشکه نفت از چاه های نفت چابهار دخالت داشت- خرید 70 درصد از سهام باشگاه پرسپولیس-5 سازمان مستقل-30 شرکت و دارایی حدود 50 تا 60 میلیارد تومان-چرخش مالی حدود 400 میلیارد تومان
بنیاد شهید و کمیته امداد امام خمینی
تاسیس فروردین ماه 1359
مالک بیش از 159 کارخانه در سال 1369- 68 شرکت فعال در بخش های مختلف صنعت معدن بازرگانی و کشاورزی – سهام 100 درصد 43 شرکت حاضر در بورس- سهام 26 تا 99 درصد 25 شرکت- فعالیت در کشورهای آذربایجان لبنان تاجیکستان افغانستان بوسنی و هرزگوین
بنیاد مستضعفان و جانبازان بزرگترین بنگاه اقتصادی خاورمیانه
تاسیس 12 اسفند ماه 1358
ادغام اموال بنیاد پهلوی که از سال 1337 تاسیس شده بود که در حدود 2 تا 3 میلیارد دلار ارزش داشت - گرفتن وام 100 میلیون ریالی از بانک مرکزی ایران به دستور شورای انقلاب – ضبط 51 موسسه صنعتی که ملی اعلام شد ارزش کلی اموال و دارایی ها به نقل از هفته نامه فا یننشنال تایمز در شماره 17 جولای 1994 چیزی بین 10 تا 12 میلیارد دلار – از قول سبحانی مدیر امور بین الملل وقت سازمان در سال 1374 400 موسسه اقتصادی که در امور نساجی تولیدات شیشه مواد شیمیایی لاستیک و ... – طبق تحقیق تفحص مجلس چهارم 2200 واحد تولیدی و خدماتی به نقل از یکی از مدیران سود این نهاد در سال 1375 170 میلیون دلار عنوان شده در صورتی که در سال 1370 این رقم به 430 میلیون دلار رسید – به گفته یحیی آل اسحاق در سال 79 حدود 133 میلیارد در آمد داشته که 60 میلیارد تومان آن فروش زمین بود - حذف یارانه های دولت در سال 68-69 بالغ بر 3200 میلیارد ریال از در آمد این نهاد کاسته و در سال1367 26 میلیارد ریال ضرر داد
ادغام اموال بنیاد پهلوی که از سال 1337 تاسیس شده بود که در حدود 2 تا 3 میلیارد دلار ارزش داشت - گرفتن وام 100 میلیون ریالی از بانک مرکزی ایران به دستور شورای انقلاب – ضبط 51 موسسه صنعتی که ملی اعلام شد ارزش کلی اموال و دارایی ها به نقل از هفته نامه فا یننشنال تایمز در شماره 17 جولای 1994 چیزی بین 10 تا 12 میلیارد دلار – از قول سبحانی مدیر امور بین الملل وقت سازمان در سال 1374 400 موسسه اقتصادی که در امور نساجی تولیدات شیشه مواد شیمیایی لاستیک و ... – طبق تحقیق تفحص مجلس چهارم 2200 واحد تولیدی و خدماتی به نقل از یکی از مدیران سود این نهاد در سال 1375 170 میلیون دلار عنوان شده در صورتی که در سال 1370 این رقم به 430 میلیون دلار رسید – به گفته یحیی آل اسحاق در سال 79 حدود 133 میلیارد در آمد داشته که 60 میلیارد تومان آن فروش زمین بود - حذف یارانه های دولت در سال 68-69 بالغ بر 3200 میلیارد ریال از در آمد این نهاد کاسته و در سال1367 26 میلیارد ریال ضرر داد
آستان قدس رضوی بزرگترین مرکز خیریه مذهبی در ایران
درصد90 اموال استان خراسان سابق و بین 30 تا 50 درصد مستغلات استان تهران سازمان اقتصادی آستان قدس که در سال 1376 تاسیس گشته در 4 گروه زیر به فعالیت می پردازد
گروه کشاورزی با زیر مجموعه 15 شرکت و موسسه کشاورزی
گروه کشاورزی با زیر مجموعه 15 شرکت و موسسه کشاورزی
گروه صنعت و معدن با زیر مجموعه 21 شرکت
گروه منطقه آزاد و خدمات زیر بنایی سرخس با 5 شرکت و موسسه
گروه خدمات و عمران با 28 شرکت و موسسه خدمات فنی و مهندسی
گروه منطقه آزاد و خدمات زیر بنایی سرخس با 5 شرکت و موسسه
گروه خدمات و عمران با 28 شرکت و موسسه خدمات فنی و مهندسی
سهام 18 شرکت و موسسه دیگر از جمله سرم سازی ثامن- مسکن سازان خراسان- مهندسین مشاور مهاب قدس- خدمات فنی آب و فاضلاب
گروهها و شرکت های وابسته
1-موسسه اعتباری رضوی 2- شرکت پروژه های نفتی ثامن 3-شرکت مسکن و عمران قدس رضوی 4- شرکت مشاوره و خدمات رایانه ای رضوی 5- شرکت مهندسی آب و خاک قدس رضوی 6-شرکت بتن ماشین قدس 7- شرکت بازرگانی قدس رضوی 8-کنسرو سردخانه رضوی 9- کارخانه قند آبکوه 10-کارخانه قند تربت حیدریه 11-کارخانه قند چناران 12- کارخانه نخ رضوی 13- شرکت تهیه و تولید فرش مشهد
گروهها و شرکت های وابسته
1-موسسه اعتباری رضوی 2- شرکت پروژه های نفتی ثامن 3-شرکت مسکن و عمران قدس رضوی 4- شرکت مشاوره و خدمات رایانه ای رضوی 5- شرکت مهندسی آب و خاک قدس رضوی 6-شرکت بتن ماشین قدس 7- شرکت بازرگانی قدس رضوی 8-کنسرو سردخانه رضوی 9- کارخانه قند آبکوه 10-کارخانه قند تربت حیدریه 11-کارخانه قند چناران 12- کارخانه نخ رضوی 13- شرکت تهیه و تولید فرش مشهد
به نقل از شماره های 6 و 9 همشهری ماه سال 1380